آيا مطعه يا همان ازدواج موقت را براي خواهر و مادرخود ميپسنديد؟!!!!

[محمد ساوه]

هیچ دلیلی برای تقلید و پیروی از هیچ مکتبی در خودم پیدا نکردم.
ترجیح میدم از کلیه باورها بهترین هاشون رو گلچین کنم.



من مسئول برداشت های توهم برانگیز شما نسبت به خودم نیستم.

اولا من ترجیح میدم با دخترها حتی روابط ساده هم نداشته باشم چه برسه به پیشرفته اش...
چون مغز اکثرشون مثل شماست و اینقدر با تابو های سنت زده پر شده که جز به هم زدن اعصابت کار دیگری ازشون بر نمیاد.

پس وقتی کاری به جماعت شما نسوان ندارم، محرم و نا محرم هم از منظر دینی تون برام اهمیتی نداره.

جامعه فعلا از امثال شما ترسوهای مذهب زده پر هست، اگر از امثال من پر بود که وضعمون این نبود.




آره معمار.
خیلی زیبا بود.

ایشون پیرو یک سری متفکران غربی هستن،دین و خدا هم جایی تو اعتقاداتشون نداره.

متأسفم،خدا هدایتتون کنه

 

[F.A.R.Z.A.D]

فرق اینکه من یک خانمی رو تو خیابون سوار کنم و برای یک هفته باهاش باشم و بهش پول بدم تا بتونه خرج خودش رو در بیاره، با ازدواج موقت یک هفته ای چیه؟

این حرفتون مثل این میمونه که بگی غسل کردن با حموم کردن فرقی نداره.
تفاوت اصلی که بین این دوتا هست نیتیه که شما میکنید و در پس اون نیت ملزم به رعایت قانون یا نظمی میشید حالا اون قاونو یا نظم چیه؟:
1-اینکه اون خانم عده نگه داشته یا نه؟
2-اینکه تو عقد یکی دیگه هست یا نه؟
.
.
.
پس فرق داره با شخصی که شما تو خیابون سوارش میکنید.
خیلیا هستن که شرایط ازدواج رو ندارن(زن و مرد)و میتونن از این راهی که خده جلو راهشون گذاشته استفاده کنن.حالا یه سری ها هم سو استفاده میکنن هم مسئله ایه.نمیشه منکر کل قانون شد.چون اگه اینطور باشه مجبوریم خیلی از کارهارو نکنیم(مثلا رانندگی رو ممنوع کنیم چون یه سریا از همین راه آدم میکشتن با رعایت نکردن قوانین)
میدونم اگه این راه رو اسلام نزاشته بود چه داستان درست میکردن.
خداوند بنده و شما رو به راه راست هدایت فرماید.

 

[?Why]

برداشت حضرتعالی اینه؟خوب برای شما بسیار قابل احترامه و برای من.

برداشتِ من این نیست ! برداشتِ شما اینه !

همسر دوم باید با اجازه همسر اول گرفته بشه،خوب،چه دائم و چه موقت،جفتشون همسران،شما با چه سنگ محکی نشستین متر کردین تا این نظر رو دادین؟

مگه با سنگ محک متر میزنن ؟
یه سرچ کوچولو بکن ببین نیازه یا نه ...

 

[kalla]

این حرفتون مثل این میمونه که بگی غسل کردن با حموم کردن فرقی نداره.
تفاوت اصلی که بین این دوتا هست نیتیه که شما میکنید و در پس اون نیت ملزم به رعایت قانون یا نظمی میشید حالا اون قاونو یا نظم چیه؟:
1-اینکه اون خانم عده نگه داشته یا نه؟
2-اینکه تو عقد یکی دیگه هست یا نه؟
.
.
.
پس فرق داره با شخصی که شما تو خیابون سوارش میکنید.
خیلیا هستن که شرایط ازدواج رو ندارن(زن و مرد)و میتونن از این راهی که خده جلو راهشون گذاشته استفاده کنن.حالا یه سری ها هم سو استفاده میکنن هم مسئله ایه.نمیشه منکر کل قانون شد.چون اگه اینطور باشه مجبوریم خیلی از کارهارو نکنیم(مثلا رانندگی رو ممنوع کنیم چون یه سریا از همین راه آدم میکشتن با رعایت نکردن قوانین)
میدونم اگه این راه رو اسلام نزاشته بود چه داستان درست میکردن.
خداوند بنده و شما رو به راه راست هدایت فرماید.

پاسخ شما واضحه..فرق حمام با غسل در نيت انسان براي انجام يك عمله..براي هر عمل نيتي وجود دارد...حال شما پاسخ بدهيد كه نيت كسي كه يك خانم فراري را يك هفته نگه ميدارد و به او پول ميدهد و از او استفاده ميكند با كسي كه يك هفته خانمي را سيغه ميكند در چيست؟! واضح است هر دو نيت خالصا ارضاي شهوات است وديگر هيچ...اما شما از من بپرسيد كه تفاوت نيت ازدواج دائم با اين عمل چيست تا واضح جواب دهم...

 

[F.A.R.Z.A.D]

پاسخ شما واضحه..فرق حمام با غسل در نيت انسان براي انجام يك عمله..براي هر عمل نيتي وجود دارد...حال شما پاسخ بدهيد كه نيت كسي كه يك خانم فراري را يك هفته نگه ميدارد و به او پول ميدهد و از او استفاده ميكند با كسي كه يك هفته خانمي را سيغه ميكند در چيست؟! واضح است هر دو نيت خالصا ارضاي شهوات است وديگر هيچ...اما شما از من بپرسيد كه تفاوت نيت ازدواج دائم با اين عمل چيست تا واضح جواب دهم...

چرا نگاه شما به ارضای شهوت اینقدر منفیه؟صیغه یه راه درسته برای ارضای شهوتیه که یه نیازه،راهی که در غالب یک نظم از طرف خدا معرفی شده.
تفاوت این دو مورد تو همون پستی که ازش نقل قول گرفتید داده شد.

 

[گرگ نر!]

چرا نگاه شما به ارضای شهوت اینقدر منفیه؟صیغه یه راه درسته برای ارضای شهوتیه که یه نیازه،راهی که در غالب یک نظم از طرف خدا معرفی شده.
تفاوت این دو مورد تو همون پستی که ازش نقل قول گرفتید داده شد.

ارضاي شهوات چيزه بدي نيست..البته از راه شرعي و اسلاميش! نه نوع صفويسمش!! يعني به غارت بردن نواميس مردم به اسم ازدواج موقتي كه 95% مسلمانان آن را قبول ندارند..همش نگيد روش اسلاميه..اينو بدونيد اجماع مسلمانان اين كار رو سوئ استفاده از زن توسط آخوندها و افراد پولدار ميدونند..بگيد روش صفويسم...حال بگيد شما اجازه ميديد خواهر يا مادرتون اين عمل رو انجام بده؟! اين رو توهين تلقي نكنيد..بلكه شما از اين عمل دفاع ميكنيد..

 

[محمودپور]

چرا نگاه شما به ارضای شهوت اینقدر منفیه؟صیغه یه راه درسته برای ارضای شهوتیه که یه نیازه،راهی که در غالب یک نظم از طرف خدا معرفی شده.
تفاوت این دو مورد تو همون پستی که ازش نقل قول گرفتید داده شد.

نگاه شما مثبته؟

 

[nayyerr]

همانطور كه ميدانيم ازدواج موقت نزد اهل تشيع جايز بلكه ثواب فراوان نيز دارد..اما اهل سنت ان را حرام اندر حرام ميدانند!!
حال به اين قضيه فكر كنيم چرا اين اختلاف وجود دارد؟! اهل تشيع ادعا دارند كه سيغه درجايزاست اما عمر آن را حرام كرد!! طبق عقيده شما عمر كه دنبال مال و مقام وهوس دنيا بود بايد از طرفداراي پرو پا قرص اين حكم ميشد!!! چرا اين ضرر رو به خودش زد و از اين لذت و سوئ استفاده بزرگ چشم پوشيد؟!
و اهل تسنن ادعا دارند كه عمر نه حتي پيامبر نميتواند حلال خدارا حرام و حرام خدارا حلال كند بلكه عمر (رض) و حتي حضرت علي (رض) و چند تن از اصحاب ديگر حديثي از پيامبر نقل ميكنند كه ""خداوند مطعه را از اين تاريخ حرام كرد تا روز قيامت"" بنا بر اين باتوجه به اينكه در ايران نه كتبي از اهل سنت و نه شبكه اي و نه سايت رسمي براي بيان عقيده اهل سنت وجود ندارد دنبال اين نباشيد كه ازدواج موقت را با ترفند به كتب اهل سنت بچسپانيد زيرا در تمام كتب اهل سنت بابي در رد ازدواج موقت وجود دارد...و هيچ سني در جهان وجود ندارد كه مطعه را حلال بداند...
اگر در قرآن وجود دارد اين همه عالم سني در دانشگاههاي مالزي و عربستان و مصرو ساير كشور هاي مسلمان عربي بلد نيستن و شما او رو كشف كرديد؟!
آيا اين امر تا چه اندازه ميتواند به سوئ استفاده افراد پول دار و هوس ران كمك كند و در ميان خود تشيع آيا جا افتاده است؟!
حال بياييد عقل خود را قاضي كنيم...كدام زن پاك دامن حاظر است به ازاي مقداري پول خود را به صورت موقت(از يك ساعت تا صد سال!! يعني يك روز و يك هفته و يك ماه و يك سال تا صد سال) در اختيار مردي قرار دهد؟!! آن هم نه با نيت تشكيل خوانواده بلكه به ازاي پولي كه گرفته بايد در اختيار مرد باشد و تا پايان تاريخ انقضاي عقد!! آيا از نظر عقلي ازدواجي كه تاريخ طلاق آن مشخص باشد جايز است؟! آيا اگر در اين رابطه بچه يا بچه هايي به دنيا بيايد تكليفشان چيست؟! حدود پنجاه سال است كه روش هاي پيشگيري در ايران ريج شده و اين حكم بيش از هزار سال توسط تشيع جاريست پس تكليف فرزندان حاصل ازدواج موقت چيست؟
به ادعاي شما و حديثي جعلي از امام صادق كه اگر عمر صيغه را حرام نميكرد امروز هيچ زنايي وجود نداشت!!و هيچ جواني گمراه نميشد!! سوال من اين است حال كه در ايران طبق قانون اساسي شما ازدواج موقت مانعي ندارد و شما هم كه نه عمر را قبول داريد و نه حكم اورا آيا در ايران مشكلات شما از اين لحاظ حل شده است؟! آيا ديگر هيچ كس زنا نميكند؟!
وهر كس كه اين عمل را قبول دارد آياآن را براي دختر خواهر و مادر خود ميپسندد؟! آيا كدام يك از شما از ته دل راضي ميشود كه خواهر يا مادرش به ازاي پولي يك روز در اختيار يك مرد باشد؟!!​

متاسفانه اهل سنت به دليل پيروي بي چون و چرا از خليفه دوم عمر بن خطاب , كار را تا آنجا پيش برده اند كه حتي نظر و راي وي را بر نظر و راي خدا و پيامبر اكرم(ص) ترجيح داده و بدان عمل مي كنند. يكي از اين موارد در مورد متعه كردن(صيغه) است كه پيامبر اكرم (ص) آنرا مباح و جايز دانست و صحابه نيز تا زمان عمر بدان عمل مي كردند اما عمر بن الخطاب در يك بدعتي عجيب گفت : دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود . من از آن دو نهي مي كنم و بر(انجام دادن) آن دو عقاب مي نمايم . كه يكي متعه و صيغه كردن زنان است و ديگري متعه حج.

مدارك اين روايت در كتب اهل سنت بسيار است و آنان بدين مطلب اعتراف كرده اند كه عمر بر خلاف سيره پيامبر اكرم و تمام صحابه عمل كرد و مردم را نيز به اطاعت از آن وادار و مجبور كرد به طور مثال سرخسي از علماي بزرگ اهل سنت در دو كتاب خود اين روايت را از جمله رواياتي مي داند كه با سند صحيح از عمر نقل شده است :

با روايت صحيح از عمر نقل شده است كه وي مردم را از متعه نهي كرد ، پس گفت : دو متعه در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله حلال بود ؛ متعه زنان و حج تمتع (المبسوط للسرخسي ج4 ص27 - أصول السرخسي ج2 ص6)

همين روايت در كتب ذيل نيز نقل شده است :

مسند أحمد بن حنبل ج3 ص325 ش 14519 - المغني ج7 ص136چاپ دار الفكر 1405- أحكام القرآن للجصاص ج1 ص347 چاپ دار احياء التراث العربي -تفسير القرطبي ج2 ص392 - تذكرة الحفاظ ج1 ص366 - التفسير الكبير ج5 ص130 چاپ اول دار الكتب العلميه بيروت - بداية المجتهد ج1 ص244 چاپ دار الفكر بيروت - وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ج6 ص150 دار الثقافة لبنان .

اما پاسخ شيعه به اين بدعت:

ادله جواز ازدواج موقت:

الف) دليل قرآني

قرآن كريم درباره ازدواج موقت مي‏فرمايد: (فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهِنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً)؛ «از هر زني كه به طور مشروع كام گرفتيد، آنچه را كه در مقابل اين كام‏جويي به عنوان مهر مقرّر داشته‏ايد به او بپردازيد».

اين آيه مربوط به ازدواج موقت است، زيرا:

اولاً: در آيات قبل، حكم ازدواج دائمي و حكم مهر آن به روشني بيان شده و تكرار آن بدون وجه است.

ثانياً: در ازدواج دائمي به مجرد اجراي صيغه عقد ازدواج، مهر برعهده شوهر واجب مي‏شود و پرداخت نصف آن قبل از آميزش در صورت مطالبه همسر واجب است، در حالي كه در اين آيه وجوب آن بر استمتاع و كام‏جويي شوهر از همسرِ خويش مرتبت شده است.

احمدبن حنبل در مسند و ابوبكر جصاص در احكام القرآن و ابوبكر بيهقي در السنن الكبري و قاضي بيضاوي در انوارالتنزيل و ابن‏كثير در تفسير القرآن الكريم و جلال‏الدين سيوطي در درّالمنثور و قاضي شوكاني در تفسير فتح القدير و شهاب‏الدين آلوسي در روح المعاني از جمله مؤيّدين نزول آيه در نكاح متعه هستند. لذا برخي از صحابه آيه را با تفسيرش اين‏گونه تلاوت مي‏نمودند: «فما استمتعتم به منهنّ ـ الي اجل مسمّي ـ فآتوهنّ أجورهنّ فريضة.»

ب) دليل روايي

1ـ جابر مي‏گويد: «ما در عهد رسول خدا(ص) و ابي‏بكر متعه مي‏كرديم تا آن كه عمر آن را نهي كرد.»

2ـ ابن‏عباس مي‏گويد: «همانا آيه متعه محكم است و نسخ نشده است.»

3ـ عمران‏بن حصين مي‏گويد: «آيه متعه بر پيامبر(ص) نازل شد و آيه‏اي بعد از آن در نسخ متعه بر پيامبر نازل نگشت. رسول خدا ما را به آن امر نمود و لذا با وجود رسول خدا از متعه بهره مي‏جستيم. رسول خدا از دنيا رفت در حالي كه ما را از آن نهي نفرمود. تا آن كه شخصي به رأي خود هرچه خواست گفت.»

تنها از ابن‏جريح هجده حديث در حلّيت متعه رسيده است، تا چه رسد به بقيه راويان.

4ـ مسلم از جابربن عبدالله و سلمة بن الاكوع نقل مي‏كند: منادي رسول خدا(ص) بر ما وارد شد و فرمود: رسول خدا به شما اذن داده كه متعه كنيد. در تعبيري ديگر چنين آمده است: رسول خدا(ص) بر ما وارد شد و اذن داد كه متعه كنيم.

5ـ مسلم در كتاب صحيح به سندش از ابي‏نضرة نقل مي‏كند: ما نزد جابربن عبدالله بوديم كه شخصي نزد او آمد و گفت: ابن‏عباس و ابن‏زبير در متعةالنكاح و متعةالحجّ اختلاف نظر دارند. جابر در جواب فرمود: ما اين دو نوع متعه را با رسول خدا(ص) انجام مي‏داديم، تا اين كه عمر از آن دو نهي كرد و ما ديگر انجام نداديم.»

6ـ مسلم در صحيح از عروة بن الزبير نقل مي‏كند: عبدالله بن زبير روزي در مكه در ميان جمعي گفت: گروهي كه خدا قلب‏هايشان را كور كرده همانند چشم‏هايشان به متعه فتوا مي‏دهند (منظور او ابن‏عباس بود). ابن‏عباس جواب داد: تو از حق منحرفي، به جان خودم متعه در زمان رسول خدا انجام مي‏شد. ابن‏الزبير به او گفت: اگر راست مي‏گويي انجام ده، به خدا سوگند! اگر انجام دهي تو را سنگسار مي‏كنم.»

روايات بسياري در مورد حليت متعه در زمان رسول خدا و خلافت ابي‏بكر و قسمتي از خلافت عمربن خطاب وجود دارد كه علامه سيد جعفر مرتضي عاملي بيش از صد و ده روايت را به اين مضمون از كتب اهل سنت نقل كرده است.

موارد اشتراك بين ازدواج دائم با متعه

ازدواج دائم و ازدواج موقت (متعه) در اموري با يكديگر اشتراك دارند كه در ذيل به پاره‏اي از آنها اشاره مي‏نماييم:

1ـ عقدي مشتمل بر ايجاب و قبول باشد و مجرد تراضي و معاطات كافي نيست.

2ـ عقد بايد به الفاظ خاصي از قبيل: زوجت، انكحت، متّعت باشد نه هر لفظي.

3ـ مانع شرعي از سبب و نسب يا رضاع غير از آن موجود نباشد.

4ـ در حال حيض يا نفاس جماع ممنوع است.

5ـ با دخول احتياج به عدّه است و بدون دخول يا در حالت يائسگي زن، احتياج به عده نيست.

6ـ فرزند، ملحق به شوهر است؛ اگرچه عزل هم كرده باشد.

7ـ اولاد، ملحق به پدر و مادرند. لذا تمام آثار آن از قبيل: ارث و نفقه بر آنها مترتب مي‏شود.

8ـ حضانت و احكام آن.

9ـ حرمت ازدواج با زن مشترك.

10ـ منتشر شدن حرمت به سبب دامادي و شيردادن.

11ـ احتياج شروط عامه از قبيل: بلوغ، عقل، اختيار و مانند آن.

12ـ در زن باكره احتياج به اذن وليّ است.

فرضيه نسخ حكم ازدواج موقت در قرآن كريم

1ـ برخي، آيه: (وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ * إِلاّ عَلي أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ * فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ) را ناسخ آيه جواز و حلّيت متعه دانسته‏اند، به اين صورت كه در اين آيه ارتباط مشروع زناشويي به دو مورد منحصر شده است: يكي ازدواج دائم، و ديگري ملك يمين، و ازدواج موقت، خارج از اين حكم است.

در پاسخ به اين فريضه بايد گفت كه اولاً: ازدواج موقت از نظر ماهيت با ازدواج دائمي تفاوتي ندارد؛ اگرچه در برخي از احكام نيز با هم اختلاف جزئي دارند.

ثانياً: آيه مورد نظر از آيات مكّي است، در حالي كه آيه مربوط به ازدواج موقت از آيات مدني است. حكم ازدواج موقت به اجماع مسلمانان در مدينه نازل شده است، در حالي كه ناسخ بايد از نظر زمان بعد از منسوخ باشد.

2ـ برخي معتقدند كه آيه متعه به آيه ميراث نسخ شده است. فخر رازي از بزرگان اهل سنت مي‏گويد: «اگر زن متعه همسر انسان است بايد توارث بين زوج و زوجه برقرار باشد، زيرا خداوند متعال مي‏فرمايد: (وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجَكُمْ)؛ نصف اموالي كه همسران شما به جاي گذارده‏اند مال شماست. در حالي كه به اتفاق، بين زن و شوهر در نكاح متعه توارث نيست.»

