اختیار در جبر

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزیز
حتما بارها در مورد جبر و اختیار مطالبی شنیدید اما سوال اینه
وقتی انسان خودش انتخاب نکرده انسان باشه یا موجودات دیگه (فرشته ،جن ، کبوتر یا........)
وقتی انتخاب نکرده کجا زندگی کنه (زمین ، آسمان ، مریخ ویا ......)
انتخاب نکرده در چه سالی (قبل از میلاد مسیح ، بعد از اسلام یا ........
انتخاب نکرده در چه قاره ای در چه کشوری در چه خانواده ای در چه مذهبی
با چه شکلی با چه قدی بدنیا بیاد ؟
واقعا چقدر می تونه اختیار داشته باشه بعد از تولد؟

شاید جای این تاپیک در بخش معارف باشه اما فعلا اینجا استارت خورد
تو پستهای دیگه سعی میکنم بیشتر توضیح بدم در مورد سوال ؟
لطفا نظراتتونو اعلام کنید
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه مثال برای روشن شدن سوال بالا.

بلا نسبت دوستای گلم
وقتی ما یه موش آزمایشگاهی رو برمیداریم و داخل یه محفظه می زاریم که دو تا در داره و می تونه از هر دو تا درب خارج بشه و در هر دو مسیر بخشهای مختلفی تعبیه کردیم ، می تونه غذا بخوره ، استراحت کنه ، پاش تو تله گیر کنه ، اشیا خاصی رو بو کنه تا محیط آزمایش ما تموم بشه و از محیط ازمایشگاه بیاد بیرون

سوال اینه آیا این موش اختیار داشت ؟ یا اینکه ما هر دو مسیرو براش تعبیه کرده بودیم .

توضیحات بیشتر در پستهای بعد
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثل این میمونه که یه سری قطعه پازل داری
میدونی شکل آخر چیه ولی اختیار داری و اجبار نیست که حتما اونجوری تمومش کنی.اما اگر بتونی شکل آخر رو بدست بیاری بهت وعده بهشت رو میدن و اگه بزنی داغونش کنی میبرنت تا لولو بخوردت
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مثل این میمونه که یه سری قطعه پازل داری
میدونی شکل آخر چیه ولی اختیار داری و اجبار نیست که حتما اونجوری تمومش کنی.اما اگر بتونی شکل آخر رو بدست بیاری بهت وعده بهشت رو میدن و اگه بزنی داغونش کنی میبرنت تا لولو بخوردت
تشکر دوست عزیز
من می گم ، برای چی ؟
چرا پازلی می دن که می دونن نتیجش چیه ؟
شاید من پازل دوست نداشته باشم ، از کجا می دونن من می تونم حلش کنم.

از کجا معلومه پازل هرکسی چه شکلیه؟

مثلا اگه به شما بگن باید تو فلان دانشگاه مکانیک بخونی .سر امتحان ریاضی ، ازت شیمی بپرسن
تو هیچکدومو انتخاب نکردی ، آمادگی هم نداشته باشی چه طوری میشه ؟

البته اینها مثالهای خودمه ، هر کدوم اشتباهه بهم بگین
 

hrpooyan

عضو جدید
با سلام
1- انسان جبر به اختیار دارد
2-من یک مثال برای شما میزنم شما فرض کنید در هر لحظه میتوانید n کار متفاوت انجام دهید و یکی را انتخاب میکنید ، آن کسی که آن n کار را برای شما قرار داده هچ جبری در انتخاب برای شما ایجاد نکرده ولی شما مجبورید یکی را انتخاب کنید حتی اگر هچی کدام را انتخاب نکید بازهم یک انتخاب کرده اید. این انتخابها میباشد که سر نوشت را رقم میزند ولی هر کسی مجبور است که سرنوشت داشته باشد.
3-در هر صورت آن کس که ما را آفریده بر خود واجب کرده است شرایط کمال را برای ما محیا کند و این خود ما هستیم که به سمت کمال یا زوال میرویم آن مواردی را هم که ذکر کردید از ملزومات رسیدن به کمال نمی باشد.
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با سلام
1- انسان جبر به اختیار دارد
2-من یک مثال برای شما میزنم شما فرض کنید در هر لحظه میتوانید n کار متفاوت انجام دهید و یکی را انتخاب میکنید ، آن کسی که آن n کار را برای شما قرار داده هچ جبری در انتخاب برای شما ایجاد نکرده ولی شما مجبورید یکی را انتخاب کنید حتی اگر هچی کدام را انتخاب نکید بازهم یک انتخاب کرده اید. این انتخابها میباشد که سر نوشت را رقم میزند ولی هر کسی مجبور است که سرنوشت داشته باشد.
3-در هر صورت آن کس که ما را آفریده بر خود واجب کرده است شرایط کمال را برای ما محیا کند و این خود ما هستیم که به سمت کمال یا زوال میرویم آن مواردی را هم که ذکر کردید از ملزومات رسیدن به کمال نمی باشد.
ممنون دوست عزیز
میشه ، لطفا بند انسان جبر به اختیار دارد را بیشتر توضیح بدهید.
واینکه کمال و زوال برای هرکسی ممکن است معنی متفاوتی داشته باشد که بستگی به عوامل متفاوتی دارد
که از بیرون به او تحمیل شده .

