تازه یه بارم کامپیوتر و پرینتر و تلفن خونه رو همزمان فرستادم هوا
همه سوختن
دیگه اتو و بقیه چیزا رو نمی گم ک میگن خراب کاره
خوبه مهندس راه اهنی خواهرتم مهندس ایمنی تیم خوبی هستید

تازه یه بارم کامپیوتر و پرینتر و تلفن خونه رو همزمان فرستادم هوا
همه سوختن
دیگه اتو و بقیه چیزا رو نمی گم ک میگن خراب کاره
خوبه مهندس راه اهنی خواهرتم مهندس ایمنی تیم خوبی هستید![]()
ای شیطون من برم بهترهاز آوا و جاست شادی![]()
ای شیطون من برم بهترهآقا من اشتباهی اومده بودم
اینا چیکار ب من دارن؟![]()
سلام بچه ها
منم یه اعتراف میکنم ولی اذیتم نکنیدا. چون من هر جا میرم از مامانم اجازه میگیرم.
یه بار واسه درس مقاومت مصالح استاد خصوصی گرفته بودم جایی نداتشتم واسه اینکه بهم تدریس کنه.یه شهر دیگه دانشجو بودم واسه همین خوابگاه دخترانه بودم واستادم هم پسر بود.خودشم جایی نداشت تو روزنامه آگهی زده بود واسه تدریس خصوصی.منم به یکی از دوستام گفتم شرایطم اینجوریه.اونم قبول کرد من با استاد بریم خونشون البته با حضور پدرو مادر دوستم(دختر بود منحرف نشید). ولی به مامانم نگفتم که میرم خونه دوستم.اولین باری بود که ازش چیزیو پنهون کرده بودم![]()
سلام بچه ها
منم یه اعتراف میکنم ولی اذیتم نکنیدا. چون من هر جا میرم از مامانم اجازه میگیرم.
یه بار واسه درس مقاومت مصالح استاد خصوصی گرفته بودم جایی نداتشتم واسه اینکه بهم تدریس کنه.یه شهر دیگه دانشجو بودم واسه همین خوابگاه دخترانه بودم واستادم هم پسر بود.خودشم جایی نداشت تو روزنامه آگهی زده بود واسه تدریس خصوصی.منم به یکی از دوستام گفتم شرایطم اینجوریه.اونم قبول کرد من با استاد بریم خونشون البته با حضور پدرو مادر دوستم(دختر بود منحرف نشید). ولی به مامانم نگفتم که میرم خونه دوستم.اولین باری بود که ازش چیزیو پنهون کرده بودم![]()
راست میگیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟ پس دیگه غصه نخورررررررررررررررررررررررماشکل نداره در راه علم همه چی حلاله
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااقعا سختنخاک بر سرم خواهر
استایک و مقاومت مصالح بد کوفتی بودن موقع دانشجویی هر کی رو میدیدم مینالید از این درس
یه اعتراف کنم بشینی زار بزنی ؟
ارع ی چیزیه ک گذشتهراست میگیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟ پس دیگه غصه نخورررررررررررررررررررررررم
فقط چنگ ننداز به صورتت خوشم نمیاد![]()
کار خوبی کردی که رودرو صحبت کردی باهاشونسلوم
من یه اعترافی بکنم؟
من عادت ندارم آدما رو از رو ظاهر قضاوت کنم
اما چند بار از دسم در رفت بعد فهمیدم اشتباه کردم و اونا انسانهای خوبی هستند
واسه همین رفتم بهشون گفتم
سلام ببخشیدا من فکر کردم شما .............................................
البته اونام منو بخشیدن و دوستای خوبی شدیم
واسه همین بود که نگفتم نمیخواستم نگران شهارع ی چیزیه ک گذشته
بعدشم کار خلافی ک نکردی
یه ملت اونجا حاضر و ناظر بودن
تازه به مامی اگه می گفتی ممکن بود هزار راه بره دلش و کلی فکرو خیال کنه
واسه همین بود که نگفتم نمیخواستم نگران شه
چند روزه تا چشمو وا میکنم تو نتم تا دوباره چشامو ببندم.... حالم داره بهم میخوره!(ببخشید)
امروز تولدم بود ولی یکی از بدترین روزای زندگیم بود و سعی کردم جواب دوستان رو با خوشحالی بدم و عکسامم با ژست شاد بگیرم..
یک هفته ست لباسای شسته شدمو باید جمع کنم بزارم جاشون ولی ....(البته این مورد همیشگی نیس چون به شدت منظمم)
بازم بگم..؟؟؟
یه مدتی هم یکیو دوس داشتم(عشق در نگاه اول و یه طرفه)) ازینکه نمیتونستم ببینمش گریه میکردم،که بعدش فهمیدم چه دیوونه ای بودم!! البته ازش متنفر نشدم ...
بازم بگم...؟؟
حالا استارترِ محترم؟؟با این اعترافا میخای چه کار کنی؟؟ تو دادگاه علیه ما استفاده میشه؟؟خخخ
چند روزه تا چشمو وا میکنم تو نتم تا دوباره چشامو ببندم.... حالم داره بهم میخوره!(ببخشید)
امروز تولدم بود ولی یکی از بدترین روزای زندگیم بود و سعی کردم جواب دوستان رو با خوشحالی بدم و عکسامم با ژست شاد بگیرم..
یک هفته ست لباسای شسته شدمو باید جمع کنم بزارم جاشون ولی ....(البته این مورد همیشگی نیس چون به شدت منظمم)
بازم بگم..؟؟؟
یه مدتی هم یکیو دوس داشتم(عشق در نگاه اول و یه طرفه)) ازینکه نمیتونستم ببینمش گریه میکردم،که بعدش فهمیدم چه دیوونه ای بودم!! البته ازش متنفر نشدم ...
بازم بگم...؟؟
2 بار سوزوندمخوب دیگه چه سوتی هایی دادی؟ چند بار غذا سوزوندی؟ راستشو بگو![]()
خودت شیطونی یا پلیسامن اعتراف می کنم هر وقت به دوربین کنترل سرعت می رسیدم سرعتو کم می کردم
ولی این دفه پلیس نامحسوس منو پیچوند جریمه شدمخیلی شیطون شدنا
با سرعت 120 تا![]()
معلومه خو پلیساخودت شیطونی یا پلیسا![]()
امسال چند هفته قبل تولدم گفتم کیک دیگه حال نمیده ی چیز دیگه تو تولدم درست کنید اخه تو 1 ماه 3 تا تولد داشتیم تو خونه دیگه حالم از کیک داشت بهم میخورد هیچی دیگه گذشت گذشت تا شد 6 شهریور -که کی میشد؟ 2 روز بعد تولدم -یادم اومد ای دل قافل عجب رکبی خوردما کیک که هیچ تولدم بام نگرفتن ..........گفتم ناسلامتی ما هم دل داریما پریروز تولدم بود نامردا حداقل یه بستنی برام میخریدید -اونام همه زدن زیر خنده -هیچی ظهر ی کله پاچه خوردیم به جای کیک![]()
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
بازیهایی که تا حالا با دخترا کردید اعتراف کنید | زنگ تفريح | 49 | |
![]() |
دانشجويان اعتراف كنيد!!! | زنگ تفريح | 1 | |
![]() |
نمیدونم چیرا همش فک میکنم این روزا یه خبریه؟!!!! | زنگ تفريح | 321 | |
![]() |
احساس میکنم عاشق شدم | زنگ تفريح | 92 | |
![]() |
بجه ها امشب خیلی ذلم گرفته هر کاریم میکنم بی فایدس | زنگ تفريح | 26 |