بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
اااااااااااااا!!نخیر!!!!!!!!گصه می خوام!!گصه گصه!!:cry::razz::mad::w00:

اِ ، آرامش خانوم عزیز، تو بازم شروع کردی به نق زدن، زشته، زشته، زشته
بیا این هله هوله ها رو بگیر برو یه گوشه بشین بخور، الانم قصه رو یکی شروع میکنه :D
بچه با ادب که از این کارا نمیکنه ... :D
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
اِ ، آرامش خانوم عزیز، تو بازم شروع کردی به نق زدن، زشته، زشته، زشته
بیا این هله هوله ها رو بگیر برو یه گوشه بشین بخور، الانم قصه رو یکی شروع میکنه :D
بچه با ادب که از این کارا نمیکنه ... :D
:w15: ببینم تا کی میتونی تایپ کنی آرامش خانوم عزیز!!!!کی کم میاری!!!؟:w15:

بده ببینم اون هله هوله ها رو !!کجا قایم کرده بودی؟!خیلی دنبالشون می گشتم!!
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
نگار تو چرا؟؟می خواستم حالتو بگیرم!!


برو شبت خوش خانومی:gol:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگار اگه هنوز نرفتی من یه قصه کوچیک بگم؟
آرامش خانوم عزیز، نظرت چیه بگم؟ داستانش تقریبا یکم خنده داره.
 

...Melody

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آرامش جان،محمدصادق،آقا محسن(اگه هنوز هستن)،نگار رفتي؟،تنهاييم كه هويت عوض كرده
همه سلام
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
بگو محمدصادق که من بدجور عادت کردم به قصه.لطف میکنی!

سلام ملودی خانوم!!شیطون بلا خانوم!!خوبی؟:gol::D
 

...Melody

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خوبم شما چطور؟دوباره همه رفتن.
محمدصادق قصه تو بگو.ديشبم قصه گفته بودي؟من نديده بودمش.خيلي خوب بود.از اين جور آدما زيادن
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
آرامش جان،محمدصادق،آقا محسن(اگه هنوز هستن)،نگار رفتي؟،تنهاييم كه هويت عوض كرده
همه سلام

به به
ملودیه عزیز
سلام
حالت چطوره
چه خبرا؟

ملودی تو نمیگی آخه اون 25 گیگ رو خبر میدی، ولی نمیگی برنامش چجوری دانلود میشه آدم دلش آب میشه؟
تو اون سایته من هر چی گشتم اون برنامه رو پیدا نکردم. تو پیداش کردی؟
 

...Melody

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
:w15::w15::w15:
اونو از قصدناقص گذاشتم ببينم كيا خوره اينجور چيزان

پس پيگير اخبارم هستي؟
گفتم كه هنوز وقت نكردم سر بزنم به سايتش:w05:ولي الان نگاه كردم امير يه توضيحاتي داده بود.منم هر.قت بتونم ميرم مي بينم.واقعا وسوسه كننده مي باشه(به قول آرامش جان:D)
ميخواي الان برم نگاه كنم:w01:
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
:w15::w15::w15:
اونو از قصدناقص گذاشتم ببينم كيا خوره اينجور چيزان

پس پيگير اخبارم هستي؟
گفتم كه هنوز وقت نكردم سر بزنم به سايتش:w05:ولي الان نگاه كردم امير يه توضيحاتي داده بود.منم هر.قت بتونم ميرم مي بينم.واقعا وسوسه كننده مي باشه(به قول آرامش جان:D)
من کی گفتم؟ وسوسه کننده ؟:lol::question:آهان میباشه رو میگی!!:w25:
حافظه که نیست!!کامپیوتره!!:w25:
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
محسن علاوه بر گوش چشم بصیرت هم خوبه!!من تا حالا قصه گفتم!!اون موشه!!!!:w15:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
فراموشکار

پروفسور ایکس یک آدم فراموشکار است. البته این جمله برایم خیلی آشناست. آنقدر آشنا که هیچوقت فراموشش نمی کنم. درست مثل اسمم که هیچ وقت یادم نمیره.پروفسورایکس.
نمی دانم چه کسی هستی که داری خاطرات مرا می خوانی اما مهم نیست. حتی اگر هم بدانم زود فراموش می کنم و چه آشنا باشی و چه غریبه همه تان در ذهنم یکجا هستید.شاید تو قسمت فراموشی.
داشتم می گفتم.
دیروز شبکه تلویزیونی "با شما" از من برای مصاحبه در مورد تحقیقاتی که تا به حال انجام داده ام دعوت کرده بود.چون سابقه فراموشکاری داشتم با ماشینم نرفتم که خیابانها را گم کنم. تاکسی گرفتم و یکراست به شبکه "با شما" رفتم.
به آقایی که مسئول اطلاعات بود گفتم: من پروفسور ایکس هستم . جهت مصاحبه از من دعوت شده بود قرار شد آقای اچ ساعت 9 اینجا دنبالم بیایند.
آقای مسئول از حرف من جا خورد و گفت: ببخشید اما آقای اچ کارمند شبکه "از شما" هستند نه اینجا.
نمی دانم چرا اسمها را اینقدر شبیه به هم انتخاب می کنند!
به ساعتم نگاه کردم.رأس 9 بود. حالا باز باید تاکسی می گرفتم و یکراست می رفتم شبکه "از شما"
بالاخره رسیدم. البته با نیم ساعت تأخیر.آقای اچ که خیلی وقت منتظرم بود. با دیدن من دوید و گفت: پروفسور خوش آمدید . چقدر دیر! من هم با شرمندگی و مثل همیشه سری تکان دادم و با عجله به داخل ساختمان رفتیم. همه چیز آماده بود. از تمام چیزهایی که برای ضبط برنامه لازم بود فقط جای من روی صندلی خالی بود.
سریع نشستم و با نفسی عمیق آماده ضبط برنامه شدم. مجری برنامه در رابطه با اسم و سوابق کاری من صحبت کرد و بعد از سلام و خوش آمد گویی اولین سوال را در رابطه با کشف روابط خاص بین اعداد را از من پرسید. مختصری توضیح دادم. شاید در حدود یک دقیقه. بعد از آن هر چه به ذهنم فشار آوردم، یادم نمی آمد مسأله اصلی در آن تحقیق چه بوده است!اعصابم به هم ریخته بود مجری مبهوت مانده بود و کارگردان دائماً کات می داد.
آقای اچ که کمی از فراموشکاری من آگاه بود نزدیکم آمد و با مهربانی پرسید: پروفسور!خلاصه ای از مطالب مورد نظرتان را روی کاغذ نیاورده اید؟آماده نیست؟
تازه یادم آمد که طی هفته گذشته با کمک زنم همه را نوشته بودم و آماده کرده بودم. اما.... مثل اینکه توی تاکسی جا گذاشته ام . تاکسی اول یا دوم؟ نمی دانم. حتی نمی دانم تاکسی را از کجا گرفته ام . حالا ساعت 5/10 شده بود . همه خسته بودند و عصبی.
آقای اچ با محبت زیادی گفت: پروفسور!اگر اجازه بدهید شما را به منزلتان می رسانم و روزهای آینده دوباره در خدمتتان خواهیم بود.
با شرمندگی از همه عذر خواهی کردم و به همراه آقای اچ سوار ماشینش شدم. چند متری که جلو تر رفتیم آقای اچ پرسید: پروفسور! به کدام خیابان باید بروم؟
یک لحظه تمام بدنم یخ زد.بعد از اینهمه خستگی یادم رفته بود آدرس منزلم کجاست. به آقای اچ هم خجالت می کشیدم بگویم آدرس منزلم را فراموش کرده ام. به روی خودم نیاوردم و با آرامش گفتم: شما لطفاً همین نزدیکیها نگهدارید من با مترو می روم.
آقای اچ با تعجب نگاهم کرد و گفت:پروفسور!حالتان خوب است؟
با آرامش گفتم:ب له.
گفت: اما پروفسور!ما در این شهر مترو نداریم!
باز هم یادم آمد دو سال پیش که در شهر دی زندگی می کردیم، منزلمان نزدیک ایستگاه مترو بود.
 

...Melody

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
كسي نيست امشب قصه بگه؟محمدصادق پس چي شد؟
من فردا بايد برم يوني بگيد ديگه نمي تونم زياد بمونم
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
از این به بعد به من بگید آرامش ایکس!!:cry: منم خیلی شکل این آقاهه هستم!!مدام دارم هی چک می کنم چیزی رو جا نذارم!!:cry:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
از این به بعد به من بگید آرامش ایکس!!:cry: منم خیلی شکل این آقاهه هستم!!مدام دارم هی چک می کنم چیزی رو جا نذارم!!:cry:

آرامش خانوم عزیز، تو هم که هر چی من قصه میگم، شخصیتاشو بچسبون به خودت، اون از اون دختره دیشب، اینم از این پروفسور امشب،
اونم چی پروفسور ... :biggrin:
تو و پروفسور ... :biggrin:
حالا باز میگفتی ... :D
 

...Melody

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بزار همينجا بگم ديگه اين اصلا اسپم نيست:child:
آرامش جان قضيه فضاي 25 گيگ جديد ياهو بود:w16:
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
من و پروفسورها خیلی هم به هم نزدیکیم!:razz:
مرسی ملودی جان برای شفاف سازیت:lol:
خب محمدصادق ملودی جان شب همه بخیر ممنون از همه چیز:gol::gol:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
من و پروفسورها خیلی هم به هم نزدیکیم!:razz:
مرسی ملودی جان برای شفاف سازیت:lol:
خب محمدصادق ملودی جان شب همه بخیر ممنون از همه چیز:gol::gol:

شب تو هم بخیر، آرامش خانوم عزیز :gol: ;)
خوابای طلایی ببینی :gol:


منم دیگه برم لالا
شب همگیتون بخیر و خوشی:gol:
 

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلاااااااام:w21:
خوبین؟:gol:
منم خوبم از احوالپرسی های شما...
پیشاپیش عید همتون مبارک
:w14:


خیلی از قصه ها رو هنوز نخوندم:cry:
همشونو میخونم;)
راستی شب یلدا کی هست؟:question:
منظورم اینه که شب دقیقشو میخوایین بگیرین؟:question::w21:
 

...Melody

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو هم فقط بلدی بیای اینجا، دستتو بزنی به کرسی، یه ساک ساک بگی و زودی بری.
باشه
شبت بخیر و خوشی :gol:
خواب آرزوهاتو ببینی :gol:
نخير.من كه هي ميام قصه هارو مي خونم.:w00::w00:
اتفاقا تو اين فكر بودم بيام قصه بگم ولي هيچ قصه اي يادم نيست خوب:w05:بايد از هزار تا كتاب تقلب كنم:w05:
اصلا حالا كه اين طور شد جريمه ميشي تا يه هفته بايد قصه بگي:w12::w12:
 

Similar threads

بالا