آیا دین محدود کننده آزادی انسان نیست؟

Lu30Fer

عضو جدید
کسی منکر آزادی نیست من دین را مانع آزادی نمیدونم بلکه مشوق آزادی است اگر میگوید نماز بخوانید یا .... میخواهد به ما کمک کند به وسیله ای به خدا نزدیکتر شویم این محدودیت نیست

خوب میگوید نماز بخوانید نماز و ستایش از خدا غیر از اینه؟ در سرشت تو تشکر نیست ؟
ولش کن نماز می خوانیم . صبح ظهر ،شب 2 ، 4 ،.. رکعت هر رکعت اینحالت هر حالت اینو باید بگیم . داریم میگیم مثل عربا بگیم .
"خدایا بخاطر همه نعمت هایت شکر " این نماز نیست؟:gol:
 

Abolfazl_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی منکر آزادی نیست من دین را مانع آزادی نمیدونم بلکه مشوق آزادی است اگر میگوید نماز بخوانید یا .... میخواهد به ما کمک کند به وسیله ای به خدا نزدیکتر شویم این محدودیت نیست

تا اونجایی که گفتی نماز بخونید اشکالی نداره. ولی یه سرباز طبق مقرراتی که یه پادگان داره مجبوره نماز بخونه! اینجاشه که آزادی از آدم صلب میشه! حالا الان شما میای میگی که این مقررات چه ربطی به دین داره. در جواب شما میگم مقررات جمهوری اسلامی بر اساس احکام دینی تنظیم شده و در رئوس قوای قانون گذار حاکمان دینی قرار گرفتند که میخوان دین رو با تمام قوائد و شرایطی که غالبا ساخته و پرداخته عقل زمینی خودشونه به مردم تحمیل کنن. اینجاست که دین مانع آزادی میشه و دینی که آزادی رو از انسان صلب کنه دین حقیقی نیست و صرفا دستمایه ای شده برای پایداری حکومت دینی. این یه مثاله. البته مثال های بهتری هم میشد زد که اشکالی نشه بهش گرفت ولی فعلا همین به ذهنم رسید.

منظورت از مردم کیان اینا که ما میبینیم همه خواهان اسلام و شیعه هستن و هیچ کس به زور قبولونده نشده حالا که همه یعنی اکثریت میخوانش باید یه سری مقررات هم پذیرفته بشه که نیاز به کلی بحث داره که چرا و چگونه باید رعایت بشه البته تو همه کشورا هم همین کار شده البته مناسب عقدشون.

اتفاقا کاملا به زور قبولنده شده و مانع آزادی فردی شده. حتما شما از من بهتر میدونید کسی که بخواد از دین اسلام خارج بشه سرنوشتش تو این مملکت چیه؟
 

pedram_irani

عضو جدید
خوب میگوید نماز بخوانید نماز و ستایش از خدا غیر از اینه؟ در سرشت تو تشکر نیست ؟
ولش کن نماز می خوانیم . صبح ظهر ،شب 2 ، 4 ،.. رکعت هر رکعت اینحالت هر حالت اینو باید بگیم . داریم میگیم مثل عربا بگیم .
"خدایا بخاطر همه نعمت هایت شکر " این نماز نیست؟:gol:

کاملا موافقم مفهوم نماز شکر خدا ست بله در ذات انسان این وجود داره و البته نماز آمده تا یک یاد آوری باشد برای شکر گذاری . چرا آمده چون انسان ها خا را فراموش میکنند و بدین وسیله خدا و نعمتهایش را به یاد می آورید. پس دین مفیده چون باعث این یاد آوری میشود حال اگر شما به مقامی برسید که این شکر گزاری را خود انحام دهید و نیاز به یاد آوری در نماز نباشد من معتقدم نماز نیاز نیست بخانید.
همه احکام خدا را اگر به مفهومشان بنگریم فلسفه ای زیبا دارد و اصل دست یافتن به اهداف آن احکام است و نه اجرای کورکورانه آن
 

pedram_irani

عضو جدید
تا اونجایی که گفتی نماز بخونید اشکالی نداره. ولی یه سرباز طبق مقرراتی که یه پادگان داره مجبوره نماز بخونه! اینجاشه که آزادی از آدم صلب میشه! حالا الان شما میای میگی که این مقررات چه ربطی به دین داره. در جواب شما میگم مقررات جمهوری اسلامی بر اساس احکام دینی تنظیم شده و در رئوس قوای قانون گذار حاکمان دینی قرار گرفتند که میخوان دین رو با تمام قوائد و شرایطی که غالبا ساخته و پرداخته عقل زمینی خودشونه به مردم تحمیل کنن. اینجاست که دین مانع آزادی میشه و دینی که آزادی رو از انسان صلب کنه دین حقیقی نیست و صرفا دستمایه ای شده برای پایداری حکومت دینی. این یه مثاله. البته مثال های بهتری هم میشد زد که اشکالی نشه بهش گرفت ولی فعلا همین به ذهنم رسید.

