مسعود140
عضو جدید
1بار سر امتحان یکی از درس تخصصیام تو یونی بودم و مثل اکثر دانشجویان درس خون در حال تقلب, ک یدفه دیدم مسئول امتحانا داره میاد سمتم, اونم از اون ادمای گند اخلاق ک سریع داستانو جنایی میکنه, گفتم چیکار کنم, چیکار نکنم, ک یدفه تصمیم گرفتم 1برگهA4 رو بخورم!
منم خیلی شیک و مجلسی برگه رو قورت دادم, اولش همه چی ب خوبی و خوشی تموم شد و اون مراقبم ک فقط داد و بیداد میکرد, ولی چشمتون روز بد نبینه, 2,3 ساعت بعد برگه تبدیل شد ب سلولز و خمیر ک چسبید ب معدم! تا 2روز هیچی نمیتونستم بخورم!!! فقط مایعات.

دوستام تو خونه حال میکردن, ینفر از گردونه رقابت کم شده بود!!!
			
			
منم خیلی شیک و مجلسی برگه رو قورت دادم, اولش همه چی ب خوبی و خوشی تموم شد و اون مراقبم ک فقط داد و بیداد میکرد, ولی چشمتون روز بد نبینه, 2,3 ساعت بعد برگه تبدیل شد ب سلولز و خمیر ک چسبید ب معدم! تا 2روز هیچی نمیتونستم بخورم!!! فقط مایعات.


دوستام تو خونه حال میکردن, ینفر از گردونه رقابت کم شده بود!!!

 
				 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		
 خودمم فقط چون دستکش دستم نبود دستام زخمی شد.
 خودمم فقط چون دستکش دستم نبود دستام زخمی شد. 
 
		 
 
		



 
 

 
 
		
 
 
		 
	



 هی من جواب میدادم
هی من جواب میدادم  هی بچه ها نگاه میکردن
هی بچه ها نگاه میکردن
 ... منم دووم نیاوردم گفتم اقا میشه یه لحظه برم بیرون//
... منم دووم نیاوردم گفتم اقا میشه یه لحظه برم بیرون//







 
 
		
 
 
		 
 
		
 
 
		 
 
		 یه مقداری مرغ هم از غذای ظهرشون مونده بود که اونم گرم کرده بود.
 یه مقداری مرغ هم از غذای ظهرشون مونده بود که اونم گرم کرده بود.  
   
 
		 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		 
 
		