درخت گردکان با این بزرگی، درخت خربزه الله اکبر؟

بردوک بزرگ

عضو جدید
کاربر ممتاز
جانا سخن از زبان ما می گویی .

منم وقتی پستای ص اول رو خوندم دیدم قیاس ها مع الفارغ است
از قدیم گفتن پیشگیری بهتر از درمانه . منم برای پیشگیری از هنگ کردن اصلا وارد بحث نشدم



اقا مدیر گمونم یه کم بیشتر از گرفتن پیچ و خم کار دارین ها !!!!! بنظر نیاز به یک اچار کشی حسابی داره :biggrin:;)

فکر کنم باید این اقا اسی رو جهت مذاکرات با 5+1 بفرستن همراه گروه ایرانی.یه سفسطه کار اساسیه.البته از حق هم نباید گذشت که سفسطه رو با اگاهی به کار می بره.اینم یک نوع هنره.
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر کنم باید این اقا اسی رو جهت مذاکرات با 5+1 بفرستن همراه گروه ایرانی.یه سفسطه کار اساسیه.البته از حق هم نباید گذشت که سفسطه رو با اگاهی به کار می بره.اینم یک نوع هنره.


موافقم .

ایشون رو بفرستن 5+1 هم مذاکرات رو می پیچونه ، هم بسته های ایران رو قبول می کنن ، حتی ممکنه کاترین اشتون تحت تاثیر دیپلماسی ایشون تابعیت ایرانو قبول کنه ( بشود چه شود :biggrin:)


ایشون هوش و اگاهی و معلومات زیادی داره و خیلی خوب میتونه سفسطه و استنتاج منطقی رو استفاده کنه .فقط باید رستگار بشه !!!!
 

hamecheedoon

عضو جدید
کاربر ممتاز
همانا تاپیک مزین و نورانی شدی!
اسی خان به چشم بصیرت خواهند دید که روز روشن چگونه از درخت گردکان خربزه برسر میزنند و آب از آب تکان نمیخورد:D
 

Fateme_bay

عضو جدید
کاربر ممتاز
اسی جون حداقل شعر رو درست بنویس...

درخت گردکان اندی بزرگی
درخت خربزه الله و ربی...


بیخود نیست به مغلطه گویی و سفسطه گری محکومت میکنن...
منم وقتم رو از سر راه نیاوردم...:razz::D
 

*Essi*

اخراجی موقت
نميدونم چرا هر جا پستي از شما ميبينم با تمام وجود حس ميكنم نيتت يا اعتقاديه يا مذهبي و اتفاقا مربوط به اسلام!!
خوب چون عینکی که به چشمات داری عینک تمامیت خواهیه عزیزم.:gol:
عینک تمامیت خواهی همه چیز رو دشمن و سیاه میبینه، مگر اینکه اون چیز یا ساکت باشه، یا تمامیت خواهیشو تایید کنه.

اگر كمي مطالعه(خيلي كم) در باب منطق داشته باشيد(كه فكر كنم باب مغالطات رو از بري:دي) متوجه ميشيد كه اين دو تشبيه هيچ ربطي به هم ندارند چرا؟؟
چون گردو وخربزه قياس مع الفارقه ولي بحث باب ميلتون علت و معلوله حالا اينكه شما چطور به هم ربطش دادي فكر كنم از معجزات خودت باشه ديگه:d
ان شاءالله وقت بشه يه بحث منطقي(!) با شما در اين رابطه بوجود خواهم آورد چون احساس ميكنم كم كم داري مياي تو خط اعتقاد ولي خب پيچ و خم مغلطش رو يكي بايد برات بگيره

کدوم بحث من علت و معلول بود؟ :surprised:
مثال هایی که من زدم ربطی به علت و معلول نداشت، در ضمن قیاس مع الفارق یکی از راه های پیدا کردن علت های خیالی برای معلول های حقیقی هستند.

گردو معلول هست و درخت به آن بزرگی علت به وجود آمدن چنین میوه ای.
حال اگر خربزه معلول باشد، علتش چگونه درختی خواهد بود.

