دیان به هر نامی خوانده شوند همانند یکدیگرند. میان دین و فلسفه هیچگونه آشتی و سازشی ممکن نیست. دین به انسان میآموزد که صاحب ایمان باشد ولی فلسفه میخواهد او را از قید ایمان برهاند. بدین سان، چگونه این دو میتوانند باهم سازگار باشند؟... تا زمانی که بشر در جهان است پیکار میان پژوهش آزادانه و احکام جزمی دوام خواهد داشت. و بیم من آن است که فرجام این پیکار، پیروزی اندیشهی آزاد نباشد، زیرا تودهی مردم از عقل بیزارند و تنها خواص و هوشیاراناند که از عقل بهرهمندند. و علم هرچند که لذتبخش باشد آدمی را سیراب نمیکند، زیرا انسان جویای کمال مطلوب است و خوش دارد که در جهانهای تاریک و دوردستی زیست کند که فیلسوفان و پژوهندگان نه آنها را کاملاً درک میکنند نه میجویندش.»