***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهارشنبه
(از خطبه ‏هاى امام كه در شهر كوفه ايراد فرمود).
ضرورت آمادگى براى جهاد
سوگند به جان خودم، در مبارزه با مخالفان حق، و آنان كه در گمراهى و فساد غوطه‏ ورند، يك لحظه مدارا و سستى نمى ‏كنم.
پس اى بندگان خدا از خدا بترسيد و از خدا، به سوى خدا فرار كنيد، و از راهى كه براى شما گشوده برويد، و وظايف و مقرّراتى كه براى شما تعيين كرده به پا داريد
اگر چنين باشيد، على عليه السّلام ضامن پيروزى شما در آينده مى ‏باشد، گرچه هم اكنون به دست نياوريد.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنج شنبه خطبه 25
(اين خطبه را در سال 40 هجرى زمانى ايراد فرمود كه گزارش ‏هاى پياپى از شكست ياران امام عليه السّلام به كوفه مى‏رسيد و عبيد اللّه بن عباس و سعيد بن نمران، فرمانداران امام در يمن از بسر بن ابى ارطاة، شكست خورده به كوفه برگشتند. امام براى سرزنش ياران جهت كندى و ركود در جهاد، و مخالفت از دستورهاى رهبرى، خطبه را ايراد فرمود كه آخرين سخنرانى امام است)
علل شكست ملّت‏ها (علل شكست كوفيان، و پيروزى شاميان)
اكنون جز شهر كوفه در دست من باقى نمانده است، كه آن را بگشايم يا ببندم اى كوفه اگر فقط تو براى من باشى، آنهم برابر اين همه مصيبت‏ ها و طوفان‏ها چهره‏ ات زشت باد. آنگاه به گفته شاعر مثال آورد: (به جان پدرت سوگند اى عمرو كه سهم اندكى از ظرف و پيمانه داشتم). سپس ادامه داد: به من خبر رسيده كه بسر بن ارطاة بر يمن تسلّط يافته،سوگند به خدا مى ‏دانستم كه مردم‏ شام به زودى بر شما غلبه خواهند كرد. زيرا آنها در يارى كردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرّقيد شما امام خود را در حق نافرمانى كرده و آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند. آنها نسبت به رهبر خود امانت دار و شما خيانتكاريد، آنها در شهرهاى خود به اصلاح و آبادانى مشغولند و شما به فساد و خرابى، (آنقدر فرومايه‏ايد) اگر من كاسه چوبى آب را به يكى از شماها امانت دهم مى ‏ترسم كه بند آن را بدزديد.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم


على انیس عاشقان، على پناه بى كسان **** على امیرمؤمنان، كه مدح او خدا كند

على است فرد و بى نظیر، على مجیر و دستگیر **** كه نام دلگشاى او، گره ز كار وا كند


برنامه هفته 38





یک شنبه: نامه هفدهم

واما طلبک........... علی الآخره

وحکمت184


وَ قَالَ عليه السلام :
مَا شَكَكْتُ فِى الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ .

و درود خدا بر او، فرمود : از روزى كه حق براى من نمايان شد، هرگز دچار ترديد نشدم!.






دوشنبه:ادامه نامه هفدهم

واما قولک............وعلی نفسک سبیلا


وحکمت 185


وَ قَالَ عليه السلام
: مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِّبْتُوَ لَا ضَلَلْتُ وَ لَا ضُلَّ بِى .

و درود خدا بر او، فرمود :
هرگز دروغ نگفتم و به من دروغ نگفتند ،و هرگز گمراه نشدم ، به كسى به وسيله من گمراه نشده است
.



سه شنبه: نامه هجدهم

واعلم ان...........رایی فیک.


وحکمت186


وَ قَالَ عليه السلام : لِلظَّالِمِ الْبَادِى غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ
.

و درود خدا بر او، فرمود : آغاز كنندة ستم ، در قيامت ، انگشت به دندان مى گزد.




چهارشنبه:نامه نوزدهم

اما بعد............ والابعاد والاقصاء


وحکمت187



وَ قَالَ عليه السلام : الرَّحِيلُ وَشِيكٌ .

و درود خدا بر او، فرمود : كوچ كردن نزديك است!




پنج شنبه: نامه بیستم

وانی اقسم......... ....ضئیل الامر


حکمت188


وَ قَالَ عليه السلام
: مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ .

و درود خدا بر او ، فرمود : هر كس كه با حق در آويزد نابود مى گردد.



جمعه جمع بندی





:gol::gol:التماس دعا :gol::gol:
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک شنبــــه


1-افشاى چهره بنى اميه و فضائل اهل بیت(ع) :


معاويه! اينكه خواستى شام را به تو واگذارم، همانا من چيزى را كه ديروز از تو باز داشتم، امروز به تو نخواهم بخشيد، و اما سخن تو كه جنگ، عرب را جز اندكى، بكام خويش فرو برده است، آگاه باش، آن كس كه بر حق بود، جايگاهش بهشت، و آنكه بر راه باطل بود در آتش است. اما اينكه ادعاى تساوى در جنگ و نفرات جهادگر كرده اى، بدان، كه رشد تو در شك به درجه كمال من در يقين نرسيده است، و اهل شام بر دنيا حريص تر از اهل عراق به آخرت نيستند.




 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوشنبه
فضائل عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

و اينكه ادّعا كردى ما همه فرزندان «عبد مناف» هستيم، آرى چنين است، امّا جدّ شما «اميّه» چونان جدّ ما «هاشم»، و «حرب» همانند «عبد المطلّب»، و «ابو سفيان» مانند «ابو طالب» نخواهند بود، هرگز ارزش مهاجران چون اسيران آزاد شده نيست، و حلال زاده همانند حرام زاده نمى‏باشد، و آن كه بر حق است با آن كه بر باطل است را نمى‏ توان مقايسه كرد، و مؤمن چون مفسد نخواهد بود، و چه زشتند آنان كه پدران گذشته خود را در ورود به آتش پيروى كنند. از همه كه بگذريم، فضيلت نبوّت در اختيار ماست كه با آن عزيزان را ذليل، و خوار شدگان را بزرگ كرديم، و آنگاه كه خداوند امّت عرب را فوج فوج به دين اسلام در آورد، و اين امّت برابر دين اسلام يا از روى اختيار يا اجبار تسليم شد، شما خاندان ابو سفيان، يا براى دنيا و يا از روى ترس در دين اسلام وارد شديد، و اين هنگامى بود كه نخستين اسلام آورندگان بر همه پيشى گرفتند، و مهاجران نخستين ارزش خود را باز يافتند، پس اى معاويه شيطان را از خويش بهره‏ مند، و او را بر جان خويش راه مده.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام


یکشنبه :حکمت 184 نهج البلاغه- ويژگى هاى اعتقادى امام [عليه السلام] (اخلاقى)


و درود خدا بر او ، فرمود :

از روزى كه حق براى من نمايان شد، هرگز دچار ترديد نشدم!



دوشنبه :حکمت 185 نهج البلاغه- ويژگى هاى اعتقادى امام على [عليه السلام] (اخلاقى)


و درود خدا بر او ، فرمود :

هرگز دروغ نگفتم و به من دروغ نگفتند ،

و هرگز گمراه نشدم ، به كسى به وسيله من گمراه نشده است.(1)



(1)



اين جمله در چند مورد از امام(ع)صادر شده است:

1-در جنگ جمل بر اساس نقل ابو مخنف و اين هنگامى بود كه شخصى ازآن حضرت پرسيد: اى امير مؤمنان فتنه‏اى بزرگتر از اين ديده‏ اى؟كه ياران ديروز درسرزمين بدر بر روى هم شمشير بكشند؟امام در پاسخش فرمود:واى‏«بر تو!مبارزه ‏اى‏كه من امير و رهبر آن باشم فتنه است‏»؟و سپس در ضمن جملاتى سخن مورد بحث رافرمود.

2-در جنك صفين بر اساس نقل نصر بن مزاحم در كتاب صفين در آنجاامام خطبه‏ اى خواند.يارانش عرض كردند فرمان جنك را هر ساعت ميخواهى ‏صادر نما كه ما تو را با هيچ چيز معاوضه نمى ‏كنيم‏«نموت معك و نحيا معك‏»:
با تو مى‏ ميريم و با تو زنده مى ‏مانيم.

على عليه السلام در پاسخشان فرمود:
من در پيش روى پيامبر شمشير مى ‏زدم،نگاه به من كرد و فرمود:
«لا سيف الا ذوالفقار و لا فتى الا على‏»و فرمود:
«انت منى بمنزلة هارون من موسى غير انه لا نبى بعدى و موتك وحياتك يا على معى‏»:
تو نسبت‏ بمن همچون هارون نسبت‏ به موسى،هستى،جز اينكه پس ازمن پيامبرى نيست تو در مرگ و حيات با من و در طريق من هستى.
آنگاه جمله بالارا فرمود.

3-و نيز در جريان نهروان هم قبل از شروع جنگ كه خبر داد آنها از پل نگذشته ‏اند،و هم بعد از جريان جنگ كه دستور داد برويد و جسد مخدج(ذو الثديه)را پيدا كنيدو پس از جستجوى فراوان عرض كردند نيست.سخن مورد بحث را فرمود،كه ‏ناگاه شخصى رسيد و عرض كرد او را پيدا كرديم،امام به سجده افتاد.
ابن سخن را مبرد در كتاب الكامل جلد 2 ص 120 و 140،و طبرى درتاريخ خود در حوادث سال‏37،مسعودى در مروج الذهب ج 2 ص‏443 و ابن ‏اثير در الكامل ج‏3 ص 174 در حوادث سال‏37 نقل كرده ‏اند.


شرح آیت الله مکارم شیرازی




 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه شنبه
نامه 18

(نامه به فرماندار بصره عبد اللّه بن عباس در سال 36 هجرى پس از جنگ جمل)
روش برخورد با مردم
بدان، كه بصره امروز جايگاه شيطان، و كشتزار فتنه ‏هاست. با مردم آن به نيكى رفتار كن، و گره وحشت را از دل‏هاى آنان بگشاى. بد رفتارى تو را با قبيله «بنى تميم» و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا «بنى تميم» مردانى نيرومندند كه هر گاه دلاورى از آنها غروب كرد، سلحشور ديگرى جاى آن درخشيد، و در نبرد، در جاهليّت و اسلام، كسى از آنها پيشى نگرفت، و همانا آنها با ما پيوند خويشاوندى، و قرابت و نزديكى دارند، كه صله رحم و پيوند با آنان پاداش، و گسستن پيوند با آنان كيفر الهى دارد، پس مدارا كن اى ابو العباس اميد است آنچه از دست و زبان تو از خوب و يا بد، جارى مى ‏شود، خدا تو را بيامرزد، چرا كه من و تو در اينگونه از رفتارها شريكيم. سعى كن تا خوش بينى من نسبت به شما استوار باشد، و نظرم دگرگون نشود، با درود.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام
چهارشنبه

نامه 19 نهج البلاغه - هشدار از بد رفتارى با مردم

(نامه به يكى از فرمانداران به نام عمر بن ابى سلمه ارحبى كه در فارس ايران حكومت مى ‏كرد)

پس از نام خدا و درود.
همانا دهقانان مركز فرمانداريت، از خشونت و قساوت و تحقير كردن مردم و سنگدلى تو شكايت كردند. من در باره آنها انديشيدم،
نه آنان را شايسته نزديك شدن يافتم، زيرا كه مشركند، و نه سزاوار قساوت و سنگدلى و بد رفتارى هستند، زيرا كه با ما هم پيمانند، پس در رفتار با آنان، نرمى و درشتى را به هم آميز، رفتارى توأم با شدّت و نرمش داشته باش، اعتدال و ميانه روى را در نزديك كردن يا دور كردن، رعايت كن.








پنج شنبه


نامه 20 نهج البلاغه - هشدار از خيانت به بيت المال

(نامه به زياد بن ابيه، جانشين فرماندار بصره. ابن عباس از طرف امام فرماندار بصره بود و بر حكومت اهواز و فارس و كرمان و ديگر نواحى ايران نظارت داشت)

همانا من، براستى به خدا سوگند مى‏ خورم، اگر به من گزارش كنند كه در اموال عمومى خيانت كردى،
كم يا زياد، چنان بر تو سخت گيرم كه كم بهره شده، و در هزينه عيال، در مانده و خوار و سرگردان شوى با درود.

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

سه شنبه :حکمت 186 نهج البلاغه- آينده سخت ستمكاران (اخلاقى، سياسى)



و درود خدا بر او، فرمود :

آغاز كنندة ستم ، در قيامت ، انگشت به دندان مى گزد.

********
چهارشنبه :حکمت 187 نهج البلاغه- ضرورت ياد قيامت (اخلاقى)


و درود خدا بر او، فرمود :

كوچ كردن نزديك است!

******



پنج شنبه :حکمت 188 نهج البلاغه- ضرورت حق گرايى (اخلاقى، اعتقادى)

و درود خدا بر او ، فرمود :

هر كس كه با حق در آويزد نابود مى گردد.

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم


سلام به تمامی بزرگواران همراه
خدا قوت بعد از 38 هفته مطالعه بدون وقفه کلام مولا علیه السلام
اجر همگی با خود آقا انشالله
:gol:

برای هفته جدید برنامه جدید نخواهیم داشت

جمع بندی های هفته های 22 تا 27 که دوستان عزیز آماده کردند در طول ایام هفته ارسال میشه

و سعی بر این هست که به مدد لطف خداوند متعال، تمام جمع بندیهای عقب افتاده انجام بشه

برای جمع بندیهای هفته های باقیمانده هر کدووم از دوستان همراه، مایل به همکاری هستند لطفا اعلام کنند
.:gol:


(در مورد جمع بندی خودم بگم
اصلا قابل قیاس با نوشته های جناب مهندس
Ehsan_M نیست
امیدوارم دوستان به بزرگواری خودشون ببخشند
:redface:)

در پناه مولا
التماس دعا
:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی هفته بیست ودوم

جمع بندی هفته بیست ودوم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

میلاد آقا امام محمد باقر علیه السلام وحلول ماه آقا امیر مومنان علیه السلام رو به همه دوستان تبریک میگم
:gol:((جمع بندی هفته بیست و دوم))

خطبه 88 خطبه 89 خطبه 150 حکمت 114 و115و 116و117و119



###############################



عوامل هلاکت انسان ها

گروههای پراکنده در دینداری واتکا به عقل ودرایت خود


چرا در شگفت نباشم از خطاى گروه‏ هاى پراكنده با دلايل مختلف كه هر يك در مذهب خود دارند نه گام بر جاى گام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏ نهند، و نه از رفتار جانشين او پيروى مى‏ كنند، نه به غيب ايمان مى‏ آورند و نه خود را از عيب بر كنار مى‏ دارند، به شبهات عمل مى ‏كنند و در گرداب شهوات غوطه‏ ورند، نيكى در نظرشان همان است كه مى ‏پندارند، و زشتى‏ ها همان است كه آنها منكرند. در حل مشكلات به خود پناه مى‏ برند، و در مبهمات تنها به رأى خود تكيه مى ‏كنند، گويا هر كدام، امام و راهبر خويش مى ‏باشند كه به دستگيره‏ هاى مطمئن و اسباب محكمى كه خود باور دارند چنگ مى ‏زنند.

####################################


وصف روزگار بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم


*از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت‏ها گذشته بود

* وجود فتنه و فساد در جهان

*رواج اعمال زشت

*برافروخته بودن آتش جنگ

* گمراهی انسانها

############################################



سرنوشت امّت اسلامى پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم


(افسوس) كه گروهى به گذشته جاهلى خود باز گشتند، و با پيمودن راه‏هاى
گوناگون به گمراهى رسيدند، و به دوستان منحرف خود پيوستند و از دوستى بامؤمنان بريدند كه به آن امر شده بودند، و بنيان اسلامى را تغيير داده درجاى ديگرى بنا نهادند، آنان كانون هر خطا و گناه، و پناهگاه هر فتنه جوشدند.

كه سرانجام در سرگردانى فرو رفته، و در غفلت و مستى به روش و آيين فرعونيان
در آمدند، يا از همه بريده و دل به دنيا بستند، و يا پيوند خود را با دين گسستند.



#################################



بشارت در موردظهور حضرت مهدى (عج) و ره آورد حکومت حضرت مهدی


و چه نزديك است امروز ما به فردايى كه سپيده آن آشكار شد.

اى مردم اينك ما در آستانه تحقّق وعده‏ هاى داده شده، ونزديكى طلوع آن چيزهايى كه بر شما پوشيده و ابهام آميز است، قرار داريم.


بدانيد آن كس از ما (حضرت مهدى «عج») كه فتنه‏ هاى
آينده را دريابد، باچراغى روشنگر در آن گام مى ‏نهد، و بر همان سيره وروش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امامان عليهم السّلام رفتار مى‏ كند تا گره‏ ها رابگشايد، بردگان و ملّت‏ هاى اسير را آزاد سازد،جمعيّت ‏هاى گمراه و ستمگررا پراكنده و حق جويان پراكنده را جمع آورى مى ‏كند.

