حسینیه باشگاه مهندسان ایران

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
به مناسبت میلاد پر برکت حضرت امام رضا(ع)...اگه این صلوات خاصه ی مولامون رو خوندین،این حقیر رو هم دعا بفرمایید

به مناسبت میلاد پر برکت حضرت امام رضا(ع)...اگه این صلوات خاصه ی مولامون رو خوندین،این حقیر رو هم دعا بفرمایید

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=220162&d=1326726776
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز

.
.
.


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
يا جوادالائمه ادركني
سر را ز خاك حجره اگر بر نداشتي
تو رو به قبله بودي و خواهر نداشتي


خواهر نداشتي كه اگر بود ميشكست
وقتي كه بال ميزدي و پر نداشتي

از طوس آمدم كه بگِريَم در اين غمت
ياري به غير چند كبوتر نداشتي

وقتي كه زهر بر جگرت چنگ ميكشيد
جز يا حسين ناله ي ديگر نداشتي

ختمي گرفته اند برايت كبوتران
لبخند ميزدند و تو باور نداشتي

تو تشنه كام و آب زمين ريخت قاتلت

چشمت به آب بود و از آن بر نداشتي


كف ميزدند دور و برت تا كه جان دهي
كف ميزدند و تاب به پيكر نداشتي

كف ميزدند وليكن به روي دست
دست ز تن جداي برادر نداشتي

شكر خدا كه پيرهني بود بر تنت
يا زير نيزه ها تن بي سر نداشتي

شكر خدا كه لحظه ي از هوش رفتنت
خواهر نداشتي ، غم معجر نداشتي
(حسن لطفي)
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهادت جانسوز حضرت جوادالائمه،امام محمد تقی (ع) بر دوستان ولایتی و پیروان راستین آن حضرت تسلیت باد

شهادت جانسوز حضرت جوادالائمه،امام محمد تقی (ع) بر دوستان ولایتی و پیروان راستین آن حضرت تسلیت باد

خون شد از غم دل خداجویم

درد بسیار و نیست دارویم

می فشانم سرشک و می گویم


یا جوادالائمه ادرکنی

یا جوادالائمه ادرکنی


روزگارم ز غم تباه شده

قلبم از معصیت سیاه شده

راه من منتهی به چاه شده


یا جوادالائمه ادرکنی

یا جوادالائمه ادرکنی


یاد کوی تو می کنم امشب

گفتگوی تو می کنم امشب

رو به سوی تو می کنم امشب


یا جوادالائمه ادرکنی

یا جوادالائمه ادرکنی


همسرت کرد نامراد تو را

ساخت مسموم از عناد تو را

ای که خوانده پدر جواد تو را


یا جوادالائمه ادرکنی

یا جوادالائمه ادرکنی


http://www.www.www.iran-eng.ir/customavatars/avatar500530_16.gif


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل بیقرار نیست" ادا درمی آوریم "
چشم انتظار نیست " ادا در می آوریم "
اصلا دلی که مست ریا و هوس شود
گوشش به کار نیست" ادا در می آوریم "
برلب دعای ندبه و دل غرق شهوت است
این رسم انتظار نیست "ادا در می آوریم "
آقا محب واقعی ات در میان ما
یک از هزار نیست"ادا در می آوریم"

