درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

hosseynian

عضو جدید
میشود ایا که ما را سوی خود راهی دهی
خوشه ای از خرمن لبخنده ات گاهی دهی
یا جواب این سلام نا تمام عاشقان
از زبان خسته ات با نغمه اهی دهی
میشود ایا که روزی پا نهی در خانه ام
پر کنی از نور زیبای رخت کاشانه ام
میشود زنده بمانم تا به موعود ظهور
تا ببینم در نگاه خسته ات قدری سرور.....
" العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان"
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل

دل

چه بغض ها كه در گلو رسوب شد نيامدي
چه روز ها كه يك به يك غروب شد نيامدى...


دوباره مكر كافران، دوباره جنگ نهروان
چه حيله ها كه ساكن قلوب شد نيامدي...


خليل آتشين سخن تبر بدوش و بت شكن
خداي مادوباره "سنگ وچوب" شد نيامدي...


تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام
دوباره صبح و ظهر، نه غروب شد

نيامدي ...!!!:gol::gol::gol:
 

faeal

عضو جدید
دوستای گلم اگه میتونستید به امام زمام حضرت مهدی یه پیامک بفرستید
قشنگترین پیامکی که به مولا وسرورمون حضرت مهدی میفرستادید چی بود؟؟


آقا بيا كه ديگه نمي تونم طاقت بيارم.چقدر صبر كنيم؟بسه ديگه بيا:(
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
جمعه یعنی یک بغــــل دلواپسی
جمـــعه یعنی گــــریه‌های بی‌کسی
جمعه یعنی روح سبـــز انتـــظار
جمعه یعنی لحــــظه‌های بی‌قــرار
جمعه یعنی ندبه‌ای در هجر دوست
جمعه خود ندبه‌گر دیــدار اوست!
جمعه یعنی یک کـــــویر بی‌قرار
از عطش سرخ و دلش در انتظار
انتــــظار قطـــــره باران عشــق
تا فروشوید غم هجــران عشــــق
جمعه یعنی بغــض بی‌رنگ غـزل
هـــق هــق بارانی چنــگ غـــزل
زخمه‌ای از جنس غم بر تار دل
تا فرو شویَد غـــــم هجــــران دل
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]قلم اجازه بده تا كه عرض حال كنم
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ظهور مهدي موعود را سوال كنم [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دلم گرفت و دلم را به يك نوا دادم [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تمام بغض دلم را به واژه ها دادم [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]غروب جمعه رسيده است و عطر شوق تو باز [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]غروب جمعه رسيده است و وقت راز و نياز [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تمام هفته ما روي جاده ها سر شد [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تمام هفته ما بي حضورت آخر شد... [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تمام هفته ما بي تو سرد و غمگين بود [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و زير هر قدمي احتمال يك مين بود [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]كبوتري به بلنداي آسمان نپريد [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]كسي ز دختر بي خانمان گلي نخريد [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]جهان لباس سياهي و مرگ پوشيده است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تمام صحن خيابان ز برگ پوشيده است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تمام حجم خيابان هجوم تابوت است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و عشق بمب بزرگي بدون باروت است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و عشق واژه تكرار هر غزل شده است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و عشق تا حد يك نام مبتذل شده است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و آنچه در دل ما نيست پاكي ذات است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و عشق مضحكه قرن ارتباطات است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دوباره باغچه آتش گرفت و بلبل سوخت [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و مرگ ، صاعقه اي زد و شهر كابل سوخت [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]چقدر چلچله ها يك شبه يتيم شدند [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]زنان سر به گريبان دچار بيم شدند [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]اگر چه دست توسل به طور سينين است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]عروس زخمي دنياي ما فلسطين است [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و در تمام جهان يك ستاره روشن نيست [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]اگر كه هست ولي چشم ، چشم ديدن نيست [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]خدا كند كه در اين سال، سال بي لبخند [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]خدا كند كه در اين صحنه بگير و ببند [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]خدا كند كه در اين روزهاي مرگ و گناه [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]كه هر چه راه رسيده است تا دهانه چاه [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]غروب جمعه اي آن آفتاب سر بزند [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و بي خبر برسد عاشقانه در بزند [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در انتظار چه ساعت نشسته اي آقا![/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]كه پشت ميز بلاغت نشسته اي آقا![/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]گناه كردن ما را عذاب بيخود نيست [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]برون نيامدن آفتاب بيخود نيست [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]قلم اجازه بده تا كه عرض حال كنم [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ظهور مهدي موعود را سوال كنم [/FONT]
[/FONT]
 

