***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام از خدا می خوام شروع دوباره تایپیک نهج البلاغه و خودسازی تولدی دوباره باشه برای خودم و اعضای عزیز تایپیک تا دربخش دوم اسم تایپیک (خودسازی ) بیشتر و بیشتر کوشا باشیم تا ان شالله لیاقت زمینه سازی ظهور اقا امام زمان (عج) پیدا کنیم

با عرض پوزش بدلیل دو روز تا خیر


برنامه هفته سی ونهم


دوشنبه
خطبه 26
ان الله...معصوبه
و حکمت 189
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ .
و درود خدا بر او ، فرمود : كسى را كه شكيبايى نجات ندهد ، بى تابى او را هلاك گرداند.

سه شنبه
فنظرت...العقلم
وحکمت 190
وَ قَالَ [عليه السلام] وَا عَجَبَاهْ أَ تَكُونُ الْخِلَافَةُ بِالصَّحَابَةِ وَ الْقَرَابَةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : شگفتا! آيا معيار خلافت ، صحابى بودن و خويشاوندى ملاك نيست؟ (از امام، شعرى در همين مسئله نقل شد كه به ابابكر فرمود) اگر ادعا مى كنى با شوراى مسلمين به خلافت رسيدي، چه شورايى بود كه رأى دهندگان حضور نداشتند ؟ و اگر خويشاوندى را حجت مى آورى ، ديگران از تو به پيامبر نزديك تر و سزاوار ترند.


چهارشنبه
ولم یبایع...الی النصر
وحکمت 191
وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّمَا الْمَرْءُ فِى الدُّنْيَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ الْمَنَايَا وَ نَهْبٌ تُبَادِرُهُ الْمَصَائِبُ وَ مَعَ كُلِّ جُرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِى كُلِّ أَكْلَةٍ غَصَصٌ وَ لَا يَنَالُ الْعَبْدُ نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى وَ لَا يَسْتَقْبِلُ يَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ فَنَحْنُ أَعْوَانُ الْمَنُونِ وَ أَنْفُسُنَا نَصْبُ الْحُتُوفِ فَمِنْ أَيْنَ نَرْجُو الْبَقَاءَ وَ هَذَا اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ لَمْ يَرْفَعَا مِنْ شَيْ‏ءٍ شَرَفاً إِلَّا أَسْرَعَا الْكَرَّةَ فِى هَدْمِ مَا بَنَيَا وَ تَفْرِيقِ مَا جَمَعَا .
و درود خدا بر او ، فرمود : همانا انسان در دنيا تخته نشان تيرهاى مرگ ، و ثروتى است دستخوش تاراج مصيبت ها: با هر جرعة نوشيدني، گلو رفتني، و در هر لقمه اى ، گلو گير شدنى است ، و بنده نعمتى به دست نياورد جز آن كه نعمتى از دست بدهد ، و روزى به عمرش افزوده نمى گردد جز با كم شدن روزى ديگر! پس ما ياران مى گيم، و جان هاى ما هدف نابودى ها ، پس چگونه به ماندن جاودانه اميدوار باشيم؟. در حالى كه گذشت شب و روز بنايى را بالا نبرده جز آن كه آن را ويران كرده و به اطراف پراكند!

پنج شنبه
خطبه 27
امابعد...منع النصف
وحکمت192

وَ قَالَ [عليه السلام] يَا ابْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ .

و درود خدا بر او ، فرمود : اى فرزند آدم ، آنچه را كه بيش از نياز خود فراهم كنى ، براى ديگران اندوخته اى

جمعه
ان شالله جمع بندی

التماس دعا دارم فراواااااااااااااان :gol:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم از همه ی دوستان خوب و همراه این تایپیک تشکر می کنم :gol::gol::gol:

دوشنبــه

(پس از کشته شدن محمد بن ابی بکر در مصر در سال 38 هجری امام علیه السلام این سخنرانی را در کوفه ایراد کرد.)


شناخت فرهنگ جاهليت

خداوند،پيامبر اسلام، حضرت محمد (ص) را هشداردهنده جهانيان مبعوث فرمود، تا امين و پاسدار وحى الهى باشد، آنگاه كه شما ملت عرب، بدترين دين را داشته، و در بدترين خانه زندگى مى كرديد، ميان غارها، سنگهاى خشن و مارهاى سمى خطرناك فاقد شنوايى، بسر مى برديد، آبهاى آلوده مى نوشيديد. و غذاهاى ناگوار مى خورديد، خون يكديگر را به ناحق مى ريختيد، و پيوند خويشاوندى را مى بريديد، بتها ميان شما پرستش مى شد، و مفاسد و گناهان، شما را فرا گرفته بود.


و درود خدا بر او ، فرمود : كسى را كه شكيبايى نجات ندهد ، بى تابى او را هلاك گرداند.



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه شنبـــه

مظلوميت و تنهايى على علیه السلام

پس از وفات پيامبر (ص) و بى وفايى ياران به اطراف خود نگاه كرده
ياورى جز اهل بيت خود نديدم، (كه اگر يارى كنند، كشته خواهند شد و به مرگ آنان رضايت ندادم) چشم پر از خار و خاشاك را ناچار فرو بستم، و با گلويى كه استخوان شكسته در آن گير كرده بود جام تلخ حوادث را نوشيدم، و خشم خويش فرو خوردم، و بر نوشيدن جام تلخ تر از گياه حنظل، شكيبايى نمودم.



و درود خدا بر او ، فرمود : شگفتا! آيا معيار خلافت ، صحابیِ بودن است؟ ، اما صحابی بودن و خويشاوندى ملاك نيست؟.
(از امام، شعرى در همين مسئله نقل شد كه به ابابكر فرمود)
اگر ادعا مى كنى با شوراى مسلمين به خلافت رسيدي، چه شورايى بود كه رأى دهندگان حضور نداشتند ؟ و اگر خويشاوندى را حجت مى آورى ، ديگران از تو به پيامبر نزديك تر و سزاوار ترند.





 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید دوستان دقیقا چطوریه.یعنی باید خطبه هایی رو تو روزای خاصی بخونیم؟ یکی توضیح میده لطفا؟

سلام دوست خوبم ، برنامه به این صورت هستش که خطبه ها و حکمت های مشخص شده ای که اول هفته گذاشته میشه رو طول هفته می خونیم و برنامه ی هر روز رو هم یکی از بچه ها میذاره و بچه ها آخر هفته جمله ی منتخبشون رو در تایپیک قرار میدن...:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار


بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه:حكمت 189ارزش صبر و خطر بى تابى (اخلاقى)

و درود خدا بر او ، فرمود :


كسى كه صبر و شكيبائى او را نجات ندهد.بيتابى او را ازپاى درمى‏آورد!


سه شنبه :حكمت 190معيار امامت؟ (اعتقادى، معنوى)
و درود خدا بر او ، فرمود :

عجبا!آيا خلافت‏ با همنشينى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و خويشاوندى حاصل‏ ميشود؟ [1]

سيد رضى ميگويد:از آن حضرت شعرى در همين زمينه نقل شده ‏است(خطاب به خليفه اول) اگر تو از طريق شورى مالك امور مردم شدى.اين چه‏ شورائى است كه طرفهاى مشورت(امثال من)غائب بودند؟
و اگر از طريق قرابت‏ با پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در برابر مخالفانت استدلال كردى‏ديگران از تو به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نزديكترند!





[1]سخن مورد بحث در شرحه اى نهج البلاغه به دو گونه نقل شده:

در شرح ابن ابى الحديد چنين آمده:
«وا عجبا ا تكون الخلافة بالصحابة،و لا تكون بالصحابة و القرابه‏»:
و آنگاه توضيح مى‏دهد كه اين جمله به عمر اشاره دارد زيرا به ابو بكر گفت:
دستت را بده با تو بيعت كنم چون تو صاحب و يار رسول خدا هستى!
اما«شعرى‏»كه فرموده به ابو بكر اشاره مى‏كند.زيرا ابو بكر قبل از بيعت‏ در مقابله با انصار به قرابتش با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم استناد مى‏جست و پس از بيعت،به بيعت.و امام در ضمن اين شعر هر دو را پاسخ مى‏دهد.

نويسنده مصادر نهج البلاغه نقل‏«ابن ابى الحديد»را مى‏پسندد.و ميگويد:
تمام نسخه‏ هاى خطى نهج البلاغه كه بعضى از آنها مربوط به سال 682 هجرى‏ مى‏باشد همينگونه نقل كرده ‏اند.

و مى‏افزايد كه آمدى در غرر الحكم و كراجكى در التعجب نيز آن را بهمين نحو آورده‏ اند.

ولى در شرح ابن ميثم و نهج البلاغه‏ اى كه بر اساس آن ترجمه مى‏كنيم عبارت‏ به اينگونه است:


«وا عجبا ا تكون الخلافه بالصحابه و القرابه؟!.»
ابن ميثم همين نقل را درست ميداند و ميگويد:
امام اين سخن را پس از بيعت عثمان فرمود.امام ميشنيد كه صحت‏ خلافت‏ عثمان را بعضى مستند به شورا مى‏دانند.،بعضى به يار و صحابه پيامبر بودن و بعضى‏به قرابت و خويشاوندى او با رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم ‏امام هر سه مطلب را در ضمن اين گفته رد فرمود،به اين معنى كه شورا كامل‏ نبوده.اگر قرار بود افراد اهل حل و عقد را براى شورا دعوت كنند تعداد آنهابيش از اين بود كه عمر تعيين كرد.و اگر قرابت و يا صحابه پيامبر(ص)بودن ملاك ‏باشد افراد نزديكتر به آنحضرت نيز وجود داشتند(اشاره به اينكه من از هر جهت‏ به آن حضرت نزديكترم).

در اينجا ممكن است‏ سخن ديگرى نيز گفت(اگر آنچه امام فرموده،همين‏ باشد كه در متن آمده)و آن اينكه:

ملاك خلافت هيچكدام از اينها كه ادعا مى‏كنند نيست،ملاك آن،ارزشمندى‏ شخص و لياقت او براى تصدى اين منصب و تعيين از ناحيه پيامبر است.هر كس‏ را كه پيامبر بدستور خدا تعيين كند او خليفه است‏ خواه خويشاوندى داشته باشد يانه!!و خواه همراه پيامبر بوده باشد يا نه.
 

Pure Liveliness

عضو جدید
سلام دوست خوبم ، برنامه به این صورت هستش که خطبه ها و حکمت های مشخص شده ای که اول هفته گذاشته میشه رو طول هفته می خونیم و برنامه ی هر روز رو هم یکی از بچه ها میذاره و بچه ها آخر هفته جمله ی منتخبشون رو در تایپیک قرار میدن...:gol:
مرسی دوستم بابت توضیح خوبت.انشاءالله من از شروع هفته ی دیگه هستم.
خیلی کارتون خوبه.قبلنا بهش فک میکردم که نهج البلاغه رو بخونم اما پیش نمیومد.خدا بهتون پاداش بده که باعث این کار خیرین.:gol::gol:
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی دوستم بابت توضیح خوبت.انشاءالله من از شروع هفته ی دیگه هستم.
خیلی کارتون خوبه.قبلنا بهش فک میکردم که نهج البلاغه رو بخونم اما پیش نمیومد.خدا بهتون پاداش بده که باعث این کار خیرین.:gol::gol:


خواهش می کنم دوست گلم
خیلی خوبه منتظریم
:gol:
باعث این کار خیر هم استارتر تایپیک هستن ایشالا هر جا که هستن موفق باشن...
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهار شنبـــه

معرفى عمروعاص و ضرورت آمادگى نظامى

عمروعاص با معاويه بيعت نكرد. م
گر آنكه شرط كرد تا براى بيعت درهم و دينار فراوان بگيرد، كه در اين معامله شوم، دست فروشنده هرگز به پيروزى نرسد و سرمايه خريدار به رسوايى كشانده شود. اى مردم كوفه، آماده پيكار شويد، و ساز و برگ جنگ فراهم آوريد، زيرا كه آتش جنگ زبانه كشيده و شعله هاى آن بالا گرفته است، صبر و استقامت را شعار خويش سازيد كه پيروزى مى آورد.