اللهم عجل لولیک الفرج بحق الحسین (ع)
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ
وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=1]یک قربانی و رهایی از همه مشکلات![/h]
گاهی برای بسیاری از ما پیش آمده که در دورانی از زندگی خود دچار ضعف‌هایی می‌شویم که از آن جمله می‌توانیم از وابستگی به چیزهای مختلف (اعم از مادیات مانند پول، خانه، وسایل شخصی، ماشین، شخص مورد علاقه و...) نام ببریم.
وابستگی ریشه بسیاری از مشکلات ما - اعم از مشکلات رفتاری و ارتباطی- است اما قطع وابستگی گاهی بهترین راهی است که باید برگزینیم. در واقع ما با قطع وابستگی و تعلقاتمان، اسباب رشد و تعالی بیشتر خود را فراهم می‌آوریم.قطع وابستگی یعنی اینکه هر فرد مسئول اعمال خویش است و اینکه ما قادر به حل مشکلات دیگران نیستیم و نباید از این بابت نگرانی به‌خود راه دهیم زیرا هیچ کمکی به حل مشکل نمی‌کند.قطع وابستگی به مفهوم پذیرش واقعیت‌ها و حقایق است و مستلزم ایمان به خداوند و به حقانیت و ناگزیری هر لحظه از زندگی است. قطع کردن وابستگی بدین معنا نیست که ما به مسائل زندگی خود بی‌اعتنا هستیم بلکه به ‌معنای یادگیری روش صحیح و به دور از افراط در توجه، دوست‌داشتن و همچنین پایان بخشیدن به هرج‌ و مرجی است که در ذهن و محیط خود به ‌وجود آورده‌ایم. [h=2]وابستگی به دنیا ریشه بدبختی ها[/h]در دین ما آمده است که ریشه همه بدبختی های آدمی همین وابستگی است، وابستگی به دنیا ، این وابستگی به دنیا و مظاهر آن است که ما را دچار غفلت از هدف اصلیمان می کند، اگر ما رهایی و سبکبالی می خواهیم باید دنیا را رها کنیم، باید فاتحه اش را بخوانیم.گاهی می گوییم فلانی دنیای من است.. ماشینم همه چیز من است، همسرم امید من است، بچه ام نفس من است، این عبارات نشانه وابستگی ما به یک شخص خاص یا شی خاص است.این بد نیست که ما به خانواده خود عشق بورزیم این دستور خود خداوند است اما نه قبل از عشق به خود خداوند و نه در جایگاهی که خداوند باید برای ما داشته باشد.اگر ما رهایی و عاقبت به خیری می خواهیم باید تلاش کنیم كه دنیا در نظرمان كوچک شود و آگاهی از کم‌اهمیت بودن دنیا، و اقامه دلیل و برهان برای آن، و آیه و روایت خواندن به تنهایی كافی نیست. برای رسیدن به این مرحله باید به سختی و مستمراً تمرین كنیم و به تعبیری ریاضت بکشیم. در نتیجه چنین تلاشی است كه حقیقت دنیا برای ما جلوه‌گر می‌شود و پستی دنیا را درک می‌كنیم؛ هم‌‌چنان‌كه امیرالمومنین صلوات‌الله‌علیه آن را پست‌تر از استخوان خوک مرده‌ای در دست شخص جذامی توصیف كرد.
با قطع دلبستگی به دنیا تلی از طلا با تلی از خاکستر برای انسان تفاوتی نخواهد داشت. اما كسی كه چشمش به دنبال مادیات است، هر كاری را انجام می‌دهد، هر حرفی را می‌زند، هر امضایی می‌كند، به هر دغل‌كاری و فریبی متوسل می‌شود، تا به خواسته خود برسد
[h=2]دنیا طلبی را قربانی کنیم[/h]با قطع دلبستگی به دنیا تلی از طلا با تلی از خاکستر برای انسان تفاوتی نخواهد داشت. اما كسی كه چشمش به دنبال مادیات است، هر كاری را انجام می‌دهد، هر حرفی را می‌زند، هر امضایی می‌كند، به هر دغل‌كاری و فریبی متوسل می‌شود، تا به خواسته خود برسد.این دنیا خواهی ریشه همه مشکلات ماست، افسردگی ها، غم های کشنده، حسرت ها، مقایسه ها، تجمل پرستی ها این ها روزگار ما را سیاه کرده است اگر از این ها دل بکنیم، پر پرواز ما باز می شود ...ما رها می شویم و به آسایش می رسیم.اگر ما این خواست و آرزوی حقیرمان که دنیاست را قربانی کنیم ببریم به درگاه خداوند و بگوییم بیا...نمی خواهمش می شکنمش، سرش را می برم و دور می ریزم این بت های محبوبم را این وابستگی هایم را به درگاه تو قربانی می کنم بپذیر بزرگ خدای بخشنده و بخشایشگر.این کار غیر ممکنی نیست، سخت هست، جانکاه هست، اما می شود، مگر حضرت اسماعیل برای حضرت ابراهیم(علیهما السلام) عزیز نبود؟ مگر کم دوستش می داشت؟ خداوند امر فرمود این فرزند عزیزتر از جان را بیاور و سرش را ببر، حضرت ابراهیم علیه السلام هم چون و چرا نیاورد، اطاعت کرد و بسم الله فرزند را برد که قربانی کند، برای چه؟برای این که به من و شما و همه انسان ها بیاموزد ترک وابستگی ها یعنی هم داشتن آنچه دوستش داریم و هم داشتن خداوند اگر ما رضایت خداوند را به دست بیاوریم همه چیز هم برای ما می ماند چون خداوند بخشنده و مهربان است.و این عید قربان بیاییم و یک قربانی ببریم به درگاه خداوند تا مشکلاتمان حل شود، تا راحت شویم از این همه دغدغه و بحران و چه کنم چه کنم ها ...همانطور که در دعای عرفه دیروز خواندیم، بگوییم خداوندا، این من و وابستگی هایم آن هم تو و کرمت، خواندیم «خداوندا با تدبیر خودت مرا از چه کنم چه کنم هایم رها کن».
تو قربانی را ببر بقیه اش با خدا، عید شما مبارک و قربانی هایتان مقبول درگاه احدیت. التماس دعا
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام ممنون از این تاپیک زیباتون ..........کارون اقا راه افتاده ودل مارو هم داره با خودش میبره راستی الان صدای خنده های رقیه رو میتونیم بشنویم اخه داره میره مسافرت ..... خدا یا مواظبشون باش
 

