دلــــم واسـه دوران کـــودکــیم تــنگ شــده..

[پرفسور ناشناس]

دلــــــــم واســــــه دوران کـــــــودکــــــیم تــــنگ شـــــده..
واســـه دوستـــــایی که منو واسه خــودم میــــخواستن..
واســـه بــــزرگترین آرزوم که خریدن اسبـــاب بــــازی بود..
واســـه غمـــــم که واسه مــــــردن جـــوجه رنـــــگیم بود..
واســـه تفــــــریحم، که بــــازی با اسبـــاب بــــــازیام بود..
واســـه عشقـــــــــم، که پـــــــــــدر مــــــــادرم بــــــــودن..
واسه دل کوچیکم که از بازی ندادنم تو کوچه میشکست..
خدایا، یعنـــــی مــیشــــه دوبــــاره اون دوران بـــرگــــــرده..

 

[fateme_003]

واس تنها ناراحتیم که شکستن نوک مدادم و گم شدن پاکنم بود
ممنون استار خیلی خوب بود

 

[m.r119]

دلم واسه وقتی تنگ شده که دروغ گفتنو یاد نداشتم...واسه وقتی که با یک بستنی دوباره عاشق خدا میشدم...واسه درخت انار کنار حیاط...واسه کولر آبی قدیمی...دلم واسه ماشین اولمون تنگ شده...یادش به خیر

 

[mohammad vaghei]

واسه تنها دغدغم که جمع کردن تیله بود یادش بخیر ممنون استارتر زیبا

 

[oil boy 90]

دلم برا پول انداختن تو قلکم و بعد یواشکی شکستن قلک تنگ شده
ممنون پرفسور خیلی زیبا بود

 

[mohammad vaghei]

برای با تیر کمون زدن گنجشک ها چه حالی میداد میخوردیم

 

[gandom.]

چه دورانی بود!

 

[maysa.mahi]

دلم واسه سادگی اون روزا خیلی تنگه.....دلم واسه وقتی که خواسته نا معقولی داشتم و بزگترا میگفتن اینکارو بکنی آمپول میزنن و من معصومانه باور میکردم و منصرف میشدم خیلی تنگه

 

[رجبی علی]

دلم واسه زمانی تنگ شده که تو باغچه خونمون گل بازی میکردم بزرگترین مشکلم این بود که لباسم کثیف شه مامانم دعوام کنه العا چی نه اون سادگی نه اون زیبایی

 

[امالیا]

من دلم برای از صبح تا شب بازی کردن و بعد قرقرای مامانم که این چه وضعیه که واسه خونه درست کردی تنگ شده. دلم میخوادمثل اونوقتها آلاسکا بخرم تا خونه لیس بزنم صورتم کثیف کثیف شه. رو سبزه های پارکها بدوم گلها رو بکنم. زنگ خونه ها رو بزنم و دررم. دلم می خواد مثل بچگیم شب ها یواشکی سقف خونه رو نگاه کنم و از ترس پتو رو رو سرم بکشم و خیلی کارهای دیگه.
روز و شب دعای من بوده با خدای من
کز کرم کند حاجتم روا
آنچه مانده از عمر من بجا
گیرد و پس دهد به من دمی شادی کودکانه مرا
قیل و قال کودکی برنگردد دریغا

 

[fateme_003]

 

[ریحانه22]

اره منم خیلی دلم تنگ شده.دلم تنگ شده برا فوتبال بازی کردن تو حیاط خونمو با داداشام
خیلی خوب بود

 

[M A S III]

یادش بخیر......مامان بابام هیچوقت برام عروسک نخریدن......یادش بخیر......یاد اون حسادتایی که به عروسک دخترهمسایمون میکردم بخیر......چه روزای قشنگی بود...............ای کاش دغدغه ی الانمم اون عروسک بود..... ای کاش.........

 

[thamin]

دلم واسه روزایی که دوچرخه سواری میکردم تنگ شده بزرگ ترین لذت دنیا بود برام ولی الان میگن خانوما نباید سوار دوجرخه شن.....

 

[Engineer Sahar]

دلم واسه سخت ترین انتظارم که برگشتن بابام از ماموریت بود، واسه تهدیدای مامان که هروقت شیطونی میکردم به داداشم میگفت جورابامو بیار میخوام برم و منم باورم میشد و آروم میشدم، واسه اون ماشین کنترلی قرمز که عموم واسم خریده بود و کنترلش با سیم به ماشین وصل بود ومن اونقد خوشحال بودم که انگار دنیا رو بهم دادن تنگه


کاش الانم میشد با یه ماشین کنترلی یه ذره، فقط یه ذره خوشحال شد

 

[sadaf2012]

یاد اون روزها که وقتی با دوستمون دعوامون میشد،زودی بهم میگفتیم: قهر قهر تاروز قیامت ،اما این روز قیامت گاهی یکساعت بود ونهایتش یکی دو روز، بعدشم هر دومون انگار ازخداخواسته بهانه ای پیدا میکردیمو انگشت کوچیکه دستمونو بهم گره میزدیمو میگفتیم: اشتی اشتی فردا میریم تو کشتی ،انگار نه انگارکه دعوا کرده بودیم،به این راحتی از کسی جدا نمیشدیم

 

[dzzv_13]

یاد اون روزا خوش

بچه محله جمع میشدیم توی کوچه و فوتبال بازی میکردیم و مسابقات محلی داشتیم

یاد اون ظهر تابستونا بخیر که جمع میشدیم آب بازی میکردیم توی کوچه و اینقدر میخندیدم و شلوغ میکردیم (انگشتر آب پاش و تفنگ آب پاش ..)

وای وای ..
یادش بخیر مامانم حیاط رو آب میگرفت بعد من التماسش میکردم بیاد توی کوچه آب رو بگیره بالا و من و دوستام از زیر آبه رد بشیم و هوراااااا بکشیمممممممم

یادش بخیر برف می اومد و بابام برف پشت بوم رو میریخت توی حیاط و به اندازه پشت بوم برف جمع میشد و من از اون بالا واسه خودم سرسره درست میکردم

 

[IT Engineer2]

دلم برای چای های خوش عطرو بوی مادربزرگم تنگ شده.

 

[AinOs]

اااااااااااااااهههههههههههههههه
دلم واسه گل بازی تو باغچه
بازی تو کوچه
سر به سر گذاشتن پسر همسایمون که خیلی توپولو بود
واسه همبازیه بچگی هام
واسه سر خوردن از رو نرده ها
واسه جنوب تنگ شده
خیلی تنگ شده

 

[(✿◠‿◠) Darya]

واسه دوچرخه سواری
واسه آتاریم
واسه بادکنک هایی که با ترکیدنشون کلی اشک میریختم

برا لباس هایی ک برا عروسکام میدوختم

آخ کجایی.................

 

[mahsa.92]

دلم تنگ شده برای همبازی های دوران بچگیم...........
دلم تنگ شده برای بازی هامون........
دلم تنگ شده برای الیسا الیسا بازی کردنامون........
دلم تنگ شده برای انگشتر فیروزه خدا کنه بسوزه گفتنامون............
دلم تنگ شده برای شیطنتای بچگی برای اون روزا ک همه رفتارامون از سر صداقت بود.......................
امروز دلتنگ اونایی ام ک تو دوران بچگیم دوستشون داشتمو الان از بینمون رفتن........................
امروز دلم خیلی تنگ شده خیلیییییییییییییییی............................