و درود خدا بر او ، فرمود : همانا انسان در دنيا تخته نشان تيرهاى مرگ ، و ثروتى است دستخوش تاراج مصيبت ها: با هر جرعة نوشيدني، گلو رفتني، و در هر لقمه اى ، گلو گير شدنى است ، و بنده نعمتى به دست نياورد جز آن كه نعمتى از دست بدهد ، و روزى به عمرش افزوده نمى گردد جز با كم شدن روزى ديگر! پس ما ياران مرگيم، و جان هاى ما هدف نابودى ها ، پس چگونه به ماندن جاودانه اميدوار باشيم؟. در حالى كه گذشت شب و روز بنايى را بالا نبرده جز آن كه آن را ويران كرده و به اطراف پراكند!



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنج شنبـــــه

(وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال 38 هجری ، و سستی مردم به امام علیه السلام ابلاغ شد ، فرمود: )

ارزش جهاد در راه خدا

پس از ستايش پروردگار،
جهاد در راه خدا، درى از درهاى بهشت است، كه خدا آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است،جهاد، لباس تقوا، و زره محكم، و سپر مطمئن خداوند است، كسى كه جهاد را ناخوشايند دانسته و ترك كند، خدا لباس ذلت و خوارى بر او مى پوشاند، و دچار بلا و مصيبت مى شود، و كوچك و ذليل مى گردد، دل او در پرده گمراهى مانده، و حق از او روى مى گرداند، به جهت ترك جهاد، به خوارى محكوم و از عدالت محروم است.




و درود خدا بر او ، فرمود : اى فرزند آدم ، آنچه را كه بيش از نياز خود فراهم كنى ، براى ديگران اندوخته اى
.

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام



حکمت 191: مشکلات دنیا(اخلاقی )

و درود خدا بر او ، فرمود :

همانا انسان در دنيا تخته نشان تيرهاى مرگ ،

و ثروتى است دستخوش تاراج مصيبت ها:

با هر جرعة نوشيدني، گلو رفتني،

و در هر لقمه اى ، گلو گير شدنى است ،

و بنده نعمتى به دست نياورد جز آن كه نعمتى از دست بدهد ،

و روزى به عمرش افزوده نمى گردد جز با كم شدن روزى ديگر!

پس ما ياران مرگيم،و جان هاى ما هدف نابودى ها ،پس چگونه به ماندن جاودانه اميدوار باشيم؟.

در حالى كه این شب و روز برای چیزی شرافتی را بالا نبرده جز آن كه آن را ويران كرده و به اطراف پراكند!




حکمت 192:پرهیز از زراندوزی(اخلاقی-اقتصادی)


و درود خدا بر او ، فرمود :

اى فرزند آدم ،آنچه را كه بيش از نياز خود فراهم كنى، براى ديگران اندوخته اى .
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی هفته سی ونهم

جمع بندی هفته سی ونهم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


خطبه 26 وخطبه 27
حکمت ها: 189،190،191،192


*************************************


شناخت فرهنگ جاهليت
شما ملت عرب، بدترين دين را داشته، و در بدترين خانه زندگى مى كرديد، ميان غارها، سنگهاى خشن و مارهاى سمى خطرناك فاقد شنوايى، بسر مى برديد، آبهاى آلوده مى نوشيديد. و غذاهاى ناگوار مى خورديد، خون يكديگر را به ناحق مى ريختيد، و پيوند خويشاوندى را مى بريديد، بتها ميان شما پرستش مى شد، و مفاسد و گناهان، شما را فرا گرفته بود


*************************************



مظلوميت و تنهايى على علیه السلام

پس از وفات پيامبر (ص) و بى وفايى ياران به اطراف خود نگاه كردهياورى جز اهل بيت خود نديدم، (كه اگر يارى كنند، كشته خواهند شد و به مرگ آنان رضايت ندادم) چشم پر از خار و خاشاك را ناچار فرو بستم، و با گلويى كه استخوان شكسته در آن گير كرده بود جام تلخ حوادث را نوشيدم، و خشم خويش فرو خوردم، و بر نوشيدن جام تلخ تر از گياه حنظل، شكيبايى نمودم.


*************************************


صبر و استقامت را شعار خويش سازيد كه پيروزى مى آورد.


*************************************


ارزش جهاد در راه خدا

جهاد در راه خدا، درى از درهاى بهشت است، كه خدا آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است،جهاد، لباس تقوا، و زره محكم، و سپر مطمئن خداوند است، كسى كه جهاد را ناخوشايند دانسته و ترك كند، خدا لباس ذلت و خوارى بر او مى پوشاند، و دچار بلا و مصيبت مى شود، و كوچك و ذليل مى گردد، دل او در پرده گمراهى مانده، و حق از او روى مى گرداند، به جهت ترك جهاد، به خوارى محكوم و از عدالت محروم است.



*************************************



گزیده حکمت ها:


كسى كه صبر و شكيبائى او را نجات ندهد.بيتابى او را ازپاى درمى ‏آورد!


*************************************


همانا انسان در دنيا تخته نشان تيرهاى مرگ ،و ثروتى است دستخوش تاراج مصيبت ها:
و روزى به عمرش افزوده نمى گردد جز با كم شدن روزى ديگر!
پس ما ياران مرگيم،و جان هاى ما هدف نابودى ها ،پس چگونه به ماندن جاودانه اميدوار باشيم؟.



