اشعار و نوشته هاي عاشقانه

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من . نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
گفتم ای عشق بیا تا که بسازی ما را
یا نه ویرانه کنی ساخته ای را
گفتم ای عشق چه بر روز تو آمده امروز
که به تشویش سپردی شب عاشق ها
حیف از آن روز که بی عشق شب آمد
ای عشق کاش خورشید تو آغاز کند فردا را


 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو باش ، نه به این خاطر که در این دنیای بزرگ تنها نباشم
تو باش ، تا در دنیای بزرگ تنهاییم ، تنها ترین باشی . . .
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز

تو همان قوت قلبی

که اگر نباشی

سایه بی پناهی

بر سرم می افتد و

ستون بی تکیه گاهی

بر اعتمادم

فرو می ریزد


 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه می‌گویند: چه مهربان است این مَرد!
و کسی نمی‌داند
لب‌‌خند تو است رووی لب‌هام
وقتی آن‌سووی دریاها
یادم می‌کنی

رضا کاظمی

 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دیگر دلم برای کسی تنگ نمی شود [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]حتی برای تو ![/FONT]

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]مُرده ها ؛ [/FONT]

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] روی خط دلتنگی راه نمی روند. [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]رضا کاظمی
[/FONT]
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی دِلَتـْــ از زَنانگی مـے گیـرَد...

میخواهـی کودَکــْ باشے

دُختـر بَچـه اے کــه

به هَـر بَهــآنـه اے بـه آغوشـی پَنـاه می بَـــرَد

و آسوده اشکــ می ریــزَد

زَטּ کـه باشی،

بایـد بُغضهای زیـادے رآ بی صــدا دفـטּ کُنـی ....!!!
 

کمال همت

عضو جدید
باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد !

آن قدر که اشک ها خشک شوند ،

باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد ،

به چیز دیگری فکر کرد .

باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد



" برگرفته از کتاب : من او را دوست داشتم "اثر :" آنا گاوالدا "
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز




[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]قطار دور می‌شود

ایستگاه دورتــر.

من می‌روم یا تو، مهم نیست

مهم، قطار است که دور می‌شود!


[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]رضا کاظمی[/FONT]
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز

انسان باش !!!
چشم در چشمانی که گرفتار تواند بدوز
و بگو که دلت جای دیگری گرفتار چشم دیگریست...
انسان باش...
و انسان بمان.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دنیای احساساتم ويران است

درست یا غلط مفاهیم بیگانه ای بنظرم می آیند!

اخیرا دیگران را عاصی کرده ام

فشار زیادی تحمل می کنم

یک دوست را از خود رنجانده ام

یادم رفته چطور باید رفتار کنم

خسته ام

نبودن همیشه راحت ترین راه پیش روست

ولی نمی دانم بهترین است یا نه !!!

خیلی چیزها دیگر در نظرم مسخره و بیهوده می آیند.

به قول شاعر

چشم ها را باید شست

جور دیگر باید دید

ولی چه کنم همه جورها تمام شده و جور دیگری نیست ...
 
آخرین ویرایش:

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر لحظــ ــه..
یاد سفرهـــ ــای نرفتـــ ـه..
خاطراتـــ نداشتــ ــه..
داغـ ــ بوســـ ـه هائی کـ ـه بر دل مانــ ــــد...
و آغوشـــ ــی کـــ ـه هرگـ ـــز مرا به خود نخـــ ـــواند...
مـــرا به جنــــ ــــون میکشانـ ـد...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست دارم چون دلمو نمیشكنی تو

بیشتر از خودم تو فكر منی تو


دوست دارم چون همیشه كنارمی تو
اگه نباشم بی قرارمی تو
به خاطردلت كه دریاست
چشایی كه تموم دنیاست

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بــرایِ بـــارِ هــزارم مـی خـــوانــم :

آقـــای مســـافـــر! قــــادرمـ شمــــا را بـــا چهــــارده شــــاخـه گُــــــل ســـرخ ،

یــک جلــد دیــوانِ حـــافـظ و بــه عــددِ ســـالِ تـــولــدتـــان ، بـــوسـه ؛

بــه مـــانـدن دعـــوت كنـــم ؟ آیـــا قــــادرمــ ؟ !!


 
اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمیکنیحالا که عاشقت شدم تـو اعتنا نمیکنی ! *دلتنگتر میشم ولی نشنیده میگیری منوهنوز همه حال ِ تو رو از من فقط میپرسن و....با اینکه با من نیستی .. دیوونه میشم از غمتاصلا نمیخوام بشنوم که اشتبا گرفتمت !داشتن ِ تو کوتاه بود.. اما همونم کم نبودگذشته بودم از همه ....هیچ کس به غیر تو نبود *حقیقت و میدونی و ازم دفاع نمیکنی...کنار تو می میرم و تو اعتنا نمیکنی !مردم تو رو از چشم ِمن امشب تماشا میکننفردا غریبه ها منو پیشِ تو پیدا میکنن !!کاش اتفاقی رد بشی از کوچه های دلخوری * به روم نیاری که چقد میخوام که از پیشم نری *هر بار با شنیدن صدای تو آروم شدم *حتی واسه ی رفتنت پیش ِ همه محکوم شدم*
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
قصــه ی عـشـــق از زمیـــن که گــذشـــت
از هــوایــی شــدن هــراســـی نیســت
پیــش بینــــی نکــن چه خــواهــد شـــد
عشـــق مثــل ِ هــواشناســـی نیســـت...!

............................

یاسر قنبر لـــو
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


ایـن شــعرهـــا

بـــرونــد بــه جــهنّم

مــن فقــط

دیــوانـه ی آن لحــظه ام…

که قــــلبت…

زیــــر ســـرم

دسـت و پـــا بزند…
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
حق با کشیش ها بود گالیله! زمین آنقدرها هم گرد نیست .. باور کن !


هر کس میرود دیگر باز نمیگردد !!!
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک روز روی اینهمه بغض بی دلیل پارچه ای به رنگ سکوت می کشیم و برای همیشه
فراموش می شویم، بگذار بعضی ها خیال کنند ما مرده ایم.
 

Similar threads

بالا