با واژه ها بازی نکن پسر..... :gol:
 

*Essi*

اخراجی موقت
عجب!!!
اگه ميشه از اين اكثر اعتقادات چندتاشو مثال بزن ببينيم چرا يه عمر راه كج ميرفتيم!!
ضمنا مثال گياه و زمستان و آخرت يه تشبيهه نه يه استدلال!!
لااقل يكم مطالعت رو در زمينه اعتقاد ما مسلمونها بيشتر كن مجبور نباشي از يه تشبيه ابتدايي استدلالي در حد اكثريت بسازي!

تشبیه رو برای شاعرانه تر شدن قضیه که به کار نمیبرند، تشبیه یکی از راه های بزرگ استدلال پدیده های غیر قابل دسترس هست.

چون درباره چیزی که دسترسی بهش ممکن نیست، استدلالی وجود نداره و چاره ای جز تشبیه یا مغلطه نیست.

حالا خوبه بعد از اینهمه مدت باز میگی مطالعه رو درباره اعتقادات مسلمانان بیشتر کن، عجب.......:surprised:
 

*Essi*

اخراجی موقت
اسی جون حداقل شعر رو درست بنویس...

درخت گردکان اندی بزرگی
درخت خربزه الله و ربی...


بیخود نیست به مغلطه گویی و سفسطه گری محکومت میکنن...
منم وقتم رو از سر راه نیاوردم...:razz::D

فاطی جون این شعر رو از کجا در آوردی؟
اون شعر طبق روایت ضرب المثل از زبان الاغی بود که زیر درخت گردو خوابیده بود.

این شعر شما احتمالا از زبان یک قاطره.:D
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
فاطی جون این شعر رو از کجا در آوردی؟
اون شعر طبق روایت ضرب المثل از زبان الاغی بود که زیر درخت گردو خوابیده بود.

این شعر شما احتمالا از زبان یک قاطره.:D



بفرما حالا مشکل و دغدغه اصلی تبدیل شد به الاغ یا قاطر :confused:
 

Fateme_bay

عضو جدید
کاربر ممتاز
فاطی جون این شعر رو از کجا در آوردی؟
اون شعر طبق روایت ضرب المثل از زبان الاغی بود که زیر درخت گردو خوابیده بود.

این شعر شما احتمالا از زبان یک قاطره.:D

ای بابا
الاغ و قاطر مگه فرقی هم دارن
شاید روزگاری اصلا قاطری وجود نداشته اما یه اسب و یه الاغ بی شعور یهویی هوایی شدن و بعدشم دیری دیرین...
چند ماه بعد یه کره خوشگل به دنیا امده اسمش رو گذاشتن قاطر...چه میدونم اصلا..

حالا شما میخوای اشتباه خودت رو بپوشونی من نمی دونم
شایدم میخوای گناه ندانم کاری هات رو بندازی گردن ما
میگم
چطوری که نیوتن سیب افتاد روی سرش...جاذبه زمین رو کشف کرد
اون وقت این الاغه...یا قاطر خودمون

ولش کن..
بهش فکر نکنی بهتره!!!!
 

