***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شروع حکمت 9:اذا اقبلت الدنیا
شروع حکمت 10:خالطوا الناس
شروع حکمت 11:اذا قدرت
شروع حکمت 12:اعجز الناس
شروع حکمت13 :اذا وصلت
شروع حکمت 14:من ضیعه

اینم واسه دوستانی که از روی ترجمه های دیگه می خونن!
ممنون از همکاریتون!

زینب جان فکر کنم اشتباه میکنی...من بااین لینک هم چک کردم، هم با این لینک و هم با ترجمه ی شهیدی و هم با ترجمه ی محسن فارسی! هرسه تاش ترتیب حکمتها همینی بود که نوشتم یعنی حکمت 12 میشه اونی که گفتم!
 

A.N.M

عضو جدید
به نظر شما چه طوری میشه از دنیاپرستی جدا بشیم ؟؟ و بیشتر به فکر آخرت باشیم؟؟
ما خودمون و درگیر یه سری مشکلات روزمره کردیم و به بهانه همین مشکلات هم هی میگیم من وقت ندارم مثلا قرآن بخونم یا کاری برای آخرتم بکنم.
باید راهش رو پیدا کنیم.
من مطمئنم ما هممون جزو افرادی هستیم که خیلی دوست داریم جزء افراد گروه اول در فرمایشات امام علی باشیم. دوستان راه هایی که به نظرتون میرسه بگید.
ببخشید پر حرفی کردم.

از سخن دکتر شریعتی میگم که خیلی قشنگه:
در قرآن این جهان و جهان دیگر جهان مادی و جهان معنوی جهان طبیعت و جهان مجردات وجود ندارد( با توجه به تعبیر توحید میگن) دنیا و آخرت نه به این معنی که دیواری باشد این طرفش که ما هستیم دنیا آن طرفش که آن ها هستند آخرت وجود ندارد . دنیا یک صفت است صفت تفصیلی اسم جغرافیا و مکان نیست اسم جایی نیست دنیا یک صفت است به معنای پست ترین و نزدیک ترین و کوچک ترین و حقیرترین و آخرت هم اسم مکان نیست آخرت آن چیزی است که ماورای دنیا .
تعبیر جالبیه به من داره میگه اون زمانی به آخرت میرسی که بتونی از پست ترین کاراها به نیکوترین برسی شاید این جایی که هستم و دارم میگذورنم یه راه که توش کلی حادثه است که باید مبارزه کنم وگرنه اگه از اول خوب باشم که اجر معنوی معنایی نداره
امیدوارم منظورم رو فهمیده باشی دوست عزیز
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
زینب جان فکر کنم اشتباه میکنی...من بااین لینک هم چک کردم، هم با این لینک و هم با ترجمه ی شهیدی و هم با ترجمه ی محسن فارسی! هرسه تاش ترتیب حکمتها همینی بود که نوشتم یعنی حکمت 12 میشه اونی که گفتم!
راستش نمیدونم تو لینک این طوریه ولی تو کتابی که دارم یه جور دیگه است!مهم نیست تا اونجایی که میتونیم هماهنگ کار می کنیم!
ممنون دوست عزیز
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
[FONT=&quot]
[/FONT گفت:
جینگیلبرت;5452738]امام علی میفرماید:

در دنیا چنان زندگی کن که گوئی همیشه در دنیا خواهی بود و زندگی خواهی کرد
و آخرت را چنان حواست باشد که گوئی همین فردا از دنیا خواهی رفت.

بنابر این باید به دنیا بچسبیم و چنان زندگی کنیم که گوئی تا ابد زنده خواهیم بود.
نباید دنیا را رها کنیم تا به دست مال پرستان افتاده و ملتهائی مانند صهیونیستها خون ملتها را در شیشه بکنند و با مال و ثروت جهانیان به خصوص مسلمانان بازی کنند.
اسلام دین رهبانیت و ترک دنیا نیست.
امام علی اوائل زندگی شان زندگی فقیرانه ای داشتند زیرا که اکثریت مسلمانان در فقر بودند
ولی بعد از فتح مکه و توسعه تمدن اسلامی اکثر مسلمانان ثروتمند شدند.
امام علی به کوفه مهاجرت کرد و در آنجا 25 سال که خانه نشین شد بیابانهای کوفه را چاه کند و خرما کاشت و بیابان را به نخلستان تبدیل کرد
حتی در جوانی اش نیز کار میکرد.
در روایات است که برای پیر زنی یهودی از چاه آب میکشید و خرما دستمزد میگرفت و خرما را به فقرا میداد.

طبق بررسی های تقریبی در آمد امام علی بر اساس مثقال طلا به حساب امروز سالیانه حدود یک میلیارد تومن بوده است. (به طور تقریبی)
که اکثر آنها را به فقرا میداده و خود استفاده نمیفرموده اند.


برای اینکه قران بخوانیم یا کلام امام را مطالعه کنیم ایشان فرموده اند:

اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم

نظم در کارها کلید رستگاری است.

اگر نظم داشته باشیم کاری که کم است به مرور زمان در روح ما ملکه خواهد شد.

امام صادق فرمود مداومت بر یک ذکر کوتاه نزد خداوند بسیار بهتر از خواندن یک دعای طولانی است.


