شما چندین پست مختلف گذاشتین ولی جواب سوال منو ندادین! هروقت جواب سوالُ دادین میتونیم بحثُ ادامه بدیم. وقتی به این شکل بحث کنین ناچار طرف مقابل نتیجه میگیره که جوابی برای ارائه ندارین.
شما میتونین از هر منبعی که خواستین استفاده کنین و جواب عقلانی و واضحی برای همین یک شبهه که مطرح کردم ذکر کنین و خاطرم نمیاد گفته باشم این شبهه جدید هست بلکه سوالم به این دلیل بود که جوابهای موجود برام قانع کننده نیست.
ضمنا کتاب مورد نظر شما رو هم مطالعه کردم و توضیحی که آقای جوادی آملی در مورد تفاوت دیه داده اند قبلا هم دیده بودم، ایشون گفتن که:
ولی در همین توضیح ایشان هم مشکلات اساسی وجود داره:واقعیت این هست که تفاوت دیه زن و مرد مربوط به فعالیت اقتصادی نمیشه چون
حتی دیه یک کودک پسر دو برابر یک کودک دختر هست!
اگه دقت کنین میبینین که من مثالِ این مطلبُ قبلا هم گفته بودم:
موفق باشین
دوباره سلام
اول من یک تشکر ازتون بکنم چون سوال شما چالشی بود و کلی ذهنم را درگیر کرد و باعث شد روی مساله جدیتر فکر کنم. منتها به خاطر امتحاناتم نرسیدم تحقیق کنم .فکر کردم اول یک جستجویی بکنم بعد جواب کاملتری را پیدا کنم و خوشبختانه به نتایج خوبی رسیدم .
نکته اول اینکه در ایات قران این مساله که دیه زن نصف دیه مرد باشد به طور صریح نیامده است بلکه مساله دیه بطور کلی بیان شده است
"در قرآن کریم فقط در آیه 92 سوره نساء در مورد دیه صحبت شده است:
و ما کان لمؤمن ان یقتل مؤمنا الا خطا و من قتل مؤمنا خطا فتحریر رقبة مؤمنة و دیة مسلمة الی اهله الا ان یصدقوا فان کان من قوم عدو لکم و هو مؤمن فتحریر رقبة مؤمنة و ان کان من قوم بینکم و بینهم میثاق فدیة مسلمة الی اهله و تحریر رقبة مؤمنة فمن لم یجد فصیام شهرین متتابعین توبة من الله و کان الله علیما حکیما.
در این آیه از قرآن مقرر شده است که اگر فرد مسلمانی یا کسی که با مسلمین پیمان دارد از روی خطا و غیر عمد به قتل رسید به غیر از کفاره که آزاد کردن برده است باید دیه ای به خانواده مقتول پرداخت شود. شان نزول آیه را هم عموم مفسرین گفته اند در مورد مردی است که شخص مسلمان شده ای را به خیال اینکه همچنان کافر است به قتل رسانده و بعد که خبر به پیامبر(ص) رسید، پیامبر(ص) ناراحت شدند و آیه نازل شد که باید دیه پرداخت گردد. (17) در این آیه از قرآن کریم که از دیه نام برده شده فقط دیه نفس یعنی دیه مربوط به کشتن انسان به صورت خطا ذکر شده است. و گرنه در این آیه نه میزان دیه تعیین شده و نه صریحا تفاوت بین زن و مرد از لحاظ مقدار دیه ذکر شده است، البته لفظ به کار رفته در مورد مقتول به صورت مذکر «و من قتل مؤمنا» آمده و شان نزول آیه هم در موردی است که کسی مردی را به قتل رسانده بود ولی پیداست این نوع بیان نمی تواند دلیل بر آن باشد که عنایت قرآن فقط به مرد بوده و زنان را از حکم خارج کرده است. در اینگونه خطابات اگر لفظ مذکر هم به کار رفته باشد منظور فقط جنس مذکر نیست و مذکر و مؤنث را شامل می شود مگر اینکه قرینه خاصی دلالت بر این اختصاص نماید و با توجه به آن معین گردد که خطاب به مرد اختصاص دارد."[1]
البته در ایه 78 سوره بقره هم درباره قصاص صحبت شده که فرموده الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی زن در برابر زن قصاص می شود" . در جملة دیگر آمده" إن النفس باالنفس ؛ نفس (شخص) مقابل نفس قصاص می شود". بعضی معتقدنداز مجموعة این دو جمله فهمیده می شود فرقی بین زن و مرد در قصاص هست، چون از آن دو جمله می توان فهمید مرد دربرابر زن قصاص نمی شود.
اما منبع اصلی حکم فوق روایات وارده است اما روایات بر دو نوعند عده ای از انها از جمله این روایت حضرت رسول تفاوتی بین زن و مرد قائل نشده اند :
در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده که فرمود در بین وصایای پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) آمده است که فرمود:
یا علی همانا عبدالمطلب در جاهلیت پنج سنت را رایج کرده که خداوند آنها را در اسلام تثبیت کرد. یکی از آنها این بود که دیه قتل انسان را صد شتر قرار داد و همین نیز در اسلام پذیرفته شد.[1]
اما روایاتی هم هستند که دیه زن را نصف دیه مرد گرفته اند البته یک نکته جالب هم وجود دارد و ان این است که :
ديه زن و مرد –جز در موضوع قتل_ يكسان است تا هنگاميكه مقدار ديه به ثلث ديه كامل برسد كه در آن صورت ديه زن نصف ديه مرد خواهد بود.
اینکه چرا تا قبل از یک سوم مقدار دیه مساوی است و بعد از ان نصف میشود؟بعضی گفته اند چون مقدارش کم است.اما خوب برای ادم میتونه این سوالات پیش بیاد که چرا یک سوم چرا دوسوم نباشه چرا یک چهارم نباشه و....از این سوالها زیاده.
به هر حال پیشنهاد میکنم به مقاله اقای مهرپرور مراجعه کنید ایشون استاد حقوق دانشگاه بهشتی هستند[1]
یک جواب نسبتا منطقی که درباره حالتهای استثنا مطرح شده بود را هم برایتان نقل میکنم:
قانون دیه و امثال آن یک قانون کلی و عمومی است و موارد استثنائی موجب تغییر و تبدیل نمیشود؛ هرچند موضوع نیز عوض شود؛ زیرا این نوع استثنائات در هر دو گروه (زن و مرد) دیده میشود. اگر بنا شود در موارد استثنائی همواره قانون دگرگون شود، هرج و مرج قانونی به وجود میآید و قوانین متزلزل میشوند. قانون برای عموم جامعه وضع شده است نه برای یک یا چند نفر.
در چنین موارد استثنایی وظیفة دولت اسلامی است که از طریق بیتالمال با سازوکارهای مناسب در هر عصری مثل بیمه و امثال آن مشکلات چنین مورد استثنایی را حل کند.[2]