اعتراف میکنم که ...

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:D

تازه یه بارم کامپیوتر و پرینتر و تلفن خونه رو همزمان فرستادم هوا
همه سوختن

دیگه اتو و بقیه چیزا رو نمی گم ک میگن خراب کاره

خوبه مهندس راه اهنی خواهرتم مهندس ایمنی تیم خوبی هستید :D
 

NASIM.1111

عضو جدید
سلام بچه ها
منم یه اعتراف میکنم ولی اذیتم نکنیدا. چون من هر جا میرم از مامانم اجازه میگیرم.
یه بار واسه درس مقاومت مصالح استاد خصوصی گرفته بودم جایی نداتشتم واسه اینکه بهم تدریس کنه.یه شهر دیگه دانشجو بودم واسه همین خوابگاه دخترانه بودم واستادم هم پسر بود.خودشم جایی نداشت تو روزنامه آگهی زده بود واسه تدریس خصوصی.منم به یکی از دوستام گفتم شرایطم اینجوریه.اونم قبول کرد من با استاد بریم خونشون البته با حضور پدرو مادر دوستم(دختر بود منحرف نشید). ولی به مامانم نگفتم که میرم خونه دوستم.اولین باری بود که ازش چیزیو پنهون کرده بودم:(
 

sepidarrr

اخراجی موقت
سلام بچه ها
منم یه اعتراف میکنم ولی اذیتم نکنیدا. چون من هر جا میرم از مامانم اجازه میگیرم.
یه بار واسه درس مقاومت مصالح استاد خصوصی گرفته بودم جایی نداتشتم واسه اینکه بهم تدریس کنه.یه شهر دیگه دانشجو بودم واسه همین خوابگاه دخترانه بودم واستادم هم پسر بود.خودشم جایی نداشت تو روزنامه آگهی زده بود واسه تدریس خصوصی.منم به یکی از دوستام گفتم شرایطم اینجوریه.اونم قبول کرد من با استاد بریم خونشون البته با حضور پدرو مادر دوستم(دختر بود منحرف نشید). ولی به مامانم نگفتم که میرم خونه دوستم.اولین باری بود که ازش چیزیو پنهون کرده بودم:(

:Dاشکل نداره در راه علم همه چی حلاله
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام بچه ها
منم یه اعتراف میکنم ولی اذیتم نکنیدا. چون من هر جا میرم از مامانم اجازه میگیرم.
یه بار واسه درس مقاومت مصالح استاد خصوصی گرفته بودم جایی نداتشتم واسه اینکه بهم تدریس کنه.یه شهر دیگه دانشجو بودم واسه همین خوابگاه دخترانه بودم واستادم هم پسر بود.خودشم جایی نداشت تو روزنامه آگهی زده بود واسه تدریس خصوصی.منم به یکی از دوستام گفتم شرایطم اینجوریه.اونم قبول کرد من با استاد بریم خونشون البته با حضور پدرو مادر دوستم(دختر بود منحرف نشید). ولی به مامانم نگفتم که میرم خونه دوستم.اولین باری بود که ازش چیزیو پنهون کرده بودم:(

خاک بر سرم خواهر :D

استایک و مقاومت مصالح بد کوفتی بودن موقع دانشجویی هر کی رو میدیدم مینالید از این درس
 

sepidarrr

اخراجی موقت
راست میگیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟ پس دیگه غصه نخورررررررررررررررررررررررم
ارع ی چیزیه ک گذشته
بعدشم کار خلافی ک نکردی
یه ملت اونجا حاضر و ناظر بودن
تازه به مامی اگه می گفتی ممکن بود هزار راه بره دلش و کلی فکرو خیال کنه
فقط چنگ ننداز به صورتت خوشم نمیاد :D

:Dمن چنگ نمیندازم ارایشم خراب می شه ایش
 

NASIM.1111

عضو جدید
سلوم
من یه اعترافی بکنم؟
من عادت ندارم آدما رو از رو ظاهر قضاوت کنم
اما چند بار از دسم در رفت بعد فهمیدم اشتباه کردم و اونا انسانهای خوبی هستند
واسه همین رفتم بهشون گفتم
سلام ببخشیدا من فکر کردم شما .............................................
البته اونام منو بخشیدن و دوستای خوبی شدیم
کار خوبی کردی که رودرو صحبت کردی باهاشون:biggrin:
 

