درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

مهدی جان!
آلودگی دلهایمان از حد هشدار فراتر رفته...
نفس هایمان به شماره افتاده...
سال هاست زندگیمان تعطیل رسمی است...
هوای باریدن نداری مولا؟




 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
جز او به هیچ واقعه ای دل نبسته ایم؛
موعودِ جمعه، جمعه ی موعود می رسد ...
اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب الزمان «عج»
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا جان :

" هزار نامه نوشتم به اشک دیده برایت/ مگر که نامه بیچارگان جواب ندارد "

السلام علیک یا بقیه الله ارواحنا فداه
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

کعبـــه دلها ظهور کن

از شیب تند قله غیبتـــــــــــ عبـــور کن

ای گل، ز یمن مقدم خودباغ سینــه را

لبریز از طــــــراوت عطــــــر حضـــور کن

آقـــــا به جــان مـادر غــم و غصه دور کن




 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی تو دلگیر است عصر جمعه ها
بوی نرگس می دهد پس ، کوچه های شهر ما
از کلاس عمرمان یک جمعه دیگر گذشت


یک جمعه ی بی تو
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا شده ام دچار وسواس بیا
بد جور به عصر جمعه حساس بیا
گفتی به عموی خود ارادت داری
این جمعه قسم به دست عباس بیا




 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز


آنانکه صفا موسم حج داشته اند
از برکت ثامن الحجج داشته اند
آنانکه امان ز فتنه پیدا کردند
توفیق دعا بهر فرج داشته اند




 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدايا!!
در ظهورش تعجيل بفرما
و عدالتش را در عالم گسترده ساز
به حق كرمت اي مهربان ترين مهربانان...









اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْـخَـفـآءُ وَ انْـکَـشَـفَ الْـغِـطآءُ
.
وَ انْـقَـطَـعَ الـرَّجـآءُ وَ ضـاقَـتِ الاَْرْضُ وَ مُـنِـعَـتِ السَّـمـآءُ
.
وَ اَنْتَ الْـمُـسْـتَـعـانُ وَ اِلَیْکَ الْـمُـشْـتَـکـى وَ عَـلَـیْـکَ الْـمُـعَـوَّلُ
.
فِـى الـشِّــدَّةِ وَ الـرَّخــآءِ اَلـلّـهُمَّ صَـلِّ عَـلى مُـحَـمَّـد وَ الِ مُـحَـمَّـد
.
اُولِــى الاَْمْرِ الَّــذینَ فَـرَضْـتَ عَـلَـیْـنا طـاعَـتَـهُـمْ وَ عَـرَّفْـتَـنـا بِـذلِکَ
.
مَـنْـزِلَـتَـهُـمْ فَـفَـرِّجْ عَـنّـا بِـحَــقِّــهِــمْ فَــرَجـاً عـاجِــلا قَــریـبـاً کَـلَـمْـحِ الْـبَـصَرِ
.
اَوْ هُـوَ اَقْـرَبُ یا مُـحَـمَّـدُ یـا عَـلِىُّ یـا عَـلِـىُّ یـا مُـحَـمَّـدُ اِکْـفِـیـانـى
.
فَـاِنَّـکُـما کـافِـیانِ وَ انْـصُـرانـى فَـاِنَّــکُما نـاصِـرانِ یــا مَــوْلانـا یـا صاحِب الزَّمانِ
.
الْـغَـوْثَ الْـغَــوْثَ الْـغَــوْثَ اَدْرِکْـنـى اَدْرِکْـنـى اَدْرِکْـنـى
.
الـسّــاعَـةَ الـسّــاعَــةَ الـسّــاعَــةَ الْـعَـجَـلَ الْـعَـجَـلَ الْـعَـجَـلَ
.
یـا اَرْحَــمَ الــرّاحِـمـیـنَ بِــحَـقِّ مُـحَـمَّـد وَ الِـهِ الـطّـــاهِـــریـنَ
.
.


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز



گفتم خيلي خسته هستم گفت بگو
اللهم عجل لوليك الفرج
گفتم آخه تا به كي؟؟گفت بگو
اللهم عجل لوليك الفرج
گفتم تشنه فقط يك نگاه گفت بگو
اللهم عجل لوليك الفرج
گفتم ميدونم كه لياقت ندارم بازم گفت بگو
گفتم باز جمعه شد و نيومدي گفت بگو
اللهم عجل لوليك الفرج
گفتم اقا جون ديگه وقت ندارم گفت تا اخرين نفس بگو
اللهم عجل لوليك الفرج
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
در حسرت بهار نشستم نیامدی


در خیمه گاه غربت و تنهایی فراق


رنجور و بی قرار نشستم نیامدی


در غم سرای خلوت دل بی تو ای عزیز


با چشم اشکبار نشستم نیامدی


تعجیل در فرج مولا صلوات
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

آقا اجازه!
دست خودم نیست خسته ام،
در درس عشق، من صف آخر نشسته ام،
یعنی نمی شود که ببینم سحر رسید؟
درس غریب "غیبت کبری" به سر رسید؟
آقا اجازه!
بغض گرفته گلویمان،
آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان،
استاد عشق!

