ازدواج با دختر بزرگتر از خودت درسته یا نه؟؟؟لطفا راهنماییم کنید

وضعیت
موضوع بسته شده است.

سامرانی

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.
من مدتی هست با دختری آشنا شدم که از من 4 سال بزرگتره.
من خودم 31 سالمه و قصد ازدواج کردن با دختری رو پیدا کردم و حس میکنم که میتونه شریک خوبی برای زندگیم میشه انتخاب کردم.
فقط تنها مشکلی که دارم اینه خانواده م مخالف هستن.
من تک پسر هستم و مادرم همیشه نگران از این جهت که تنها یه پسر دارم و دلم میخواد خودم عروسم رو انتخاب کنم.
از طرفی از وقتی به خانواده م شرایط سنی و مابقی رو بهشون اطلاع دادم.
میگن از تو بزرگتره و به دردت نمی خوره.
چند صبا که بچه دار بشین شکسته میشه و از تو
پیرتر نشون داده میشه.
من خودم فردی مستقل هستم و خدا رو شکر مشکلی هم ندارم.
فقط به خاطره حرمت نگه داشتن به پدر و مادرم ازشون خواستم که با من به خواستگاری بیان اما قبول نمی کنن.
به نظرتون چکار کنم؟ و چطوری قانعشون کنم؟
خواهش میکنم جواب های منطقی و کاملی بدید.:(
مرسی:gol:
 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.
من مدتی هست با دختری آشنا شدم که از من 4 سال بزرگتره.
من خودم 31 سالمه و قصد ازدواج کردن با دختری رو پیدا کردم و حس میکنم که میتونه شریک خوبی برای زندگیم میشه انتخاب کردم.
فقط تنها مشکلی که دارم اینه خانواده م مخالف هستن.
من تک پسر هستم و مادرم همیشه نگران از این جهت که تنها یه پسر دارم و دلم میخواد خودم عروسم رو انتخاب کنم.
از طرفی از وقتی به خانواده م شرایط سنی و مابقی رو بهشون اطلاع دادم.
میگن از تو بزرگتره و به دردت نمی خوره.
چند صبا که بچه دار بشین شکسته میشه و از تو
پیرتر نشون داده میشه.
من خودم فردی مستقل هستم و خدا رو شکر مشکلی هم ندارم.
فقط به خاطره حرمت نگه داشتن به پدر و مادرم ازشون خواستم که با من به خواستگاری بیان اما قبول نمی کنن.
به نظرتون چکار کنم؟ و چطوری قانعشون کنم؟
خواهش میکنم جواب های منطقی و کاملی بدید.:(
مرسی:gol:

مطمئنم که خودت میدونی از دواج با یه دختر 35 ساله چه مشکلاتی داره ( خطر زایمان، یائسگی و ... )
ولی خب عشق که سن و سال نمیشناسه، ما هم فقط یه بار زندگی میکنیم و زیباترین چیز تو زندگی عشق هست. پس اگه خوب فکراتو کردی و مطمئن شدی، کاری رو بکن که ازش لذت میبری
 

old friend

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
الان مادرت اینا فقط با سنش مشکل دارن؟
یعنی بقیه چیزا از نظرشون خوبه؟
بپرس ببین دیگه چه مشکلی نظرشون داره
من نمیدونم چرا همش یه چی بهم میگه خوب نیست دلیلی براش ندارم ولی یه حسه برام
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درسته که همه ما میگیم مهم اینه که دو طرف هم رو دوست داشته باشند اما خانواده هم مهمه -اگه این ازدواج به اصرار شما صورت بگیره و مادرت ی جورایی رضایت بده اما ته دلش راضی نباشه هر مشکلی که تو زندگیتون پیش بیاد همین رو وسط میکشه که من از اول راضی نبودم و ....