S A R a d

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
در قبايل عرب همواره جنگ بود، اما مكه "زمين حرام" بود و ماه‌هاي رجب، ذي‌القعده، ذي‌الحجه و محرم، " زمان حرام"، يعني كه در آن جنگ حرام است. دو قبيله كه با هم مي‌جنگيدند، تا وارد ماه حرام مي‌شدند، جنگ را موقتا تعطيل مي‌كردند، اما براي آنكه اعلام كنند كه: " در حال جنگند و اين آرامش از سازش نيست، ماه حرام رسيده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد يافت"، سنت بود كه بر قبه‌ي خيمه‌ي فرمانده‌ي قبيله، پرچم سرخي بر‌مي‌افراشتند، تا دوستان، دشمنان و همه مردم بدانند كه جنگ پايان نيافته است.
آنها كه به كربلا مي‌روند، مي‌بينند كه جنگ با پيروزي يزيد پايان گرفته است و بر صحنه ي جنگ، آرامش مرگ سايه افكنده است.
اما مي‌بينند كه بر قبه‌ي آرامگاه حسين، پرچم سرخي در اهتزاز است
بگذار اين "سالهاي حرام" بگذرد!​

بخشی از کتاب " حسین وارِثِ آدم "​
 

Vahidrezaii

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
محرم

محرم

آرام آرام صدای پای محرم نزدیک میشود و هنوز دلهای ما در خواب است.

خدا کند امسال هم مثل همه سالها محرم ماه اشک ریختن و پاک شدن گناهامون باشه.
یه قطره اشک بر امام شهیدمان چه معجزه هایی داره.
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
عید سعید غدیرخم بر تمام دوستان ولایتی و پیروان راستین مولا علی (ع) مبارک باد

عید سعید غدیرخم بر تمام دوستان ولایتی و پیروان راستین مولا علی (ع) مبارک باد

این حقیقت بر کسی مستور نیست

جانشین نور غیر از نور نیست


در غدیر خم ولایت شد قبول


برد بالا دست مولا را رسول


رفت بالا دست خورشید غدیر

شد امام و مقتدای ما امیر









 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
عید ولایت ـ بادا مبارک

عید ولایت ـ بادا مبارک

دائم الخمر شدم بس که پیاله ناب است


این چه جامی است که در نوع خودش نایاب است


صد و ده بار علی گفتم و فهمیدم که


ساقی حیدر بشود مست شدن جذاب است


یاعلی یا مولا فداک ابی و امی و نفسی و روحی...اغثنی یا باب حاجات الامة یا اول مظلوماً من آل مصطفی (ص)
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
شوریده سری که شرح ایمان می کرد
هفتاد و دو فصل سرخ عنوان می کرد
با نای بریده نیز بر منبر نی
تفسیر خجسته ای ز قرآن می کرد