navid_r

کاربر فعال تالار برق , کنکور و تحصیلات تکمیلی
من حس می کنم جناب استارتر همون مقایسه ای که در مورد گردو و خربزه کردن خودشون به همین ترتیب در این تاپیک عمل کرده با مقایسه باور های مردم و رابطه با اون مثال
اصلا و ابدا نمیشه که جامعه و رفتارهاشو از یک دید توضیح داد.انسان بی شمار بعد داره که عملا توضیح دادن و بررسی کردن جامعه از یک منظر امکان ناپذیره
من قصد بررسی کردن دین و عقاید رو ندارم اما اگه از منظر فکری یه نگاه بندازیم عقاید انسان و باورهاشون از جمله اعتقاد های مذهبی شون چیزی نیست که در مدت صد سال به وجود اومده باشه.فکر و باور جامعه مدت هاست که شکل گرفته (و در حال تغییر) بیان و شروع این قضییه هم از یونان .افلاطون و افلاطون گرایی(تفکر عمده غرب تا پراگماتسیم) بوده تا به امروز (لااقل به صورت تدوین شده)
این که یک فرد باور به عقیده و فکری هست به نظر یکم ساده کردن موضوعه که بخوایم با مثال خربزه و گردو عقیدشو تشریح کنیم ا یک فرد با فکر و ایمان و جنبه های فردی و اجتماعی خودش به این باور رسیده که من شک دارم از همچنین مقایسه ای سودی برده باشه یا این که صرفا از این مثال به عنوان یک جور بهونه و ظاهر قضییه استفاده کرده تازه مثال یکم فرق داره
نکته مثال خربزه و گردو ایراد از نشناختن خربزه هست!در حالیکه خربزه برای جامعه شناخته شده هست ماهیتش اما مثالی که شما گفتی شاید جهان ناشناخته باشه ولی مثل خربزه نیست که فقط برای فرد مورد نظر ناشناخته باشه بلکه بره همه ناشناختست فکر هم نکنم از فلاسفه کسی باشه که مدعی شناختن جهان به صورت کامل باشه یعنی میشه گفت اگه کسی همچنین فکری هم بکنه زیاد به مثال خربزه ربطی نداشته .تلاشی بوده هرچند ضعیف بره شناختن جهان اطرافش که اگه به اینجا ختم نشه میتونه خیلی مفید باشه
جدای از این موارد حتی اگه فرض کنیم این مقایسه درسته به باور من هنوز بره نتیجه گیری زوده
باید دید اثر این دیدگاه بر جامعه چیه؟بر فرض که فرد اعتقاد و باورشو از همچین راهی بدست اورده ولی اثرش رو جامعه و خودش چیه؟ایا باعث پیشرفت و تعالی فرد شده و زندگی بهتری و اثر بهتری بر جامعه گذاشته یا کاملا برعکس؟
چیزی که برای جامعه بشری باید ارزش باشه کم شدن درد ها و الام بشری و یکسان شدن فرصت ها وبرابری ها و مهم تر از همه دموکراسی هست .به باورمن فردی میتونه باشه که باور های مذهبی داره ولی اثر و سودمندیش برای جامعه و در راستای اون ارزش ها از شخصی که معتقد نیست به مراتب بیشتره نمونش هم از روشنفکرین بی ارزشی هست که تو ماهواره ها بسیارن و تنها کارشون به سخره گرفتن اعتقاد های مردم (نه نقد اون ها دقت کنید)هست یا یک فردی مثل دکتر مصدق که عقاید خودشو داشت ولی اثر گذاریش هنوز ادامه داره

من خوندن کتاب الویت دموکراسی بر فلسفه اثر ریچارد رورتی رو پیشنهاد می کنم .لزومی نیست همه فیلسوف باشن و همه به مسائل فکر کنن .جامعه وقتی پیشرفت می کنه که هر فرد به صورت خودانگیخته کار خودشو بکنه .تو انقلاب فرانسه (قبل یا بعد یادم نیست فک کنم بعد)فردی بود رییس زندان ها (اسم این ادمم یادم رفته!)این اقا نه فیلسوف بود نه متفکر نه چیز دیگه .ولی تشخیص داد که نحوه قوانین زندان باید تغییر کنه و اثرشو گذاشت .مشکل ما مشکل از عقاید شخصی نیست مشکل تنبلی و بی انگیزه بودن در رفتارمونه (به قولی ابلوموف وار) من دانشجو کم دیدم به صورت خودانگیخته درس بخونه .تو اداره ها از متفکر و غیر متفکرسعی در از زیر کار در رفتن دارن .بحث سر انگیزه فردی رفتار از سر اجبار و سرخوردگی های موجوده که تحلیلش به باور من کار خیلی پیچیده ای باید باشه
 
آخرین ویرایش:

*Essi*

اخراجی موقت
من حس می کنم جناب استارتر همون مقایسه ای که در مورد گردو و خربزه کردن خودشون به همین ترتیب در این تاپیک عمل کرده با مقایسه باور های مردم و رابطه با اون مثال
اصلا و ابدا نمیشه که جامعه و رفتارهاشو از یک دید توضیح داد.انسان بی شمار بعد داره که عملا توضیح دادن و بررسی کردن جامعه از یک منظر امکان ناپذیره
من قصد بررسی کردن دین و عقاید رو ندارم اما اگه از منظر فکری یه نگاه بندازیم عقاید انسان و باورهاشون از جمله اعتقاد های مذهبی شون چیزی نیست که در مدت صد سال به وجود اومده باشه.فکر و باور جامعه مدت هاست که شکل گرفته (و در حال تغییر) بیان و شروع این قضییه هم از یونان .افلاطون و افلاطون گرایی(تفکر عمده غرب تا پراگماتسیم) بوده تا به امروز (لااقل به صورت تدوین شده)
این که یک فرد باور به عقیده و فکری هست به نظر یکم ساده کردن موضوعه که بخوایم با مثال خربزه و گردو عقیدشو تشریح کنیم ا یک فرد با فکر و ایمان و جنبه های فردی و اجتماعی خودش به این باور رسیده که من شک دارم از همچنین مقایسه ای سودی برده باشه یا این که صرفا از این مثال به عنوان یک جور بهونه و ظاهر قضییه استفاده کرده تازه مثال یکم فرق داره
نکته مثال خربزه و گردو ایراد از نشناختن خربزه هست!در حالیکه خربزه برای جامعه شناخته شده هست ماهیتش اما مثالی که شما گفتی شاید جهان ناشناخته باشه ولی مثل خربزه نیست که فقط برای فرد مورد نظر ناشناخته باشه بلکه بره همه ناشناختست فکر هم نکنم از فلاسفه کسی باشه که مدعی شناختن جهان به صورت کامل باشه یعنی میشه گفت اگه کسی همچنین فکری هم بکنه زیاد به مثال خربزه ربطی نداشته .تلاشی بوده هرچند ضعیف بره شناختن جهان اطرافش که اگه به اینجا ختم نشه میتونه خیلی مفید باشه
جدای از این موارد حتی اگه فرض کنیم این مقایسه درسته به باور من هنوز بره نتیجه گیری زوده

باید دید اثر این دیدگاه بر جامعه چیه؟بر فرض که فرد اعتقاد و باورشو از همچین راهی بدست اورده ولی اثرش رو جامعه و خودش چیه؟ایا باعث پیشرفت و تعالی فرد شده و زندگی بهتری و اثر بهتری بر جامعه گذاشته یا کاملا برعکس؟

اگر کمی چکیده تر بنویسین که فرصت تامل روی جملاتتون بیشتر بشه ممنون میشم. :gol:
در این تاپیک کسی مدعی نشد همه باورها در زیر مجموعه گردو و خربزه قرار میگیرند.

صحبت سر یکی از ده ها نوع مغالطات استفاده شده است، که به مرور فرصت بشه به موارد دیگر هم اشاره میکنم.

این بحث فقط روی صحبتش با نتیجه گیری کل کاملا ناشناس، از جز کاملا شناس هست.

شناس رو هم حرف و فلسفه باعثش نمیشه، بگیم چون ارسطو مثلا درباره جهان چیزی گفته، پس این جهان ناشناس نیست.
فرضیه و تئوری اثبات نشده، جز موارد شناس ها قرار نمیگیرند، حتی اگر به مذاق میلیون ها آدم خوش بیاد.

حقیقت در جهان الزاما مطابق میل ما نیست، همانند اطرافیان یک بیمار که هرگز باور نمیکنند، بیمارشان فوت کرده تا جسدش را نبینند.
مسائل احساسی و فردی و دوست داشتن آدمارو نباید قاطی این بحث کنیم.
 

navid_r

کاربر فعال تالار برق , کنکور و تحصیلات تکمیلی
اگر کمی چکیده تر بنویسین که فرصت تامل روی جملاتتون بیشتر بشه ممنون میشم. :gol:
در این تاپیک کسی مدعی نشد همه باورها در زیر مجموعه گردو و خربزه قرار میگیرند.

صحبت سر یکی از ده ها نوع مغالطات استفاده شده است، که به مرور فرصت بشه به موارد دیگر هم اشاره میکنم.

این بحث فقط روی صحبتش با نتیجه گیری کل کاملا ناشناس، از جز کاملا شناس هست.

