من توی سال 90 خرابکاری های زیادی کردم و آدمای ( دخترای ) زیادی رو اذیت کردم ( خاک بر ملاجم )

باشه دومیه رو هم تعریف میکنم .
من تقریبا یه سال پیش زده بودم توی کار خرید و فروش گوشی . ( البته مدیونی فکر کنی الان خرید و فروش نمیکنم

)
گوشی با قیمت خوب دستم میرسید و با قیمت خوب هم میفروختم .
یه روز یکی از دوستام گفت محمد یکی از آشناهامون هست که گوشی میخواد ولی کامل نمیتونه پول رو بده و یکی دو هفته بعد بقیه پولش رو میده . منم گفتم عیب نداره . اصلا یه ماه بعد پولش رو بده .
خلاصه دختره اومد گوشی رو برد و 300 تومن از پول گوشی رو نداد و گفت دو هفته بعد حتما میارم واستون . منم گفتم عیب نداره اصلا شما یه ماه بعد بده . دیگه تشکر کرد و رفت .
خلاصه دو هفته گذشت ... سه هفته گذشت ... یه ماه گذشت ... خبری ازش نشد . گفتم عیب نداره خودم گفتم یه ماه بعد شاید این روی یه ماه حساب کرده . خلاصه باز صبر کردم تا شد 1.5 ماه . دیدم خانم قصد نداره بیاد پول رو بده . دیگه زنگ زدم به دوستم گفتم این چرا پول رو نمیاره ؟ گفت نمیدونم خودت بهش زنگ بزن . زنگ زدم بهش دیدم گفتش نمیشناسمتون لطفا مزاحم نشین ...

گفتم شوخی میکنین !؟ من همونم که گوشی فروختم بهتون و یه مقدار ازش ندادین و ...
بعد انگار تازه یادش اومده باشه گفت آها شماین ؟! گفتم بله ! حالا قضیه این 300 تومن چی میشه ! دیدم خیلی شیک برگشت بهم گفت آقا پولت رو نمیدم . خودت رو خسته نکن !

گفتم خانم 300 تومن نه منو ثروتمند میکنه نه بدبخت میکنه . ولی اون دنیا باید جواب بدین . دیدم گفت حالا تا اون دنیا ... و قطع کرد .
بعد جالب این بود که زنگ زدم به دوستم گفتم نیما این دختره چه نسبتی باهات داره ؟! گفت باهام داشت ! دوست دخترم بود الان دیگه به هم زدیم و نمیدونم کجاس

( یعنی تو روح این رفیق

آخه رفیقه داریم ؟!

)
دیگه یکی دو ماهی گذشت و من به یه نفر گوشی فروختم . ولی خیلی بهش حال دادم . یه قیمتی بهش دادم که خودش کف کرد . یه سری کار دیگه هم واسه انجام دادم که ولش کن ...
بعد بهم گفت آقا من کارمند ایرانسلم . هرکاری داشتی من درخدمتم . بازم گذشت یهو به ذهنم اومد شماره دختره رو بدم بهش ببینم میتونه آدرس رو واسم پیدا کنه یا نه !
شماره رو دادم بهش گفت نمیشه ، غیر قانونیه ! اگه طرف شکایت کنه پدرمو در میارن و از اینجور حرفا ! دیگه یکم اصرار کردم گفت باشه !


خلاصه آدرسش رو در آوردم و به فرداش رفتم در خونه دختره . جالبه که خونشون هم 18 تا کوچه با خودمون فاصله داشت و نزدیکمون بود . شانس آوردم که سیمکارت رو ثبت کرده بود و آدرس هم داده بود

رفتم دم خونشون زنگ زدم . خودش اومد دم در ...
واااااااااااااای اون صحنه خیلی دیدنی بود . وقتی منو دید یهو توی در افتاد ...

گفتم خانم من الان نیومدم اینجا داد و بیداد راه بندازم و بگم 300 تومنم رو بده . چون دیگه واسم ارزش نداره . اومدم آدرستون رو پیدا کردم که یه وقت فکر نکنین خیلی زرنگین .
اون 300 تومن هم نوش جانتون و از شیر مادر هم حلال تر ...
خداحافظی کردم و اومدم .
دیدم پس فردا دوست زنگ زد گفت بیا کارت دارم . رفتم دیدم گفت دختره دیروز اومده 300 تومن داده که بدم بهت . خودش روش نشد بیاره ...
--------------------------------------------------------------------------
همونطور که اول پستم گفتم من خیلیا رو اذیت کردم . اگه یادم اومد بازم میگم ...