به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

[m.r119]

محبت آمد و زد حلقه در جانم، درش گشودم و شد تا به حشر مهمانم
نه هست خويشم ،و نه نيستم ،نمي دانم كه من كيم؟ چه كنم ؟كافرم؟ مسلمانم؟

 

[Atena-t67]

تو اگر در تپش باغ،خدا را دیدی،همت کن
و بگو ماهی ها حوضشان بی آب است

 

[tirmah]

یادتان باشد اگر خاطرتان تنها شد
طلب عشق زهر بی سرو پایی نکنید

 

[hamedinia_m51]

زمانی که تند باد عرصه زندگی را بر تو تنگ می کند

زمانی که حوادث شوم تار و پود هستی را از هم میگسلد

زمانی که مهر خاموشی لبانت را قفل می کند

زمانی که گلهای زیبا در کویر قلبت می پژمرد


تنها به ذکر خدا دلبند ، که او امید امیدواریهاست

 

[tools]

شب با گلوی خونین
خوانده ست
دیر گاه.

دریا نشسته سرد.
یک شاخه
در سیاهی جنگل
به سوی نور
فریاد می کشد.

 

[گلابتون]

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی

.اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال​

[FONT=times new roman, times, serif]عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سرزند بی ارزش است[/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می یابد[/FONT]​

۰​

 

[russell]

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی

.اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال​

[FONT=times new roman, times, serif]عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سرزند بی ارزش است[/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می یابد[/FONT]​

۰​

چهره ات را هرگز نديده ام ...
تو را زيبا خيال مي کنم ...
ظريف ...
همچون غنچه هاي نو دميده ...
لطيف و شکرين ...
به گونه اي ...
چگونه بگويم ...
به گونه اي بس ملکوتي ...
در چشمان تو ...
درياچه اي آرام ...
به روي خورشيد آغوش گشوده ...

 

[tirmah]

دنیا همه هیچ مال دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ با هیچ مپیچ

 

[hamedinia_m51]

کاش کوچیک بودیم............ وقتی کوچیک بودیم دلمون بزرگ بود ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دلتنگیم. کاش کوچیک می موندیم تا حرفامونو از نگاهمون بفهمن نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد که می زنیم باز کسی حرفامونو نمی فهمه...​

 

[hamedinia_m51]

 

[گلابتون]

لحظه ها وسیع نیستند
که ترا دوباره بیابم
که تر ا دوباره صدا کنم
لحظه ها عمیق نیستند
که دوباره
به اولین واژه های عاشقانه با تو برگردم
به اولین سرود عاشقانه
- که برای عشق سرودیم
گوش بسپارم
صادقانه بگویم
از لحظه ها
جز تکرار کابوسها و زخمها
چیزی نمانده است
یادم نبود
لذت را
با تو بودن را
عشق را ...
باید به تعداد روز های عمر
ضرب میکردیم

 

[elva]

هفتاد و دو ملتنند در دین کم و بیش
از ملتها عشق تو دارم در پیش
نه کفر نه اسلام نه طاعت نه گناه
مقصود تویی بهانه بردار از پیش

 

[shadmehrbaz]

عیار دهر کم ارز است، دیدم ز آتش همت
که بر دولاب گردون هست کارش کاسه گردانی

به کشتی ماند این ایام و بادش چرخ سرگردان
زرش زیف است و چون آتش به ارزانی است ارزانی

 

[m.r119]

من به مردن راضيم پيشم نمي آيد اجل
بخت بد بين، كز اجل هم ناز مي بايد كشيد...

 

[tirmah]

قدر اینه بدانید چو هست
نه در ان لحظه که افتاد و شکست

 

[گلابتون]

يكدم از خيال من نميروي اي غزال من
دگرچه پرسي زحال من
تا هستم من اسير كوي تو ام ...به آرزوي تو ام

 

[MAHRaVE]

زنگ باران به صدا می آید.
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی ، سایه نارونی تا ابدیت جاریست.

به سراغ من اگر می آیید ،
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من .

 

[hamedinia_m51]

دیدار تو گر صبح ابد هم بدهد دست
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی ...

 

[tirmah]

کاش معشوق زعاشق طلب جان می کرد
تا که هر بی سرو پایی نشود یار کسی

 

[hamedinia_m51]

زندگی همینه عزيز من.... رسم یادگاری شدن، موندگار شدنِ یادت، لحظه هات،



لبخند زدنه!...به اختیار هم اگر نشد، به اجبار!




حالا اشکهاتو پاک کن گلم... زل بزن تو چشمهای زندگی و



بگو..
.ســــــــــــــــــــــــــیــــــــب...​

 

[tirmah]

ایدوست بیا تا غم فردا نخوریم
وین یکدم عمر را غنیمت شمریم

فردا که از این دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر به سریم

 

[m.r119]

من اينجا بس دلم تنگ است و هر سازي كه ميبينم بد آهنگ است
بيا ره توشه برداريم... قدم در راه بي برگشت بگذاريم ...ببينيم آسمان هر كجا آيا همين رنگ است؟؟؟
براي ستاره جان

 

[hamedinia_m51]

زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست ای بی بازگشت
کز برایش می توان از جان گذشت...

 

[hamedinia_m51]

خوش ميگذره بدونِ ما ، زندگي توي آسمون




خورشيد خانوم حالش خوبه؟ از آسمونا چه خبر ؟




اينجا هنوزم ابريه ، از وقتي که رفتي سفر​

__________________
تقديم به ستاره خانوم

 

[amator-2]

دراين بازار بي مهري به ديدار تو شادم
تو شادم كن كه سوز غم برآمد از نهادم

 

[hamedinia_m51]

 

[tools]

همواره با مهر میعادی داشته ام
با خشم ، با امید ، با رؤیا
از یک تصادف خجسته فرایادی داشته ام
در میهن ژالیزیانا
در اوج ظهر بامدادی داشته ام

 

[hamedinia_m51]

دستم را اگر نگرفته بودي
چگونه مي آموختم
در غيبت خورشيد هم
مي شود خنديد ؟!

صدايت که ببارد
يک قطره ماه هم
در کاسه ي آبم بيفتد
کافي ست ؛

من نور مي شوم

 

[tirmah]

با خیل تو بسر بردن اگر هست گناه
باخبر باش که من غرق گناهم همه شب

 

[tirmah]

این شکایت نامه از نامهربانی های توست
انچه دیدم از جدایی هاجدا خواهم نوشت