در جواب مي‏گوييم:

اوّلاً: آيه ميراث قبل از آيه متعه نازل شده است.

ثانياً: مسئله عدم توارث نزد اماميه اجماعي نيست، بلكه برخي از علما قائل به ثبوت توارث‏اند، مگر اين كه عدم توارث را شرط كنند.

ثالثاً: اشكال‏كننده بين نسخ و تخصيص اشتباه كرده است؛ زيرا اين آيه، ناسخ حكم متعه نيست، بلكه طبق قاعده، روايات متعه مخصّص است. يعني آيه ارث، عام بوده و شامل تمام همسران؛ چه دائم و چه منقطع مي‏شود، ولي اين عموم به دليلي كه بر عدم ارث زن متعه دلالت دارد تخصيص مي‏خورد.

رابعاً: عدم ارث دليل بر عدم زوجيت نيست، همان‏طوري كه زوجيت نيز دليل بر لزوم ارث نمي‏باشد.

فرضيه نسخ در روايات

در برخي از روايات نيز وارد شده كه پيامبر اكرم(ص) متعه را در فتح خيبر يا در تبوك و مانند آن منع كرده است.

درباره نسخ ازدواج موقت توسط روايات چند نكته را يادآور مي‏شويم:

1ـ برخي روايات، اين حكم را اختصاص به شرايط اضطراري دانسته‏اند و با برطرف شدن آن شرايط، حكم مزبور نيز نسخ گرديده است.

در اين صورت اين سؤال مطرح مي‏شود كه احكام اضطراري تابع شرايط اضطراري‏اند و شرايط اضطراري به زمان پيامبر(ص) اختصاص ندارند.

2ـ در مقابل، روايات ديگري هستند كه بر بقاي حكم ازدواج موقت تا زمان نهي عمر دلالت دارد. اين مطلب را مسلم‏بن حجاج به چند سند از جابربن عبدالله انصاري روايت كرده است.

3ـ با اين كه روايات نسخ بيان‏گر يك واقعه‏اند، ولي در آنها اختلاف و تعارض‏هاي بسياري وجود دارد كه موجب قدح و وهن آنها مي‏گردد. در تاريخ اباحه و نسخ، اختلافات ذيل به چشم مي‏خورد:

الف: سال فتح مكه. ب: سال فتح خيبر. ج: حجةالوداع. د: غزوه تبوك.

مقتضاي اين اقوال اين است كه يك حكم در فاصله چند سال، چند بار تشريع نسخ شده باشد. اين روش نه در اسلام سابقه دارد و نه با علم و حكمت الهي سازگار است.

نكته قابل تأمل ديگر اين كه بسياري از اين روايات از سبرةبن معبد جهني نقل شده است كه در آن ماجراي ازدواج موقت به صورت‏هاي مختلف نقل شده است.

4ـ از ابن‏عباس روايت شده: «متعه رحمتي براي امّت محمّد(ص) بود و اگر نهي عمر نبود غير از قليلي از مردم به زنا روي نمي‏آوردند.»(مشاهده كرديد كه اين روايت از ابن عباس است نه امام صادق كه شبهه گر بي سواد به آن اشاره كرده بود)

5ـ فخر رازي و ديگران جمله مشهوري را از عمربن خطاب درباره تحريم متعه نقل كرده‏اند كه گفت: «دو متعه در زمان رسول خدا(ص) حلال بود، ولي من آن دو را حرام مي‏كنم و هر كسي آن دو را انجام دهد، عقوبت خواهم كرد: يكي متعه زنان و ديگري متعه حج.»

6ـ گروهي امثال شافعي و اصحابش و اكثر اهل ظاهر؛ حتي ـ بنابر قولي ـ احمد بن حنبل بر اين عقيده‏اند كه سنت نمي‏تواند قرآن را نسخ نمايد؛ اگرچه متواتر باشد.

ابن حازم همداني مي‏گويد: «جماعتي از متقدّمين و برخي از متأخرين قائل به منع نسخ قرآن به سنّت‏اند، همان‏گونه كه خبر واحد نمي‏تواند خبر متواتر را نسخ نمايد.»

ابو داود سجستاني مي‏گويد: «از احمد بن حنبل سؤال شد كه آيا حديث و سنت، حاكم بر كتاب خدا است يا نه؟ او در جواب گفت: من جرأت نمي‏كنم كه اين‏گونه در حق قرآن سخن بگويم، ولي مي‏توان گفت كه سنت مي‏تواند مفسر قرآن باشد، قرآن را تنها قرآن مي‏تواند نسخ نمايد.»

نسخ متعه به اجماع

قاضي عياض مي‏گويد: «بعد از عمل به متعه، اجماع جميع علما بر تحريم آن قرار گرفت، مگر رافضي‏ها (شيعيان) كه قائل به بقاي حليت آن هستند.»

نووي نيز در شرح صحيح مسلم مي‏گويد: «بعد از عمل به متعه، اجماع جميع علما بر حرمت آن تعلق گرفت، مگر روافض.»

در جواب اين استدلال مي‏گوييم:

اوّلاً: اگر دليل اهل سنت اجماع است، چرا به نص تمسك مي‏كنند، زيرا در جاي خود به اثبات رسيده كه تمسك به اجماع در موردي فايده‏بخش است كه نصّ وجود نداشته باشد.

ثانياً: طبق روايات صريح، متعه در زمان رسول خدا(ص) و ابي‏بكر و بخشي از خلاف عمر بن خطاب حلال بوده است.

ثالثاً: اهل سنت معتقدند كه اجماع نه نسخ مي‏شود و نه به سبب او حكمي نسخ مي‏گردد. حال چگونه اجماع مي‏تواندحكمي را كه به كتاب و سنت ثابت شده نسخ كند.

رابعاً: در جاي خود گفته شده كه اجماع اگر مدرك و مستند آن معلوم باشد بايد رجوع به مدرك نمود، و به طور مستقل اعتباري ندارد.

خامساً: اجماع بعد از خلاف نمي‏تواند خلاف سابق را برطرف سازد و شكي نيست كه بين صحابه در مسئله حرمت نكاح متعه اختلاف بوده است.

سادساً: ادعاي اجماع بر تحريم نكاح متعه صحيح نيست، زيرا كثيري از صحابه و تابعين و ديگران؛ مثل اهل مكه، يمن و اكثر اهل كوفه قائل به استمرار حكم اباحه نكاح متعه بوده‏اند.

موقف صحابه و تابعين در قبال ازدواج موقت

جماعتي از صحابه و تابعين كه قائل به حلّيت متعه و عدم نسخ آن بوده‏اند عبارت‏اند از:

عمران‏بن حصين، عبدالله بن عمر، سلمةبن اميه، معبد بن اميه، زبير بن عوام، خالد بن مهاجر، ابي بن كعب، ربيعة بن اميه، سمرة بن جندب، سديّ، مجاهد، ابن اوس مدني، انس بن مالك، معاوية بن ابي‏سفيان، ابن جريح، نافع، صبيب بن ابي ثابت، حكم بن عتيبه، جابر بن زيد، براء بن عازب، سهل بن سعد، مغيرة بن شعبه، سلمة بن اكوع، زيد بن ثابت، خالد بن عبدالله انصاري، يعلي بن اميّه، صفوان بن اميه، عمرو بن حوشب، عمرو بن دينار، ابن جرير، سعيد بن حبيب، ابراهيم نخعي، حسن بصري، ابن مسيب، أعمش، ربيع بن ميسره، ابي‏الزهري مطرف، مالك بن انس، احمد بن حنبل (در برخي از حالات) و ابو حنيفه در (بعضي موارد).

پاسخ به شبهات

مخالفان ازدواج موقت شبهاتي را مطرح كرده‏اند كه غالباً ناشي از نداشتن تصوير و آگاهي صحيح از ازدواج موقت يا برخي پيش‏داوري‏ها و ذهنيت‏هاي اشتباه در اين باره است. در اين جا به برخي شبهات مطرح شده پاسخ مي‏دهيم.

1ـ هدف از ازدواج، تشكيل خانواده و توليد نسل است، اين هدف در ازدواج دائمي حاصل مي‏گردد، نه ازدواج موقت كه هدف از آن ارضاي غريزه جنسي است.

جواب: شكي نيست كه يكي از اهداف حكيمانه ازدواج، توليد نسل و تشكيل نهاد خانواده است، ولي اين يگانه هدف ازدواج محسوب نمي‏شود، ارضاي غريزه جنسي از طريق مشروع و جلوگيري از انحراف و فساد در جامعه بشري و تأمين بهداشت روان و سلامت اخلاقي نيز از اهداف مهم ازدواج موقت است. هرگاه شرايط ازدواج دائم به هيچ‏عنوان فراهم نيست، ازدواج موقّت يگانه راه معقول و مشروع آن خواهد بود. علاوه بر اين چه بسا افرادي كه به انگيزه توالد و تناسل نيز اقدام به ازدواج موقّت مي‏كنند.

2ـ ازدواج موقت، با كرامت و شرافت زن منافات دارد، زيرا نوعي اجير كردن انسان است.

جواب: ازدواج موقت از نظر ماهيت با ازدواج دائم تفاوتي ندارد و آنچه زن از مرد مي‏گيرد مهريه به شمار مي‏رود. عقد ازدواج اعم از دائمي و موقّت نوعي داد و ستد مالي نيست، بلكه پيماني است مقدس كه براساس انگيزه‏اي معقول و مشروع ميان زن و شوهر برقرار مي‏شود و پرداخت مهريه از احكام شرعي آن است. شگفت‏آور است افرادي كه چنين ايرادي بر ازدواج موقت مي‏گيرند، بهره كشي‏هاي شيطاني و شهواني‏اي كه در دنياي جديد از زن مي‏شود را از مظاهر تمدن و انسانيت مي‏شمارند!

به علاوه در ازدواج موقت كرامت و شرافت زن تأمين شده است زيرا ارضاي نيازهاي جنسي تنها به مردان اختصاص ندارد.

3ـ ازدواج موقت سبب به وجود آمدن فرزنداني مي‏شود كه از پناهگاه امن خانواده محروم بوده و در نتيجه به خيل فرزندان ولگرد و بي‏پنا مي‏پيوندند و سرانجام دست به بزهكاري و انحراف مي‏زنند.

