واااای منم دو سه باری از این کارا کردم این ترم
چهارشنبه ها از وقت اول 8 صب تا 7.30بعد از ظهر کلاس داریم پنجشنبه هم صب ساعت 8 قرائت و روخوانی،فکرشو بکن آدم خسته کوفته مگه میتونه پا شه،دو بار که با دوستم قرار داشتم با هم بریم زنگ زد شیرین کجایی؟؟؟گفتم من خواب موندم تو برو من نمیام،ساعت 8.5بیدار شده بودم
یه بارم پاشودم اس زدم به دوستم گفتم ماکه غیبتمون 3 تا نشده بیا نریم بخوابیم،اونم که از خدا خواسته گف دستت درد نکنه شب بخیر
جالب اینجاس وقت دوم رفتیم از اون یکی دوستمون پرسیدیم قرائت تشکیل شد؟؟؟گف مگه شمام نرفته بودین!!!!؟منم گرفتم خوابیدم