سلام خوبی؟خوبی سکرت
میگم تو. هنوز از این شکلک دست بر نداشتی
سلام به همه
شبتون بخیر
خوبین؟
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
سلام به همه
شبتون بخیر
خوبین؟
به به سلام مدیر جدیدچطور مطوری؟
بینم تا حالا چند تا تاپیک قفل کردی؟
خال می ده نه
همینطوری تاپیک قفل می کردم
دماغم خیلی چاغه , باش می شه کله باشگاه رو آب گوشت مهمون کرد
به لطف شما خوب
از تعداد به دره البته حذفیات بیشتر بوده
خیلی ایشالله روزی شما
شما که اصلا افتخار نمی دین از اون طرفا بیاین !
شب خوش
سلامسلام ....
واووووووووووو........دست شما درد نکنه.... کاهو سکنجبین خیلی دوست دارم....
ببخشید تشکر ندارم
دلم گرفته.... دارم اینججوری خودمو مشغول میکنمچقدر مریم ما امشب ادیب شده ....افرین....
سلام
خوبید؟
این شبای آخر زیر کرسی چقدر بچه ها دارن میان
این عادت ما ایرانیهاست
وقتی یه چیزی داره تموم میشه تازه متوجه ش میشیم...
سلام ساسان جان..
دقیقا همینه که میگی..
جای مقصود خالی..
سلام به همگی ببخشید اسم نمیبرم تک تک که خدای نکرده کسی از قلم نیفته ...
سلام اشراق جون ...
کی آنه ؟!!
قدمش سر چشم بگو بیاد ...
ARAMESH میگم..
خب حالا خواستی اسم هم ببر..ولی من اولم ها...
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
و شبنم چون آینه ای است که تمام هستی را در بر میگیرد
سلام خوبی؟
سلام به همه
شبتون بخیر
خوبین؟
سلام آبجی
هنوز داری پرواز می کنی؟ گشته بسیجه؟نبینم به این شکلکه توهین کنی هاااسلام آبجی
گشت بسیج دیگر یعنی چه؟
سلامسلام خوبی؟
سلام به همه
شبتون بخیر
خوبین؟
شب شما هم بخیر
سلام...سلام
خوبید؟
این شبای آخر زیر کرسی چقدر بچه ها دارن میان
این عادت ما ایرانیهاست
وقتی یه چیزی داره تموم میشه تازه متوجه ش میشیم...
من اینجا رو تازه پیدا کردم...
مهم دور هم بودنه.... اول و اخر نداره
نبینم به این شکلکه توهین کنی هااا
گشت بسیج دیگر یعنی چه؟
من که تو هین نکردم
گشتی که بسیجی ها می زنن
سلام آرامیسیلااااااااااام..شب همگی بخیر
خوبی؟
دختر بچه گيج گيج بود از اينهمه تناقض... و حيرون مونده بود که کدوم يکي از حرف بزرگترا رو قبول کنه... مثلا تا همين چند وقت پيش هر بار که دفتر نقاشيش رو خط خطي مي کرد پدرش دعواش مي کرد و ميگفت که بابا جون خط کج نکش ! يادت باشه که هميشه خط صاف بکشي ولي امروز تو بيمارستان وقتي مي ديد که هر بار بقيه مي گن که خط توي تلويزيوني که به مامانش وصل کرده بودند داره هر لحظه صاف و صاف تر مي شه ، خط پيشوني پدر کج و کجتر مي شد وبه همين خاطر ار باباش پرسيد: بابا چرا ناراحتي؟ خط صاف که بد نيست؟
مگه خودت به من نمي گفتي که هميشه خط صاف بکش؟
حالا مامان هم داره خط صاف مي کشه که!. پس چرا ناراحتي؟
گريه پدرش در اومد و رو به دختر گفت: دخترم اين خطهارو خدا داره براي مامان مي کشه .تازه بابا جون هميشه که خط کج بد نيست لا اقل ايندفه خط کج خيلي خوبه . حالا برو از خدا بخواه که اون خطا رو کج کنه و گرنه ديگه ماماني رو نميبيني دل دختر بچه هوري ريخت اگه ماماني نباشه اونوقت من چيکار کنم!؟ به همين خاطر با همون زبون کودکي رو به خدا کرد و گفت: خدا جون من که سرازکار بابام در نمي يارم و حرفاش رو متوجه نمي شم تا حالا بهم مي گفت که خط کج بده . ولي امروز مي گه که خط کج خيلي خوبه تازه بابا مي گه که اگه تو تو اون تلويزيون يه خط کج نکشي من ديگه مامانم رو نمي بينم خدايا براي توکه اينهمه چيز رو آفريدي.... مثل فيل که خيلي بزرگه...حالا برات سخته که فقط يه خط کج ناقابل تو تلويزيون بکشي!؟
نه عزيزکم اصلا سخت نيست. بيا اينم يه خط کج خيلي بزرگ تو تلويزيون فقط به خاطر تو . و اين خط کج رو به عنوان هديه تولدت از من بپذير
اين حرفي بود که کودک همون لحظه شنيد و نمي دونست که از کجا ، ولي شنيد
و از فرداي همون روز بود که هر بار مادرش به مناسبت روز تولد دختر بچه کيک تولد مي پخت هر سال مي ديد که يه خط کج بزرگ رو کيک به اون کوچيکي افتاده...
مگه خودت به من نمي گفتي که هميشه خط صاف بکش؟
حالا مامان هم داره خط صاف مي کشه که!. پس چرا ناراحتي؟
گريه پدرش در اومد و رو به دختر گفت: دخترم اين خطهارو خدا داره براي مامان مي کشه .تازه بابا جون هميشه که خط کج بد نيست لا اقل ايندفه خط کج خيلي خوبه . حالا برو از خدا بخواه که اون خطا رو کج کنه و گرنه ديگه ماماني رو نميبيني دل دختر بچه هوري ريخت اگه ماماني نباشه اونوقت من چيکار کنم!؟ به همين خاطر با همون زبون کودکي رو به خدا کرد و گفت: خدا جون من که سرازکار بابام در نمي يارم و حرفاش رو متوجه نمي شم تا حالا بهم مي گفت که خط کج بده . ولي امروز مي گه که خط کج خيلي خوبه تازه بابا مي گه که اگه تو تو اون تلويزيون يه خط کج نکشي من ديگه مامانم رو نمي بينم خدايا براي توکه اينهمه چيز رو آفريدي.... مثل فيل که خيلي بزرگه...حالا برات سخته که فقط يه خط کج ناقابل تو تلويزيون بکشي!؟
نه عزيزکم اصلا سخت نيست. بيا اينم يه خط کج خيلي بزرگ تو تلويزيون فقط به خاطر تو . و اين خط کج رو به عنوان هديه تولدت از من بپذير
اين حرفي بود که کودک همون لحظه شنيد و نمي دونست که از کجا ، ولي شنيد
و از فرداي همون روز بود که هر بار مادرش به مناسبت روز تولد دختر بچه کيک تولد مي پخت هر سال مي ديد که يه خط کج بزرگ رو کيک به اون کوچيکي افتاده...
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
و همیشه پایان هر آشنایی جدایی است و
شبنم خود را برای بقای سبزه فنا کرد
زهرا این تنهاییه؟ چرا اینجوری جواب میده همش
واییییییی چه خوشحالم امشب خیلیا هستن ...
حتی من نمیتونم پا به پاتون بیام .... ( پیریه دیگه )
ببخشید دیر می رسم تا میام پست بزنم همه دو صفحه رفتن جلو ...
اخه امشب دعوت کردیم باید مهمونا پذیرایی بشن ...
حالا کاهو سکنجبین بخورین ...
دارم میز شام و میچینم ...
کاغذ رنگی عزیز بابت داستانات ممنون ..
آرامش جونم سلام ...
سکرتی ماهم سلام ..
اشراق جون ... خوش اومدی ...
کاغذ رنگی مهربون ... سلام
باغبان عزیز خیلی خوش اومدی .. اواتارت خیلی قشنگه ..
داداشی ...
آقا ساسان ..
آرش خان ..
سلام ....
حتی من نمیتونم پا به پاتون بیام .... ( پیریه دیگه )
ببخشید دیر می رسم تا میام پست بزنم همه دو صفحه رفتن جلو ...
اخه امشب دعوت کردیم باید مهمونا پذیرایی بشن ...
حالا کاهو سکنجبین بخورین ...
دارم میز شام و میچینم ...
کاغذ رنگی عزیز بابت داستانات ممنون ..
آرامش جونم سلام ...
سکرتی ماهم سلام ..
اشراق جون ... خوش اومدی ...
کاغذ رنگی مهربون ... سلام
باغبان عزیز خیلی خوش اومدی .. اواتارت خیلی قشنگه ..
داداشی ...
آقا ساسان ..
آرش خان ..
سلام ....
سلامسیلااااااااااام..شب همگی بخیر
شب شما هم بخیر
کاهوها تموم شد .. رفتم دوباره اوردم .. واسه آرامی که تازه از راه رسید . و بقیه ....
بفرمایید ....
بفرمایید ....
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
آدم ها رنگ های متفاوتی دارند
چون مداد رنگی دوازده رنگ کودکیمان
هميشه به من مي گفت زندگي وحشتناک است ولي يادش رفته بود که به من مي گفت تو زندگي من هستي روزي از روزها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داري گفت به اندازه خورشيد در اسمان نگاهي به اسمان انداختم ديدم که هوا باراني بود و خورشيدي در اسمان معلوم نبود شبي از شبها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داري گفت به اندازه ستاره هاي اسمان نگاهي به اسمان انداختم ديدم که هوا ابري بود وستاره اي در اسمان نبود خواستم براي از دست دادنش قطره اي اشک بريزم ولي حيف تمام اشکهايم را براي بدست اوردنش از دست داده بودم
واییییییی چه خوشحالم امشب خیلیا هستن ...
حتی من نمیتونم پا به پاتون بیام .... ( پیریه دیگه )
ببخشید دیر می رسم تا میام پست بزنم همه دو صفحه رفتن جلو ...
اخه امشب دعوت کردیم باید مهمونا پذیرایی بشن ...
حالا کاهو سکنجبین بخورین ...
دارم میز شام و میچینم ...
کاغذ رنگی عزیز بابت داستانات ممنون ..
آرامش جونم سلام ...
سکرتی ماهم سلام ..
اشراق جون ... خوش اومدی ...
کاغذ رنگی مهربون ... سلام
باغبان عزیز خیلی خوش اومدی .. اواتارت خیلی قشنگه ..
داداشی ...
آقا ساسان ..
آرش خان ..
سلام ....
وااااییی ..بارون جون..دست گلت درد نکنه...
مثه اینکه امشب زور دخترا بیشتره هاااااا
من واقعا از جذبه ی این آرامش خوشم می آد
من با این که خیلی روم زیاده همیشه از آرامش می ترسیدمحتی بیشتر از ادمین
ولی خدایش همه ازت حساب می برننا
اگه مراحل پودر کردن ارامش و می دیدی ..!!!!
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-