######################################

گزیده های حکمت ها


چه بسا كسى كه با نعمت هايى كه به او رسيده ، به دام افتد ،و با پرده پوشى بر گناه ، فريب خورد ،و با ستايش شدن ، آزمايش گردد ؛و خدا هيچ كس را به چيزى همانند مهلت دادن ، نيامرزد.

#####


از دست دادن فرصت ها ، اندوهبار است.

#####


فرمود : چگونه خواهد بود حال كسى كه در بقاى خود ناپايدار و در سلامتى بيمار است ،و در آنجا كه آسايش دارد مرگ او فرا مى رسد




این مطلب بحث های زیاری داشت

چندمورد از نظرات دوستان:



ما برای تلاش کردن اومدیم, نه برای رسیدن. اینجوری در عین حال که تلاش کردن رو وظیفه اصلی خودمون میدونیم, نرسیدن به یک هدف هم باعث پریشان خاطریمون نمیشه. هرچقدر هم شرایط سخت باشه وضعیت روحی و احساس ما ثابت و پایداره و زمین و زمان رو مقصر نمیدونیم




مومنين دو دسته اند: يه عده از قدر بهره مي برند و با فكر و تدبير خود كار مي كنند (يعني ميگن من انجام دادم، من فهميدم و ...) عده اي ديگه هم به قضا تن داده اند و خودشونو محكوم خدا ميدونند (يعني ميگن اگه خدا بخواد به دست من انجام ميشه و يا فهميده ميشه و...)
اگرچه بالاخره قدر مغلوب قضا ميشه و سرانجام همه به قضا تن ميدن ولي بعضي از مومنين زودتر به قضا تن ميدن و راحت ميشن. اهل قرب هم همينطورن،‌اونا به قضاي الهي تن دادن و به چيزي احتياج ندارن






هدف زندگی ما باید همون هدف خداوند از آفرینش ما باشه!یعنی رسیدن به او و چیزی جز رضایت و خرسندی خدا واسمون مهم نباشه!این دنیا یه سفر کوتاهه که توش یه فرصت هایی واسمون به وجود اومده!و ما باید از همه فرصت برای رسیدن به هدف اصلی استفاده کنیم و یادمون نره که مسافریم

###################################


جملات منتخب دوستان

نداشتیم

##########################

التماس دعا
:gol:
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمع بندی هفته ی بیست و سوم

جمع بندی هفته ی بیست و سوم

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ....با تشکر خیلی ویژه آگاهدخت عزیز به خاطر جمع بندی مطالب گذشته....

نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا كند **** قسم به ذات كبریا، ز یُمن مرتضى كند

خطبه های: 110،111 و حکمت های : 120-121-122-123-124-125


***************************************************************************************

ره آورد برخى از مبانى اعتقادى:

همانا
بهترين چيزى كه انسان‏ها مى ‏توانند با آن به خداى سبحان نزديك شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جهاد در راه خداست،
كه
جهاد قلّه بلند اسلام، و يكتا دانستن خدا بر اساس فطرت انسانى است.
بر پاداشتن نماز آيين ملّت اسلام، و پرداختن زكات تكليف واجب الهى،
و روزه ماه رمضان، سپرى برابر عذاب الهى است، و حج و عمره، نابود كننده فقر و شستشو دهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزونى مال و طول عمر، و صدقه ‏هاى پنهانى نابود كننده گناهان است، و صدقه آشكارا، مرگ هاى ناگهانى و زشت را باز مى‏ دارد، و نيكوكارى، از ذلّت و خوارى نگه مى ‏دارد.
به ياد خدا باشيد كه نيكوترين ذكر است،
و آنچه پرهيزكاران را وعده دادند آرزو كنيد كه وعده خدا راست‏ترين وعده‏ هاست،
از راه و رسم پيامبرتان پيروى كنيد كه بهترين راهنماى هدايت است،
رفتارتان را با روش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تطبيق دهيد كه هدايت كننده ‏ترين روش‏هاست.


ارزش قرآن

و
قرآن را بياموزيد، كه بهترين گفتار است، و آن را نيك بفهميد كه بهار دل‏هاست.
از نور آن شفا و بهبودى خواهيد كه شفاى سينه‏ هاى بيمار است،
و قرآن را نيكو تلاوت كنيد كه سود بخش‏ترين داستان‏هاست، زيرا عالِمى كه به غير علم خود عمل كند، چونان جاهل سرگردانى است كه از بيمارى نادانى شفا نخواهد گرفت، بلكه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا سزاوارتر به نكوهش است.


هشدار از دنيا پرستى

پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را از دنياى حرام مى ‏ترسانم،
زيرا در كام شيرين، و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است، در شهوات و خواهش ‏هاى نفسانى پوشيده شده، و با نعمت‏هاى زود گذر دوستى مى ‏ورزد، با متاع اندك زيبا جلوه مى ‏كند، و در لباس آرزوها خود را نشان مى‏ دهد، و با زينت غرور خود را مى ‏آرايد، شادى آن دوام ندارد، و كسى از اندوه آن ايمن نيست.


نکوهش دنیا

در شدت فریبنده و زیانبار، و در تغییر و زوال‌پذیری است،
فنا شونده و نابود شدنی است، شکم‌باره‌ای هلاک کننده است، آنگاه که آرزوی دنیاپرستان و مردمان دلبسته به آن، درباره‌ی آن به بی‌نهایت رسد ، بیش از آنچه خداوند در در قرآن فرموده نخواهد بود: " حیات دنیا مانند آبی است که از آسمان نازل کردیم، پس روییدنی زمین را با آن درآمیخت، سپس آن روییدنی خشک و خرد شده و بادها آن را پراکنده می‌سازد، و خداوند بر همه چیز تواناست".
احدی از دنیا شادمان نشد مگر اینکه گریه و اندوه را به دنبالش فرستاد، و به کسی روی خوش نشان نداد مگر اینکه با سختی و ناراحتی به او پشت کرد، و باران راحتی بر کسی نبارید مگر اینکه با رگباری از بلا به او هجوم آورد.
شایسته است که چون در روز روشن یار کسی شود، به وقت شب به صورت ناشناس به او رخ نماید. اگر جانبی از ان شیرین باشد جانب دیگرش تلخ و وباخیز است. کسی ازخوشی‌اش برخوردار نشود مگر اینکه از بلاهایش رنج و سختی ببیند، و شبی در امن و راحت در آن به سر نبرد مگر اینکه صبح بر بال ترس و خوف آن بنشیند.
هم خود بسیار فریبنده است و هم آنچه در آن است، نابود شدنی است و هر که روی آن است رو به فناست ...





روش برخورد با دنيا

در زاد و توشه آن جز تقوا خيرى نيست. كسى كه به قدر كفايت از آن بردارد در آرامش به سر مى‏ برد، و آن كس كه در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم كرده، و به زودى از دست مى‏ رود.
بسا افرادى كه به دنيا اعتماد كردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمينانى كه به خاك و خونش كشيد.
چه انسان‏هاى با عظمتى را كه خوار و كوچك ساخت، و بسا فخر فروشانى را كه به خاك ذلّت افكند.
حكومت دنيا نا پايدار، عيش و زندگانى آن تيره و تار، گواراى آن شور، و شيرينى آن تلخ، غذاى آن زهر، و اسباب و وسائل آن پوسيده است،
زنده آن در معرض مردن، و تندرست آن گرفتار بيمارى است، حكومت آن بر باد رفته، و عزيزان آن شكست خورده، متاع
آن نكبت آلود و پناه آورنده آن و غارت زده خواهد بود.




عبرت از گذشتگان


آيا شما در جاى گذشتگان خود به سر نمى‏ بريد كه عمرشان از شما طولانى‏ تر و آثارشان با دوام‏تر و آرزويشان درازتر و افرادشان بيشتر و لشكريانشان انبوه‏ تر بودند دنيا را چگونه پرستيدند و آن را چگونه بر خود گزيدند و سپس از آن رخت بر بستند و رفتند:

بى توشه‏ اى كه آنان را براى رسيدن به منزلگاه كفايت كند و بى مركبى كه آنان را به منزلشان رساند.
آيا شنيده‏ ايد كه دنيا خود را فداى آنان كرده باشد يا به گونه ‏اى يارى شان داده يا با آنان به نيكى به سر برده باشد نه هرگز بلكه سختى و مشكلات دنيا چنان به آنها رسيد كه پوست و گوشتشان را دريد،
با سختى ‏ها آنان را سست و با مصيبت‏ ها ذليل و خوارشان كرد و بينى آنان را به خاك ماليد و لگد مال كرد و گردش روزگار را بر ضد آنها برانگيخت.
شما ديديد كه دنيا آن كس را كه برابر آن فروتنى كرد، و آن را برگزيد، و بر همه چيز مقدّم داشت، كه گويا جاودانه مى‏ ماند، نشناخت و روى خوش نشان نداد تا آن كه از دنيا رفت آيا جز گرسنگى توشه‏ اى به آنها سپرد آيا جز در سختى فرودشان نياورد و آيا روشنى دنيا جز تاريكى و سرانجامش جز پشيمانى بود .



***************************************************************************************
گزیده ی حکمت ها:


از امام(ع)درباره قريش سؤال شد فرمود:

«اما طائفه بنى ‏مخزوم‏»گل قبيله قريشند،دوست داريم كه با مردانشان هم سخن شويم،و بازنانشان ازدواج كنيم،و اما«طائفه بنى عبد شمس‏»از همه بد انديش‏ تر وبخيل ‏ترند.

و اما ما«طائفه بنى هاشم‏»از همه آنها نسبت ‏به آنچه در دست داريم بخشنده ‏تريم،و بهنگام بذل جان از همه سخاوتمند تريم،آنها پر جمعيت ‏تر و مكارتر و زشت ‏ترند،و ما فصيح تر و دلسوزتر و زيباتريم.



چقدر فاصلة بين دو عمل دور است :عملى كه لذتش مى رود و كيفر آن مى ماند.، و عملى كه رنج آن مى گذرد و پاداش آن ماندگار است!



گويى مرگ بر غير ما نوشته شده ،و حق بر غير ما واجب گرديد ،و گويا اين مردگان مسافرانى هستند كه به زودى باز مى گردند ،در حالى كه بدن هايشان را به گورها مى سپاريم ، و ميراثشان را مى خوريم .گويا ما پس از مرگ آنان جاودانه ايم !!!آيا چنين است ، كه اندرز هر پند دهنده اى از زن و مرد را فراموش مى كنيم و در حالى كه نشانة تيرهاى بلا و آفات قرار گرفته ايم ؟



خوشا به حال آن كس كه خود را كوچك مى شمارد ،و كسب و كار او پاكيزه است ،و جانش پاك ،و اخلاقش نيكوست ،مازاد بر مصرف زندگى را در راه خدا بخشش مى كند ،وزبان را از زياده گويى باز مى دارد و آزار او به مردم نمى رسد و سنّت پيامبر (ص) او را كفايت كرده ، بدعتى در دين خدا نمى گذارد.



غيرت زن ، كفر آور ، و غيرت مرد نشانة ايمان اوست .



اسلام را چنان مى شناسانم كه پيش از من كسى آنگونه معرفى نكرده باشد .اسلام همان تسليم در برابر خدا و تسليم همان يقين داشتن و يقين اعتقاد راستى ، و باور راستين همان اقرار درست و اقرار درست انجام مسئوليت ها ، و انجام مسؤوليت ها همان عمل كردن به احكام دين است .



***************************************************************************************
جملات منتخب:


dordoone


1.بهترين چيزى كه انسان‏ها مى ‏توانند با آن به خداى سبحان نزديك شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جهاد در راه خداست

2.به ياد خدا باشيد كه نيكوترين ذكر است،

3. عالِمى كه به غير علم خود عمل كند، چونان جاهل سرگردانى است

4.آنچه در دنياست نيز فريبندگى دارد، فانى و زودگذر است، و هر كس در آن زندگى مى ‏كند فنا مى‏ پذيرد

5.كسى كه به قدر كفايت از دنیا بردارد در آرامش به سر مى‏ برد، و آن كس كه در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم كرده، و به زودى از دست مى‏ رود.


آگاهدخت :

خوشا به حال آن كس كه خود را كوچك مى شمارد ،

و كسب و كار او پاكيزه است ،

و جانش پاك ،و اخلاقش نيكوست ،

مازاد بر مصرف زندگى را در راه خدا بخشش مى كند ،

وزبان را از زياده گويى باز مى دارد

و آزار او به مردم نمى رسد

و
سنّت پيامبر (ص) او را كفايت كرده ،بدعتى در دين خدا نمى گذارد.


zeinab70

1)از راه و رسم پيامبرتان پيروى كنيد كه بهترين راهنماى هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تطبيق دهيد كه هدايت كننده‏ترين روش‏هاست.
2)و قرآن را بياموزيد، كه بهترين گفتار است، و آن را نيك بفهميد كه بهار دل‏هاست.
3)در زاد و توشه آن جز تقوا خيرى نيست. كسى كه به قدر كفايت از آن بردارد در آرامش به سر مى‏برد، و آن كس كه در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم كرده، و به زودى از دست مى‏رود.

***********************************************************

التماس دعا:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:

















 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم
((جمع بندی هفته بیست و پنجم))


سلام

حلول ماه رجب،‌ماه خوب خداي خوبمون رو به همه دوستان تبريك ميگم
:gol:

خطبه 154 و 157؛ حکمت 132 تا 137

****************
ضرورت پيروى از امامان دوازده گانه

عاقل با چشم دل سر انجام كار را مى ‏نگرد، و پستى و بلندى آن را تشخيص مى ‏دهد ، دعوت كننده حق، (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) دعوت خويش را به پايان رسانيد، و رهبر امّت به سرپرستى قيام كرد، پس دعوت كننده حق را پاسخ دهيد و از رهبرتان اطاعت كنيد.

گروهى در درياى فتنه‏ ها فرو رفته، بدعت را پذيرفته، و سنّت‏ هاى پسنديده را ترك كردند، مؤمنان كنارگيرى كرده و گمراهان و دروغگويان به سخن آمدند.
مردم
ما اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چونان پيراهن تن او، و ياران راستين او، و خزانه‏ داران علوم و معارف وحى، و درهاى ورود به آن معارف، مى ‏باشيم، كه جز از در، هيچ كس به خانه ‏ها وارد نخواهد شد، و هر كس از غير در وارد شود، دزد ناميده مى ‏شود.

مردم در باره اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آيات كريمه قرآن نازل شد،
آنان گنجينه ‏هاى علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گويند، راست گويند، و اگر سكوت كنند بر آنان پيشى نجويند.


شرايط امامت و رهبرى

پس بايد امام و راهنماى مردم به مردم راست بگويد، و راه خرد پيمايد و از فرزندان آخرت باشد كه از آنجا آمده و بدانجا خواهد رفت.
پس آن كه با چشم دل بنگرد، و با ديده درون كار كند، آغاز كارش آن است كه
بينديشد: آيا عمل او به سود او است يا زيان او اگر به سود است ادامه دهد، و اگر زيانبار است توقف كند، زيرا عمل كننده بدون آگاهى چون رونده ‏اى است كه بيراهه مى ‏رود، پس هر چه شتاب كند از هدفش دورتر مى ‏ماند، و عمل كننده از روى آگاهى، چون رونده ‏اى بر راه راست است، پس بيننده بايد به درستى بنگرد آيا رونده راه مستقيم است يا واپس گرا
روانشناسى انسانى (تأثير جسم و روح در يكديگر)

و بدان كه هر ظاهرى باطنى متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاكيزه، باطن آن نيز پاك و پاكيزه است، و آنچه ظاهرش پليد، باطن آن نيز پليد است، و پيامبر راستگو صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: همانا خداوند بنده‏ اى را دوست دارد امّا كردار او را دشمن، و كردار بنده ‏اى را دوست مى‏ دارد امّا شخص او را ناخوش.

آگاه باش هر عملى رويشى دارد، و هر روينده ‏اى از آب بى ‏نياز نيست، و آب‏ها نيز گوناگون مى ‏باشند.


پس هر درختى كه آبيارى ‏اش به اندازه و نيكو باشد شاخ و برگش نيكو و ميوه ‏اش شيرين است
.

و آنچه آبيارى ‏اش پاكيزه نباشد درختش عيب دار و ميوه‏اش تلخ است.

عبرت از گذشتگان

ستايش خداوندى را سزاست كه حمد را كليد ياد خويش، و سبب فزونى فضل و رحمت خود، و راهنماى نعمت‏ ها و عظمتش قرار داده است.
بندگان خدا روزگار بر آيندگان چنان مى ‏گذرد كه بر گذشتگان گذشت،
آنچه گذشت باز نمى‏ گردد، و آنچه هست جاويدان نخواهد ماند، پايان كارش با آغاز آن يكى است، ماجراها و رويدادهاى آن همانند يكديگرند، و نشانه‏ هاى آن آشكار است. گويا پايان زندگى و قيامت، شما را فرا مى ‏خواند، چونان خواندن ساربان، شتر بچه را.

پس
آن كس كه جز به حساب نفس خويش پردازد، خود را در تاريكى ‏ها سرگردان، و در هلاكت افكنده است. شيطان‏ها مهارش را گرفته و به سركشى و طغيان مى‏ كشاند، و رفتار زشت او را در ديده ‏اش زيبا مى ‏نماياند، پس بدانيد كه
بهشت پايان راه پيشتازان و آتش جهنّم، سرانجام كسانى است كه سستى مى ‏ورزند.

ضرورت تقوا و خود سازى

اى بندگان خدا بدانيد كه تقوا، دژى محكم و شكست ناپذير است، اما هرزگى و گناه، خانه‏ اى در حال فرو ريختن و خوار كننده است كه از ساكنان خود دفاع نخواهد كرد، و كسى كه بدان پناه برد در امان نيست.

آگاه باشيد با پرهيزكارى، ريشه‏ هاى گناهان را مى‏ توان بريد، و با يقين مى ‏توان به برترين جايگاه معنوى، دسترسى پيدا كرد.
اى بندگان خدا، خدا را، خدا را، در حق نفس خويش كه از همه چيز نزد شما گرامى‏ تر و دوست داشتنى ‏تر است.
پروا كنيد، همانا خدا، راه حق را براى شما آشكار كرده و جاده ‏هاى آن را روشن نگاه داشت، پس يا شقاوت دامنگير يا رستگارى جاويدان در انتظار شماست، پس در اين دنياى نابود شدنى براى زندگى جاويدان آخرت، توشه برگيريد، كه شما را به زاد و توشه راهنمايى كردند، و به كوچ كردن از دنيا فرمان دادند، و شما را براى پيمودن راه قيامت بر انگيختند.

همانا شما چونان كاروانى هستيد كه در جايى به انتظار مانده و نمى‏ دانند در چه زمانى آنان را فرمان حركت مى‏ دهند.
آگاه باشيد با دنيا چه مى‏ كند كسى كه براى آخرت آفريده شده است و با اموال دنيا چه كار دارد آن كس كه به زودى همه اموال او را مرگ مى‏ ربايد و تنها كيفر حسابرسى آن بر عهده انسان باقى خواهد ماند.

بندگان خدا خيرى را كه خدا وعده داد رها كردنى نمى‏ باشد، و شرّى را كه از آن نهى فرمود دوست داشتنى نيست بندگان خدا از روزى بترسيد كه اعمال و رفتار انسان وارسى مى ‏شود، روزى كه پر از تشويش و اضطراب است و كودكان در آن روز پير مى ‏گردند
اى بندگان خدا بدانيد كه از شما نگاهبانانى بر شما گماشته‏ اند، و ديدبان‏ هايى از پيكرتان برگزيده و حافظان راستگويى كه اعمال شما را حفظ مى‏ كنند و شماره نفس هاى شما را مى ‏شمارند، نه تاريكى شب شما را از آنان مى ‏پوشاند، و نه درى محكم شما را از آنها پنهان مى ‏سازد.

ياد تنهايى قبر

فردا به امروز نزديك است، و امروز با آنچه در آن است مى‏ گذرد، و فردا مى ‏آيد و بدان مى‏ رسد، گويى هر يك از شما در دل زمين به خانه مخصوص خود رسيده و در گودالى كه كنده ‏اند آرميد ‏ايد، وه كه چه خانه تنهايى و چه منزل وحشتناكى و چه سيه چال غربتى گويى هم اكنون بر صور اسرافيل دميدند، و قيامت فرارسيده، و براى قضاوت و حسابرسى قيامت بيرون شده ‏ايد، پندارهاى باطل دور گرديده، بهانه‏ ها از ميان برخاسته، و حقيقت‏ ها براى شما آشكار شده و شما را به آنجا كه لازم بود كشانده ‏اند، پس
از عبرت‏ ها پند گيريد، و از دگرگونى روزگار عبرت پذيريد، و از هشدار دهندگان بهره مند گرديد.





جملات منتخب و گزيده حكمتها:


  • با يقين مى ‏توان به برترين جايگاه معنوى، دسترسى پيدا كرد.


  • اى بندگان خدا!بدانيد كه تقوا قلعه‏ اى محكم و نيرومند است،اما بد كارى و گناه‏ حصارى است‏ سست و بى دفاع كه اهلش را از بدى باز نميدارد،و كسى كه بآن پناهنده شودنگهداريش نميكند،آگاه باشيد با تقوا ميتوان زهر گناهان را از بين برد،و با يقين به برترين ‏درجه مقصود رسيد.


  • اى بندگان خدا!خدا را!خدا را!مراقب عزيزترين و محبوبترين اشخاص نسبت‏ به ‏خويش(يعنى خودتان)باشيد چه اين كه خداوند مقصد حق را واضح،و راههاى آن را برايتان ‏روشن ساخته است،سر انجام كار،يا بدبختى دائمى است و يا سعادت هميشگى!


  • دنيا دار گذر است نه دار اقامت،و مردم در آن دو گروهند: گروهى كه خود را فروختند و خويش را هلاك كردند،و گروهى كه خودرا خريدند و آزاد كردند.


  • پس آن كس كه جز به حساب نفس خويش پردازد، خود را در تاريكى ‏ها سرگردان، و در هلاكت افكنده است.


  • آگاه باشيد با پرهيزكارى، ريشه‏ هاى گناهان را مى‏ توان بريد، و با يقين مى ‏توان به برترين جايگاه معنوى، دسترسى پيدا كرد.



  • آگاه باشيد با دنيا چه مى‏ كند كسى كه براى آخرت آفريده شده است و با اموال دنيا چه كار دارد آن كس كه به زودى همه اموال او را مرگ مى‏ ربايد و تنها كيفر حسابرسى آن بر عهده انسان باقى خواهد ماند.



  • دوست انسان دوست او نخواهد بود مگر اينكه برادرش را در سه‏ حالت فراموش نكند: بهنگامى كه دنيا به او پشت كرده،و به هنگامى كه غائب‏است و پس از مرگش!



  • کسي كه توفيق چهار چيز پيدا كند از چهار چيز محروم نخواهد شد:كسي كه ‏توفيق دعا بيابد از اجابت محروم نمى‏ گردد،كسي كه توفيق توبه پيدا كند ازقبول محروم نمى‏ شود،و كسي كه توفيق استغفار بيابد از آمرزش محروم نمى ‏گرددو كسي كه توفيق شكر گذارى پيدا كند از فزونى روزى محروم نخواهد شد.



  • روزى را بوسيله صدقه فرود آوريد!
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی هفته بیست و هفتم

یا علی نام تو میبریم نه غمی می ماند و نه همی

سلام و خدا قوت به تمام دوستان که زحمت کشیدن و دارن جمع بندی ها رو انجام میدن خدا خیرتون بده فراواااااااااان

اما جمع بندی هفته بیست و هفتم

خطبه های نورانی 37 و 38 و 39 و 140
و حکت های گوهربار144و145و146و147و148و149

*********************************************************

1- ويژگى ‏ها و فضائل امام على عليه السّلام
آن گاه كه همه از ترس سست شده، كنار كشيدند، من قيام كردم، و آن هنگام كه همه خود را پنهان كردند من آشكارا به ميدان آمدم، و آن زمان كه همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت كه همه باز ايستادند من با راهنمايى نور خدا به راه افتادم.

در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته‏ تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز كردم، و پاداش سبقت در فضيلت‏ها را بردم.

همانند كوهى كه تند بادها آن را به حركت در نمى‏ آورد، و طوفانها آن را از جاى بر نمى ‏كند، كسى نمى‏ توانست عيبى در من بيابد، و سخن چينى جاى عيب جويى در من نمى‏ يافت.
خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را باز گردانم، و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم.

علّت سكوت و كناره گيرى از خلافت
در برابر خواسته‏ هاى خدا راضى، و تسليم فرمان او هستم،
در كار خود انديشيدم، ديدم پيش از بيعت، پيمان اطاعت و پيروى از سفارش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بر عهده دارم، كه از من براى ديگرى پيمان گرفت. (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اگر در امر حكومت كار به جدال و خونريزى كشانده شود، سكوت كن)

ضرورت شناخت شبهات
شبهه را براى اين شبهه ناميدند كه به حق شباهت دارد. امّا نور هدايت كننده دوستان خدا، در شبهات يقين است، و راهنماى آنان مسير هدايت الهى است، امّا دشمنان خدا، دعوت كننده‏ شان در شبهات گمراهى است، و راهنماى آنان كورى است. آن كس كه از مرگ بترسد نجات نمى ‏يابد، و آن كس كه زنده ماندن را دوست دارد براى هميشه در دنيا نخواهد ماند.

علل شكست و نابودى كوفيان

در ميان شما به پاخاسته فرياد مى ‏كشم، و عاجزانه از شما يارى مى‏ خواهم، امّا به سخنان من گوش نمى‏ سپاريد، و فرمان مرا اطاعت نمى ‏كنيد، تا آن را كه پيامدهاى ناگوار آشكار شد، نه با شما مى ‏توان انتقام خونى را گرفت، و نه با كمك شما مى ‏توان به هدف رسيد.

پرهيز دادن از غيبت و بدگويى

به كسانى كه گناه ندارند، و از سلامت دين برخوردارند، رواست كه به گناهكاران ترحّم كنند، و شكر اين نعمت گزارند، كه شكرگزارى آنان را از عيب جويى ديگران باز دارد،
چگونه عيب جو، عيب برادر خويش گويد و او را به بلايى كه گرفتار است سرزنش مى ‏كندكه خدا او را بخشيد و گناهان او را پرده پوشى فرمود
چگونه ديگرى را بر گناهى سرزنش مى‏ كند كه همانند آن را مرتكب شده يا گناه ديگرى انجام داده كه از آن بزرگ‏تر است
جرأت او بر عيب جويى از مردم، خود گناه بزرگ‏ترى است.
اى بنده خدا، در گفتن عيب كسى شتاب مكن، شايد خدايش بخشيده باشد، و بر گناهان كوچك خود ايمن مباش، شايد براى آنها كيفر داده شوى پس هر كدام از شما كه به عيب كسى آگاه است، به خاطر آنچه كه از عيب خود مى‏ داند بايد از عيب جويى ديگران خود دارى كند،

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

صبر با اندازة مصيبت فرود آيد ، و آن كه در مصيبت بى تاب بر رانش زند ، اجرش نابود مى گردد.

ايمان خود را با صدقه دادن ، و اموالتان را با زكات دادن نگاهداريد، و امواج بلا را با دعا از خود برانيد.


بسا روزه دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد ،


و بسا شب زنده دارى كه از شب زنده دارى چيزى جز رنج و بى خوابى به دست نياورد !

خوشا خواب زيركان، و افطارشان


نابود شد كسى كه ارزش خود را ندانست.

دوباره سلام دوستان عزیز حکمت 147 مولا علی(ع) حکمت بسیار فوق العاده است که اگر یه بار دیگه خونده شه خالی از لطف نیست

ارزش هاى والاى دانش
3ـ ارزش دانشمندان
4ـ اقسام دانش پژوهان
5ـ ويژگى هاى رهبران الهي

آن كس كه از مرگ بترسد نجات نمى ‏يابد،
انسان زير زبان خود پنهان است


%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
جملات منتخب هفته 27:

ghazal1991

شبهه را براى اين شبهه ناميدند كه به حق شباهت دارد. امّا نور هدايت كننده دوستان خدا، در شبهات يقين است، و راهنماى آنان مسير هدايت الهى است، امّا دشمنان خدا، دعوت كننده‏ شان در شبهات گمراهى است، و راهنماى آنان كورى است. آن كس كه از مرگ بترسد نجات نمى ‏يابد، و آن كس كه زنده ماندن را دوست دارد براى هميشه در دنيا نخواهد ماند.


اى بنده خدا، در گفتن عيب كسى شتاب مكن، شايد خدايش بخشيده باشد، و بر گناهان كوچك خود ايمن مباش، شايد براى آنها كيفر داده شوى پس هر كدام از شما كه به عيب كسى آگاه است، به خاطر آنچه كه از عيب خود مى‏ داند بايد از عيب جويى ديگران خود دارى كند،و شكر گزارى از عيوبى كه پاك است او را مشغول دارد از اينكه ديگران را بيازارد.


بسا روزه دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد ، و بسا شب زنده دارى كه از شب زنده دارى چيزى جز رنج و بى خوابى به دست نياورد !خوشا خواب زيركان، و افطارشان!

ايمان خود را با صدقه دادن ،و اموالتان را با زكات دادن نگاهداريد،و امواج بلا را با دعا از خود برانيد.

نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست.

دانش بهتر از مال است .زيرا علم ، نگهبان تو است ،ولى تو بايد از مال خويش نگهدارى كني؛مال با بخشيدن كم مى شوداما علم با بخشش فزونى گيرد ؛و مقام و شخصيتى كه با مال به دست آمده با نابودى مال ، نابود مى گردد.

ثروت اندوزانِ بى تقوا، مرده اى به ظاهر زنده اند ،اما دانشمندان تا دنيا بر قرار است زنده اند ، بدن هايشان گرچه در زمين پنهان اما ياد آنان در دل ها هميشه زنده است.
##########################################################

چقدر سریع هفته ها میگذره
یادم میاد اخر هر برنامه التماس دعا داشتم
الانم بعد گذشت نزدیک به ده ماه
بازهم التماس دعا دارم که تو دعا هاتون اخر نمازهاتون همه ی همه ی مسلمانان وونیازمندان و فراموش نکنید
یا علی:gol:

:gol::gol::gol::gol:

 
آخرین ویرایش:

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمعبندی هفته بیست و ششم

جمعبندی هفته بیست و ششم

بسم رب الزهرا

سلام به همه عزیزان
تشکر از تمام زحماتی که در این تاپیک میکشید
من نمیدونم دقیقا چه جوری روم شد بازم اینجا پست بذارم، دیگه شما ببخشید.

برنامه این هفته در پست:
#949
نامه ها: 26-27
حکمت ها: 138-139-140-141-142-143
منتخب حکمت ها:
*******************************************************************************************************
سفارش مى‏ كنم كه مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانى كند، و اينكه آشكار و پنهانش، و گفتار و كردارش در تضاد نباشد

*******************************************************************************************************

كسى كه امانت الهى را خوار شمارد، و دست به خيانت آلوده كند، خود و دين خود را پاك نساخته، و درهاى خوارى را در دنيا به روى خود گشوده، و در قيامت خوارتر و رسواتر خواهد بود، و همانا بزرگ‏ترين خيانت خيانت به ملّت، و رسواترين دغلكارى، دغلبازى با امامان است

*******************************************************************************************************
انصافا آدم میمونه در اینهمه ریزبینی. این جمله خیلی برام جذاب بود. واقعا نگاه خیلی تاقیر داره، ما با نگاهمون به بقیه اجازه خیلی رفتارهای درست یا غلط رو مییدیم:

در نگاه ‏هايت، و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم، به تساوى رفتار كن، تا بزرگان در ستمكارى تو طمع نكنند، و ناتوان‏ها در عدالت تو مأيوس نگردند، زيرا خداوند از شما بندگان در باره اعمال كوچك و بزرگ، آشكار و پنهان خواهد پرسيد، اگر كيفر دهد شما استحقاق بيش از آن را داريد، و اگر ببخشد از بزرگوارى اوست.

*******************************************************************************************************

مرگ از سايه شما به شما نزديك‏تر است، نشانه مرگ بر پيشانى شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است،

*******************************************************************************************************

اگر مى‏ توانيد كه ترس از خدا را فراوان، و خوش بينى خود را به خدا نيكو گردانيد، چنين كنيد، هر دو را جمع كنيد، زيرا بنده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، وآن كس كه به خدا خوش‏بين‏تر است، بايد بيشتر از ديگران از كيفر الهى بترسد.

*******************************************************************************************************

بر تو سزاوار است كه با خواسته‏ هاى دل مخالفت كرده، و از دين خود دفاع كنى، هر چند ساعتى از عمر تو باقى نمانده باشد.

*******************************************************************************************************

نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.

*******************************************************************************************************

پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «بر امّت اسلام، نه از مؤمن و نه از مشرك هراسى ندارم، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته، و مشرك را خداوند به جهت شرك او نابود مى‏ سازد، من بر شما از مرد منافقى مى‏ ترسم كه درونى دو چهره، و زبانى عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است.»

*******************************************************************************************************
حکمت ها:


آن كه ميانه روى كند تهيدست نخواهد شد

این حکمت فوق العاده ست:
اندوه خوردن ، نيمى از پيرى است.


جملات منتخب:
جملات منتخب:
آن كه پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.
بن
ده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن كس كه به خدا خوش‏بين‏تر است، بايد بيشتر از ديگران از كيفر الهى بترسد.
و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «بر امّت اسلام، نه از مؤمن و نه از مشرك هراسى ندارم، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته، و مشرك را خداوند به جهت شرك او نابود مى‏سازد، من بر شما از مرد منافقى مى‏ترسم كه درونى دو چهره، و زبانى عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است.»