و در مورد سرنوشت ، و مقدرات هم لطفا بیشتر توضیح بدهید

خیلی ممنون
 

hrpooyan

عضو جدید
ممنون دوست عزیز
میشه ، لطفا بند انسان جبر به اختیار دارد را بیشتر توضیح بدهید.
واینکه کمال و زوال برای هرکسی ممکن است معنی متفاوتی داشته باشد که بستگی به عوامل متفاوتی دارد
که از بیرون به او تحمیل شده .

و در مورد سرنوشت ، و مقدرات هم لطفا بیشتر توضیح بدهید

خیلی ممنون
در بند یک بحث خیلی مفصل است ولی در بخش دوم یک مثال برای شما آورده ام ودر خصوص کمال و زوال در فلسفه اسلامی اینگونه نیست که هرکس برای خود یک چیز را کمال یا زوال ببیند ما همه به یک سمت حرکت می کنیم(انا لله و انا الیه راجعون ) فقط برای اشخاص متغیرها متفاوت است و این متغیرها همان مقدرات است که ما با اعمال خود آنها را می سازیم .
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
تشکر دوست عزیز
من می گم ، برای چی ؟
چرا پازلی می دن که می دونن نتیجش چیه ؟
شاید من پازل دوست نداشته باشم ، از کجا می دونن من می تونم حلش کنم.

از کجا معلومه پازل هرکسی چه شکلیه؟

مثلا اگه به شما بگن باید تو فلان دانشگاه مکانیک بخونی .سر امتحان ریاضی ، ازت شیمی بپرسن
تو هیچکدومو انتخاب نکردی ، آمادگی هم نداشته باشی چه طوری میشه ؟

البته اینها مثالهای خودمه ، هر کدوم اشتباهه بهم بگین
چون شما اشرف مخلوقاتی و قدرت تفکر داری این اختیار بهت داده شده.
خدا میدونه آخرت چیه ولی مثل این میمونه که وقتی بچه خودت داره بزرگ میشه و میخاد کاری بکنه ممکنه تو بدونی نتیجه چیه ولی از لذت دیدن تلاش بچت نمی تونی بگذری
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در بند یک بحث خیلی مفصل است ولی در بخش دوم یک مثال برای شما آورده ام ودر خصوص کمال و زوال در فلسفه اسلامی اینگونه نیست که هرکس برای خود یک چیز را کمال یا زوال ببیند ما همه به یک سمت حرکت می کنیم(انا لله و انا الیه راجعون ) فقط برای اشخاص متغیرها متفاوت است و این متغیرها همان مقدرات است که ما با اعمال خود آنها را می سازیم .
بازم ممنون.
در فلسفه اسلامی یا ابراهیمی اینگونه ست و کمال و زوال تعریف شده برای اهل درک ، کمال و زوال بچه ای که قبل از ظهور اسلام در یک خانواده لائیک به دنیا امده چیست؟
من بحث خودم رو نمیکنم که در یک جامعه شیعی و معتقد بدنیا اومدم بحث کل بشریت ، کل انسانها که چقدر اختیار داشتن

یه مثال ، از دیدگاه مسمان متعصب دو آتیشه چقدر می شه به پسر حبیب خواننده خورده گرفت که چرا خواننده لس آنجلسی شدی و چقدر می شه به پسرسعید حدادیان مداح تبریک بگی که مداح شده
و برعکس
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چون شما اشرف مخلوقاتی و قدرت تفکر داری این اختیار بهت داده شده.
خدا میدونه آخرت چیه ولی مثل این میمونه که وقتی بچه خودت داره بزرگ میشه و میخاد کاری بکنه ممکنه تو بدونی نتیجه چیه ولی از لذت دیدن تلاش بچت نمی تونی بگذری
من میگم از کجا معلومه اختیاره ؟شاید ما فکر می کنیم اختیار داریم
شاید برای ما طراحی شده که اینطور مسیرو به پایان برسونیم ، نشونش اینه که راهها معلومه
از ما که مسلمونیم خواسته می شه در شب قدر دعا کنید مقدرات شما در یک سال به سمت عاقبت به خیری باشد .آیا امکان ندارد تمام کارهای ما در جهتی باشد که مقدر شده ؟
 