صاحب عالم!
گل بهشت!
باید که مشق نام تورا تا ابد نوشت.
یک جمعه دیگر گذشت.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"نمی گویم کجا در ناکجایی
بگو جانا،بگو جانا،کجایی
شب و روز از دل سرگشته پرسم
تو ای پیدای ناپیدا کجایی؟"

الهی ظهورش برسان
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز



آقا اجازه خسته ام از این همه فریب از های و هوی مردم این شهر نا نجیب

آقا اجازه پنجره ها سنگ گشته اند دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب

آقا اجازه باز به من طعنه می زنند عاشق ندیده های پر از نفرت رقیب

«شیرین»ی وجود مرا «تلخ» می کنند «فرهاد»های کینه پرست پر از فریب . . .

دوست دارم که یک شب جمعه صبح گردد به رسم خوش عهدی

ناگهان بشنوم زسمت حجاز نغمه ی دلخوش انا المهدی

مرا با عشق خود درگیر کردی به پایم با غمت زنجیر کردی

بدان دنیای بی تو هیچ باشد دلم را از زمانه سیر کردی

تو با رفتن به پشت ابر ایّام غروب جمعه را دلگیر کردی

یا اباصالح ادرکنی . . .

باز به انتظار تو جمعه غروب میشود اگر بیایی از سفر آه چه خوب میشود . . .

اللهم عجل لولیک الفرج
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن

گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
در حسرت بهار نشستم نیامدی

در خیمه گاه غربت و تنهایی فراق

رنجور و بی قرار نشستم نیامدی

در غم سرای خلوت دل بی تو ای عزیز

با چشم اشکبار نشستم نیامدی


تعجیل در فرج مولا صلوات
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

دلم می خواهد برایت عاشقانه بنویسم :
می خواهم از آمدنت بگویم .. از رسیدنت ...
از پایان شب های بلند غیبتت ....
عشق من : آرزو می کنم روزی بیایی و در حضورت
برایت جشن آغاز امامت بگیرم
مولاجان ... بیا ببین : هنوز که نیامده ای ،
بزمی عاشقانه آراسته ام برایت تا قدم بر خانه ام بگزاری و
کلبه ام را به نور وجودت مُنور کنی عزیز ...
در بالای مجلس برایت جایگاهی تدارک دیده ام
که همیشه به یادت خالی می ماند ! راستی چرا نمی آیی ؟
میهمانانم هر سال در جشن امامتت سراغت را از من می گیرند
که آقایم کجاست ؟
چرا دیر کرده ! چرا به میهمانی خودش نرسیده ؟! ...
نمی دانم جانِ مهدی : جوابشان را چه بگویم ؟
اما با لبخندی به یاد آمدنت به آنها می گویم در راه است :....
آقایم در راه مانده ، میرسد .. !
بیا ببین آقاجان : برای هدیه به میهمانان مجلست
از جمکرانت - نقش - خانه ات را آورده ام
تا با دیدن خانه ی آسمانی ات به یادشان بماند
که برای آمدنت دعای فرج بخوانند... ا
گر شد به میهمانی ام بیا مولاجان :‌ قول رسیدنت را داده ام ..
لااقل سَری به بزم عاشقانه ام بزن مولاجان :
شادمانه هایم برایت دلتنگ اند ..
شب که میشود دلم هوایت را میکند :
امشب سَری به آسمان دنیا زدم ؛
همین چند لحظه ی پیش ! نگاهم که به ماه زیبا افتاد :
به ناگاه به یادت افتادم که چقدر جای صورت آسمانی ات
بر سینه ی آبیه آسمان خالی ست مولاجان ..
به ماه گفتم هر چقدر هم که زیبا باشی
باز هم سهم ت از دنیا همین یک تکه آسمان است و بس ..
اما من خورشیدی دارم که اگر روزی بَنای تابیدن کند
تو را شرمنده می کند ..
خورشیدی دارم که سهم ش تمام هستی و ماسِواست :
هر چه را که بخواهد در نگین انگشتری اش دارد ...
در گوشه ی نگاهش : به وجودش - هستی - برپاست
و به اشاره اش روزگار می گردد.. دلتنگت شدم :
می خواستم با نگاه به آسمان سلامی عاشقانه
بر محضرت روانه کنم
تا بدانی از روی زمین این گوشه ی دنیا :‌
بی نهایت دوستت دارم مهدی جان ....
خاطرت آسوده آقاجان قلب من تا روز آمدنت
فقط برای تو عاشقانه می تپد ...
مهدی جان:
به جز دستهای پر قدرت تو راهی نیست
که قلب پر از فراموش من از نام پر از حیات تو آکنده شود و می دانم ،
می دانم مهربانی تو را آن قدرت هست که قلبم را چنان
وسعتی بخشد که از محبت تو سیراب شود.
آقای من کرم کن و بر من بتاب ...
مهدی جان !
دردهای زیادی است که به آنها وعده داده ام با آمدنت علاج می شود.
جمعه ها دم غروب وقتی آسمان از اندوه نیامدنت
دوباره مثل صدها سال دیگری که خون گریسته است
اشک سرخ می بارد به خود می گویم :
" آقایم باز هم نیامد....."
درست جمعه ها ، وقتی قلبم و قلب همه از تنگی فراغت
مثل لاله ای که زیر پا لگد شود چروکیده و
رنجیده می شود با خود می گویم
این درد عاقبت مرا خواهد کشت ، و بعد به خود نهیب می زنم که
** او خواهد آمد **و آنگاه از دیدگانم قطره ای اشک می چکد و از
سوزان ترین پرده اندوهم می گویم :
مهدی جان درست که من بدم و لایق تو نیستم امّا ...
دوستت دارم
مولای من:
من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم
در عصرهاي انتظار به حوالي بي كسي قدم بگذار
خيابان غربت را پيدا كن و وارد كوچه پس كوچه هاي
تنهايي شو كلبه غريبي ام را پيدا كن
كنار بيد مجنون خزان زده و كنار مرداب آرزوهاي رنگي ام
در كلبه را باز كن به سراغ بغض خيس پنجره برو
حرير غمش را كنار بزن مرا خواهي ديد....
با بغضي كويري كه غرق عصاره انتظار است
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