جواب: اگرچه در ازدواج موقت زاد و ولد ممنوع نيست، ولي تفاوت آن با ازدواج دائمي اين است كه مرد و زن بدون رضايت ديگري مي‏توانند از آن جلوگيري كنند. اين حكمِ ويژه، راه مناسبي براي جلوگيري از بحراني است كه در اشكال مطرح شده است. علاوه بر اين آنچه منشأ پديد آمدن نابساماني‏هاي اجتماعي و اخلاقي در مورد فرزندان بي‏پناه است، مسئوليت‏ناپذيري والدين است كه در اين باره فرقي ميان ازدواج موقت و دائم وجود ندارد.

4ـ ازدواج موقت سبب مي‏شود كه با گذشت زمان، پدران و مادران، فرزندان خود را نشناسند يا برادران و خواهران يكديگر را نشناسند و در نتيجه امكان ازدواج پدر و مادري با فرزندان خود يا برادر و خواهر وجود دارد.

جواب: ازدواج موقت به هيچ‏وجه با آن چه گفته شد ملازمه ندارد، مشكل مزبور ناشي از سهل‏انگاري پدران و مادران است. هرگاه آنان مسائل مربوط به زندگي زناشويي خود را ـ خواه موقت باشد يا دائمي ـ با دقت ضبط و ثبت نمايند هيچ‏گاه مشكل ياد شده پديد نخواهد آمد.

در پايان لازم به ذكر است كه ازدواج موقت نبايد مانند قانون تعدد زوجات و نظاير آن، توسط برخي از مردان مورد سوء استفاده قرار بگيرد.

به هر حال اين سوءاستفاده از ازدواج موقّت، سوژه‏‏اي به دست مخالفان داده است تا آن را به عنوان امري مستهجن و موهن به شمار آورند. امام صادق(ع) با آن كه مي‏فرمايد: «يكي از موضوعاتي كه من هرگز در بيان آن تقيه نخواهم كرد موضوع متعه است.» ولي امام كاظم (ع) علي‏بن يقطين را بر اين كه دست به ازدواج موقّت زده مورد عتاب قرار داده و مي‏فرمايد: «تو را با ازدواج موقّت چه كار؟ در حالي كه خداوند تو را از آن بي‏نياز كرده است.» و به ديگري فرمود: «اين كار براي كسي رواست كه خداوند او را با داشتن همسري از اين كار بي‏نياز نكرده است.»

بنابراين هرگز مقصود قانون‏گذار از تشريع اين قانون اين نبوده است كه وسيله‏اي براي هوسراني و هواپرستي حيوان‏صفتان يا وسيله بيچارگي عده‏اي زنان اغفال شده و فرزندان بي‏سرپرست فراهم شود، بلكه هدف از آن جلوگيري از فسادهاي اجتماعي و ناهنجاري‏هاي جامعه مي‏باشد.

پي‌نوشت‌ها:

1 . الفلسفة القرآنية، عباس محمود عقاد، ص 73، به نقل از دكتر راسل.

2 . نساء(4) آيه 24.

3 . ر.ك: به جامع البيان، طبري ذيل آيه شريفه.

4 . صحيح مسلم، ج 4، ص 131 و مسند احمد، ج 6، ص 405 و فتح الباري، ج 9، ص 149.

5 . الكاشف، ج 1، ص 498 و تفسير الخازن، ج 1، ص 357.

6 . صحيح بخاري، ج 2، ص 168 و ج 6، ص 33 و صحيح مسلم، ج 4، ص 48 و سنن نسايي، ج 5، ص 155 و مسند احمد، ج 4، ص 426.

7 . فتح الباري، ج 9، ص 150.

8 . صحيح مسلم، ج4، ص 130، باب نكاح المتعه و صحيح البخاري، ج 7، ص 13.

9 . صحيح مسلم، ج 4ف ص 131، باب نكاح المتعه.

10 . صحيح مسلم، ج 4، ص 133، باب نكاح المتعة.

11 . زواج المتعة، ج3.

12 . معارج (70) آيه 29 و 31.

13 . تفسير فخر رازي، ج 10، ص 5.

14 . سرائر، ابن ادريس، ج 2، ص 624 و انتصار، سيد مرتضي، ص 114.

15 . صحيح بخاري، ج 3، ص 246 و صحيح مسلم، ج 2، ص 1027، طبع بيروت، دار احياء التراث العربي.

16 . صحيح مسلم، ج 2، ص 1023.

17 . نقض الوشيعة، سيد محسن امين عاملي، ص 298 و 303.

18 . النهايه، ابن‏اثير، ج 2، ص 488.

19 . تفسير فخر رازي، ج 10، ص 52.

20 . المستصفي، غزالي، ج 1، ص 124 و الاحكام، آمدي، ج 3، ص 139.

21 .ارشاد الفحول، ص 190 و الاحكام في اصول الأحكام، ج 4، ص 107.

22 . الاعتبار، ص 28 و 29.

23 . فتح الباري، ج 9، ص 150.

24 . شرح نووي بر صحيح مسلم، ج 9، ص 180.

25 . البناية في شرح الهداية، عيني، ج 4، ص 100.

26 . ر.ك به: الغدير، ج 1، ص 220 و الزواج المؤقت في الاسلام، ص 123 و المتعة، فكيكي، الاحكام الشرعية في الاحوال الشخصية، ج 1، ص 28.

27 . تفسير المنار، ج 5، ص 8.

28 . ر. ك: نظام حقوق زن در اسلام، ص 67.

29 . نظام حقوق زن در اسلام، ص 82.

30 . همان

 

[Y..or..Z]

متاسفانه اهل سنت به دليل پيروي بي چون و چرا از خليفه دوم عمر بن خطاب , كار را تا آنجا پيش برده اند كه حتي نظر و راي وي را بر نظر و راي خدا و پيامبر اكرم(ص) ترجيح داده و بدان عمل مي كنند. يكي از اين موارد در مورد متعه كردن(صيغه) است كه پيامبر اكرم (ص) آنرا مباح و جايز دانست و صحابه نيز تا زمان عمر بدان عمل مي كردند اما عمر بن الخطاب در يك بدعتي عجيب گفت : دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود . من از آن دو نهي مي كنم و بر(انجام دادن) آن دو عقاب مي نمايم . كه يكي متعه و صيغه كردن زنان است و ديگري متعه حج.

مدارك اين روايت در كتب اهل سنت بسيار است و آنان بدين مطلب اعتراف كرده اند كه عمر بر خلاف سيره پيامبر اكرم و تمام صحابه عمل كرد و مردم را نيز به اطاعت از آن وادار و مجبور كرد به طور مثال سرخسي از علماي بزرگ اهل سنت در دو كتاب خود اين روايت را از جمله رواياتي مي داند كه با سند صحيح از عمر نقل شده است :

با روايت صحيح از عمر نقل شده است كه وي مردم را از متعه نهي كرد ، پس گفت : دو متعه در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله حلال بود ؛ متعه زنان و حج تمتع (المبسوط للسرخسي ج4 ص27 - أصول السرخسي ج2 ص6)

همين روايت در كتب ذيل نيز نقل شده است :

مسند أحمد بن حنبل ج3 ص325 ش 14519 - المغني ج7 ص136چاپ دار الفكر 1405- أحكام القرآن للجصاص ج1 ص347 چاپ دار احياء التراث العربي -تفسير القرطبي ج2 ص392 - تذكرة الحفاظ ج1 ص366 - التفسير الكبير ج5 ص130 چاپ اول دار الكتب العلميه بيروت - بداية المجتهد ج1 ص244 چاپ دار الفكر بيروت - وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ج6 ص150 دار الثقافة لبنان .

اما پاسخ شيعه به اين بدعت:

ادله جواز ازدواج موقت:

الف) دليل قرآني

قرآن كريم درباره ازدواج موقت مي‏فرمايد: (فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهِنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً)؛ «از هر زني كه به طور مشروع كام گرفتيد، آنچه را كه در مقابل اين كام‏جويي به عنوان مهر مقرّر داشته‏ايد به او بپردازيد».

اين آيه مربوط به ازدواج موقت است، زيرا:

اولاً: در آيات قبل، حكم ازدواج دائمي و حكم مهر آن به روشني بيان شده و تكرار آن بدون وجه است.

ثانياً: در ازدواج دائمي به مجرد اجراي صيغه عقد ازدواج، مهر برعهده شوهر واجب مي‏شود و پرداخت نصف آن قبل از آميزش در صورت مطالبه همسر واجب است، در حالي كه در اين آيه وجوب آن بر استمتاع و كام‏جويي شوهر از همسرِ خويش مرتبت شده است.

احمدبن حنبل در مسند و ابوبكر جصاص در احكام القرآن و ابوبكر بيهقي در السنن الكبري و قاضي بيضاوي در انوارالتنزيل و ابن‏كثير در تفسير القرآن الكريم و جلال‏الدين سيوطي در درّالمنثور و قاضي شوكاني در تفسير فتح القدير و شهاب‏الدين آلوسي در روح المعاني از جمله مؤيّدين نزول آيه در نكاح متعه هستند. لذا برخي از صحابه آيه را با تفسيرش اين‏گونه تلاوت مي‏نمودند: «فما استمتعتم به منهنّ ـ الي اجل مسمّي ـ فآتوهنّ أجورهنّ فريضة.»

ب) دليل روايي

1ـ جابر مي‏گويد: «ما در عهد رسول خدا(ص) و ابي‏بكر متعه مي‏كرديم تا آن كه عمر آن را نهي كرد.»

2ـ ابن‏عباس مي‏گويد: «همانا آيه متعه محكم است و نسخ نشده است.»

3ـ عمران‏بن حصين مي‏گويد: «آيه متعه بر پيامبر(ص) نازل شد و آيه‏اي بعد از آن در نسخ متعه بر پيامبر نازل نگشت. رسول خدا ما را به آن امر نمود و لذا با وجود رسول خدا از متعه بهره مي‏جستيم. رسول خدا از دنيا رفت در حالي كه ما را از آن نهي نفرمود. تا آن كه شخصي به رأي خود هرچه خواست گفت.»