N. fotros

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشقم،تو را به دنیا نمی دهم
دنیا کم است بلکه به محبتی نمی دهم
خدا دهها هزار یوسف اگر بخشدم
دهم تاری ز موی یوسف زهرا نمی دهم
رخت آقا جان گر لحظه ای میسر شود دیدن
آن لحظه را به عمر دو دنیا نمی دهم

منتظرت می مانیم...:gol:
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
يا مهدي (عج) مددي

رساله‏اي كه نوشتم ز اشك ناز فروشم
نه شد كه بر تو فرستم نه شد كه باز بپوشم
گناه و درد به يك سو غم فراق به يك سو
تمام عمر دو بار گران نشسته به دوشم
گلايه هست و ليكن نمانده حال گلايه
تو درسئوال بكوش و مبين چنين‏كه‏خموشم
ز پاي گرچه بيفتم وصال تو ندهد دست
ولي چه چاره كه بايد تمام عمر بكوشم
اگر چه بي كس و كارم اگر چه هيچ ندارم
به عالمي سر مويي ز زلف تو نفروشم
قسم به ديده جوشان قسم به خانه بدوشان
كه تا نيامدنت جز به خُمّ اشك نجوشم
به حال بي كسي من كسي نكرد عنايت
ثمر نداد فغانم، اثر نكرد خروشم
دل گرفته علاجي بغير گريه ندارد
من آن علاج به دستم من آن پياله به دوشم
چگونه هست ميسّر كه راني از در لطفت
مرا كه قيد تو بر گردن است و حلقه به گوشم
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
مولا

مولا

آقا شما نبودی من چیکار میکردم چه خوش است که مولایی مثل تو دارم آقا جان شنیده ام ک هر روز به مار سر میزنی پس چرا نمیبینمتون چرا نه میدونم آقا گناهام نمیذاره
 

hosseynian

عضو جدید
جان عالم بر لب امد ای خدا مهدی نیامد
چشم دنیا پر ز خون شد ای خدا مهدی نیامد
هر چه گفتم یاب
ن طاها یابن یاسین یابن احمد
العجل یابن علی المرتضی مه
دی نیامد
هر چه گفتم یا مقیس الشیعه نشنیدم جوابی

هر چه گفتم یا معز الاولیا مهدی نیامد

 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
?

?

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد

آقا بیا تا با ظهور چشم‌هایت
این چشم‌های ما کمی تقوا بگیرد

آقا بیا تا این شکسته کشتی ما
آرام راه ساحل دریا بگیرد

اقا بیا تا کی دو چشم انتظارم
شب‌های جمعه تا سحر احیا بگیرد

پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد

آقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرا را بگیرد
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بارون که سجده ميکنه به خاک پاک قدمت

کبوتر خسته دل پر ميکشه به احترام حرمت

روح پريشون شده ام به ارتفاع انتظار

قد ميکشه منتظر اومدن قشنگ يار

جمعه ميشه آرزوی اومدنت وجودوم رو پر ميکنه

دلم ميگه اگه بياد حمد خدا سجودم رو پر ميکنه

اگه بياد نثار قد و قامتش دسته گل اقاقيا

اگه بياد بهار ميشه زمستونم قد ميکشن آلاله ها

اگه بياد دوره انتظار ما تموم ميشه

قصه هرچی زورگو و نامرد ناتموم ميشه

آقا بيا امروز و فردا کردنم خيلی شده

به روح پاک مادرت نبودنت بغضی شده
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دل به سوداى تو بستيم خدا مى داند
وز مه و مهر گسستيم خدا مى داند

ستم عشق تو هر چند كشيديم به جان
ز آرزويت ننشستيم خدا مى داند

با غم عشق تو عهدى كه ببستيم نخست
بر همانيم كه بستيم خدا مى داند

خاستيم از سر شادى و غم هر دو جهان
با غمت خوش بنشستيم خدا مى داند

به اميدى كه گشايد ز وصال تو درى
در دل بر همه بستيم خدا مى داند

ديده پر خون و دل آتشكده و جان بر كف
روز و شب جز تو نجستيم خدا مى داند

دوش با شمس خيال تو به دلجويى گفت
آرزومند تو هستيم خدا مى داند...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خوش آن روزي صدايت را شنيدن **** خوش آن ساعت به ديدارت رسيدن