هلال خون، مه خون، ماه اشک، ماه عزاست
عزای کیست؟ گمانم عزای خون خداست
خمیده قامت گردون، شکسته پشت فلک
روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست

چون دید به نوک نی سرش را خورشید
بر خاک، تن مطهرش را خورشید
آرام ، حریر نور خود را گسترد
پوشاند برهنه پیکرش را خورشید

به جای جای دلم جای پای تو است حسین
خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین
هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم
خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین

خط تو با خون تو آغاز می شود، از آن زمان که تو ایستادی، دین راه افتاد و چون فرو افتادی، حق برخاست.

شامگاه عاشورا، آسمان تمام ستاره*های خود را می*گرید و بدین فرجام، قطره اشک درشتی از خون، از گوشه پلک آسمان به بیرون می*لغزد. خورشید، آغاز دهمین روز از ماه محرم 61 هجری را اعلام می*کند.

به جز اینکه امام حسین در عاشورا شهید شده است عاشورا نیز در تاریخ شهید شده است. و پیام اصلی عاشورا(عدالت) نیز فراموش شده است. پس در هر عاشورایی دو شهید موجود است و بر هر شهیدی نوحه ای واجب.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نال ای دل که دیگر ماتم آمد
بگری ای دیده ایام غم آمد
گل غم سرزد از باغ مصیبت
جهان را تازه شد داغ مصیبت
جهان گردید از ماتم دگرگون
لباس تعزیت پوشیده گردون
ز باغ غصه کوه از پا فتاده
زمین را لرزه بر اعضا فتاده

شرمنده شد بهار ، ز گلزار کربلا
بلبل کند نوا که خزانِ محرم است
ما عاشقانِ لاله ي سرخِ پيمبريم
کز عطر او بهشتِ خداوند ، خرم است

در دفتر گل، ورق ورق گوهر بود
از اشک، سرانگشت نگاهم تَر بود
چيزي که به من توان زاري مي*داد
قنداقة خونـين عــلي*اصغــر بــود

هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند
با سرورِ آفتاب بیعت کردند
رفتند و به دریای ابد پیوستند
چون رود ، به اصل خویش رجعت کردند

ما حلقه به گوش عشق روح افزاییم
سرمست زشور جام عاشوراییم
گشتیم چو قطره ، محو در عشق حسین (ع)
اکنون به طفیل عشق او دریاییم

در دشت عطش ، لاله صفت سوخت حسین (ع)
تا مشعل آزادگی افروخت حسین (ع)
بر لوح فلق ، تا به قیامت ، نقش است
درسی که زخون ، به خلق آموخت حسین (ع)

هم «حیّ علی الفّلاح » او خونین بود
هم سجده بی سلاح او خونین بود
افسوس که چند ساعتی بعد نماز
پیشانی ذوالجناح او خونین بود

آن روز که آهنگ سفر داشت حسین (ع)
از راز شهادتش خبر داشت حسین (ع)
از بهر سرودن یکی قطعة سرخ
هفتاد و دو واژه در نظر داشت حسین (ع)

الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع)
هر چیز که داشت بی*ریا داد حسین (ع)
یعنی که تأملی کنید ای یاران !
آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟

همواره تجّسم قیام است حسین (ع)
در سینة عاشقان ، پیام است حسین (ع)
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسب*ترین شعر کلام است حسین (ع)

یک قافله غم ، زکربلا آوردم
صد شور و نوا ، زنینوا آوردم
بر روشنی تیره دلان کوفه
یک ماه ، به روی نیزه*ها آوردم

ازبهر ستیز و مرگ ، آماده شوید
در محضر عشق دوست ، افتاده شوید
از خون حسین بشنوید این پیغام
در طول زمان همیشه آزاده شوید

مه بارقه*ای است در شبستان حسین (ع)
شب ، حادثه*ای ز درد پنهان حسین (ع)
هر صبح ، ز دامن افق ، خون آلود
خورشید بر آید از گریبان حسین (ع)

باز شد ماه محرّم، کربلا را بنگرید
حجّ عاشورای خون، سعی و صفا را بنگرید
وعده‏گاه وصل جانان، قبله‏گاه اهل دل
کوی هفتادودو قربانی، منا را بنگرید

