دوست عزیزم
zhsaffar زحمت کشیدن و طی یک نامه به صفحه شخصی من سوالی رو پرسیدن که چون احتمال دادم سوال خیلی از دوستان باشه ، اونو اینجا گذاشتم .
سلام
نمي دونستم اسپم محسوب ميشه يا نه برا همينم به جاي تاپيك كركسيون اينجا زدم....ببينيد شما صرفا ميگيد خط معمارانه...يا خط معمار از ساير خطوط متفاوته...ولي فكر نمي كنيد اين يكم گنگه...درباره اين هم كه ميگيد ميشه راحت فهميد كدوم خط يه معماره و كدوم نيست چندان موافق نيستم...هميشه اين طور نيست...شايد حتي اكثر اوقات...حتي بعضي اوقات اساتيد ما هم متوجه نمي شدند. وقتي ميگيد "هر آدم نابلدي ميفهمه" جاي تامله!درواقع كسي كه مياد رشته معماري به خاطر تغيير جو ذهنيشه كه به اكثر چيرها از ديدگاه رشتش نگاه ميكنه...يه چيز ديگه هم اين بود كه مي خواستم منظورتون رو از جسارت معماري بدونم.
در نهايت از شما و زحمتي كه براي تالار ميكشيد ممنونم.
سلام دوست عزیزم
امیدوارم حرفهای من باعث سوءتفاهم نشده باشه و من از این بابت که حرفهام رو گنگ زدم عذر می خوام .
اما اونچه در اون پست یاد آوری شد ، گوشزد به دوست عزیزی بود که از تمرینات پایه ای و مقدماتی اسکیس به تمرینات ساده و ابتدایی و سطح پایین نام برده بود و این در حالی بود که طرز فکر اشتباه ایشون و نمرات غلطی که در مبنای مقایسه گرفته بود ، مسیر اشتباهی رو برای ایشون روشن می کرد .
همونطور که همه دوستان من در این تالار خبر دارن ، من ارادت بسیار زیادی نسبت به همه اساتید بزرگواری دارم که با تمام توان قصد آموزش اصول پایه ای معماری رو دارن و معمارانی تحویل جامعه بزرگ ما می دن که باعث تعویض ساختار نظام ساختاری معماری ما میشه .
اما اونچه حائز اهمیته اینه که معمار و معمار در حال حاظر از مفاهیم اصلی خودش دوره . از علتهای این موضوع همین بس که دوره معاصر به دوره انتقال معروفه و این به دلیل نبود سبک خاص ، تقلید های عینی از نمونه های سایر فرهنگها و از بین رفتن هویت اصلی معماری ایرانی در کشور ماست که با نگاه کوتاهی به ساختار شهر ها و سیمای کلی شهر سازی میشه این موضوع رو به خوبی فهمید .
هدف من از عنوان خط معمارانه ، خط اگاهانه ایی که توسط هیچ نرم افزاری نمی شه اونو کشید. خط معمارانه فقط وفقط توسط یک معمار کشیده میشه . خطی که با علوم هندسه ، اقلیم شناسی ، فرهنگ شناسی ، بوم شناسی ، هویت دینی ، هویت اجتماعی و حتی سازه ایی و در پاره ایی از مصادیق هزینه ای کشیده میشه و جابجا کردنش غیر ممکن و یا متحمل تعویض کل خطوط وابسته به اون میشه .
اساتید بزرگواری که در دانشگاهها مشغول به تدریس هستند مطمئنا خودشون روزی دانشجو بودن و در این فرآیند قرار گرفتن ولی یادتون باشه معماران بزرگ دنیا خط معمارانشون رو در اتمام دوران دانشجویی نکشیدن و حتی خیلی لز معمار های بزرگ دنیا بدون تحصیلات آکادمیک تونستن به این درجه و مقام برسن که خودش دنیای کاملا جدایی داره .
مقصود من این نیست که سعی کنید در حال حاضر خط معمارانه بکشید ، منظورم اینه که باید همه سعی کنیم تا خودمون رو از حالا آماده کشیدن خطوطی بکنیم که که هیچ کس نتونه به راحتی تغییرشون بده .
مطمئن باشید اکثر اساتید ما به خوبی به این موضوع آگاه هستن که خط امثال ما هنوز خط معمارانه نیست ولی این دلیل نمی شه که روند و فرآیند این تعالی رو بر یک دانشجوی معماری ببندن و به خاطر نداشتن خط معمارانه اون رو سرزنش کنن. چه بسا اساتیدی هستند که هنوز در این فرآیند قرار دارند و همینطور افرادی هستند که هیچ وقت فرصت تکمیل این فرآیند رو پیدا نمی کنن.
معماری کردن کاری متفاوت از نقشه کشیدنه . معماری کردن روح دادن به فضاست . معماری هویت بخشیدن و ارزش بخشیدن به تمام فضاهای پرو خالیه . می دونم که شما هم می دونید ولی یک معمار کسی هست که همزمان با کشیدن خطوطش در فضا حرکت می کنه و تمام جوانب چه معنوی و چه فیزیکی رو می سنجه و بعد شروع به خط کشیدن می کنه .
اما خواسته بود جسارت رو در معماری تشریح کنم . جسارت تعاریف خاصی داره ولی لازمه یک مقدمه در ابتدا داشته باشم .
مطمئن هستم قبول دارید که هویت شخصی و تربیت خانوادگی در نوع برخورد یک مدیر ، یک کار گر و یا یک کارمند نقش اصلی و عمده رو ایفا می کنه . یعنی اینکه یک نفر به صرف داشتن بالاترین رتبه در یک شرکت یا کارخونه نمی تونه محبوب و یا لایق باشه . و یا اینکه مورد اعتماد بقیه قرار بگیره . مادامیکه یک مدیر کار آمد اخلاق خوبی نداشته باشه همیشه در کارش شکست میخوره یا حداقل در ظاهر پیروزه . همینطور یک مدیر ترسو هیچ وقت جای پیشرفت و بزرگ شدن نداره . گامهای متزلزل و بی هدفی رو بر می داره که در نهایت منجر به نابودیش میشه .
یک حرکت مهم در یک شرکت باید از طرف یک نفر و اونهم رئیس اون شرکت برداشته بشه و یا اینکه اهداف اصلی و مهم باید توسط مدیر برنامه ریزی بشه تا یک مجموعه بتونه به موفقیت برسه و ...
یک معمار باید قدرت و جسارت خارج شدن از حصار های خطوطی رو که با تمام علوم محصور کننده در قفس محدویتها گرفتار میشه رو بشکنه و با خطوطی آمیخته با هنر و احساس و منطبق بر منطق ، زیبایی فضایی رو خلق کنه که بدل به یک شاهکار تندیس وار بشه . جسارت خطوط تادائو آندو منو همیشه به همین سمت می بره . حرکاتی ساده ام خطوطی با جسارت و مفاهیمی که از آندو بی تحصیلات آکادمیک ، یک استاد دانشگاه برجسته در دنیا می سازه و این یعنی جسارت ...
درک این موضوع به قدری در پیشرفت هر علم ، صنعت و هنری موثره که در صورتی که با اعتماد به نفس ، علم و خودباوری تلفیق بشه می تونه دنیایی و عوض کنه چه رسد به وضعیت آشفته و در گیر بحران معماری یک کشور رو ...
امیدوارم تونسته باشم منظورم رو واضح بیان کنم .