*************************************

اى فرزند آدم ،آنچه را كه بيش از نياز خود فراهم كنى، براى ديگران اندوخته اى .


*************************************

ومن الله توفیق

التماس دعا
:gol:

 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم



یا علی نام تو بدم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته چهلم

یک شنبه
الا و انی ...السیف افر
وحکمت 193

وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ .
دل ها را روى آوردن و پشت كردنى است ، پس دل ها را آنگاه به كار وا داريد كه خواهشى دارند و روى آوردنى ، زيرا اگر دل را به اجبار به كارى وا دارى كور مى گردد.

دوشنبه
یا اشباه...لمن لا یطاع
و حکمت194

وَ كَانَ [عليه السلام] يَقُولُ مَتَى أَشْفِى غَيْظِى إِذَا غَضِبْتُأَ حِينَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ فَيُقَالُ لِى لَوْ صَبَرْتَ أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ فَيُقَالُ لِى لَوْ عَفَوْتَ .
چون خشم گيرم ، كى آن را فرو نشانم ؟ در آن زمان كه قدرت انتقام ندارم ، كه به من بگويند: " اگر صبر كنى بهتر است " يا آنگاه كه قدرت انتقام دارم ؟ كه به من بگويند " اگر عفو كنى خوب است ".

سه شنبه
خطبه 28

امابعد...انفسکم غدا
و حکمت 195
وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ مَرَّ بِقَذَرٍ عَلَى مَزْبَلَةٍ هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ وَ رُوِيَ فِى خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ قَالَ هَذَا مَا كُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِيهِ بِالْأَمْسِ .
(در سر راه ، از كنار مزبله اى عبور مى كرد)
اين همان است كه بخيلان به آن بخل مى ورزند ! و رد روايت ديگرى نقل شد كه اين چيزى است كه ديروز بر سر آن رقابت مى كرديد!

چهارشنبه
خطبه 29

ایها الناس...غیر حق
وحکمت 196
وَ قَالَ [عليه السلام] لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ .
مالى كه نابودى آن تو را پند مى دهد ، از دست نرفته است.

پنج شنبه
خطبه 30

لو امرت...الجازع
و حکمت 197
وَ قَالَ [عليه السلام] لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ .
اين دلها همانند تن ها خسته مى شوند ، براى نشاط آن به سخنان تازة حكيمانه روى بياوريد.

جمعه جمع بندی

التماس دعا دوستان عزیز
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

خطبه 27

(وقتى خبر تهاجم سربازان معاويه به شهر انبار در سال 38 هجرى، و سستى مردم به امام ابلاغ شد فرمود)

فهرست مطالب

1- ارزش جهاد در راه خدا

(پنج شنبه گذشته نوشته شد)



یکشنبه :ادامه خطبه 27

2- دعوت به مبارزه و نكوهش از نافرمانى كوفيان

آگاه باشيد من شب و روز، پنهان و آشكار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت كردم و گفتم پيش از آن كه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد كنيد، به خدا سوگند، هر ملّتى كه درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. امّا شما سستى به خرج داديد، و خوارى و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا كه دشمن پى در پى به شما حمله كرد و سر زمين‏ هاى شما را تصرّف نمود. و اينك، فرمانده معاويه، (مرد غامدى) با لشكرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، «حسّان بن حسّان بكرى» را كشته و سربازان شما را از مواضع مرزى بيرون رانده است.
به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانه زنى مسلمان و زنى غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره ‏هاى آنها را به غارت برده، در حالى كه هيچ وسيله‏ اى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشته ‏اند. لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اين كه حتّى يك نفر آنان، زخمى بردارد، و يا قطره خونى از او ريخته شود، اگر براى اين حادثه تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است.

شگفتا شگفتا به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را مى‏ ميراند و دچار غم و اندوه مى‏ كند كه شاميان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقيد.

زشت باد روى شما و از اندوه رهايى نيابيد كه آماج تير بلا شديد. به شما حمله مى ‏كنند، شما حمله نمى‏ كنيد با شما مى ‏جنگند، شما نمى ‏جنگيد اين گونه معصيت خدا مى‏ شود و شما رضايت مى‏ دهيد
وقتى در تابستان فرمان حركت به سوى دشمن مى‏ دهم، مى‏ گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آنگاه كه در زمستان فرمان جنگ مى‏دهم، مى‏گوييد هوا خيلى سرد است بگذار سرما برود. همه اين بهانه‏ ها براى فرار از سرما و گرما بود وقتى شما از گرما و سرما فرار مى‏ كنيد، به خدا سوگند كه از شمشير بيشتر گريزانيد

************************


حکمت:193 راه به کار گرفتن قلب(اخلاقی ،علمی ،تربیتی)

و درود خدا بر او ، فرمود :

دل ها را خواسته و روى آوردن و پشت كردنى است ،

پس دل ها را آنگاه به كار وا داريد كه خواهشى دارند و روى آوردنى ،

زيرا اگر دل را به اجبار به كارى وا دارى كور مى گردد
.

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار




سلام

اعیاد شعبانیه بر همگی مبارک

التماس دعا



دوشنبه :ادامه خطبه 27


3- مظلوميّت امام عليه السّلام، و علل شكست كوفيان


اى مرد نمايان نامرد اى كودك صفتان بى خرد كه عقل‏ هاى شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمى ‏ديدم و هرگز نمى ‏شناختم شناسايى شما- سوگند به خدا- كه جز پشيمانى حاصلى نداشت، و اندوهى غم بار سر انجام آن شد.
خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پر خون، و سينه‏ ام از خشم شما مالامال است كاسه‏ هاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد، و با نافرمانى و ذلّت پذيرى، رأى و تدبير مرا تباه كرديد،
تا آنجا كه قريش در حق من گفت: «بى ترديد پسر ابى طالب مردى دلير است ولى دانش نظامى ندارد» خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يكى از آنها تجربه‏ هاى جنگى سخت و دشوار مرا دارد يا در پيكار توانست از من پيشى بگيرد هنوز بيست سال نداشتم، كه در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اكنون كه از شصت سال گذشته‏ ام.
امّا دريغ، آن كس كه فرمانش را اجرا نكنند، رأيى نخواهد داشت.





حکمت 194: ضرورت پرهیز از خشم وانتقام (اخلاقی ،اجتماعی)


و درود خدا بر او ، فرمود :

چون خشم گيرم ، كى آن را فرو نشانم ؟

در آن زمان كه قدرت انتقام ندارم ، كه به من بگويند: " اگر صبر كنى بهتر است "

يا آنگاه كه قدرت انتقام دارم ؟ كه به من بگويند " اگر عفو كنى خوب است ".

 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان خسته نباشید این حکمت خیلی زیبا بود

دل ها را روى آوردن و پشت كردنى است ، پس دل ها را آنگاه به كار وا داريد كه خواهشى دارند و روى آوردنى ، زيرا اگر دل را به اجبار به كارى وا دارى كور مى گردد.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه شنبه
خطبه 28

(اين خطبه را در يكى از روزهاى عيد فطر ايراد فرمود)
دنيا شناسى
پس از حمد و ستايش الهى، همانا دنيا روى گردانيده، و وداع خويش را اعلام داشته است، و آخرت به ما روى آورده، و پيشروان لشكرش نمايان شده. آگاه باشيد امروز، روز تمرين و آمادگى، و فردا روز مسابقه است، پاداش برندگان، بهشت، و كيفر عقب ماندگان آتش است. آيا كسى هست كه پيش از مرگ، از اشتباهات خود، توبه كند آيا كسى هست كه قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيكى انجام دهد. آگاه باشيد هم اكنون در روزگار آرزوهاييد، كه مرگ را در پى دارد، پس هر كس در ايّام آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيكو انجام دهد، بهرمند خواهد شد، و مرگ او را زيانى نمى‏ رساند، و آن كس كه در روزهاى آرزوها، پيش از فرارسيدن مرگ كوتاهى كند، زيانكار و مرگ او زيانبار است، همانگونه كه به هنگام ترس و ناراحتى براى خدا عمل مى ‏كنيد، در روزگار خوشى و كاميابى نيز عمل كنيد. آگاه باشيد هرگز چيزى مانند بهشت نديدم كه خواستاران آن در خواب غفلت باشند، و نه چيزى مانند آتش جهنّم، كه فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند آگاه باشيد آن كس را كه حق منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند، و آن كس كه هدايت راهنماى او نباشد، گمراهى او را به هلاكت خواهد افكند. آگاه باشيد به كوچ كردن فرمان يافتيد و براى جمع آورى توشه آخرت راهنمايى شديد.
همانا، وحشتناك‏ترين چيزى كه بر شما مى ‏ترسم، هواپرستى، و آرزوهاى دراز است.
پس، از اين دنيا توشه برگيريد تا فردا خود را با آن حفظ نماييد.

***
مى ‏گويم: (اگر سخنى باشد كه مردم را به سوى زهد بكشاند و به عمل آخرت وادار سازد همين سخن است، كه مى ‏تواند علاقه انسان را از آرزوها قطع كند، و نور بيدارى و تنفّر از اعمال زشت را در قلب ايجاد كند، و از شگفت آورترين جمله‏ هاى مزبور اين جمله است كه فرمود:
«الا و انّ اليوم المضمار و غدّا السّباق و السبقة الجنة و الغاية النار».
«آگاه باشيد امروز روز تمرين و آمادگى، و فردا روز مسابقه است و جايزه برندگان بهشت، و سرانجام عقب ماندگى، آتش خواهد بود». زيرا با اينكه در اين كلام الفاظ بلند و معانى گران قدر و تمثيل صحيح، و تشبيه واقعى مى‏ باشد سرّى عجيب و معنايى لطيف در آن نهفته شده است و آن جمله «و السبقة الجنة و الغاية النار» است، امام بين اين دو لفظ «السبقة» و «الغاية» بخاطر اختلاف معنا جدائى افكنده است، نگفته «السّبقة النار» چنانكه «السّبقة الجنّة» گفته است، زيرا سبقت جستن در مورد امرى دوست داشتنى است، و اين از صفات بهشت است و اين معنا در آتش «كه از آن بخدا پناه مى ‏بريم» وجود ندارد، امام جائز ندانسته كه بگويد: «السبقة النار» بلكه فرموده است:" الغاية النّار "
زيرا مفهوم غايت (پايان) مفهوم وسيعى است كه در موضوعات مسرّت بخش و غير مسرّت بخش به كار مى‏ رود و در حقيقت مرادف «مصير» و «مآل» است كه به معنى سر انجام مى ‏آيد چنانكه خداوند مى‏فرمايد: وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ «به كافران بگو بهره بگيريد كه سرانجام شما به سوى آتش است». در اين خطبه دقّت كنيد كه باطنى شگفت آور و عمقى زياد دارد و چنين است ديگر سخنان امام عليه السّلام. و در بعضى نسخه‏ هاى اين خطبه چنين آمده است
«و السّبقة الجنة»
(به ضم سين) به جائزه‏اى گفته مى ‏شود كه به پيشتازان و برندگان مسابقه داده مى‏شود خواه وجه نقد باشد يا جنس ديگرى و معنى هر دو كلمه به هم نزديك است، زيرا پاداش را برابر كار نيك مى ‏پردازند نه بد)
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهارشنبه
خطبه 29

(پس از آن كه ضحّاك بن قيس از طرف معاويه در سال 38 هجرى به كاروان حجّاج بيت اللّه، حمله كرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود)
علل شكست كوفيان
اى مردم كوفه بدن‏ هاى شما در كنار هم، امّا افكار و خواسته‏ هاى شما پراكنده است، سخنان ادّعايى شما، سنگ‏هاى سخت را مى‏ شكند، ولى رفتار سست شما دشمنان را اميدوار مى ‏سازد، در خانه‏ هايتان كه نشسته‏ ايد، ادّعاها و شعارهاى تند سر مى ‏دهيد، امّا در روز نبرد، مى‏ گوييد اى جنگ، از ما دور شو، و فرار مى ‏كنيد. آن كس كه از شما يارى خواهد، ذليل و خوار است، و قلب رها كننده شما آسايش ندارد. بهانه‏ هاى نابخردانه مى ‏آوريد، چون بدهكاران خواهان مهلت، از من مهلت مى ‏طلبيد و براى مبارزه سستى مى ‏كنيد.
بدانيد كه افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمى ‏توانند ظلم و ستم را دور كنند، و حق جز با تلاش و كوشش به دست نمى ‏آيد، شما كه از خانه خود دفاع نمى ‏كنيد چگونه از خانه ديگران دفاع مى ‏نماييد و با كدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت. به خدا سوگند فريب خورده، آن كس كه به گفتار شما مغرور شود، كسى كه به اميد شما به سوى پيروزى رود، با كندترين پيكان به ميدان آمده است، و كسى كه بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد، با تيرى شكسته، تيراندازى كرده است. به خدا سوگند صبح كردم در حالى كه گفتار شما را باور ندارم، و به يارى شما اميدوار نيستم، و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمى ‏كنم. راستى شما را چه مى ‏شود دارويتان چيست و روش درمانتان كدام است مردم شام نيز همانند شمايند آيا سزاوار است شعار دهيد و عمل نكنيد و فراموش كارى بدون پرهيزكارى داشته، به غير خدا اميدوار باشيد
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

خطبه 30 نهج البلاغه :پاسخ به شایعات دشمن

(پس از پخش شايعات دخالت امام در قتل عثمان در سال 35 هجرى اين خطبه افشاگرانه را ايراد كرد).

اگر به كشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم، و اگر از آن باز مى‏ داشتم از ياوران او به شمار مى‏ آمدم، با اين همه، كسى كه او را يارى كرد، نمى ‏تواند بگويد كه از كسانى كه دست از يارى ‏اش برداشتند بهترم، و كسانى كه دست از يارى ‏اش برداشتند نمى ‏توانند بگويند، ياورانش از ما بهترند.
من جريان عثمان را برايتان خلاصه مى ‏كنم:
عثمان استبداد و خودكامگى پيشه كرد، و شما بى ‏تابى كرديد و از حد گذرانديد، و خدا در خود كامگى و ستمكارى، و در بى تابى و تندروى، حكمى دارد كه تحقّق خواهد يافت.


*******************
حکمت 195 : پرهیز از بخل ورزی(اخلاقی)

و درود خدا بر او ، فرمود : (در سر راه ، از كنار مزبله اى عبور مى كرد)

اين همان است كه بخيلان به آن بخل مى ورزند !


و در روايت ديگرى نقل شد

كه اين چيزى است كه ديروز بر سر آن رقابت مى كرديد!


****************

حکمت 196: عبرت آموزی از اتلاف اموال(اخلاقی اقتصادی)

و درود خدا بر او ، فرمود :

مالى كه نابودى آن تو را پند مى دهد ، از دست نرفته است

*****************

حکمت 197: روش درمان روح(روانشناسی بالینی-اخلاقی علمی)

و درود خدا بر او ، فرمود :

اين دلها همانند تن ها خسته مى شوند

، براى نشاط آن به سخنان تازة حكيمانه روى بیاورد


 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بدم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته چهل و یکم

یک شنبه
خطبه 31
لاتلقین....مما بدا
و حکمت198
وَ قَالَ [عليه السلام] لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ .
و درود خدا بر او، فرمود : (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند حكومت فقط از آنِ خداست.)
سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند.


دوشنبه
خطبه 32
ایا الناس...تحل بنا
199

وَ قَالَ [عليه السلام] فِى صِفَةِ الْغَوْغَاءِ هُمُ الَّذِينَ إِذَا اجْتَمَعُوا غَلَبُوا وَ إِذَا تَفَرَّقُوا لَمْ يُعْرَفُوا وَ قِيلَ بَلْ قَالَ ع هُمُ الَّذِينَ إِذَا اجْتَمَعُوا ضَرُّوا وَ إِذَا تَفَرَّقُوا نَفَعُوا فَقِيلَ قَدْ عَرَفْنَا مَضَرَّةَ اجْتِمَاعِهِمْ فَمَا مَنْفَعَةُ افْتِرَاقِهِمْ فَقَالَ يَرْجِعُ أَصْحَابُ الْمِهَنِ إِلَى مِهْنَتِهِمْ فَيَنْتَفِعُ النَّاسُ بِهِمْ كَرُجُوعِ الْبَنَّاءِ إِلَى بِنَائِهِ وَ النَّسَّاجِ إِلَى مَنْسَجِهِ وَ الْخَبَّازِ إِلَى مَخْبَزِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : ( در تعريف جمع اوباش ، فرمود) آنان چون گرد هم آيند پيورز شوند ، و چون پراكنده شوند شناخته نگردند (34) (و گفته شد كه امام فرمود) آنان چون گرد هم آيند زيان رسانند و جون پراكنده شوند سود دهند، (از امام پرسيدند چون اوباش گرد هم آيند زيان رسانند را دانستيم ، اما چه سودى در پراكندگى آنان است ، فرمود) صاحبان كسب و كار ، و پيشه وران به كارهاى خود باز مى گردند، و مردم از تلاش آنان سود برند ، بنّا به اسختن ساختمان ، و بافنده به كارگاه بافندگى ، و نانوا به نانوايى روى مى آورد.




سه شنبه
و الناس....ولا مغدی
و حکمت200

وَ قَالَ [عليه السلام] وَ أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ فَقَالَ لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ .
و درود خدا بر او ، فرمود : (جنايتكارى را حضور امام آوردند كه جمعى اوباش هماره او بودند) مباك مباد ، چهره هاى كه جز به هنگام زشتى ها ديده نمى شوند.

چهارشنبه
وبقی رجال...بها منکم
و حکمت201

وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَانٍ مَلَكَيْنِ يَحْفَظَانِهِ فَإِذَا جَاءَ الْقَدَرُ خَلَّيَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ وَ إِنَّ الْأَجَلَ جُنَّةٌ حَصِينَةٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود : با هر انسان دو فرشته است كه او را حفظ مى كنند، و چون تقدير الهى فرا رسد، تنهايش مى گذارند كه همانا زمان عمر انسان ، سپرى گشته است.


پنج شنبه
خطبه33
ان الله ....صفاتهم
و حکمت202

وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ قَالَ لَهُ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيْرُ نُبَايِعُكَ عَلَى أَنَّا شُرَكَاؤُكَ فِى هَذَا الْأَمْرِ لَا وَ لَكِنَّكُمَا شَرِيكَانِ فِى الْقُوَّةِ وَ الِاسْتِعَانَةِ وَ عَوْنَانِ عَلَى الْعَجْزِ وَ الْأَوَدِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : (طلحه و زبير خدمت امام آمدند و گفتند با تو بيعت كرديم كه ما در حكومت شريك تو باشيم ، فرمود)
نه هرگز! بلكه شما در نيرو بخشيدن ، و يارى خواستن شركت داريد، و دو ياوريد به هنگام ناتوانى و درماندگى در سختى ها.


جمعه
ان شالله جمع بندی

یا علی
التماس دعا
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

خطبه 31 :روانشناسى طلحه و زبير

(در آغاز جنگ جمل در سال 36 هجرى، ابن عباس را براى پند دادن به سوى زبير فرستاد و فرمود)

با طلحه، ديدار مكن، زيرا در برخورد با طلحه، او را چون گاو وحشى مى‏ يابى كه شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مركب سركش مى‏ شود و مى ‏گويد، رام است. بلكه با زبير ديدار كن كه نرم‏تر است.
به او بگو، پسر دايى تو مى‏ گويد:
در حجاز مرا شناختى، و در عراق مرا نمى ‏شناسى چه شد كه از پيمان خود باز گشتى. (جمله كوتاه «فما عدا ممّا بدا» براى نخستين بار از امام على عليه السّلام شنيده شده و پيش از امام از كسى نقل نگرديد).

*****************



حکمت 198:ضرورت حکومت(اعتقادی -سیاسی)

و درود خدا بر او، فرمود : (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند حكومت فقط از آنِ خداست.)

سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند
 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز



پيامبر(ص) فرمود: "علي(ع) به سان كعبه است, نگريستن به او عبادت است و به سويش رفتن واجب"

اميرالمومنين-علي(ع) ميفرمايد:

هرگز از اين پنج خصلت خجسته روي متابيد :
1. جز به سوي خداي خويش دست نياز مگشاييد ؛

2. جز از گناه خويش از كس مترسيد ؛

3. از ناداني شرم مداريد و دانشجويي را ننگ مشماريد ؛

4. تا انجا كه بدانيد ,به ديگران بياموزيد و مار صفت بر گنجينه علم حلقه مزنيد و جويندگان را از اين گنج سرشار بي بهره مسازيد ؛

5. همواره بردبر و شكيبا باشيد و فراموش مكنيد كه مسلمان نابردبار بدان پيكر مي ماند كه بر خويشتن سر ندارد .از پيكر بي سر ,‌جنب و جوش برنخيزد و مومن بي صبر , ايمان خويش از دست بدهد و بنياد عقيده خويش در هم بشكند.

قسمتي از نهج البلاغه -ترجمه جواد فاضل
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

سلام


خطبه 32سخنرانی حضرت در مسجد کوفه در شناخت مردم وروزگاران پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم


(در سال 37 هجرى در مسجد كوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ايراد كرد)

فهرست مطالب

1- سير ارتجاعى امّت اسلامى
2- اقسام مردم (روانشناسى اجتماعى مسلمين، پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)
3- وصف پاكان در جامعه مسخ شده
4- روش برخورد با دنيا


1- سير ارتجاعى امّت اسلامى

اى مردم، در روزگارى كينه توز، و پر از ناسپاسى و كفران نعمت‏ها، صبح كرده‏ ايم، كه نيكوكار، بدكار به شمار مى ‏آيد، و ستمگر بر تجاوز و سركشى خود مى ‏افزايد. نه از آن چه مى ‏دانيم بهره مى‏ گيريم و نه از آن چه نمى ‏دانيم، مى ‏پرسيم، و نه از حادثه مهمّى تا بر ما فرود نيايد، مى ‏ترسيم

*****************


حکمت 199 : نکوهش اوباش (انسان های شرور)(اخلاقی –اجتماعی)


و درود خدا بر او ، فرمود : ( در تعريف جمع اوباش ، فرمود)

آنان چون گرد هم آيند پيروز شوند ، و چون پراكنده شوند شناخته نگردند

(و گفته شد كه امام فرمود)

آنان چون گرد هم آيند زيان رسانند و چون پراكنده شوند سود دهند،


(از امام پرسيدند چون اوباش گرد هم آيند زيان رسانند را دانستيم ، اما چه سودى در پراكندگى آنان است ، فرمود)

صاحبان كسب و كار ، و پيشه وران به كارهاى خود باز مى گردند، و مردم از تلاش آنان سود برند ،

بنّا به ساختن ساختمان ، و بافنده به كارگاه بافندگى ، و نانوا به نانوايى روى مى آورد.