شناس رو هم حرف و فلسفه باعثش نمیشه، بگیم چون ارسطو مثلا درباره جهان چیزی گفته، پس این جهان ناشناس نیست.
فرضیه و تئوری اثبات نشده، جز موارد شناس ها قرار نمیگیرند، حتی اگر به مذاق میلیون ها آدم خوش بیاد.

حقیقت در جهان الزاما مطابق میل ما نیست، همانند اطرافیان یک بیمار که هرگز باور نمیکنند، بیمارشان فوت کرده تا جسدش را نبینند.
مسائل احساسی و فردی و دوست داشتن آدمارو نباید قاطی این بحث کنیم.

من قصد کتمان این مغالطه های صورت گرفته رو ندارم ولی صحبت من اینه این مغالطه های مد نظر شما در نتیجه گیری های افراد و باور هاشون جز یک دلیل ظاهری ارزش بیشتری ندارن .بشر نیاز به بررسی اینکه از کجا اومده به کجا میره و دلیل اومدن و رفتن و اثر گزاری این مسئله بر نحوه زندگی کردنو از مدت ها قبل مشاهده می کرده .دلیلش هم به نظر من عمدتا ناشی از ترس از مرگ و یک سری دیگه مسائل بوده که شاید بررسیش اینجا امکان پذیر نباشه.افراد وقتی دنبال پژوهش نرن سعی می کنن مسائل رو به ساده ترین شکل ممکن توضیح و تبیین کنن قبول کنید توضیح جهان از بعضی دیدگاه ها بسیار سخت تر از دیدگاه مورد قبول عموم جامعه بشری هست .بره همین به راحتی میان از همچنین مثالی استفاده می کنن

اما از دیدگاه حقیقت که گفتید دیدگاه شما از نظر من به افلاطون گرایی شبیه هست جالبه براتون بگم وایتهد گفته سرتاسر فلسفه غرب چیزی جز حاشیه نویسی بر فلسفه افلاطون نیست.از این جهت میگم که افلاطون گرایی در خلاصه کلام معتقده انسان دارای درونی هست و در بیرون یک حقیقت بیرونی هست به عینه که با تلاش باید به این حقیقت دست یابه تا رستگار بشه.فیلسوف ها در این حین اومدن یک سری سوال هارو جواب دادن .مثلا عدالت چیست؟زیبایی چیست؟گویی که این لفظ ها نماینده چیزی هستن و فلاسفه می خواستن به پشت زبان نفوذ کنن و به حقیقت غیر زبانی برسن که پشت این لفظ ها پنهانه.اما باور فیلسوف های تحلیل زبان اینه که این خطایی بزرگه از این جهت که زبان را بشر خلق کرده و کاربردشون رو اون ها معین کرده.به قول دیگه هیچ حقیقت بیرونی وجود نداره که انسان سعی در رسیدن بهش باشه .حتی پا فراتر میزارن و میگن بیرون و درون رو یکسان دونستن .

درسته .منم مخالفتی ندارم!:)
 
آخرین ویرایش:

naghmeh raha

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی ممنون دوست عزیز
بابت تاپیک بسیار پربارتون ، اتفاقا برای من همیشه پیش میاد که از کوچکترین چیزها نشونه های بزرگیو دریافت میکنم و این همیشه برام جالب بوده
 

