خلوتی با خدا

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یک عمـــــر با اشک زیســتم . کاش امسال به جبران آنهمه اشـــــک های شـــور

خاطرات شیرین برایم هــدیه بدهی خــــدای من!.. .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا قدرتم را دو چندان کن

نه در بازوانم

قلبم راقدرتی بخش

تا ناملایمات زندگی را آسان تر تحمل کنم

تا بدانم عشق چیست

و چگونه عشق بورزم
 

*Lady Eng*

عضو جدید
کاربر ممتاز
خــُــــدایــــا

امروز صدای شکستنم تا عرشت رسید

شنیدی ؟


خدیا خودت میدونی ازت چی میخام...
خودت هوامو داشته باش

ممنون مانی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــُــــدایــــا

امروز صدای شکستنم تا عرشت رسید

شنیدی ؟


خدیا خودت میدونی ازت چی میخام...
خودت هوامو داشته باش

ممنون مانی
میدونی خدا

تو دنیات

گاهی اوقات آدما به جایی می رسن که دلشون می خواد

داد بزنن و بگن

"بسه دیگه نمی کشم"

میدونی من به اونجا رسیدم

صدای خورد شدنم رو حس می کنم

اما عرضه ی فریــــــــــــــــــــــ ــــــــاد زدن ندارم

شاید اگه داد بزنم سریع بیای

ولی مثل آدمی شدم که می خواد داد بزنه و انگار

یکی جلو دهنش رو گرفته

واست نوشتم چون نتونستم داد بزنم

حس بدی دارم

تنهایی شکستن با وجود اینکه بدونی

چند نفر دوست دارن خیلی بده

اینکه فقط به خاطر اونا تحمل کنی

و بازم مثل همیشه در جواب سوالاشون بگی

خیلی خوبم و بزنی زیر خنده

تو دنیات ماسک زندگیت بهم چسبیده خدا
 

M A S III

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایـــــــــــــــا دستمـــــــو بگـــــــیر.......ک فقـــــط دستــــــــــــای تـــــــورو میخـــــــام:gol:
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدای عزیزم دردم بهتر از هر کسی میدونی خودت درمانش کن
خدای عزیزم مراقب همه باش
خدای عزیزم همه دوستانم تو مدتی که نیستم به تو سپردم
 

mona-70

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام خدا...........خوبی؟؟؟؟دلت خنک شد؟؟؟؟
خیلی بدی خیلی ......میدونم اشتباه کردم ولی ببخشم توروخدا ببخشم.....................یه نشونه فقط یه نشونه نشونم بده که دلم خوش باشه که شااااااید هنوز یه ذره دوسم داری...بخدا دیگه خوب میشم همون که تومیخای...قول میدم قول قول
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدایا میدانم تو بزرگی
من کوچک
میدانم تو حواست به همه هست
حواست به عزیزانم هم باشد
تا روزی که کنارشان نیستم
بتوانند بخندند و شاد باشند
شنیده ام امروز کسی که دوستش دارم با عشق خویش سخن میگوید
و کنار هم خواهند بود
خوشبختش کن
به بزرگی خودت و به اشکهای جاری بر گونه هایم قسم
که تنها تو را دارم و به من توانی ده تا بتوانم بلند شوم
صدای زمین خوردن و شکستن دلم را تنها تو شنیدی پس خودت بلندم کن تا برای بلند شدن منت هیچ نامردی را نکشم
 

b_xxxxxxeman

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چِقَد بَد ميروني ناخدا....
قربونت،حَواسِت به هيچي و هيشكي نيستا...اينمدلي بِري كه غَرقِمون ميكني عَزيز

بابا با مَرام يه مِقدار هَم خُدايي كُن خُب ، اينجوري هَم خودت حال ميكني هَم ما،،،،بِذا حِس كُنن كه هَستي

حَرفام رِفاقتي بود جون تو ، اينقد اذيتمون نَكُن،باشه؟ نَكُن .. نَكُن .. نَكُن .. .. اَه .. :razz:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خدایا قدرتم را دو چندان کن

نه در بازوانم

قلبم راقدرتی بخش

تا ناملایمات زندگی را آسان تر تحمل کنم

تا بدانم عشق چیست

و چگونه عشق بورزم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا منم همان بنده پرغرور و قدرنشناست هستم

که به ذره ای کار مثلا خوب به تو و کل جهانت منت می*گذارم و تا آخر عمر قصد دارم ریاکارانه آنرا به رخ همه بکشم

همان که تو را یادش رفته ...تو و همه مهربانی هایت را

همانی که هر روزش از روز قبل سیاه تر است و قلبش سیاه تر از روزش

همانی که از گناه هم خسته شده

همانی که به تار مویی بند است امیدش

خدایا این تار مو را خودت محکمش کن ......