SaNaZ Sa

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند روزه تا چشمو وا میکنم تو نتم تا دوباره چشامو ببندم.... حالم داره بهم میخوره!(ببخشید)
امروز تولدم بود ولی یکی از بدترین روزای زندگیم بود و سعی کردم جواب دوستان رو با خوشحالی بدم و عکسامم با ژست شاد بگیرم..
یک هفته ست لباسای شسته شدمو باید جمع کنم بزارم جاشون ولی ....(البته این مورد همیشگی نیس چون به شدت منظمم)
بازم بگم..؟؟؟
یه مدتی هم یکیو دوس داشتم(عشق در نگاه اول و یه طرفه)) ازینکه نمیتونستم ببینمش گریه میکردم،که بعدش فهمیدم چه دیوونه ای بودم!! البته ازش متنفر نشدم ...
بازم بگم...؟؟
حالا استارترِ محترم؟؟با این اعترافا میخای چه کار کنی؟؟ تو دادگاه علیه ما استفاده میشه؟؟خخخ
 

sepidarrr

اخراجی موقت
من اعتراف می کنم هر وقت به دوربین کنترل سرعت می رسیدم سرعتو کم می کردم :D

ولی این دفه پلیس نامحسوس منو پیچوند جریمه شدم :biggrin: خیلی شیطون شدنا
با سرعت 120 تا :D
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چند روزه تا چشمو وا میکنم تو نتم تا دوباره چشامو ببندم.... حالم داره بهم میخوره!(ببخشید)
امروز تولدم بود ولی یکی از بدترین روزای زندگیم بود و سعی کردم جواب دوستان رو با خوشحالی بدم و عکسامم با ژست شاد بگیرم..
یک هفته ست لباسای شسته شدمو باید جمع کنم بزارم جاشون ولی ....(البته این مورد همیشگی نیس چون به شدت منظمم)
بازم بگم..؟؟؟
یه مدتی هم یکیو دوس داشتم(عشق در نگاه اول و یه طرفه)) ازینکه نمیتونستم ببینمش گریه میکردم،که بعدش فهمیدم چه دیوونه ای بودم!! البته ازش متنفر نشدم ...
بازم بگم...؟؟
حالا استارترِ محترم؟؟با این اعترافا میخای چه کار کنی؟؟ تو دادگاه علیه ما استفاده میشه؟؟خخخ


تو تولد سال بعدت اینا رو برات میخونم و با هم میخندیم تا دیگه روز تولدت بدترین روزت نباشه و از خنده چشات پر اشک بشه :D;)
 

NASIM.1111

عضو جدید
چند روزه تا چشمو وا میکنم تو نتم تا دوباره چشامو ببندم.... حالم داره بهم میخوره!(ببخشید)
امروز تولدم بود ولی یکی از بدترین روزای زندگیم بود و سعی کردم جواب دوستان رو با خوشحالی بدم و عکسامم با ژست شاد بگیرم..
یک هفته ست لباسای شسته شدمو باید جمع کنم بزارم جاشون ولی ....(البته این مورد همیشگی نیس چون به شدت منظمم)
بازم بگم..؟؟؟
یه مدتی هم یکیو دوس داشتم(عشق در نگاه اول و یه طرفه)) ازینکه نمیتونستم ببینمش گریه میکردم،که بعدش فهمیدم چه دیوونه ای بودم!! البته ازش متنفر نشدم ...
بازم بگم...؟؟
:cry::cry::cry::cry::cry::crying2::crying2::crying2::crying2::crying2::crying2::crying2:
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امسال چند هفته قبل تولدم گفتم کیک دیگه حال نمیده ی چیز دیگه تو تولدم درست کنید اخه تو 1 ماه 3 تا تولد داشتیم تو خونه دیگه حالم از کیک داشت بهم میخورد هیچی دیگه گذشت گذشت تا شد 6 شهریور -که کی میشد؟ 2 روز بعد تولدم -یادم اومد ای دل قافل عجب رکبی خوردما کیک که هیچ تولدم بام نگرفتن ..........گفتم ناسلامتی ما هم دل داریما پریروز تولدم بود نامردا حداقل یه بستنی برام میخریدید -اونام همه زدن زیر خنده -هیچی ظهر ی کله پاچه خوردیم به جای کیک :biggrin:
 

sepidarrr

اخراجی موقت
خودت شیطونی یا پلیسا:biggrin::biggrin::redface::redface:
معلومه خو پلیسا

امسال چند هفته قبل تولدم گفتم کیک دیگه حال نمیده ی چیز دیگه تو تولدم درست کنید اخه تو 1 ماه 3 تا تولد داشتیم تو خونه دیگه حالم از کیک داشت بهم میخورد هیچی دیگه گذشت گذشت تا شد 6 شهریور -که کی میشد؟ 2 روز بعد تولدم -یادم اومد ای دل قافل عجب رکبی خوردما کیک که هیچ تولدم بام نگرفتن ..........گفتم ناسلامتی ما هم دل داریما پریروز تولدم بود نامردا حداقل یه بستنی برام میخریدید -اونام همه زدن زیر خنده -هیچی ظهر ی کله پاچه خوردیم به جای کیک :biggrin:

من تولدم خیلی بد بود اه
:D
 

Similar threads

بالا