حالشو حسابي گرفتيم...

تارا پارسا

عضو جدید
ترم تابستون رو من باگروه شاغلين برداشتم...
شاغلينم اكثرا آقايون كمي سن بالا بودن و شناخت نداشتم...
زود رسيدم سر كلاس اصلا حوصله نداشتم هوا هم حسابي گرم بود...
خلاصه يه يه ساعتي زود رسيدم و نشستم زير بادكولر كتابمو داشتم ميخوندم كه يه آقايي اومد گفت: چه درسي دارين...توجه نكردم بهش فك كردم ميخاد سر به سرم بذاره همچين قيافه اي براش گرفتم...
دوباره اومد سرك كشيد گفت بچه هاتون هنو نيومدن؟
گفتم نه...
خلاصه كم كم بچه ها اومدن و آخر سرهم اون آقاههههههه اومد ديدم استادمون بوده...:D
 

ali_arya

عضو جدید
ای جونم تارااااااااا
مردم از خنده
منم یه بار یه همچین کاری کردیم البته تقریبا شکل این
پسرای کلاس ما خیلی بی ادب بودن ترم اول...یکیشون رفت پای تابلو و شروع کرد به حرف زدن که دخترا رو چه به دانشگاه و این مسائل
ما دخترا هم (5تا دختریم)بلند شدیم رفتیم از گلاس بیرون یکی از پسرای کلاس گفت کجا؟؟؟دوستم گفت اموزش...بیچاره ها به غلط کردن افتاده بودن در صورتی که ما فقط خواستیم اعتراض کنیم نمیخواستیم بریم آموزش
:huh:
 

"Coral"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کلا به دختر جماعت اعتمادی نیس
مرسی واقعا...به پسر جماعت هم اعتمادی نیس داداش من...
شما بهم بگین بی چی دختر ها میشه اعتماد کرد؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دینش
قولش
چی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بستگی به طرفتون داره....به هر کسی نمیشه اعتماد کرد...ما هم همین حرفو درباره ی پسرا میزنیم
به همه چي بغير از قولشون
ماشالا......توضیح دادم که...
 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
یه بارم پسرا حال ما رو گرفتن
هیچوقت یادم نمیره ترم اول روز اول درس برنامه نویسی داشتیم من دیر رسیدم کلاس هم بلد نبودم وقتی رسیدم از چند تا پسر که اونجا بودن پرسیدم این جا کلاس برنامه نویسیه؟ اونارم با خنده گفتند آره :D منم از همه جا بی خبر، اجازه گرفتم و وارد شدم دیدم استاد داره میخنده با خودم گفتم چه استاد خجسته ایه:biggrin:
بعد از چند مین یکی از دوستاش با خنده وارد شد گفت بابا سرکارین این که استاد نیست.
ما رو میگین همه این جوری شده بودیم:eek:
تازه جالب اینجا بود که بچه ها که زودتر از من سر کلاس بودن می گفتن وقتی اومده یکی یکی اسم بچه ها و معدلشون رو پرسیده، تازه از پسرهای کلاسمون شروع کرده (آخه پسرای کلاس ما خیلی بچه مثبت بودن آخییییییی) تازه به دخترا رسیده بود که لوش دادن، بعد اون اینقدر خندیدیم :biggrin:دیگه برامون اون روز اول تبدیل به خاطره شده.
 
آخرین ویرایش:

roya.b

عضو جدید
یاد استاد شاکری نژاد بخیر -استاد تنظیم خانواده

یه بار یه حالی از یه پسره گرفت که حد نداره
سر کلاس تنظیم خانواده همیشه این پسرا عمدا میومدن در میزدن که ببخشید فلان کلاسه؟؟؟؟؟
یه روز استاد شاکری نژاد گفت بچه ها امروز میخوام حال یکی از این پسرا رو بگیرم
اولین پسری که درو باز کرد که مثلا بپرسه فلان کلاس یا نه ؟استاد هم نزدیک در بود گفت بیا تو درست اومدی ودروبست پسره هم مونده بود چیکار کنه خلاصه اومد تو واستاد گفت بشین ردیف وسط

بعدشم نامردی نکرد ماکت آلت تناسلی آقایونو که آورده بود رو تشریح کرد واااااااااااااای ما مرده بودیم از خنده
بد بخت پسره هر دیقه یه رنگ میشد......چقد خندیدیم اون روز :biggrin: حساب کن تو کلاسی که همه دخترن این بدبخت تنها گیر افتاده بود .....

20 دیقه نشسته بود که استاددلش سوخت گفت خب حالا پاشو برو به دوستات تعریف کن ......
 
آخرین ویرایش:

تارا پارسا

عضو جدید
یاد استاد شاکری نژاد بخیر -استاد تنظیم خانواده

یه بار یه حالی از یه پسره گرفت که حد نداره
سر کلاس تنظیم خانواده همیشه این پسرا عمدا میومدن در میزدن که ببخشید فلان کلاسه؟؟؟؟؟
یه روز استاد شاکری نژاد گفت بچه ها امروز میخوام حال یکی از این پسرا رو بگیرم
اولین پسری که درو باز کرد که مثلا بپرسه فلان کلاس یا نه ؟استاد هم نزدیک در بود گفت بیا تو درست اومدی ودروبست پسره هم مونده بود چیکار کنه خلاصه اومد تو واستاد گفت بشین ردیف وسط

بعدشم نامردی نکرد ماکت آلت تناسلی آقایونو که آورده بود رو تشریح کرد واااااااااااااای ما مرده بودیم از خنده
بد بخت پسره هر دیقه یه رنگ میشد......چقد خندیدیم اون روز :biggrin: حساب کن تو کلاسی که همه دخترن این بدبخت تنها گیر افتاده بود .....

20 دیقه نشسته بود که استاددلش سوخت گفت خب حالا پاشو برو به دوستات تعریف کن ......

اوه اوه عجب صحنه اي...
:w15:

 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
یاد استاد شاکری نژاد بخیر -استاد تنظیم خانواده

یه بار یه حالی از یه پسره گرفت که حد نداره
سر کلاس تنظیم خانواده همیشه این پسرا عمدا میومدن در میزدن که ببخشید فلان کلاسه؟؟؟؟؟
یه روز استاد شاکری نژاد گفت بچه ها امروز میخوام حال یکی از این پسرا رو بگیرم
اولین پسری که درو باز کرد که مثلا بپرسه فلان کلاس یا نه ؟استاد هم نزدیک در بود گفت بیا تو درست اومدی ودروبست پسره هم مونده بود چیکار کنه خلاصه اومد تو واستاد گفت بشین ردیف وسط

بعدشم نامردی نکرد ماکت آلت تناسلی آقایونو که آورده بود رو تشریح کرد واااااااااااااای ما مرده بودیم از خنده
بد بخت پسره هر دیقه یه رنگ میشد......چقد خندیدیم اون روز :biggrin: حساب کن تو کلاسی که همه دخترن این بدبخت تنها گیر افتاده بود .....

20 دیقه نشسته بود که استاددلش سوخت گفت خب حالا پاشو برو به دوستات تعریف کن ......
خب پسره دیگه چرا هر دقیقه یه رنگ میشده !؟ :surprised:
 

ARC2000

عضو جدید
یاد استاد شاکری نژاد بخیر -استاد تنظیم خانواده

یه بار یه حالی از یه پسره گرفت که حد نداره
سر کلاس تنظیم خانواده همیشه این پسرا عمدا میومدن در میزدن که ببخشید فلان کلاسه؟؟؟؟؟
یه روز استاد شاکری نژاد گفت بچه ها امروز میخوام حال یکی از این پسرا رو بگیرم
اولین پسری که درو باز کرد که مثلا بپرسه فلان کلاس یا نه ؟استاد هم نزدیک در بود گفت بیا تو درست اومدی ودروبست پسره هم مونده بود چیکار کنه خلاصه اومد تو واستاد گفت بشین ردیف وسط

بعدشم نامردی نکرد ماکت آلت تناسلی آقایونو که آورده بود رو تشریح کرد واااااااااااااای ما مرده بودیم از خنده
بد بخت پسره هر دیقه یه رنگ میشد......چقد خندیدیم اون روز :biggrin: حساب کن تو کلاسی که همه دخترن این بدبخت تنها گیر افتاده بود .....

20 دیقه نشسته بود که استاددلش سوخت گفت خب حالا پاشو برو به دوستات تعریف کن ......