جملات منتحب من در هفته یست و ششم
1. واى بر كسى كه در پيشگاه خدا، فقرا و مساكين، و درخواست كنندگان و آنان كه از حقّشان محرومند، و بدهكاران و ورشكستگان و در راه ماندگان، دشمن او باشند و از او شكايت كنند

2.آن كه پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.

3.همانا بزرگ‏ترين خيانت خيانت به ملّت است.

4.كمك الهى به اندازه نياز فرود مى آيد.

5.مرگ از سايه شما به شما نزديك‏تر است

6.خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى‏ شود.

7.
نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.

جملات منتخب هفته پیش:

سفارش مى‏ كنم كه مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانى كند، و اينكه آشكار و پنهانش، و گفتار و كردارش در تضاد نباشد، امانت الهى را پرداخته، و عبادت را خالصانه انجام دهد. و به او سفارش مى ‏كنم با مردم تند خو نباشد، و به آنها دروغ نگويد، و با مردم به جهت اينكه بر آنها حكومت دارد بى اعتنايى نكند.

همانا بزرگ‏ترين خيانت! خيانت به ملّت، و رسواترين دغلكارى، دغلبازى با امامان است.

خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى‏ شود. نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.

آن كه پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.

آن كه ميانه روى كند تهيدست نخواهد شد.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام
ممنون از همکاری همه بزرگواران

فرزانه خانم گل، لطفا جمع بندی هفته 28 و
جناب یارنراد شما هم برنامه هفته 29 رو زحمت بکشید
بقیه دوستان هم اگر مایل به همکاری هستند خبر بدن لطفا

متشکرم
:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی هفته بیست وچهارم

جمع بندی هفته بیست وچهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

میلاد آقا امیر مومنان علیه السلام رو به همه دوستان تبریک میگم:gol:

((جمع بندی هفته بیست و چهارم ))



خطبه ها :قسمت انتهایی خطبه 111 ، خطبه 5 وخطبه 153
حکمت ها: حکمت 126 ؛ 127،128،129،130و 131

*******************************************************************

پرهيز از دنياى حرام
دنيا بد خانه ‏اى است براى كسى كه خوشبين باشد، واز خطرات آن نترسد. مى ‏دانيد كه آن را ترك مى ‏كنيد و از آن رخت بر مى ‏بنديد

*************************


پند گيريد آنان را به گورهايشان سپردند،گرد هم قرار
دارند و تنهايند، همسايه يكديگرند امّا از هم دورند، فاصله ‏اى با هم ندارند ولى هيچ گاه به ديدار يكديگر نمى ‏روند.

****************************************************************


راه های پرهیز از فتنه ها:

ای مردم، امواج فتنه ها را با کشتی هاى نجات( اشاره به حدیث پیامبر که فرمود:مثل اهل بیت من همانند کشتی نجات است)، درهم بشکنید و ازراه اختلاف و پراکندگى بپرهیزید

****************************


رستگار شد آن کس که با یاران بپا خواست یا کناره گیرى نمود و مردم را آسوده گذاشت.


***********************************


اخلاق و علم امام(ع)


اما من از علوم و حوادثى آگاهم كه اگر گويم همانند طناب ها در چاه هاى عميق به ‏لرزه در آئيد!.


*************************************


وصف گمراهان و غفلت زدگان


تا آن زمان كه خداوند كيفر گناهان را مى ‏نمايد، و آنان را از پرده
غفلت بيرون مى ‏آورد، به استقبال چيزى مى ‏روند كه بدان پشت كرده بودند (يعنى آخرت)، و پشت مى ‏كنند بدانچه روى آورده بودند (يعنى دنيا)

من، شما و خود را از اين گونه غفلت زدگى مى‏ ترسانم.

***************************************


درمان غفلت زدگى‏ ها

انسان بينا كسى است كه به درستى شنيد و انديشه كرد، پس به درستى نگريست و آگاهشد، و از عبرت‏ ها پند گرفت، سپس راه روشنى را پيمود، و از افتادن درپرتگاه‏ ها، و گم شدن در كوره راه ها، دورى كرد، و كوشيد تا عدالت را پاسدارد و براى گمراهان جاى اعتراض باقى نگذارد، كه در حق سختگيرى كند، يا درسخن حق تحريف روا دارد، يا در گفتن سخن راست بترسد

*********************************

به ياد قبر باش كه گذرگاه تو به سوى عالم آخرت است، كه همانگونه به ديگران پاداش دادى به توپاداش مى‏ دهند، و آن گونه كه كاشتى، درو مى ‏كنى، آنچه امروز، پيش مى ‏فرستى، فردا بر آن وارد مى‏ شوى،پس براى خود در سراى آخرت جايى آماده كن،و چيزى پيش فرست. اى شنونده هشدار، هشدار، اى غفلت زده بكوش، بكوش «
هيچكس جز خداى آگاه تو را با خبرنمى ‏سازد»

**************************



صفات ناپسند و نابود كننده

شريكى براى خداوند در عبادات واجب برگزيند،

خشم خويش را با كشتن بى گناهى فرونشاند،


بر بى ‏گناهى به خاطر كارى كه
ديگرى انجام داده عيب جويى كند،

به خاطر حاجتى كه به مردم دارد بدعتى در
دين خدا بگذارد،

با مردم به دو چهره ملاقات كند،


در ميان آنان با
دو زبان سخن بگويد
.

******************************


همانا تمام حيوانات در تلاش پر كردن شكمند، و درندگان در پى تجاوز كردن به ديگران، و زنان بى ‏ايمان تمام همّتشان آرايش زندگى و فساد انگيزى در آن است، امّا مؤمنان فروتنند، همانا مؤمنان مهربانند، همانا مؤمنان از آينده ترسانند.

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::


سیمای بخیل: به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند ، اما در آخرت چونسرمايه داران محاكمه مى شود .

*********************

سیمای متکبر:ديروز نقطه اى بر ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود.

**********************

آن كس كه در عمل كوتاهى كند ، دچار اندوه گردد ، وآن را كه از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نياز نيست.



********************


بزرگى پروردگار در جانت ، پديده ها را در چشمت كوچك مى نماياند .


************************

آن كس كه در عمل كوتاهى كند ، دچار اندوه گردد ، و آن را كه از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نياز نيست.

*************************


بدانيد كه اگر مردگان اجازة سخن گفتن داشتند ، شما را خبر مى دادند كه ، بهترين توشه ، تقوا است.

*****************

همانا دنيا سراى راستى براى راست گويان ، وخانة تندرستى براى دنيا شناسان ، و خانه بى نيازى براى توشه گيران ، و خانهپند ، براى پند آموزان است


**********************


دنيا سجده گاه دوستان خدا ، نماز گاه فرشتگانالهى ، فرودگاه وحى خدا ، و جايگاه تجارت دوستان خداست، كه در آن رحمت خدارا به دست آوردند. و بهشت را سود بردند.


*********************************************************************************************
**************************************************



جملات منتخب دوستان:

zeinab70
جملات منتخب این هفته:
و در شگفتم از آن كس كهخانه نابودشدنى ، را آباد مى كند اما جايگاه هميشگى را از ياد برده است.
آنچه امروز، پيش مى‏ فرستى، فردا بر آن وارد مى‏ شوى،پسبراى خود در سراىآخرت جايى آماده كن، و چيزى پيش فرست.
بدانيد كه اگر مردگان اجازة سخن گفتن داشتند ، شما را خبر مى دادند كه ، بهترين توشه ، تقوا است.
بزرگى پروردگار در جانت ، پديده ها را در چشمت كوچك مى نماياند .


**********************


sara.ceramic

جملات منخب :


1.
در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند و مرگ را از ياد برده است.

2.بزرگى پروردگار در جانت ، پديده ها را در چشمت كوچك مى نماياند .

3.بدانيد كه اگر مردگان اجازة سخن گفتن داشتند ، شما را خبر مى دادند كه ، بهترين توشه ، تقوا است.

**********************************************************
**********************************************************



ومن الله توفیق
التماس دعا
:gol:
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمع بندی هفته ی بیست و هشتم

جمع بندی هفته ی بیست و هشتم

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام :gol::gol::gol:

على است فرد و بى نظیر، على مجیر و دستگیر **** كه نام دلگشاى او، گره ز كار وا كند

نماز بى ولاى او عبادتى است بى وضو **** به منكر على بگو، نماز خود قضا كند



((جمع بندی هفته بیست و هشتم ))


نامه ی زیبای 53 نهج البلاغه

**************************************************

ضرورت خود سازى

و را به ترس از خدا فرمان مى ‏دهد، و اينكه اطاعت خدا را بر ديگر كارها مقدّم دارد، و آنچه در كتاب خدا آمده، از واجبات و سنّت‏ها را پيروى كند،
خدا را با دل و دست و زبان يارى كند، زيرا خداوند پيروزى كسى را تضمين كند كه او را يارى دهد، و بزرگ دارد آن كس را كه او را بزرگ شمارد.
نفس خود را از پيروى آرزوها باز دارد، و به هنگام سركشى رامش كند، كه: «همانا نفس همواره به بدى وا مى ‏دارد جز آن كه خدا رحمت آورد»
همانا نيكوكاران را به نام نيكى توان شناخت كه خدا از آنان بر زبان بندگانش جارى ساخت. پس نيكوترين اندوخته تو بايد اعمال صالح و درست باشد،
هواى نفس را در اختيار گير، و از آنچه حلال نيست خويشتن دارى كن، زيرا بخل ورزيدن به نفس خويش، آن است كه در آنچه دوست دارد، يا براى او ناخوشايند است، راه انصاف پيمايى.

**********************************************************************************

اخلاق رهبرى (روش برخورد با مردم)

مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش
زيرا مردم دو دسته اند،
دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند،
آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد.
هرگز با خدا مستيز، كه تو را از كيفر او نجاتى نيست، و از بخشش و رحمت او بى نياز نخواهى بود.
اگر با مقام و قدرتى كه دارى، دچار تكبر يا خود بزرگ بينى شدى
به بزرگى حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر، كه تو را از آن سركشى نجات مى دهد، و تندروى تو را فرو مى نشاند، و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلى باز مى گرداند.

*******************************************************************************

پرهيز از غرور و خود پسندى

بپرهيز كه خود را در بزرگى همانند خداوند پندارى، و در شكوه خداوندى همانند او دانى، زيرا خداوند هر سركشى را خوار مى‏ سازد، و هر خود پسندى را بى ‏ارزش مى ‏كند.
با خدا و با مردم، و با خويشاوندان نزديك، و با افرادى از رعيّت خود كه آنان را دوست دارى، انصاف را رعايت كن، كه اگر چنين نكنى ستم روا داشتى، و كسى كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جاى بندگانش دشمن او خواهد بود،
و چيزى چون ستمكارى نعمت خدا را دگرگون نمى ‏كند، و كيفر او را نزديك نمى‏ سازد، كه
خدا دعاى ستمديدگان را مى‏ شنود و در كمين ستمكاران است.

***********************************************************************************

مردم گرايى، حق گرايى

دوست داشتنى ‏ترين چيزها در نزد تو، در حق ميانه ‏ترين، و در عدل فراگيرترين، و در جلب خشنودى مردم گسترده‏ ترين باشد، كه همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزديكان) را از بين مى‏ برد، امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى‏ أثر مى ‏كند.
ستون‏ هاى استوار دين، و اجتماعات پرشور مسلمين، و نيروهاى ذخيره دفاعى، عموم مردم مى ‏باشند، پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد.

**********************************************************************************


ضرورت راز دارى

از رعيّت، آنان را كه عيب جوترند از خود دور كن ، زيرا مردم عيوبى دارند كه رهبر امّت در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است، پس مبادا آنچه بر تو پنهان است آشكار گردانى، و آنچه كه هويداست بپوشانى، كه داورى در آنچه از تو پنهان است با خداى جهان مى ‏باشد،
پس چندان كه مى ‏توانى زشتى ‏ها را بپوشان، تا آن را كه دوست دارى بر رعيّت پوشيده ماند خدا بر تو بپوشاند،
گره هر كينه‏ اى را در مردم بگشاى، و رشته هر نوع دشمنى را قطع كن، و از آنچه كه در نظر روشن نيست كناره گير. در تصديق سخن چين شتاب مكن، زيرا سخن چين گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر مى ‏شود امّا خيانتكار است.

****************************************************************************


جايگاه صحيح مشورت

بخيل را در مشورت كردن دخالت نده، كه تو را از نيكوكارى باز مى ‏دارد، و از تنگدستى مى ترساند.
ترسو را در مشورت كردن دخالت نده، كه در انجام كارها روحيّه تو را سست مى‏ كند.
حريص را در مشورت كردن دخالت نده، كه حرص را با ستمكارى در نظرت زينت مى‏ دهد.

همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونى هستند كه ريشه آنها بدگمانى به خداى بزرگ
است.

تو بايد جانشينانى بهتر از آنان داشته باشى كه قدرت فكرى امثال آنها را داشته، امّا گناهان و كردار زشت آنها را نداشته باشند: كسانى كه ستمكارى را بر ستمى يارى نكرده، و گناه كارى را در گناهى كمك نرسانده باشند.

هزينه اين گونه از افراد بر تو سبك‏تر، و ياريشان بهتر، و مهربانيشان بيشتر، و دوستى آنان با غير تو كمتر است.

********************************************************************************

اصول روابط اجتماعى رهبران تا مى ‏توانى با پرهيزكاران و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان پرورش ده كه تو را براى اعمال زشتى كه انجام نداده ‏اى تشويق نكنند، كه ستايش بى ‏اندازه، خود پسندى مى ‏آورد، و انسان را به سركشى وا مى‏ دارد.

هرگز نيكو كار و بدكار در نظرت يكسان نباشند، زيرا نيكوكاران در نيكوكارى بى ‏رغبت، و بدكاران در بد كارى تشويق مى ‏گردند، پس هر كدام از آنان را بر أساس كردارشان پاداش ده.
هيچ وسيله‏ اى براى جلب اعتماد والى به رعيّت بهتر از نيكوكارى به مردم، و تخفيف ماليات، و عدم اجبار مردم به كارى كه دوست ندارند، نمى ‏باشد، پس در اين راه آنقدر بكوش تا به وفادارى رعيّت، خوشبين شوى، كه اين خوشبينى رنج طولانى مشكلات را از تو بر مى ‏دارد،
پس به آنان كه بيشتر احسان كردى بيشتر خوشبين باش، و به آنان كه بد رفتارى كردى بد گمان‏تر باش
با دانشمندان، فراوان گفتگو كن، و با حكيمان فراوان بحث كن، كه مايه آبادانى و اصلاح شهرها، و برقرارى نظم و قانونى است كه در گذشته نيز وجود داشت.

******************************************************************************

شناخت اقشار گوناگون اجتماعى

مردم از گروه‏ هاى گوناگونى مى‏ باشند كه هيچ يك از گروه‏ ها از گروه ديگر بى‏ نياز نيست. از آن قشرها، لشكريان خدا، و نويسندگان عمومى و خصوصى، قضات دادگستر، كارگزاران عدل و نظم اجتماعى، جزيه دهندگان، پرداخت كنندگان ماليات، تجّار و بازرگانان، صاحبان صنعت و پيشه‏ وران، و نيز طبقه پايين جامعه، يعنى نيازمندان و مستمندان مى‏ باشند، كه براى هر يك خداوند سهمى مقرّر داشته، و مقدار واجب آن را در قرآن يا سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تعيين كرده كه پيمانى از طرف خداست و نگهدارى آن بر ما لازم است.
سپاهيان پناهگاه استوار رعيّت، و زينت و وقار زمامداران، شكوه دين، و راه هاى تحقّق امنيّت كشورند.
امور مردم جز با سپاهيان استوار نگردد، و پايدارى سپاهيان جز به خراج و ماليات رعيّت انجام نمى ‏شود كه با آن براى جهاد با دشمن تقويت گردند، و براى اصلاح امور خويش به آن تكيّه كنند، و نيازمندى‏هاى خود را برطرف سازند. سپس سپاهيان و مردم، جز با گروه سوم نمى‏توانند پايدار باشند، و آن قضات، و كارگزاران دولت، و نويسندگان حكومتند، كه قراردادها و معاملات را استوار مى ‏كنند، و آنچه به سود مسلمانان است فراهم مى ‏آورند، و در كارهاى عمومى و خصوصى مورد اعتمادند. و گروه‏ هاى ياد شده بدون بازرگانان، و صاحبان صنايع نمى ‏توانند دوام بياورند، زيرا آنان وسائل زندگى را فراهم مى ‏آورند، و در بازارها عرضه مى ‏كنند، و بسيارى از وسايل زندگى را با دست مى ‏سازند كه از توان ديگران خارج است. قشر ديگر، طبقه پايين از نيازمندان و مستمندانند كه بايد به آنها بخشش و يارى كرد. براى تمام اقشار گوناگون ياد شده، در پيشگاه خدا گشايشى است، و همه آنان به مقدارى‏ كه امورشان اصلاح شود بر زمامدار، حقّى مشخصّ دارند، و زمامدار از انجام آنچه خدا بر او واجب كرده است نمى ‏تواند موفّق باشد جز آن كه تلاش فراوان نمايد، و از خدا يارى بطلبد، و خود را براى انجام حق آماده سازد، و در همه كارها، آسان باشد يا دشوار، شكيبايى ورزد.