درسته حرفتون را قبول دارم و این نوع دین محدود کننده آزادی انسان میشه و منم منظورم اون نوع دین دولتی نبود
 

Abolfazl_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاملا موافقم مفهوم نماز شکر خدا ست بله در ذات انسان این وجود داره و البته نماز آمده تا یک یاد آوری باشد برای شکر گذاری . چرا آمده چون انسان ها خا را فراموش میکنند و بدین وسیله خدا و نعمتهایش را به یاد می آورید. پس دین مفیده چون باعث این یاد آوری میشود حال اگر شما به مقامی برسید که این شکر گزاری را خود انحام دهید و نیاز به یاد آوری در نماز نباشد من معتقدم نماز نیاز نیست بخانید.
همه احکام خدا را اگر به مفهومشان بنگریم فلسفه ای زیبا دارد و اصل دست یافتن به اهداف آن احکام است و نه اجرای کورکورانه آن

آفرین. خیلی زیبا گفتی!
ولی متاسفانه آقایون نمیتونن این عقیده رو قبول کنن در صورتی که خودشونم میدونن این درسته. ولی چی نمیزاره که مردم را در داشتن این تفکر آزاد بدونن؟ اینجا که میرسیم وارد حوضه سیاسی میشیم که جیزه! :D
 

Abolfazl_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
درسته حرفتون را قبول دارم و این نوع دین محدود کننده آزادی انسان میشه و منم منظورم اون نوع دین دولتی نبود

جالبترش اینه که میگن دین همینیه که ما میگیم. یعنی اگه کسی غیر از این حرف بزنه، یعنی مثل من و شما از دین خارج شده و مرتد به حساب میاد. اونوقت یه عده که پستاشونم این بالا دیدیم فکر میکنن دین فقط همین چیز مزخرفی هست که اینا میگن به همین خاطر میگن دین اخه، بده، به درد نمیخوره و مانع آزادی میشه پس کلا بیخیالش!
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاملا موافقم مفهوم نماز شکر خدا ست بله در ذات انسان این وجود داره و البته نماز آمده تا یک یاد آوری باشد برای شکر گذاری . چرا آمده چون انسان ها خا را فراموش میکنند و بدین وسیله خدا و نعمتهایش را به یاد می آورید. پس دین مفیده چون باعث این یاد آوری میشود حال اگر شما به مقامی برسید که این شکر گزاری را خود انحام دهید و نیاز به یاد آوری در نماز نباشد من معتقدم نماز نیاز نیست بخانید.
همه احکام خدا را اگر به مفهومشان بنگریم فلسفه ای زیبا دارد و اصل دست یافتن به اهداف آن احکام است و نه اجرای کورکورانه آن

اولش رو خوب اومدی اما آخرش رو موافق نیستم.

جواب بده لطفا:

میگی آدم اگه به مقام شکر گزاری برسه نیازی نیست نماز بخونه چراکه بقولت شکر گزاری خالق در وجودش نهادینه شده دزسته؟

آیا تا بحال فکر کردی چرا کسایی که ما و شما رو به مسیر شناخت حقیقی از خدا رهنمون شدن خودشون اولویت اول هر مسلمونی رو نماز و بعدش روزه قرار دادند؛ و خودشون اون رو در جماعت مسلمین پیاده می کردند و بیشترین و بهترین و زیباترین جملات رو در شکر خدا بکار می بستند ( مناجات ائمه) اما نمازشون که یک کار تکراری روزانه و سالانه بوده رو کامل و بی تحریف می خوندند؟

این رو جواب درست بده تا ادامه بدیم
 

samyne

عضو جدید
دوستان در نظر بگیرید کشتی که عده ای رو میخواد به مقصد برسونه.
حالا اگه یکی از مسافرها بخواد سر جای خودش رو سوراخ کنه و بقیه هم چون به حقوق آزادی او احترام میذارد اعتراضی نمیکنند.به نظر شما چنین چیزی ممکنه؟کشتی به مقصد خودش میرسه؟احتمال خیلی ضعیفی میدیم برسه,آیا حالا کشتی مثل موقعیه که از مبدا راه افتاد؟کشتی سالمه؟چه کسی تضمین میکنه با این کار اون مسافر,بقیه سالم به مقصد برسن؟!!
خودتون قضاوت کنید,لطفا
 