خيلي باحال بود.. دمه استادتون گرم....;)
 

hmdjml

مدیر تالار مهندسی نفت
مدیر تالار
دخترای آموزشگاه خیلی پر روئن ! آدم بعضی وقتا میمونه ...:eek:
دختره پر رو برمیگرده بهم میگه کاش من جای اون کلاسورت بودم ... :confused::razz:



:surprised:...
ما کلا نرکده ایم.
منم از مهدکودک تا حالا سر کلاس مختلط نرفتم.(خوشبختانه) اصلا نمیتونم درک کنم چی میگین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

hmdjml

مدیر تالار مهندسی نفت
مدیر تالار
پیر شدم دیگه حوصله کلکل ندارم.
ولی دخترا خیلی دور بر ندارن.
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
خجالت نداره؟!! خيلي دوست داشتي جاي اون پسره بودي!!!:D
نه به جان بچه هام . من اگه بودم کاری میکردم دخترا همه پاشن برن بیرون ... :D
از کسایی که اینجا منو میشناسن میتونی سوال کنی :D ( خواستی آدرس پروفشونو بهت میدم ) :D:D:D:D
وقتی کسی خودش از این شوخی های پشت وانتی میکنه باید توانایی ادامه دادنش رو هم داشته باشه . وگرنه بیجا میکنه شوخی کنه بعد اینجوری گیر کنه :D
:surprised:...
ما کلا نرکده ایم.
منم از مهدکودک تا حالا سر کلاس مختلط نرفتم.(خوشبختانه) اصلا نمیتونم درک کنم چی میگین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
منم نرفتم . ولی امسال قسمت شد رفتیم :)
البته بعدش من رفتم صحبت کردم کلاسا رو جدا کردن ... :biggrin:
 

yasihood

عضو جدید
دخترای آموزشگاه خیلی پر روئن ! آدم بعضی وقتا میمونه ...:eek:
دختره پر رو برمیگرده بهم میگه کاش من جای اون کلاسورت بودم ... :confused::razz:
باید کلاسوروتو پرت میکردی تو جوب
آخه یه بار تو پیاده رو یه پسره بهم همین حرفو زد
اما دلم برای کلاسورم سوخت پرتش نکردم:D
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻼﺳﻮﺭﻭﺗﻮ ~ﺭﺕ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺗﻮ ﺟﻮﺏ
ﺁﺧﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺗﻮ ~ﯾﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﯾﻪ ~ﺳﺮﻩ ﺑﻬﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺮﻓﻮ ﺯﺩ
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺳﻮﺭﻡ ﺳﻮﺧﺖ ~ﺭﺗﺶ ﻧﮑﺮﺩﻡ:D
ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺟﻮﺏ ﺩﻡ ﺩﺳﺘﻢ ﻧﺒﻮﺩ :D
ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺯﺑﻮﻧﻢ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻢ .
 

JASMIN.S

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قبل از عید با بچه های کلاس قرار گذاشته بودیم هفته ای که 13 توشه تعطیل کنیم نریم دانشگاه.امروز صب دوستم بهم یه اس داد گفت:چرا نیومدی کلاس؟؟استاد خیلی عصبانی بود!
منم چون شارژ نداشتم جواب ندادم.دوباره ده دقه بعد اس داد گفت:هییییی با توئمااااا.چرا ج نمیدی؟؟ .............منم ج ندادم...بعد از چند دقه دیگه دوباره اس داد گفت:دیوونه شوخی کردمااااا پانشی بری دانشگاه!!!!
منم بعد از یه ساعت که شارژ دستم رسید بهش اس دادم گفتم:ببخشید .تو کلاس بودم برا همین دیر جواب دادم!!:D
بنده خدا باورش شد.داشت سکته میییکرد.زنگ زده هرچی از دهنش دراومده بارم کرده بعدشم میگه نامرد مگه تو نگفته بودی نمیخای بری؟!!؟؟ منم تا میتونستم خندیدم .گفتم تا تو باشی با من شوخی نکنی.من الان خونه ام:D
 

"Coral"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد استاد شاکری نژاد بخیر -استاد تنظیم خانواده

یه بار یه حالی از یه پسره گرفت که حد نداره
سر کلاس تنظیم خانواده همیشه این پسرا عمدا میومدن در میزدن که ببخشید فلان کلاسه؟؟؟؟؟
یه روز استاد شاکری نژاد گفت بچه ها امروز میخوام حال یکی از این پسرا رو بگیرم
اولین پسری که درو باز کرد که مثلا بپرسه فلان کلاس یا نه ؟استاد هم نزدیک در بود گفت بیا تو درست اومدی ودروبست پسره هم مونده بود چیکار کنه خلاصه اومد تو واستاد گفت بشین ردیف وسط

بعدشم نامردی نکرد ماکت آلت تناسلی آقایونو که آورده بود رو تشریح کرد واااااااااااااای ما مرده بودیم از خنده
بد بخت پسره هر دیقه یه رنگ میشد......چقد خندیدیم اون روز :biggrin: حساب کن تو کلاسی که همه دخترن این بدبخت تنها گیر افتاده بود .....

20 دیقه نشسته بود که استاددلش سوخت گفت خب حالا پاشو برو به دوستات تعریف کن ......
ای که بگم چی....دارم از خنده میترکم:biggrin:

نه به جان بچه هام . من اگه بودم کاری میکردم دخترا همه پاشن برن بیرون ... :D
از کسایی که اینجا منو میشناسن میتونی سوال کنی :D ( خواستی آدرس پروفشونو بهت میدم ) :D:D:D:D
وقتی کسی خودش از این شوخی های پشت وانتی میکنه باید توانایی ادامه دادنش رو هم داشته باشه . وگرنه بیجا میکنه شوخی کنه بعد اینجوری گیر کنه :D

منم نرفتم . ولی امسال قسمت شد رفتیم :)
البته بعدش من رفتم صحبت کردم کلاسا رو جدا کردن ... :biggrin:
خسته نباشی واقعا محمد:biggrin:
قبل از عید با بچه های کلاس قرار گذاشته بودیم هفته ای که 13 توشه تعطیل کنیم نریم دانشگاه.امروز صب دوستم بهم یه اس داد گفت:چرا نیومدی کلاس؟؟استاد خیلی عصبانی بود!
منم چون شارژ نداشتم جواب ندادم.دوباره ده دقه بعد اس داد گفت:هییییی با توئمااااا.چرا ج نمیدی؟؟ .............منم ج ندادم...بعد از چند دقه دیگه دوباره اس داد گفت:دیوونه شوخی کردمااااا پانشی بری دانشگاه!!!!
منم بعد از یه ساعت که شارژ دستم رسید بهش اس دادم گفتم:ببخشید .تو کلاس بودم برا همین دیر جواب دادم!!:D
بنده خدا باورش شد.داشت سکته میییکرد.زنگ زده هرچی از دهنش دراومده بارم کرده بعدشم میگه نامرد مگه تو نگفته بودی نمیخای بری؟!!؟؟ منم تا میتونستم خندیدم .گفتم تا تو باشی با من شوخی نکنی.من الان خونه ام:D
بسملا
یاسی زدی پدر صاحب بچه رو در اوردی که

آقا من یه چیزی یادم اومد....سر جریان اون کلاسوره...یادش میفتم خندم میگیره
رفته بودیم اردو شمال...من و دوستم رفتیم توی یه مغازه...یه پسر جوونه داشت عروسکا رو میچید تو ویترین و اینا...یه خرس خیلی بزرگ بود گرفتش تو بغل برگشت به دوستش گفت ببین چه نرمه...
یه دختره اومد تو مغازه گفت خوش به حال خرسه...یهو من دیدم پسره رفت سمت دختره بغلش کرد من اینجوری شدم:eek:

ما دیگه وای نایستادیم بینیم چی میشه...از مغازه زدیم بیرون
 

PARMIIIS

عضو جدید
آقا من یه چیزی یادم اومد....سر جریان اون کلاسوره...یادش میفتم خندم میگیره
رفته بودیم اردو شمال...من و دوستم رفتیم توی یه مغازه...یه پسر جوونه داشت عروسکا رو میچید تو ویترین و اینا...یه خرس خیلی بزرگ بود گرفتش تو بغل برگشت به دوستش گفت ببین چه نرمه...
یه دختره اومد تو مغازه گفت خوش به حال خرسه...یهو من دیدم پسره رفت سمت دختره بغلش کرد من اینجوری شدم:eek:

ما دیگه وای نایستادیم بینیم چی میشه...از مغازه زدیم بیرون[/QUOTE]

:eek::eek::eek:
 

samira.nanas

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای که بگم چی....دارم از خنده میترکم:biggrin:

آقا من یه چیزی یادم اومد....سر جریان اون کلاسوره...یادش میفتم خندم میگیره
رفته بودیم اردو شمال...من و دوستم رفتیم توی یه مغازه...یه پسر جوونه داشت عروسکا رو میچید تو ویترین و اینا...یه خرس خیلی بزرگ بود گرفتش تو بغل برگشت به دوستش گفت ببین چه نرمه...
یه دختره اومد تو مغازه گفت خوش به حال خرسه...یهو من دیدم پسره رفت سمت دختره بغلش کرد من اینجوری شدم:eek:

ما دیگه وای نایستادیم بینیم چی میشه...از مغازه زدیم بیرون

.....:eek:عجب اینم جواب این متلک گفتنها....اجی خوب شد شما در رفتینا......:دی
 

b_xxxxxxeman

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوشم اومد.....دختر باشي حال بگيري خيلي باحالي
اما تو محيطه دانشگاه كم ديدم دختر ضده حال بزنه....بيشتر ضده حال ميخوره;)
 

Similar threads

بالا