تو غار هم زندگی نمیکنیم که بگیم رفت و آمد نمیکنیم و فلان

شما یه کاری بکن: ی قراری بزار مادرت دختره رو ببینه -شاید ازش خوشش اومد هوم؟

در مورد اختلاف سن : اگه شما سنت بین 20 تا 25 بود و طرف هم 4 سال ازت بزرگتر بود شاید من میگفتم یکم بیشتر فکر کن
اما با این سنی که شما داری من مشکلی نمیبینم -چند سال مگه زنده ای که بخوای فکر این باشی که مثلا 20 سال دیگه خانومم چه شکلی میشه و
....



خانوما اگه از یه نفر از همون اول بدشون بیاد تا آخر همین حس رو بهشون دارند
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
از اونجایی که 31 سالتونه فکر می کنم دارید منطقی پیش میرید و به همه چی فکر کردید که این حرفو می زنید
سنتون کم نیس که بگم دارید رو احساس تصمیم می گیرید، هر دوتون عاقل و بالغید و می دونید دارید چیکار می کنید
اگه تنها دلیل حونوادتون سن این خانومه و تفاوت فرهنگی و چیزای دیگه نیست، سعی کنید خونوادتون رو راضی کنید و یه جوری نظرشون رو جلب کنید
می تونید از روانشناس کمک بگیرید یا از یه نفر تو فامیل که حرفش برای پدر و مادرتون سنده
یا اصلا از پدر و مادرتون بخواید یه چند جلسه ای با این خانوم یا خانوادشون نشست و برخاست داشته باشن و خودشون با اخلاق و روحیات این خانوم آشنا بشن
یا بگردید و ببینید فیلمی در این مورد ساخته نشده، اونو به طور غیر مستقیم، نشونِ پدر و مادرتون بدید تا ببینند با این ازدواج هیچ مشکل خاصی پیش نمیاد
پارسال یه فیلمی از تلویزیون پخش شده بود که دقیقا موضوعش همین بود اما یادم نیس اسمش چی بود...
الان سرچ کردم، اسمش بود “باور آرامش”


تو فامیل ما یه پسری بود که 21،22 سال سن داشت
این آقا چند سال پیش عاشق یه خانومی میشه که 10 سال از خودش بزرگتره، حالا این 10 سال بماند، این خانوم قبلا ازدواج کرده بودند و یه دختر هم داشتند
بعد از کلی سختی کشیدن و این در و اون در زدن بالاخره ازدواج می کنن اما خونواده پسره هنوز مخالف بود و حتی تا یکی دو سال به پسرشون اجازه نمی دادند که وارد خونشون بشه و رابطه ها کاملا قطع بود
اما کم کم که میگذره پسره رفت و آمد می کنه خونشون ولی همچنان با عروس کاری نداشتن و حتی نمی خواستن ببیننش
پارسال این خانوم حامله شد و یه دختر به دنیا آورد
همین بچه باعث شد که پدر و مادر این آقا با عروسشون خوب بشن و الان هم خیلی زندگی خوبی دارن


اما شما باید اینم در نظر بگیرید
قطعا وقتی که با این خانوم ازدواج می کنید پشت سرتون یا حتی جلوی روتون حرفای زیادی می شنوید، خودتون که می دونید مردم این جور وقتا چیا میگن
آیا خودتون رو واسه شنیدن این حرفا آماده کردید؟ طاقت شنیدنشو دارید؟ اون قدر دوستش دارید که این حرفا باعث نشه ذره ای خدشه به رابطتون وارد شه؟
 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز
به نظرم من شما باید دقت کنین
چون بلوغ فکری خانوم ها زودتر از آقایونه واسه همین ممکنه شما نتونین زیاد اون خانوم رو درک کنین،البته هستن آقایونی که درکشون بالاست(ببینین صطح فکرتون به هم میخوره یا نه؟)
اگه سن هر دوتو بالا تر بود مثلا مثلا شما 40 سالت بود و ایشونم 44 سال این احتمال کمتر بود،چون احتمال این که هر دو به بلوغ فکری رسیده باشین بیشتر بود...
(به این هم توجه کنید که چون سن هردوتون یه مقدار بالاست ، انعطاف پذیری کمتری برای تغییر خودتون و کنار اومدن با خلقیات و اختلافات هم دارین،چون هر دو زمان زیادی رو مستقل بودین)
از یه طرف هم دلایلی که مادرتون گفتن ،دست و منطقیه...
ولی خب مطلق نمیشه گفت به خاطر بیشتر بودن سنشون مناسب شما نیستن،شاید انقدر محاسنشون زیاد باشه که این عیب اصلا به چشم نیاد....
الیته به خود شمام بستگی داره...این که ایشون زودتر از شما شکسته شن ممکنه و شما باید انقدر به این خانوم علاقه داشته باشی که دیگه ضاهرش و حرف دیگران روی شما تاثثیر نذاره و از علاقتون کم نشه و احساس پشیمونی نکنین
 