felani7

عضو جدید
1.من ناراحت نشدم . این سوال رو کردم تا امکان عملی شدن این فکر رو بسنجم.
2.در مورد "هرج و مرج در جامعه" باید بگویم البت گفتم شما زحمت خوندن به خودتون رو ندادین
دیگه خبط و خطایی بنام هرج و مرج وجود نخواهد داشت تا بخواهیم برای آن قانون بذاریم.
3. مطمئن باش «تامين سعادت انسان» با اسارت و محدودیت بدست نخواهد آمد
4. حرکت تعالی بشر انسان رو یه خط راست فرض کن به گفته آقایان اهل دین ، دین مانند یه وسیله سریع برای طی این مسیر در خدمت انسان آمد . ولی ناگهان با به رسیدن دین به قدرت و حکومت(بگفته شریعتی در کتاب اسلام شناسی و سخنرانی اسلام صفوی و علوی که به نظرم درست است) از مسیر خود خارج شد . وحالا حضرتعالی دارین در این مسیر جواب میدهید.
آزادی را در مسیر نقطه چین شده ای که باید میرفتیم نگاه کن.:gol:

از اينكه ناراحت نميشيد واقعا خوشحالم و افتخار ميكنم كه هموطني چون شما دارم.

در اينكه من دو بار جواب شما رو خواندم هيچ شكي ندارم، اما باور كنيد هنوز هم شما ادعاي مرا مبني بر وقوع هرج و مرج پاسخ نداده ايد. البته شايد روي كاغذ بتوان گفت كه فقط يك قانون: «احترام به آزادي ديگران» اما وقتي عملا هر يك از برداشت ويژه خود را از آزادي داريم!
چگونه مي توانيم به آزادي ديگران(دقت كنيد آزادي مد نظر ديگران معمولا با آزادي مدنظر من زمين تاآسمان فرق دارد) احترام بگذاريم؟ براي مثال من ازادي را در اين ميدانم كه آشعالهايم را جلوي درب منزل شما بگذارم!!!! ايا شما بايد به اين آزادي احترام بگذاريد؟

كاملا با حرف شما موافقم: «سعادت بشر با اسارت و محدوديت بدست نمي آيد» اما شما نيز باور كنيد كه سعاد بشر در بي قيد و بندي نيز تامين نخواهد شد. هر انساني بهر حال بايد يكسري بايد و نبايد هايي را رعايت كند تا بتواند در جامعه زندگي كند. حال بعضي معتقدند اين بايدها و نبايدها را بايد خود انسان وضع كند و برخي ديگر اعتقاد دارند اين بايد ها ونبايد ها را بايد دين وضع كند. بنده فعلا با اينكه حق با كدام گروه است كاري ندارم؛ تنها مي خواهم قبول كنيد كه انسان به اين بايد ها و نبايد ها نياز دارد. اين طور نيست؟

با تمام احترامي كه به دكتر شهيد قائلم، اما به عقيده من عقل بشر به تنهايي قادر به ترسيم اين خط مستقيم نيست. چراكه براي ترسيم اين خط به اطلاعاتي نياز است كه بشر لااقل همه اين اطلاعات را ندارد! براي مثال بشر بدون آموزه هاي دين، هيچ اطلاعي از وضعيت پس از مرگ خوبش ندارد! حال چگونه مي خواهد برنامه اي وضع كند تا مسير اين خط را در زمان پس از مرگ ادامه دهد؟
اگر مايل بوديد ميتوانيم اين بحث را بيشتر باز كنيم.

ممنون دوست من.
اگر ترس را کنار گذاشته و به کتابهایی که به خدا نسبت میدهند نگاه کنیم می بینیم در آن هم اشتباهاتی است.
کتاب اصلی را در سرشت خودت جستجو کن:gol:

هرچند با گفته شما در خط اول موافق نيستم، اما براي منحرف نشدن تاپيك از بحث اصلي در اين باره صحبتي نميكنم. تنها به اين نكته لسنده ميكنم كه اين همه اصلت دادن به سرشت خويش ما را در دام اومانيسم گرفتار خواهد كرد.

خوب میگوید نماز بخوانید نماز و ستایش از خدا غیر از اینه؟ در سرشت تو تشکر نیست ؟
ولش کن نماز می خوانیم . صبح ظهر ،شب 2 ، 4 ،.. رکعت هر رکعت اینحالت هر حالت اینو باید بگیم . داریم میگیم مثل عربا بگیم .
"خدایا بخاطر همه نعمت هایت شکر " این نماز نیست؟:gol:

بخشي از نماز يعني ستايش از خدا، اما نماز كارايي هاي ديگر نيز دارد. خلاصه كردن نماز در لفظ تشكر ما را به دام اين اشتباه مي اندازد كه «اگر نماز يعني تشكر، من جور ديگري تشكر ميكنم!»
نماز مقدماتي دارد كه بدون آن نمازمان نماز نيست!!! براي نماز بايد وضو گرفت! يعني بايد اول پاك شد سپس تشكر كرد. نمازگذار نبايد مال غصبي داشته باشد! يعني براي نماز بايد به حقوق ديگران احترام گذاشت! محل نماز نبايد غصبي باشد! يعني احترام به حقوق ديگران! براي نماز بايد نيت داشت، بايد نماز را تنها براي خدا خواند! يعني پرهيز از ريا و دورويي!
نماز يعني صحبت كردن با خدا
نماز يعني اظهار بندگي و تسليم در برابر خدا
نماز يعني تمرين اصولي كه مسلمانيمان را تامين ميكنند. يادآواري توحيد و صفات خدا
بحث درباره نماز و اسرار آن مقوله اي است كه اصلا در حوصله اين تاپيك نمي گنجد. و مطمئنا سواد ناقص حقير نمي تواند اصل مطلب را ادا كند.

در اين كه با گفتن «خدايا بخاطر همه تعمت هايت شكر» از خدا تشكر كرده ايم شكي نيست، اما اسم اين كار نماز نيست. نماز بسيار بسيار فراتر از يك تشكر ساده است.
خرد نگهدارتان:gol:
 

Lu30Fer

عضو جدید
دوستان در نظر بگیرید کشتی که عده ای رو میخواد به مقصد برسونه.
حالا اگه یکی از مسافرها بخواد سر جای خودش رو سوراخ کنه و بقیه هم چون به حقوق آزادی او احترام میذارد اعتراضی نمیکنند.به نظر شما چنین چیزی ممکنه؟کشتی به مقصد خودش میرسه؟احتمال خیلی ضعیفی میدیم برسه,آیا حالا کشتی مثل موقعیه که از مبدا راه افتاد؟کشتی سالمه؟چه کسی تضمین میکنه با این کار اون مسافر,بقیه سالم به مقصد برسن؟!!
خودتون قضاوت کنید,لطفا


چه اصراری که جامعه رو مثل کتابهای دینی دوره راهنمایی به کشتی تشبیه کنیم.
و آیا اون شخص با سوراخ کردن اون کشتی آزادی دیگران را در ماندن در آن کشتی پایمال نکرده؟
عمیقتر نگاه کنید.:gol:
 

vleila

عضو جدید
اگه دین و دینداری اشخاص یه مسئله کاملا" شخصی باشه نه تنها محدود کننده نیست که حتی گاهی باعث به آرامش رسیدن افراد هم میشه اما اگه دین با سیاست قاطی بشه و همهء افراد صرفنظر از اعتقاد قلبیشون و فقط به خاطر شرایط حکومت مجبور به اطاعت از قوانین دینی بشن کاملا" محدود کنندهء آزادیه بشره
 

Lu30Fer

عضو جدید
از اينكه ناراحت نميشيد واقعا خوشحالم و افتخار ميكنم كه هموطني چون شما دارم.

در اينكه من دو بار جواب شما رو خواندم هيچ شكي ندارم، اما باور كنيد هنوز هم شما ادعاي مرا مبني بر وقوع هرج و مرج پاسخ نداده ايد. البته شايد روي كاغذ بتوان گفت كه فقط يك قانون: «احترام به آزادي ديگران» اما وقتي عملا هر يك از برداشت ويژه خود را از آزادي داريم!
چگونه مي توانيم به آزادي ديگران(دقت كنيد آزادي مد نظر ديگران معمولا با آزادي مدنظر من زمين تاآسمان فرق دارد) احترام بگذاريم؟ براي مثال من ازادي را در اين ميدانم كه آشعالهايم را جلوي درب منزل شما بگذارم!!!! ايا شما بايد به اين آزادي احترام بگذاريد؟

كاملا با حرف شما موافقم: «سعادت بشر با اسارت و محدوديت بدست نمي آيد» اما شما نيز باور كنيد كه سعاد بشر در بي قيد و بندي نيز تامين نخواهد شد. هر انساني بهر حال بايد يكسري بايد و نبايد هايي را رعايت كند تا بتواند در جامعه زندگي كند. حال بعضي معتقدند اين بايدها و نبايدها را بايد خود انسان وضع كند و برخي ديگر اعتقاد دارند اين بايد ها ونبايد ها را بايد دين وضع كند. بنده فعلا با اينكه حق با كدام گروه است كاري ندارم؛ تنها مي خواهم قبول كنيد كه انسان به اين بايد ها و نبايد ها نياز دارد. اين طور نيست؟

با تمام احترامي كه به دكتر شهيد قائلم، اما به عقيده من عقل بشر به تنهايي قادر به ترسيم اين خط مستقيم نيست. چراكه براي ترسيم اين خط به اطلاعاتي نياز است كه بشر لااقل همه اين اطلاعات را ندارد! براي مثال بشر بدون آموزه هاي دين، هيچ اطلاعي از وضعيت پس از مرگ خوبش ندارد! حال چگونه مي خواهد برنامه اي وضع كند تا مسير اين خط را در زمان پس از مرگ ادامه دهد؟
اگر مايل بوديد ميتوانيم اين بحث را بيشتر باز كنيم.