همه شام و سحرگاه در کمينم ***** که پيغام تو را از يار وينم


تو اي يوسف زهرا بهترينم ********کجايي تا کي اندر پرده بينم ؟


نبيني اندر اين صبح و سحر گاه ****سرود غيب دارند همه سر ها ؟


همه گو يند گه مهدي جمعه آ يد *** شمارم جمعه ها را تا سر آ يد



قسم بر اشگ چشم روز شماران ** گويم آه و گويم درد يتيمان



که اي در دانه ي زهراي اطهر ***** که اي رمز بقاي هر معطر



همه مشگ و عبير بوي تو دارند**** همه را ه و رحيل سوي تو دارند
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
يا مهدي (عج) مددي

ايام بگذرانم در انتظار مهدي

قدر و دخان بخوانم در انتظار مهدي

اي كه مرا بخواني تخفي الصدور داني

هر دم بود فغانم در انتظار مهدي

دستي به سرگذارم دستي به سينه دارم

الغوث و الامانم در انتظار مهدي

ابر كرم بباران بر كوي سربداران

بر كف گرفته جانم در انتظار مهدي

در بين هر مناجات با وعده ملاقا

ساعات بگذرانم در انتظار مهدی

شب تا سحر بسوزم ديده به در بدوزم

چون شمع نيمه جانم در انتظار مهدي

جمعه به جمعه نالم ناله برد مجالم

ياسين و ندبه خوانم در انتظار مهدي

من نذر صبح نورم وقف شب ظهورم

زنده اگر بمانم در انتظار مهدي

هر لحظه دارم اميد بينم جمال خورشيد

مانند سايبانم در انتظار مهدي

داني كه اهل دردم شب گرد و كوچه گردم

هر سو سري كشانم در انتظار مهدي

باشد گواه صبرم چشمان پر ز ابرم

وين اشك خونفشانم در انتظار مهدي

با سوره تبارك در اين مه مبارك

همچون فرشتگانم در انتظار مهدي

گر قلب خسته دارم شمشير بسته دارم

پيرم ولي جوانم در انتظار مهدي

اي پيك هر شب من لبيك بر لب من

اين است ارمغانم در انتظار مهدي
 

fatam

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]عصر این جمعه دلگیر
وجود تو کنار دل هر بی دل آشفته شود حس,
تو کجایی گل نرگس؟؟؟؟
:cry:











آقا جان, خودتون میدونید چه حالی ام, پس ادرکنی....:cry:
[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دلم مثل غروب جمعه ها دارد هوایت را
کجا واکرده ای این بار گیسوی رهایت را؟
کجا سر در گریبان بردی و یاد من افتادی
که پنهان کرده باشی گریه های های هایت را
خیابان «ولی عصر» بی شک جای خوبی نیست
که در بین صداها گم کنی بغض صدایت را
تو هم در این غریبستان وطن داری و می دانی
بریده روزگار بی تو صبر آشنایت را
نسیمی از نفس افتاده ام از نیل ردّم کن
رها کن در میان خدعه ماران عصایت را
نمی خواهم بجنگم در رکابت... مرگ می خواهم
به شمشیر لقا از پی بخشیدم عطایت را
فقط یک بار از چشمان اشک آلود من بگذر
که موجا موج هر پلکم ببوسد جای پایت را...
... گل امّید را در روز بی خورشید خیری نیست
شب است و می کشی روی سر دنیا عبایت را
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
چه جمعه ای... چه غروب غریب و دلگیری...
چرا سراغی از این جمعه ها نمی گیری؟
مسافری که هنوز و همیشه در راهی!
کجای راه سفر مانده ای به این دیری؟
به پیشواز تو آغوش زندگی جان داد
بیا پیاده شو از این قطار تأخیری...
چقدر پیر شدی روی گونه هایم اشک!
تو سال هاست که از چشم من سرازیر...
چقدر ماندی در بند انتظار ای دل!
شدی شبیه دیوانگان زنجیری...
چقدر شاعر مفلوک! قلبت از سنگ است
چطور از غم دوری او نمی میری...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو با طليعه ي سبز جوانه مي آيي
تو وقت سر زدن رازيانه مي آيي
تو با طلوع دل انگيز يك پگاه بهار
به اعتقاد دلم بي بهانه مي آيي
به رهگذار تو چاووش مي كند باران
مگر ز قبله ي اشك و ترانه مي آيي
تو با شكوه سواران قصه ها اما
بدون خواب و خيال و فسانه مي آيي
شكوفه ها همه در خواب ديده اند تو را
كه از كران افق فاتحانه مي آيي
تو پر فروغ تر از روشناي صد خورشيد
به رغم ظلمت سرد زمانه مي آيي
در انتظار تو خون شد دل قبيله ي ما
مگر نه آنكه تو با اين نشانه مي آيي
سحر تمامي گل دسته ها تو را خواندند
امير قافله ي ما چرا نمي آيي
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
مجنون حریف غصه لیلا نمیشود
زخم فراق بی تو مداوا نمیشود
فالی زدم به حضرت حافظ بازگفت
بخت همیشه بسته ما وانمیشود
آب از سرم گذشت دراین موج بیکسی
ساحل حریف طعنه دریا نمیشود
دلخوش به هیئتم که شنیدم حضور تو
جز در هوای روضه سقا نمیشود
جان دو دست حضرت عباس جان مشک
آقا بیا که بخت دلم پا نمیشود
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
جان را مپرس با غم هجران چه می‌کند
با تیغ تیز پیکر عریان چه می‌کند