****************************************************************************

التماس دعا








 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی هفته بیست و نهم


سیمای نظامیان:
براى فرماندهى سپاه كسى را برگزين كه خيرخواهى او براى خدا و پيامبر (ص) و امام تو بيشتر، و دامن او پاكتر، شكيبايى او برتر باشد، از كسانى كه دير به خشم آيد، و عذر پذيرتر باشد، و بر ناتوان رحمت آورد، و با قدرتمندان، با قدرت برخورد نمايد، درشتى او را به تجاوز نكشاند، و ناتوانى او را از حركت باز ندارد.

سپس در نظاميان با
خانواده هاى ريشه دار، داراى شخصيت حساب شده، خاندانى پارسا، داراى سوابقى نيكو و درخشان، كه دلاور و سلحشور و بخشنده و بلندنظرند، روابط نزديك برقرار كن، آنان همه بزرگوارى را در خود جمع كرده، و نيكى ها را در خود گرد آورده اند، پس در كارهاى آنان بگونه اى بينديش كه پدرى مهربان درباره فرزندش مى انديشد، و مبادا آنچه را كه آنان را نيرومند مى كند در ديده ات بزرگ جلوه كند، و نيكوكارى تو نسبت به آنان هرچند اندك باشد را خوار مپندار، زيرا نيكى آنان را به خيرخواهى تو خواند، و گمانشان رانسبت به تو نيكو گرداند، و رسيدگى به امور كوچك آنان را به اعتماد رسيدگى به كارهاى بزرگشان وامگذار، زيرا نيكى اندك تو را جايگاهى است كه از آن سود مى برند و نيكى هاى بزرگ تو را جايى است كه از آن بى نياز نيستند.


برگزيده ترين فرماندهان سپاه تو، كسى باشد كه: از همه بيشتر به سربازان كمك رساند، و از امكانات مالى خود بيشتر در اختيارشان گذارد، به اندازه اى كه خانواده هايشان در پشت جبهه، و خودشان در آسايش كامل باشند، تا در نبرد با دشمن، سربازان اسلام تنها به يك چيز بينديشند. همانا مهربانى تو نسبت به سربازان، دلهايشان را به تو مى كشاند، و همانا، روشنى چشم زمامداران، برقرارى عدل در شهرها و آشكار شدن محبت مردم نسبت به والى است، كه محبت دلهاى رعيت جز با پاكى قلبها پديد نمى آيد، و خيرخواهى آنان زمانى است كه با رغبت و شوق پيرامون والى را گرفته، و حكومت بار سنگينى را بر دوش رعيت نگذاشته باشد، و طولانى شدن مدت زمامدارى بر ملت ناگوار نباشد. پس آرزوهاى سپاهيان را برآور، و همواره از آنان ستايش كن، و كارهاى مهمى كه انجام داده اند بر شمار، زيرا يادآورى كارهاى ارزشمند آنان، شجاعان را برمى انگيزاند، و ترسوها را به تلاش وامى دارد، ان شاءالله.

و در يك ارزشيابى دقيق، رنج و زحمات هر يك از آنان را شناسايى كن، و هرگز تلاش و رنج كسى را به حساب ديگرى مگذار، و ارزش خدمت او را ناچيز مشمار، تا شرافت و بزرگى كسى موجب نگردد كه كار كوچكش را بزرگ بشمارى، يا گمنامى كسى باعث شود كه كار بزرگ او را ناچيز بدانى


مشكلاتى كه در احكام نظاميان براى تو پديد مى آيد، و امورى كه براى تو شبهه ناكند، به خدا، و رسول خدا (ص) بازگردان، زيرا خدا براى مردمى كه علاقه داشت هدايتشان كند فرمود. (اى كسانى كه ايمان آورديد، از خدا و رسول و امامانى كه از شما هستند اطاعت كنيد، و اگر در چيزى نزاع داريد، آن را به خدا و رسولش باز گردانيد.) پس بازگرداندن چيزى به خدا يعنى عمل كردن به قرآن، و بازگرداندن به پيامبر (ص) يعنى عمل كردن به سنت او كه وحدت بخش است، نه عامل پراكندگى. سپس از ميان مردم!

سیــــــمای قــضــاوتـــــــــــــ و داوران

سپس از میان مردم ، برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن ، کسانی که
مراجعه ی فراوان ، آنها را به ستوه نیاورد ،
و برخورد مخالفان با یکدیگر او را خشمناک نسازد ،
در اشتباهاتش پافشاری نکند ،
و بازگشت به حق پس از آگاهی ، برای او دشوار نباشد ؛
طمع را از دل ریشه کن کند ،
و در شناخت مطالب با تحقیقی اندک رضایت ندهد ،
و در شبهات از همه با احتیاط تر عمل کند ،
ودر یافتن دلیل ، اصرار او از همه بیشتر باشد ،
و در مراجعه ی پیاپی شاکیان خسته نشود.

در کشف امور از همه شکیباتر ،
و پس از آشکار شدن حقیقت ، در فصل خصومت از همه برنده تر باشد،
کسی که ستایش فراوان او را فریب ندهد ،
و چرب زبانی او را منحرف نسازد و چنین کسانی بسیار اندکــــــند!.

پس از انتخاب قاضی ، هر چه بیشتر در قضاوت های او بیندیش
،
و آنقدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد ، و به مردم نیازمند نباشد ،
و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامی دار که نزدیکان تو ، به نفوذ در او طمع نکنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در امان باشد.
در دستوراتی که دادم نیک بنگر که همانا این دین در دست بدکاران اسیر گشته بود ،که با نام دین به هواپرستی پرداخته ، و دنیای خود را به دست می آوردند

سیــــــــمایِ کارگزارانِ دولـــــــــتی

سپس در امور كارمندانت بينديش،و پس از آزمايش به كارشان بگمار، و با ميل شخصى، و بدون مشورت با ديگران آنان را به كارهاى مختلف وادار نكن، زيرا نوعى ستمگرى و خيانت است.

كارگزاران دولتى را از ميان مردمى باتجربه و باحيا، از خاندانهاى پاكيزه و باتقوى،كه در مسلمانى سابقه درخشانى داردند انتخاب كن، زيرا اخلاق آنان گرامى تر، و آبرويشان محفوظتر، و طمع ورزيشان كمتر، و آينده نگرى آنان بيشتر است.

سپس روزى فراوان بر آنان ارزانى دار، كه با گرفتن حقوق كافى در اصلاح خود بيشتر مى كوشند، و با بى نيازى، دست به اموال بيت المال نمى زنند، و
اتمام حجتى است بر آنان اگر فرمانت را نپذيرند يا در امانت تو خيانت كنند.


سپس رفتار كارگزاران را بررسى كن، و جاسوسانى راستگو، و وفاپيشه بر آنان بگمار، كه مراقبت و بازرسى پنهانى تو از كار آنان،سبب امانتدارى، و مهربانى با رعيت خواهد بود.

و از همكاران نزديكت سخت مراقبت كن، و اگر يكى از آنان دست به خيانت زد، وجاسوسان تو هم آن خيانت را تاييد كرد، به همين مقدار گواهى قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن، و آنچه از اموال كه دراختيار دارد از او بازپس گير، سپس او را خوار دار، و خيانتكار بشمار، و طوق بدنامى به گردنش بيافكن.

سیمــایِ مالیات دهنــدگان

ماليات و بيت المال را بگونه اى وارسى كن كه صلاح ماليات دهندگان باشد، زيرا بهبودى ماليات و ماليات دهندگان،
عامل اصلاح امور ديگر اقشار جامعه مى باشد، و تا امور ماليات دهندگان اصلاح نشود كار ديگران نيز سامان نخواهد گرفت.


زيرا
همه مردم نان خور ماليات و ماليات دهندگانند، بايد تلاش تو در آبادانى زمين بيشتر از جمع آورى خراج باشد كه خراج جز با آبادانى فراهم نمى گردد، و آن كس كه بخواهد خراج را بدون آبادانى مزارع به دست آورد، شهرها را خراب، و بندگان خدا را نابود، و حكومتش جز اندك مدتى دوام نياورد.


پس اگر مردم شكايت كردند، از سنگينى ماليات، يا آفت زدگى، يا خشك شدن آب چشمه ها، يا كمى باران، يا خراب شدن زمين در سيلابها، يا خشكسالى،
در گرفتن ماليات به ميزانى تخفيف ده تا امورشان سامان گيرد،
و هرگز تخفيف دادن در خراج تو را نگران نسازد. زيرا آن، اندوخته اى است كه در آبادانى شهرهاى تو، و آراستن ولايتهاى تو نقش دارد، و رعيت تو را مى ستايند، و تو از گسترش عدالت ميان مردم خشنود خواهى شد، و به افزايش قوت آنان تكيه خواهى كرد، بدانچه در نزدشان اندوختى و به آنان بخشيدى، و با گسترش عدالت در بين مردم، و مهربانى با رعيت، به آنان اطمينان خواهى داشت.


آنگاه اگر در آينده كارى پيش آيد و به عهده شان بگذارى، با شادمانى خواهند پذيرفت، زيرا عمران و آبادى قدرت تحمل مردم را زياد مى كند. همانا ويرانى زمين به جهت تنگدستى كشاورزان است كه به آينده حكومتشان اعتماد ندارند، و از تاريخ گذشتگان عبرت نمى گيرند.


سیــمایِ نویســندگان و مُنشیان:


سپس در امور نويسندگان و منشيان به درستى بينديش،
و كارهايت را به بهترين آنان واگذار،
و نامه هاى محرمانه، كه دربردارنده سياستها و اسرار تو است، از ميان نويسندگان به كسى اختصاص ده كه صالح تر از ديگران باشد،
كسى كه گرامى داشتن او را به سركشى و تجاوز نكشاند تا در حضور ديگران با تو مخالفت كند،
و در رساندن نامه كارگزارانت به تو، يا رساندن پاسخهاى تو به آنان كوتاهى نكند،
و در آنچه براى تو مى ستاند يا از طرف تو به آنان تحويل مى دهد. فراموشكار نباشد.
و در تنظيم هيچ قراردادى سستى نورزد، و در برهم زدن قراردادى كه به زيان توست كوتاهى نكند،
و منزلت و قدر خويش را بشناسد، همانا آنكه از شناخت قدر خويش عاجز باشد، در شناخت قدر ديگران جاهل تر است .



مبادا در گزينش نويسندگان و منشيان، بر تيزهوشى و اطمينان شخصى و خوش باورى خود تكيهنمايى،
زيرا افراد زيرك با ظاهرسازى و خوش خدمتى، نظر زمامداران را به خود جلب مى نمايند،
كه در پس اين ظاهرسازى ها، نه خيرخواهى وجود دارد، و نه از امانتدارى نشانى يافت مى شود.
لكن آنها را با خدماتى كه براى زمامداران شايسته و پيشين انجام داده اند بيازماى،
به كاتبان و نويسندگانى اعتماد داشته باش كه در ميان مردم آثارى نيكو گذاشته،
و به امانتدارى از همه مشهورترند،
كه چنين انتخاب درستى نشان دهنده خيرخواهى تو براى خدا، و مردمى است كه حاكم آنانى.
براى هر يك از كارهايت سرپرستى برگزين كه بزرگى كار بر او چيرگى نيابد،
و فراوانى كار او را درمانده نسازد، و بدان كه هرگاه در كار نويسندگان و منشيان تو كمبودى وجود داشته باشد كه تو بى خبر باشى خطرات آن دامنگير تو خواهد

سیـــمایِ بازرگانان و صاحـبان صنایع



سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنايع بپذير،
و آنها را به نيكوكارى سفارش كن،
بازرگانانى كه در شهر ساكنند، يا آنان كه همواره در سير و كوچ كردن مى باشند، و بازرگانانى كه با نيروى جسمانى كار مى كنند،
چرا كه آنان
منابع اصلى منفعت، و پديدآورندگان وسايل زندگى و آسايش، و آورندگان وسايل زندگى از نقاط دوردست و دشوار مى باشند،
از بيابانها و درياها، و دشتها و كوهستانها، جاهاى سختى كه مردم در آن اجتماع نمى كنند، يا براى رفتن به آنجاها شجاعت ندارند.


بازرگانان مردمى آرامند، و از ستيزه جويى آنان ترسى وجود نخواهد داشت،
مردمى آشتى طلبند كه فتنه انگيزى ندارند،
در كار آنها بينديش چه در شهرى باشند كه تو به سر مى برى، يا در شهرهاى ديگر،
با توجه به آنچه كه تذكر دادم اين را
هم بدان كه در ميان بازرگانان، هستند كسانى كه تنگ نظر و بدمعامله و بخيل و احتكاركننده اند،
كه تنها با زورگوئى به سود خود مى انديشند.
و كالا را به هر قيمتى كه مى خواهند مى فروشند،
كه اين سودجوئى و گران فروشى براى همه افراد جامعه زيانبار، و عيب بزرگى بر زمامدار است.
پس از احتكار كالا جلوگيرى كن، كه رسول خدا (ص) از آن جلوگيرى مى كرد،
بايد خريد و فروش در جامعه اسلامى، به سادگى و با موازين عدالت انجام گيرد،
با نرخهايى كه بر فروشنده و خريدار زيانى نرساند،
كسى كه پس از منع تو احتكار كند، او را كيفر ده تا عبرت ديگران شود اما در كيفر او اسراف نكن.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

آی زمین و اسمان ها و هرچه مابین انهاست مولای پاکی ها مولای مهربانی ها امام و پیشوای جهانیان علی ابن ابی طالب به جهان چشم می گشاید و عالمی را روشن می سازد مهربانتر از هزاران پدر می نگرد و سرپرستی میکند
ولادت مولود کعبه مبارک
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
[h=2][/h]
سلام
عید میلاد بر همگی مبارک


✧✜✦ ویژه میلاد مولی الموحدین امیر مومنان علی علیه السلام✧✜✦


 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

فرارسیدن ایام البیض و میلاد امیرالمومنان رو به همه دوستان تبریک میگم
جمع بندی هفته سی ام

بخشی از نامه 53

سيماى محرومان و مستضعفان
در خصوص طبقات پايين و محروم جامعه، كه هيچ چاره ‏اى ندارند، [و عبارتند] از زمين گيران، نيازمندان، گرفتاران، دردمندان.
همانا در اين طبقه محروم گروهى خويشتن دارى كرده، و گروهى به گدايى دست نياز بر مى‏ دارند، پس براى خدا پاسدار حقّى باش كه خداوند براى اين طبقه معيّن فرموده است: بخشى از بيت المال، و بخشى از غلّه ‏هاى زمين‏هاى غنيمتى اسلام را در هر شهرى به طبقات پايين اختصاص ده، به ويژه امور كسانى را از آنان بيشتر رسيدگى كن كه از كوچكى به چشم نمى‏ آيند و ديگران آنان را كوچك مى ‏شمارند و كمتر به تو دسترسى دارند. براى اين گروه، از افراد مورد اطمينان خود كه خدا ترس و فروتنند فردى را انتخاب كن، تا پيرامونشان تحقيق و مسائل آنان را به تو گزارش كنند. زيرا اين گروه در ميان رعيّت بيشتر از ديگران به عدالت نيازمندند، و حق آنان را به گونه ‏اى بپرداز كه در نزد خدا معذور باشى، از يتيمان خردسال، و پيران سالخورده كه راه چاره ‏اى ندارند. و دست نياز بر نمى ‏دارند، پيوسته دلجويى كن كه مسئوليّتى سنگين بر دوش زمامداران است.
پس بخشى از وقت خود را به كسانى اختصاص ده كه به تو نياز دارند، تا شخصا به امور آنان رسيدگى كنى، و در مجلس عمومى با آنان بنشين ، و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوى آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كند
**************************************************************************************


اخلاق اختصاصى رهبرى
بخشى از كارها به گونه‏ اى است كه خود بايد انجام دهى: پاسخ دادن به كارگزاران دولتى و بر آوردن نياز مردم در همان روزى كه به تو عرضه مى ‏دارند.
نيكوترين وقت‏ ها و بهترين ساعات شب و روزت را براى خود و خداى خود انتخاب كن.و آنچه تو را به خدا نزديك مى‏ كند بى ‏عيب و نقصانى انجام ده.
هيچ گاه خود را فراوان از مردم پنهان مدار، كه پنهان بودن رهبران، نمونه ‏اى از تنگ خويى و كم اطّلاعى در امور جامعه مى ‏باشد.
*************************************************************************************

اخلاقِ رهـبـری با خویشاوندان

همانا زمامداران را خواص و نزديكانى است كه خود خواه و چپاولگرند، به گونه‏ اى با آنان رفتار كن كه قرار دادى به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند،
حق را به صاحب حق، هر كس كه باشد، نزديك يا دور، بپرداز، و در اين كار شكيبا باش
*************************************************************************************

روش برخورد با دشمن
هرگز پيشنهاد صلح از طرف دشمن را كه خشنودى خدا در آن است رد مكن، كه آسايش رزمندگان، و آرامش فكرى تو، و امنيّت كشور در صلح تأمين مى ‏گردد .
لكن زنهار از دشمن خود پس از آشتى كردن، زيرا گاهى دشمن نزديك مى‏شود تا غافلگير كند، پس دور انديش باش،
هرگز پيمان شكن مباش، و در عهد خود خيانت مكن، و دشمن را فريب مده
فساد، خيانت، فريب، در عهد و پيمان راه ندارد. مبادا قراردادى را امضاء كنى كه در آن براى دغلكارى و فريب راه‏هايى وجود دارد،
************************************************************************************

هشدارها
هشدار از خون ناحق
از خونريزى بپرهيز، و از خون ناحق پروا كن، كه هيچ چيز همانند خون ناحق كيفر الهى را نزديك مجازات را بزرگ نمى‏ كند، و نابودى نعمت‏ها را سرعت نمى‏ بخشد و زوال حكومت را نزديك نمى ‏گرداند پس با ريختن خونى حرام، حكومت خود را تقويت مكن.
خون ناحق، پايه‏ هاى حكومت را سست، و پست مى‏كند و بنياد آن را بر كنده به ديگرى منتقل سازد

هشدار از خود پسندى
مبادا هرگز دچار خود پسندى گردى و به خوبى‏ هاى خود اطمينان كنى، و ستايش را دوست داشته باشى، كه اينها همه از بهترين فرصت‏هاى شيطان براى هجوم آوردن به توست، و كردار نيك، نيكوكاران را نابود سازد.

