الان چه حسي داري؟
- شروع کننده موضوع (✿◠‿◠) Darya
- تاریخ شروع
حس میکنم باید گرگان را از برنامه عید بزارم کنار
سلام عجیجم ، من بیرجندم ... والا خیلی بدجنس هستن ، نمی‌دونم چون حس کردم بیام ممکنه اتفاقی بیوفته .. ربطی نداشت ولی وقتی میومدم مور مور میشدم !سلام یاسی جون، کجایی عزیزم،کم پیدایی؟
متوجه کامنتت نشدم؟ منظورت به ما بود؟
خیلی بهم سخت گذشته ... همش منو با دیگران قاطی میکنن ، سواستفاده ، نمیزارن ازدواج کنم ، از طرفی زیرآب زنی ، بخاطر دوستای مخالف شون بلا سر آدم میارن ، منم تقریبا بی‌کس شدم و هیچ حامی و پشتیبانی ندارم !
هر چقدرم اعتراض میکنم فایده ای ندارد ، همش منو به آدم های نامربوط و کسایی که ازشون بدم میاد مربوط میکنن ! خیلی جنگ اعصابه و باهام لج هستن ... از آدم کلی کپی درست میکنن !
دارم برا شما میگم شاید کمکی برسه ؟
آره خیلی بهم سخت گذشته و میگذره ، ممنونم . مخصوصا تو ۸ الی ۹ سال اخیر ! کلی از عمرم تلف شد ... درب و داغون شدم اونم به ناحقواقعا چقدر بد و چقدر سخت
امیدوارم به زودی مشکلاتت حل بشه
حس خستگی و تشنگی 
حس افسردگی ، گرگان داره از دست میره
حس غمگینی...
خستم،امان از این جا ب جای عید، جون ندارمممم
خستگی کماکان ادامه داره
گفتی دو روز دیگه داریم میریم تهرانچی شد به این نتیجه رسیدی؟
.
حسم خوبه، امروز روز خوش انرژی برام بوده تا حالا
حس آرامش
اسسسسترسسسسسسس
بهار جون شما کی میرین شمال؟
راستش منصرف شدم احتمالا چند روز بریم تهران
آها،ایشالله خوش بگذره، ما دو سه ساعتی هست که رسیدیم تهران
گشنمه منتظرم افطار بشه
حالم گرفته ست.
همین الان، حدود پنج ساعت بعد از سال تحویل من توی اورژانس درمانگاه نشستم تا سرم شوهرم و پدرشوهرم تموم بشه
از دیشب که از بازار تجریش برگشتیم، شوهرم حالش بد شد تا خود همین لحظه، یک روزه نصف شده
بهش میگم چطور تو با یک روز مریضی انقدر لاغر شدی، اونوقت من وقتی مریض میشم اصلا تکون نمیخورم؟واقعا این عادلانه ست؟
همین الان، حدود پنج ساعت بعد از سال تحویل من توی اورژانس درمانگاه نشستم تا سرم شوهرم و پدرشوهرم تموم بشه
از دیشب که از بازار تجریش برگشتیم، شوهرم حالش بد شد تا خود همین لحظه، یک روزه نصف شده
بهش میگم چطور تو با یک روز مریضی انقدر لاغر شدی، اونوقت من وقتی مریض میشم اصلا تکون نمیخورم؟واقعا این عادلانه ست؟
الهی چه بد ایشالا هر چه زودتر خوب بشنحالم گرفته ست.
همین الان، حدود پنج ساعت بعد از سال تحویل من توی اورژانس درمانگاه نشستم تا سرم شوهرم و پدرشوهرم تموم بشه
از دیشب که از بازار تجریش برگشتیم، شوهرم حالش بد شد تا خود همین لحظه، یک روزه نصف شده
بهش میگم چطور تو با یک روز مریضی انقدر لاغر شدی، اونوقت من وقتی مریض میشم اصلا تکون نمیخورم؟واقعا این عادلانه ست؟
حس تبریک سال نو،دوستان عزیز امیدوارم سال بسیار خوبی داشته باشین سالم باشین و دلتون شاد باشه
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
همین الان دلتون چی میخواد ؟ | زنگ تفريح | 1553 | |
|
|
همین الان چکار میکنید ؟! | زنگ تفريح | 2688 | |
| P | همین الان دلتون واسه کدوم دوست هم باشگاهی تنگ شده؟؟ | زنگ تفريح | 239 | |
|
همین الان دوست داشتی کنار چه کسی بودی؟ | زنگ تفريح | 264 | |
|
اگه زمان دست خودت بود دوست داشتی، الان چند سالت بود | زنگ تفريح | 96 |
Similar threads
-
-
-
-
-
اگه زمان دست خودت بود دوست داشتی، الان چند سالت بود
- شروع شده توسط toraj_reza63
- پاسخ ها: 96