همین را می*دانم تو از من و همه گناهانم و همه گناه جهانیان بزرگ*تری

مرا ببخش

شرمنده از گفتن همین جمله ام

خدایا هر چه هستم به خدا دوستت دارم خدای مهربان من !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا تنــــــــها مگذار دلی را ک هیچکس دردش را نمی فــــــــهمد

چرا ک خود میدانــــــــــی چه ســــــــخت است

درد تنهـــــــــای...
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
خـــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــدایا…
صورت حساب لطفا…
باقیشم مال خودت…
منو خلاص کن
سیر شدم از زندگی. . .
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خدا........

خدا........

[FONT=tahoma, sans-serif]
پیش از اینها فكر می كردم خدا
خانه ای دارد كنار ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا

پایه های برجش از عاج وبلور
بر سر تختی نشسته با غرور

ماه برق كوچكی از تاج او
هر ستاره، پولكی از تاج او

اطلس پیراهن او، آسمان
نقش روی دامن او، كهكشان

رعد وبرق شب، طنین خنده اش
سیل وطوفان، نعره توفنده اش

دكمه ی پیراهن او، آفتا ب
برق تیغ خنجر او ماهتاب

هیچ كس از جای او آگاه نیست
هیچ كس را در حضورش راه نیست

پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان،دور از زمین

بود، اما در میان ما نبود
مهربان وساده و زیبا نبود

در دل او دوستی جایی نداشت
مهربانی هیچ معنایی نداشت

هر چه می پرسیدم، ازخود، ازخدا
از زمین، از آسمان، از ابرها

زود می گفتند : این كار خداست
پرس وجو از كار او كاری خداست

هرچه می پرسی، جوابش آتش است
آب اگر خوردی، عذابش آتش است

تا ببندی چشم، كورت می كند
تا شدی نزدیك، دورت می كند

كج گشودی دست، سنگت می كند
كج نهادی پای، لنگت می كند

با همین قصه، دلم مشغول بود
خوابهایم، خواب دیو وغول بود

خواب می دیدم كه غرق آتشم
در دهان اژدهای سركشم

در دهان اژدهای خشمگین
بر سرم باران گرز آتشین

محو می شد نعره هایم، بی صدا
در طنین خنده ی خشم خدا ...

نیت من، در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا

هر چه می كردم، همه از ترس بود
مثل از بر كردن یك درس بود

مثل تمرین حساب وهندسه
مثل تنبیه مدیر مدرسه

تلخ، مثل خنده ای بی حوصله
سخت، مثل حل صدها مسئله

مثل تكلیف ریاضی سخت بود
مثل صرف فعل ماضی سخت بود

...

تا كه یك شب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یك سفر

در میان راه، در یك روستا
خانه ای دیدم، خوب وآشنا

زود پرسیدم : پدر، اینجا كجاست ؟
گفت، اینجا خانه ی خوب خداست!

گفت : اینجا می شود یك لحضه ماند
گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند

با وضویی، دست و رویی تازه كرد
با دل خود، گفتگویی تازه كرد

گفتمش، پس آن خدای خشمگین
خانه اش اینجاست ؟ اینجا، در زمین ؟

گفت : آری، خانه او بی ریاست
فرشهایش از گلیم و بوریاست

مهربان وساده و بی كینه است
مثل نوری در دل آیینه است

عادت او نیست خشم و دشمنی
نام او نور و نشانش روشنی

خشم، نامی از نشانی های اوست
حالتی از مهربانی های اوست

قهر او از آشتی، شیرین تر است
مثل قهر مهربان مادر است

دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌با دوست معنی می دهد

هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است...

...

تازه فهمیدم خدایم، این خداست
این خدای مهربان وآشناست

دوستی، از من به من نزدیك تر
از رگ گردن به من نزدیك تر

آن خدای پیش از این را باد برد
نام او را هم دلم از یاد برد

آن خدا مثل خیال و خواب بود
چون حبابی، نقش روی آب بود

می توانم بعد از این، با این خدا
دوست باشم، دوست، پاك وبی ریا

می توان با این خدا پرواز كرد
سفره ی دل را برایش باز كرد

می توان درباره ی گل حرف زد
صاف وساده، مثل بلبل حرف زد

چكه چكه مثل باران راز گفت
با دو قطره، صد هزاران راز گفت

می توان با او صمیمی حرف زد
مثل یاران قدیمی حرف زد

می توان تصنیفی از پرواز خواند
با الفبای سكوت آواز خواند

می توان مثل علفها حرف زد
با زبانی بی الفبا حرف زد

می توان درباره ی هر چیز گفت
می توان شعری خیال انگیز گفت

مثل این شعر روان وآشنا :
"
پیش از اینها فكر می كردم خدا ..."[/FONT]

[FONT=tahoma, sans-serif]اثری از : زنده یاد قیصر امین پور
[/FONT]
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پروردگارا ای مهربانترین مهربانان مرا ببخش:

نه بخاطر آنکه من لیاقت بخشیده شدن دارم ، بخاطر اینکه تو شایسته ی بخشیدنی.

نه بخاطر آنکه گناهان من بخشودنی هستند ، بخاطر اینکه تو اهل عفو و مغفرت و گذشت هستی

نه بخاطر اینکه من خوب شده ام ، بخاطر اینکه تو خوبی.

بخاطر آن کسی که گناهان من ، غربت او را تمدید می کند.

بخاطر آن کسی که دوستش داری و او تو را دوست دارد.

آمـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــین
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پروردگارا...

تو را می پرستم

نه به خاطر ترس از جهنم،

نه به خاطر زیبایی بهـشت،

بلکه به خاطر اینکه قابل ستایشی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــــدایا
همه از تو می خواهند ...بدهی !
من از تو می خواهم....بگیری !
خـــــدایا
این همه حس دلتنگی را از من بگیر
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایـــــــــا

قیامتت را برپـــــا کن

تو اگـــر خستــــــــه نشدی , ما عجیبـــــــ خستــــــه ایم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

الهی !

تو بخشنده ترین و زیباترینی ، گوهر اشک میخری

دل شکسته میخواهی ، و عمل بی ریا میپذیری .

ما را از گناه سبکبار کن ، و دیدگانمان را اشکبار و قلبمان را به عشق خودت گرفتار . . .
 

miss.x0000

عضو جدید
صحبتهای من با خدا....... و در نهایت سکوت خدا.......

صحبتهای من با خدا....... و در نهایت سکوت خدا.......

سلام
شناختی منو؟؟؟
مزاحم همیشگیه درگاهت.....
با من لج کردی؟؟؟ میخوای ببینی کدوم یکی خسته میشیم، خب معلومه که توی اونکه در نهایت جوابمو میده، اما کی ؟؟؟ اینم مسئله ای هست که تو تعیین میکنی........
ماه رمضون.....
ماهی که تو خیلی دوسش داری.......
آدما هم دوسش دارن ، تو بخاطر ما دوسش داری و ما هم بخاطر خودمون..........
مگه تو این ماه مهربونتر میشی که بیشتر جواب آدمارو میدی.........
جواب کیارو میدی؟؟؟؟؟؟
آدمای خوب، یا آدمای بد هم میتونن امیدوار باشن...........
خیلی سخت نگیر خدا جوون، همه ی کارای بدمونو حساب نکن...... تو خیلی تنهایی، ما آدما هم در حدو اندازه ی خودمون تنها هستیم...........
اما نکته مثبت تنهایی تو اینه که تو و تنهاییت با هم مشکلی ندارین ، اما ما آدما تو تنهایامون تو رو صدا میزنیم و ازت میخوایم که نری و نذاری با تنهایمون تنها بمونیم......
تو از واژه حکمت زیاد استفاده میکنی ، اما خیلی از ما آدما اونقدرا ایمان نداریم که بتونیم حکمت تورو درک کنیم........
پس حداقل اگه نمیخوای مشکل ما آدما رو حل کنی یا به قول خودت فعلا صلاح اینه..... صبر بهمون بده که تورو بخاطر فشار مشکلاتمون فراموش نکنیم.......................
 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
الهی ؛
فاسقان زشتند و زاهدان مزدور بهشتند
ای آفریننده خلقان از آتش و آب
فریاد رس از ذل حجاب و فتنه ی اسباب
کریما ؛
گرفتار آن دردم که تو درمان آنی
بنده آن ثنایم که تو سزای آنی
الهی ؛
مرا آن ده که مرا آن به
 

Similar threads

بالا