برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو سايه بيدي

به خواب رفتن يک کودکي در آغوشم
تو کاسه شيري
ناني
باران به موقعي
وقتي در اندوه غرق ميشوم
يا شادي ام از من بزرگ تراست
دهانت را نزديک
نزديک تر بياور
تا از آن بنوشم
ولحظه اي از دست نرود......
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
این روزها آنقدر حسود شده ام که به آیینه ای که هرروز
نگاهت را در خود تکرار می کند
حسادت می کنم
و به دستگیره دری که
هرروز بارها
بر دستان تو بوسه می زند
این روزها آنقدر دچار حسادتی جانکاه شده ام
که به چشمان تمام کسانی که
قامت تورا در چارچوب نگاه خود
ترسیم می کنند هم
حسودی ام می شود
و به کودکی که
عطر نفس های تورا
هنگامی که بوسه بارانش می کنی
می نوشد
این روزها من مانده ام و اینهمه حسادت
وحسرت لحظه هایی که
بدون درآغوش کشیدنت می گذرد
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعدازاین عشق به هر عشق جهان میخندم
هر که آردسخن عشق به آن میخندم
روزی از عشق دلم سوخت که خاکستر شد
بعدازاین سوز به هرسوز جهان میخندم
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم غصه نخور بزار جدا شه
دلم غصه نخور که آخراشه
دلم خوب میدونم تنهایی سخته
دلم غصه نخور رفته که رفته
دلم همیشه اینجور نمی مونه
که بشکنم تو رو به هر بهونه
داری دق میکنی اینو میدونم
جرا اینجوریه رسم زمونه
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه ، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست !

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد ؟!
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست

بی تو هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق !
و سکوت تو جواب همه مسئله هاست ...
 

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یاد گرفته ام...
" دوست داشتن دلیل نمی خواهد ... "
ولی نمی دانم چرا ...
خیلی ها ...
و حتی خیلی های دیگر ...
می گویند :
" این روز ها ...
دوست داشتن
دلیل می خواهد ... "
و پشت یک سلام و لبخندی ساده ...
دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده ...
دنبال گودالی ازتعفن می گردند ...
.
.
.
دیشب ...
که بغض کرده بودم ...
باز هم به خودم قول دادم ...
من " سلام " می گویم ...
و " لبخند " می زنم ...
و قسم می خورم ...
و می دانم ...
" عشق " همین است ...
به همین ساده گی ...
 

گل احساس

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]سرزمين دلم سالها بر اثر جفای روزگار غريب و سرد به سرزمين يخ زده تبديل شده بود [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]تا اينکه وجود گرما بخش تو با آن نگاه پر اميد ، جوانه های سبز اميد را در دلم کاشت [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]و اينک دلم يکپارچه سبز است و اين سبزی را مديون آفتاب مهربانی توست [/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]که بر ناکجاآباد دلم تابيدی و سيراب از هر مهربانی کردی.[/FONT]
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]کاش اين نور مهرت هرگز به غروب ننشيند[/FONT]​
 

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز دلم دوباره شكست....

از همان جاي قبلي...!

كاش مي شد آخر اسمت نقطه گذاشت تا ديگر شروع نشوي....

كاش مي شد فرياد بزنم... پايان!
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخرین......

آخرین......

قسم خوردم كه پا به پای تو مسیر جاده عشق را بپویم
قسم خوردم كه همراه تو آرامش دریای عشق را حس كنم
قسم خوردم تا لحظه مرگ ، عشقی جز تو در قلبم نباشد
قسم خوردم تنها امید قلب بیقرارم ، نگاه چشمهای مهربانت باشد
قسم خوردم تا آخرین نفس دوستت بدارم و عاشقت باشم
قسم خوردم جز عشق تو ، هیچ عشقی را به سراچه قلبم راه ندهم
قسم خوردم از غم عشق تو دیوانه شوم و بمیرم
شاید هیچ وقت احساس مرا درك نكنی و عشق مرا نادیده بگیری
اما سوگند یك عاشق ، هرگز شكستنی نیست
پس باز هم قسم می خورم كه هرگز و هرگز سوگندهایم را نشكنم
و تا پای جان عاشق بمانم و عاشق بمیرم

می دانم کوله ام سنگین و دلم غمگین است
اما تو دلواپس نباش...نیامدم که بمانم......
 

Sinai

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
چشمانت را باز كن
به من نگاه كن
به من خيره نگاه كن
در نگاهت مرا غرق كن
با نگاهت مرا بدزد، بدزد مرا
ببر به دنيايي كه اينجا نيست
جايي كه فاصله را معنايي نيست
به من نگاه كن…
با نگاهت مرا به عشق دعوت كن
 

NEGINNN اخراجی

اخراجی موقت
بیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا:gol:
 

hilari

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دارم حس میکنم بی تو چقدر خالی شده دنیام
یه لحظه جای من باش و ببین بی تو چقدر تنهام
نگو قسمت همین بوده نگو تقصیر تقدیره
چرا اون لحظه های خوب داره از یاده تو میره
سکوت من یه فریاده واسه قلبی که خاموشه
تو این دلخستگی یادت هنوز با من هم آغوشه
تو این شبهای دلتنگی من از دنیا گریزونم
تو نیستی و نمیدونی منٍ عاشق پریشونم
کدوم جاده کدوم دریا نشونی از تو میدونه
آخه نبض دل خسته ام فقط با تو غزل خونه
نمیشه بی تو عاشق بود نمیشه دل برید از تو
به تنهایی من برگرد بذار تازه بشم از نو
سکوت من یه فریاده واسه قلبی که خاموشه
تو این دلخستگی یادت هنوز با من هم آغوشه
تو این شبهای دلتنگی من از دنیا گریزونم
تو نیستی و نمیدونی من عاشق پریشونم
 

Reyhana.A

کاربر بیش فعال
شب را دوست دارم بخاطر تاريکی....




تاريکی را دوست دارم بخاطر تنهايی...



تنهايی را دوست دارم بخاطر فکر کردن ...



فکر کردن را دوست دارم بخاطر تو...




تو را دوست دارم بخاطر چشمانت...



چشمانت را دوست دارم



بخاطر قطرات اشکی که ميدانم بر سر مزارم خواهی ريخت

 

Sinai

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
به خانه مي رفت
با كيف
و با كلاهي كه بر هوا بود
چيزي دزديدي ؟
- مادرش پرسيد
-دعوا كردي باز؟
- پدرش گفت
-و برادرش كيفش را زير و رو مي كرد
به دنبال آن چيز
كه در دل پنهان كرده بود
تنها مادربزرگش ديد
گل سرخي را در دست فشرده كتاب هندسه اش
و خنديده بود

حسین پناهی
 

Reyhana.A

کاربر بیش فعال
یک روز عشق،میهنه را فتح می کند
خورشید پشت روزنه را فتح می کند
آن سبزپوش خواب من از دشت های دور
می آید عید و دامنه را فتح می کند
شاید غبار من بدود زیر پای او
آن روز ها که ازمنه را فتح می کند
سرشارم از شکوه تماشا از آن چه اوست
وقتی تمام آینه را فتح می کند
من پشت پلک های جهان خواب دیده ام
یک روز عشق،میهنه را فتح می کند
 

Sinai

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تنهایی کلمه‏ای پیچیده ‏است. می‏شود مثل من میان صد تن باشی امّا تنهایی همچنان گلویت را سخت بفشارد.
 

nika65

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل داده ام بر باد ، بر هر چه باداباد
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد
ای عشق از آتش اصل و نسب داری
از تیره ی دودی ، از دودمان باد
آب از تو توفان شد ، خاک از تو خاکستر
از بوی تو آتش ، در جان باد افتاد
هر قصر بی شیرین ، چون بیستون ویران
هر کوه بی فرهاد ، کاهی به دست باد
هفتاد پشت ما از نسل غم بودند
ارث پدر ما را ، اندوه مادرزاد
از خاک ما در باد ، بوی تو می آید
تنها تو می مانی ، ما می رویم از یاد
 

Reyhana.A

کاربر بیش فعال
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT] [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا [/FONT]
 

Reyhana.A

کاربر بیش فعال
تو رفتی باز دوباره....بهار اومد و بارون و با خودش اورد دیگه نمیتونم تو رو ببینم اما هر وقت بارون می گیره بوی تو رو ،عکس تو رو از توی بارون می بینم و صدات و می شنوم:gol:
 

Sinai

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی.

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر برده عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی،
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی،
اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.

تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌کنند،
دوری کنی.

تو به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت‌ یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی،
که حداقل یک بار در تمام زندگیت
ورای مصلحت‌اندیشی بروی.
امروز زندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نکن!


پابلو نرودا
ترجمه : احمد شاملو
 

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری
 

magic2021

عضو جدید
اين مهم نيست كه مه بر تو حسادت دارد
شب اين كوچه به تابيدنت عادت دارد
واقعا دست خودم نيست ولي باور كن
خوابهايم به تو بسيار شباهت دارد
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا