هنوز پیرمرد 81 ساله با آن تن نحیف ته چاه زغال می رود تا برای هزینه درمان پسر جانبازش، خرج درمان داشته باشد، هنوز جوان جانباز شیمیایی در خرابه ها و پیرمرد جانباز نابینا در حمام زندگی می كند و هنوز باشرف های شهرمان كلیه فروشی می كنند و البته هنوز بسیاری از شب ها گرسنه سر بر بالین می گذارند و با مشاهده این وضعیت هنوز ایمانشان را نباخته اند و شكر خدایی را می كنند كه خیلی صبر دارد...
«آینده»، سرویس اجتماعی، مهدی خرم دل؛ اصبغ بن نباته گوید: امیرالمؤمنین (ع) به مردم عراق فرمود: «ای مردم! من با این اسباب و وسائل خانه و مركب سواری كه می بینید از مدینه به كشور شما آمده ام و اگر هنگام بیرون شدن از كشورتان بیش از این داشته باشم به شما خیانت كرده ام.» و اینچنین بود كه پس از ضربت خوردن علی (ع) به وسیله یكی از انگشت شمار مارقین افراط گرا در دین خدا، علاوه بر سهم امام از بیت المال كه در سالهای متعدد تنها در حد دیگر مردم بود و نه بیشتر، شهادت علی هم با صدها شهادت نامه زنده و مشهود، حقانیت تنها امام شیعه كه در جایگاه حاكم ظاهر شد را نمایان سازد.
پس از شهادت علی (ع)، امام حسن (ع) چنین خطبه خواند: «دیشب از میان شما كسی رفت كه هیچ یك از اولین به علم او نرسید و هیچ یك از آخرین نیز به او نخواهد رسید؛ هیچ گاه رسول خدا (ص) او را به جنگی نفرستاد و پرچم را به او داد، مگر اینكه میرفت و دیگر تا خداوند به دست او پیروزی نصیب میكرد باز نمیگشت؛ جبریل سمت راست او و میكائیل سمت چپ او بودند و با او به نبرد میپرداختند. او هیچ چیز بر جای نگذاشت نه درهم و نه دینار، مگر زیوری كه ارزش آن 700 سكه (احتمالاً درهم) بود و از سهم او از بیت المال باقی مانده بود و می خواست با آن خادمی برای خاندانش تهیه كند. روح او در شبی كه عیسی به آسمان رفت گرفته شد.»(1)
همچنین بر اساس نامه های امام علیه السلام كه به شریح ابن حارث نوشته و در نهج البلاغه نقل شده، شریح، قاضی امیرمؤمنان علیه السلام در عصر حكومت ایشان، خانه ای برای خود به 80 دینار خرید. این گزارش كه به امام رسید، وی را احضار كرده، به او فرمود: «به من خبر رسیده كه خانه ای به قیمت 80 دینار خریده و آن را قباله كرده ای و بر آن شهود و گواه گرفته ای. شریح پاسخ داد چنین بوده است ای امیرمؤمنان. امام علیه السلام نگاه خشم آلودی به وی كرد و فرمود: ای شریح، به زودی كسی به سراغت خواهد آمد كه نه قباله ات را نگاه می كند و نه از شهودت می پرسد. تو را از آن خارج می كند و تنها تو را به قبرت تحویل می دهد. ای شریح، بنگر این خانه را از ثروت غیر خود نخریده و یا بهای آن را از غیر مال حلال خود نپرداخته باشی كه هم در دنیا و هم در آخرت خود را زیانكار كرده ای.»
اول امام شیعیان ادامه داد:« آگاه باش اگر هنگام خرید خانه نزد من آمده بودی، نسخه قباله را بدین گونه می نوشتم كه دیگر در خریدن خانه ای حتی به بهای یك درهم یا بیشتر علاقه به خرج ندهی. نسخه قباله این است: این چیزی است كه بنده ای ذلیل از مرده ای كه آماده كوچ است خریداری كرده. خانه ای از سرای غرور در محله فانی شوندگان و در كوچه هالكان. این خانه به چهار حد منتهی می گردد: یك حد آن به آفات و بلاها می خورد و حد دوم به مصائب و حد سوم به هوا و هوس های سست كننده و حد چهارم آن به شیطان اغواگر منتهی می شود و در خانه همین جا است... .» و البته این شیوه زندگی كارگزار است و ایشان و سایر معصومین بر تحصیل ثروت مشروع، اشخاص غیرمسئول و عموم تاكید داشته اند. اما در بلاد مسلمین، كارگزار باید ساده ترین شكل زندگی را داشته باشد، كما اینكه امام اول شیعیان با چاه های متعددی كه كشف كرد و نخلستان هایی كه بنا نهاد و وقف كرد و تا پیش از وقف جزو بیت المال نیز نبود، می توانست با اموال خودش شاهانه زندگی كند.
آیا چنین رویه ای در كشورمان صادق است؟
هنوز پیرمرد 81 ساله با آن تن نحیف ته چاه زغال می رود تا برای هزینه درمان پسر جانبازش، خرج درمان داشته باشد، هنوز جوان جانباز شیمیایی در خرابه ها و پیرمرد جانباز نابینا در حمام زندگی می كند، هنوز ابوالفضل خانه ندارد، هنوز دختر خردسال با پدرش بنایی می كند، هنوز شهید زنده شهرمان یك پرستار ندارد و خانواده اش دومین دهه را بدون غذای گرم سپری می كنند و هنوز باشرف های شهرمان كلیه فروشی می كنند و دیگران برای پر شدن شكم تن فروشی می كنند و البته هنوز هستند كسانی كه بسیاری از شب ها گرسنه سر بر بالین می گذارند و با مشاهده این وضعیت هنوز ایمانشان را نباخته اند و حین سجده، بینی شان را با پیشانی شان بر زمین می سایند و شكر خدایی را می كنند كه خیلی صبر دارد كه عذابی الیم را برای گروهی نازل نمی سازد.
اما حكم چنین امامی در برخورد با خیانت در بیت المال -كم یا زیاد- كه افزایش سنگین اموال را بیانگر آن می داند چیست؟ ایشان در نامه بیستم - كه خطاب به زیاد بن ابیه، جانشین عبدالله بن عباس، والی بصره، نوشته شده - او را از خیانت بر بیت المال برحذر می دارد و می نویسد: «و إنّی اُقْسِمُ باللهِ قَسَماً صادَقاً، لئِن بَلَغَنی أنّكَ خُنْتَ مِن فی ءِ المسلمین شیئاً صغیراً أوْ كبیراً، لَأَشُدَّنَّ علیكَ شَدَّةً تَدَعُكَ قلیلَ الوفر، ثقیلَ الظَهْرِ ضئیلَ الأمرِ؛ همانا من، براستی به خدا سوگند می خورم كه اگر به من گزارش كنند كه در بیت المال، خیانت كردی، كم و یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم كه كم بهره شده و در هزینه عیال، در بمانی و خوار و سرگردان شوی.» و این كمترین حد برای كسی است كه تمام مال را بازگرداند، توبه كند و در مقام انكار بر نیاید.
علی (ع) در نامه چهل و یكم كه در مقام توبیخ و نكوهش شدید از خیانتكاران به بیت المال، صادر شده - پس از بیزاری و نفرین بر خیانتكاران بیت المال، ضمن دعوت آنان به خداترسی و برگرداندن اموال به غارت رفته، متذكر می شوند: «فاتق الله! و ارْدُدْ إلی هؤلاءِ القوم أموالَهُم؛ از خدا بترس و اموال بیت المال را - كه از این مردم بوده - به آنان بازگردان.» سپس آن حضرت در مقام مجازات خیانتكار به بیت المال می فرماید: «فإنَّكَ إنْ لمْ تفعلْ، ثم أمْكَننی اللهُ منكَ، لَأُعْذِرَنَّ إلی الله فیكَ و لأضْرِبنَّكَ بسیفی الذی ما ضربتُ به أحداً، الاّ دَخَل النارَ؛ اگر اموال به غارت رفته بیت المال را برنگردانی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را كیفری خواهم كرد كه نزد خدا، عذرخواه من باشد و با شمشیری تو را می زنم كه به هر كس زدم، وارد دوزخ گشت.» و حالا آیا شمشیر از نیام بیرون خواهد آمد و خائنین حقیقی به حق مردم نیازمند، در این دوران به درك واصل خواهد شد؟
منبع
(1) الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبیر، ج 3 ص 80، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ – 1983م.
به نقل از اینده
«آینده»، سرویس اجتماعی، مهدی خرم دل؛ اصبغ بن نباته گوید: امیرالمؤمنین (ع) به مردم عراق فرمود: «ای مردم! من با این اسباب و وسائل خانه و مركب سواری كه می بینید از مدینه به كشور شما آمده ام و اگر هنگام بیرون شدن از كشورتان بیش از این داشته باشم به شما خیانت كرده ام.» و اینچنین بود كه پس از ضربت خوردن علی (ع) به وسیله یكی از انگشت شمار مارقین افراط گرا در دین خدا، علاوه بر سهم امام از بیت المال كه در سالهای متعدد تنها در حد دیگر مردم بود و نه بیشتر، شهادت علی هم با صدها شهادت نامه زنده و مشهود، حقانیت تنها امام شیعه كه در جایگاه حاكم ظاهر شد را نمایان سازد.

پس از شهادت علی (ع)، امام حسن (ع) چنین خطبه خواند: «دیشب از میان شما كسی رفت كه هیچ یك از اولین به علم او نرسید و هیچ یك از آخرین نیز به او نخواهد رسید؛ هیچ گاه رسول خدا (ص) او را به جنگی نفرستاد و پرچم را به او داد، مگر اینكه میرفت و دیگر تا خداوند به دست او پیروزی نصیب میكرد باز نمیگشت؛ جبریل سمت راست او و میكائیل سمت چپ او بودند و با او به نبرد میپرداختند. او هیچ چیز بر جای نگذاشت نه درهم و نه دینار، مگر زیوری كه ارزش آن 700 سكه (احتمالاً درهم) بود و از سهم او از بیت المال باقی مانده بود و می خواست با آن خادمی برای خاندانش تهیه كند. روح او در شبی كه عیسی به آسمان رفت گرفته شد.»(1)
همچنین بر اساس نامه های امام علیه السلام كه به شریح ابن حارث نوشته و در نهج البلاغه نقل شده، شریح، قاضی امیرمؤمنان علیه السلام در عصر حكومت ایشان، خانه ای برای خود به 80 دینار خرید. این گزارش كه به امام رسید، وی را احضار كرده، به او فرمود: «به من خبر رسیده كه خانه ای به قیمت 80 دینار خریده و آن را قباله كرده ای و بر آن شهود و گواه گرفته ای. شریح پاسخ داد چنین بوده است ای امیرمؤمنان. امام علیه السلام نگاه خشم آلودی به وی كرد و فرمود: ای شریح، به زودی كسی به سراغت خواهد آمد كه نه قباله ات را نگاه می كند و نه از شهودت می پرسد. تو را از آن خارج می كند و تنها تو را به قبرت تحویل می دهد. ای شریح، بنگر این خانه را از ثروت غیر خود نخریده و یا بهای آن را از غیر مال حلال خود نپرداخته باشی كه هم در دنیا و هم در آخرت خود را زیانكار كرده ای.»

اول امام شیعیان ادامه داد:« آگاه باش اگر هنگام خرید خانه نزد من آمده بودی، نسخه قباله را بدین گونه می نوشتم كه دیگر در خریدن خانه ای حتی به بهای یك درهم یا بیشتر علاقه به خرج ندهی. نسخه قباله این است: این چیزی است كه بنده ای ذلیل از مرده ای كه آماده كوچ است خریداری كرده. خانه ای از سرای غرور در محله فانی شوندگان و در كوچه هالكان. این خانه به چهار حد منتهی می گردد: یك حد آن به آفات و بلاها می خورد و حد دوم به مصائب و حد سوم به هوا و هوس های سست كننده و حد چهارم آن به شیطان اغواگر منتهی می شود و در خانه همین جا است... .» و البته این شیوه زندگی كارگزار است و ایشان و سایر معصومین بر تحصیل ثروت مشروع، اشخاص غیرمسئول و عموم تاكید داشته اند. اما در بلاد مسلمین، كارگزار باید ساده ترین شكل زندگی را داشته باشد، كما اینكه امام اول شیعیان با چاه های متعددی كه كشف كرد و نخلستان هایی كه بنا نهاد و وقف كرد و تا پیش از وقف جزو بیت المال نیز نبود، می توانست با اموال خودش شاهانه زندگی كند.