هرچند با گفته شما در خط اول موافق نيستم، اما براي منحرف نشدن تاپيك از بحث اصلي در اين باره صحبتي نميكنم. تنها به اين نكته لسنده ميكنم كه اين همه اصلت دادن به سرشت خويش ما را در دام اومانيسم گرفتار خواهد كرد.



بخشي از نماز يعني ستايش از خدا، اما نماز كارايي هاي ديگر نيز دارد. خلاصه كردن نماز در لفظ تشكر ما را به دام اين اشتباه مي اندازد كه «اگر نماز يعني تشكر، من جور ديگري تشكر ميكنم!»
نماز مقدماتي دارد كه بدون آن نمازمان نماز نيست!!! براي نماز بايد وضو گرفت! يعني بايد اول پاك شد سپس تشكر كرد. نمازگذار نبايد مال غصبي داشته باشد! يعني براي نماز بايد به حقوق ديگران احترام گذاشت! محل نماز نبايد غصبي باشد! يعني احترام به حقوق ديگران! براي نماز بايد نيت داشت، بايد نماز را تنها براي خدا خواند! يعني پرهيز از ريا و دورويي!
نماز يعني صحبت كردن با خدا
نماز يعني اظهار بندگي و تسليم در برابر خدا
نماز يعني تمرين اصولي كه مسلمانيمان را تامين ميكنند. يادآواري توحيد و صفات خدا
بحث درباره نماز و اسرار آن مقوله اي است كه اصلا در حوصله اين تاپيك نمي گنجد. و مطمئنا سواد ناقص حقير نمي تواند اصل مطلب را ادا كند.

در اين كه با گفتن «خدايا بخاطر همه تعمت هايت شكر» از خدا تشكر كرده ايم شكي نيست، اما اسم اين كار نماز نيست. نماز بسيار بسيار فراتر از يك تشكر ساده است.
خرد نگهدارتان:gol:


1. اصل آزادی یکی ست. برداشتهای مختلف ناشی از محدودیتهای ماست
2. وقتی آشغالهایت را در جلوی خونه ما میریزی به آزادی من در بهره بردن از تمیزی لطمه زدی.
3. آن بی قید و بندهایی که می‌بینی در آن حالت وجود نخواهد داشت.
4. دکتر هم فقط یه نظریه جامعه شناسی رو گفت و فقط آن حالت به حکومت رسیدن دین است. بقیه حرفها رو به دکتر نسبت نده خواهشا
5. مکتبهایی چون اومان و کمون و فروید اگر از آنها سوءاستفاده نمیشد و یا وسیله قدرت ؛ حرفهای زیادی برای گفتن داشتند . اگر افکار از منظر صاحب سبک نگاه می کردند...
6. حرفهات در مورد نماز عین حرفهای قرائتی هست . با اون نسبتی داری؟
7. تشکر ، تشکر است . بهتر نیست به ذات کلمات توجه کنیم؟
 

felani7

عضو جدید
1. اصل آزادی یکی ست. برداشتهای مختلف ناشی از محدودیتهای ماست
2. وقتی آشغالهایت را در جلوی خونه ما میریزی به آزادی من در بهره بردن از تمیزی لطمه زدی.
3. آن بی قید و بندهایی که می‌بینی در آن حالت وجود نخواهد داشت.
4. دکتر هم فقط یه نظریه جامعه شناسی رو گفت و فقط آن حالت به حکومت رسیدن دین است. بقیه حرفها رو به دکتر نسبت نده خواهشا
5. مکتبهایی چون اومان و کمون و فروید اگر از آنها سوءاستفاده نمیشد و یا وسیله قدرت ؛ حرفهای زیادی برای گفتن داشتند . اگر افکار از منظر صاحب سبک نگاه می کردند...
6. حرفهات در مورد نماز عین حرفهای قرائتی هست . با اون نسبتی داری؟
7. تشکر ، تشکر است . بهتر نیست به ذات کلمات توجه کنیم؟

