کسی جزوه کامل ریاضی گلستانی رو نداره؟اینی که تو سایتش گذاشته خیلی خلاصه هستش؟اگه مثل اون قسمت فوریه اش بود خیلی عالی میشد؟
قسمت فوریه اش رو میشه بذارید اینجا لطفا؟
کسی جزوه کامل ریاضی گلستانی رو نداره؟اینی که تو سایتش گذاشته خیلی خلاصه هستش؟اگه مثل اون قسمت فوریه اش بود خیلی عالی میشد؟
قسمت فوریه اش رو میشه بذارید اینجا لطفا؟
ابهام رو بر طرف کردی . مشتق اول سرعت رو نشون میده و مشتق دوم شتاب رو . یعنی اگه دیدیم یه منحنی شتاب داشت ، سرعت ثابت نداره و با گذشت زمان سرعتش بیشتر میشه .مشتق اول شیب خط مماس بر منحنی در نقطه مورد نظر رو نشون میده-از لحاظ فیزیکی مشتق اول داره سرعت در لحظه مورد نظر رو نشون میده-اصلا علت اینکه مشتق به وجود اومد این بوده که فیزیکدانها و ریاضی دانها بدنبال سرعت در لحظه مورد نظر و شیب خط در نقطه مورد نظر بودن.مشتق دوم از لحاظ فیزیکی شتاب رو نشون میده من نمیدونم تو ریاضی چه چیز خاصی رو نشون میده ولی میشه گفت این 2 که شما بدست اوردین یعنی اینکه شتاب این منحنی همواره ثابت هست و در نقاط مختلف عوض نمیشه.
سوال در مورد مفهوم مشتق اول و دوم تو یه منحنی یا مدار الکتریکی بود . اینکه اصولا کاربرد این دو مشتق تو ریاضی یا مدار به چه معنا و مفهومی هست ؟http://fa.wikipedia.org/wiki/مشتق
اینجا کلی توضیح داده ! نمی دونم سوال اصلی رو کی پرسیده من اتفاقی به مطلب شما جواب میدم
ببینید دوست من-این منحنی که شما کشیده قعر نداره که قعر-مثلا میگن کشتی غرق شده رفته قعر دریا.
یه ابهامی ظاهرا اینجا بروز کرده .وراستی من نه کشتی دارم نه تا حال کشتی غرق شده دیدم که رفته باشه قعر دریا به همین خاطر مفهوم قعر رو نمیفهمم.![]()
یه ابهامی ظاهرا اینجا بروز کرده .
مفهوم تقعر و تحدب در ریاضی همون چیزیه که در مورد آیینه محدب و مقعر در فیزیک میخوندیم هست . یعنی فضای داخلی در یک قوس و یا فضای خارجی اون .
کشتی که میره قعر دریا یعنی رفته به نقطه مینیمم که این مسئله همون بحث ماکزیمم مینیمم یک منحنی هست و با مشتق اول بدست میاد که با تقعر یکی نیست .
اساتید بنده پوزش بنده رو پذیرا باشند و حمل بر جسارت یا بی ادبی نباشه .
شکل ضمیمه هم موید این مطلب هست.
مشاهده پیوست 181992
مشکل تو شکلی که خانوم ملودی گذاشته بود بروز کرده بود. این شکل یه منحنیه که تقعر داره . ولی دوستان گفته بودن چون نقطه مینیمم این شکل مشخص نیست پس تقعر هم نداره . یعنی تقعر بجای مینیمم فرض شده بود.متاسفانه من متوجه منظورتون نشدم! بحث تقعر رو تحدب آینه رو با اینجا مقایسه نکنید! چون آینه پشت و رو داره!! ولی اگ منحتی y=x^2 رو شما از بالا نگاه کنید محدب هست و از پایین نگاه کنید مقعر...!! برای استفاده هم پشت و رو نداره! توی رسم نمودار،ما مفهومی ب نام محدب بودن رو مطرح نمیکنیم،و همه رو از روبرو نگاه میکنیم!! و تقعر رو اینجا فرو رفتگی معنی میکنیم! حالا اگ فرو رفتگی ب سمت پایین باشه،تقعر ب بالا است و بلعکس...
چرا تقعر پایینه؟؟؟؟؟؟؟؟چون مشتق دوم آن منفی است مشاهده پیوست 181934
نه، تغییر علامت مشتق دوم نشون میده که جهت تقعر تغییر کرده، نه صفر شدنش.این درسته :مشتق دوم وقتی صفر میشه جهت تقعر تغییر میکنه.
مشکل تو شکلی که خانوم ملودی گذاشته بود بروز کرده بود. این شکل یه منحنیه که تقعر داره . ولی دوستان گفته بودن چون نقطه مینیمم این شکل مشخص نیست پس تقعر هم نداره . یعنی تقعر بجای مینیمم فرض شده بود.
ثمین جان تو ریاضی که طرز نگاه کردن ما مهم نیست. میان از چپ به راست x رو افزایش میدن و با توجه به علامت مشتق در مورد تقعر منحنی نظر میدن . این یه قانونه تو ریاضی .
مفهوم محدب و مقعر رو واسه شفاف شدن موضوع مثال زدم . تو فیزیک اگه درون قوس شیشه ای رو نقره اندود کنن بهش میکن آئینه مقعر و اگه خارج قوس رو نقره اندود کنن بهش میگن آئینه محدب .
اما تو ریاضی فقط مفهوم مقعر رو استفاده میکنیم و از اون بعنوان بیان جهت تقعر منحنی فیض میبریم. تو این شکل خانم ملودی هم به گفته شما هم میتونیم بگیم محدبه و هم میتونیم بگیم مقعره . ولی چون از چپ به راست حرکت میکنیم و شیب خط مماس رو در نظر میگیریم ، پس میگیم مقعره .
سلام دوستان خسته نباشید، این یه سوال آزمون دیروز ریاضی بینش هست، که تو پاسخ نامه گزینه 1 اعلام شده، ولی به نظر من نقطه o(x=0 , y=1)o i تو معادلات کوشی ریمانش صدق نمیکنه و مشتق ناپذیره، به نظرتون من اشتباه میکنم؟
مشاهده پیوست 182191
سلام
نه شما درست میگید.
اتفاقا صبح یکی از دوستهام این سوال رو نشونم داد.
مشخصه که کوشی ریمان درش صدق نمیکنه. یه طرف میشه 1 اون یکی طرف میشه 5
اگه y به توان 2 رو به منفی y تبدیل کنید درست میشه.
از اقای معتقدی خیلی بعید بوده این اشتباه
سلام..
داداشم مگه مشتق رو در نقطه i نخواسته؟! مگه نباید شرایط کوشی ریمان در x=i چک بشه؟ چطور یه طرف 1 میشه یکی 5؟؟
بچها یه نفر در مورد حل این سوال توضیح میده ، من دقیق نمیفهممش.
سلام دوستان
سوالی ک از حضورتون دارم این هست ک در حل این سوال،چ از جواب تبدیل لاپلاس بگیریم،چ معادله رو ب فضای لاپلاس برده و بعد حل کنیم....در هر صورت جواب بی نهایت میشه و پاسخ این معادله تبدیل لاپلاس نخواهد داشت!
پس این جواب های صفر و غیر صفر ب چ صورت میشه؟منظورش چیه؟
مشاهده پیوست 182390
ممنون از توجهتون![]()
سلام.زمانی میتونید معادله رو از روش لاپلاس حل کنید که y ضرایب ثابت داشته باشه.اینجا نمیتونید استفاده کنید چون ضرایب غیر ثابت (x) داریم.معادله مرتبه اول خطی است.مثه مرتبه اول حل میشه ن لاپلاس!
دلیلش چی هست؟؟
البته عرض بنده چیز دیگه ای بود،شما معادله رو حل کن،از جوابش تبدیل لاپلاس بگیر...!
سوال بنده این بود ک منظور از جوابهای غیر صفر چی هست؟
دلیلش چی هست؟؟
البته عرض بنده چیز دیگه ای بود،شما معادله رو حل کن،از جوابش تبدیل لاپلاس بگیر...!
سوال بنده این بود ک منظور از جوابهای غیر صفر چی هست؟
فکر کنم منظورش اینه اگه از جواب y=0 صرفنظر کنیم و بقیه جوابها را بگیریم انگاه:....
جواب غیر صفر غیر صفره دیگه!!!یعنی مساوی صفر نباشه!الان جواب yمخالف صفره دیگه.و از جواب میشه لاپلاس گرفت که لاپلاسش میشه انتگرال1/ (s+1)
خب چرا باید از جواب های صفر صرف نظر کرد؟ چرا جواب گزینه 4 نمیشه؟
خب شما اگ انتگرال رو از S تا بی نهایت حساب کنی بی نهایت میشه...چرا جواب گزینه 4 نمیشه؟
اگه دلیل اون فرمایشتون رو هم بفرمایید ممنون میشم
سلام دوستان
سوالی ک از حضورتون دارم این هست ک در حل این سوال،چ از جواب تبدیل لاپلاس بگیریم،چ معادله رو ب فضای لاپلاس برده و بعد حل کنیم....در هر صورت جواب بی نهایت میشه و پاسخ این معادله تبدیل لاپلاس نخواهد داشت!
پس این جواب های صفر و غیر صفر ب چ صورت میشه؟منظورش چیه؟
مشاهده پیوست 182390
ممنون از توجهتون![]()
دلیل اون حرف رو نمیدونم.جایی خوندم زمانی میشه لاپلاس گرفت که معادله ضرایب ثابت باشه.گزینه 4 چرا؟؟؟؟الان جوابی که زیرش نوشته به نظر شما لاپلاس نداره؟
سلام
اگه c مقداري غير صفر باشه عبارت داده شده تبديل لاپلاس نداره
کافيه جواب رو بزاريد تو رابطه لاپلاس ميبينيد که انتگرال واگرا ميشه.
ولي اگه c=0 رو در نظر بگيريد تبديل لاپلاس داره که تبديلش ميشه صفر
پس جواب صفر تبديل داره ولي جواب غير صفر تبدیل نداره.
اووووو....! صفر جزو جواب حساب میشه؟؟؟!
ممنون!![]()
اره y=0 برای معادله یک جواب هست.لاپلاس هم داره-
سلام خدمت دوستانم
عزیزان دل،میخواستم از حضورتون بپرسم ک چرا برای میله با طول نامحدود از انتگرال فوریه استفاده میکنیم؟
مشاهده پیوست 182639
ممنون
با سلام. چون در حالت محدود دو شرط مرزی داریم که شرط مرزی در نقطه صفر تابع ویژه را مشخص میکند و شرط مرزی در نقطه L مقدار ویژه را . مقدار ویژه هم بر حسب n بدست میاد یعنی گسسته است پس از سیگما استفاده میکنیم . اما اینجا شرط مرزی صفر تابع ویژه را مشخص میکند اما شرط مرزی دیگری وجود ندارد ه مقدار ویژه را مشخص کند بنابراین مقدار ویژه هر عدد حقیقی مثبت میتواند باشد پس پیوسته است بنابراین از انتگرال استفاده میکنیم
سلام خدمت دوستانم
عزیزان دل،میخواستم از حضورتون بپرسم ک چرا برای میله با طول نامحدود از انتگرال فوریه استفاده میکنیم؟
مشاهده پیوست 182639
ممنون
با سلام. چون در حالت محدود دو شرط مرزی داریم که شرط مرزی در نقطه صفر تابع ویژه را مشخص میکند و شرط مرزی در نقطه L مقدار ویژه را . مقدار ویژه هم بر حسب n بدست میاد یعنی گسسته است پس از سیگما استفاده میکنیم . اما اینجا شرط مرزی صفر تابع ویژه را مشخص میکند اما شرط مرزی دیگری وجود ندارد ه مقدار ویژه را مشخص کند بنابراین مقدار ویژه هر عدد حقیقی مثبت میتواند باشد پس پیوسته است بنابراین از انتگرال استفاده میکنیم
البته من میله نیمه محدود رو گفتم . نامحدود هم به همین صورته فقط تو تابه ویژه هر دو جمله سینوسی و کسینوسی وجود دارند