EECi

مدیر بازنشسته
سلام.
من مدتی هست با دختری آشنا شدم که از من 4 سال بزرگتره.
من خودم 31 سالمه و قصد ازدواج کردن با دختری رو پیدا کردم و حس میکنم که میتونه شریک خوبی برای زندگیم میشه انتخاب کردم.
فقط تنها مشکلی که دارم اینه خانواده م مخالف هستن.
من تک پسر هستم و مادرم همیشه نگران از این جهت که تنها یه پسر دارم و دلم میخواد خودم عروسم رو انتخاب کنم.
از طرفی از وقتی به خانواده م شرایط سنی و مابقی رو بهشون اطلاع دادم.
میگن از تو بزرگتره و به دردت نمی خوره.
چند صبا که بچه دار بشین شکسته میشه و از تو
پیرتر نشون داده میشه.
من خودم فردی مستقل هستم و خدا رو شکر مشکلی هم ندارم.
فقط به خاطره حرمت نگه داشتن به پدر و مادرم ازشون خواستم که با من به خواستگاری بیان اما قبول نمی کنن.
به نظرتون چکار کنم؟ و چطوری قانعشون کنم؟
خواهش میکنم جواب های منطقی و کاملی بدید.:(
مرسی:gol:
سلام

ببینید بحث سر چند تا موضوع مهمه
اینکه
آیا ایشون به شما حس مادرانه داره ؟ شما به چشم حامی بهش نگاه می کنید یا نه ؟
اگر اینطور هست که این رابطه و ازدواج نمی تونه ثمر خوبی داشته باشه

دوم اینکه خانمها از نظر فیزیولوژیکی زودتر از مرد ها سرد میشن . زمانی که شما هنوز اون نیروی جنسی رو در خودتون احساس می کنید مثلا حول 40 سالگی شما ، ایشون سرد میشه . این مساله می تونه باعث مشکلات و حتی از هم پاشیدگی خانوادگی و احساسی بشه

سوم اینکه ، از اونجایی که مشخصه خانواده های شما ، خانواده در هم تندیده هستن . یعنی فردا های بسیاری خواهد بود که اظهار نظر های مفید و غیرمفیدشون ممکنه باعث تنش در خانواده شما بشه . مخصوصا همین موردی که با شما مخالفت می کنن

چهارم ، بهترین شکل ازدواج این هست که دو طرف هم سن یا پسر بزرگتر باشه

موضوع مهم بعدی اینه که شما چند ماه با ایشون آشنا هستید ، آَشنایی تون در چه شرایطی بوده ؟ معیار های شناخت رو بررسی کردید ؟

این صحبت ها مطلق نیست و خلافش هم بوده . ولی خوشبختی یه سری المان ها داره که باید مدنظر قرار بگیره . مثل همین رضایت جنسی در طول زندگی . و این مساله اصلا شوخی بردار نیست و بسیار باید جدیش بگیرید . درصد بسیار بالایی از طلاق ها بخاطر همین موضوع هست

درصد بالایی دیگه از طلاق ها هم بخاطر دخالت دیگران و خانواده هاست

در کل توصیه من این هست که بیشتر فکر کنید و نه عاقبت خودتون و نه عاقبت طرف مقابل رو به خطر نندازید
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.
من مدتی هست با دختری آشنا شدم که از من 4 سال بزرگتره.
من خودم 31 سالمه و قصد ازدواج کردن با دختری رو پیدا کردم و حس میکنم که میتونه شریک خوبی برای زندگیم میشه انتخاب کردم.
فقط تنها مشکلی که دارم اینه خانواده م مخالف هستن.
من تک پسر هستم و مادرم همیشه نگران از این جهت که تنها یه پسر دارم و دلم میخواد خودم عروسم رو انتخاب کنم.
از طرفی از وقتی به خانواده م شرایط سنی و مابقی رو بهشون اطلاع دادم.
میگن از تو بزرگتره و به دردت نمی خوره.
چند صبا که بچه دار بشین شکسته میشه و از تو
پیرتر نشون داده میشه.
من خودم فردی مستقل هستم و خدا رو شکر مشکلی هم ندارم.
فقط به خاطره حرمت نگه داشتن به پدر و مادرم ازشون خواستم که با من به خواستگاری بیان اما قبول نمی کنن.
به نظرتون چکار کنم؟ و چطوری قانعشون کنم؟
خواهش میکنم جواب های منطقی و کاملی بدید.:(
مرسی:gol:

سلام

برادرم من از شما کوچکترم ولی در حد خودم سعی میکنم نکاتی رو ک منطقی هستن و به انتخاب درستتون کمک میکنه بشما بگم:redface:

ازدواج پیوند بین دو انسان هست هرچقدر اجزای و عناصر بین دو شخصیت باهم هماهنگ تر و نزدیک تر باشه این پیوند محکم تره!

حالا یکی از این اجزا "سن" هست ک در جای خودش اهمیت داره!


اولا باید بدونید ک در عرف جامعه سن مرد از سن زن باید کمتر باشه یا نهایتا هم سن باشن! ..........>>اینکه میگن عرف جامعه هست

به این منظوره شما دارین کاری انجام میدین ک معمولاخلاف عرفه و این یعنی شما باید خودتون اماده مسائل اجتماعی از قبیل برخورد دیگران با شما،و برخوردی ک ممکن هست بعدها در اجتماع باهاش روبه رو بشید رو داشته باشید و همین الان همه ی اون شرایطی و سختی هایی ک ممکنه برای شما و اون خانم پیش بیاد رو پیش بینی کنید!


دوما درسته اختلاف سنی تنها ملاک برای موفقیت ازدواج نیست ولی قطعا پیامدهایی از اون ناشی میشه ک میتونه روی تفاهم و روابط عاطفی تون تاثیر بزاره!!!!



سوما باید بدونید از لحاظ روانی هرچه سن زن زیادتر باشه حس مادری و خواهریش یا سرپرستی زن بیشتره میشه!واین خودش میتونه مشکلاتی رو بوجود بیاره! و معمولا در اینجور خانواده هایی ک تشکیل میشه یجور تنشی ایجاد میشه اونم بر اینک الان چ کسی قدرت رو در دست میگیره!شاید الان با گفتن این حرفم شما بگید نه!ما چنین مشکلی برامون پیش نمیاد ولی این موضوع کاملا ناخوداگاهه!



و مورد چهارم اینکه زن به دليل زايمان، شير دادن و... زودتر از مرد شکسته مي شود و بزرگ تر بودن زن باعث مي شود بعد از يک دهه زندگي و آوردن چند فرزند، شادابي زن در حدّ شادابي و نشاط مرد نباشد و چه بسا مطلوبيت او نزد شوهر کم شود



و مورد پنجم سن در حال حاضر دختر خانمه!!!سن 35سال برا خانم سن کمی نیس...واین میتونه برای باروری اینده ایشون مشکل ساز بشه!چون ایشون فرصت کمی برای باروری داره!!