آیینه شدند و تابناک افتادند
مانند سپیده، سینه‏چاک افتادند
در پیش نگاه مهربان خورشید
هفتادودو آسمان به خاک افتادند

ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین
وی تا ابد لوای عزایت به پا حسین
هر ماه در عزای تو، ماه محرّم است
هرجا بود به یاد غمت کربلا حسین

خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع)
راه تو ، همیشه چاره*ساز است حسین (ع)
ای خون تو دشنه بر گلوگاه ستم
از خون تو شیعه ، سرافزار است حسین(ع)

گر بر ستم قرون برآشفت حسین
بیداری ما خواست به خون خفت حسین
آن‏جا که زمان محرم اسرار نبود
با لهجه خون سِرّ گلو گفت حسین

عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب خداخدا بایدمان
تا پاک شود زمین ز ابنای یزید
همواره حسین مقتدا بایدمان

روز جان‏بازی یاران حسین است امروز
کربلا عرصه میدان حسین است امروز
آسمان محو تماشای فداکاری اوست
ما سوا واله و حیران حسین است امروز

باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین
این چه شوری است که از یاد تو برپاست حسین؟
این چه رازی است که صد شعله فرو مرد و هنوز
روشن از داغ تو ظلمت‏کده ماست حسین؟
تا قیامت نرود نقش تو از لوح ضمیر
حیرتم کُشت، بگو این چه معماست حسین؟
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
محرم آمد و ماه عزا شد
مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید
دوباره شور عاشوار به پا شد

الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع)
هر چیز که داشت بی*ریا داد حسین (ع)
یعنی که تأملی کنید ای یاران !
آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟

کربلا دارالنعيم زينب است
کعبه خود تحت حريم زينب است
عمر زينب فخر مولا بود و بس
او به زهرا المثني بود و بس

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان حسین اگر نگیرم چه کنم

بر سینه ی من نوشته بین الحرمین
نصف قلبم با ابالفضل،نصف دیگر با حسین

سلام من به محرم, محرم گل زهرا
به لطمه های ملائک, به ماتم گل زهرا

ديباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسين
ايام عزا و غصه آغاز شود

بازدلم غم گرفت دوباره ماتم گرفت
ماه محرم آمد تمام عالم گرفت

عزاداران حسینی، پروانگانی شیفته نورند که شمع محفل آرای خویش را یافته و از شعله شمع، پیراهنِ عشق پوشیده اند و آماده جان باختن و پرسوختن و فدا شدن اند.

عزاداری، احیاء خط خون و شهادت، و رساندن صدای مظلومیت آل علی به گوش تاریخ است.

عزاداری برای شهید کربلا، انتقال «فرهنگ شهادت» به نسلهای آینده است.

عزاداری، شور و عاطفه را از شعور و شناخت، بر خوردار می سازد و ایمان را در ذهن جامعه هوادار، زنده نگه می دارد.

عمیقترین پیوندها میان عقل و عشق و عاطفه و برهان، در سایه عزاداری برای عاشورا شکل می گیرد.

محرّم، فروردین جانهاست و بهار ایمانهای سست شده و طراوت اندیشه های مرده و افسرده و خوابیده، و شکوفایی غنچه های بسته بیداری و آگاهی و ایثار و فداکاری است.

محرّم، وجدان همیشه بیدار تاریخ، و گلوی هماره فریادگر زمان است.

محرّم، ماه پاسداری از حرمت انسان است.

محرّم، حریم ایمان و حصار قرآن است.

محرّم، اهرم حرکت دهنده انسانها و پدیدآورنده شورشهای شیعی و نهضتهای علوی و قیامهای مکتبی است.

عاشورا، سقّای تشنه کامانِ عزّت است .

عاشورای حسین عليه السلام، دادخواهی غدیرعلی عليه السلام، پس از نیم قرن مظلومیّتِ حقّ است.

حسین عليه السلام شناگر دریای خون بود و رهپوی وادی عشق. و در قربانگاه خود، در آخرین لحظات نیز، سرود توحید و رضا خواند.

هنوز هم بشریّت، تشنه درسهای «مکتب عاشورا»ست، مکتبی که الفبای آن، فداکاری، جانبازی، خلوص و خدامحوری است.

حسین عليه السلام، چشمه ای از حقیقت و حرّیت است که تا ابد کام تشنگان آزادی را سیراب می سازد.

روز عاشورا، روز به بار نشستن خون در سوگ پرپر شدن گل هاي محمدي است.

روز عاشورا، روز هجرت آگاهانه و جانبازي عاشقانه در راه دوست است.

روز عاشورا، روز متفرق شدن دنياطلبان و زرخواهان از محضر رهبر است.

روز عاشورا، روز پايداري و وفاداري در عصر غروب دين در روزگار بي تفاوتي هاست!

روز عاشورا، روز انجام بزرگترين مسئوليت «آدم» در دشوارترين شرايط است.

روز عاشورا، روز عاشورايي شدن حق جويان و حق طلبان است.

روز عاشورا، روز مُحرِم شدن در حرم مُحرَّم است!

روز عاشورا، روز تماشاي چگونه مردن براي آموختن چگونه زيستن است.

روز عاشورا، روز استقامت در دين، به بلنداي «صراط مستقيم» است.

عاشورا، صحنه پيکار تمامي ايمان در برابر تمامي کفر است.

نهضت عاشورا، پايه*گذار تمامي نهضت*هاي بر حق روزگاران است.

مهم*ترين درسي که عاشورا به جوانان مي*آموزد، پايداري است؛ پايداري در برابر ستم طاغوت*ها.

عاشورا، يادآور مردان غيوري است که امر به معروف و نهي از منکر را ارج نهادند.

روز عاشورا، وداع پرسوز و گدازترين خواهر، با عزيزترين برادر تاريخ است.

ظهر عاشورا، ميعادگاه ملاقات خداوند با سالار شهيدان(علیه السلام) است.

آن*گاه که سرور جوانان اهل بهشت را کشتند، غم بر دل انسان تا ابد لانه کرد.

عاشورا، مبدئي دوباره براي جان گرفتن اسلام است.

چشم حق بين و گوش حق شنو و قلب روشن، توشه عاشوراييان است.

حنجره ها را بگشاييد و نفس ها را فرياد کنيد، تا سکوت کفر، عاشورا را در خود نبلعد.

عاشورا، طراوت جاودانه روح انسان، تجلّی یاد خدا، و جدا کننده نور و ظلمت از هم است.

عاشورا، گلستانی است با سَروْهای سرخ شهادت و نخل‏های ارغوانی ایثار و خون، و دانشگاهی است که هر سالک الی اللّه‏ باید آن را ببیند.

عاشورا، رستاخیزی است که پرده از چهره همه زشتی‏ها می‏کشد و پلیدان را رسوا می‏سازد.

عاشورا، آینه‏ای است که تمامی مفاهیم انسانی را با ابعاد حقیقی‏اش در خود متجلّی ساخته است.

عاشورا، تجلی‏گاه آرامش و اطمینان نفوس مطمئنه است، مشعل فروزانِ معرفت، فرا روی انسان‏ها است.

عاشورا، نقطه اوج ادای امانت انسان است. عاشورا، نمایش قدرتِ روح در کوران حوادث و نشانه آرامش در توفان بلاهاست.

عاشورا، تولد دوباره حیات آدمیّت و حماسه جاودان عشق و تجلّی زیبای توحید است.

عطر تربت کربلا بر دوش قلم‏هاى عاشورايى نشسته است تا بنويسند: لبيک يا حسين!

پررنگ‏تر از خون، حديثى در عاشورا نوشته نشده است که دل‏هاى کربلايى آن را بخوانند.

قدم به قدم، صداى «يا حسين» در کربلا کاشته شده است؛ مراقب باشيم روىِ حُرمت لاله‏ها پا نگذاريم!

عاشورا، جاده‏اى پر عبور براى عاشقانه‏هاى جگرسوزِ آب است.

خاطرات ما ورق مى‏خورد: توفيق ناله‏هاى «بين‏الحرمينى» را به لباس سوگ عاشورا سنجاق مى‏کنيم و به ياد کربلا مى‏گرييم.