ببخشید طولانی شد
هر کاری میکنم کم بنویسم نمیتونم ناچار میشم مطلب را توضیح بدم.



چه حرف عمیق و با عظمتی!


به نظر شما چه طوری میشه از دنیاپرستی جدا بشیم ؟؟ و بیشتر به فکر آخرت باشیم؟؟
ما خودمون و درگیر یه سری مشکلات روزمره کردیم و به بهانه همین مشکلات هم هی میگیم من وقت ندارم مثلا قرآن بخونم یا کاری برای آخرتم بکنم.
باید راهش رو پیدا کنیم.
من مطمئنم ما هممون جزو افرادی هستیم که خیلی دوست داریم جزء افراد گروه اول در فرمایشات امام علی باشیم. دوستان راه هایی که به نظرتون میرسه بگید.
ببخشید پر حرفی کردم.


بسم رب الانبياء و الاولياء

با سلام به شما دوستان عزيز و ممنون از نظرات خوبتون
آنطور كه من از نوشته هاي mahsa66 خانم برداشت كردم و خود ايشون هم بر آن تاكيد داشتند در مورد دنياپرستي است و بر خلاف اظهارات جناب جینگیلبرت كه در جهت نقش مهم دنيا در سعادت يك مسلمان و يك مومن اشاره داشتند و به حق هم صحبتهاي قابل تامل و خوبي بود؛ فكر نكنم مهسا خانم با اصل تلاش در دنيا مخالف باشند و بيشتر سر صحبت در كناره گيري از دنيا و در پيش گرفتن آن زهد مثبتي است كه پيامبر و امامان ما هم بر آن صحه گذاشته اند.
در همين راستا، خواستم بگم كه اين به عقيده بنده مهمترين دغدغه كليه افرادي است كه به نوعي در جهت اسلامي شدن و در معناي عام خدايي شدن حركت ميكنند. كدام يك از دوستان رو ميتوان نام برد كه در جهت خلاصي از پيله هاي دنيوي حركت نكنه؛ اصلا اين تاپيك در اين مسير ايجاد شده تا عادتهاي دنيوي خودمون رو اصلاح كنيم و آنها را خدايي كنيم.
به نظرم بهتر بود جناب جینگیلبرت به اين نكته هم كه به نظر بيشتر در راستاي صحبتهاي مهسا خانم بود اشاره مي نمودند كه "حب الدنيا راس كل خطيته"(حب و دوستي دنيا سرچشمه تمام خطاها و گناهانه)پس شكي در اين نيست كه بايد تا ميتوانيم از پيله هاي دنيوي خارج بشيم تا خودمان را براي خدا و سراي جاويدان پيش رو همچون پروانه اي آزاد كنيم.
راستش من اصلا خودم رو در جايگاهي نميبينم كه بخوام اظهار نظري كنم يا بگم كه چه كارهايي بايد انجا بديم تا از دنيا و ماديات به كنار بريم(در عين اينكه خودمان را براي آخرت آماده كنيم و نهايت استفاده را از دنيا ببريم،‌همچون ماهي كه در آب شنا كنيم و خيس نشويم!) ، چون كه خودمم هم درگير اين ماجرا هستم و تمام شرايط اجتماعي و تفكرات رسوخ كرده در آيينمان و مملكتمان بعضا خود ما رو هم دچار مشكل ميكنه؛‌ولي بر اساس مواردي كه از روايات در ذهن دارم، و همانطور كه در وصيت حضرت مولا(ع) داريم و ان شاءاله بعدا به آن هم ميپردازيم،‌تقواي الهي و نظم در كارهاست كه توصيه شديد ايشون بود و اين حود نشون ميده كه با تقوا و نظم، تواما،‌ميتوان راه نفوذ هر عقيده دنياپرستي را بر خود ببنديم. و موضوع ديگري كه به عقيده بنده داره به فراموشي سپرده ميشه و شايد بتوان آنرا به عنوان يك عامل مهم در كنترل مسيرمان به سمت دنياخواهي دانست و ما را بيشتر در مسير عبادت قرار خواهد داد،‌بحث قناعت است،‌كما اينكه اگر اشتباه نكنم خود حضرت علي(ع) فرمودند كه قناعت بزرگترين گنج است.پس شايد اينگونه بيان نمود كه با مثلث، تقوا،‌قناعت و نظم ميتوان در اين دنياي وانفسا، از دنياپرستي دوري كنيم و هرچه بيشتر براي خدا كار كنيم كه به حق ارزشمندترين و ماندگارترين كارها، كاري است كه براي خدا باشد.
ببخشيد اگه طولاني شد
موفق و سلامت باشيد
التماس دعا
ياحق
 

حلما68

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
، همانا داستان آن كس كه دنيا را آزمود، چونان مسافرانى است كه در سرمنزلى بى آب و علف و دشوار اقامت دارند. و قصد كوچ كردن به سرزمينى را دارند كه در آنجا آسايش و رفاه فراهم است پس مشكلات راه را تحمل مى كنند، و جدايى دوستان را مى پذيرند، و سختى سفر، و ناگوارى غذا را با جان و دل قبول مى كنند، تا به جايگاه وسيع، و منزلگاه امن، با آرامش قدم بگذارند، و از تمام سختى هاى طول سفر احساس ناراحتى ندارند، و هزينه هاى مصرف شده را غرامت نمى شمارند، و هيچ چيز براى آنان دوست داشتنى نيست جز آنكه به منزل امن، و محل آرامش برسند. اما داستان دنياپرستان همانند گروهى است كه از جايگاهى پر از نعمتها مى خواهند به سرزمين خشك و بى آب و علف كوچ نمايند، پس در نظر آنان چيزى ناراحت كننده تر از اين نيست كه از جايگاه خود جدا مى شوند، و ناراحتيها را بايد تحمل كنند.



منو یاد وصیت نامه شهید علم الهدی میندازه:
(درست مثل کسی که پله ای گذاشته تا خود را به پشت بام برساند اما همینکه پا روی پلکان اول گذاشت آنقدر راجع به خود پله فکر کند، سوراخ سمبه های آن، رنگ آن و... که لحظه ای خواهد رسید و مرگ گریبان او را فرا گرفت و هنوز در فکر اینست که پله چوبی راتبدیل به فلزی یا فلزی را تبدیل به کائوچو یا طلا و یا ... کند و در نتیجه عمر تمام می شود و خود را به پشت بام نرسانده. )

واقعا بعضی هامون یادمون میره که این دنیا وسیله ای مثل نردبان است برای رسیدن به سعادتهای اخروی و داریم به زیبا کردن خود نردبان میپردازیم در صورتی که باید فقط از ان بالا رفت....
 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]



بسم رب الانبياء و الاولياء

با سلام به شما دوستان عزيز و ممنون از نظرات خوبتون
آنطور كه من از نوشته هاي mahsa66 خانم برداشت كردم و خود ايشون هم بر آن تاكيد داشتند در مورد دنياپرستي است و بر خلاف اظهارات جناب جینگیلبرت كه در جهت نقش مهم دنيا در سعادت يك مسلمان و يك مومن اشاره داشتند و به حق هم صحبتهاي قابل تامل و خوبي بود؛ فكر نكنم مهسا خانم با اصل تلاش در دنيا مخالف باشند و بيشتر سر صحبت در كناره گيري از دنيا و در پيش گرفتن آن زهد مثبتي است كه پيامبر و امامان ما هم بر آن صحه گذاشته اند.
در همين راستا، خواستم بگم كه اين به عقيده بنده مهمترين دغدغه كليه افرادي است كه به نوعي در جهت اسلامي شدن و در معناي عام خدايي شدن حركت ميكنند. كدام يك از دوستان رو ميتوان نام برد كه در جهت خلاصي از پيله هاي دنيوي حركت نكنه؛ اصلا اين تاپيك در اين مسير ايجاد شده تا عادتهاي دنيوي خودمون رو اصلاح كنيم و آنها را خدايي كنيم.
به نظرم بهتر بود جناب جینگیلبرت به اين نكته هم كه به نظر بيشتر در راستاي صحبتهاي مهسا خانم بود اشاره مي نمودند كه "حب الدنيا راس كل خطيته"(حب و دوستي دنيا سرچشمه تمام خطاها و گناهانه)پس شكي در اين نيست كه بايد تا ميتوانيم از پيله هاي دنيوي خارج بشيم تا خودمان را براي خدا و سراي جاويدان پيش رو همچون پروانه اي آزاد كنيم.
راستش من اصلا خودم رو در جايگاهي نميبينم كه بخوام اظهار نظري كنم يا بگم كه چه كارهايي بايد انجا بديم تا از دنيا و ماديات به كنار بريم(در عين اينكه خودمان را براي آخرت آماده كنيم و نهايت استفاده را از دنيا ببريم،‌همچون ماهي كه در آب شنا كنيم و خيس نشويم!) ، چون كه خودمم هم درگير اين ماجرا هستم و تمام شرايط اجتماعي و تفكرات رسوخ كرده در آيينمان و مملكتمان بعضا خود ما رو هم دچار مشكل ميكنه؛‌ولي بر اساس مواردي كه از روايات در ذهن دارم، و همانطور كه در وصيت حضرت مولا(ع) داريم و ان شاءاله بعدا به آن هم ميپردازيم،‌تقواي الهي و نظم در كارهاست كه توصيه شديد ايشون بود و اين حود نشون ميده كه با تقوا و نظم، تواما،‌ميتوان راه نفوذ هر عقيده دنياپرستي را بر خود ببنديم. و موضوع ديگري كه به عقيده بنده داره به فراموشي سپرده ميشه و شايد بتوان آنرا به عنوان يك عامل مهم در كنترل مسيرمان به سمت دنياخواهي دانست و ما را بيشتر در مسير عبادت قرار خواهد داد،‌بحث قناعت است،‌كما اينكه اگر اشتباه نكنم خود حضرت علي(ع) فرمودند كه قناعت بزرگترين گنج است.پس شايد اينگونه بيان نمود كه با مثلث، تقوا،‌قناعت و نظم ميتوان در اين دنياي وانفسا، از دنياپرستي دوري كنيم و هرچه بيشتر براي خدا كار كنيم كه به حق ارزشمندترين و ماندگارترين كارها، كاري است كه براي خدا باشد.
ببخشيد اگه طولاني شد
موفق و سلامت باشيد
التماس دعا
ياحق

ممنون از آقا مهدی و جناب جینگلزبرت و A.N.M (ببخشید نمیدونستم باید بگم آقا یا خانم)

بالاخره ما داریم تو این دنیا زندگی میکنیم و به ناچار باید با مشکلات اون هم یه جورایی کنار بیایم و سر کنیم من منظورم ابن نبود که ترک دنیا کنیم. باید یه نظمی برقرار بشه که بتونیم به هر دو برسیم و البته تمامی کارهای این دنیا رو هم براساس مصالح آخرت انجام بدیم و برای هر کارمون در این دنیا آخرت رو هم در نظر داشته باشیم.
یه جاییی شنیدم که یه روحانی میگفت: یک مومن باید زندگی اش رو به سه قسمت تقسیم کنید 8 ساعت خواب،8 ساعت کار و 8 ساعت عبادت. ولی من فکر نکنم بشه اینو پیاده کرد.
پس با نظم و تقوا و قناعت میشه هم این دنیا رو داشت هم به فکر آخرت بود .
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام شرمنده اسپم میکنم
من هم میخوام ب شما بپیوندم
آیا امکانش هست از حالا بیام؟
برا شروع باید چی کار کنم؟

سلام خوش امدید به تایپیک
بله با برنامه ای که در هفته دوم هست شروع کنید
ادرس برنامهhttp://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/397133-******/page5?p=5447908&viewfull=1#post5447908
 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام شرمنده اسپم میکنم
من هم میخوام ب شما بپیوندم
آیا امکانش هست از حالا بیام؟
برا شروع باید چی کار کنم؟

سلام
خوشحال میشیم که به ما بپیوندید
می تونید از همین حالا شروع کنید
ما برای این هفته قرار شده این جمله حضرت علی رو تو زندگی مون به کار ببریم.
آنچه نمیدانی مگو آنچه بر تولازم نیست بر زبان نیاور.
و
برای این هفته قراره نامه 31 نهج البلاغه رو ادامه بدیم.
و برای دونستن این که هر روز کجا رو باید بخونید به این پست مراجعه کنید.

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/397133-******/page9?p=5447908&viewfull=1#post5447908
قسمتی که برای هر روز مشخص شده رو بخونید و نکته ای که مد نظرتون هست از جملات امام علی رو انتخاب کنید و این جا بنویسید. و اگه سوالی دارید بپرسید در انتهای هفته هم یک جمله انتخاب میکنیم و هفته بعد اون رو در زندگی مون پیاده میکنیم.

 

jigsaw

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام. شب همگی خوش. من این هفته مسافرت هستم برای همین از الان معذرت خواهی میکنم که نمیتونم باشم.
و اما قسمتی که برای روز دوشنبه تعیین کرده بودینو الان خوندم ....

1. بیشتر از تحمل خود بار مسئولیت بر دوش نگیر.
2. .... زیرا ممکن است روزی در رستاخیز در جست و جوی چنین فردی باشی و او را نیابی.
3. در پیش روی تو گردنه های صعب العبوری وجود دارد که حال سبک باران بهتر از سنگین باران خواهد بود.
4. ... جایگاه خود را پیش از امدنت مهیا کن.
 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
خوشحال میشیم که به ما بپیوندید
می تونید از همین حالا شروع کنید
ما برای این هفته قرار شده این جمله حضرت علی رو تو زندگی مون به کار ببریم.
آنچه نمیدانی مگو آنچه بر تولازم نیست بر زبان نیاور.
و
برای این هفته قراره نامه 31 نهج البلاغه رو ادامه بدیم.
و برای دونستن این که هر روز کجا رو باید بخونید به این پست مراجعه کنید.

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/397133-******/page9?p=5447908&viewfull=1#post5447908
قسمتی که برای هر روز مشخص شده رو بخونید و نکته ای که مد نظرتون هست از جملات امام علی رو انتخاب کنید و این جا بنویسید. و اگه سوالی دارید بپرسید در انتهای هفته هم یک جمله انتخاب میکنیم و هفته بعد اون رو در زندگی مون پیاده میکنیم.


ممنونم دوستان خوبم

راستش نهج البلاغه ای ک من دارم کاملا فارسی هست و رو این حساب نمیدونم از کجا دقیقا میشه
ممنون میشم اگه لینکی چیزی از 1 ترجمه خوب دارید بذارید برام ک دانلودش کنم
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست عزيز
منم فكر مي كنم اين ترتيبي كه قرار دادين اشتباه باشه
چون حكمت 12 دقيقا همونيه كه ندا خانم در مورد صحبت كردن
موفق باشين
يا علي
مال منم مثل همینه که زینب جان میگه
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر کس از تو در حال توانگریت وامی بخواهد وجودش را مغتنم شمار و نیازش را برآور تا در روز دشواریت آن را به تو بپردازد

پس حواسمون به رفتارمون با نیازمندان باشه (منظورم از نیازمند فقط مالی نیستا)


و یکی هم اینکه در هر صورت باید از پل صراط عبور کنیم پس بهتره سبک باشیم تا راحت تر عبور کنیم
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوست گلم
ميشه آدرس اين احاديث رو بهم بدي

سلام
ببخشید یه قسمتی از احادیث را پیدا کردم فرصت نشد بقیه احادیث را پیدا کنم ولی متن کتابهای احادیث شیعه را در آدرسهای زیر میتوانید پیدا کنید.

«وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَاَنَّكَ تَعیشُ اَبَدا وَ اعْمَلْ لآخِرَتِكَ كَاَنَّكَ تَمُوتُ غَدا؛
برای دنیایت چنان كار كن كه گویا برای همیشه [در این دنیا] خواهی بود. و برای آخرتت [نیز چنان] سعی و تلاش كن كه گویا فردا از دنیا خواهی رفت.»
امام حسن علیه‏السلام
بحار الانوار، ج 44، ص 139

برای دنیای خود آنگونه کار کن که گویا همیشه زنده خواهی بود و برای آخرت خود آنچنان که گویی فردا خواهی مرد
امیرالمومنین علی علیه السلام
مستدرک الوسائل ج 25 ص 146

«أحب الاعمال الى الله عزوجل ماداوم عليه العبدوان قل»
«محبوب‏ترين اعمال نزد خداى متعال عملى است كه بنده بر آن مداومت كند اگر چه كم باشد»
امام باقر علیه‏السلام
اصول كافى، ج 2، باب استواء العمل و المداومة عليه

«ما من شى‏ء أحب الى الله عزوجل من عمل يداوم عليه و ان قل»
«چيزى نزد خداى متعال محبوب‏تر نيست از عملى كه بر آن مداومت شود، اگر چه آن عمل كم باشد»
امام باقر علیه‏السلام
اصول كافى، ج 2، باب استواء العمل و المداومة عليه

کتاب احادیث ثوال الاعمال و عقاب الاعمال:

http://www.ghadeer.org/hadis/savab/FEHREST.HTM

کتاب احادیث جهاد با نفس:
http://www.ghadeer.org/hadis/jahad_n/fehrest.htm

متن بخش عمده کتب احادیث شیعه:

http://www.ghadeer.org/hadis/hadis.html
 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنونم دوستان خوبم

راستش نهج البلاغه ای ک من دارم کاملا فارسی هست و رو این حساب نمیدونم از کجا دقیقا میشه
ممنون میشم اگه لینکی چیزی از 1 ترجمه خوب دارید بذارید برام ک دانلودش کنم

سلام
پست اول این تاپیک رو بخونید اونجا یک لینک دانلود گذاشته شده یه نرم افزاره که هم عربی اش رو داره هم فارسی
میتونی از اون استفاده کنید و لینک یه سری از ترجمه های معروف رو داره
 
آخرین ویرایش:

mastane20

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر کس از تو در حال توانگریت وامی بخواهد وجودش را مغتنم شمار و نیازش را برآور تا در روز دشواریت آن را به تو بپردازد

آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند درباره دیگران مگو.بدانکه خود بزرگ بینی و غرور مخالف راستی و آفت عقل است.
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
پانزده سال پیش یک بار تصمیم گرفتم برای مدت چهل روز مانند حضرت مریم روزه سکوت بگیرم
بعضی جاها شنیده بودم که گاهی اوقات حضرت زهراء سلام الله علیها نیز گاهی اوقات روزه سکوت میگرفتند،
یک برنامه سفر چهل هفته جمکران را هم تنظیم کرده بودم که هر هفته بروم
مدتی این برنامه را اجرا کردم.
ان موقع وقتی روزه سکوت گرفته بودم یک نفر به من گفت که یهودیها روزه سکوت میگیرند و خیلی به من برخورد که مرا به یهود تشبیه میکنند،
تصمیم گرفتم دیگر برنامه ام را ادامه ندهم، ولی بعد فهمیدم نباید به حرف ملامت گران توجه میکردم.
گرچه در ان دوره کوتاه مدت اثرات خوبی دیدم.
الان توی این چند روز دوباره حس میکنم برای تصفیه خودم یک برنامه ریزی بکنم.
برنامه ای که در این چند روز حضور در خدمت دوستان برای خودم از کلام اهل بیت علیه السلام تهیه کردم این است:

جملاتی از پیامبر اسلام (ص):

1- من أخلص لله أربعين صباحاً فجّر الله ينابيع الحكمة من قلبه علي لسانه
كسي كه چهل شبانه روز با اخلاص عمل كند، خداوند چشمه‏ هاي حكمت را در قلب او مي‏جوشاند و بر قلم و زبانش جاري مي‏كند.
(بحار، ج 67، ص 249)

2-اَلعِبادَهُ سَبعونَ جُزء، اَفضَلُها جُزءً طَلَبُ الحَلالِ؛
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
کتاب احادیث شیعه ثواب الاعمال و عقاب الاعمال


جملاتی از امام علی علیه السلام:
1- «سينه شخص عاقل‏»صندوق اسرار او است.
2- نظم در کارها
3- میانه روی در امور دنیا و آخرت (پرهیز از رهبانیت و یا زیاده روی در دنیا خواهی)

برنامه ای که من از این مطالب یاد میگیرم این است که
چهل روز به خداوند اخلاص ورزم و لو تو خالی باشم
خداوند چشمه های حکمت که بالاتر از عقل است را از قلبم بر زبانم جاری خواهد کرد.
در مرحله بعدی باید این آب چشمه حکمت را هدر ندهم و هر چیزی را بر زبان نیاورم
تا این چشمه ها درونم را آبیاری کنند و در نتیجه سینه ام صندوق اسرارم باشد.
برای این کار از نظم و میانه روی بهره بگیرم.

1- عمل به واجبات و ترک محرمات (همان که ایت الله بهجت توصیه کرده اند) با رعایت نظم در کلیه آنها مانند نماز اول وقت ترجیحا به جماعت
2- تلاش شبانه روزی به دنبال رزق و روزی و کسب حلال (بالاترین عبادت و جهاد اقتصادی طبق فرموده قران : جاهدوا باموالهم و انفسهم )
3- در طول شبانه روز در کنار تلاش به دنیا (زندگی دائمی دنیا) از نظر فکری و ذهنی متوجه به زندگی ابدی آخرت و اینکه هر لحظه ممکن است قلب از کار بایستد.
4- در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کنم و هرگز سرزنش ملامت گران از تلاش در راه خدا باز ندارد!
5- آنچه نمیدانم مگویم و آنچه لازم نیست بر زبان نیاورم
6- جهل بسیط خود را قبول کنم و از جهل مرکب به خداوند پناه ببرم

به نظرتان چه چیزهائی به این برنامه از کلام امام علی اضافه کنم تا یک برنامه چهل روزه طبق فرمایش پیامبر اسلام اجرا کنم که حد اقل تلاش و حد اکثر نتیجه را بدهد؟

ببخشید یه کم طولانی نوشتم
 

sara.hoseini90

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر مستمندى را ديدى كه توشه ات را تا قيامت مى برد، و فردا كه به آن نياز دارى به تو باز مى گرداند، كمك او را غنيمت بشمار، و زاد و توشه را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت مالى دارى بيشتر انفاق كن، و همراه او بفرست، زيرا ممكن است روزى در رستاخيز در جستجوى چنين فردى باشى و او را نيابى.
 

M A S III

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حکمت 11:
اگر بر دشمنت دست یافتی، بخشیدن او را ، شکرانه ی پیروزی قرار ده.....


(بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

وَ قَالَ [عليه السلام]
و درود خدا بر او ، فرمود :
إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ
اگر بر دشمنت دست يافتى ،
فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ .
بخشيدن او را شكرانه پيروزى قرار ده.)


این جمله مثل جمله های دیگه واقعأ تأمل برانگیز بود....
 
آخرین ویرایش:

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
حکمت 11:
اگر بر دشمنت دست یافتی، بخشیدن او را ، شکرانه ی پیروزی قرار ده.....


(بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

وَ قَالَ [عليه السلام]
و درود خدا بر او ، فرمود :
إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ
اگر بر دشمنت دست يافتى ،
فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ .
بخشيدن او را شكرانه پيروزى قرار ده.)


این جمله مثل جمله های دیگه واقعأ تأمل برانگیز بود....

برای منم این جمله تامل برانگیز هستش،
ولی چرا ؟؟
و این کدوم دشمن هست که میشه ازش گذشت و بخشیدش؟؟
به نظرتون ما این کار رو میکنیم ؟؟
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
برای منم این جمله تامل برانگیز هستش،
ولی چرا ؟؟
و این کدوم دشمن هست که میشه ازش گذشت و بخشیدش؟؟
به نظرتون ما این کار رو میکنیم ؟؟

سلام
به نظر من ادم هرچی ظرفیت اش بیشتر شود نگاه هش به زندگی فرق می کند
اونوقت طرف معامله خودش رو خدا می بینه نه خلق خدا پس راحتر می تونه گذشت داشته باشه
راحتر می تونه ببخشه
اما نه به هرکس یا در هر جایی وقتی پای حقی در میان است باید ان حق گرفته بشه
حضرت علی هم فرمودند اگر بر دشمنت دست یافتی یعنی وقتی بر اون غلبه کردی می تونی بگذری
نه زمانی که دشمنت سلاح به دست روبروت ایستاده اینجا باید با دشمن تا پای جان مبارزه کرد
واما پرسیدین به نظرتون ما این کارو می کنیم؟
اونم برمی گرده به ظرفیت وجودی ما ادمها
انشالله که بتونیم
 
آخرین ویرایش:

بابك خسروي

عضو جدید
کاربر ممتاز
واعلم ان الذي بيده خزائن السماوات و الارض قد اذن لك في الدعا و تكفل لك بالاجابه، و امرك ان تساله ليعطيك، و تسترحمه لرحمتك
و بدان آن خدايي كه بدست اوست خزانه هاي آسمان ها و زمين دعا و درخواست را بتو اجازه داده، و پذيرفتن را ضامن گشته است، و بتو فرموده كه از او بخواهي تا ببخشد، و رحمت و مهرباني بطلبي تا مهرباني كند
خدا مي فرمايد: «اليس الله بكاف عبده» آيا خدا براي خواسته ي بنده اش كافي نيست؟
انشاالله هر وقت گرفتار شديم و احتياجي پيدا كرديم، چه دنيوي چه اخروي، اين آيه به يادمون بياد؛ چون همه گرفتاري ها و حاجت ها را رفع مي كنه. اين آيه مثل سخن پدري است كه به بچش ميگه بچه جان چرا غصه ميخوري؟ مگر پدرت به فكر احتياجاتت نيست كه تو غصه ميخوري؟
علاوه بر اين حضرت امير (ع) در جاي ديگر ميفرمايند: «كن لما ترجو ارجي منك لما ترجو»
اميدت به آنچه بدان اميد نداري بيشتر از چيزي باشد كه به آن اميدواري
و همينطور: «لا يصدق ايمان عبد حتي يكون بما في يدالله اوثق منه بما في يده»
انتساب ايمان به هيچ بنده اي صدق نمي كند، مگر اينكه اعتمادش به آنچه در دست خداست، بيشتر از آن چيزي باشد كه در دست خودش است.
از اين فرمايش اميرالمومنين يه برداشت ديگه هم ميشه كرد
خيلي راحت بگم
انقدر به ديگران نگيم التماس دعا و خودمون براي خودمون دعا كنيم ولي اول با دعا براي پدر و مادر و دوستان و غيره شروع كنيم تا درهاي رحمت الهي باز بشه
دوستان گلم فكر ميكنم اگه همين يه جمله رو بفهميم و بهش عمل كنيم براي تمام عمرمون بسه چون خود خدا بقيه راه هاي براي رسيدن به سعادت برامون باز ميكنه
انشاالله كه توي اين راه موفق باشيم
بازم ممنون از استارتر عزيز و همينطور بقيه دوستان كه توي اين تاپيك فعاليت مي كنند
يا علي
 

eng shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
این جمله واقعا زیبا بود، چقدر خدا مهربونه



بدان خدایی که گنجینه های آسمان ها و زمین به دست اوست به تو اجازه دعا داده و اجابت آن را به عهده گرفته و تو را فرمان داده که ازاو بخواهی تا به تو ببخشد و از او رحمت طلب کنی تا تو را رحمت آورد.
در پذیرش توبه ات سخت ننگرفت
خودداریت از گناه را حسنه قرار داد
 

sara.hoseini90

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
به نظر من ادم هرچی ظرفیت اش بیشتر شود نگاه هش به زندگی فرق می کند
اونوقت طرف معامله خودش رو خدا می بینه نه خلق خدا پس راحتر می تونه گذشت داشته باشه
راحتر می تونه ببخشه
اما نه به هرکس یا در هر جایی وقتی پای حقی در میان است باید ان حق گرفته بشه
حضرت علی هم فرمودند اگر بر دشمنت دست یافتی یعنی وقتی بر اون غلبه کردی می تونی بگذری
نه زمانی که دشمنت سلاح به دست روبروت ایستاده اینجا باید با دشمن تا پای جان مبارزه کرد
واما پرسیدین به نظرتون ما این کارو می کنیم؟
اونم برمی گرده به ظرفیت وجودی ما ادمها
انشالله که بتونیم
سلام.
ظرفیت خییییییلی بالایی میخواد خیلی سخته ادم وقتی تو موقعیتش قرار بگیره بتونه دشمنشو ببخشه کسی که درحقش ظلم کرده رو ازش بگذره مثل کاری که حضرت یوسف در حق برادراش که اینهمه ظلم درحقش کردنو بخشید.
امیدوارم بتونم ببخشم.ولی ادم شک میکنه الان باید ببخشه یا نه .شاید بخشیدن باعثه بدتر شدن اوضاع شه .
نمیدونم واقعا سخته....
 

M A S III

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام.
ظرفیت خییییییلی بالایی میخواد خیلی سخته ادم وقتی تو موقعیتش قرار بگیره بتونه دشمنشو ببخشه کسی که درحقش ظلم کرده رو ازش بگذره مثل کاری که حضرت یوسف در حق برادراش که اینهمه ظلم درحقش کردنو بخشید.
امیدوارم بتونم ببخشم.ولی ادم شک میکنه الان باید ببخشه یا نه .شاید بخشیدن باعثه بدتر شدن اوضاع شه .
نمیدونم واقعا سخته....


به نظر من اینم جزو ضعفای ماست که نمیتونیم از دشمنمون بگذریم البته به قول دوست عزیزمون یارانراد نه هر دشمنی،دشمنی که بهش غلبه کردیم و......
این تاپیک هم برای خودسازی ماست، حداقل میتونیم سعی کنیم و بهتر برخورد کنیم.......
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام.
ظرفیت خییییییلی بالایی میخواد خیلی سخته ادم وقتی تو موقعیتش قرار بگیره بتونه دشمنشو ببخشه کسی که درحقش ظلم کرده رو ازش بگذره مثل کاری که حضرت یوسف در حق برادراش که اینهمه ظلم درحقش کردنو بخشید.
امیدوارم بتونم ببخشم.ولی ادم شک میکنه الان باید ببخشه یا نه .شاید بخشیدن باعثه بدتر شدن اوضاع شه .
نمیدونم واقعا سخته....

یعقوب بالاتر از یوسف بود
یوسف یک بار رنج کشید تمام شد و بعد پیش عزیز مصر در بهترین ناز و نعمت بود
یعقوب دهها سال گریه کرد به حدی که کور شد
بعد از سالها وقتی برادران یوسف پیش پدر آمدند و گفتند ای پدر برای ما از خداوند آمرزش بخواه
یعقوب میتوانست بگوید که دعا خواهم کرد
ولی گفت به وقتش طوری دعا خواهم کرد که حتما خداوند شما را ببخشد
و منتظر شد تا شب جمعه دعا کرد تا خداوند آنها را ببخشد.

اگر یک انسان عادی بود در بهترین حالت همان موقع دعا میکرد تا وظیفه شرعی و برای رضایت خداوند دعا کند و دهها سال گریه را فراموش کند
ولی یعقوب کاری کرد که هر انسانی نمیتواند بکند و آن اینکه شب جمعه دعا کرد تا دیگر شکی برای بخشیده شدن برادران یوسف نباشد و حتما بخشیده شوند.
رفتاری که انگار یعقوب سالها گریه نکرده بود و سالها دوست ورفیق برادران یوسف بود که کاملا به نفع برادران یوسف بود.

حالا تصور کنید امام علی و اهل بیت که بالاتر از یعقوب هستند چه موجوداتی بوده اند و بالاتر از اینها خداوند چه محبت و لطف عظیمی دارد که بخش ناچیزی از محبت خود را به اینها داده!

توی دنیا چه انسانهائی به دنیا آمده اند و رفته اند و بشر هنوز اندر خم یک کوچه است!
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحيم

با سلام به دوستان عزيز و گرامي و سپاس از حضور همگي شما و اطلاعات و نوشته هاي خوبتون
متاسفانه نميتونم هر روز اينجا پست بذارم و از طرفي هم نميخوام از اين قطار در حال حركت جا بمونم، بنابراين ان شاءاله هر 2-3 روز يكبار اينجا پست ميذارم و اميدوارم دوستان هم اشكالات بنده رو برطرف كنند.


شنبه:
به عقيده بنده، يكي از شاخصه هاي مهم شناسايي افراد شاخص و عالم و ماهر در امر خطابه و نوشته هاشون، اينه كه ببينيم چطور ميتونند از مثالها استفاده كنند! يكي از نمونه هاي بارز اين شاخصه به عقيده بنده خود قرآن است كه خداوند در عين زيبايي و بلاغت و با رعايت تمام اصول داستان سرايي( كه البته تمام قصه ها، واقعي هستند و به بهترين نحو تمام داستانها احسن القصص است)،‌والاترين مفاهيم را در داستانها گنجانده است و يا نمونه هاي زميني اش مانند مولانا كه بهترين مثالها رو بيان ميكنند و يا حاج آقا قرائتي كه واقعا در اين زمينه ماهرند.
در اين نامه و در اكثر خطابه ها و نامه هاي حضرت علي (ع) به اين نكته توجه ويژه اي شده،‌از جمله توصيف زيباي دنيا دوستان و رهروان آخرت.

در قرآن هم به اين دو گروه اشاره شده، ‌همان گونه كه درباره گروهى از دنياپرستان بنى اسرائيل مى گويد: ((وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النّاسِ عَلى حَياة وَمِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَة وَما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ)؛ و (آنان نه تنها آرزوى مرگ نمى كنند، بلكه) آنها را حريص ترين مردم ـ حتى حريص تر از مشركان ـ بر زندگى (اين دنيا، و اندوختن ثروت)خواهى يافت; (تا آنجا)كه هر يك از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود، در حالى كه اين عمر طولانى، او را از كيفر (الهى) باز نخواهد داشت.))( بقره، آيه 96)

نيز به همين دليل در روايت معروفى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمده است: (أَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَجَنَّةُ الْكَافِرِ وَالْمَوْتُ جِسْرُ هَؤُلاَءِ إِلَى جِنَانِهِمْ وَجِسْرُ هَؤُلاَءِ إِلَى جَحِيمِهِمْ; دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است و مرگ پلى است براى اين گروه (مؤمنان) به سوى بهشتشان وپلى است براى آن گروه (كافران) به سوى دوزخشان. (بحارالانوار، ج 6، ص 154)

به همين دليل در روايتى از امام حسن مجتبى(عليه السلام) آمده است كه كسى از محضرش پرسيد: (مَا بَالُنَا نَكْرَهُ الْمَوْتَ وَلاَ نُحِبُّهُ؟; چرا از مرگ بيزاريم و از آن خوشمان نمى آيد؟». در پاسخ فرمود: «إِنَّكُمْ أَخْرَبْتُمْ آخِرَتَكُمْ وَعَمَرْتُمْ دُنْيَاكُمْ فَأَنْتُمْ تَكْرَهُونَ النُّقْلَةَ مِنَ الْعُمْرَانِ إِلَى الْخَرَابِ; زيرا شما آخرت خود را ويران ساخته ايد و دنيايتان را آباد،از اين رو شما كراهت داريد كه از آبادى به سوى ويرانى رويد.( معانى الاخبار، ص 390)

راستش جمله ي خاصي نميشه انتخاب كرد، هم در مورد اين قسمت از نامه و هم از حكمت اين روز، چون همشون در عين زيبايي كاملا به هم پيوسته هستند و تنها ميتوان بر مذمت دنيا پرستي اشاره كرد.


اما سوال اينجاست كه چرا دنياپرستان در عين اينكه ميدانند آخرت خود را نابود كرده اند و همچنين چاره اي جز مرگ ندارند، باز هم به فكر دنياي خود هستند؟آيا مقصر اصلي وسوسه هاي شيطان است؟به راستي چاره اي جز اطاعت از دستورات خداوند و انبياء خداوند و اولي الامر منكم، براي نجات و رستگاري هست؟
 
بالا