خودتو با یه شعر وصف کن...!

.g@v ro ch.

عضو جدید
مهر تو را دل حزین بافته بر قماشِ حان


رشته به رشته، نخ به نخ....
فَقَطم با صدای محسن نامجو!:cry:
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه حالم خوب میشد
وقتی دلم اروم میگرفت
و کمتر
دل تنگی میکرد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کــمی عـوض شدم

دیــریست از خــداحـافظی ها غـمگین نــمیشوم

به کـسی تــکــیه نـمیـکنم

از کـسی انــتظار مـحبت نــدارم

خودم بــوسه میـزنم بر دسـتانم

ســر به زانـو هایم مـیگذارم و سـنگ صـبور خـودم مـیشوم

نـگران خـودم مـیشوم بـرای خــودم هـدیه مـیخرم

با خـودم سـاعت ... هـا حـرف مـیزنم در دنـیای خـودم

کـسی حـق ورود نـدارد جـز خــودم ...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
این روزها
چه سخت میگذرد برای همه
دیگه خیلی وقته
نه از بودن کسی خیلی ذوق زده نمیشم
انگار فقط مجبورم ادامه بدم
یا شاید هم این احمقانه است اینطور ادامه دادن
با مرگ فرقی نداره
کاش مثل ققنوس میمردم و زنده میشدم
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
ڪــــــــــــــآش مـــــــــیــشٌـد
خـٌــــودٍمـــٌو یـــﮧٍ جـــــآیی جـــــآ بٌگـــذارم...
وَ
بــَـرگــَـردم بــٍـبـــیــــنـَــم...
دیـــــــگـﮧٍ نـیـــســـتـــم
 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من اگر عاشقانه می نویسم
نه عاشقم ، نه معشوقه ی کسی
!
فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم بماند
...
در این ژرفای دل کندن ها و عادت ها وهوس ها

فقط تمرین آدم بودن میکنم

همین
...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه لذتی داره
وقتی برمیگردی
و میبینی
هنوز هم
کسایی هستند که
دوستت دارند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حوصلــه ی بیشتـــــر از خــــــودم

و نبــودنــــت را نــــــدارم...
 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها
بیشتر از هر زمانی

دوست دارم خودم باشم
!!
دیگر نه حرص بدست آوردن را دارم

و نه هراس از دست دادن را
.....
هرکس مرا میخواهد بخاطر خودم بخواهد

دلم هوای خودم را کرده است
...
همین...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه لذتی میبرد
این ساعت
ان زمان که
در بودنهایت
انقدر سریع حرکت میکردند
و حال در نبودنهایت
چه کند حرکت میکنند
بگذار ساعت خوش باشد
او که نمیتواند
با دلم کاری داشته باشد
در دلم
ساعت بی معناست
هر لحظه یاد تو همراه دلم هست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه روزهایی میگذرد
از پی هم
اما
میدانم
دیگر سکوت میکنم
نه داد میزنم
نه فریاد
تنها
سکوت میکنم
و نگاهت میکنم
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
آرے!


مـטּ

همــاטּ בختر

تخـــس بــב اخلاق مزخرفمـ

کـــه همگـــاטּ میپنــבارنــב بتــے هستمـ


امــــا هماטּ هــا چـــه میــבاننــב


از درو
טּ



مـ
טּ که کوهے از


اِحسـ ـآسـدر آن مــבفوטּ


شـده اســتـ




مگــر دل کوچکــــ مـטּ



چقــבر تحمل دارد..؟
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
کم سرمایه ای نیست؛

داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند

از آن بهتر داشتن آدمهاییست،

که وقتی حالت را میپرسند؛

بتوانی بگویی...

خوب نیستم

.
.
.
من امــــــــا خوبم


 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای دل خودم می نویسم ...

برای دلتنگی هایم

برای دغدغه های خودم

برای شانه ای که تکیه گاهم نیست !

برای دلی که دلتنگم نیست ...

برای دستی که نوازشگر زخم هایم نیست ...

برای خودم می نویسم !

بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست !.!.!.!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ﮔﺎﻫـﮯﺣﺘـﮯ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﺍﻧـﮕﺎﻩ ﮐـﻨـــﻢ ،ﮐﻪ ﺑـﺒـﯿـﻨـﻢﺟـﺎﻡ

ﺧﺎﻟﯿـﻪ ، ﯾﺎ ﻧـﻪ !؟...

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاه دلم میگیرد....

گاه زندگی سخت میشود

گاه تنها,تنهایی آرامش می اورد..

گاه گذشته اذیتم میکند...