ومن الله توفیق
التماس دعا



 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
با سلام و تشکر از همه دوستانی که این تاپیک رو فعال نگه میدارن!اجر همتون با امیرالمومنین!

خطبه32:
2- اقسام مردم (روانشناسى اجتماعى مسلمين، پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)
در اين روزگاران، مردم چهار گروه‏اند:
- گروهى اگر دست
به فساد نمى‏زنند، براى اين است كه، روحشان ناتوان، و شمشيرشان كند، و امكانات مالى، در اختيار ندارند.
- گروه ديگر، آنان كه شمشير كشيده، و شرّ و فسادشان را آشكار كرده‏اند، لشكرهاى پياده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده كشتار ديگرانند. دين را براى به دست آوردن مال دنيا تباه كردند كه يا رييس و فرمانده گروهى شوند، يا به منبرى فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتى، كه دنيا را بهاى جان خود بدانى، و با آنچه كه در نزد خداست معاوضه نمايى.
- گروهى ديگر، با اعمال آخرت، دنيا را مى‏طلبند، و با اعمال دنيا در پى كسب مقام‏هاى معنوى آخرت نيستند، خود را كوچك و متواضع جلوه مى‏دهند. گام‏ها را رياكارانه و كوتاه بر مى‏دارند، دامن خود را جمع كرده، خود را همانند مؤمنان واقعى مى‏آرايند، و پوشش الهى را وسيله نفاق و دو رويى و دنيا طلبى خود قرار مى‏دهند.
- و برخى ديگر، با پستى و ذلّت و فقدان امكانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده‏اند، كه خود را به زيور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشيده‏اند. اينان هرگز، در هيچ زمانى از شب و روز، از زاهدان راستين نبوده‏اند.

 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
3- وصف پاكان در جامعه مسخ شده
در اين ميان گروه اندكى باقى مانده‏اند كه ياد قيامت، چشم‏هايشان را بر همه چيز فرو بسته، و ترس رستاخيز، اشك‏هايشان را جارى ساخته است، برخى از آنها از جامعه رانده شده، و تنها زندگى مى‏كنند، و برخى ديگر ترسان و سركوب شده يا لب فرو بسته و سكوت اختيار كرده‏اند، بعضى مخلصانه همچنان مردم را به سوى خدا دعوت مى‏كنند، و بعضى ديگر گريان و دردناكند كه تقيّه و خويشتن دارى، آنان را از چشم مردم انداخته است، و ناتوانى وجودشان را فرا گرفته گويا در درياى نمك فرو رفته‏اند، دهن‏هايشان بسته، و قلب‏هايشان مجروح است، آنقدر نصيحت كردند كه خسته شدند، از بس سركوب شدند، ناتوانند و چندان كه كشته دادند، انگشت شمارند.
4- روش برخورد با دنيا
اى مردم بايد دنياى حرام در چشمانتان از پر كاه خشكيده، و تفاله‏هاى قيچى شده دام داران، بى‏ارزش‏تر باشد، از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آن كه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنياى فاسد نكوهش شده را رها كنيد، زيرا مشتاقان شيفته‏تر از شما را رها كرد.

 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

خطبه 33 :فرمایشات امام علیه السلام به هنگام عزیمت جهت جنگ با ناکثین

فهرست مطالب
1- آثار بعثت پيامبر اسلام
2- ويژگى ‏هاى نظامى و اخلاقى امام على عليه السّلام
3- شكوه از فتنه گرى قريش


(در سال 36 هجرى به هنگام عزيمت به شهر بصره، جهت جنگ با ناكثين در سرزمين ذى قار، فرمود) «ابن عباس مى ‏گويد در سرزمين «ذى قار» ، خدمت امام رفتم كه داشت كفش خود را پينه مى ‏زد، تا مرا ديد، فرمود: قيمت اين كفش چقدر است گفتم بهايى ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همين كفش بى ارزش نزد من از حكومت بر شما محبوب‏تر است مگر اينكه حقّى را با آن به پا دارم، يا باطلى را دفع نمايم. آنگاه از خيمه بيرون آمد و براى مردم چنين خطبه خواند»


1- آثار بعثت پيامبر اسلام

همانا خداوند هنگامى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مبعوث فرمود كه هيچ كس از عرب، كتاب آسمانى نداشت، و ادّعاى پيامبرى نمى‏ كرد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم جاهلى را تا به جايگاه كرامت انسانى پيش برد و به رستگارى رساند، كه سر نيزه‏ هايشان كندى نپذيرفت و پيروز شدند و جامعه آنان استحكام گرفت.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم


حکمت 200: نکوهش انسانهای شرور (اخلاقی - اجتماعی)

و درود خدا بر او ، فرمود : (جنايتكارى را حضور امام آوردند كه جمعى اوباش همراه او بودند)

مبارك مباد ، چهره هايى كه جز دركنار زشتکار ديده نمى شوند.




********************************




حکمت 201:امدادهای الهی وحفظ انسان(اعتقادی ،معنوی)

و درود خدا بر او ، فرمود :

با هر انسان دو فرشته است كه او را حفظ مى كنند،

و چون تقدير الهى فرا رسد، بین او و قدر را خالی می گذارند(خود را کنار می کشند)

و مدت زندگانی برای انسان چون سپری وی را نگهبان است




********* ***********************


حکمت 202:واقع نگری در مسایل سیاسی

و درود خدا بر او ، فرمود : (طلحه و زبير خدمت امام آمدند و گفتند با تو بيعت كرديم كه ما در حكومت شريك تو باشيم ، فرمود)

نه هرگز! بلكه شما در نيرو بخشيدن ، و يارى خواستن شركت داريد،

و دو ياوريد به هنگام ناتوانى و درماندگى در سختى ها.





ومن الله توفیق
التماس دعا
 
بالا