من گریه می ریزم به پای جاده ات، تا

آئینه کاری کرده باشم مقدمت را

اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی ؟

ای پاسخ آدینه‌های پر معمّا

بی تو سرودیم آنچه باید می سرودیم

یعنی در آوردیم بابای غزل را

حتمی، بی چون و چرا برگرد شاید

راحت شویم از دست اما و اگرها

آب و هوای خیمه‌ی سبزت چگونست ؟

اینجا گهی سرد است و گاهی نیز گرما

بهر ظهور، امروز هم روز بدی نیست

ای تکسوار جاده های رو به فردا

آقا، صدای پای سبز مرکب توست

تنها جواب این‌همه " می آید آیا ؟ "

یک جمعه می‌بیند نگاه شرقی ِ من

خورشید، پیدا می شود از غرب دنیا

آقا، نماز جمعه‌ی این هفته با تو

پای برهنه آمدن تا کوفه با ما



اللهم عجل لمولانا المظلوم الفرج









 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
به خدا قســم تو می آمــدی اگر


اعمــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــالمـــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــان



همچون
[حــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــرف هایمان] اینقدر زیبا بود
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

از ازل حضرت حق بر بدنم حک بنمود
.
علت خلقت ما نوکری ارباب است

.



.
عاشورا گذر کرد ولی یار نیامد ...
.
.
آن شمع دل افروز شب تار نیامد...

.



.
.

ذوق يک لحظه وصال تو به آن مي ارزد
.
.

که کسي تا به قيامت نگرانت بنشيند
.




 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

دلنوشته با امام زمان ، بزن زنگو آقا منتظره





بزن زنگو ...خیلی وقته منتظرته...


سلام آقا جان سلامی به گرمی حضورتان ای خورشید پنهان

می دانم لایق نیستم که خود را منتظر بنامم ؛

ولی یوسف زهرا دل ما اسیرتان است ؛

مگر می شود فرزند حیدر و زهرا باشید و بر محب خود سخت بگیرید؟

اصلا من بد آقا جون ؛ من نافرم .، من گنهکار


شما را به خوب ها قسم می دهیم که بیایید آقا جان





شما را به جدتان اباعبدالله و عمه تان زینب قسم می دهیم که بیایید

می گن هر وقت دلت گرفت از امام زمانت یادی کن ؛


آقا جون خیلی وقته که دلم از دنیا و آدم هاش گرفته ؛

ای مهربان ترین مهربان بیا

می دونم خیلی بدم ولی با همه روسیاهیم دوستتون دارم



***اللهم عجل لولیک الفرج***

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتم زورم نمیرسه برای برداشتن،گفتند بگو یا علی


گفتم آب می خوام،گفتند خوردی بگو یا حسین


گفتم مشکل به کارم افتاده،گفتند برو مشهد امام رضا


دارم میگم دل تنگم،میگند بگو"اللهم عجل لولیک الفرج"


همه با هم برای فرج آقا امام زمان دعا کنیم...
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

آقا جان فردا جمعه هست

جمعه های عمرمان دیگه داره تموم میشه ، نمیایی؟؟؟

بیا درمان دلهای خسته.... چشم انتظار هستیم

دوستان برای فرج آقا صلوات بفرستید.

این پست و با اشک گذاشتم. خیلی دلم گرفته

ای کاش آقا بیاد



هر چند خیلی گناهکارم اما بازم با روی سیاهم براي فرج دعا میکنم
 

Similar threads

بالا