hrpooyan

عضو جدید
بازم ممنون.
در فلسفه اسلامی یا ابراهیمی اینگونه ست و کمال و زوال تعریف شده برای اهل درک ، کمال و زوال بچه ای که قبل از ظهور اسلام در یک خانواده لائیک به دنیا امده چیست؟
من بحث خودم رو نمیکنم که در یک جامعه شیعی و معتقد بدنیا اومدم بحث کل بشریت ، کل انسانها که چقدر اختیار داشتن

یه مثال ، از دیدگاه مسمان متعصب دو آتیشه چقدر می شه به پسر حبیب خواننده خورده گرفت که چرا خواننده لس آنجلسی شدی و چقدر می شه به پسرسعید حدادیان مداح تبریک بگی که مداح شده
و برعکس

بحث این نیست که مسلمان باشی یا غیر بحث فلسفه اسلامی انسان بودن و چه گونه انسان بودن است. چه بسیار مسلمانانی که فقط اسم انسان بودن را یدک میکشند و چه بسیار غیر مسلمانانی که به معنی واقعی کلمه انسانند .
در هر کجای عالم و در هر زمانی از هرکسی سوال کنید محبت چیست از دید انتزاعی یک جواب به شما خواهد داد .
بحث بر روی کمیتها نیست بلکه بر روی کیفیت است.
حال میخواهد قبل از اسلام باشد یا بعد از اسلام اصل عمل به فطرت است فطرت هم انسانها خوبی و بدی را درک میکند و برای هم یک شاخص واحد دارد. مانند محبت مادر به فرزند آیا میتوانید بگوئید قبل از اسلام محبت مادر نسبت به فرزند کمتر بوده و بعد از اسلام بیشتر شده است.
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بحث این نیست که مسلمان باشی یا غیر بحث فلسفه اسلامی انسان بودن و چه گونه انسان بودن است. چه بسیار مسلمانانی که فقط اسم انسان بودن را یدک میکشند و چه بسیار غیر مسلمانانی که به معنی واقعی کلمه انسانند .
در هر کجای عالم و در هر زمانی از هرکسی سوال کنید محبت چیست از دید انتزاعی یک جواب به شما خواهد داد .
بحث بر روی کمیتها نیست بلکه بر روی کیفیت است.
حال میخواهد قبل از اسلام باشد یا بعد از اسلام اصل عمل به فطرت است فطرت هم انسانها خوبی و بدی را درک میکند و برای هم یک شاخص واحد دارد. مانند محبت مادر به فرزند آیا میتوانید بگوئید قبل از اسلام محبت مادر نسبت به فرزند کمتر بوده و بعد از اسلام بیشتر شده است.
قبول ندارم در هرکجا و زمان همه از روی فطرت مسیر را می دونن؟
آیا مفهوم زندگی دنیا و آخرت از نظر شما ، یک نیهیلیست در فرانسه ویک ماه پرست مثلا در اورشلیم یا هرجا یکی بوده کدوم به سعادتی که اسلام وعده داده نزدیکترند.نظر اونا از سعادت چیه ؟ آیا همشون مختار بودن

در ضمن به نظرم در محبت مادری اختیار به معنی لغوی خیلی کمتر از غریزه مادری احساس میشه
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من انسان بعد از اینکه انسان به دنیا اومد اون وقته که اختیار داره
اختیار داره که واسه خیلی چیزا تصمیم بگیره گرچه نه همه ی چیزا ولی خب....
اختیار داره که خیلی چیزا رو بشناسه انتخاب کنه ....
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
من می خورم و هرکه چو من اهل بود
می خوردن من به نزد او سهل بود

می خوردن من حق ز ازل میدانست
گر می نخورم علم خدا جهل بود
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظر من انسان بعد از اینکه انسان به دنیا اومد اون وقته که اختیار داره
اختیار داره که واسه خیلی چیزا تصمیم بگیره گرچه نه همه ی چیزا ولی خب....
اختیار داره که خیلی چیزا رو بشناسه انتخاب کنه ....
مرسی عزیزم
برای کدوم چیزا نمی تونه تصمیم بگیره ؟برای بقیه چیزا کی تصمیم می گیره ، چرا؟ تو مینونی تغییرشون بدی؟
یه سوال اگه پدر شما یه دندانپزشک بود در بندر عباس یا یه ماهیگیر بود در نروژتصمیمات شما چه تفاوتی میکرد.اختیارت بعد از تولد چگونه بود
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من می خورم و هرکه چو من اهل بود
می خوردن من به نزد او سهل بود