خون حسين علیه السلام و يارانش، قبله نماي کمال و سعادت است.

محرم، سياه پوش لحظه هاي عاشوراست.

کربلا چرا تشنه اي؟ اين اشک زلال و شيرين نسل هاست که قطره قطره بر پهناي گونه دلت مي بارد.

حادثه عاشورا، کمر تاريخ را شکست و ماندگارترين باور را بر پهنه زمان نگاشت.

حسين علیه السلام ، آرزوي جويندگان و آبروي يابندگان است.

محرم، تنها ماهي است که در تقويم ها با سرانگشت خونين ورق مي خورد.

محرم، ماه آميختگي با حسين عليه السلام و آموختگي از اوست .

عاشورا، بغضِ گريه را مي شکند و جام سينه را از خون لبريز مي کند.

کربلا، عميق ترين زخمي است که بر پيکر زمين نشسته، و رساترين فريادي است که در دهليز تاريخ پيچيده است.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
محرم، حريم حرم خدا و حرمت سنت حسين علیه السلام است.

عاشورا، تکليف است و عاشورايي شدن عمل به تکليف.

عاشورا، مجمعِ عمومي حماسه سازان هستي است.

حسين عليه السلام، تنديس ايمان و عشق الهي است.

حسين عليه السلام، نام آورترين نام و نامدارترين سردار بر چکاد روشني هاست.

محرم، ماه تجديد حيات بشريت است.

عاشورا، از جاذبه ها دل کندن و به جذبه دوست رسيدن است.

هيچ نقطه اي در هويت هستي نيست که از حرکت و شعر و شعور عاشورايي خالي باشد.

عاشورا، انفجاري از نور بود و تابشي از حق، که بر انديشه ها تجسم کرد.


عاشورا، تداوم رسالت انسان در پهنه خلقت است.

حسين عليه السلام، تفسير بعثت، ترجمان نبوت و معناي امامت است.

عاشورا، صحنه نمايش فراگير و فشرده تماميت کارزار خوبي و بدي است.

حسين، زيباترين نامي است که در شناسنامه بشر نوشته اند.

حسين عليه السلام، ميزان سنجش صداقت آدمي است و قبول ولايت حسين، براتِ آزادي انسان از جهنم پليديهاست.

تاسوعا، مقدمه جان*فشاني و عاشورا، سرفصل دلباختگي در محضر حسين علیه السلام است.

عاشورا، شراره عشق حق است که بر جان عاشقان حسين عليه السلام فرو مي ريزد.

اي خدا! جوششِ چشمه هاي عاشورا را در قلب ما جاري کن، و دل هاي ما را از زلال مهرش سيراب گردان.

عاشورا، قرارگاه عشق است و پناهگاه عاشقان. کيست که از اين معبر عبور کند و قرار و پناه نگيرد؟

عاشورا، تداوم رسالت انسان در پهنه خلقت است.

عاشورا، عرضه اثبات ظفرمندي انسان خداگونه بر سپاه ابليس است.

عاشورا، صحنه نمايش فراگير و فشرده تماميت کارزار خوبي و بدي است.

عاشورا، عاشقانه اي آرام در قلب واقعه کربلاست.

محرم، ماه محرم شدن در پيشگاهِ خدا و مَحرم شدن، با حسينيان است.

راه حسين عليه السلام، کوتاهترين راه رسيدن به بهشت است.

خون جاري عاشورا، تا ابديت در رگ و ريشه آزادگي جاري است.
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز








بالاترین عبادت ما کار نوکری ست

نوکر شدن زمینه ی فردای بهتری ست

ما سال ها اسیر کمالات دلبریم

او قرن ها مدرس احساس دلبری ست

من عِرق خانوادگی ام روضه های اوست

او شآن خانوادگی اش ذره پروری ست

شغل شریف زندگی ام کفشداری است

این عشق یادگار من از ارث مادری ست

با اشک روضه اش به مقامات میرسند

عشق حسین لازمه ی هر پیمبری ست

گریه کنان او همه از یک قبیله اند

قانون این قبیله حسینی و حیدری ست

با هر کسی که دست اخوت نمیدهیم

عشق حسینِ فاطمه شرط برادری ست
 
بالا