آیا چنین رویه ای در كشورمان صادق است؟
هنوز پیرمرد 81 ساله با آن تن نحیف ته چاه زغال می رود تا برای هزینه درمان پسر جانبازش، خرج درمان داشته باشد، هنوز جوان جانباز شیمیایی در خرابه ها و پیرمرد جانباز نابینا در حمام زندگی می كند، هنوز ابوالفضل خانه ندارد، هنوز دختر خردسال با پدرش بنایی می كند، هنوز شهید زنده شهرمان یك پرستار ندارد و خانواده اش دومین دهه را بدون غذای گرم سپری می كنند و هنوز باشرف های شهرمان كلیه فروشی می كنند و دیگران برای پر شدن شكم تن فروشی می كنند و البته هنوز هستند كسانی كه بسیاری از شب ها گرسنه سر بر بالین می گذارند و با مشاهده این وضعیت هنوز ایمانشان را نباخته اند و حین سجده، بینی شان را با پیشانی شان بر زمین می سایند و شكر خدایی را می كنند كه خیلی صبر دارد كه عذابی الیم را برای گروهی نازل نمی سازد.

اما حكم چنین امامی در برخورد با خیانت در بیت المال -كم یا زیاد- كه افزایش سنگین اموال را بیانگر آن می داند چیست؟ ایشان در نامه بیستم - كه خطاب به زیاد بن ابیه، جانشین عبدالله بن عباس، والی بصره، نوشته شده - او را از خیانت بر بیت المال برحذر می دارد و می نویسد: «و إنّی اُقْسِمُ باللهِ قَسَماً صادَقاً، لئِن بَلَغَنی أنّكَ خُنْتَ مِن فی ءِ المسلمین شیئاً صغیراً أوْ كبیراً، لَأَشُدَّنَّ علیكَ شَدَّةً تَدَعُكَ قلیلَ الوفر، ثقیلَ الظَهْرِ ضئیلَ الأمرِ؛ همانا من، براستی به خدا سوگند می خورم كه اگر به من گزارش كنند كه در بیت المال، خیانت كردی، كم و یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم كه كم بهره شده و در هزینه عیال، در بمانی و خوار و سرگردان شوی.» و این كمترین حد برای كسی است كه تمام مال را بازگرداند، توبه كند و در مقام انكار بر نیاید.
علی (ع) در نامه چهل و یكم كه در مقام توبیخ و نكوهش شدید از خیانتكاران به بیت المال، صادر شده - پس از بیزاری و نفرین بر خیانتكاران بیت المال، ضمن دعوت آنان به خداترسی و برگرداندن اموال به غارت رفته، متذكر می شوند: «فاتق الله! و ارْدُدْ إلی هؤلاءِ القوم أموالَهُم؛ از خدا بترس و اموال بیت المال را - كه از این مردم بوده - به آنان بازگردان.» سپس آن حضرت در مقام مجازات خیانتكار به بیت المال می فرماید: «فإنَّكَ إنْ لمْ تفعلْ، ثم أمْكَننی اللهُ منكَ، لَأُعْذِرَنَّ إلی الله فیكَ و لأضْرِبنَّكَ بسیفی الذی ما ضربتُ به أحداً، الاّ دَخَل النارَ؛ اگر اموال به غارت رفته بیت المال را برنگردانی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را كیفری خواهم كرد كه نزد خدا، عذرخواه من باشد و با شمشیری تو را می زنم كه به هر كس زدم، وارد دوزخ گشت.» و حالا آیا شمشیر از نیام بیرون خواهد آمد و خائنین حقیقی به حق مردم نیازمند، در این دوران به درك واصل خواهد شد؟
منبع
(1) الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبیر، ج 3 ص 80، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ – 1983م.
به نقل از اینده