ixabedi

کاربر فعال
یا مثلا طرف وسط جاده پنجر می کنه بعد از کلی اعصاب خردی و تعویض لاستیک میگه خدا را شکر که پنجر کردم حتما خواست خدا بود
چون اگه میرفتم جلوتر ممکن بود یه تصادف خیلی بد می کردم!
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرغی نهاد روی بباغی ز خرمنی//ناگاه دید دانهٔ لعلی به روزنی
پنداشت چینه‌ایست، بچالاکیش ربود//آری، نداشت جز هوس چینه چیدنی
چون دید هیچ نیست فکندش بخاک و رفت//زینسانش آزمود! چه نیک آزمودنی
خواندش گهر به پیش که من لعل روشنم//روزی باین شکاف فتادم ز گردنی
چون من نکرده جلوه‌گری هیچ شاهدی//چون من نپرورانده گهر هیچ معدنی
ما را فکند حادثه‌ای، ورنه هیچگاه//گوهر چو سنگریزه نیفتد به برزنی
با چشم عقل گر نگهی سوی من کنی//بینی هزار جلوه بنظاره کردنی
در چهره‌ام ببین چه خوشیهاست و تابهاست//افتاده و زبون شدم از اوفتادنی
خندید مرغ و گفت که با این فروغ و رنگ//بفروشمت اگر بخرد کس، به ارزنی
چون فرق در و دانه تواند شناختن//آن کو نداشت وقت نگه، چشم روشنی
در دهر بس کتاب و دبستان بود، ولیک//درس ادیب را چکند طفل کودنی
اهل مجاز را ز حقیقت چه آگهیست//دیو آدمی نگشت به اندرز گفتنی
آن به که مرغ صبح زند خیمه در چمن//خفاش را بدیده چه دشتی، چه گلشنی
دانا نجست پرتو گوهر ز مهره‌ای//عاقل نخواست پاکی جان خوش از تنی
پروین، چگونه جامه تواند برید و دوخت//آنکس که نخ نکرده بیک عمر سوزنی
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مثال میگم:


شما در شهر یک ساختمان چند طبقه میبنی که خیلی با نظم ساخته شده.
میگی حتما یک معمار با عظمت پشت این ساختمان بوده.


بعدا نگاهی به ستارگان میندازی، میگی پس معمار این زیبایی ها کیست؟
باز با خودت میگی این ساختمان برای بالا رفتن نیاز به مواد اولیه و پی داشته، مواد اولیه از معادن اومده.


حالا مواد اولیه کره زمین و ماه و سیارات و....از کجا اومده؟


اینجا هنگ میکنی و مجبور میشی به مغلطه گردو و خربزه.........

به این گویند قیاس مع الفارق.
از پوست پوست شدن پوست پای چپ لاک پشت های بورکینافاسویی نتیجه می گیریم که گینه به ایران حمله می کنه و ضمن کشتن چند میلیون نفر باعث ایجا دقطحی می شه که این خود سبب نفخ کردن معده مار های برزیلی می شه که باعث افزایش تورم اقتصادی در کشور می شه از این انشا منکر خدا می شیم.
به این می گویند مقلتح جانم اونم از نوع گندش.
 

*Essi*

اخراجی موقت
به این گویند قیاس مع الفارق.
از پوست پوست شدن پوست پای چپ لاک پشت های بورکینافاسویی نتیجه می گیریم که گینه به ایران حمله می کنه و ضمن کشتن چند میلیون نفر باعث ایجا دقطحی می شه که این خود سبب نفخ کردن معده مار های برزیلی می شه که باعث افزایش تورم اقتصادی در کشور می شه از این انشا منکر خدا می شیم.
به این می گویند مقلتح جانم اونم از نوع گندش.

شما ناراحت نشین عزیزم.
معمولا کسانیکه از یک بحثی خشمگین میشن و شروع به توهین میکنند، من سریع پی میبرم اونها حق مطلق هستند.

خیلی ها مخالف این حرف بودن و نظرشون رو محترمانه دادن و با هم بحث کردیم.
وقتی شما نمیتونی نظر محترمانه بدی، مثل خیلی از دوستانت، یعنی اندیشه ای تابناک داری.

با عرض معذرت و موفقیت در طی کردن طبقه های بهشت برای شما و همفکرانتون که کل منطق دنیا بدون یک اپسیلون مغلطه تنها نزد شماست......
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما ناراحت نشین عزیزم.
معمولا کسانیکه از یک بحثی خشمگین میشن و شروع به توهین میکنند، من سریع پی میبرم اونها حق مطلق هستند.

خیلی ها مخالف این حرف بودن و نظرشون رو محترمانه دادن و با هم بحث کردیم.
وقتی شما نمیتونی نظر محترمانه بدی، مثل خیلی از دوستانت، یعنی اندیشه ای تابناک داری.

با عرض معذرت و موفقیت در طی کردن طبقه های بهشت برای شما و همفکرانتون که کل منطق دنیا بدون یک اپسیلون مغلطه تنها نزد شماست......
********
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
استدلال استقرایی یا استدلال بر مبنای شهود هممون میدونیم که غلطه.
"آهن با گرما منبسط میشه, الکل با گرما منبسط میشه, جیوه با با گرما منبسط میشه اما در مورد آب درست نیست, آب صفر درجه تا دمای 4 درجه منقبض میشه بجای اینکه منبسط بشه."

بنابراین من بعنوان یه دانشجوی مهندسی و کسی که در رشته ی ریاضی و فیزیک تحصیل کرده همواره سعی میکنم از استدلال استقرایی استفاده نکنم :smile:
کی گفته استدلال استقرایی کلا غلطه؟!:surprised:
استدلال استقرایی اصن اینکه شما میگی نیست
من به عنوان یه دانشجوی ریاضی میگم که استدلال استقرایی یکی از روشهای اثبات قضایاست وکاملا درست
تقریبا70درصد مطالبو ما به روش استقرا اثبات میکردیم:surprised:
 

hamecheedoon

عضو جدید
کاربر ممتاز
کی گفته استدلال استقرایی کلا غلطه؟!:surprised:
استدلال استقرایی اصن اینکه شما میگی نیست
من به عنوان یه دانشجوی ریاضی میگم که استدلال استقرایی یکی از روشهای اثبات قضایاست وکاملا درست
تقریبا70درصد مطالبو ما به روش استقرا اثبات میکردیم:surprised:

روش استقرا در ریاضی خوب جواب میده اما فکر نکنم در دنیای واقعی با اونهمه پیچیدگی و استثناها جواب درستی بده

به قول شیخ هر رابطه ریاضی زمانی ارزشمند باشد که با داده های تجربی سازگار باشندی:smile:
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
استقرا در ریاضی خوب جواب میده اما فکر نکنم در دنیای واقعی با اونهمه پیچیدگی و استثناها جواب درستی بده
ببینید استدلالی که تو پست اول استارتر هست اصلا ربطی به استدلال به روش استقرا نداره!

ماوقتی به درستی حکمی اطمینان داشته باشیم میتونیم به روش استقرا اونو ثابت کنیم

تو اثبات به روش استقرا فرض میکنیم حکم برای nبرقرار باشه بعد جکمو واسهn+1ثابت میکنیم! واینکه nوn+1 هردو از یک جنسن!
 

hamecheedoon

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینید استدلالی که تو پست اول استارتر هست اصلا ربطی به استدلال به روش استقرا نداره!

ماوقتی به درستی حکمی اطمینان داشته باشیم میتونیم به روش استقرا اونو ثابت کنیم

تو اثبات به روش استقرا فرض میکنیم حکم برای nبرقرار باشه بعد جکمو واسهn+1ثابت میکنیم! واینکه nوn+1 هردو از یک جنسن!

تا جایی که من یادمه اسی خان تو اون پستهای اول نمیخواست به روش استقرا چیزی رو ثابت کنه
بلکه داشت میگفت که اینجوری دلیل آوردن با استقرا کار صحیحی نیست
گفتم دنیای واقعی با دنیای ریاضی فزق داره
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
به قول شیخ هر رابطه ریاضی زمانی ارزشمند باشد که با داده های تجربی سازگار باشندی:smile:

شیخ نگفته هرسخن جایی و هرنکته و فرمولی مکانی دارد:surprised:

من که به بحث استاترکاری ندارم درست یا غلطش

میگم دوستان دارید اسم استدلالتون رو اشتباه بیان میکنید ! اثبات به روش استقرا این نیست!همین:surprised:
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تا جایی که من یادمه اسی خان تو اون پستهای اول نمیخواست به روش استقرا چیزی رو ثابت کنه
بلکه داشت میگفت که اینجوری دلیل آوردن با استقرا کار صحیحی نیست
گفتم دنیای واقعی با دنیای ریاضی فزق داره

من که به اسماعیل آقا کاری ندارم

من جواب اون کاربر رو دادم داشت اشتباه استدلالو به کار میبرد
میگم همون لفظ قیاس مع الفارق تون خیلی بهتره! همین!