گاه هوایت دیوانه ام میکند..

این `گاه ها`...گهگاه تمام روز و شب من میشوند..

آنوقت بغض راه گلویم را میگیرد!

درست مثل همین روزها...


....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه لذتی دارد
انجا
که دلم هوایت را میکند
و تنها
قطرات اشک از چشمانم
جاری میشود
از دل تنگیت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


و تازه می فهمم
که برف خستگی خداست
آن قدر که حس می کنی
پاک کنش را برداشته
می کشد
روی نام من
روی تمام خیابان ها
خاطره ها
...

دلم برف میخواد...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من و تو شباهت های متفاوتی باهم داریم :

هر دو شکستیم ؛

تو قلب مرا ، من غرورم را


هر دو رقصیدیم ؛

تو با دیگری ، من با سازهای تو


هر دو بازی کردیم

تو با من ، من با سرنوشتم


و در آخر هر دو پی بردیم

تو به “حماقت” من ،

من به “پست” بودن تو


آری ، این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر میشود …
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه لذتی
داره
وقتی
اروم
مینویسم
نه قرار کسی
ببینه
نه کسی
بخونه
اینطوری
بی اینکه اهمیتی بدم
به بودن کسی
فقط مینویسم
ای
دنیا میخواهی
سیلی بزنی
بزن
دیگر مردی شده ام
تنها
میدانی دنیا
عشقی که
در دلم
هست
را
به کسی نمیدهمش
تنها
به
مرگ میدهمش
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چشم من بیا منو یاری بکن

گونه هام خشکیده شد کاری بکن

غیرگریه مگه کاری میشه کرد

کاری از ما نیاد زاری بکن

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد

تا قیامت دل من گریه میخوات

هرچی دریا رو زمین داره خدا

با تموم ابر های اسمونا

کاش می داد همه رو به چشم من

تا چشام به حال من گریه کنن

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیات

تا قیامت دل من گریه میخوات

قصه ی گذشته های خوب من

خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن

حالا باید سر رو زانوم بزارم

تا قیامت اشک حصرت ببارم

دل هیشکی مثل من غم نداره

مثل من غربت و ماتم نداره

حالکه گریه دوای دردمه

چرا چشمام اشکشو کم میاره

خورشید روشن ما رو دزدیدن

زیر اون ابرای سنگین کشیدن

همه جا رنگ سیاه ماتمه

فرصت موندنمون خیلی کمه

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیات

تا قیامت دل من گریه میخوات

سرنوشت چشاش کوره نمیبینه

زخم خنجرش میمونه تو سنه

لب بسته سینه ی غرق به خون

قصه ی موندن ادم همینه

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیات

تا قیامت دل من گریه میخوات
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مُــعــجِــزه يَــعـنــﮯ

تُــو בر خــيــالََـــت گـــاـهـﮯ

بــہ "مَــــن" فِـــكــر مـﮯ كُــنــﮯ !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من و تیر چراغ برق

دردمان یکی است ...

شب که می*شود

سرمان تاریک

دلمان پرنور

صبح که می*شود

سرمان سنگین

دلمان خاموش
.
.
.
 

Hooladi

عضو جدید
من آن موجم که آرامش ندارم به آسانی سر سازش ندارم
هميشه درگريز و در گذارم نمی مانم به يکجا بيقرارم

سفر يعنی من و گستاخی من،
هميشه رفتن و هرگزنماندن
هزاران ساحل و ناديده ديدن ،به پرسش های بی پاسخ رسيدن

من از تبار دريا از نسل چشمه سارم
رهاتر از رهائی،
حصار بی حصارم
ساحل حصارمن نيست، پايان کار من نیست
همدرد و يار من نيست کسی که يار من نيست
درانتظار من نیست...

صدای زنده بودن درخروشم به ساحل چون ميآيم خموشم

به هنگامی که دنيا فکر ما نيست،
برای مرگ هم درخانه جا نيست
اگرخاموش بشينم روا نيست،
دل ازدريا بريدن کار ما نيست

من آن موجم که آرامش ندارم به‌ آسانی سر سازش ندارم
هميشه در گريز و درگذارم نمی مانم به يک جا بيقرارم​
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
من هر لحظه
به تو میاندیشم
حتی
در لحظاتی که
ترس تمام
وجودم را
پر میکند
تو تنها
تکیه گاهی هستی
که سراغ دارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


اشک ها قطره نیستند!

بلکه کلماتی هستند که می افتند....

فقط به خاطر اینکه:

پیدا نمی کنند کسی را که

معنی این کلمات را بفهمد...!!



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Similar threads

بالا