اگر تابستان سال گذشته از بدحجابی در جامعه اسلامی می گفتیم نهایت آن شالهای باریک روی سر، مانتوهای جذب و آستین کوتاه و شلوارهای تنگ بود، چند سال قبل از آن شلوارها و مانتوهای کوتاه با روسریهای کوچک و قبل تر از آن مصداق بدحجابی تنها بیرون گذاشتن موی سر به شمار میرفت.هر سالی که به جلو می رویم بدحجابیها شکل و شمایل وقیحانه تری به خود میگیرند تا جایی که دیگر با سری به مانتوفروشی ها متوجه می شویم که باید با چیزی به نام «دکمه» در مانتوها خداحافظی کنیم، مانتو هم دیگر معنای خود را از دست داده است و بیشتر شبیه شنلی شده است که تنها روی شانه ها آویزان می شود و از روبرو چیزی به نام «مانتو» دیده نمیشود.شلوار زنانه هم جای خود را به پوششی به نام «ساپورت» داده است پوششی که علی رغم ترجمه آن هیچ حفاظتی برای شخص مصرف کننده ندارد و حتی جذاب تر از برهنگی برای افراد است.
روزگاری در سرزمینـم یــواشکی ساکشان را می بستنــد ، یواشـکی شناسنـامه هایشان را دست کاری میکردنــد تا با زیـاد کردن سنشان بـه جبــهه برونــد ،
در جبـهه یـواشکی سنــگر را ترک می کردنــد بــرای نمـاز شب
و یواشکی گمنــام شهیــد می شدنــد ! و اما امروز
موج ترویج آزادانه بیحجابی در فیسبوک و پس کوچه های شهرها دیده می شود.معلوم نیست چرا مسئولان فرهنگی کشور نه تنها واکنش قابل توجهی به ترویج
بیحجابی نشان نمیدهند بلکه برخی سخنان دوپهلوی آنها باعث جسورتر شدن
گفت سخت است؛ چادرش را برداشت گفت میخواهم زیباتر شوم؛ با تیپ نامتعارف بیرون رفت
گفت گرم است؛ روزه را ترک کرد
گفت خوابم می آید؛ از همان نماز صبح دیگر نماز هم نخواند