به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

[گلابتون]

تك سوار سحر جاده تو بايد باشي
و خدا مي داند
كه خدا مي خواهد تو «خودآ»يي باشي
بر پهنه خاك
نازنين
داس بي دسته ما
سال ها خوشه نارسته بذري را بر مي چيند
كه به دست پدران ما بر خاك نريخت
كودكان فردا
خرمن كشته امروز تو را مي جويند

 

[.MosTaFa.]

روزها می ایند

شب ها می گذرند

تا به کی این دل دیوانه بماند تنها

تا به کی صبر کند یکه و تنها بنشیند یک جا

دگرم تاب و تحمل نیست این دوری تو

همه وقت و همه جا در غم رنجوری تو

 

[Dr ehsan]

چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن
خلق را مسکین و سرگردان مکن
مولانا

 

[secret_f]

زرد است که لبریز حقایق شده است
تلخ است که با درد موافق شده است
شاعر نشدی وگرنه می فهمیدی
پاییز بهاریست که عاشق شده است

 

[R@mtin.eng]

درد بیمار نپرسند به شهر تو طبیبان .............. کس درین شهر ندارد سر تیمار غریبان

نتوان گفت غم از بیم رقیبان به حبیبان ............ حلقه بر در نتوانم زدن از بیم رقیبان

این توانم که بیایم سر کوی ت به گدایی

 

[secret_f]

نگاه کن چه فروتنانه بر خاک می گسترد
آن که نهال نازک دستانش از عشق خداست
و پیش عصیانش
بالای جهنم
پست است...

 

[.MosTaFa.]

کاش از چشمان این دل
باز هم باران ببارد

کاش در این بیت محزون
یک نفر شبنم بکارد

کاش در این چرخ گردون
رنگ یکرنگی ببارد

کاش بعد از این همه غم
باز هم باران ببارد

 

[گلابتون]

شب تار است
شب بيمار است
از غريو درياي وحشت زده بيدار است
شب از سايه ها و غريو دريا سرشار است
زيباتر شبي براي دوست داشتن.

با چشمان تو
مرا
به الماس ستاره ها نيازي نيست

به آسمان
بگو

 

[عطیه 67]

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت

 

[secret_f]

شعر را با شعر می گویم جواب
كار مااز ابتدا باشد خراب
حرف ما در شعرما پنهان شده
یاد ما تا انتها ، باشد سراب

 

[باران بهاری]

دور از نوازش های دست مهربانت
دستان من در انزوای خویش،تنهاست

 

[محـسن ز]

ای که مایوس از همه سوی بسوی عشق روکن
قبله دلهاست اینجا هرچه خواهی آرزو کن
تادلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید
حال ما خواهی اگر از گفته ما جستجو کن
چرخ کجرو نیست تو کج بینی ای دور از حقیقت
گر همه کس را نکو خواهی برو خود را نکو کن

 

[russell]

تو به دنبال آنی
تا که رودی آرام بیابی !!!
نان خود در آب انداز ،
که ندانی چه کسی به دهان گیردش........

گوته

 

[arghavan.z]

تولد تولد تولدت مبارک
مبارک مبارک تولدت مبارک
بیا شمع هارو فوت کن
که صد سال زنده باشی

خب اینم یه جور شعره دیگه.....اشکالی نداره که

 

[eterno]

دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی گیرد
ز هر در می دهم پندش ولیکن در نمی گیرد
بیا ای ساقی گلرخ بیاور باده ی رنگین
که فکری در درون ما از این بهتر نمی گیرد

 

[Aseman Etemaad]

وسيع باش و تنها وسربزير و سخت!



​

 

[valkano سبز]

ايينه چون نقشه تو بنمود راست
خودشكن ايينه شكستن خطاست

 

[titisatiti]

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیقام دوست /تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

 

[titisatiti]

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست / تا کنم جان سر رغبت فدای نام دوست

 

[محـسن ز]

دردمندان غم عشق دوا می خواهند
به امیدآمده انداز تو ترا می خواهند
روز وصل تو که عید است ومنش قربانم
هر سحر چون شب قدرش بدعا می خواهند

 

[bahar_nice]

مي شود اي دوست آيا آن نگاهت را خريد ؟****يا براي آسمان ها روي ماهت را خريد؟******* من دلم لبريز از آشوب و زنگار رو غم است****مي شود آيينه وش يه لحظه آهت را خريد؟

 

[eterno]

من ترک عشق شاهد و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم
باغ بهشت و سایه ی طوبی و قصر حور
با خاک کوی دوست برابر نمی کنم

 

[ویدا]

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست

 

[khoshhal]

یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غم دیده ی ما شاد نکرد

 

[secret_f]

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

 

[باران بهاری]

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
.
.
والله که شهر،بی تو مرا حبس می شود
آوارگیّ کوه و بیابانم آرزوست

 

[valkano سبز]

تيغ چوبين را مبر بر كارزار
بنگر اول تا نگردد كار زار

 

[sahar.chem eng]

بي تو مهتاب شبي
باز ازآن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم
خيره به دنبال تو گشتم

كوچه : مرحوم فريدون مشيري

 

[secret_f]

عصر ما عصر فریبه ​

، عصر اسم های غریبه ​

عصر پژمردن گل و چترهای سیاه تو بارون شهر ما سرش شلوغه ​

وعده هاش همه دروغه ​

آسموناش پر دوده​

، قلب عاشقاش کبوده...​

 

[p_sh]

عاشقي را شرط ناله و فرياد نيست
تا كسي از جان شيرين نگذرد فرهاد نيست


تا نشد رسواي عالم كس نشد استاد عشق
نيم رسوا عاشق اندر فن خود استاد نيست