خیانت .......................!!!!

گل احساس

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]سلام این یه داستان به ظاهر بانمک اما در واقع یه حقیقت تلخه! اگه اونو خوندین حتما نظر بدین چون خیلی دوست دارم دیدگاهتونو دربارش بدونم![/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چند سالی میگذشت که دایره آبی قطعه گمشده خودش رو پیدا کرده بود.حالا صاحب یه بچم شده بود!، یه دایره آبی کوچیک با یه شیار کوچک.[/FONT]




[FONT=arial, helvetica, sans-serif]زمان میگذشت و دایره آبی کوچیک، بزرگ میشد. هر چقد که دایره بزرگ تر میشد شعاعش هم بیشتر میشد و مساحت شیار که تبدیل به یه فضای خالی شده بودم بیشتر. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
ا
[/FONT]


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اونقدر این فضای خالی زیاد شد و دایره ناراحت تر که مجبور شد واسه کمک پیش پدرش بره و بش گفت: بابا تو چرا جای خالی نداری؟ باباش [/FONT]


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گفت: عزیزم جالی خالی نه،نیمه گمشده. هر کی تو زندگیش یه نیمه گمشده دارد منم[/FONT][/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]داشتم، مادرت نیمه گم شدم بود. با پیدا کردنش کامل شدم. یه دایره کامل! [/FONT][/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]



[FONT=arial, helvetica, sans-serif][FONT=arial, helvetica, sans-serif]دایره از اون روزشروع کرد به پیدا کردن نیمه گمشده خودش. رفت و رفت تا به یه قطعه‌ دایره رسید شعاع و زاویه اونو اندازه گرفت درست اندازه جای خالی بود ولی مشکلش این بود که قطعه زرد بود. [/FONT][/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] http://www.roozeshadi.com/wp-content/uploads/2009/11/w03.jpg[/FONT]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]دایره بازم رفت تا اینکه به یه مثلث رسید که فضای خالی خودش رو با قطعه‌های رنگارنگ کوچیک پر کرده بود. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif][FONT=arial, helvetica, sans-serif] http://www.hamtaraneh.com/Roozmaile/ozviyat1.htm[/FONT][/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]دایره دیگه از گشتن خسته شده بود تا اینکه به یه قطعه مربع گمشده رسید، بهش گفت تو قطعه گمشده منو ندیدی؟ [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif][FONT=arial, helvetica, sans-serif]قطعه مربع گریه کرد و گفت: من هستم [/FONT][/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]- ولی تو مربع هستی و قطعه گمشده‌ی من یه تیکه از دایرست![/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]

[/FONT]

[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]- من اول قطعه‌ دایره بودم یعنی دقیق بگم: قسمتی از تو و منتظرت که یه مربع قرمز اومد. قطعه‌ گمشده ا[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]ون مربع بود ولی من گول خوردم و خودمو به زورتوی فضای خالی اون جا دادم، به مرور زمان تغییر شکل دادم و به شکل [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]فضای خالی مربع دراومدم .ولی اون قرمز بود و من آبی، به هم نمیخوردیم. حالام پشیمونم. من نیمه گمشدت هستم. [/FONT]


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دایره که دید قطعه گمشده خودش پیدا کرده سعی کرد اونو توی فضای خالی خودش جا بده اما نشد، واسه همینم اونو با طناب به خودش بست و خوشحال راه افتاد. حرکت کردن با یه قطعه که باعث شده بود دایره از ریخت بیوفته خیلی سخت بود ولی دایره تموم این سختیا رو به جون خریده بود و با عشق حرکت میکرد. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]رفت و رفت ولی یه دفه گودالو ندید و توی اون افتاد و گیر کرد. بخت بهش رو کرده بود که قطعه‌ی گمشدش قسمت بالای اون بود و گیر نکرده بود. قطعه گمشده به او گفت: منو باز کن تا برم و کمک بیاورم. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif][FONT=arial, helvetica, sans-serif] http://www.hamtaraneh.com/Roozmaile/ozviyat1.htm[/FONT][/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]قطعه‌ی گمشده رفت و هیچ وقت برنگشت. دایرم سالها آونقدر گریه کرد تا [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif][FONT=arial, helvetica, sans-serif]لاغر شد[/FONT][/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]

[/FONT]


[FONT=arial, helvetica, sans-serif](بیضی شد)[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] و تونس از [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]گودال بیاد بیرون. دلش شور میزد که نکنه اتفاقی واسه قطعه گم شدش افتاده باشه. دنبالش همه جا رو گشت! تا اینکه بالاخره اونو پیدا کرد! اونو پیدا کرد در حالی که...! ای کاش هیچ موقه اونو پیدا نمیکرد! [/FONT]








[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]



[/FONT][/FONT]
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خیانت ....
واژه ای که نمی شه چیزی جلوش نوشت
یه کسی را می شناختم که شوهرش بهش علنا خیانت می کرد
حتی معشوقه ای که می یومد توی خونه در نبودش به عمد لباس هاش را جا می ذاشت تا نشون بزاره واسه خانوم خونه !
اون زن هم از خانواده های اصیل بود ، واسه خاطر دوتا بچه هاش هیچی نمی گفت
جالبیش به اینه که معشوقه آقا ، زن بیوه یه بزهکار بود با دوتا بچه با 45 سال زن و همسر رسمیش که می شد این خانوم 32 ساله و واقعا زیبا !
آدم می مونه که چی می شه گفت
 

امیر علی. ع

عضو جدید
اینها همش بر میگرده به انتخاب غلط و نادرست.شاید اگر از اون قطعه دایره زرد استفاده میکرد گر چه همرنگش نبود ولی بالاخره قطعه دایره بود نه مربع،شاید اونموقع این بلا سرش نمی اومد.
 

گل احساس

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیانت ....
واژه ای که نمی شه چیزی جلوش نوشت
یه کسی را می شناختم که شوهرش بهش علنا خیانت می کرد
حتی معشوقه ای که می یومد توی خونه در نبودش به عمد لباس هاش را جا می ذاشت تا نشون بزاره واسه خانوم خونه !
اون زن هم از خانواده های اصیل بود ، واسه خاطر دوتا بچه هاش هیچی نمی گفت
جالبیش به اینه که معشوقه آقا ، زن بیوه یه بزهکار بود با دوتا بچه با 45 سال زن و همسر رسمیش که می شد این خانوم 32 ساله و واقعا زیبا !
آدم می مونه که چی می شه گفت


واقعا چه ادمایی پیدا میشه خدا نشونه هیچ کی نده
 

رسول فهیم

عضو جدید
هرکه خیانت رارواداشته باشدبردیگری پس اومنتظرخیانت برخودراداشته باشدوقتیکه برایش خیا نت می شود همان حالی راپیدامی کند که بروی خیانت کرده است.
 

Similar threads

بالا