1- اين محدوديت هاي ما قراره در جامعه اي كه اشاره كرده ايد برطرف بشن؟ بهرحال به هر علتي كه باشه اين برداشت هاي مختلف وجود دارند و مشكل ساز هستند.
2- خب اين برداشت شما از آزاديه! برداشت من اينه كه من آزادم آشغالهايم را هر جايي كه دوست دارم بزارم... و اين كار هيچ خللي به ازادي شما وارد نكرده ام:surprised:(دقت كنيد اين يك حالت عملي ايده شماست) حالا كي بايد به اين اختلاف نظر بين من و شما رسيدگي كنه؟
به نظر من دين بهترين مرجع براي حل اين اختلاف است.
3- شما دوباره توضيح نداديد كه چگونه ممكنه آن بي قيد بندي ها و هرج مرج در آن حالت(با وجود برداشت هاي مختلف از آزادي) وجود نداشته باشه... صرف ادعا كه ثابت كننده نيست.
4- من هيچ حرفي رو به دكتر شهيد نسبت نميدم، تنها پاسخ شما رو دادم.
5- حاظرم هر جايي دوست داشتيد درباره مباني اين مكتبها باهاتون بحث كنم.
6- خوشحال ميشم با استاد نسبتي داشته باشم، اما متاسفانه چنين نيست، اين روش برخورد شما دقيقا شبيه روش برخورد روزنامه كيهان با منتقيدنش هست كه اونا رو به ضد انقلاب منتسب ميكنه(بجاي پاسخ گويي به اصل مطلب) شما هم منو به استاد قرائتي منتسب ميكنيد بجاي پاسخ گويي به اصل حرفام!! جالبه نه؟
7- من تفاوت هاي تشكر مورد اشاره شما رو با نماز گفتم، نماز خيلي بيشتر از تشكر معمولي هست. اتفاقا ذات نماز با چيزي كه شما عنوان كرديد خيلي فرق ميكنه و من هم به همين موضوع اشاره كردم

خرد نگهدارتان:gol:
 

Lu30Fer

عضو جدید
1- اين محدوديت هاي ما قراره در جامعه اي كه اشاره كرده ايد برطرف بشن؟ بهرحال به هر علتي كه باشه اين برداشت هاي مختلف وجود دارند و مشكل ساز هستند.
2- خب اين برداشت شما از آزاديه! برداشت من اينه كه من آزادم آشغالهايم را هر جايي كه دوست دارم بزارم... و اين كار هيچ خللي به ازادي شما وارد نكرده ام:surprised:(دقت كنيد اين يك حالت عملي ايده شماست) حالا كي بايد به اين اختلاف نظر بين من و شما رسيدگي كنه؟
به نظر من دين بهترين مرجع براي حل اين اختلاف است.
3- شما دوباره توضيح نداديد كه چگونه ممكنه آن بي قيد بندي ها و هرج مرج در آن حالت(با وجود برداشت هاي مختلف از آزادي) وجود نداشته باشه... صرف ادعا كه ثابت كننده نيست.
4- من هيچ حرفي رو به دكتر شهيد نسبت نميدم، تنها پاسخ شما رو دادم.
5- حاظرم هر جايي دوست داشتيد درباره مباني اين مكتبها باهاتون بحث كنم.
6- خوشحال ميشم با استاد نسبتي داشته باشم، اما متاسفانه چنين نيست، اين روش برخورد شما دقيقا شبيه روش برخورد روزنامه كيهان با منتقيدنش هست كه اونا رو به ضد انقلاب منتسب ميكنه(بجاي پاسخ گويي به اصل مطلب) شما هم منو به استاد قرائتي منتسب ميكنيد بجاي پاسخ گويي به اصل حرفام!! جالبه نه؟
7- من تفاوت هاي تشكر مورد اشاره شما رو با نماز گفتم، نماز خيلي بيشتر از تشكر معمولي هست. اتفاقا ذات نماز با چيزي كه شما عنوان كرديد خيلي فرق ميكنه و من هم به همين موضوع اشاره كردم

خرد نگهدارتان:gol:


جونم برای 3ت بگه که ؛ وقتی احترام به آزادی دیگران رو در نظر داشته باشیم؛خوب؟ مثلا: آیا با دروغگویی، به آزادی دیگران در داشتن محیطی صادق تجاوز نکرده ایم. بگیر برو تا آخر..
 

felani7

عضو جدید
جونم برای 3ت بگه که ؛ وقتی احترام به آزادی دیگران رو در نظر داشته باشیم؛خوب؟ مثلا: آیا با دروغگویی، به آزادی دیگران در داشتن محیطی صادق تجاوز نکرده ایم. بگیر برو تا آخر..