درضمن ریاضیات عین واقعیته;)
 

hamecheedoon

عضو جدید
کاربر ممتاز
شیخ نگفته هرسخن جایی و هرنکته و فرمولی مکانی دارد:surprised:

من که به بحث استاترکاری ندارم درست یا غلطش

میگم دوستان دارید اسم استدلالتون رو اشتباه بیان میکنید ! اثبات به روش استقرا این نیست!همین:surprised:

منم تو صفحه 2 یا 3 لفظ قیاس مع الفارقو بکار بردم
اینکه گفتین اسم استدلال اشتباهه دوستان خودشون جواب بدن ولی استارتر این استدلال رو بکار نگرفته

شیخ هم خیلی چیزا میگه جدی نگیرید
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
منم تو صفحه 2 یا 3 لفظ قیاس مع الفارقو بکار بردم
اینکه گفتین اسم استدلال اشتباهه دوستان خودشون جواب بدن ولی استارتر این استدلال رو بکار نگرفته

شیخ هم خیلی چیزا میگه جدی نگیرید
خب یکم به نقل قولی که من اول گرفتم دقت میکردین متوجه میشدین همون اول که من منظورم استارتر نبود!

شیخ کی هست اصن!؟:surprised:منم که جدی نگرفتمش:surprised:
 

hamecheedoon

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب یکم به نقل قولی که من اول گرفتم دقت میکردین متوجه میشدین همون اول که من منظورم استارتر نبود!

شیخ کی هست اصن!؟:surprised:منم که جدی نگرفتمش:surprised:

در پست 81 فرمودین استارتر
شیخ همان شیخ است و مریدان فراوان دارد و امسال هم قرارست مریدان و مریده های جدید الورود فراوان ثبت نام کنند تا از فیوضات وی بهره ها برند
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثال میگم:


شما در شهر یک ساختمان چند طبقه میبنی که خیلی با نظم ساخته شده.
میگی حتما یک معمار با عظمت پشت این ساختمان بوده.


بعدا نگاهی به ستارگان میندازی، میگی پس معمار این زیبایی ها کیست؟
باز با خودت میگی این ساختمان برای بالا رفتن نیاز به مواد اولیه و پی داشته، مواد اولیه از معادن اومده.


حالا مواد اولیه کره زمین و ماه و سیارات و....از کجا اومده؟


اینجا هنگ میکنی و مجبور میشی به مغلطه گردو و خربزه.........

ایا این همان اسی است ایا؟؟؟
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در پست 81 فرمودین استارتر
شیخ همان شیخ است و مریدان فراوان دارد و امسال هم قرارست مریدان و مریده های جدید الورود فراوان ثبت نام کنند تا از فیوضات وی بهره ها برند
شما خیلی به استاتر ارادت دارینا!
یه باردیگه پست81رو بخونین! من اونجا گفتم که( خدایا کمکم کن منظورمو متوجه بشن!) استدلالی که تو پست اول استاتر هست اصلا ربطی به اثبات به روش استقرا نداره! یعنی چی؟ یعنی منظورم اینه که بقیه دوستان به اشتباه اسم استقرارو دارن به کار میبرن!وگرنه خود اسی که گفتن قیاس مع الفارق!
حله؟:)
 

hamecheedoon

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما خیلی به استاتر ارادت دارینا!
یه باردیگه پست81رو بخونین! من اونجا گفتم که( خدایا کمکم کن منظورمو متوجه بشن!) استدلالی که تو پست اول استاتر هست اصلا ربطی به اثبات به روش استقرا نداره! یعنی چی؟ یعنی منظورم اینه که بقیه دوستان به اشتباه اسم استقرارو دارن به کار میبرن!وگرنه خود اسی که گفتن قیاس مع الفارق!
حله؟:)

من تو اینجا به کسی ارادتی ندارم! خیلی هم ایشونو نمیشناسم فقط طوری نوشتین که من اونجور متوجه شدم و گفتم از استقرا استفاده نکرده
برای من حله ولی شیخ رو نمیدونم تو اینجاها میشه پیداش کرد:

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/337759-آورده-اند-که/page11
 
آخرین ویرایش:
بالا