اصطلاحات و ضرب المثل های زبان انگلیسی (useful idioms and proverbs)

[Atropatkan]

Coming events cast their shadows before​

حوادث آینده ، سایه های خود را قبلا پخش می کنند.
(سالی که نکوست از بهارش پیداست.)

 

[Atropatkan]

Conscience dose make cowards of us all​

وجدان باعث می شود که از همه بترسیم.

 

[Atropatkan]

A constant guest is never welcome​

به مهمان همیشگی خوشامد گفته نمی شود.
(مهمان تا سه روز عزیز است.)

 

[اولدوز-ف]

an honorable death is better than an inglorious life.
بنام مردن به که بننگ زیستن.

 

[semen]

come with the wind go with the water​

با باد مياد با آب ميره
باد آورده رو باد ميبره

 

[اولدوز-ف]

as far from the heart as from the eye.
or
out of sight, out of mind
از دل برود هر آنچه از دیده برفت.

 

[اولدوز-ف]

as well be hanged for a sheep as for a lamb.
آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه
یا
ما که در جهنم هستیم یک پله هم پایین تر

 

[اولدوز-ف]

as you salute, you will be saluted.
هرچه کنی بخود کنی گر همه نیک و بد کنی

 

[m@ys@m]

[FONT=&quot]one's number is up [/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]

[FONT=&quot]اجل کسی رسیدن ، عمر کسی به آخر رسیدن[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]​

 

[اولدوز-ف]

at the foot of the candle it is dark
چراغ به پای خودش روشنی نمیدهد.

 

[jaky]

still waters run deep: فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه

 

[اولدوز-ف]

barking dogs seldom bite
از آن مترس که هایهو دارد از آن بترس که سر بتو دارد

 

[heda]

از کاهی کوهی ساختن make a mountain aut of a molehill

 

[jaky]

Trust a few , fear the rest
به تعداد کمی اعتماد کن ، از بقیه بترس

 

[اولدوز-ف]

beauty and honesty seldom agree
خوبرویان وفا ندارند.

 

[heda]

مثل سیبی که از وسط نصف کرده باشن
کاملا شبیه هم بودن
as like as two peas in a pod

 

[اولدوز-ف]

beauty opens all doors
روی زیبا مرهم دلهای خسته است و کلید درهای بسته

 

[اولدوز-ف]

better do it than wish it done
دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

 

[m@ys@m]

[FONT=&quot]A poor workman blames his tools
[/FONT]

[FONT=&quot]عروس نمی‌توانست برقصد، می‌گفت زمین ناهموار است[/FONT]
​

 

[اولدوز-ف]

better go around than fall into the ditch
از کنار برو در چاله نیفتی.

 

[heda]

به گرد کسی نرسیدن. انگشت کوچیک کسی نشدن.
cant hold a candle to someone

 

[heda]

ملانصرالدینی عمل کردن.
سرنا را از سرگشاد زدن.
put the cart befor the horse

 

[semen]

Take care of the penny , and the pound will care of
قطره قطره جمع گردد وانگهي دريا شود themself.​

 

[اولدوز-ف]

between two stools one falls to the ground
با یکدست دو هندوانه نمیتوان گرفت.

 

[اولدوز-ف]

bitter pills may have wholesomeeffects
شفا بایدت داروی تلخ نوش.

 

[heda]

سلفیدن- اخ کردن-
fork over

 

[heda]

موی دماغ بودن- سر خر بودن-
play gooseberry

 

[Atropatkan]

Coward die many times before their deaths​

انسانهای ترسو قبل از مرگشان بار ها می میرند.
(آدم ترسو روزی هزار بار می میرد.)
(بعضی ها از ترس مرگ تن به مرگ می دهند!)

 

[Atropatkan]

A Creaking gate hang long​

دروازه شکسته مدتها برپا می ایستد.
(دود از کنده بلند می شود.)

 

[bahar_nice]

Shape up or Ship out

درست رفتار کن یا بزن به چاک