خب اگر اينا رو بگيرم برم تا آخر ميرسم به معياري به نام دين
يعني ميرسم به اين كه دين نه تنها محدود كننده آزادي(مشروع) نيست بلكه تضمين كننده اين نوع از آزادي هم هست:gol:
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
با توجه به اعطای اختیار از سوی آفریننده و درنتیجه دادن آزادی به انسان وجود محدودکننده‌ای همچون دین چه توجیهی می‌تواند داشته باشد . :que:
جامعه‌ای را تصور کنید که تمام افراد آن آزاد هستند و تنها محدودیت آنان احترام به آزادی دیگران است. :gol:

پاسخ سوالت ساده است
اولا بحث جبر و اختیار بحثی کاملا تخصصی و ممکن است در صورت آشنا نبودن به بیراهه کشیده شود انسان.
در صورت قبول فرض شما (یعنی اعطای اختیار از سوی پرودگار) و نتیجه گیری شما یعنی دادن آزادی،
بنده هیچ تناقضی با دین نمی بینم
شما برای زندگی در این جهان مادی آزادی دین را انتخاب کنی یا نکنی!

اگر مشکلی است بفرمایید
 

rose_1988sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب به نظر منم دین یه راهه!
یه راه صااااااااااف واسه اینکه آدما راحت زندگی کنن.
ولی خود خدا گفته که با هررررر راهی که خودمون انتخاب کنیم میتونیم به خدا برسیم!
و قبول کردن دین یا انتخاب هر راه دلخواه دیگه ای یه قضیه ی کاملا شخصی هستش که هیچ کس حق نداره شخص دیگه رو مجبور به انتخابش کنه!!!
ولی لوسیفر جان یه جایی تو حرفات گفتی دروغ نگفتن احترام به حقوق دیگران در داشتن محیطی صادق هست.
حالا فرض کن برگردیم به زمان اعراب که آدمای بی فرهنگی بودن و اصلا شعورشون نمیرسید که چی خوبه چی بد یا مثلا نمیدونستن دروغ بده و داشتن یه محیط صادق حقشونه!
اون موقع همین دین بود که خوبیها و بدیها رو بهشون یاد داد!

من نمیگم حتما به همه ی دین عمل کن، چون ما آزادیم که خوبیها و بدیها رو بشناسیم و هر جور که عقلو منطقمون حکم میکنه عمل کنیم
دستورات دینی و پیامبر ها هم فقط برای هدایت آدما و کمک به اونا فعالیت میکردن ولی حتی یک موردم نداشتیم که کسی رو به زوووور (مثل الان!) مجبور به دینداری کرده باشن!!!
مثلا در مورد حجاب آیه هستش توی قرآن که نوشته این برای شما بهتر است...
و در مورد نماز هم منم کاملا فلسفی بهش نگاه میکنم و همه ی اون موارد غصبی نبودن و ... رو هم جزو شخصیت داشتن خودم میدونم که مسلما هر کسی که انسان باشه باید بهش عمل کنه.
ولی در کنار مسائل اخلاقی، نماز قسمت دیگه هم داره که به سلامتی خودمون برمیگرده، توی یه مقاله خوندم که همین قرار گرفتن در جهت قبله و حرکات نماز فلسفه های خاص خودش رو داره که مسلما کسایی مثل من که فقط قسمت اخلاقیشو در نظر میگیرن اون بخششو از دست میدن! (که اینم باز انتخاب خودمونه که چیو از دست بدیم یا ندیم!)

در کل مخالف محدود کننده بودن دین هستم، دین وجود مثبت داره و بر مبنای خیر و صلاح آدماست!
این صرفا طرز برخورد آدمای به ظاهر دین دار هستش که دین رو محدود کننده جلوه میدن!
 
آخرین ویرایش:

minerva

عضو جدید
سلام.
بچه ها یه سر به این جا بزنید.می دونم نباید توی این قسمت این پست رو بگذارم.اما دیگه داره خیلی دیر می شه.
به هر کسی هم که میشناسید بگید این تاپیک رو بخونه.
یک انسان به کمک همه تون احتیاج داره:cry:
هر كه در اين بزم مقرب تر است.....
 

mehrce

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
اگه همه آزاد باشن،همه آزاد نخواهن بود.
یعنی مثلا یکی آزاده که به تو ظلم کنه یا دزدی کنه یا جلو آزادی تورو بگیره.آزادی حدی داره.البته الان هرکی حد آزادی رو به نفع خودش تعریف میکنه.
 