************************************************************************************




جملات منتخب


در موردسيماى محرومان و مستضعفان

-به ويژه امور كسانى را از آنان بيشتر رسيدگى كن كه از كوچكى به چشم نمى‏ آيند و ديگران آنان را كوچك مى ‏شمارند و كمتر به تو دسترسى دارند. براى اين گروه، از افراد مورد اطمينان خود كه خدا ترس و فروتنند فردى را انتخاب كن، تا پيرامونشان تحقيق و مسائل آنان را به تو گزارش كنند.


-پس بخشى از وقت خود را به كسانى اختصاص ده كه به تو نياز دارند، تا شخصا به امور آنان رسيدگى كنى، و در مجلس عمومى با آنان بنشين و در برابر خدايى كه تو را آفريده فروتن باش، و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوى آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كند

در رابطه با خویشاوندان

حق را مال هر كس كه باشد، نزديك يا دور بپرداز، و در اين كار شكيبا باش، و اين شكيبايى را به حساب خدا بگذار

در رابطه با روش برخورد بادشمنان


پس فساد، خيانت، فريب، در عهد و پيمان راه ندارد،مبادا قراردادى را امضا كنى كه در آن براى دغلكارى و فريب راههايى وجود دارد، و پس از محكم كارى و دقت در قرارداد نامه، دست از بهانه جويى بردار
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمع بندی هفته سی ویکم

جمع بندی هفته سی ویکم

بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی هفته سی ویکم

آمدم من بر در احسان تو
من گدایم من گدا ،دستم بگیر بگیر
یا علــی مرتضی دستم بگیر
تا نیفتادم زپا دستم بگیر
گر بدم من دوست میدارم تو را
ای شه ملک ولا دستم بگیر



ادامه نامه ی زیبای 53...

*********************************************************************************

هشدار از منّت گذارى

مبادا هرگز با خدمت‏ هايى كه انجام دادى بر مردم منّت گذارى، يا آنچه را انجام داده اى بزرگ بشمارى،
يا مردم را وعده‏ اى داده، سپس خلف وعده نمايى

منّت نهادن، پاداش نيكوكارى را از بين مى ‏برد،
و كارى را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند، و خلاف وعده عمل كردن، خشم خدا و مردم را بر مى ‏انگيزاند

كه خداى بزرگ فرمود: «دشمنى بزرگ نزد خدا آن كه بگوييد و عمل نكنيد»

***********************************************************************


هشدار از شتابزدگى

مبادا هرگز! در كارى كه وقت آن فرا نرسيده شتاب كنى، يا كارى كه وقت آن رسيده سستى ورزى، و يا در چيزى كه روشن نيست ستيزه جويى نمايى و يا در كارهاى روشن كوتاهى كنى، تلاش كن تا هر كارى را در جاى خود، و در زمان مخصوص به خود، انجام دهى.

**********************************************************************

هشدار از امتياز خواهى

مبادا هرگز در آنچه كه با مردم مساوى هستى امتيازى خواهى از امورى كه بر همه روشن است، غفلت كنى، زيرا به هر حال نسبت به آن در برابر مردم مسئولى، و به زودى پرده از كارها يك سو رود، و انتقام ستمديده را از تو باز مى ‏گيرند.

باد غرورت، جوشش خشمت، تجاوز دستت، تندى زبانت را در اختيار خود گير، و با پرهيز از شتابزدگى، و فروخوردن خشم، خود را آرامش ده تا خشم فرو نشيند و اختيار نفس در دست تو باشد
.

و تو بر نفس مسلّط نخواهى شد مگر با ياد فراوان قيامت، و بازگشت به سوى خدا.


آنچه بر تو لازم است آن كه
حكومت‏ هاى دادگستر پيشين، سنّت‏هاى با ارزش گذشتگان، روش‏هاى پسنديده رفتگان، و آثار پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و واجباتى كه در كتاب خداست، را همواره به ياد آورى، و به آنچه ما عمل كرده ‏ايم پيروى كنى
، و براى پيروى از فرامين اين عهد نامه‏ اى كه براى تو نوشته ‏ام، و با آن حجّت را بر تو تمام كرده ‏ام، تلاش كن، زيرا اگر نفس سركشى كرد و بر تو چيره شد عذرى نزد من نداشته باشى.

از خداوند بزرگ، با رحمت گسترده، و قدرت برترش در انجام تمام خواسته ‏ها، درخواست مى ‏كنيم كه به آنچه موجب خشنودى اوست ما و تو را موفّق فرمايد، كه نزد او و خلق او، داراى عذرى روشن باشيم، ب
رخوردار از ستايش بندگان، يادگار نيك در شهرها، رسيدن به همه نعمت‏ها، و كرامت‏ها
بوده، و اينكه پايان عمر من و تو را به شهادت و رستگارى ختم فرمايد، كه همانا ما به سوى او باز مى ‏گرديم.

با درود به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت پاكيزه و پاك او،درودى فراوان و پيوسته. با درود.


******************************************************************************

اندرز دادن به دشمن

پس از ياد خدا و درود همانا خداوند سبحان دنيا را براى آخرت قرار داده، و مردم را در دنيا به آزمايش گذاشت، تا روشن شود كدام يك نيكوكارتر است.


ما را براى دنيا نيافريده ‏اند، و تنها براى دنيا به تلاش فرمان داده نشديم،
به دنيا آمديم تا در آن آزمايش گرديم. و همانا خداوند مرا به تو، و تو را با من آزمود، و يكى از ما را بر ديگرى حجّت قرار داد.

تو با تفسير دروغين قرآن به دنيا روى آوردى، و چيزى از من درخواست مى ‏كنى كه دست و زبانم هرگز به آن نيالود (قتل عثمان).
تو و مردم شام، آن دروغ را ساختيد و به من تهمت زديد تا آگاهان شما مردم ناآگاه را، و ايستادگان شما زمينگير شدگان را بر ضدّ من تحريك كنند.
معاويه از خدا بترس، و با شيطانى كه مهار تو را مى ‏كشد، مبارزه كن، و به سوى آخرت كه راه من و تو است باز گرد،
و بترس از خدا كه به زودى با بلايى كوبنده ريشه‏ ات را بر كند، و نسل تو را بر اندازد. همانا براى تو به خدا سوگند مى‏ خورم، سوگندى كه بر آن وفا دارم، اگر روزگار من و تو را در يك جا گرد آورد، هم‏چنان بر سر راه تو خواهم ماند: «تا خدا ميان ما داورى كند و او بهترين داوران است»


***************************************************************************************

التـــماس دعــا...:gol::gol::gol:





 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی هفته سی ودوم

جمع بندی هفته سی ودوم


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام
:gol:


((جمع بندی هفته سی و دوم))

خطبه 1

حکمت ها:153
،152،151،150و154






عجز انسان از شناخت ذات خدا


سخنوران از ستودن اوعاجزند، و حسابگران از شمارش نعمتهاى او ناتوان، و تلاشگران از اداى حق اودرمانده اند. مخلوقات را با قدرت خودآفريد، و با رحمت خود بادها را به حركت درآورد و به وسيله كوه ها اضطراب ولرزش زمين را به آرامش تبديل كرد

***************************************


دین و شناخت خدا


سرآغاز دين خداشناسى است،و كمال شناخت خدا، باور داشتن او،و كمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگى اوست،و

كمال توحيد (شهادت بر يگانگى خدا) اخلاص،و كمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا كردن است،

آن كس كه بگويد خدا در چيست؟ او را در چيز ديگرى پنداشته است، و كسى كه بپرسد خدا بر روى چه چيزى قرار دارد؟

به تحقيق جايى را خالى از او در نظر گرفته است،



**************************************


راه های خدا شناسی

(اول:آفرینش جهان)


براى پديد آمدن موجودات، وقت مناسبى قرارداد، و موجودات گوناگون را هماهنگ كرد، و در هر كدام، غريزه خاص خودش راقرار داد، و غرايز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آن كه موجودات رابيافريند، از تمام جزئيات و جوانب آنها آگاهى داشت، و حدود و پايان آنها رامى دانست، و از اسرار درون و بيرون پديده ها، آشنا بود.


این قسمت رو کامل گذاشتم خیلی زیباست

سپس خداى سبحان طبقات فضا را شكافت، و اطراف آن را باز كرد، و هواى به آسمان و زمين راه يافته را آفريد، و در آن آبى روان ساخت،آبى كه امواج متلاطم آن شكننده بود، كه يكى بر ديگرى مى نشست، آب را بر بادى طوفانى و شكننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهدارى آب مسلط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبى تعيين فرمود.

فضا در زير تندباد وآب بر بالاى آن در حركت بود، سپس خداى سبحان طوفانى برانگيخت كه آب رامتلاطم ساخت و امواج آب را پى در پى درهم كوبيد، طوفان بشدت وزيد، و ازنقطه اى دور دوباره آغاز شد، سپس به طوفان امر كرد، تا امواج درياها را به هر سو روان كند و برهم كوبد، و با همان شدت كه در فضا وزيدن داشت، بر امواج آبها حمله ور گردد، از اول آن برمى داشت و به آخرش مى ريخت. و آبهاى ساكن را به امواج سركش برگرداند. تا آنجا كه آبها روى هم قرار گرفتند،و چون قله هاى بلند كوهها بالا آمدند، امواج تند كف هاى برآمده از آبها رادر هواى باز، و فضاى گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پديد آورد.

آسمان پايين را چون موج مهارشده، و آسمانهاى بالا را مانند سقفى استوار و بلندقرار داد، بى آنكه نيازمند به ستونى باشد، يا ميخهايى كه آنها را استواركند، آنگاه فضاى آسمان پايين را به وسيله نور ستارگان درخشنده، زينت بخشيد،و در آن چراغى روشنايى بخش، و ماهى درخشان، به حركت درآورد، كه همواره درمدار فلكى گردنده و برقرار، و سقفى متحرك، و صفحه اى بى قرار، به گردش خودادامه دهند.

**********************************


آفرينش فرشتگان:

پس آنگاه آسمانهاى بالا را از هم گشود،و مملو ازفرشتگان مختلف ساخت،گروهى از آنان هميشه به سجده ‏اند و ركوع ندارند،و يابه ركوعند و قيام نمى كنند،و يا در صفوفى كه هرگز از هم پراكنده نمى ‏گرددقرار دارند،و يا همواره تسبيح مى ‏گويندو هرگز خسته نمى‏ شوند، هيچگاه خواب چشمان آنها را نمى ‏پوشاند،و عقول آنها گرفتارنسيان و سهو نمى ‏گردد،بدن آنها به سستى نمى‏ گرايد،و غفلت و نسيان بر آنان عارض‏ نمى ‏شود.و گروهى ديگر امينان وحى او،و زبان او به سوى پيامبرانند،و پيوسته براى‏ رساندن حكم وفرمانش در رفت و آمدند.


#1075 شرح حقیقت فرشتگان


***********************************

آفرينش آدم:

سپس خداوند مقدارى خاك از قسمتهاى سخت و نرم زمين،و
خاكهاى مستعد،شيرين‏ و شوره زار آن گرد آورد و آب بر آن افزود تا گلى خالص وآماده شد،و با رطوبت آن رابهم آميخت تا به صورت موجودى چسبناك درآمد،و ازآن صورتى داراى اعضاء و جوارح ‏پيوستگي ها،و گسستگي ها آفريد،آن را جامدكرد تا محكم شود و صاف و محكم و خشك ساخت‏ تا وقتى معلوم و سرانجامى معين.
و آنگاه از روح خود در او دميد،پس به صورت انسانى ‏داراى نيروى عقل كه وى
را به تكاپو مى ‏اندازد در آمد،و داراى افكارى كه به وسيله آن درموجودات تصرف نمايد
.


سپس خداوند از فرشتگان خواست كه وديعه ‏الهى و عمل به پيمانى را كه با اوداشتند،در مورد سجود در برابر آدم و خضوع به عنوان ‏بزرگداشت او،اداءنمايند آنجا كه فرموده است:
«براى آدم سجده كنيد!پس آنها همه سجده كردند،مگر ابليس!»(بقره-34
.).



*******************************************



گزیده حکمت ها:

اندرز امام علیه السلام به یکی از یاران خود


*از كسانى مباش كه بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخير مى اندازد،

*اگرنعمت ها به او برسد سير نمى شود ،و در محروميت قناعت ندارد ،

*ديگران را پرهيز مى دهد اما خود پروا ندارد ،به فرمانبردارى امر مى كند اما خود فرمان نمى برد ،


*گناهكاران را دشمن دارد اما خود يكى از گناهكاران است ،و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمى دارد

گر مصيبتى به او رسد به زارى خدا را مى خواند ؛و اگر به گشايش ، دست يافت مغرورانه از خدا روى بر مى گرداند ،

*براى ديگران كه گناهى كمتر از او دارند نگران ،و بيش از چه كه عمل كرده اميدوار است .

*چون در برابر شهوت قرار گيردگناه را برگزيده ، توبه را به تأخير اندازد ،

*گناه ديگران را بزرگ مى شمارد،اما گناهان بزرگ خود را كوچك مى پندارد،

*طاعت خود رازیاد نشان می دهد و عبادت دیگران را حقیر میشمارد

*پس او بر مردم طعنه گیر و بر خود سهل گیر است
.

*خوشگذرانى با سرمايه داران را بيشتر از ياد خدا با مستمندان دوست دارد ،

*- حقوق خود را از مردم و جامعه – به طور کامل می گیرد و – حقوق مردم و جامعه را- نمی پردازد

*از مردم در باره ی غیر پروردگارش می ترسد و از پرو ردگارش در باره مخلوقات الهی نمی ترسد


*******************************************


آنچه روى مى آورد ، باز مى گردد؛

وچيزى كه بازگردد ، گويى هرگز نبوده است
!


******************************************


آن كس كه از كار مردمى خشنود باشد ، چونان كسى است كه همراه آنان بوده و هر كس كه به باطلى روى آورد ،دو گناه بر عهده او باشد گناه كردار باطل ، و گناه خشنودى به كار باطل

******************************************




ومن الله توفیق

التماس دعا
:gol:
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمع بندی هفته ی سی و سوم

جمع بندی هفته ی سی و سوم

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

به نام انکه علی را به جهانیان عطا فرمود


ادامــه ی خطبــه ی اول و حکمتــــهای :155،156،157،158،159،160

*************************************************************************************

و همدستانش(شیطان) كه كبر و نخوت آنان را فرا گرفت،و شقاوت و بدبختى بر آنان غلبه‏ نمود،به آفرينش خود از آتش افتخار نمودند،و به خلقت آدم از گل و خاك توهين كردند،پس خداوند براى اينكه آزمايشش كامل شود،و وعده ‏اى كه به وى داده منجز گردد،به او مهلت‏ عطا كرد و فرمود:«تا روز معلوم مهلت داده شدى‏»(حجر-38 . )


آدم در بهشت:سپس خداوند آدم را در خانه ‏اى سكنى بخشيد كه زندگيش را در آن‏ گوارا و پر بركت قرار داد،جايگاه او را امن و امان كرد،و او را از ابليس و عداوت وى ‏بر حذر داشت،اما دشمن بالاخره او را فريب داد به خاطر اينكه بر او حسادت مى‏ ورزيد و ازاينكه او در سراى پايدار،و همنشين نيكان است ناراحت‏ بود،آدم يقين خود را به شك و وسوسه ‏او فروخت،و تصميم راسخ را با گفته سست او مبادله كرد،و به خاطر همين موضوع،شادى خودرا مبدل به ترس و وحشت‏ ساخت،و فريب برايش پشيمانى به بار آورد.

پس از آن خداونددامنه توبه را برايش گسترد،كلمات رحمتش را به او القاء نمود،بازگشت‏ به بهشت را به وى وعده ‏داد،و او را به سراى آزمايش و جايگاه توالد و تناسل فرو فرستاد.

***************************************************************************************************

رسالت پيامبران براى استخراج گنج هاى عقول:


از ميان فرزندان او پيامبرانى برگزيد،و پيمان وحى را از آنان گرفت،و از آنها خواست ‏كه امانت رسالتش را به مردم برسانند در زمانى كه اكثر مردم پيمان خدا را تبديل كرده بودند و حق ‏او را نمى ‏شناختند.و همتا و شريكانى براى او قرار داده بودند،و شياطين آنها را از معرفت ‏خدا باز داشته،و از عبادت و اطاعتش آنها را جدا نموده بودند،پيامبرانش در ميان آنها مبعوث‏ ساخت، و پى در پى رسولان خود را به سوى آنان فرستاد،تا پيمان فطرت را از آنان مطالبه‏ نمايندو نعمت هاى فراموش شده را به ياد آنها آورند و با ابلاغ دستورات خدا حجت ‏را بر آنها تمام كنند، گنجهاى پنهانى عقل ها را آشكار سازند،و آيات قدرت خداى را به آنان‏ن شان دهند:آن سقف بلند پايه آسمان كه بر فراز آنها قرار آنها قرار گرفته،و اين گاهواره زمين‏ كه در زير پاى آنها گسترده،و وسائل معيشتى كه آنها را زنده نگه ميدارد،و اجل هائى كه آنها رافانى مى ‏سازد،و مشكلات و رنج هائى كه آنها را پير مى ‏كند،و حوادثى كه پى در پى برآنان وارد مى ‏گردد،(همه اينها را به آنها گوشزد كنند).


خداوند هرگز بندگان خود را،از پيامبران مرسل،و كتب آسمانى و يا دليلى قاطع ‏و يا راهى صاف و مستقيم خالى نگذارده،پيامبرانى كه با كمى نفراتشان و فراوانى دشمنان‏ و تكذيب كنندگان،هرگز در انجام وظائف خود كوتاهى نمى ‏كردند،پيامبرانى كه بعضى ‏بشارت به ظهور پيغمبر آينده دادند،و بعضى به خاطر پيامبر پيشين شناخته شده بودند.

عصر بعثت محمد(ص):

به همين حال قرنها گذشت،و روزگاران سپرى شد،پدران در گذشتند و فرزندان‏ جانشين آنها گرديدند.

*********************************************************************************************


تا اينكه خداوند سبحان،براى وفاى به وعده خود و كامل‏ گردانيدن نبوت،محمد(ص) رسول خويش را مبعوث ساخت كسى كه از همه پيامبران‏براى بشارت به آمدنش پيمان گرفته شده بود،نشانه‏ هايش مشهور و ميلادش پسنديده بود،در آن روز(كه او قدم به جهان گذارد)مردم زمين داراى مذاهب پراكنده و خواسته‏ هاى ضد و نقيض،و جمعيت هائى متشتت‏ بودند،عده ‏اى خداى را به مخلوقش تشبيه مى ‏كردند،گروهى ملحد بودند،و جمعى معبودهاى ديگرى غير از خداى يگانه داشتند،اما او آنها رااز گمراهى نجات داد و هدايت نمود، و با موقعيت‏ خود آنان را از جهالت نجات بخشيد.


سپس خداى سبحان لقاى خويش را براى محمد(ص)اختيار كرد و آنچه را نزد خودداشت، براى او پسنديد،او را با انتقال از دنيا گرامى داشت،و از گرفتارى با مشكلات‏ نجات داد،وى را در نهايت احترام قبض روح كرد و به سوى خويش فرا خواند،

***************************************************************************************************

او هم ‏آنچه را كه انبياى پيشين براى امت‏ خود گذارده بودند،در ميان امت‏ خويش به جاى ‏گذاشت(كتاب خدا و اوصياى خويش را ميان آنان قرار داد)زيرا آنها هرگز امت‏ خودرا مهمل و بى ‏سرپرست رها نساختند و بدون اينكه راهى روشن و دانشى پايدار به آنها بدهنداز ميان آنان بيرون نرفتند.

**************************************************************************************************

قرآن و احكام دينى:


هم اكنون كتاب پروردگار شما در ميان شما است،حلال و حرامش آشكار و فريضه‏ هاو مستحبات و ناسخ و منسوخ،و مباح و ممنوع،خاص و عام،پندها و مثلها،مطلق ها ومحدودها، محكمات و متشابهاتش همه معلوم است،مجملات آن به بركت محكمات وآيات روشن،تفسير شده،نكات پيچيده آن(در پرتو آيات ديگر)واضح است و آنچه راكه پيمان معرفت آن از همه گرفته شده،معلوم است.

و نيز آنچه بندگان موظف به آگاهى از آن نيستند(مانند كنه ذات خدا)آشكار است،
قسمتى از احكام در كتاب خدا(براى مدتى محدود)الزام شده و ناسخ آن در سنت پيامبرآمده،و بعضى در سنت واجب شده در حالي كه قبلا در كتاب خدا(براى مدت محدودى)ترك آن مجاز بوده،و بعضى در اوقات معينى واجب است و بعضى وجوب آن در آينده ‏از بين رفته است،
محرمات آن از هم جدا است:
يك قسمت،گناهان كبيره است كه ‏كيفرش را آتش قرار داده،و قسمتى صغيره است كه غفرانش را براى آن مهيا ساخته،و برخى انجام كمش مقبول و مراحل بيشترش در وسعت.



*******************************************************************************************************

حج ‏خانه خدا نشانه عظمت اسلام!

(قسمتى از اين خطبه است كه در مورد حج‏ بيان فرموده):

حج‏ بيت الحرام را بر شما واجب كرده و همان خانه‏ اى كه آن را قبله مردم قرارداده است:كه همچون تشنه كامانى كه به آبگاه مى‏ روند،به سوى آن رو مى ‏آورند،وهمانند كبوتران به آن پناه مى ‏برند:
خداوند آن را
مظهر تواضع مردم در برابر عظمتش،وتسليم آنان در مقابل عزتش قرار داده،

و
از ميان مخلوقش شنوندگانى را برگزيده كه دعوت ‏او را به سوى اين خانه اجابت كنند،و سخنش را تصديق نمايند،و در مواقف پيامبران قرارگيرند،همچون فرشتگان كه به گرد عرش مى ‏گردند،به گرد آن طواف كنند،و سودهاى ‏فراوان در اين تجارتخانه ‏ى عبادت بدست آورند،و به سوى ميعادگاه آمرزشش بشتابند،

خداوند متعال اين خانه‏ ى خود را پرچمى براى اسلام قرار دادو حرم امنى براى ‏پناهندگان به آن،بجا آوردن حج آن را از فرائض شمرده،و اداى حق آن را واجب كرد،و بر همه شما مقرر داشت كه به زيارت آن برويد و

فرمود:«آنكس كه استطاعت رفتن به خانه‏ خدا داشته باشد،حج ‏بر او فرض است،و آن كس كه كفر ورزد خداوند از همه جهانيان بى-نياز است‏» (16-آل عمران-97 .)


*********************************************************************************************************


گزیــده ی حکمتـــها:


عهد و پيمان ها را پاس داريد به خصوص با وفاداران.

خداى را اطاعت كنيد كه در نشناختن پروردگار عذرى نداريد.

اگر چشم بينا داشته باشيد، حقيقت را نشانتان داده اند ، اگر هدايت مى طلبيد شما را هدايت كرده اند ، اگر گوش شنوا داريد ، حق را به گوشتان خواندند.

برادرت را با احسانى كه در حق او مى كنى سرزنش كن ، و شر او را با بخشش بازگردان

كسى كه خود را در جايگاه تهمت قرار داد ، نبايد جز خود را نكوهش كند!.

هر كس قدرت به دست آورد ، زورگويى دارد.



********************************************************************************************

التمــاس دعــا:gol::gol::gol:







 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی هفته سی وچهارم

جمع بندی هفته سی وچهارم


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام
:gol:

((جمع بندی هفته سی و چهارم))


خطبه دوم وخطبه چهارم
حکمت ها:
161و162و163و164و165


************************************


*ستایش پروردگار

آنكس را كه خدا هدايت كند هيچگاه‏ گمراه نمى ‏شودوآن كس كه خدا او را دشمن دارد هرگز نجات نمى‏ يابد،وهر كس كه خداونداو را كفايت كند نيازمند نخواهد شد.

ستايش خداوند در ترازوى حق از همه چيز سنگين ‏تر است،وبرترينگنجى است كه مى ‏توان ذخيره كرد.

و گواهى مى‏ دهم كه به جز خداوند يكتاى بى شريك، معبودى نيست ومادامى كه زنده ‏ايم به آن پاى بند هستيم،و آن را براى صحنه‏ هاى هولناكى كه در رستاخيزبا آن روبرو خواهيم شد ذخيره مى ‏كنيم.

*****************************

*ویژگیهای پیامبر اسلام(ص)

خداوند او را بادينى آشكار، و نشانه اى پايدار، و قرآنى نوشته شده و استوار، و نورىدرخشان، و چراغى تابان، و فرمانى آشكاركننده، فرستادتا شك و ترديدها را نابود سازد و با دلائل روشن استدلال كند، و با آيات الهى مردم را پرهيز دهد، و از كيفرهاى الهى بترساند.



***********************************


*شناخت عصر جاهلیت

گرفتاری مردم در فتنه ها،ستون های ایمان ویقین ناپایدار،اختلاف در اصول دین، خدای رحمان معصیت می شد و شیطان یاری می گردید،اطاعت از شیطان، مردم حیران وسرگردان ، بی خبر و فریب خورده ، در کنار بهترین خانه ( کعبه ) و بدترین همسایگان ( بت پرستان ) زندگی می کردند.


*****************************


*ویژگیهای اهل بیت(علیهم السلام)


عترت پيامبر (ص) (اهل بيت (ع)) جايگاه اسرارخداوندى، و پناهگاه فرمان الهى، و مخزن علم خدا، و مرجع احكام اسلامى ونگهبان كتابهاى آسمانى، و كوههاى هميشه استوار دين خدايند،خدا به وسيله اهل بيت (ع) پشت خميده دين را راست نمود، و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت.


******************************


* سیمای فاسدان

بذر فجور را افشاندند،و با آب غرور و فريب آن را آبيارى كردند،و محصول آن را كه‏جز بدبختى و نابودى نبود درويدند:احدى از اين امت را با آل محمد(ص)مقايسه نتوان كرد


*******************************


*جایگاه آل محمد(علیهم السلام)



غلو كننده بايد به سوى آنان بازگردد،و عقب مانده بايد به آنان ملحق شود.

ويژگيهاى ولايت و حكومت از آن آنها است،و وصيت پيغمبر(ص)و وراثت او درميان آنان!


**************************

كر باد گوشى كه نداى بلند پند و اندرز را درك نكند!مسلماگوشى كه با صيحه‏ نادانى و جنايت كر شده است آهنگ ملايم(حق)را نشنود.مطمئن باد قلبى كه از خوف خداجدائى نپذيرد.

******************************************

*ویژگی های امام علی علیه السلام

من براى واداشتن شما به راههاى حق، كه در ميان جاده هاى گمراه كننده بودبپا خاستم در حالى كه سرگردان بوديد، و راهنمايى نداشتي دور باد راى كسى كه با من مخالفت كند، از روزى كه حق به من نشان داده شد،هرگز در آن شك و ترديد نكردم ،امروز ما و شما بر سر دوراهى حق و باطل قرار داريم، آن كس كه به وجود آب اطمينان دارد تشنه نمى ماند.

************************


گزیده حکمت ها:


هر كس خود رأى شد به هلاكت رسيد،و هر كس با ديگران مشورت كرد ، در عقل هاى آنان شريك شد.


*********************


آن كس كه راز خود را پنهان دارد ، اختيار آن در دست اوست.

*************************


رعايت حق كسى كه او حقش را محترم نمى شمارد نوعى بردگى است.


**************************

هيچ اطاعتى از مخلوق ، در نافرمانى پروردگار نيست!.

************************



ومن الله توفیق

التماس دعا:gol:







 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی هفته سی و پنجم

آگاهی و مظلومیت امام علیه السلام

به خدا سوگند! از آگاهى لازمى برخوردارم و هرگز غافلگير نمى شوم، كه دشمنان ناگهان مرا محاصره كنند و با نيرنگ دستگيرم نمايند،

من همواره با يارى انسان حق طلب، بر سر آن مى كوبم كه از حق روى گردان است، و با يارى فرمانبر مطيع، نافرمان اهل ترديد را در هم مى كوبم،

تا آن روز كه دوران زندگانى من به سر آيد پس، سوگند به خدا، من همواره از حق خويش محروم ماندم، و از هنگام وفات پيامبر (ص) تا امروز حق مرا از من باز داشتند و به ديگرى اختصاص دادند.

شناخت پیروان شیطان

منحرفان شيطان را، معيار كار خود گرفتند، و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد، و در دلهاى آنان تخم گذارد، و جوجه هاى خود را در دامانشان پرورش داد، پس با چشمهاى آنان مى نگريست، و با زبانهاى آنان، سخن مى گفت: پس با يارى آنها بر مركب گمراهى سوار شد، و كردارهاى زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد، مانند رفتار كسى كه نشان مى داد در حكومت شيطان شريك است، و با زبان شيطان، باطل مى گويد.

شركت آيندگان در پاداش گذشتگان (نقش نيّت در پاداش اعمال)
امام عليه السّلام پرسيد: آيا فكر و دل برادرت با ما بود. گفت: آرى. امام عليه السّلام فرمود: پس او هم در اين جنگ با ما بود، بلكه با ما در اين نبرد شريكند آنهايى كه حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران مى‏ باشند، ولى با ما هم عقيده و آرمانند، به زودى متوّلد مى‏ شوند، و دين و ايمان به وسيله آنان تقويت مى ‏گردد

- اعلام سياست‏هاى حكومتى
آن چه مى‏ گويم به عهده مى ‏گيرم، و خود به آن پاى بندم كسى كه عبرت‏ها براى او آشكار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوا و خويشتن دارى او را از سقوط در شبهات نگه مى ‏دارد.
آگاه باشيد، تيره روزى‏ ها و آزمايش‏ ها، همانند زمان بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بار ديگر به شما روى آورد. سوگند به خدايى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به حق مبعوث كرد، سخت آزمايش مى‏ شويد، چون دانه‏اى كه در غربال ريزند، يا غذايى كه در ديگ گذارند به هم خواهيد ريخت، زير و رو خواهيد شد، تا آن كه پايين به بالا، و بالا به پايين رود، آنان كه سابقه‏اى در اسلام داشتند، و تاكنون منزوى بودند، بر سر كار مى ‏آيند، و آنها كه به ناحق، پيشى گرفتند، عقب زده خواهند شد.

فضائل اخلاقى امام عليه السّلام
به خدا سوگند، كلمه ‏اى از حق را نپوشاندم، هيچ گاه دروغى نگفته‏ ام، از روز نخست، به اين مقام خلافت و چنين روزى خبر داده شدم. آگاه باشيد همانا گناهان چون مركب‏ هاى بد رفتارند كه سواران خود (گناهكاران) را عنان رها شده در آتش دوزخ مى‏ اندازند. اما تقوا، چونان مركب‏هاى فرمانبردارى هستند كه سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاويدان مى‏ كنند. حقّ و باطل هميشه در پيكارند، و براى هر كدام طرفدارانى است، اگر باطل پيروز شود، جاى شگفتى نيست، از دير باز چنين بوده، و اگر طرفداران حق اندكند، چه بسا روزى فراوان گردند و پيروز شوند، امّا كمتر اتّفاق مى‏ افتد كه چيز رفته باز گردد.
مى ‏گويم: «كلمات امام عليه السّلام پيرامون حق و باطل، از سخنان نيكويى است كه كلام كسى از سخن سرايان به آن نخواهد رسيد، و بيش از آن چه كه ما در شگفت شويم، شگفتى، برابر آن فرو مانده است، در اين كلمات امام عليه السّلام ريزه كاريهايى از فصاحت است كه نه زبان قدرت شرح آن را دارد، و نه انسانى مى ‏تواند از درّه‏هاى عميق آن بگذرد، اين اعتراف مرا كسانى كه در فصاحت پيشگامند و با سابقه، درك مى ‏كنند.»

سرگردانی مردم، و ضرورت تقوا

آن كس كه بهشت و دوزخ را پيش روى خود دارد، در تلاش است برخى از مردم به سرعت به سوى حق پيش مى روند، كه اهل نجاتند، و بعضى به كندى مى روند و اميدوارند، و ديگرى كوتاهى مى كند و در آتش جهنم گرفتار است، چپ و راست گمراهى، و راه ميانه، جاده مستقيم الهى است كه قرآن و آثار نبوت، آن را سفارش مى كند، و گذرگاه سنت پيامبر (ص) است، و سرانجام بازگشت همه بدان سو است. ادعاكننده باطل نابود شد، و دروغگو زيان كرد، هر كس با حق درافتاد هلاك گرديد، نادانى انسان همين بس كه قدر خويش نشناسد. آنچه بر اساس تقوى پايه گذارى شود، نابود نگردد، كشتزارى كه با تقوى آبيارى شود، تشنگى ندارد. مردم! به خانه هاى خود روى آوريد، مسائل ميان خود را اصلاح كنيد، توبه و بازگشت پس از زشتيها ميسر است، جز پروردگار خود، ديگرى را ستايش نكنيد، و جز خويشتن خويش ديگرى را سرزنش ننماييد.

************************************************************************************************
خود پسندى مانع فزونى است

آخرت نزديك ، و زمانِ ماندن در دنيا اندك است.

صبحگاهان براى آن كه دو چشم بينا دارد روشن است.

ترك گناه آسان تر از در خواست توبه است.

: بسا لقمه اى گلوگير كه لقمه هاى فراوانى را محروم مى كند.

مردم دشمن چيزهايى هستند كه نمى دانند.

%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%

یا علی مدد
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی هفته سی وششم

جمع بندی هفته سی وششم


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام
:gol:

((جمع بندی هفته سی و ششم))



خطبه ها : 17و18و19و20
حکمت ها:173،174،175،176،177و178


******************************************
*شناخت بدترین انسانها

1- مردى كه خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شيفته بدعت، و مردم را گمراه كرده، به فتنه انگيزى مى كشاند، و راه رستگارى گذشتگان را گم كرده، و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است، بار گناه ديگران را بر دوش كشيده، و گرفتار زشتيهاى خود نيز مى باشد


2- مردى كه مجهولاتى به هم بافته، و در ميان انسانهاى نادان امت، جايگاهى پيدا كرده است آدم نماها او را عالم ناميدند كه نيست، چيزى را بسيار جمع آورى مى كند كه اندك آن به از بسيار است، و دانش و اطلاعات بيهوده فراهم آورد.

***************************************

*روانشناسى مدّعيان دروغين قضاوت

در ميان مردم، با نام قاضى به داورى مى‏ نشيند اگر مشكلى پيش آيد، با حرف‏هاى پوچ و تو خالى و رأى و نظر دروغين، آماده رفع آن مى ‏شود.

نادانى است، كه راه جهالت مى ‏پويد، كورى است كه در تاريكى گمشده خود را مى‏ جويد، از روى علم و يقين سخن نمى ‏گويد، روايات را بدون آگاهى نقل مى ‏كند،

نه راه صدور حكم مشكلات را مى‏داند، و نه براى منصب قضاوت أهليّت دارد آنچه را كه نپذيرد علم به حساب نمى‏آورد، و جز راه و رسم خويش، مذهبى را حق نمى‏ داند

اگر حكمى را نداند آن را مى‏پوشاند تا نادانى او آشكار نشود، خون بى گناهان از حكم ظالمانه او در جوشش و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است.

در ميان آنها، كالايى خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آنگونه كه بايد بخوانند، و متاعى سود آورتر و گرانبهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف كنند، و در نزد آنان، چيزى زشت‏تر از معروف، و نيكوتر از منكر نمى ‏باشد.

************************************

*نکوهش اهل رأی (خود محوری در قضاوت):

در مورد قضاوتهای مختلف قضات فرمودند:
در صورتی که خدایشان یکی ، پیغمبرشان یکی ، و کتابشان یکی است ، آیا خدایسبحان ، آنها را به اختلاف ، امر فرمود، که اطاعت کردند؟ یا آنها را ازاختلاف پرهیز داد و معصیت خدا نمودند؟


*********************************

*مبانى وحدت امّت اسلامى


آيا خداى سبحان، دين ناقصى فرستاد و در تكميل آن از آنها استمداد كرده است آيا آنها شركاء خدايند كه هر چه مى‏ خواهند در احكام دين بگويند و خدا رضايت دهد .

آيا خداى سبحان، دين كاملى فرستاد
پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ابلاغ آن كوتاهى ورزيد در حالى كه خداى سبحان مى ‏فرمايد: «ما در قرآن چيزى را فروگذار نكرديم.

و
فرمود: «در قرآن بيان هر چيزى است». و ياد آور شديم كه: بعض قرآن گواه بعض ديگر است و اختلافى در آن نيست.


****************************************

*علل پنهان بودن اسرار پس از مرگ

آنچه را كه مردگان ديدند اگر شما مى ديديد، ناشكيبا بوديد، و مى ترسيديد، و مى شنيديد و فرمان مى برديد، ولى آنچه آنها مشاهده كردند بر شما پوشيده است، و نزديك است كه پرده ها فرو افتد


اگر چه حقيقت را به شما نيز نشان دادند، اگر بدرستى بنگريد، و نداى حق را به شما شنواندند. اگر به خوبى بشنويد، و به راه راست هدايتتان كردند.

اگر هدايت بپذيريد، راست مى گويم، مطالب عبرت آموز اندرزدهنده را آشكارا ديديد، و از حرام الهى نهى شديد، و پس از فرشتگان آسمانى، هيچ كس جز انسان، فرمان خداوند را ابلاغ نمى كند.

*****************************************

حکمت ها:



*****************************************

آن كس كه از افكار و آراء گوناگون استقبال كند،صحيح را از خطا خوب شناسد.

*****************************************

آن كس كه دندان خشم را در راه خدا برهم فشارد،بر كشتن باطل گرايان ، توانمند گردد.

***********************************

هنگامى كه از چيزى مى ترسى ، خود را در آن بيفكن ،زيرا گاهى ترسيدن از چيزي، از خود آن سخت تر است.

***************************************

بردبارى و تحمل سختى ها ، ابزار رياست است.

********************************

پاداش دادن به نيكوكار،بدكار را رنجه مى‏ دارد.

*****************************

ومن الله توفیق
التماس دعا
:gol:




 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی هفته سی وهفتم

راه رستگارى

قيامت پيش روى شما و مرگ در پشت سر، شما را مى راند، سبكبار شويد تا برسيد، همانا آنان كه رفتند در انتظار رسيدن شمايند.

امام (ع) و شناساندن ناكثين (اصحاب جمل)

آگاه باشيد، كه همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج كرده، و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جاى خود نشاند، و باطل به جايگاه خويش پايدار شود.سوگند به خدا ناكثين هيچ گناهى از من سراغ ندارند، و انصاف را بين من و خودشان رعايت نكردند، آنها حقى را مى طلبند كه خود ترك كردند، و انتقام خونى را مى خواهند كه خود ريختند، اگر شريك آنها بودم، پس آنها نيز در اين خونريزى سهم دارند، و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس كيفر مخصوص آنهاست، مهمترين دليل آنها به زيان خودشان است، مى خواهند از پستان مادرى شير بدوشند كه خشكيده، بدعتى را زنده مى كنند كه مدتهاست مرده، وه چه دعوت كننده اى!؟ و چه اجابت كنندگانى؟!

همانا من به كتاب خدا و فرمانش درباره ناكثين خشنودم. اما اگر از آن سر باز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد، كه براى درمان باطل و يارى دادن حق كافى است. شگفتا! از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزه هاى آنان قرار گيرم و ضربتهاى شمشير آنها را تحمل كنم، گريه كنندگان بر آنها بگريند، تاكنون كسى مرا از جنگ نترسانده، و از ضربت شمشير نهراساند ه است، من به پروردگار خويش يقين داشته و در دين خود شك و ترديدى ندارم

تناسب نعمت‏ها با استعدادهاى گوناگون

پس از ستايش پروردگار،بدانيد كه تقديرهاى الهى چون قطرات باران از آسمان به سوى انسانها فرود مى‏ آيد، و بهره هر كسى، كم يا زياد به او مى‏ رسد پس اگر يكى از شما براى برادر خود، برترى در مال و همسر و نيروى بدنى مشاهده كند، مبادا فريب خورد و حسادت كند،زيرا مسلمان (تا زمانى كه دست به عمل پستى نزده كه از آشكار شدنش شرمنده باشد و مورد سرزنش مردم پست قرار گيرد) به مسابقه دهنده ‏اى مى ‏ماند كه دوست دارد در همان آغاز مسابقه پيروز گردد تا سودى به دست آورد و ضررى متوجّه او نگردد. هم چنين مسلمانى كه از خيانت پاك است انتظار دارد يكى از دو خوبى نصيب او گردد: يا دعوت حق را لبيك گفته عمر او پايان پذيرد «كه آنچه در نزد خداست براى او بهتر است»، و يا خداوند روزى فراوان به او دهد و صاحب همسر و فرزند و ثروت گردد، و هم چنان دين و شخصيّت خود را نگاه ‏دارد. همانا ثروت و فرزندان، محصول دنيا و فانى شدنى، و عمل صالح زراعت آخرت است، گر چه گاهى خداوند، هر دوى آن را به ملّت‏هايى خواهد بخشيد. از خدا در آن چه اعلام خطر كرده است بر حذر باشيد از خدا آنگونه بترسيد كه نيازى به عذر خواهى نداشته باشيد عمل نيك انجام دهيد بدون آن كه به ريا و خود نمايى مبتلا شويد، زيرا هر كس، كارى براى غير خدا انجام دهد، خدا او را به همان غير واگذارد.از خدا، درجات شهيدان، و زندگى سعادتمندان، و هم نشينى با پيامبران را درخواست مى ‏كنيم.

ضرورت تعاون با خويشاوندان
اى مردم، انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، باز از خويشاوندان خود بى نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند.
خويشاوندان انسان، بزرگ‏ترين گروهى هستند كه از او حمايت مى ‏كنند و اضطراب و ناراحتى او را مى‏ زدايند، و در هنگام مصيبت‏ها نسبت به او، پر عاطفه‏ ترين مردم مى‏ باشند.
نام نيكى كه خدا از شخصى در ميان مردم رواج دهد بهتر از ميراثى است كه ديگرى بردارد.

(قسمت ديگرى از همين خطبه)

آگاه باشيد، مبادا از بستگان تهيدست خود رو برگردانيد،
و از آنان چيزى را دريغ داريد، كه نگاه داشتن مال دنيا، زيادى نياورد و از بين رفتنش كمبودى ايجاد نكند.
آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها يك دست را از آنها گرفته امّا دست‏هاى فراوانى را از خويش دور كرده است،
و كسى كه پر و بال محبّت را بگستراند، دوستى خويشاوندانش تداوم خواهد داشت.

(از خطبه ‏هاى امام كه در شهر كوفه ايراد فرمود).
ضرورت آمادگى براى جهاد
سوگند به جان خودم، در مبارزه با مخالفان حق، و آنان كه در گمراهى و فساد غوطه‏ ورند، يك لحظه مدارا و سستى نمى ‏كنم.
پس اى بندگان خدا از خدا بترسيد و از خدا، به سوى خدا فرار كنيد، و از راهى كه براى شما گشوده برويد، و وظايف و مقرّراتى كه براى شما تعيين كرده به پا داريد
اگر چنين باشيد، على عليه السّلام ضامن پيروزى شما در آينده مى ‏باشد، گرچه هم اكنون به دست نياوريد

علل شكست ملّت‏ها (علل شكست كوفيان، و پيروزى شاميان)
اكنون جز شهر كوفه در دست من باقى نمانده است، كه آن را بگشايم يا ببندم اى كوفه اگر فقط تو براى من باشى، آنهم برابر اين همه مصيبت‏ ها و طوفان‏ها چهره‏ ات زشت باد. آنگاه به گفته شاعر مثال آورد: (به جان پدرت سوگند اى عمرو كه سهم اندكى از ظرف و پيمانه داشتم). سپس ادامه داد: به من خبر رسيده كه بسر بن ارطاة بر يمن تسلّط يافته،سوگند به خدا مى ‏دانستم كه مردم‏ شام به زودى بر شما غلبه خواهند كرد.زيرا آنها در يارى كردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرّقيد شما امام خود را در حق نافرمانى كرده و آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند. آنها نسبت به رهبر خود امانت دار و شما خيانتكاريد، آنها در شهرهاى خود به اصلاح و آبادانى مشغولند و شما به فساد و خرابى، (آنقدر فرومايه‏ايد) اگر من كاسه چوبى آب را به يكى از شماها امانت دهم مى ‏ترسم كه بند آن را بدزديد.


%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
لجاجت تدبير را سْست مى كند.

طمع ورزى ، بردگيِ هميشگى است.

حاصل كوتاهى ، پشيمانى ؛ و حاصل دورانديشي، سلامت است

انجا كه بايد سخنِ درست گفت، در خاموشى خيرى نيست، چنانكه در سخن ناآگاهانه نيز خيرى نخواهد بود.

دو دعوت به اختلاف نرسد جز اينكه يكى باطل باشد!

از روزى كه حق براى من نمايان شد، هرگز دچار ترديد نشدم!

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

یاعلی مدد
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی هفته سی و هشتم

نامه های: 17،18،19 و 20

حکمت های:184،185،186،187 و 188


***********************************************************************************

آگاه باش، آن كس كه بر حق بود، جايگاهش بهشت، و آنكه بر راه باطل بود در آتش است
.


آن كه بر حق است با آن كه بر باطل است را نمى‏ توان مقايسه كرد، و مؤمن چون مفسد نخواهد بود، و چه زشتند آنان كه پدران گذشته خود را در ورود به آتش پيروى كنند. از همه كه بگذريم، فضيلت نبوّت در اختيار ماست كه با آن عزيزان را ذليل، و خوار شدگان را بزرگ كرديم



در رفتار با دهقانان، نرمى و درشتى را به هم آميز، رفتارى توأم با شدّت و نرمش داشته باش، اعتدال و ميانه روى را در نزديك كردن يا دور كردن، رعايت كن.(خطاب به عمر بن ابى سلمه ارحبى فرماندار پارس ایران)

براستى به خدا سوگند مى‏ خورم، اگر به من گزارش كنند كه در اموال عمومى خيانت كردى،كم يا زياد، چنان بر تو سخت گيرم كه كم بهره شده، و در هزينه عيال، در مانده و خوار و سرگردان شوى با درود.(خطاب به زياد بن ابيه، جانشين فرماندار بصره)




از روزى كه حق براى من نمايان شد، هرگز دچار ترديد نشدم!.
هرگز دروغ نگفتم و به من دروغ نگفتند ،و هرگز گمراه نشدم ، به كسى به وسيله من گمراه نشده است.
آغاز كنندة ستم ، در قيامت ، انگشت به دندان مى گزد.
هر كس كه با حق در آويزد نابود مى گردد.



التماس دعا

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم


تا حبّ علی و آل او یافته ایم *** کام دل خویش مو به مو یافته ایم


وز دوستی علی و اولاد علی است*** در هر دو جهان گر آبرو یافته ایم




سلام

به حول وقوه الهی

تلاش وهمراهی وهمکاری دوستان در جهت جمع بندی برنامه های پایانی

حمایتهای اساسی استارتر محترم تاپیک

38 هفته مطالعه هفتگی نهج البلاغه وخودسازی به همراه جمع بندی هفتگی مطالب به اتمام رسید

تمامی مطالبی که از این گنجینه ارزشمند به صورت بسیار جزئی بررسی شده در جدول زیر نوشته شده

انشالله از هفته آینده با برنامه هفته 39 ام مطالعه رو ادامه میدیم

:gol:اجر حضور وهمراهی تمامی عزیزان با آقا مولی الموحدین امیر مومنان علیه السلام :gol:


نامه ها
خطبه هاحکمت ها
17
18

19
20
26
27
31
45
46
47
53


1*2
4*5
6*7
12*16
17*18
19*20
21*22
23*24
25*37
38*39
72*73
74*75
76*83
86*87
88*89
109*110
111*114
129*130
131*140
150*153
154*157
160*176
182*193
141*142
143*199
از شماره 1
تا شماره 188

تشکر ویژه از فرزانه خانم گل ،آقا دادش آسمانی،دردونه مهربان،آقای مهندس m4material وصد البته جناب Ehsan_M

که مزاحمتهای وقت وبی وقت این حقیر رو در این مدت تحمل کردند

:gol::gol::gol::gol::gol:

ومن الله توفیق

التماس دعا
:gol:
 
بالا