** تا حالا عشق واقعی رو تجربه کردین ؟ **

** تا حالا عشق واقعی رو تجربه کردین ؟ **

  • بله

    رای: 70 58.3%
  • خیر

    رای: 50 41.7%

  • مجموع رای دهندگان
    120
وضعیت
موضوع بسته شده است.

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

می خوام بدونم تا حالا کسی تجربه ی عشق واقعی داشته ؟

حد اقل کسی بوده که نسبت بهتون عشقه واقعی داشته و یا خودتون درگیره یه عشقه واقعی شدین ؟

ویژگی های عشقه واقعی چیه ؟

کیا تجربه داشتن بگن چطور بوده ؟

از خصوصیات و برخورد ها بگین

اینم بگین که اگه عشقی بوده تهش چی شده ؟

 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من فکر میکنم تجربش کردم، یعنی دارم تجربش میکنم...

اینو همه جا گفتم، ولی بازم فکر کنم باید بگم

عشق واقعی بر سه مبنا پایه ریزی میشه:

صداقت

تعهد

محبت

هرکدومش نباشه، کار میلنگه.

والا قبلا یه صندلی داغ بود، خیلی تجربیات رو توضیح دادم، بازم اگر مطلبی به ذهنم رسید عرض خواهم کرد

صندلی داغ متاهلین
 
آخرین ویرایش:

Ali Talash

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه اخرشو میخوایی بدونی من که خیانت دیدم بعد از قول و قرار بعد از 2/3 سال اخرش این شد...
ولی واقعا لذت بخش بود....
 

NEGINNN اخراجی

اخراجی موقت
من !!! فکر میکنم آره تجربش کردم با یه نگاه همه چی شروع شد....هنوزم بین ما همون نگاهاست:cool:

وقتی فهمیدم دوستش دارم که به مدت چند روز ندیدمش دلم براش لرزید اشک بود که میریختم و نمی فهمیدم

چمه!؟:cry:

مثل اینکه آره عشق واقعیمو پیدا کردم.........:gol:

اون نمیدونه که همه دنیای منه...! خیلی خیلی ازین بابت سختمه:(

دلم دیگه مال خودم نیست میخوام بمیرم تا یه بار بخنده از حس عاشقی راضیم و با تک تک لحظه هام که پر از

یادشه عشق میکنم...:smile:

آخرش کاش نیاد ...! مسلما به هم میرسیم:razz:

من منتظرشم;)

M:heart:
 

gharybeh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

می خوام بدونم تا حالا کسی تجربه ی عشق واقعی داشته ؟

حد اقل کسی بوده که نسبت بهتون عشقه واقعی داشته و یا خودتون درگیره یه عشقه واقعی شدین ؟

ویژگی های عشقه واقعی چیه ؟

کیا تجربه داشتن بگن چطور بوده ؟

از خصوصیات و برخورد ها بگین

اینم بگین که اگه عشقی بوده تهش چی شده ؟

سلام .... آره منم عشق واقعی داشتم ... حداقل خودم فکر کنم واقعی بود .. هم از من هم از اون ....
آخرش اما نشد .... و من اینروزها خیلی ناراحتم .. از عاشقی پشیمون نیستم ... اما ... خوب .. ناراحتم .. حسرت اون روزها رو میخورم
 

کانادا

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یه چندباری فکر میکردم واقعا عاشق شدم ولی بعد فهمیدم هیچ دختری ارزش عاشق شدن را نداره .
 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
والا یه بار یه عشقی رو تجربه کردیم که کور کننده بود و نفهمیدیم طرفمون فریبکاره
خدا نصیب نکنه
 

ویسا

عضو جدید
سلام

من طرفمو خیلی خیلی دوست دارم

اما عاشق نیستم و 3 ساله که با هم هستیم

خیلی وقتها شده که باهم شدیدا دعوا کردیم

اما همین دوست داشتن نذاشته جدا شیم

به نظر من دوست داشتن حقیقی خیلی از عاشق شدن بهتره

چون عشق خیلی سریع و با حرارت میاد و به همون سرعتم از بین میره

اما دوست داشتن آهسته میاد و هیچ وقت از بین نمیره...
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
بزرگترین سعادتی که تو زندگی داشتم همین تجربه عشق واقعی بود . هرچند بخاطر غرورم خیلی سخت حاضر شدم اعتراف کنم عاشقم ولی وقتی مطمئن شدم به زبون هم اوردم اونم فقط یکبار .

شش ماه طول کشید تا با خودم کنار اومدم و اطمینان پیدا کردم این عشق واقعیه و ربطی به هوی و هوس و خامی های دوران جوونی نداره . عشق واقعی ناب ترین حسیه که در عالم وجود داره . دست خود ادم نیست قلب و مغزت همزمان بهت سیگنالهایی ارسال میکنن که وقتی رمز گشاییشون میکنی میفهمی وجود یک ادم غریبه به اندازه وجود خودت بلکه هم بیشتر از وجود خودت برات ارزش داره . شک و تردید و دو دلی در عشق واقعی جای نداره .

خوشبختانه اونی که عاشقش شدم فردی بسیار منطقی مهربون با گذشت صبور مومن و در یک کلام انسان بود . بین خودمون قوانینی داشتیم که مهمترین اونها احترام گذاشتن به وجود فرد مقابلمون به همون صورتی که هستش . با اینکه اون از یک خانواده بسیار مومن و سنتی و بازاری اصفهانی بود هرگز حتی برای یکبار هم سعی نکرد تغییری در رفتار و وضع ظاهری من بوجود بیاره یا انجام کاری بر خلاف عقایدمو ازم بخواهد . خلاصه اینکه همدیگرو همونطوری که بودیم قبول کردیم و سعی نکردیم مطابق خواسته های خودمون دیگری رو عوض کنیم . با اینکه اختلاف سنی نسبتا زیادی داشتیم ( ده سال از من بزرگتر بود ) همدیگرو خوب درک میکردیم و به عقاید هم احترام میذاشتیم . حتی گاهی اون به شیطنت ها و شلوغ بازی های من کمک هم میکرد و چند بار پا به پای من بعد از شیطنت از صحنه جرم بحالت دو فرار کرد . هیچوقت بین خودمون قرار نذاشتیم نسبت به هم صداقت داشته باشیم چون هر دو می دونستیم صداقت بصورت خودکار باید وجود داشته باشه . احترام همدیگرو در هر حالتی نگه می داشتیم حتی اگر زمانهایی بود که از عصبانیت در حال منفجر شدن بودیم . هرگز حتی برای یک ثانیه فکر نکردم حس اون به من هوی و هوس زودگذره .




خب سرنوشت اینطور رقم خورد که اون خیلی زود از دنیا بره و من مجبور باشم نبودنشو با تمام وجود هر ثانیه و هر لحظه حس کنم . حتی با اینکه دو سه سالی هست از اون دوران میگذره اما هنوز اسمش سر زبونمه . دیگه خانواده و اطرافیانم عادت کردن وقتی میخواهم صداشون کنم گاهی سهوا اسم اونو به زبون میارم
 

ویسا

عضو جدید
بزرگترین سعادتی که تو زندگی داشتم همین تجربه عشق واقعی بود . هرچند بخاطر غرورم خیلی سخت حاضر شدم اعتراف کنم عاشقم ولی وقتی مطمئن شدم به زبون هم اوردم اونم فقط یکبار .

شش ماه طول کشید تا با خودم کنار اومدم و اطمینان پیدا کردم این عشق واقعیه و ربطی به هوی و هوس و خامی های دوران جوونی نداره . عشق واقعی ناب ترین حسیه که در عالم وجود داره . دست خود ادم نیست قلب و مغزت همزمان بهت سیگنالهایی ارسال میکنن که وقتی رمز گشاییشون میکنی میفهمی وجود یک ادم غریبه به اندازه وجود خودت بلکه هم بیشتر از وجود خودت برات ارزش داره . شک و تردید و دو دلی در عشق واقعی جای نداره .

خوشبختانه اونی که عاشقش شدم فردی بسیار منطقی مهربون با گذشت صبور مومن و در یک کلام انسان بود . بین خودمون قوانینی داشتیم که مهمترین اونها احترام گذاشتن به وجود فرد مقابلمون به همون صورتی که هستش . با اینکه اون از یک خانواده بسیار مومن و سنتی و بازاری اصفهانی بود هرگز حتی برای یکبار هم سعی نکرد تغییری در رفتار و وضع ظاهری من بوجود بیاره یا انجام کاری بر خلاف عقایدمو ازم بخواهد . خلاصه اینکه همدیگرو همونطوری که بودیم قبول کردیم و سعی نکردیم مطابق خواسته های خودمون دیگری رو عوض کنیم . با اینکه اختلاف سنی نسبتا زیادی داشتیم ( ده سال از من بزرگتر بود ) همدیگرو خوب درک میکردیم و به عقاید هم احترام میذاشتیم . حتی گاهی اون به شیطنت ها و شلوغ بازی های من کمک هم میکرد و چند بار پا به پای من بعد از شیطنت از صحنه جرم بحالت دو فرار کرد . هیچوقت بین خودمون قرار نذاشتیم نسبت به هم صداقت داشته باشیم چون هر دو می دونستیم صداقت بصورت خودکار باید وجود داشته باشه . احترام همدیگرو در هر حالتی نگه می داشتیم حتی اگر زمانهایی بود که از عصبانیت در حال منفجر شدن بودیم . هرگز حتی برای یک ثانیه فکر نکردم حس اون به من هوی و هوس زودگذره .




خب سرنوشت اینطور رقم خورد که اون خیلی زود از دنیا بره و من مجبور باشم نبودنشو با تمام وجود هر ثانیه و هر لحظه حس کنم . حتی با اینکه دو سه سالی هست از اون دوران میگذره اما هنوز اسمش سر زبونمه . دیگه خانواده و اطرافیانم عادت کردن وقتی میخواهم صداشون کنم گاهی سهوا اسم اونو به زبون میارم
واقعا غم انگیز بود بهت تسلیت میگم

راستش من فکرمیکردم اینجور عشقا بیشتر تو داستاناست

اما وقتی این موضوع رو گفتی متحول شدم

امیدوارم زندگی گذشته ات به زندگی آیندت آسیبی نرسونه
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا غم انگیز بود بهت تسلیت میگم

راستش من فکرمیکردم اینجور عشقا بیشتر تو داستاناست

اما وقتی این موضوع رو گفتی متحول شدم

امیدوارم زندگی گذشته ات به زندگی آیندت آسیبی نرسونه

منم تا مدتها فکر میکردم عشق واقعی تو این قرن منقرض شده و اثری ازش نمونده . برای همین در برابر احساسم مقاومت میکردم و جبهه میگرفتم . البته همه چیزو مدیون صبر و تحمل طرفم هستم . اگر صبوری و درک اون نبود محال بود بتونم همچین تجربه ای تو زندگیم داشته باشم .

ممنون از همدردیت . از خدا میخواهم نظر لطفشو شامل حالت کنه و تو هم بتونی این حسو تجربه کنی . امیدوارم روزی برسه که جهان برات هزاران بار زیباتر از حالا بشه .


در مورد اینده خیلی مطمئن نیستم . فقط میدونم اون حس لطیف تا اخر عمر با من باقی می مونه .
 

ansarweb

عضو جدید
بزرگترین سعادتی که تو زندگی داشتم همین تجربه عشق واقعی بود . هرچند بخاطر غرورم خیلی سخت حاضر شدم اعتراف کنم عاشقم ولی وقتی مطمئن شدم به زبون هم اوردم اونم فقط یکبار .

شش ماه طول کشید تا با خودم کنار اومدم و اطمینان پیدا کردم این عشق واقعیه و ربطی به هوی و هوس و خامی های دوران جوونی نداره . عشق واقعی ناب ترین حسیه که در عالم وجود داره . دست خود ادم نیست قلب و مغزت همزمان بهت سیگنالهایی ارسال میکنن که وقتی رمز گشاییشون میکنی میفهمی وجود یک ادم غریبه به اندازه وجود خودت بلکه هم بیشتر از وجود خودت برات ارزش داره . شک و تردید و دو دلی در عشق واقعی جای نداره .

خوشبختانه اونی که عاشقش شدم فردی بسیار منطقی مهربون با گذشت صبور مومن و در یک کلام انسان بود . بین خودمون قوانینی داشتیم که مهمترین اونها احترام گذاشتن به وجود فرد مقابلمون به همون صورتی که هستش . با اینکه اون از یک خانواده بسیار مومن و سنتی و بازاری اصفهانی بود هرگز حتی برای یکبار هم سعی نکرد تغییری در رفتار و وضع ظاهری من بوجود بیاره یا انجام کاری بر خلاف عقایدمو ازم بخواهد . خلاصه اینکه همدیگرو همونطوری که بودیم قبول کردیم و سعی نکردیم مطابق خواسته های خودمون دیگری رو عوض کنیم . با اینکه اختلاف سنی نسبتا زیادی داشتیم ( ده سال از من بزرگتر بود ) همدیگرو خوب درک میکردیم و به عقاید هم احترام میذاشتیم . حتی گاهی اون به شیطنت ها و شلوغ بازی های من کمک هم میکرد و چند بار پا به پای من بعد از شیطنت از صحنه جرم بحالت دو فرار کرد . هیچوقت بین خودمون قرار نذاشتیم نسبت به هم صداقت داشته باشیم چون هر دو می دونستیم صداقت بصورت خودکار باید وجود داشته باشه . احترام همدیگرو در هر حالتی نگه می داشتیم حتی اگر زمانهایی بود که از عصبانیت در حال منفجر شدن بودیم . هرگز حتی برای یک ثانیه فکر نکردم حس اون به من هوی و هوس زودگذره .




خب سرنوشت اینطور رقم خورد که اون خیلی زود از دنیا بره و من مجبور باشم نبودنشو با تمام وجود هر ثانیه و هر لحظه حس کنم . حتی با اینکه دو سه سالی هست از اون دوران میگذره اما هنوز اسمش سر زبونمه . دیگه خانواده و اطرافیانم عادت کردن وقتی میخواهم صداشون کنم گاهی سهوا اسم اونو به زبون میارم

انشا ا... خدا یه نمونه خوب دیگش رو برات ردیف کنه
 

shahruzs

عضو جدید
کاربر ممتاز
لطفا اون عاقل عاقلهاش یه تعریفی از عشق و سپس عشق واقعی بدن ببینیم چیه و ما هم داشتیم یا نه؟؟؟
 

#parisa#

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه کسی ویژگی های عشق واقعی رو فهمید به منم لطف کنه بگه بیزحمت
این روزا حس میکنم یه سوءتفاهم بزرگ توی زندگیم ایجاد شده!
نمیدونم چیه!!!!!!!!!!
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه کسی ویژگی های عشق واقعی رو فهمید به منم لطف کنه بگه بیزحمت
این روزا حس میکنم یه سوءتفاهم بزرگ توی زندگیم ایجاد شده!
نمیدونم چیه!!!!!!!!!!
به نظر من ویژگی های عشق همون سه تاست که گفتم

صداقت، تعهد، محبت
 

گل احساس

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق بهترین حسیه که خداوند تو وجود انسان قرار داده

کسایی که حسش کردن میدونن چی می گم و کسایی که حسش نکردن امیدوارم یه روزی حسش کنن
 

فاطمه طالبی

کاربر بیش فعال
بنظرم عشق واقعی اینه که طرفو فقط به خاطر خودش دوست داشته باشی،عشقی که توش هوس نباشه.من تا حالا واقعا عاشق نشدم.چون فرد مورد نظرمو پیدا نکردم هنوز.
 

فاطمه طالبی

کاربر بیش فعال
در حال حاضر چند تا مزاحم تلفنی دارم که همشون همینو میگن:من عاشقتم!!!!با من دوست شو!!!!:biggrin::biggrin::biggrin:
اینم از عشق کشکی!!!!:w00::w15::D:biggrin::D
 

زر خانیم

عضو جدید
دوستی ساده ما غیر معمولی شد
نمیدونم اونروز تو وجودم چی شد
نمیدونم چی شد که وجودم لرزید
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید
که زانوی غم بغل گرفته و گوشه ای غمگین نشسته است.
شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد…

شاگرد لب به سخن گشود و از بیوفایی یار صحبت کرد
و اینکه دختر مورد علاقه اش به او جواب منفی داده
و پیشنهاد ازدواج دیگری را پذیرفته است !
شاگرد گفت که سالهای متمادی عشق دختر را در قلب خودحفظ کرده بود
و بارفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس می کند
باید برای همیشه باعشقش خداحافظی کند.
شیوانا با تبسم گفت :
اما عشق تو به دخترک چه ربطی به دخترک دارد!؟
شاگرد با حیرت گفت:
ولی اگر او نبود این عشق و شور و هیجان هم در وجود من نبود!؟
شیوانا با لبخند گفت:
چه کسی چنین گفته است؟! تو اهل دل و عشق ورزیدن هستی
و به همین دلیل آتش عشق و شوریدگی دل تو را هدف قرار داده است.
این ربطی به دخترک ندارد. هرکس دیگر هم جای دختر بود
تو این آتش عشق را به سمت او می فرستادی.
بگذار دخترک برود! این عشق را به سوی دختر دیگری بفرست.
مهم این است که شعله این عشق را در دلت خاموش نکنی .
معشوق فرقی نمی کند چه کسی باشد!
دخترک اگررفت با رفتنش پیغام داد که لیاقت این آتش ارزشمند را ندارد.
چه بهتر!
بگذار او برود تا صاحب واقعی این شور و هیجان
فرصت جلوه گری و ظهور پیدا کند! به همین سادگی!
 

تک ستاره*

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونم الان با گفتن این جمله خیلیا جبهه میگیرن.ولی من براثر تجربه میگم که:
عشق وجود نداره
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونم الان با گفتن این جمله خیلیا جبهه میگیرن.ولی من براثر تجربه میگم که:
عشق وجود نداره

من دارم کم کم به نتیجه میرسم که عشق وجود نداره

همه اش یه توهمه

اون چیزی که از عشق .. از اضطراب های عاشقونه تجربه می کنیم فقط یه احساسه زود گذره

هر کی میگه عاشقتم دروغ میگه
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاید بچه ها تجربیاتشونو گفتن

اما کی میدونه اگه این رابطه طولانی مدت میشد

اگه به وصال تبدیل میشد

آیا هنوزم عشق بود ؟

پری به نظرم اونی که تو حس کردی دوست داشتنه زیاده

فکر می کنم با عشق فرق داره
 

تک ستاره*

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دارم کم کم به نتیجه میرسم که عشق وجود نداره

همه اش یه توهمه

اون چیزی که از عشق .. از اضطراب های عاشقونه تجربه می کنیم فقط یه احساسه زود گذره

هر کی میگه عاشقتم دروغ میگه

کاملا باهات موافقم.
من ایمان دارم که عشق وجود نداره.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا