بچه ها همگی خسته نباشید.خدا قوت.آفرین.
کار همتون هر روز بهتر از دیروزه!
آقا مازیار همه ام اینجور نیستن که بیان از اطلاعات استفاده کنن و نخوان اطلاعاتی بدن!!!
بعضیام مثه من کارشون زیر خط فقره!کاری ندارن که بخوان بذارن!
من از آذر ماه با بچه ها بودم و اونا بودن که بهم انگیزه درس خوندن دادن که باعث شد نسبت به زمان کمی که گذاشتم آزمونمو بد ندم.حالام دلم واسه همشون تنگ شده و فقط میام اینجا و کارارو می خونم.
ولی حرفتونو کاملا قبول دارم که بعضیا اول کمرنگ و حالا بی رنگ شدن!بعضیا که کارشون خوبه و تئوری با هم بودیم حالا نامردیه رفیق نیمه راه باشن!(به خصوص بچه های کلاس مهندس شقاقی

)
ولی الانم میشه جو رو مثه اون موقع ها کرد!یادمه یکی از دلایلی که باعث می شد درس بخونم کری خوندن با بچه های باشگاه بود که استارتشو داداش سجاد زد که با هم قرار میذاشتیم روز بعد 10 ساعت درس بخونیم!!!

درسته خیلیامون حتی ی روزم 10 ساعت نخوندیم!! ولی این جوری تلاشمون 10 برابر میشد!یادش بخیر با عارف و سجاد و سمانه و نانی و الهام و عارفه و خیلیای دیگه سر ساعت کل کل می کردیم!!!
همه اینارو گفتم که بگم این حس رقابت بود که باعث شد خیلی از بچه ها رتبشون خوب بشه والبته این که هر کس هر چیز جدیدی یاد می گرفت در اختیار بقیه میذاشت.
پس داداش سجاد کجااااایی که دوباره این رقابتو بین بچه ها ایجاد کنی؟؟؟؟؟؟؟بچه ها پایه این از فردا باز با هم کورس ساعت بذاریم؟؟؟