مستانة غمت مِی جنت نمی‌خورد
سرگشتة تو با سر و سامان چه می‌کند

بودیم خاک و با نگهت کیمیا شدیم
بنگر به ذره، مهر درخشان چه می‌کند

از ابر لطف توست که سرسبز مانده‌ایم
در این کویر تَف‌زده، باران چه می‌کند

ما را که دید بر سر کویش به خنده گفت
بیمار ره نبرده به درمان چه می‌کند

ای صد بهار از تو شکوفا بیا بیا
باد خزان ببین به گلستان چه می‌کند

پرسیده‌ای که دوست ز دشمن چه می‌کشد
هیچ آگهی فراق تو با جان چه می‌کند

ای منتظر بیا و نظر کن که داغ هجر
با لاله‌های سوخته دامان چه می‌کند

در حسرت تو دربدری شد نصیب خضر
ورنه به سیر کوه و بیابان چه می‌کند

دست نیاز به‌سوی تو دارد وگرنه نوح
با زورق شکسته به طوفان چه می‌کند
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
سلام


اقا جون شرمنده ام که بار گناه انقدر زیاده که باعث تاخیر در ظهرت میشه
 

mezak

کاربر فعال
یا مهدی (عج)نمی دانی چقدر دلم هوای جمکرانت را کرده......نمی دانی چقدر دلم برای انعکاس انوار سبز حرم تنگ شده...........می دانم که می دانی ........می فهمی.........دلتنگی ام را ........خستگی ام را.......دیگر از زمانه خسته نیستم.......دیگر از مردم زمانه خسته نیستم.......از دوری تو خسته ام........از این شبهای سرد بی تو بودن........از نگاه خسته مهتاب.......از بغضی که در گلوی شیعیان توست.........مهدی جان بیا.......می دانم من هم بد کردم.....می دانم قلب تو را ازار می دهم اما بدان همه این افسار گسیختگی هایم از دوری توست..........اخر دلم بهانه تو را می گیرد....... دیگر نوازش های مادرانه هم ارامم نمی کند چشمهایم به دنبال دستان نوازشگر توست.........تو حال مرا می فهمی هنگامی که خورشید غروب می کند.....نمی دانم تا کی باید با چوب خط هایم بازی کنم .........تا چند بشمارم که بیایی......کاش می توانستم از دوری ات فریاد بزنم.......بی تابی کنم اما می دانی اگر این چنین کنم مرا دیوانه خطاب خواهند کرد پس مجبورم ارام ارام در دل شبهای تار اشک بریزم تا بیایی..........:gol::gol::gol:

:cry::crying::w04:
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ای منتهای آرزوی این دل تنگ

مردم زهجرت نیست آخر دل که از سنگ

مهرت نشست بر دل من جرم من چیست!!

هستم ندیده،عاشقت دست خودم نیست

خوبان همه بر دامنت سر می گذارند

آقا گنهکار مگر که دل ندارد

ای آخرین دید نگاه هر تمنا

دل ها به درگاه تو دارند یک تقاضا

یک سر بزن بر جانماز انتظارم
 

Similar threads

بالا