حرف اخرم:

باتوجه به اینکه شما ی مرد 31ساله هستین قطعا روی این موضوع هایی ک من گفتم و میتونین اینو از هرکی دیگ هم بشنوین یا جایی بخونید به اندازه کافی فکر کردید و همه ی پیش بینی های لازم رو انجام دادین!ولی بدونید ک چنین ازدواج های دردسر ساز هست و دقیقا بخاطر همین دردسر ساز بودنشون هم هیچ وقت توصیه نمیشه!پس بهتره کمی واقع بینانه تر در تصمیم گیریتون تجدید نظر کنید!


درمورد خانوادتون هم بدونید اونها هم قطعا چنین استدلال هایی دارن!ا
وگرنه بحث تک پسر بودن شما نیست و اینکه بخوان به نحوی باشما لج کنن ،نیست!

هرخانواده ای خوشبختی فرزندشو میخاد!ولی اگر شما زیاااااااااد به تصمیمتون اصرار بورزید و برای تمام استدلال

هایی ک من گفتم جواب قانع کننده ای براشون داشته باشید این احتمال وجود داره ک کوتاه بیان!



موفق باشید
:gol:
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
من اول چند تا سوال دارم:

1)چه جوری باهم آشنا شدین؟

2)چند وقته با هم در ارتباطین؟رابطتون بیشتر به چه صورت بوده؟(تلفنی،مجازی،حضوری)

3)طرف مقابلتون،چه ویژگی هایی داره که فکر میکنین اون رو از سایر دخترای اطرافتون متمایز میکنه که تصمیم گرفتین انتخابش کنین برای زندگی مشترک؟

4)با توجه به سن طرف مقابلتون،آمادگی اینو دارین که درآینده برای بچه دار شدن ،با مشکل روبه رو شین؟یعنی میتونین بدون بچه زندگی کنین؟(چون مشکلات باروری فوق العاده در جامعه ما زیاد شده.حتی برای زنان زیر 30 سال.)

5)تا چه حد از خانواده طرف مقابلتون و روحیاتشون شناخت دارین؟اصلا شناختی دارین یا تازه میخواین با خانوادش آشنا شین؟(منظورم از شناخت،شناختیه که خودتون با ارتباط یا تحقیق بهش رسیده باشین،نه چیزایی که طرف مقابلتون خودش گفته)

6)اگر مطمئنا بدونین که با این ازدواج،از خونواده طرد خواهید شد یا در آینده روابط خوبی با خودتون و همسرتون نخواهند داشت،باز حاضر به ازدواج با این فرد هستین؟
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توی انتخاب همسر پارامترای زیادی وجود داره که هر کدوم در جایگاه خودشون مهم هستن و نمیشه نادیده گرفتشون...
ولی این موضوع هم هست که هر کدوم از ما تا آخر عمرمون هم بگردیم نمیتونیم کسی رو پیدا کنیم که 100 درصد همه چیش اوکی باشه، مشاورا هم میگن اگر بیش از 50 درصد معیاراتونو توی طرف مقابل دیدید میتونید انتخابش کنید.
اما چون بیشتر بودن سن خانم یه مساله خارج از عرف هست نظر من اینه که اگر تطابق بینتون به 80 درصد میرسه اقدام کنید. در مورد یه سری مسائل و مشکلات که دوستان گفتن هم نگران نباشید.... علم پیشرفت کرده و با کمی مراقبت و رسیدگی خاص میشه خیلیاشو کنترل کرد.
در مورد خونواده هم باید بگم که رضایتشون خیلی مهمه و توی زندگیتون قطعا تاثیر میگذاره، پس سعی کنید با منطق و استدلال راضیشون کنید و تا رضایتشونو جلب نکردید اقدامی نکنید...
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید...
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرم مشکل اصلی این نیست که ایشون 4 سال بزرگتر هستند، مشکل اصلی اینه که 35 سال سن دارند، حالا 4 سال از شما بزرگتر باشن یا 4 روز.
 

نیلومانا

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما خانما دوست داریم مردی رو که برای ازدواج انتخاب میکنیم از خودمون بزرگتر باشه و بتونیم بهش تکیه کنیم..این یه حس خیلی مهمه و نمیشه نادیدش گرفت..
یه موضوع دیگه هم از نظر فکری هست نمیدونم ایشون چطور هستن ولی بلوغ فکری خانمها رو که در نظر بگیرین بازم میگن بهتره مرد بزرگتر باشه...
شاید از این جنبه ها اذیت شین و خوبه از الان فکرشو بکنین..ببینین به مشکل نمیخورین و خسته نمیشین...

یه پیشنهادی هم که دارم اینه که برین یه دفتر مشاوره ی ازدواج خیلی معتبر و خوب و بخواین ازتون تست بگیرین...اونوقت خیلی مسائل براتون مشخص میشه و تفاوتهاتون رو براتون میگن و میتونین بهتر تصمیم بگیرین..

ان شاالله خدا کمکتون کنه که تصمیم درستی رو بگیرین که زندگیتون سراسر عشق و ارامش و عاقبت بخیری باشه...
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
سلام بر داداش گل خودم ..

اول اول اول از ته دل میخوام بهترین فرد که بهم میخورید نصیبت بشه :) (دعای خیر اول هر چیزی)

خب حرف زیاده بزنم ولی فعلا مختصر چندتا مورد میگم بعدا میام بازتر میکنم

خب بزار اینطور بگم .. من اگر توی شرایط تو باشم دوتا چیز رو خیلی بهش دقت میکنم (باز هم میگم موارد زیاده فعلا به اینا بسنده میکنم بعدا اگر شد برمیگردم بازتر میکنم)

اما اون دوتا چیز :
1. اگر کسی که از خودت بزرگتره میخوای انتخاب کنی بخاطر چی هست ؟ آیا این فرد کسی بوده که برات با همه (دقت کن با همه) فرق داشته ؟
2. برو آینده .. واستا توی سن 70 سالگیت و به گذشته ات (یعنی 40 سال پیش روت) نگاه کن .. ته دلت (خالص) واقعا دوست داشتی اون موقع چیکاری رو توی این 40 سال پیش میبردی و کی رو انتخاب میکردی ؟

همه میگن مشکلات ممکنه بینتون زیاد باشه و من هم کتمانش نمیکنم ولی تو خودت رو بهتر از هر کسی میشناسی چقدر برای خواسته هات با سختی هاش کنار میتونی بیای ؟ از اون دسته آدما که برای یه لبخند طرفشون حاضرن از خیلی چیزها بگذرن و گذشت زمان معرفتشون رو نه تنها کم بلکه زیاد هم میکنه , هستی ؟


من فعلا از مشکلات و نظر خانوادت حرفی نمیزنم .. چون تو خودت رو بتونی درست قانع کنی اونوقت راه اومدن با مشکلات و خانوادت راحت تر میشه
پسر به خودت نگاه کن ..
چی میخوای واقعا از زندگیت ؟
با خودت رو راست باش
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دوست گرامی، گفتنی است که در مورد اختلاف سن نمی توان با قاطعیت نظر داد و این مطلب که حتماً زن باید از مرد کوچکتر باشد قطعی و حتمی نمی باشد و معیار اساسی خوشبختی نمی باشد زیرا تجربه نشان داده است که بسیاری از زنان و مردان بوده اند که با اختلاف سنی زیاد (حتی گاهی زنان بزرگتر از مردان) با یکدیگر ازدواج کرده اند و سالهای سال با کمال آرامش در کنار یکدیگر زندگی کرده و هیچگونه مشکلی هم نداشته اند پس این مسأله حتمی و قطعی نبوده و با توجه به مسائل پیچیده زندگی، نسبی می باشد.

