از شک مقدس تا یقین ابدی

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بحث سر شیعهو سنی نیست
بحث بر سر عقاید و ادیان مختلف نیست

بحث سر کوته فکری ماست، بحث سر شناخت خدای یگانست، تاپیک نامش اشتباه بود، و شاید مثالی بس غم انگیز که شیعه خود برتر بینی کاذب داره !
 
منم قبول کردم
منظورم این بود که اگه دقت کرده باشی ما 2تا نمازمونم پشت هم خوندیم خوندیم و ...
ولی اونا سفت و سختن
این یه جورایی خشک بودنه
من هم معذرت خواستم که از بحث خارج میشم
پس قطعا حرفم در راستای مثالت نبوده
تو یه مثال بر دینداری زدی
منم گفتم میپذیرم خیلی خوبن
ولی اون مثالت رو میشه به خشک بودن هم تعبیر کرد
همین!
 

winter

عضو جدید
منم قبول کردم
منظورم این بود که اگه دقت کرده باشی ما 2تا نمازمونم پشت هم خوندیم خوندیم و ...
ولی اونا سفت و سختن
این یه جورایی خشک بودنه
من هم معذرت خواستم که از بحث خارج میشم
پس قطعا حرفم در راستای مثالت نبوده
تو یه مثال بر دینداری زدی
منم گفتم میپذیرم خیلی خوبن
ولی اون مثالت رو میشه به خشک بودن هم تعبیر کرد
همین!
اولش منم معذرت میخوام که از بحث خارج شدم
اما عزیزم شما میدونید برای چی ما نمازامونو پشت هم میخونیم اما اونا جدا؟
مگه پیامبر جدا نمیخونده؟
پیامبر ما تو مسافرت ها و جاهایی که ممکن بوده نمازشون دیر بشه نمازشو با هم میخونده
مگه ما نمیخوایم سعی کنیم تا کارهای پیامبرو انجام بدیم؟
معذرت میخوام.
اما به نظر من این که یه انسان تا اون جایی که براش امکان داره سعی کنه نمازشو جدا بخونه دلیلی بر خشک بودن نیست.
به نظر من این وهابیها هستن که خیلی تو عقایدشون خشک هستن و حتی وقتی در مورد مسئله ای کم هم میارن حاضر نیستن اعتقاداتشونو تغییر بدن.یا حرف حق رو قبول کنن.
 
آخرین ویرایش:

winter

عضو جدید
آخه این ایرانی ها پس چرا امام هامون رو اینقدر بزرگ کردن.بزرگتر از پیامبر هایی که بهشون وحی می شده!
چه نفعی می برند؟نفع اقتصادی؟سیاسی؟...اونم با مقدسات مردم؟
عاشورا که میشه,وقتی تلویزیون میبینم اعصابم به هم می ریزه.از حرفایی که واقعا در حد یه شعار باقی موندن.از حرکات غیر معقول مردم ما که بدون فکر کردن به دلیلشون اونارو انجام میدن و به خیال خودشون طبقه هفتم بهشت هم واسه اوناست...
محکمه ی الهی رو شنیدید؟؟
ویدا جان
همون طور که یکی از بچه ها گفت امامهای ما بزرگن پس باید بزرگشون کرد
اما در مورد عاشورا
باهات موافقم
تو تلویزیون اکثر مداحها فقط حرفهایی رو میزنن که مردمو گریه بندازن.جالبه که مردم هم اصلن به حرفاشون فکر نمیکنن و فقط به خاطر لحن حرفاشونه که گریه میکنن.مگه ما حضرت ابوالفضلو به خاطر قیافش دوست داریم که وقتی میگن قربون زلفت یا ابوالفضل این جوری گریه میکنیم؟
جالب اینجاست وقتی مداح ها رو از نزدیک نشون میدن خودشون یه قطره اشک هم نریختن.
کی باعث میشه این حرفا شعار بشه؟
خودمون
رو هیچ چی فکر نمیکنیمو فقط ظاهرو میبینیم.
به نظر من به جای این که دلمون برا اما حسین بسوزه و این جوری براش گریه کنیم باید دلمون برا خودمون بسوزه و برای خودمون گریه کنیم که نتونستیم راه امامو ادامه بدیم.
امام برا چی این جوری خودشو فدا کرد؟
فکر میکنیم نمیتونست بره مثل خیلیای دیگه با یزید بیعت کنه و در رفاه کامل زندگی کنه؟
یعنی فکر میکنیم امام به فکرش نمیرسید یه چنین کاری کنه؟
استغفرالله
امام عاشق بود
عاشق خدا
عاشق دین خدا
و تو راه عشقش همه چیش هم داد
حتی بچه هاشو
امام خودشو فدا کرد که ما یاد بگیریم باید از اسلام دفاع کنیم
باید تمام وجودمونو برای عمل به دستورات خدا بدیم
باید...
اما افسوس
ما چی؟
فقط ظاهر کارشو میبینیم
و فقط دلمون میسوزه که...
به کی بگم امام نمیخواد ما براش گریه کنیم
امام میخواد ما راهشو ادامه بدیم
میخواد در راه اسلام بجنگیم
به خاطر عشقمون بجنگیم
نه به خاطر بهشت و جهنمی که خدا گفته
اگه یه ذره به حرفای این مداح ها دقیق تر گوش بدیم گریمون که نمیگیره هیچ خندمون هم میگیره
خودمو میگم
لفظن مسلمونم
چون معتقدم هنوز حاضر نیستم برا عشقم،برا کسی که تمام وجودم از اوه جونمو بدم
کاری که امام کرد

ویدا جونم
نمیدونم چقدر تونستم کمکت کنم
اما مطمعن باش اینایی که گفتم شعار نیست
چون با اشکام نوشتمشون.
 

ملیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعد از رحلت حضرت محمد ـ که هزاران درود نثاراو و خاندانش باد ـ عده ای از به اصطلاح سرشناسها! در مکانی به نام سقیفه بنی ساعده جمع شدند تا برای مسلمین، خلیفه(جانشین پیامبر) تعیین کنند! و این حرکت واقعا عجیب بود چرا که پیامبر خدا در طول دوران 23 سال نبوت خود به گونه های مختلف فضائل حضرت امیر را و نزدیکی او به خودش و لیاقت او برای جانشینی خود را به مردم گوشزد کرده بود ـ و از همین جا بود که چند نفری مثل سلمان ، ابوذر، مقداد و عمار به خاطر پذیرش این فضیلت ها و دوستی با علی و پیروی از او شیعه علی نامیده شدند و این آغاز تشیع بود ـ و سرانجام در آخرین حج خود در غدیر خم به طور صریح و روشن و به دستور خداوند حضرت امیر را به عنوان رهبر و امام امت اسلام پس از خود معرفی نموده بود، آنهم درمیان جماعتی عظیم از مسلمین که برای شرکت در آخرین حج پیامبر آمده بودند
پس با وجود این فرمان صریح خداوند و این بیان روشن پیامبر معنی نداشت که بخواهند دیگران برای امت، امام و خلیفه تعیین کنند! و از این هم که بگذریم اگر بنا بر انتخاب هم بود کسی جز امیرالمومنین لیاقت انتخاب نداشت!و آنهایی که آنروز در سقیفه بودند علی را خوب می شناختند و سخنان بزرگ پیامبر را در حق او بارها و بارها شنیده بودند ولی کینه ها و حسدها مانع از انتخاب علی شد و اصلا آمده بودند تا علی را کنار بگذارند وإلا علی علیه السلام انتخاب شده خدا بود و نیازی به رای آنها نداشت
به هر حال شد آنچه که نباید می شد و خشت اولی که معماران سقیفه کج گذاشتند منشا همه کجی ها و شروع جنایتهایی بود که بر اهل بیت پیامبر وارد گشت
از فشردن سینه حضرت زهرا تا شکافتن فرق علی مرتضی و ازمسموم ساختن امام حسن مجتبی تا حادثه جانگداز کربلا ...چه حق می گوید شاعرکه
ابتدای کربلا مدینه نبود ابتدای کربلا غدیر بود
ابرهای خونفشان نینوا اشک های حضرت امیر بود
پس از انتخاب ابوبکر،از اصحاب پیامبر به جز عده ای اندک ــ که ابتدا همان 4 نفرشیعه معروف بودند و بعدا کمی زیادتر شدند ــ بقیه همه، ابو بکر را با رغبت پذیرفتند
به هر حال حضرت امیر را 25 سال خانه نشین کردند و سعی کردند کاملا او را منزوی کنند و روایات فضائل او را که پیامبر فرموده بود و در میان مردم کتبا یا شفاها رد و بدل می شد از بین ببرند و علی را مخصوصا برای نسلهای بعد، فردی کاملا عادی و مثل بقیه اصحاب پیامبر جلوه دهند!! به همین خاطر بود که ابو بکر همگان را از نقل و نوشتن احادیث پیامبر منع کرد و عمر پس از او مجازات های سنگینی برای نقل حدیث از پیامبر قرار داد!! پس از آن دو نفر، نوبت به عثمان رسید و او بر مسند خلافت پیامبر غاصبانه تکیه زد و در طول دوران حکومت خود ظلمهای بسیاری بر مردم روا داشت به گونه ای که در نهایت علیه او شوریدند و او را کشتند.با اینکه حضرت امیر نمی خواست او کشته شود و نصیحتش کرد تا دست از اعمال خود بردارد و خلیفه کشی در امت پیامبر باب نشود ولی او به نصایح حضرت گوش نداد و سرانجام کشته شد
پس از عثمان مردم به حضرت رجوع کرده و خواستند که حکومت آنها را بپذیرد باید توجه داشت که این مردم حضرت را به فقط به عنوان حاکم دنیایی می خواستند و نه امامی که خدا اطاعتش را واجب کرده است!!پس گمان نشود که آن عده ای که انتخاب سقیفه را پذیرفته بودند و تا به امروز زنده مانده بودند، پشیمان شده و حالا امامت علی را می خواستند. بلکه فقط کسی را می خواستند که امورشان را اداره کند
بعد از پذیرش حکومت از سوی حضرت به خاطر عدالت او عده ای چون طلحه و زبیر، ساز مخالف نواختند و با اینکه بیعت کرده بودند، به تحریک عایشه ــ به خاطر کینه و حسادت عجیبی که نسبت به علی و زهرا سلام الله علیهما داشت ــ و به رهبری او جنگ جمل را علیه حضرت راه انداختند و خونخواهی عثمان را مهمترین بهانه خود قرار دادند! با اینکه خود این سه نفر بیشترین نقش را در قتل عثمان داشتند امروز با پررویی تمام می گفتند که از کار خود پشیمانند و می خواهند برای جبران آن با قاتلان عثمان بجنگند!! و از اینجا بود که طرفداران عثمان پدید آمدند و کم کم عثمانی نامیده شدند و تا زمانی که اصطلاح سنی پدید آمد ،مخالفان شیعه را عثمانی می گفتند تا اینکه حدود 250 سال بعد، اصطلاح«اهل سنت» توسط یکی از علمای آنها به نام احمد بن حنبل برای معتقدین به خلافت ابوبکر و افراد پس از او قرار داده شد.ــ در مقابل شیعه که خلافت بلا فصل را از آن علی میدانستند ــ
منظورشان هم از کلمه سنی یعنی کسی که پیرو سنت پیامبر است ! و این از عجایب است که کسانی که مهمترین فرمان پیامبر را زیر پا گذاشته اند خود را پیرو سنت آن حضرت میدانند
.............................................
 

ملیسا

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا به حال این سوال براتون پیش اومده که ما چرا شیعه هستیم؟یا چرا پیرو اهل سنت؟؟

هرکس که اطلاعاتی در مورد تاریخچه ی این مذاهب داره یا این طور سوال ها از دغدغه های
ذهنیشه,بیاد و به من هم کمک کنه!!

بعد از رحلت حضرت محمد ـ که هزاران درود نثاراو و خاندانش باد ـ عده ای از به اصطلاح سرشناسها! در مکانی به نام سقیفه بنی ساعده جمع شدند تا برای مسلمین، خلیفه(جانشین پیامبر) تعیین کنند! و این حرکت واقعا عجیب بود چرا که پیامبر خدا در طول دوران 23 سال نبوت خود به گونه های مختلف فضائل حضرت امیر را و نزدیکی او به خودش و لیاقت او برای جانشینی خود را به مردم گوشزد کرده بود ـ و از همین جا بود که چند نفری مثل سلمان ، ابوذر، مقداد و عمار به خاطر پذیرش این فضیلت ها و دوستی با علی و پیروی از او شیعه علی نامیده شدند و این آغاز تشیع بود ـ و سرانجام در آخرین حج خود در غدیر خم به طور صریح و روشن و به دستور خداوند حضرت امیر را به عنوان رهبر و امام امت اسلام پس از خود معرفی نموده بود، آنهم درمیان جماعتی عظیم از مسلمین که برای شرکت در آخرین حج پیامبر آمده بودند
پس با وجود این فرمان صریح خداوند و این بیان روشن پیامبر معنی نداشت که بخواهند دیگران برای امت، امام و خلیفه تعیین کنند! و از این هم که بگذریم اگر بنا بر انتخاب هم بود کسی جز امیرالمومنین لیاقت انتخاب نداشت!و آنهایی که آنروز در سقیفه بودند علی را خوب می شناختند و سخنان بزرگ پیامبر را در حق او بارها و بارها شنیده بودند ولی کینه ها و حسدها مانع از انتخاب علی شد و اصلا آمده بودند تا علی را کنار بگذارند وإلا علی علیه السلام انتخاب شده خدا بود و نیازی به رای آنها نداشت
به هر حال شد آنچه که نباید می شد و خشت اولی که معماران سقیفه کج گذاشتند منشا همه کجی ها و شروع جنایتهایی بود که بر اهل بیت پیامبر وارد گشت
از فشردن سینه حضرت زهرا تا شکافتن فرق علی مرتضی و ازمسموم ساختن امام حسن مجتبی تا حادثه جانگداز کربلا ...چه حق می گوید شاعرکه
ابتدای کربلا مدینه نبود ابتدای کربلا غدیر بود
ابرهای خونفشان نینوا اشک های حضرت امیر بود
پس از انتخاب ابوبکر،از اصحاب پیامبر به جز عده ای اندک ــ که ابتدا همان 4 نفرشیعه معروف بودند و بعدا کمی زیادتر شدند ــ بقیه همه، ابو بکر را با رغبت پذیرفتند
به هر حال حضرت امیر را 25 سال خانه نشین کردند و سعی کردند کاملا او را منزوی کنند و روایات فضائل او را که پیامبر فرموده بود و در میان مردم کتبا یا شفاها رد و بدل می شد از بین ببرند و علی را مخصوصا برای نسلهای بعد، فردی کاملا عادی و مثل بقیه اصحاب پیامبر جلوه دهند!! به همین خاطر بود که ابو بکر همگان را از نقل و نوشتن احادیث پیامبر منع کرد و عمر پس از او مجازات های سنگینی برای نقل حدیث از پیامبر قرار داد!! پس از آن دو نفر، نوبت به عثمان رسید و او بر مسند خلافت پیامبر غاصبانه تکیه زد و در طول دوران حکومت خود ظلمهای بسیاری بر مردم روا داشت به گونه ای که در نهایت علیه او شوریدند و او را کشتند.با اینکه حضرت امیر نمی خواست او کشته شود و نصیحتش کرد تا دست از اعمال خود بردارد و خلیفه کشی در امت پیامبر باب نشود ولی او به نصایح حضرت گوش نداد و سرانجام کشته شد
پس از عثمان مردم به حضرت رجوع کرده و خواستند که حکومت آنها را بپذیرد باید توجه داشت که این مردم حضرت را به فقط به عنوان حاکم دنیایی می خواستند و نه امامی که خدا اطاعتش را واجب کرده است!!پس گمان نشود که آن عده ای که انتخاب سقیفه را پذیرفته بودند و تا به امروز زنده مانده بودند، پشیمان شده و حالا امامت علی را می خواستند. بلکه فقط کسی را می خواستند که امورشان را اداره کند
بعد از پذیرش حکومت از سوی حضرت به خاطر عدالت او عده ای چون طلحه و زبیر، ساز مخالف نواختند و با اینکه بیعت کرده بودند، به تحریک عایشه ــ به خاطر کینه و حسادت عجیبی که نسبت به علی و زهرا سلام الله علیهما داشت ــ و به رهبری او جنگ جمل را علیه حضرت راه انداختند و خونخواهی عثمان را مهمترین بهانه خود قرار دادند! با اینکه خود این سه نفر بیشترین نقش را در قتل عثمان داشتند امروز با پررویی تمام می گفتند که از کار خود پشیمانند و می خواهند برای جبران آن با قاتلان عثمان بجنگند!! و از اینجا بود که طرفداران عثمان پدید آمدند و کم کم عثمانی نامیده شدند و تا زمانی که اصطلاح سنی پدید آمد ،مخالفان شیعه را عثمانی می گفتند تا اینکه حدود 250 سال بعد، اصطلاح«اهل سنت» توسط یکی از علمای آنها به نام احمد بن حنبل برای معتقدین به خلافت ابوبکر و افراد پس از او قرار داده شد.ــ در مقابل شیعه که خلافت بلا فصل را از آن علی میدانستند ــ
منظورشان هم از کلمه سنی یعنی کسی که پیرو سنت پیامبر است ! و این از عجایب است که کسانی که مهمترین فرمان پیامبر را زیر پا گذاشته اند خود را پیرو سنت آن حضرت میدانند
.............................................
 

استقلالی

عضو جدید
دوست من شما ابتدا ویدا رو از صراحت در مسایل حساس بر حذر داشتی
بعد خودت اومدی و از بحثی که به هیچ وجه قصد زیر سؤال بردن اسلام درش به چشم نمیاد به صراحت نتیجه ای گرفتی که فکر میکنم در نظر خودت هم موضوع حساسیه هم صراحت در آن قدغن
ببخشید شرمنده


دوست من آیا در نظر شما که خود رو شیعه میدانید اختلاف در مسایلی چون غدیرخم , سقیفه,خلافت نخست یا چهارم, امام بودن یا مردانی خوب بودن، و ... (که اگر دوست داشتی بازم میگم) بسیار جزییند؟!!
منظور من اولا در مورد غیر وهابیون بود دوما در مورد احکام فقهیشون بود. بقیه چیزا بیشتر رنگ و بوی سیاست داره. والا از نظر خود منم طبق آیه قرآن تمام انسانهایی که به خدا ایمان دارند و کار نیک انجام میدن می تونن امیدوار به لطف خدا باشن چه شیعه باشن چه سنی. چه مسلمون یا یهودی یا مسیحی.


راستی من از وهابیا خوشم نمیاد خودم ولی تو که انقدر شدید برخورد میکنی بهتر نیست دقت کنی که وهابیان تمامی اسامی امامان ما رو بر دور تا دور ضریح پیامبر حک کردند؟
تحت عنون انسانهای خوب
و در آنجا من اسمی از معاویه ندیدم
حجتون قبول ولی من شدید برخورد نکردم
اینم بگم دور از انصافه که بگید وهابیون با ائمه مشکل ندارن.


در مورد جنگ ایران با اعراب:
همونطور که گفتم جاش اینجا نبود چون دعوا بین مسلمون و غیر مسلمونه نه شیعه و سنی
در هر صورت:هیچ راهی برای ورود اسلام به ایران وجود نداشت و مانع بزرگ دولت ساسانی بود که با زور و قدرت بر مردم حکومت می کرد و خفقان شدیدی بوجود آورده بود. برای همین بهترین راه برای خلاص کردن مردم از دست ستمگران جنگ بود.
این با جنگی که مثلا آمریکا با عراق جهت آزادی بخشی به مردم کرده متفاوته چراکه نیتهاشون متفاوته.
ابوبکر نیتش این بود که قلمرو اسلام رو گسترش بده و افراد بیشتری رو با اسلام آشنا کنه و این برای اعراب مقدس بود. لذا با خیانت هایی که اعراب مسیحی در مرزهای ساسانی به دولت ساسانی کردند و همینطور شیخ های عرب، سپاه خالد، فرمانده اسلام شهرهای مهمی در عراق فعلی رو گرفتن. در تمام این ماجراها علی دخالتی نداشت.
پس از خلیفه اول نوبت به عمر رسید. در این زمان زمزمه هایی از اسلام توی ایران به گوش مردم رسیده بود و شعارهایی مثل برادری و برابری پس از مدتها برای مردم جلوه گر می شد.
حتی زمان حمله به ایران رستم فرخزاد سپهسالار و فرمانده کل سپاه ساسانی رو بهش انگ خیانت زدن که تو به اسلام علاقه داری.
خلاصه همه اینا اینکه خلفای اول و دوم با نیت برداشتن دست ستمگر از روی سر مردم به ایران حمله کردن (ظاهری یا باطنیشو خدا می دونه)

در مورد علی هم مطمئنا تو جنگ شرکت نداشته چون خودش واصحابش عمر رو از رفتن به جنگ منع کردن. تازه با وجود علی یا عمر فرمانده سپاه ایران حتمن اینا میشدن نه کس دیگه.

یه سئوالی که برای من جواب قانع کننده ای نداره اینه:حالا هی بگید علی به عمر مشاوره داد:
اگر علی تمایل به جنگ داشت چرا در جنگ شرکت نکرد؟ چرا صحابه اصلی پیامبر همگی در کنار علی حضور داشتند و هیچ کدوم تو جنگ شرکت نکردن و حتی عمر رو از رفتن به جنگ نهی کردند؟

خیلی ها عدم حضور علی در این جنگ بزرگ رو ننگی برای علی می دونستن. چراکه می گفتن علی در این پیروزی بزرگ نقشی نداشته. برای همین با آوردن این بحث که علی به عمر مشورت جنگی داشته خواستن مثلا سهمی از جنگ به علی بدن. حتی شما اینو تو خود نهج البلاغه می تونید ببینید.
چطور ممکنه این جنگ به این مهمی که در طول تاریخ اسلام سابقه نداشته و با اون سابقه دلاوری های علی، او و یارانش اصلا در این جنگ شرکت نکردن؟ جز این بوده که اونا با این جنگ مخالف بودن؟

ببخشید حرفای من بحث رو منحرف کرد.


در کل همونطوری که قبلا گفتم، دعوای بین شیعه و سنی از نظر من مهم نیست تموم اینا سیاسیه . مهم اعتقاد به خداس حالا هر کسی به اندازه وسعش می تونه برداشتی از دین داشته باشه و اگه تو اعتقادش ثابت قدم باشه خدای مهربون می دونه باهاش چطور برخورد کنه;)

از شما هم ممنونم
مطمئن هستم که اطلاعات شما از من خیلی بیشتره. من فقط اون چیزی رو که برداشت کردم رو گفتم و به هیچ وجه قصد ندارم عقایدمو تحمیل کنم
 
winter متوجه حرفم شدی دیگه؟
مگه من مخالفتی کردم؟
راستی این سؤالd که با لحنی حاکی از بی اطلاعی من پرسیدی؛ مگه خودت جواب دادی؟

اما عزیزم شما میدونید برای چی ما نمازامونو پشت هم میخونیم اما اونا جدا؟

راستی یک پرسش دیگه
پیامبر بدون مهر نماز میخوند
چرا ما در گذاشتن مهر اصرار داریم؟
(لطفا از فلسفه ی مهر و تبرک و اینا نگو؛ اینا که دلیل نمیشه)
 
آخرین ویرایش:
استقلالی جونم منم نمیخوام از بحث خارج شم
ولی عذر میخوام اگه برخی حرفاتو رد میکنم و در حد امکان یه توضیحی میدم

اینم بگم دور از انصافه که بگید وهابیون با ائمه مشکل ندارن.
دوست من وهابیا طبق اعتقادات خودشون خواستن چیزی از مرده رو غلط میدونن و اونجا هم که کشوریه که توش قدرت دارن این اعتقاد رو توش به اجرا در میارن
من مخالف اونهام
ولی دوست ندارم این اعتقاد اونها رو مبنی بر دشمنی با امامان بدونم

منظور من اولا در مورد غیر وهابیون بود

این همه ی سنی هان که شیعیان باهاشون در مواردی از غدیر گرفته تا امامت اختلاف نظر دارن

در مورد جنگ ایران با اعراب:
همونطور که گفتم جاش اینجا نبود چون دعوا بین مسلمون و غیر مسلمونه نه شیعه و سنی
در هر صورت:هیچ راهی برای ورود اسلام به ایران وجود نداشت و مانع بزرگ دولت ساسانی بود که با زور و قدرت بر مردم حکومت می کرد و خفقان شدیدی بوجود آورده بود. برای همین بهترین راه برای خلاص کردن مردم از دست ستمگران جنگ بود.
این با جنگی که مثلا آمریکا با عراق جهت آزادی بخشی به مردم کرده متفاوته چراکه نیتهاشون متفاوته.
ابوبکر نیتش این بود که قلمرو اسلام رو گسترش بده و افراد بیشتری رو با اسلام آشنا کنه و این برای اعراب مقدس بود. لذا با خیانت هایی که اعراب مسیحی در مرزهای ساسانی به دولت ساسانی کردند و همینطور شیخ های عرب، سپاه خالد، فرمانده اسلام شهرهای مهمی در عراق فعلی رو گرفتن. در تمام این ماجراها علی دخالتی نداشت.
پس از خلیفه اول نوبت به عمر رسید. در این زمان زمزمه هایی از اسلام توی ایران به گوش مردم رسیده بود و شعارهایی مثل برادری و برابری پس از مدتها برای مردم جلوه گر می شد.
حتی زمان حمله به ایران رستم فرخزاد سپهسالار و فرمانده کل سپاه ساسانی رو بهش انگ خیانت زدن که تو به اسلام علاقه داری.
خلاصه همه اینا اینکه خلفای اول و دوم با نیت برداشتن دست ستمگر از روی سر مردم به ایران حمله کردن (ظاهری یا باطنیشو خدا می دونه)

در مورد علی هم مطمئنا تو جنگ شرکت نداشته چون خودش واصحابش عمر رو از رفتن به جنگ منع کردن. تازه با وجود علی یا عمر فرمانده سپاه ایران حتمن اینا میشدن نه کس دیگه.

یه سئوالی که برای من جواب قانع کننده ای نداره اینه:حالا هی بگید علی به عمر مشاوره داد:
اگر علی تمایل به جنگ داشت چرا در جنگ شرکت نکرد؟ چرا صحابه اصلی پیامبر همگی در کنار علی حضور داشتند و هیچ کدوم تو جنگ شرکت نکردن و حتی عمر رو از رفتن به جنگ نهی کردند؟

خیلی ها عدم حضور علی در این جنگ بزرگ رو ننگی برای علی می دونستن. چراکه می گفتن علی در این پیروزی بزرگ نقشی نداشته. برای همین با آوردن این بحث که علی به عمر مشورت جنگی داشته خواستن مثلا سهمی از جنگ به علی بدن. حتی شما اینو تو خود نهج البلاغه می تونید ببینید.
چطور ممکنه این جنگ به این مهمی که در طول تاریخ اسلام سابقه نداشته و با اون سابقه دلاوری های علی، او و یارانش اصلا در این جنگ شرکت نکردن؟ جز این بوده که اونا با این جنگ مخالف بودن؟

خیلی زیاده اگه بخوام توضیح بدم و لی بدون اشتباهاتی(با عرض معذرت) در صحبتهات بود؛ در واقع استقلالی جونم ما خودمون همه ی این حرفا رو تو کتابای درسی خوندیم
پس برای چیزی غیر از اینها این جا صحبت می کنیم

فقط یه کوتاه در رابطه با چند جمله بگم که
برای همین بهترین راه برای خلاص کردن مردم از دست ستمگران جنگ بود.
دوست من اطمینان داشته باش دینی که محمد آورد و بر صلح و انسان دوستی بنا نهاد، هیچ گاه نحوه ی ورود اسلام به ایران رو پسندیده نمیدونه
تو که میگی بهترین راه بود چرا بعدش از عدم شرکت امام علی دفاع می کنی؟ آیا اگر خود پیامبر هم بود اینگونه اسلام را ترویج میداد؟
یه سئوالی که برای من جواب قانع کننده ای نداره اینه:حالا هی بگید علی به عمر مشاوره داد:
اگر علی تمایل به جنگ داشت چرا در جنگ شرکت نکرد؟ چرا صحابه اصلی پیامبر همگی در کنار علی حضور داشتند و هیچ کدوم تو جنگ شرکت نکردن و حتی عمر رو از رفتن به جنگ نهی کردند؟
دوست من لازمه ی تمایل به جنگ شرکت در میدان نبرده؟ من ازت راجع به مشورت دادن علی (ع) پرسیدم و تو اینگونه توجیه کردی که
چراکه می گفتن علی در این پیروزی بزرگ نقشی نداشته. برای همین با آوردن این بحث که علی به عمر مشورت جنگی داشته خواستن مثلا سهمی از جنگ به علی بدن.
قبول داری کمی بداهه پاسخ گفتی؟
این مطلب در کتب فراوانی هست
شاید علی(ع) در شیوه ی جنگ اختلاف نظر داشته با عمر ولی این نظره منه که او با اصل لزوم جنگ موافق بوده;)
در کل همونطوری که قبلا گفتم، دعوای بین شیعه و سنی از نظر من مهم نیست تموم اینا سیاسیه . مهم اعتقاد به خداس حالا هر کسی به اندازه وسعش می تونه برداشتی از دین داشته باشه و اگه تو اعتقادش ثابت قدم باشه خدای مهربون می دونه باهاش چطور برخورد کنه;)
اینو خیلی درست گفتی
ولی برخوردهای کنونی با ادیان دیگه در مملکت ماست که این مباحث رو به وجود آورده
از برخوردها با سنیان داخل بخصوص اگر کرد هم باشن خبر داری؟
 
آخرین ویرایش:
سلام به دسته گل ها

سلام به دسته گل ها

اگه واقعا دنبال جواب سوالت می گردی به من میل بزن قول می دم جواب کاملی برات پیداکنم.واماشمادوستی که می گی بریم سراغ قرآن که تحریف نشده وامکان تحریف احادیث هست:بدون که ماکتابهایی داریم که احادیث قوی دارندوبه کتب اربعه ی شیعه معروفندوجالبه که خوداهل تسنن هم به اینها استناد می کنن پس حدیث اگه قوی باشه ازنظرسندراه گشاست همیشه ،چون مانمیتونیم مستقیم قرآن روتفسیرکنیم واگه قراربه این باشه که هرکی هرجورخواست برداشت می کنه ونباید به کسی هم خورده گرفت!خدابرای قرآنش معلم فرستاده:ازحضرت رسول تا حضرت مهدی در تمام قرون وتاآخردنیا این دوباهم هستندطبق فرمایش رسول ا..._که اهل سنت هم این حدیث عترت روگاها نقل می کنن_تادرکنارحوض کوثربرپیامبرواردبشن.پس مفسرین قرآن فقط ائمه هستند.اگه کسی بیشترمی خوادبدونه بهم میل بزنه چون می ترس باتوضیح بیشتربه اهل سنت بربخوره....به من اعتمادکنید...
 
یابن یاسین

یابن یاسین

ملیسا تازه الان مطلبت روخوندم دستت دردنکنه خداخیرت بده1000درصدباهات موافقم.........امام رضارحم ا...عبدا احیاامرنا.فرمودندخدارحمت کندبنده ای راکه امرما رازنده کند،پرسیدندامرشما چگونه زنده می شود؟فرمودند:احادیث مارایادبگیردویادبدهد.زیرسایه ی حضرت مهدی (عج)باشی
 

استقلالی

عضو جدید
سلام
آره درست میگی من بیشتر حرفامو از توی کتابای درسی که خوندیم میگم و یه دفعه دیگه گفته بودم، مطالعات شما خیلی بیشتر از منه. برای همینم تو حرفام سوتی زیاد میدم:smile:

در مورد وهابیا نمی دونم چه جوری برات ثابت کنم که با ائمه مشکل دارن. من خودم تعدادی وهابی میشناسم که خیلی در مورد امامان شیعه بد صحبت می کنن. و حتی با چشم خودم دیدم که به فاطمه همسر علی توهین کردن. این هم بماند چون فایده ای نداره. من میگم اونا با ائمه مشکل دارن و شما می گی ندارن. :thumbsup2:

در مورد جنگ ایران و اعراب:
شما فقط قسمتی از حرف منو نقل قول کردین. در ادامه گفته بودم که این نیت ابوبکر و عمر بوده.
الانم رو حرفم هستم که علی با جنگ مخالف بوده و الا چه لزومی داشته که علی و صحابه اصلی پیامبر هیچکدوم تو جنگ شرکت نکنن. تو این مورد هم تازه کتابهای تاریخی با هم تناقض دارن. مطمئنا کتب زیادی نداریم که بخواد این بحثو تفسیر کنه چون نویسندگان دیگه همگی نقل قولاشون از کتابهایی چون تاریخ طبریه. مثلا تاریخ طبری گفته که علی به عمر مشورت داد و ابن خلدون برعکس اینو گفته. پس ببین تو کتابای تاریخی هم به یک جمع بندی نمیتونیم برسیم.
تازه اگر هم بخوایم شمشیرمونو جلو کسی بگیریم اون شخص علی نیست چراکه علی به هیچ وجه قدرت ابوبکر یا عمر رو تو اون شرایط نداشت.
یه چیز دیگه: مشورت دادن علی به عمر اگرم اونجوری که تو کتابای تاریخی گفتن درست باشه دلیلی بر موافقت علی با جنگ نبوده



در مورد کردها: نه خبر ندارم ولی:
رفتاری که دولت ، نظام یا اشخاص دیگه با سنی ها می کنه رو نباید به حساب شیعیان گذاشت. چراکه مطمئن باش خود شیعه هم با این رفتارها مخالفه و از همینجا ضربه می خوره


یه سئوال اگه دوست داشتی جواب نده:
می تونم بپرسم دینتون چیه؟ فک کنم اسلام باشه ولی یخورده تغییرش دادین درسته؟ شایدم سنی باشی؟ فقط می خوام بدونم با کی طرفم.
هر کی که می خوای باش من دوستت دارم چون خدا دوستت داره
 
آخرین ویرایش:

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ملیسا تازه الان مطلبت روخوندم دستت دردنکنه خداخیرت بده1000درصدباهات موافقم.........امام رضارحم ا...عبدا احیاامرنا.فرمودندخدارحمت کندبنده ای راکه امرما رازنده کند،پرسیدندامرشما چگونه زنده می شود؟فرمودند:احادیث مارایادبگیردویادبدهد.زیرسایه ی حضرت مهدی (عج)باشی


شما همیشه از رو کتابا مینویسین تو این سایت ؟

همه حرفای بچه ها رو خوندین ؟ همشون رو ؟
 

nik_ali2000

عضو جدید
winter متوجه حرفم شدی دیگه؟
مگه من مخالفتی کردم؟
راستی این سؤالd که با لحنی حاکی از بی اطلاعی من پرسیدی؛ مگه خودت جواب دادی؟



راستی یک پرسش دیگه
پیامبر بدون مهر نماز میخوند
چرا ما در گذاشتن مهر اصرار داریم؟
(لطفا از فلسفه ی مهر و تبرک و اینا نگو؛ اینا که دلیل نمیشه)

اولا کی گفته ما (شیعیان)در گذاشتن مهر اصرار داریم؟ ما در استفاده از خاک پاک جهت سجده صحیح اصرار داریم چون محل سجده شرایطی دارد از جمله پاک بودن
دوما شما طبق چه مستنداتی میگی پیامبر بدون مهر نماز میخواندند؟
 

FAMINE RIAN

عضو جدید
مطمئن باشید فرقی بین مذهب شیعه و سنی نیست این خود ما هستیم که فرق میزاریم و با این فرق قراردادن ها خودمون رو بازیچه دست خیلی ها کردیم . و بهتره دو تالار مجزا برای شناخت این دو مذهب قرار داده بشه و از مقایسه خود داری کرد .
 

FAMINE RIAN

عضو جدید
من خودم شب های قدر با دوستان سنیم میرم مسجد و ماه محرم هم با اونها تو هیئت ها شرکت میکنم و عذا داری کردیم و اونها می گفتن امام علی خلیفه ما بوده و امام علی پاک بوده پس پسر و اولادش هم پاک هستند و ما برای اونها هم عذا داری میکنیم.
 
اولا کی گفته ما (شیعیان)در گذاشتن مهر اصرار داریم؟ ما در استفاده از خاک پاک جهت سجده صحیح اصرار داریم چون محل سجده شرایطی دارد از جمله پاک بودن
دوما شما طبق چه مستنداتی میگی پیامبر بدون مهر نماز میخواندند؟
نیازی به مستندات خاصی نیست
از هرکی دوست دارین بپرسین
گذاشتن مهر از بعد از امام صادق جا افتاده;)
راستی
اولا کی گفته ما (شیعیان)در گذاشتن مهر اصرار داریم؟
اصرار در این معنا که تا جایی که بشه برای انجام این کار خاص تلاش میکنیم
مثلا بعضیا در مسجدالحرام مهر تو دستشون میگیرن و وقتی به سجده میرن یواشکی میذارن زیره سرشون
منظورم از یواشکی رو بد برداشت نکنین
ولی وقتی جرأت ندارن کاریو که اونا قدغن کردن علنی بکنن میشه یواشکی
من کاری به درست و غلط کاری ندارم ولی به شخصه وقتی یه گروه از ایرانیا بدون هیچ ترسی بین صفا و مروه شعار میدادن و به قولی براءت از مشرکین(همزه با دندونه!! کدوم کلید کیبرده؟!!!) میکردن باهاشون حال کردم
بخاطره شجاعتشون ؛فقط!
 
آخرین ویرایش:
مطمئن باشید فرقی بین مذهب شیعه و سنی نیست این خود ما هستیم که فرق میزاریم و با این فرق قراردادن ها خودمون رو بازیچه دست خیلی ها کردیم . و بهتره دو تالار مجزا برای شناخت این دو مذهب قرار داده بشه و از مقایسه خود داری کرد .
دوست من موافقم
خیلی قشنگ گفتی
ولی ما بهتره به جای ایده آل نگری
یه نگاه به جامعمون بندازیم
برخوردی که با عقاید اهل سنت میشه تنده بعضی جاها;)
 

winter

عضو جدید
winter متوجه حرفم شدی دیگه؟
مگه من مخالفتی کردم؟
راستی این سؤالd که با لحنی حاکی از بی اطلاعی من پرسیدی؛ مگه خودت جواب دادی؟



راستی یک پرسش دیگه
پیامبر بدون مهر نماز میخوند
چرا ما در گذاشتن مهر اصرار داریم؟
(لطفا از فلسفه ی مهر و تبرک و اینا نگو؛ اینا که دلیل نمیشه)

در مورد جواب سوالت راجع به جدا خوندن نمازها:من فکر کردم احتمالن شما هم میدونید،نخواستم جسارت کنم به همین خاطر فقط یه اشاره کوچیکی کردم
اما جوابش:پیامبر ما تو سفراشون نمازاشونو با هم میخوندن(با عرض پوزش،تو پست قبل اشتباهی شده بود که اصلاح کردم)و چون در ایران مهمان بودند لذا نمازهاشونو رو با هم میخوندند و ما ایرانیها هم اینگونه برداشت کردیم که باید هر دو نماز را با هم بخونیم


اما در مورد مهر:مگه ما نمیگیم نظافت جزئی از ایمان است؟
حالا به نظر شما بهتره پیشونیمونو رو زمینی که همه پا روش میذارن بذاریم یا یه چیز که بدونیم تمیزه؟اگه دقت کرده باشید میگیم جایی که مهر ندارید روی سنگ یا دستمال کاغذی هم میتونید سجده کنید.
و این میتونه ثابت کنه که فقط برای تمیزی بیشتر این کارو میکنیم
امیدوارم جوابهام قانع کننده باشه:gol:
 

winter

عضو جدید
[
من کاری به درست و غلط کاری ندارم ولی به شخصه وقتی یه گروه از ایرانیا بدون هیچ ترسی بین صفا و مروه شعار میدادن و به قولی براءت از مشرکین(همزه با دندونه!! کدوم کلید کیبرده؟!!!) میکردن باهاشون حال کردم
بخاطره شجاعتشون ؛فقط![/quote]
اون گروهی که میگی دانشجویی بود یا نه؟
مطمئنی ما نبودیم؟:biggrin:(شوخی کردما)
 

nik_ali2000

عضو جدید
نیازی به مستندات خاصی نیست
از هرکی دوست دارین بپرسین
گذاشتن مهر از بعد از امام صادق جا افتاده;)
راستی
اصرار در این معنا که تا جایی که بشه برای انجام این کار خاص تلاش میکنیم
مثلا بعضیا در مسجدالحرام مهر تو دستشون میگیرن و وقتی به سجده میرن یواشکی میذارن زیره سرشون
منظورم از یواشکی رو بد برداشت نکنین
ولی وقتی جرأت ندارن کاریو که اونا قدغن کردن علنی بکنن میشه یواشکی
من کاری به درست و غلط کاری ندارم ولی به شخصه وقتی یه گروه از ایرانیا بدون هیچ ترسی بین صفا و مروه شعار میدادن و به قولی براءت از مشرکین(همزه با دندونه!! کدوم کلید کیبرده؟!!!) میکردن باهاشون حال کردم
بخاطره شجاعتشون ؛فقط!

اولا از زمان امام صادق خاک پاکی را که تربت امام حسین بود و حضرت صادق با خود حمل میکردند به صورت گل خشک شده جهت تسهیل در حمل ونقل درآوردند.
دوما در زمان پیامبر هم از خاک پاک استفاده می کردند نمونه اش استفاده از خاک قبر حضرت حمزه توسط حضرت زهرا است
سوما اگر برادران تسنن در موردی فقهی اشتباه عمل می کنند ما ملزم به پذیرش آن نیستیم
چهارم ابوحنیفه از ائمه چهارگانه اهل سنت سجده بر خاک را از مستحبات می داند
پنجم در مسایلی که اطلاعات کافی ندارید سکوت بهتر از شبهه ایجاد کردن است که اسلام از جاهلان بیشتر ضربه خورده تا دشمنان
یا حق
 
:پیامبر ما تو سفراشون نمازاشونو با هم میخوندن(با عرض پوزش،تو پست قبل اشتباهی شده بود که اصلاح کردم)و چون در ایران مهمان بودند لذا نمازهاشونو رو با هم میخوندند و ما ایرانیها هم اینگونه برداشت کردیم که باید هر دو نماز را با هم بخونیم
winter پیامبر ما در ایران مهمان بودند؟ کی؟
در کل از توضیحاتت واقعا ممنونم;)
 
اولا از زمان امام صادق خاک پاکی را که تربت امام حسین بود و حضرت صادق با خود حمل میکردند به صورت گل خشک شده جهت تسهیل در حمل ونقل درآوردند.
دوما در زمان پیامبر هم از خاک پاک استفاده می کردند نمونه اش استفاده از خاک قبر حضرت حمزه توسط حضرت زهرا است
سوما اگر برادران تسنن در موردی فقهی اشتباه عمل می کنند ما ملزم به پذیرش آن نیستیم
چهارم ابوحنیفه از ائمه چهارگانه اهل سنت سجده بر خاک را از مستحبات می داند
پنجم در مسایلی که اطلاعات کافی ندارید سکوت بهتر از شبهه ایجاد کردن است که اسلام از جاهلان بیشتر ضربه خورده تا دشمنان
یا حق
سلام دوست من

خواهش میکنم شما با وجود اینکه اطلاعاتتون کافیه به جای حفظ و تکرار مطالب کتابهایی که اهداف خاصی داشتن به علما رجوع کنید
البته اجازه میدم که به مرجعتون هم رجوع کنید

ابوحنیفه هم پیروانی داره؛ تمامی سنیان پیرو او نیستن;)

پنجم در مسایلی که اطلاعات کافی ندارید سکوت بهتر از شبهه ایجاد کردن است که اسلام از جاهلان بیشتر ضربه خورده تا دشمنان
خدا رو شکر که این پنجم رو گفتی تا دوستان خود قضاوت کنن که اسلام از من جاهل صدمه خورده یا ...!

دوست خوبمی
ولی هر وقت آداب سخن گفتن آموختی بیا در این زمینه بحث کنیم تا اطلاعاتتو تصحیح کنم:smile:
 
عزیزم
من خودم هم در این زمینه مطمئن نیستم
اما دلیلش اینه
خواهش میکنم
امیدوارم کمکت کرده باشه
دلیلت به نوعی دیگه میشه گفت شاید درست بوده باشه;)
از این نظر که پیامبر در سفرها اینگونه میخونده و ایرانیانم دیدنو اون رو مجاز دونستن و ....
در کل که ما سر این موضوع بحث خاصیم نداشتیم:D
ولی پیامبر هیچگاه ایران نیومد
 

ویدا

عضو جدید
دوستان عزیزم سلام.
من رو به خاطر تاخیر 6 روزه ام ببخشید.یه سفر مهم برام پیش اومد.
از استقبال بی نظیرتون متحیر شدم.ممنون از اینکه وقت گذاشتید.
خب خیلی چیز ها متوجه شدم...اما چه بهتره که شما دوستان منبع نوشته هاتون رو هم ذکر کنید تا اطمینان پیدا کنم که معتبرند.
قصد جسارت به دانش شما عزیزان ندارم اما موضوع حساسی است و همه ی نوشته ها باید با مدرک همراه باشند.همانطور که فلق عزیز در ابتدا یادآوری کردند.

به همه ی پست های ارزشمندتون پاسخ خواهم داد.
باز هم ممنون:gol:
 
بالا