Lu30Fer

عضو جدید
خب اگر اينا رو بگيرم برم تا آخر ميرسم به معياري به نام دين
يعني ميرسم به اين كه دين نه تنها محدود كننده آزادي(مشروع) نيست بلكه تضمين كننده اين نوع از آزادي هم هست:gol:


هر چی تو بگی:smile:
به بعضی از گروه ها باید احساس پیروزی داد تو هم یکی از اونایی;)
 

samyne

عضو جدید
چه اصراری که جامعه رو مثل کتابهای دینی دوره راهنمایی به کشتی تشبیه کنیم.
و آیا اون شخص با سوراخ کردن اون کشتی آزادی دیگران را در ماندن در آن کشتی پایمال نکرده؟
عمیقتر نگاه کنید.:gol:
اصراری نیست وقتی موضوع و بحثو دیدم یهو یادش افتادم,خوشحالم که بقیه هم مثل من یکم هنوز یادشونه.gol:
به نظر من یه مرجع باید وجود داشته باشه که بایدها ونباید هایی رو برای افراد تعیین کنه و منبع هم مورد تایید افراد هم باشه و چقدر خوبه که این منبع خالقمون باشه.کسی که خودمونو بهتر از خودمون میشناسه و صلاح ما رو بهتر میدونه.
 

felani7

عضو جدید
هر چی تو بگی:smile:
به بعضی از گروه ها باید احساس پیروزی داد تو هم یکی از اونایی;)

مگه ما اينجا داريم مسابقه ميديم که صحبت از پيروزي يا شکست ميکنيد؟ شما با اين نگاه هيچگاه حرف طرف مقابلتون رو قبول نخواهيد کرد.
بهتر نيست بجاي تخطئه و فرافکني، با دليل و استدلال اشتباه منو ثابت کنيد، يااينکه از ته دل قبول کنيد که شما اشتباه ميکنيد؟ مطمئن باشيد اگر شما دليل منطقي براي حرفاتون بياريد من بدون هيچگونه شکي قبول خواهم کرد، اما تا الان شما فقط ادعا کرده ايد بدون ارائه دليل!
و در برابر دلايل من و دوستان هم که مانند نقل قول بالا موضع ميگيريد :surprised:
خرد نگهدارتان
 

Lu30Fer

عضو جدید
مگه ما اينجا داريم مسابقه ميديم که صحبت از پيروزي يا شکست ميکنيد؟ شما با اين نگاه هيچگاه حرف طرف مقابلتون رو قبول نخواهيد کرد.
بهتر نيست بجاي تخطئه و فرافکني، با دليل و استدلال اشتباه منو ثابت کنيد، يااينکه از ته دل قبول کنيد که شما اشتباه ميکنيد؟ مطمئن باشيد اگر شما دليل منطقي براي حرفاتون بياريد من بدون هيچگونه شکي قبول خواهم کرد، اما تا الان شما فقط ادعا کرده ايد بدون ارائه دليل!
و در برابر دلايل من و دوستان هم که مانند نقل قول بالا موضع ميگيريد :surprised:
خرد نگهدارتان


تخطئه و فرافکني! مثل حاکمان ایران حرف میزنی.
پاسخن و راه انطباق را نشان دادم. ولی دو کلمه اول ابرای تو هست که که کتاب‌های چند باره خوانده شده را بازخوانی می کنی؟
 

felani7

عضو جدید
تخطئه و فرافکني! مثل حاکمان ایران حرف میزنی.
پاسخن و راه انطباق را نشان دادم. ولی دو کلمه اول ابرای تو هست که که کتاب‌های چند باره خوانده شده را بازخوانی می کنی؟

منظورم از فرافكني همين جمله كنوني شماست! كه بجاي پرداختن به اصل موضوع و نقد حرفهاي من، مرا به حاكمان ايران تشبيه ميكنيد تا از احساسات عمومي غالب در فضا براي فرار از پاسخگويي به من استفاده كنيد.
هرچند چندان دقيق متوجه منظورتون از خط دوم نقل قول بالا نشدم، اما:

تا جاييكه بنده ديدم، شما براي مثال به دروغ گويي اشاره كرديد و گفتيد كه با درغگويي به آزادي ديگران در داشتن محيطي صادق تجاوز كرده ايم. در حالي كه همين موردي كه بهش اشاره كرده ايد(آزادي در داشتن محيطي صادق) يكي از مصداق هاي مورد نظر دين است. در واقع، اين دين است كه تامين كننده و خط دهنده و روشن كننده مصداق، معيار و حدود آزادي انسانهاست.
خرد نگهدارتان
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه مطلبی یادم افتاد
یه دوستی فکرکنم اینجا گفته بود که میشه بی قانون زندگی راحتی داشت
مثالشم جامعه هپی ها بود
این نکته به ذهنم رسید که بگم

اونجا هم قانون بی قانونی رعایت میشه
یعنی اگه قانون بی قانونی رو رعایت نکنی وبه قانون خاصی پایبند باشی به عنوان یک قانون شکن شناخته میشی
موفق باشید
 

Similar threads

بالا