تأييد چنين ازدواج‌هايي از سوي ما با اين شرط است كه دختر و پسر معيارهاي انتخاب مناسب را بيشتر از حد معمول و مورد لزوم دارا باشند و اين تفاوت سن در ظاهر دختر (چهره و اندام) مشخص نباشد. ضمن اينكه تفاوت نيز از يكي دو سال فراتر نرود لذا پيشنهاد ما عدم اقدام براي ازدواج است . زیرا از آنجايي كه از يك سو حق سرپرستي و مديريت خانواده و نفقه زن به عهده مرد است از يك سو و بلوغ جنسي و بيولوژي زن چند سالي زودتر ازمرد است (البته بلوغ شناختي زن از مرد جلوتر نيست)، بنابراين از مجموع اين قرائن استفاده مي شود كه براي اينكه مرد از عهده اين مسؤوليت ها برآيد و بتواند هم اقتصاد خانواده را تأمين كند و هم خانواده را مديريت كند بايد سن او بيشتر از زن باشد. فاصله سنی مطلوب بین دختر و پسر تقریباً بین 3 تا 7 سال است؛ یعنی پسر بزرگتر باشد.

اینکه توصیه می شود در ازدواج باید پسر بزرگتر باشد به خاطر اینست که
:

1.وقتي سن زن چند سالي کمتر از مرد باشد اطاعت پذيري او از مرد به عنوان سرپرست خانواده بيشتر و راحت تر خواهد بود مضافا بر اينکه زن هميشه دوست دارد همسرش فردي، مقتدر، توانا و پناهگاه مطمئني براي او باشد و اگر زن و مرد از نظر سني در يک سطح باشند هيچ گاه زن چنين تصوري را از شوهرش ندارد و او را در حد خودش مي بيند اما اگر شوهر چند سالي بزرگتر باشد و از تجارب بيشتري برخوردار باشد زن احساس مي کند همسر او کسي است که شايستگي هاي لازم را براي اداره منزل دارد و مي تواند در پناه او يک زندگي آرامش بخش داشت.

2.مرد ممكن است در زمينه ديگري آسيب پذير شود يعني بعلت این اختلاف سن احساس كوچكي، عدم توانايي اداره زندگي، اطلاعت پذيري محض، عدم همسر داري و ... را نمايد و از طرف ديگر زن خود را عقل برتر و در اداره و مديريت زندگي خود را تنها بداند و زود احساس خستگي نمايد.

3.نقطه نظرات خانواده ها و فرهنگ جامعه هم مهم است. به هر حال اين يك واقعيتي است كه در جامعه و فرهنگ ما وجود دارد و شما هم مي خواهيد در اين جامعه و بين اين خانواده ها زندگي كنيد. پيوند ازدواج به معناي پيوند دختر و پسر نيست بلكه پيوند دو خانواده است پس بايد به اين موضوع هم توجه كرده و آن را در انتخاب همسر و شريك زندگي خود مورد ملاحظه قرار داده و به عبارت ديگر يه آن احترام بگذاريد.

4.زن به دليل زايمان، شير دادن و ... زودتر از مرد شکسته مي شود و بزرگ بودن زن باعث مي شود بعد از يک دهه زندگي و آوردن چند فرزند شادابي زن در حد شادابي و نشاط مرد نباشد و چه بسا مطلوبيت او نزد شوهر کم شود بنابراين براي پيشگيري از مسئله کاملا طبيعي و زيستي بهتر است اين تفاوت سني همواره بين زن و شوهر باشد تا همواره زن از نشاط کافي برخوردار باشد و مطلوبيت او نزد شوهرش کاسته نشود.

5.مدت باروری در خانمها محدود و در آقایان نامحدود بوده و قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود.

اما در صورتي که دختر و پسر همديگر را به خوبي درک کنند و از نظر جسمي به هم بيايند و تحمل سرزنش احتمالي اطرافيان را داشته باشند، بزرگ تر بودن دختر قابل جبران است. البته به شرط اين که ويژگي هاي ديگر دختر از جهت تحصيلات و خانواده و زيبايي برتري چشم گيري داشته باشد. وجود اين ويژگي ها سن دختر را پوشش مي دهد و جبران خواهد كرد. پس اگر دختر داراي ويژگي هاي ممتازي باشد و پسر و دختر و خانواده هاي طرفين بپذيرند، مسأله بيشتر بودن سن دختر قابل جبران است و مشکل جدي به وجود نمي آورد به ويژه اگر از نظر ظاهري و جسمي مثل شما دختر ظريفتر باشد.

 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نمیپسندم ..خانوم باید از آقا کوچیکتر باشه ..اینجوری خیلی بهتره..البته استثنا هم وجود داره...اما ریسکه به نظرم ..... هرچند ازدواج کلا ریسکه بزرگیه :D
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خودم توو ازدواجم یه ریسکه خیلی بزرگ کردم ..مطمئنا خیلیا جای من بودن شاید این موردو قبول نمیکردن (نمیگم چه ریسکی چون شخصیه! :D)..اما من کلی سبک سنگین کردم و قبول کردم ..الانم بعد یک سال اصلااا پشیمون نیستم وخیلی هم از طرفم راضیم...

شما هم باید خودت سبک سنگین کنی .... ریسکه دیگه اگه خوب بشه که به نفعته ولی اگه هم بد بشه نتیجه اش خیلی ناراحت کننده اس!
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خودم توو ازدواجم یه ریسکه خیلی بزرگ کردم ..مطمئنا خیلیا جای من بودن شاید این موردو قبول نمیکردن (نمیگم چه ریسکی چون شخصیه! :D)..اما من کلی سبک سنگین کردم و قبول کردم ..الانم بعد یک سال اصلااا پشیمون نیستم وخیلی هم از طرفم راضیم...

شما هم باید خودت سبک سنگین کنی .... ریسکه دیگه اگه خوب بشه که به نفعته ولی اگه هم بد بشه نتیجه اش خیلی ناراحت کننده اس!

من هم همینطور و الان که تقریبا یک سال میگذره از انتخابم کاملا راضی ام و خوشبختی رو با تمام وجود حس میکنم
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز

:redface: به نظر من همه چیز برمیگرده به خود آدم وقتی خود آدم بدونه چی میخواد از زندگی و چظوری میخواد توی زندگی رفتار کنه میتونه خیلی از محالات رو هم ممکن کنه
من اصلا اعتقادی به اینا که میگن حتما مرد بزرگتر یا اختلاف تحصیلی یا هر چیز دیگه ای ندارم
فقط میگم همه چیز به خود شخص بستگی داره...صاف و صادقانه بودن با خودمون و اطلاع از خواسته هامون خیلی خیلی زندگی رو به جلو پیش میبره
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
من خودم توو ازدواجم یه ریسکه خیلی بزرگ کردم ..مطمئنا خیلیا جای من بودن شاید این موردو قبول نمیکردن (نمیگم چه ریسکی چون شخصیه! :D)..اما من کلی سبک سنگین کردم و قبول کردم ..الانم بعد یک سال اصلااا پشیمون نیستم وخیلی هم از طرفم راضیم...

شما هم باید خودت سبک سنگین کنی .... ریسکه دیگه اگه خوب بشه که به نفعته ولی اگه هم بد بشه نتیجه اش خیلی ناراحت کننده اس!

منم همینطور ، :redface:
---------------------------------------------
اما در مورد موضوع تاپیک اینکه شاید خانوادتون 1 یا 2 سال اول زندگیتون مخالفتشون ادامه داشته باشه و بعدش حل بشه ، آیا بعد از گذشت مدتی خودتون پشیمون نخواهید شد ؟! (سبک سنگین های لازمه رو انجام بدید بعد تصمیم بگیرید.)

پ.ن: خودتون مهم هستید آخرش خودتون می مونید و اون دختر خانم ، بقیه در حاشیه قرار دارند.
موفق باشید .
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا