ارزیابی متوازن چیست ؟
ارزیابی متوازن چیست ؟
ارزیابی متوازن چیست ؟
در عصر اقتصاد و صنعتی معیارها مالی شاخصها خوبی برای سنجش موفقیت شرکتها بودند ولی در آستانه قرن بیست و یکم نارسایی سنجشهاي مالی صرف، بیش از پیش نمایان گردید. نتایج تحقیقات نورتون و کاپلان نشان داد که شرکتهای موفق برای ارزیابی عملکرد خود فقط به سنجههای (شاخصهای اندازهگیری) مالی متکی نیستند، بلکه عملکرد خود را از سه منظر دیگر یعنی مشتری، فرآیندهاي داخلی و یادگیری و رشد نیز مورد ارزیابی قرار میدهند.
بنابراين چهار منظر برای ارزیابی عملکرد سازمانها تعریف گردید:
بین این 4 منظر روابط علت و معلولي وجود دارد که آنها را به هم مربوط میسازد:
برای کسب و دستاوردهای مالی (در منظر مالی) باید برای مشتریان خود ارزش آفرینی کنیم (در منظر مشتری) و به این منظور باید در فرآیند عملیاتی خود برتری یابیم و آنها را با خواسته مشتریانمان منطبق بسازیم (منظر فرآیندهاي داخلی) و کسب برتری عملیاتی و ایجاد فرآیندهای ارزش آفرین، امکانپذیر نیست مگر اینکه فضای کاری مناسب را برای کارکنان ایجاد و نوآوری و خلاقیت و یادگیری و رشد را در سازمان تقویت کنیم (منظر یادگیری و رشد) این روش ارزیابی عملکرد را روش ارزیابی متوازن مینامند. از این روش نه تنها به منظور ارزیابی عملکرد بلکه به عنوان ابزاری جهت کنترل نحوه اجرای استراتژی نیز استفاده میشود.
سنجههای مالی نتایج اقدامات گذشته را نشان میدهند. به سنجههای مالی شاخصهای تابع یا پیامد هم میگویند. روش ارزیابی متوازن علاوه بر تاکید بر شاخصهای تابع شاخصهای هادی (شاخصهای مربوط به محرکهای آینده) را نیز مدنظر قرار میدهد. چشمانداز و استراتژی هسته مرکزی روش ارزیابی متوازن است. روش ارزیابی متوازن چشمانداز و استراتژی سازمان را به اهداف کيفي، سنجههای مربوط، اهداف کمی و برنامهها و ابتکارات اجرایی جهت تحقق آنها ترجمه میکند.
ارزیابی متوازن چیست ؟
ارزیابی متوازن چیست ؟

در عصر اقتصاد و صنعتی معیارها مالی شاخصها خوبی برای سنجش موفقیت شرکتها بودند ولی در آستانه قرن بیست و یکم نارسایی سنجشهاي مالی صرف، بیش از پیش نمایان گردید. نتایج تحقیقات نورتون و کاپلان نشان داد که شرکتهای موفق برای ارزیابی عملکرد خود فقط به سنجههای (شاخصهای اندازهگیری) مالی متکی نیستند، بلکه عملکرد خود را از سه منظر دیگر یعنی مشتری، فرآیندهاي داخلی و یادگیری و رشد نیز مورد ارزیابی قرار میدهند.
بنابراين چهار منظر برای ارزیابی عملکرد سازمانها تعریف گردید:
- منظر مالی
- منظر مشتری
- منظر فرآیند داخلی
- منظر یادگیری و رشد
بین این 4 منظر روابط علت و معلولي وجود دارد که آنها را به هم مربوط میسازد:
برای کسب و دستاوردهای مالی (در منظر مالی) باید برای مشتریان خود ارزش آفرینی کنیم (در منظر مشتری) و به این منظور باید در فرآیند عملیاتی خود برتری یابیم و آنها را با خواسته مشتریانمان منطبق بسازیم (منظر فرآیندهاي داخلی) و کسب برتری عملیاتی و ایجاد فرآیندهای ارزش آفرین، امکانپذیر نیست مگر اینکه فضای کاری مناسب را برای کارکنان ایجاد و نوآوری و خلاقیت و یادگیری و رشد را در سازمان تقویت کنیم (منظر یادگیری و رشد) این روش ارزیابی عملکرد را روش ارزیابی متوازن مینامند. از این روش نه تنها به منظور ارزیابی عملکرد بلکه به عنوان ابزاری جهت کنترل نحوه اجرای استراتژی نیز استفاده میشود.
سنجههای مالی نتایج اقدامات گذشته را نشان میدهند. به سنجههای مالی شاخصهای تابع یا پیامد هم میگویند. روش ارزیابی متوازن علاوه بر تاکید بر شاخصهای تابع شاخصهای هادی (شاخصهای مربوط به محرکهای آینده) را نیز مدنظر قرار میدهد. چشمانداز و استراتژی هسته مرکزی روش ارزیابی متوازن است. روش ارزیابی متوازن چشمانداز و استراتژی سازمان را به اهداف کيفي، سنجههای مربوط، اهداف کمی و برنامهها و ابتکارات اجرایی جهت تحقق آنها ترجمه میکند.