می خوردن من حق ز ازل میدانست
گر می نخورم علم خدا جهل بود
آفرین ، خیلی قشنگه نگین
منم همینو می خواستم بگم
مثالهای من در همین راستا هستش
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
میگن مثلا خدا میدونه که انسان فلان کار و در فلان زمان با اراده و اختیار خودش انجام میده
میدونه که چه کسی با این اختیاری که داره اطاعت میکنه و چه کسی نه
میدونه که چه کسی خیر میکنه و چه کسی شر
گرچه همه اینارو انسان خودش با اختیار خودش انجام میده ولی خدا ازشون آگاهه
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی عزیزم
برای کدوم چیزا نمی تونه تصمیم بگیره ؟برای بقیه چیزا کی تصمیم می گیره ، چرا؟ تو مینونی تغییرشون بدی؟
یه سوال اگه پدر شما یه دندانپزشک بود در بندر عباس یا یه ماهیگیر بود در نروژتصمیمات شما چه تفاوتی میکرد.اختیارت بعد از تولد چگونه بود

اون وقت دیگه من باید بر حسب اون زندگی تصمیمامو میگرفتم و جلو میرفتم

کلا میگم.... بعضی چیزا انگار واقعا از قبل نوشته شدن و نمیشه تغییرشون داد
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته بعضی وقتام خب آدم بنابر عقلش تصمیم میگیره و اسمشو اختیار میذاره
مثلا حیوونا که عقل ندارن دارن؟!!!!!!
پس اونا اختیار ندارن دارن؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
پس فقط انسانا اختیار دارن چون عقل دارن
ولی حیوونام اختیار دارن.... نظر شما چیه؟
:w26:

:w19:

 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
البته بعضی وقتام خب آدم بنابر عقلش تصمیم میگیره و اسمشو اختیار میذاره
مثلا حیوونا که عقل ندارن دارن؟!!!!!!
پس اونا اختیار ندارن دارن؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
پس فقط انسانا اختیار دارن چون عقل دارن
ولی حیوونام اختیار دارن.... نظر شما چیه؟
:w26:

:w19:

حیوون ها هم اختیار دارن و تصمیم می گیرن در مورد اون چیزی که به صلاحشونه از نظر خودشون
من اینو با چشم دیدم
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما انتخاب می کنن ، اون چیزی که به صلاحشونه این مهمه ، که اونها هم از دیدگاه ما اختیار دارن
نظر شما چیه ؟
اونها با غریزه انتخاب میکنن و ما با عقل;)
خدا به اونا دستورالعمل مشخص داده و راههای محدودی واسشون گذاشته ولی به ما عقل و دانش داده و راههای بیشتر جلو رومون گذاشته
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اونها با غریزه انتخاب میکنن و ما با عقل;)
خدا به اونا دستورالعمل مشخص داده و راههای محدودی واسشون گذاشته ولی به ما عقل و دانش داده و راههای بیشتر جلو رومون گذاشته
بازم ممنون
در کل شما معتقدید در همه حوزه ها ما اختیار داریم ؟
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بازم ممنون
در کل شما معتقدید در همه حوزه ها ما اختیار داریم ؟
در ميان مذاهب اسلامى، درباره مسئله جبر و اختيار مى توان سه نظريه را برشمرد:
1. ديدگاه اشاعره[1]
همه افعال و كردار انسان را مخلوق خداوند دانسته، و نقش انسان تنها كسب مى باشد. ابوالحسن اشعرى ، پيشواى مكتب كلامى اشاعره در اين زمينه مى گويد: «و امروا ، اى اهل السنه و اهل الحديث ،انه لا خالق الا الله وان سيئات العباد يخلقها الله وان اعمال العباد يخلقها الله عزوجل و عن العباد لا يقدرون ان يخلقوا منها شيئا»; «خالقى جز خدا نيست و گناهان بندگان را خداوند به وجود مى آورد و اعمال بندگان مخلوق خداست و آنان توانايى بر انجام هيچ يك از افعال خود را ندارند».[2]
آنگاه ادله عقلى و نقلى براى عقيده خود اقامه مى كند. البته اشعرى، ميان حركات اضطراريه (غير ارادى ) و حركات اكتسابيه فرق مى گذارد و مواردى را كه ممكن است تفسير به اختيارى بودن انسان شود ، اكتسابى مى نامد و معتقد است كه انسان در اين گونه اعمال تنها آن را «كسب» مى كند و كسب نيز به اين معناست كه همزمان با تحقق فعل ا زسوى انسان، بى آن كه در فعل، تأثيرى از جانب انسان به وجود آورد، يك نوع اراده در انسان به وجود مى آيد كه نام آن كسب است، و تنها نقش آن، محل قرار گرفتن براى وجود فعل است. [3] چنين است كه مى گويند: «ان الله تعالى خالق و العبد كاسب»; «خداوند خالق افعال و بنده كاسب آن است».[4] به نظر مى رسد موضوع كسب حتى براى خود قايلان آن نيز به طور دقيق روشن نيست به همين جهت بسيارى از سران اشاعره كوشيده اند با تفسير و شرح بيشتر به اصطلاح آن را روشن كنند گرچه بر ابهامات افزوده اند. اين نظريه با همه تعديل هايى كه از سوى برخى علماى اشعرى در آن داده شده است، مستلزم جبر و عدم اختيار انسان است.
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
2. ديدگاه معتزله;
نظريه دوم مربوط به معتزله است كه قائل به آزادى مطلق انسان در كارهاى خود هستند. [5] اين نظريه را تفوض مى نامند.
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
بازم ممنون
در کل شما معتقدید در همه حوزه ها ما اختیار داریم ؟
من معتقدم دو نیروی موازی وجود داره
1-جبر
2-اختیار
ولی بسته به شرایط و اراده ما این دو نیرو قوت و ضعف دارند
اما این کار ماست که بر جبر پیروز بشیم.طبیعیه که گاهی شکست هم میخوریم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
3. ديدگاه اماميه;
به حسب تعاليم اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) كه با ظاهر قرآن نيز مطابقت دارد ، انسان با اين كه در فعل خود مختار است ، اما مستقل نيست; بلكه خداى متعال از راه اختيار و با اراده انسان تحقق فعل را خواسته است . هر فعلى كه با دخالت انسان، جامه تحقق به خود مى پوشد ، خداى متعال تحقق آن را از راه مجموع اجزاى علت تامه كه يك جزء آن اراده و اختيار انسان است ، اراده كرده است . در نتيجه اين گونه خواستن خداوند ، در عين اين كه انسان در انجام فعل مختار است، تحقق فعل بسته به وجود شرايطى ديگر نيز مى باشد كه بسيارى از آن ها در حيطه اراده و اختيار انسان نيست . افزون بر اين كه هيچ موجودى و از جمله انسان در عالم هستى وجود استقلالى ندارد و همه موجودات محتاج و نيازمند به وجود خداوند مى باشند.
امام صادق(عليه السلام) فرمود :«نه جبر است و نه تفويض ، بلكه امرى است ميان اين دو امر».[6] مضمون همين حديث شريف از دير باز به شعار شيعه تبديل شده است.
در روايتى ديگر از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود :«خدا، كريم تر از آن است كه مردم را به چيزى كه قدرت بر آن ندارند ، تكليف كند و عزيزتر از آن است كه در ملك او امرى تحقق يابد كه وى نمى خواهد».[7] اين حديث شريف بر بطلان دو نظريه سابق (جبر وتفويض) دلالت دارد.

[1] اشاعره: بنيان گذار اين مسلك شخصى به نام ابوالحسن بصرى مى باشد. طرفداران اين انديشه بر اين باورند كه صفات خداوند متعال، ازلى و قائم بالذات هستند. در مقابل اين گروه، معتزله بر اين باورند كه بر خدا واجب است كه شايسته ترين انسان را امام قرار دهد، اوامر و نواهى خداوند تابع مصالح و مفاسد مى باشد.
[2] مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، اشعرى، ج 1، ص 321، به نقل از ملل و نحل، نوشته استاد جعفر سبحانى، ج 2، ص 116، مركز مديريت حوزه علميه قم.
[3] شرح عقائد نسفيه، ص 115 به نقل از ملل و نحل، ص 132.
[4] شرح تجريد، فاضل قوشجى، ص 445 به نقل از ملل و نحل ص 133.
[5] ملل و نحل شهرستانى ج 1، ص 46.
[6] بحارالانوار، ج 3، ص 5.
[7] همان، ص 15.
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من معتقدم دو نیروی موازی وجود داره
1-جبر
2-اختیار
ولی بسته به شرایط و اراده ما این دو نیرو قوت و ضعف دارند
اما این کار ماست که بر جبر پیروز بشیم.طبیعیه که گاهی شکست هم میخوریم
اگر جبر از طرف خداوند است ، چطور می شود با آن مقابله کرد؟
که پیروز شد یا شکست خورد
من میگم خیلی چیزا دست ما نیست اینو حس می کنم
 
بالا