به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بر نگه سرد من به گرمي خورشيد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مي نگرد هر زمان دو چشم سياهت[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تشنه ي اين چشمه ام، چه سود، خدا را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شبنم جان مرا نه تاب نگاهت[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]جز گل خشكيده اي و برق نگاهي[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از تو در اين گوشه يادگار ندارم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]زان شب غمگين كه از كنار تو رفتم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]يك نفس از دست غم قرار ندارم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اي گل زيبا، بهاي هستي من بود[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گر گل خشكيده اي ز كوي تو بردم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گوشه ي تنها، چه اشك ها كه فشاندم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]وان گل خشكيده را به سينه فشردم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آن گل خشكيده، شرح حال دلم بود[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از دل پر درد خويش با تو چه گويم؟[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]جز به تو، از سوز عشق با كه بنالم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]جز ز تو، درمان درد، از كه بجويم؟[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]من، دگر آن نيستم، به خويش مخوانم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]من گل خشكيده ام، به هيچ نيرزم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]عشق فريبم دهد كه مهر ببندم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مرگ نهيبم زند كه عشق نورزم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]پاي اميد دلم اگر چه شكسته است[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دست تمناي جان هميشه دراز است[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تا نفسي مي كشم ز سينه ي پر درد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چشم خدا بين من به روي تو باز است[/FONT]


good night my ferinds:gol:

[/FONT]

[/FONT]
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای دوست
عاشق شو
گویا هرگز کسی دلت را نشکسته!
و زندگی کن گویا بهشت اینجاست...
 

tools

عضو جدید
کاربر ممتاز
درپيچيده به خويش جنين‌وار
که پيرامن‌ات انکار ِ تو مي‌کند،
در چنبره‌ی خوف ِ سياهي به زهدان ماننده
در ظلماتي از غلظت ِ سُرخ ِ کينه يا تحقير.


«ــ رها شو تا به معرکه‌ی جدال درآيي
حتا به هياءت ِ شکل‌نايافته جنيني!»


ميلادت مبارک ای واحد ِ آماری
ای قرباني‌ی کاهش ِ نوزادْمرگي!
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای علت قشنگی رویا و خواب من

تنها دلیل گل شدن اضطراب من

ای راه حل ساده ی جبران تشنگی

فواره ی نگاه قشنگ تو آب من

رفتی چه قدر ساده دل آسمان شکست

در عکس مهربان تو در کنج قاب من

باران چه قدر حرف تو را گوش می کند

می بارد آن قدر که نیایی به خواب من

گرچه نگاه عاشق تو هیچ کم نکرد

از اوج دل ندادن تو یا عذاب من

اما دل شکسته ی من باز هم نوشت
صد آفرین به چشم تو و انتخاب من
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]ای نازنین جواب معمای من تویی

تنها چراغ روشن شبهای من تویی

وفتی دلم گرفت از انبوه ابرها

احساس آفتابی دنیای من تویی

ای سرو سربلند! دلم بال و پر گرفت

آواز آسمانی رویای من تویی

خونم به گردنت اگر از من جدا شوی

زیرا دلیل روشن فردای من تویی

امشب هوای کوه و بیابان به سر زده است

دست مرا بگیر که مجنون من تویی


[/FONT]​
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
در سنگ خاره قطره ی باران اثر نکرد
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
من زمين بودم و تو، آسماني آبي



من زمين بودم، محتاج بر آن گريه تو



تو بباري بر من، من شوم سيرابت



روح من بود که محتاج تو بود



دل من بود که حيـــران تو بود



زندگي بال و پري داشت به اندازه عشق



زندگي لبخندت، زندگي دستانت



زندگي شعر من و قلب تو بود
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنها عشق میتواند قلبم رابشکند
بازی باعشق بسیار سخت است
هیچ کس مثل تو عاشق من نیست
من بینهایت به تو عشق میورزم
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
مي دانم زير باران غروب تنها تو مي تواني بدون چتر جاده ها را بشمري و تنها تو در سکوت، صدايت را به درخت مي آويزي و دستهايت را به هر که مي بخشي . باز هم تنها تو چشمهايت را روي دوش قاصدک مي اندازي و با هر تار مويت، تاري مي سازي که صداي پائيز بدهد ولي آيا باز هم مي تواني لحظه اي وجودت را با نيلوفر تقسيم کني؟؟ اگر توانستي آن وقت مي شود گفت: چيزي از باران کم نداري .
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم


خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم


خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم


در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم


و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد


و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد


چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟


چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟


خداحافظ ، تو ای بانوی شب های غزل خوانی


خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی


خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم


خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی...
 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
گوهر خود را هویدا کن؛کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن کمال این است و بس

سنگ دل را سرمه کن در آسیای رنج و درد
دیده را زین سرمه بینا کن کمال این است و بس :gol:
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
پياده آمده ام ،بي چارپا وچراغ
بي آب وآئينه، بي نان ونوازشي حتي
تنها كوله ي كهنه وكتابي كال ، ودلي كه سوختن شمع نمي داند .
كوله بارم پراز گريه هاي فروغ است ،پر از دشتهاي بي آهو،پر از صداي سرايدار همسايه كه سرفه هاي سرخ سل از گلوگاه هر ثانيه اش بالا مي رود ، پراز نگاه كودكاني كه شمارش تمام ستارگان ناتمام آسمان هم آنهارابه خانه ي خواب نمي رساند .
مي دانم كوله بارم سنگين ودلم غمگين است ،اما تو دلواپس نباش ! بهار بانو
نيامدم كه بمانم،تنها به اندازه ي نمباره ي كنارم باش
تمام جاده هاي جهان را به جستجوي نگاه توآمدم پياده
باور نمي كني ،پس اين تو واين پينه هاي پاي پياده من
حالا بگو دراين تراكم تنهائي مهمان بي چراغ نمي خواهي؟
 

tirmah

عضو جدید
دور یا نزدیک
راهش می توانی خواند
هر چه را اغاز و پایانی است
حتی هر چه را اغاز و پایان نیست


زندگی راهی است
از دنیا امدن تا مرگ
شاید مرگ هم راهی است
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تقدیم به مهتاب عزیزم :gol:
بی تو مهتاب باز شبی از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
 

tirmah

عضو جدید
ای صمیمی ای دوست گاه و بی گاه لب پنچره خاطره ام می ایی
ای قدیمی ای خوب تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم
تقدیم به مریم جان بهتر از جان:w30:
 

tirmah

عضو جدید
سلام مهتاب جان من نمی دونم چرا نوشتم مریم عذر می خوام


زندگی عشق است
عشق افسانه نیست
انکه عشق افرید بیهوده نیست
عشق ان نیست کنارش باشی
عشق ان است بیادش باشی
 

tirmah

عضو جدید
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاکم گلویمسوتکی سازد گلویم سوتکی باشد
به دست کودکی گستاخ و بازی گوش که او یک ریز و پی در پی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را اشفته تر سازد بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را
( نوشته ایی ازشریعتی)
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه شد شاعر که در باغم گلي ديگر نميرويد
به آهنگ قدمهايم کسي شعري نميگويد
چه بيهوده**گل آلوده**که باران هم نميشويد
ببين حتي گل شب بو ** شب مارا نميبويد

هنوز از تو در اين ميدان**صميمي تر نميبينم
از اين تنها درخت شب**کسي را سر نميبينم
هنوز اين من**هنوز اين تو**قديميتر ولي از نو
بجز چشم سياه تو**شبي ديگر نميبينم ...
 

tirmah

عضو جدید
این جسم من از خاک است
چون خاک شود روزی


این نام من از دنیا است
چون پاک شود روزی


هرکس که ترا خواهد
این خط مرا خواند

شاید که کند یادم
غمناک شود روزی
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمي دانم چرا با آنكه مي دانم

از آن من نخواهي بود

چرا با تار و پود جان

برايت خانه ميسازم
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]اجازه هست عشق تورو تو کوچه ها داد بزنم ؟[/FONT]​

[FONT=times new roman, times, serif]رو پشت بوم خونه ها اسمتو فریاد بزنم؟


[FONT=times new roman, times, serif]اجازه هست مردم شهر قصه مارو بدونن[/FONT]​


[FONT=times new roman, times, serif]اسم منو عشق تورو توی کتابا بخونن[/FONT]​


[FONT=times new roman, times, serif]اجازه هست که قلبمو برات چراغونش کنم[/FONT]​
[/FONT]
 

tirmah

عضو جدید
نگاهم کن دنی ای دوست
صدایم کن دمی ای دوست


مرا در اخرین بیت غزلهایت
کنار قافیه یادر ردیف عشق پیدا کن

نگاهت می کنم ای دوست
صدایت می کنم ای دوست

اگر جان ارزشی دارد
فدایت میکنم ای دوست:gol:
 

Similar threads

بالا