تنها از ابن‏جريح هجده حديث در حلّيت متعه رسيده است، تا چه رسد به بقيه راويان.

4ـ مسلم از جابربن عبدالله و سلمة بن الاكوع نقل مي‏كند: منادي رسول خدا(ص) بر ما وارد شد و فرمود: رسول خدا به شما اذن داده كه متعه كنيد. در تعبيري ديگر چنين آمده است: رسول خدا(ص) بر ما وارد شد و اذن داد كه متعه كنيم.

5ـ مسلم در كتاب صحيح به سندش از ابي‏نضرة نقل مي‏كند: ما نزد جابربن عبدالله بوديم كه شخصي نزد او آمد و گفت: ابن‏عباس و ابن‏زبير در متعةالنكاح و متعةالحجّ اختلاف نظر دارند. جابر در جواب فرمود: ما اين دو نوع متعه را با رسول خدا(ص) انجام مي‏داديم، تا اين كه عمر از آن دو نهي كرد و ما ديگر انجام نداديم.»

6ـ مسلم در صحيح از عروة بن الزبير نقل مي‏كند: عبدالله بن زبير روزي در مكه در ميان جمعي گفت: گروهي كه خدا قلب‏هايشان را كور كرده همانند چشم‏هايشان به متعه فتوا مي‏دهند (منظور او ابن‏عباس بود). ابن‏عباس جواب داد: تو از حق منحرفي، به جان خودم متعه در زمان رسول خدا انجام مي‏شد. ابن‏الزبير به او گفت: اگر راست مي‏گويي انجام ده، به خدا سوگند! اگر انجام دهي تو را سنگسار مي‏كنم.»

روايات بسياري در مورد حليت متعه در زمان رسول خدا و خلافت ابي‏بكر و قسمتي از خلافت عمربن خطاب وجود دارد كه علامه سيد جعفر مرتضي عاملي بيش از صد و ده روايت را به اين مضمون از كتب اهل سنت نقل كرده است.

موارد اشتراك بين ازدواج دائم با متعه

ازدواج دائم و ازدواج موقت (متعه) در اموري با يكديگر اشتراك دارند كه در ذيل به پاره‏اي از آنها اشاره مي‏نماييم:

1ـ عقدي مشتمل بر ايجاب و قبول باشد و مجرد تراضي و معاطات كافي نيست.

2ـ عقد بايد به الفاظ خاصي از قبيل: زوجت، انكحت، متّعت باشد نه هر لفظي.

3ـ مانع شرعي از سبب و نسب يا رضاع غير از آن موجود نباشد.

4ـ در حال حيض يا نفاس جماع ممنوع است.

5ـ با دخول احتياج به عدّه است و بدون دخول يا در حالت يائسگي زن، احتياج به عده نيست.

6ـ فرزند، ملحق به شوهر است؛ اگرچه عزل هم كرده باشد.

7ـ اولاد، ملحق به پدر و مادرند. لذا تمام آثار آن از قبيل: ارث و نفقه بر آنها مترتب مي‏شود.

8ـ حضانت و احكام آن.

9ـ حرمت ازدواج با زن مشترك.

10ـ منتشر شدن حرمت به سبب دامادي و شيردادن.

11ـ احتياج شروط عامه از قبيل: بلوغ، عقل، اختيار و مانند آن.

12ـ در زن باكره احتياج به اذن وليّ است.

فرضيه نسخ حكم ازدواج موقت در قرآن كريم

1ـ برخي، آيه: (وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ * إِلاّ عَلي أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ * فَمَنِ ابْتَغي وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ) را ناسخ آيه جواز و حلّيت متعه دانسته‏اند، به اين صورت كه در اين آيه ارتباط مشروع زناشويي به دو مورد منحصر شده است: يكي ازدواج دائم، و ديگري ملك يمين، و ازدواج موقت، خارج از اين حكم است.

در پاسخ به اين فريضه بايد گفت كه اولاً: ازدواج موقت از نظر ماهيت با ازدواج دائمي تفاوتي ندارد؛ اگرچه در برخي از احكام نيز با هم اختلاف جزئي دارند.

ثانياً: آيه مورد نظر از آيات مكّي است، در حالي كه آيه مربوط به ازدواج موقت از آيات مدني است. حكم ازدواج موقت به اجماع مسلمانان در مدينه نازل شده است، در حالي كه ناسخ بايد از نظر زمان بعد از منسوخ باشد.

2ـ برخي معتقدند كه آيه متعه به آيه ميراث نسخ شده است. فخر رازي از بزرگان اهل سنت مي‏گويد: «اگر زن متعه همسر انسان است بايد توارث بين زوج و زوجه برقرار باشد، زيرا خداوند متعال مي‏فرمايد: (وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجَكُمْ)؛ نصف اموالي كه همسران شما به جاي گذارده‏اند مال شماست. در حالي كه به اتفاق، بين زن و شوهر در نكاح متعه توارث نيست.»

در جواب مي‏گوييم:

اوّلاً: آيه ميراث قبل از آيه متعه نازل شده است.

ثانياً: مسئله عدم توارث نزد اماميه اجماعي نيست، بلكه برخي از علما قائل به ثبوت توارث‏اند، مگر اين كه عدم توارث را شرط كنند.

ثالثاً: اشكال‏كننده بين نسخ و تخصيص اشتباه كرده است؛ زيرا اين آيه، ناسخ حكم متعه نيست، بلكه طبق قاعده، روايات متعه مخصّص است. يعني آيه ارث، عام بوده و شامل تمام همسران؛ چه دائم و چه منقطع مي‏شود، ولي اين عموم به دليلي كه بر عدم ارث زن متعه دلالت دارد تخصيص مي‏خورد.

رابعاً: عدم ارث دليل بر عدم زوجيت نيست، همان‏طوري كه زوجيت نيز دليل بر لزوم ارث نمي‏باشد.

فرضيه نسخ در روايات

در برخي از روايات نيز وارد شده كه پيامبر اكرم(ص) متعه را در فتح خيبر يا در تبوك و مانند آن منع كرده است.

درباره نسخ ازدواج موقت توسط روايات چند نكته را يادآور مي‏شويم:

1ـ برخي روايات، اين حكم را اختصاص به شرايط اضطراري دانسته‏اند و با برطرف شدن آن شرايط، حكم مزبور نيز نسخ گرديده است.

در اين صورت اين سؤال مطرح مي‏شود كه احكام اضطراري تابع شرايط اضطراري‏اند و شرايط اضطراري به زمان پيامبر(ص) اختصاص ندارند.

2ـ در مقابل، روايات ديگري هستند كه بر بقاي حكم ازدواج موقت تا زمان نهي عمر دلالت دارد. اين مطلب را مسلم‏بن حجاج به چند سند از جابربن عبدالله انصاري روايت كرده است.

3ـ با اين كه روايات نسخ بيان‏گر يك واقعه‏اند، ولي در آنها اختلاف و تعارض‏هاي بسياري وجود دارد كه موجب قدح و وهن آنها مي‏گردد. در تاريخ اباحه و نسخ، اختلافات ذيل به چشم مي‏خورد:

الف: سال فتح مكه. ب: سال فتح خيبر. ج: حجةالوداع. د: غزوه تبوك.

مقتضاي اين اقوال اين است كه يك حكم در فاصله چند سال، چند بار تشريع نسخ شده باشد. اين روش نه در اسلام سابقه دارد و نه با علم و حكمت الهي سازگار است.

نكته قابل تأمل ديگر اين كه بسياري از اين روايات از سبرةبن معبد جهني نقل شده است كه در آن ماجراي ازدواج موقت به صورت‏هاي مختلف نقل شده است.

4ـ از ابن‏عباس روايت شده: «متعه رحمتي براي امّت محمّد(ص) بود و اگر نهي عمر نبود غير از قليلي از مردم به زنا روي نمي‏آوردند.»(مشاهده كرديد كه اين روايت از ابن عباس است نه امام صادق كه شبهه گر بي سواد به آن اشاره كرده بود)

5ـ فخر رازي و ديگران جمله مشهوري را از عمربن خطاب درباره تحريم متعه نقل كرده‏اند كه گفت: «دو متعه در زمان رسول خدا(ص) حلال بود، ولي من آن دو را حرام مي‏كنم و هر كسي آن دو را انجام دهد، عقوبت خواهم كرد: يكي متعه زنان و ديگري متعه حج.»

6ـ گروهي امثال شافعي و اصحابش و اكثر اهل ظاهر؛ حتي ـ بنابر قولي ـ احمد بن حنبل بر اين عقيده‏اند كه سنت نمي‏تواند قرآن را نسخ نمايد؛ اگرچه متواتر باشد.

ابن حازم همداني مي‏گويد: «جماعتي از متقدّمين و برخي از متأخرين قائل به منع نسخ قرآن به سنّت‏اند، همان‏گونه كه خبر واحد نمي‏تواند خبر متواتر را نسخ نمايد.»

ابو داود سجستاني مي‏گويد: «از احمد بن حنبل سؤال شد كه آيا حديث و سنت، حاكم بر كتاب خدا است يا نه؟ او در جواب گفت: من جرأت نمي‏كنم كه اين‏گونه در حق قرآن سخن بگويم، ولي مي‏توان گفت كه سنت مي‏تواند مفسر قرآن باشد، قرآن را تنها قرآن مي‏تواند نسخ نمايد.»

نسخ متعه به اجماع

قاضي عياض مي‏گويد: «بعد از عمل به متعه، اجماع جميع علما بر تحريم آن قرار گرفت، مگر رافضي‏ها (شيعيان) كه قائل به بقاي حليت آن هستند.»

نووي نيز در شرح صحيح مسلم مي‏گويد: «بعد از عمل به متعه، اجماع جميع علما بر حرمت آن تعلق گرفت، مگر روافض.»

در جواب اين استدلال مي‏گوييم:

اوّلاً: اگر دليل اهل سنت اجماع است، چرا به نص تمسك مي‏كنند، زيرا در جاي خود به اثبات رسيده كه تمسك به اجماع در موردي فايده‏بخش است كه نصّ وجود نداشته باشد.

ثانياً: طبق روايات صريح، متعه در زمان رسول خدا(ص) و ابي‏بكر و بخشي از خلاف عمر بن خطاب حلال بوده است.

ثالثاً: اهل سنت معتقدند كه اجماع نه نسخ مي‏شود و نه به سبب او حكمي نسخ مي‏گردد. حال چگونه اجماع مي‏تواندحكمي را كه به كتاب و سنت ثابت شده نسخ كند.

رابعاً: در جاي خود گفته شده كه اجماع اگر مدرك و مستند آن معلوم باشد بايد رجوع به مدرك نمود، و به طور مستقل اعتباري ندارد.

خامساً: اجماع بعد از خلاف نمي‏تواند خلاف سابق را برطرف سازد و شكي نيست كه بين صحابه در مسئله حرمت نكاح متعه اختلاف بوده است.

سادساً: ادعاي اجماع بر تحريم نكاح متعه صحيح نيست، زيرا كثيري از صحابه و تابعين و ديگران؛ مثل اهل مكه، يمن و اكثر اهل كوفه قائل به استمرار حكم اباحه نكاح متعه بوده‏اند.

موقف صحابه و تابعين در قبال ازدواج موقت

جماعتي از صحابه و تابعين كه قائل به حلّيت متعه و عدم نسخ آن بوده‏اند عبارت‏اند از:

عمران‏بن حصين، عبدالله بن عمر، سلمةبن اميه، معبد بن اميه، زبير بن عوام، خالد بن مهاجر، ابي بن كعب، ربيعة بن اميه، سمرة بن جندب، سديّ، مجاهد، ابن اوس مدني، انس بن مالك، معاوية بن ابي‏سفيان، ابن جريح، نافع، صبيب بن ابي ثابت، حكم بن عتيبه، جابر بن زيد، براء بن عازب، سهل بن سعد، مغيرة بن شعبه، سلمة بن اكوع، زيد بن ثابت، خالد بن عبدالله انصاري، يعلي بن اميّه، صفوان بن اميه، عمرو بن حوشب، عمرو بن دينار، ابن جرير، سعيد بن حبيب، ابراهيم نخعي، حسن بصري، ابن مسيب، أعمش، ربيع بن ميسره، ابي‏الزهري مطرف، مالك بن انس، احمد بن حنبل (در برخي از حالات) و ابو حنيفه در (بعضي موارد).

پاسخ به شبهات

مخالفان ازدواج موقت شبهاتي را مطرح كرده‏اند كه غالباً ناشي از نداشتن تصوير و آگاهي صحيح از ازدواج موقت يا برخي پيش‏داوري‏ها و ذهنيت‏هاي اشتباه در اين باره است. در اين جا به برخي شبهات مطرح شده پاسخ مي‏دهيم.

1ـ هدف از ازدواج، تشكيل خانواده و توليد نسل است، اين هدف در ازدواج دائمي حاصل مي‏گردد، نه ازدواج موقت كه هدف از آن ارضاي غريزه جنسي است.

جواب: شكي نيست كه يكي از اهداف حكيمانه ازدواج، توليد نسل و تشكيل نهاد خانواده است، ولي اين يگانه هدف ازدواج محسوب نمي‏شود، ارضاي غريزه جنسي از طريق مشروع و جلوگيري از انحراف و فساد در جامعه بشري و تأمين بهداشت روان و سلامت اخلاقي نيز از اهداف مهم ازدواج موقت است. هرگاه شرايط ازدواج دائم به هيچ‏عنوان فراهم نيست، ازدواج موقّت يگانه راه معقول و مشروع آن خواهد بود. علاوه بر اين چه بسا افرادي كه به انگيزه توالد و تناسل نيز اقدام به ازدواج موقّت مي‏كنند.

2ـ ازدواج موقت، با كرامت و شرافت زن منافات دارد، زيرا نوعي اجير كردن انسان است.

جواب: ازدواج موقت از نظر ماهيت با ازدواج دائم تفاوتي ندارد و آنچه زن از مرد مي‏گيرد مهريه به شمار مي‏رود. عقد ازدواج اعم از دائمي و موقّت نوعي داد و ستد مالي نيست، بلكه پيماني است مقدس كه براساس انگيزه‏اي معقول و مشروع ميان زن و شوهر برقرار مي‏شود و پرداخت مهريه از احكام شرعي آن است. شگفت‏آور است افرادي كه چنين ايرادي بر ازدواج موقت مي‏گيرند، بهره كشي‏هاي شيطاني و شهواني‏اي كه در دنياي جديد از زن مي‏شود را از مظاهر تمدن و انسانيت مي‏شمارند!

به علاوه در ازدواج موقت كرامت و شرافت زن تأمين شده است زيرا ارضاي نيازهاي جنسي تنها به مردان اختصاص ندارد.

3ـ ازدواج موقت سبب به وجود آمدن فرزنداني مي‏شود كه از پناهگاه امن خانواده محروم بوده و در نتيجه به خيل فرزندان ولگرد و بي‏پنا مي‏پيوندند و سرانجام دست به بزهكاري و انحراف مي‏زنند.

جواب: اگرچه در ازدواج موقت زاد و ولد ممنوع نيست، ولي تفاوت آن با ازدواج دائمي اين است كه مرد و زن بدون رضايت ديگري مي‏توانند از آن جلوگيري كنند. اين حكمِ ويژه، راه مناسبي براي جلوگيري از بحراني است كه در اشكال مطرح شده است. علاوه بر اين آنچه منشأ پديد آمدن نابساماني‏هاي اجتماعي و اخلاقي در مورد فرزندان بي‏پناه است، مسئوليت‏ناپذيري والدين است كه در اين باره فرقي ميان ازدواج موقت و دائم وجود ندارد.

4ـ ازدواج موقت سبب مي‏شود كه با گذشت زمان، پدران و مادران، فرزندان خود را نشناسند يا برادران و خواهران يكديگر را نشناسند و در نتيجه امكان ازدواج پدر و مادري با فرزندان خود يا برادر و خواهر وجود دارد.

جواب: ازدواج موقت به هيچ‏وجه با آن چه گفته شد ملازمه ندارد، مشكل مزبور ناشي از سهل‏انگاري پدران و مادران است. هرگاه آنان مسائل مربوط به زندگي زناشويي خود را ـ خواه موقت باشد يا دائمي ـ با دقت ضبط و ثبت نمايند هيچ‏گاه مشكل ياد شده پديد نخواهد آمد.

در پايان لازم به ذكر است كه ازدواج موقت نبايد مانند قانون تعدد زوجات و نظاير آن، توسط برخي از مردان مورد سوء استفاده قرار بگيرد.

به هر حال اين سوءاستفاده از ازدواج موقّت، سوژه‏‏اي به دست مخالفان داده است تا آن را به عنوان امري مستهجن و موهن به شمار آورند. امام صادق(ع) با آن كه مي‏فرمايد: «يكي از موضوعاتي كه من هرگز در بيان آن تقيه نخواهم كرد موضوع متعه است.» ولي امام كاظم (ع) علي‏بن يقطين را بر اين كه دست به ازدواج موقّت زده مورد عتاب قرار داده و مي‏فرمايد: «تو را با ازدواج موقّت چه كار؟ در حالي كه خداوند تو را از آن بي‏نياز كرده است.» و به ديگري فرمود: «اين كار براي كسي رواست كه خداوند او را با داشتن همسري از اين كار بي‏نياز نكرده است.»

بنابراين هرگز مقصود قانون‏گذار از تشريع اين قانون اين نبوده است كه وسيله‏اي براي هوسراني و هواپرستي حيوان‏صفتان يا وسيله بيچارگي عده‏اي زنان اغفال شده و فرزندان بي‏سرپرست فراهم شود، بلكه هدف از آن جلوگيري از فسادهاي اجتماعي و ناهنجاري‏هاي جامعه مي‏باشد.

پي‌نوشت‌ها:

1 . الفلسفة القرآنية، عباس محمود عقاد، ص 73، به نقل از دكتر راسل.

2 . نساء(4) آيه 24.

3 . ر.ك: به جامع البيان، طبري ذيل آيه شريفه.

4 . صحيح مسلم، ج 4، ص 131 و مسند احمد، ج 6، ص 405 و فتح الباري، ج 9، ص 149.

5 . الكاشف، ج 1، ص 498 و تفسير الخازن، ج 1، ص 357.

6 . صحيح بخاري، ج 2، ص 168 و ج 6، ص 33 و صحيح مسلم، ج 4، ص 48 و سنن نسايي، ج 5، ص 155 و مسند احمد، ج 4، ص 426.

7 . فتح الباري، ج 9، ص 150.

8 . صحيح مسلم، ج4، ص 130، باب نكاح المتعه و صحيح البخاري، ج 7، ص 13.

9 . صحيح مسلم، ج 4ف ص 131، باب نكاح المتعه.

10 . صحيح مسلم، ج 4، ص 133، باب نكاح المتعة.

11 . زواج المتعة، ج3.

12 . معارج (70) آيه 29 و 31.

13 . تفسير فخر رازي، ج 10، ص 5.

14 . سرائر، ابن ادريس، ج 2، ص 624 و انتصار، سيد مرتضي، ص 114.

15 . صحيح بخاري، ج 3، ص 246 و صحيح مسلم، ج 2، ص 1027، طبع بيروت، دار احياء التراث العربي.

16 . صحيح مسلم، ج 2، ص 1023.

17 . نقض الوشيعة، سيد محسن امين عاملي، ص 298 و 303.

18 . النهايه، ابن‏اثير، ج 2، ص 488.

19 . تفسير فخر رازي، ج 10، ص 52.

20 . المستصفي، غزالي، ج 1، ص 124 و الاحكام، آمدي، ج 3، ص 139.

21 .ارشاد الفحول، ص 190 و الاحكام في اصول الأحكام، ج 4، ص 107.

22 . الاعتبار، ص 28 و 29.

23 . فتح الباري، ج 9، ص 150.

24 . شرح نووي بر صحيح مسلم، ج 9، ص 180.

25 . البناية في شرح الهداية، عيني، ج 4، ص 100.

26 . ر.ك به: الغدير، ج 1، ص 220 و الزواج المؤقت في الاسلام، ص 123 و المتعة، فكيكي، الاحكام الشرعية في الاحوال الشخصية، ج 1، ص 28.

27 . تفسير المنار، ج 5، ص 8.

28 . ر. ك: نظام حقوق زن در اسلام، ص 67.

29 . نظام حقوق زن در اسلام، ص 82.

30 . همان

مدرکی بیارید که زمان پیامبر صیغه مباح بوده
نه اینکه مبنا رو بر این بذارید که چنین چیزی بوده
کتابهای اهل سنت هم که مورد تایید هستش مشخصه

 

[eti68]

افسوس ...

بزرگترین مشکل اینه که مغز تعداد بسیار زیادی از انسان ها ساخته شده برای تکرار اندیشه ها

"اندیشیدن" مُرد ...

کاش به جای واژه های حلال - حرام - مکروه و ... واژه های دلنشین تری مثل درست - عاقلانه- غلط - غیر انسانی - و ... به چشم می خورد و توان استدلال مسائل بدون وجود این کلمات و قصه های مرتبط با آنها وجود داشت - کاش بوی "مغز" به مشام می رسید ...

Regards

براووو...حرف دل منو زدی...
واقعا حرفت قشنگ بود...مرسی

 

[s1m5j8]

مدرکی بیارید که زمان پیامبر صیغه مباح بوده
نه اینکه مبنا رو بر این بذارید که چنین چیزی بوده
کتابهای اهل سنت هم که مورد تایید هستش مشخصه

جالبه!!!! ، این همه مدرک آورده بعد میای میگی "مدرکی بیارید...."

.
.

مدرک از آیه قرآن بالاتر...

خوشبختانه مدارک هم از کتب اهل سنت آورده شده نه از منابع تشیع...

از جمله:

مسند أحمد بن حنبل ج3 ص325 ش 14519
صحيح مسلم، ج 4، ص 131

بگذریم....


اینو بخون...:


يک دليل واضح و صريح ديگر برای اثبات اينکه عبد الله بن زبیر از متعه به دنيا آمده است.

عبد الله بن زبیر از عبد الله بن عباس ايراد می گيرد که چرا متعه زنان را حلال می داند.

عبد الله بن عباس می گويد: از مادرت بپرس که چگونه بر پدرت حلال شده است.

أسماء به فرزندش می گوید: من تو را از طريق متعه به دنيا آورده ام.

_________________



آیا جماعت اهل سنت منابع خودشان را مطالعه نمی کنند
و
اگر مطالعه می کنند آیا اندیشه نمی کنند
و
اگر اندیشه می کنند به حقیقت اسلام پی نمی برند
و
اگر به حقیقت اسلام پی می برند آیا لجاجت نمی کنند
و
اگر لجاجت می کنند آیا از خدا شرم نمی کنند؟

و…







​

 

[Y..or..Z]

جالبه!!!! ، این همه مدرک آورده بعد میای میگی "مدرکی بیارید...."

.
.

مدرک از آیه قرآن بالاتر...

خوشبختانه مدارک هم از کتب اهل سنت آورده شده نه از منابع تشیع...

از جمله:



بگذریم....


اینو بخون...:


يک دليل واضح و صريح ديگر برای اثبات اينکه عبد الله بن زبیر از متعه به دنيا آمده است.

عبد الله بن زبیر از عبد الله بن عباس ايراد می گيرد که چرا متعه زنان را حلال می داند.

عبد الله بن عباس می گويد: از مادرت بپرس که چگونه بر پدرت حلال شده است.

أسماء به فرزندش می گوید: من تو را از طريق متعه به دنيا آورده ام.

_________________



آیا جماعت اهل سنت منابع خودشان را مطالعه نمی کنند
و
اگر مطالعه می کنند آیا اندیشه نمی کنند
و
اگر اندیشه می کنند به حقیقت اسلام پی نمی برند
و
اگر به حقیقت اسلام پی می برند آیا لجاجت نمی کنند
و
اگر لجاجت می کنند آیا از خدا شرم نمی کنند؟

و…







​

بحث کردن جای بدرد میخوره که پستت رو حذف نکنن اخراجت نکن و ...
من کاری به اسلام ندارم دارم از منظر یه انسان به این قضیه نگاه میکنم و میگم چنین چیزی درست نیست به نظرم با زنا فرقی نداره
اما میشه خودت به سوال تاپیک صریح جواب بدی
[h=1]آيا متعه يا همان ازدواج موقت را براي خواهر و مادرخود ميپسنديد؟!!!![/h]

 

[soha.soha]

دوستانی که انقد سنگ اسلام رو به سینه میزنن چرا نمیرن به عندالاستطاعه شدن مهریه که در زمان پیامبر عندالمطالبه بوده اعتراض کنن
یا به محدودیت مبلغش که هیچ جایی محدودیتی براش نیومده تو دین
آقایون عزیز .. که امیدوارم به خاطر منافع خودتون از این قانون شنیع دفاع نکنین و خانمهایی که با ترس از دین و آخرت از مخالفت با چنین احکامی ترسوندنتون!
چرا فقط جاهایی که نفع بعضی ها توشه دین اسلام دین انعطاف پذیریه و مطابق با زمان میتونه تغییر کنه ؟
عرف این جامعه همچین مساله غیر انسانی ای رو نمی پذیره ... به جای تسهیل شرایط ازدواج چرا دارین ندونسته و فک نکرده فساد رورواج میدین در اذهان و جامعه مون!من اصلا کاری به این ندارم که چرا خدا نخواسته عرف غیر انسانی جامعه اعراب رو تغییر بده و شاید هم اسلام توان چنین تغییری روو یکجا نداشته! اما خودتون کمی فک کنین
چرا به سوال متن تاپیک هیچ کس جواب صریحی نداد ؟ چون خودتون هم میدونین اشتباهه و نمیتونین بپذیرین همچین چیزیو برای نزدیکاتون!
اما به خاطر تعصب دینیتون سعی میکنین به خودتون و بقیه بقبولونین و توجیه های غیر عقلانی میارین
متاسفم برای جامعه ای که افراد اون در دین هم با درنظر گرفتن سود و ضرر خودشون مومن باشن! امیدوارم شما جزؤ اونا نباشین

 

[Y..or..Z]

دوستانی که انقد سنگ اسلام رو به سینه میزنن چرا نمیرن به عندالاستطاعه شدن مهریه که در زمان پیامبر عندالمطالبه بوده اعتراض کنن
یا به محدودیت مبلغش که هیچ جایی محدودیتی براش نیومده تو دین
آقایون عزیز .. که امیدوارم به خاطر منافع خودتون از این قانون شنیع دفاع نکنین و خانمهایی که با ترس از دین و آخرت از مخالفت با چنین احکامی ترسوندنتون!
چرا فقط جاهایی که نفع بعضی ها توشه دین اسلام دین انعطاف پذیریه و مطابق با زمان میتونه تغییر کنه ؟
عرف این جامعه همچین مساله غیر انسانی ای رو نمی پذیره ... به جای تسهیل شرایط ازدواج چرا دارین ندونسته و فک نکرده فساد رورواج میدین در اذهان و جامعه مون!من اصلا کاری به این ندارم که چرا خدا نخواسته عرف غیر انسانی جامعه اعراب رو تغییر بده و شاید هم اسلام توان چنین تغییری روو یکجا نداشته! اما خودتون کمی فک کنین
چرا به سوال متن تاپیک هیچ کس جواب صریحی نداد ؟ چون خودتون هم میدونین اشتباهه و نمیتونین بپذیرین همچین چیزیو برای نزدیکاتون!
اما به خاطر تعصب دینیتون سعی میکنین به خودتون و بقیه بقبولونین و توجیه های غیر عقلانی میارین
متاسفم برای جامعه ای که افراد اون در دین هم با درنظر گرفتن سود و ضرر خودشون مومن باشن! امیدوارم شما جزؤ اونا نباشین

کاملا" باهاتون موافقم
موافقت با این حکم یعنی زیر پا گذاشتن ارزشهای زن
من مردم ولی نمیتونم ارزشهای زنها رو زیر پام پایمال کنم
من مردم ولی تو دامن یه زن بزرگ شدم که واسم عزیز ترین فرد هستش
من مردم ولی زندگیم زمانی کامل یشه که خودمو در کنار یه زن که عاشقشم ببینم
اما تو این حکم هیچ ارزشی واسه زن قائل نشدن
قانون حمایت از خانواده رو میذاره که در واقع باید بهش گفت قانون نابود کردن نهاد خانواده
زن کالا نیست ، زن موجود پایینتر از مرد نیست
زن و مرد با هم برابرن
آیا یه مرد دوست داره زنش با کس دیگه ای ارتباط داشته باش؟ مسلم که نه خب همین حس رو زن به مرد داره زن هم دوست نداره مردش با هیچ زن دیگه ای باشه
دینی که مخالف عقل باشه رو نمیشه قبول کرد یا اون دین اشتباه یا اینکه بعضی ها دارن ازش سو استفاده میکنن

 

[soha.soha]

کاملا" باهاتون موافقم
موافقت با این حکم یعنی زیر پا گذاشتن ارزشهای زن
من مردم ولی نمیتونم ارزشهای زنها رو زیر پام پایمال کنم
من مردم ولی تو دامن یه زن بزرگ شدم که واسم عزیز ترین فرد هستش
من مردم ولی زندگیم زمانی کامل یشه که خودمو در کنار یه زن که عاشقشم ببینم
اما تو این حکم هیچ ارزشی واسه زن قائل نشدن
قانون حمایت از خانواده رو میذاره که در واقع باید بهش گفت قانون نابود کردن نهاد خانواده
زن کالا نیست ، زن موجود پایینتر از مرد نیست
زن و مرد با هم برابرن
آیا یه مرد دوست داره زنش با کس دیگه ای ارتباط داشته باش؟ مسلم که نه خب همین حس رو زن به مرد داره زن هم دوست نداره مردش با هیچ زن دیگه ای باشه
دینی که مخالف عقل باشه رو نمیشه قبول کرد یا اون دین اشتباه یا اینکه بعضی ها دارن ازش سو استفاده میکنن

بله... واقعا کاش همه آقایون اینطوری فکر می کردن و من نمی تونم بگم چقدر متاسفم که خانوما خودشون ارزش خودشونو زیر پای دیگران می ذارن... متاسفانه یکی از بزرگترین دلایل زن ستیزی تو جامعه ستیز خود زن ها با حقوق انسانیشونه!!!!!

 

[eti68]

اینا تو همه چی دست بردن به نفعه خودشون گند زدن به زندگیو دین و ایمان مردم...
حالا هم نمیتونن جمعش کنن...فسادو فقر و فحشا داره بیداد میکنه...
فرق انسان و حیوان در چیه؟؟؟
اینجور ادما از حیوون هم پست ترن...

 

[Y..or..Z]

بله... واقعا کاش همه آقایون اینطوری فکر می کردن و من نمی تونم بگم چقدر متاسفم که خانوما خودشون ارزش خودشونو زیر پای دیگران می ذارن... متاسفانه یکی از بزرگترین دلایل زن ستیزی تو جامعه ستیز خود زن ها با حقوق انسانیشونه!!!!!

آره چون زنها رو ترسوندن در واقع مخالفت با این احکام رو مخالفت با اسلام جلوه دادن تا زنها رو ساکت نگه دارن
و این رو هم باید قبول کرد واسه زنها هم خیلی سخته تو جامعه ای به مخالفت با احکامی بلند شن جلوه ی دینی گرفته چون مرتد شناخته میشن و حکم ارتداد هم مشخصه
حتی از بین خانوادشون ترد میشن

 

[nayyerr]

برادر هی محترم لطفا جواب صریح بدین آیا برای خواهرو مادرخودتون چنانچه بیوه باشن میپسندین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بچه ها اینجا جواب صریح می خوان یکمله هست (یله)(خیر)

شما وقتی دفاع میکنین درنهایت به این سئوالم پاسخ بیدین لطفا

منم توی جواب قبلی که گذاشتم لازم هست که باز به این نکته اشاره کنم

. امام صادق(ع) با آن كه مي‏فرمايد: «يكي از موضوعاتي كه من هرگز در بيان آن تقيه نخواهم كرد موضوع متعه است.» ولي امام كاظم (ع) علي‏بن يقطين را بر اين كه دست به ازدواج موقّت زده مورد عتاب قرار داده و مي‏فرمايد: «تو را با ازدواج موقّت چه كار؟ در حالي كه خداوند تو را از آن بي‏نياز كرده است.» و به ديگري فرمود: «اين كار براي كسي رواست كه خداوند او را با داشتن همسري از اين كار بي‏نياز نكرده است.»

پس صیغه برای مردهای که زن دائم دارن خوب نیست درست هست گناه نداره ولی چونکه بیشتر جنبه هوس بازی داری خوب نیست
ولی در بعضی موارد اشکال نداره وقتی گناه نداره
مثلا خانومی سن 35 سالگی شوهرش فوت میکنه بعد از یه طرف دختر یا پسر نوجوان داره که اگه بخواهد ازدواج دائم بکنه از لحاظ روحی بچه ها ضربه میبینن و اصلا شاید نتونم ناپدری رو قبول بکنن
خب این خانوم نیاز جنسی هم دارن حالا در هر کسی میزانش تمایل فرق داره
خانمی بااین شرایط ازدواج دائم باعث انحراف و.. بچه ها
ازدواج نکردن باعث بروز مشکلاتی برای خودش
این وسط میمونه صیغه شدن
واین مسئله عکسشم هست
آقایی خانومش فوت کرده باشه ....................
من اگه پسر بودم به اشکال نداشت خواهرم یا مادرم صیغه بکنه
الانم خدامادرم و پدرو برای هم نگهداره
ولی اگه خدایی نکرده یکی از اینا درقید حیات نباشن به نظر من ازدواج دائم بکنن اشکالی نداره نخواست صیغه بکنن شاید با نامادری یا ناپدری کنار نیام یعنی قبولشون برام مشکل باشه........

 

[kalla]

برادر هی محترم لطفا جواب صریح بدین آیا برای خواهرو مادرخودتون چنانچه بیوه باشن میپسندین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بچه ها اینجا جواب صریح می خوان یکمله هست (یله)(خیر)

شما وقتی دفاع میکنین درنهایت به این سئوالم پاسخ بیدین لطفا

منم توی جواب قبلی که گذاشتم لازم هست که باز به این نکته اشاره کنم

. امام صادق(ع) با آن كه مي‏فرمايد: «يكي از موضوعاتي كه من هرگز در بيان آن تقيه نخواهم كرد موضوع متعه است.» ولي امام كاظم (ع) علي‏بن يقطين را بر اين كه دست به ازدواج موقّت زده مورد عتاب قرار داده و مي‏فرمايد: «تو را با ازدواج موقّت چه كار؟ در حالي كه خداوند تو را از آن بي‏نياز كرده است.» و به ديگري فرمود: «اين كار براي كسي رواست كه خداوند او را با داشتن همسري از اين كار بي‏نياز نكرده است.»

پس صیغه برای مردهای که زن دائم دارن خوب نیست درست هست گناه نداره ولی چونکه بیشتر جنبه هوس بازی داری خوب نیست
ولی در بعضی موارد اشکال نداره وقتی گناه نداره
مثلا خانومی سن 35 سالگی شوهرش فوت میکنه بعد از یه طرف دختر یا پسر نوجوان داره که اگه بخواهد ازدواج دائم بکنه از لحاظ روحی بچه ها ضربه میبینن و اصلا شاید نتونم ناپدری رو قبول بکنن
خب این خانوم نیاز جنسی هم دارن حالا در هر کسی میزانش تمایل فرق داره
خانمی بااین شرایط ازدواج دائم باعث انحراف و.. بچه ها
ازدواج نکردن باعث بروز مشکلاتی برای خودش
این وسط میمونه صیغه شدن
واین مسئله عکسشم هست
آقایی خانومش فوت کرده باشه ....................
من اگه پسر بودم به اشکال نداشت خواهرم یا مادرم صیغه بکنه
الانم خدامادرم و پدرو برای هم نگهداره
ولی اگه خدایی نکرده یکی از اینا درقید حیات نباشن به نظر من ازدواج دائم بکنن اشکالی نداره نخواست صیغه بکنن شاید با نامادری یا ناپدری کنار نیام یعنی قبولشون برام مشکل باشه........

تورو خدا به شعور مردم احترام بذاريد!!!!! يعني ازدواج موقت وسه كسايي كه ازدواج نكردن مفيده؟!!!! اين كار بكارت روحي و جسمي رو ميشكنه و اين بهترين جرقه براي آغاز همخوابي با افراد مختلفو بي ارزش جلوه دادن عشق و عفت و پاك دامنيه...دوما خانوم محترم..يعني ما اگه مادرمون بيوه باشه ترجيح ميديم كه هر ماه يكي سيغش كنه كه نيازش برطرف بشه يا اينكه ازدواج دائم بكنه؟!!!!شما كدوم رو ترجيح ميدين؟!!! به نظر شما تحمل ناپدري بهتره يا اينكه مادر بيوه مون هر ماه بغل يكي باشه؟! ؟! اينجوري از نظر روحي لطمه نميبينيم!!!! حرف ما سر اشكالات اين حكمه.وقتي ميدونن به اقتصاد كشور گند زدن و سن ازدواج داره بالا ميره به جاي تسهيل شرايط ازدواج و بهبود وضعيت اشتغال و مسكن و...چه راه فراربهتري از قانون سيغه!!! شما با اين دلايل جالبتون چرا همجنسگرايي رو قانوني نكردين!!! اونا هم دلايلي شبيه اينا براي خودشون دارن!! خواهرم..بحث تناقض اين حكم با حقوق و ارزش زن به عنوان همسر ومادر وخواهر دارد..بلكه در اين حكم زن تنها و تنها همخواب است! آن هم به مدت محدود///شايد اين زن بيچاره عاشق اين مرد شد مرد ميتواند به راحتي اورا چون دستمال كاغذي دور بيندازد! در چنين حكمي نبايد شك كرد؟! در آخر اينكه اگر سند اين احاديث درست بود مطمان باشيد كه مرداي عرب از ايرانيها هوس باز تر بودن!!! حتما يه اشكالي تو كار بوده كه اجماع اهل سنت او رو حرام و زناي مشروعه مينامند

 

[nayyerr]

تورو خدا به شعور مردم احترام بذاريد!!!!! يعني ازدواج موقت وسه كسايي كه ازدواج نكردن مفيده؟!!!! اين كار بكارت روحي و جسمي رو ميشكنه و اين بهترين جرقه براي آغاز همخوابي با افراد مختلفو بي ارزش جلوه دادن عشق و عفت و پاك دامنيه...دوما خانوم محترم..يعني ما اگه مادرمون بيوه باشه ترجيح ميديم كه هر ماه يكي سيغش كنه كه نيازش برطرف بشه يا اينكه ازدواج دائم بكنه؟!!!!شما كدوم رو ترجيح ميدين؟!!! به نظر شما تحمل ناپدري بهتره يا اينكه مادر بيوه مون هر ماه بغل يكي باشه؟! ؟! اينجوري از نظر روحي لطمه نميبينيم!!!! حرف ما سر اشكالات اين حكمه.وقتي ميدونن به اقتصاد كشور گند زدن و سن ازدواج داره بالا ميره به جاي تسهيل شرايط ازدواج و بهبود وضعيت اشتغال و مسكن و...چه راه فراربهتري از قانون سيغه!!! شما با اين دلايل جالبتون چرا همجنسگرايي رو قانوني نكردين!!! اونا هم دلايلي شبيه اينا براي خودشون دارن!! خواهرم..بحث تناقض اين حكم با حقوق و ارزش زن به عنوان همسر ومادر وخواهر دارد..بلكه در اين حكم زن تنها و تنها همخواب است! آن هم به مدت محدود///شايد اين زن بيچاره عاشق اين مرد شد مرد ميتواند به راحتي اورا چون دستمال كاغذي دور بيندازد! در چنين حكمي نبايد شك كرد؟! در آخر اينكه اگر سند اين احاديث درست بود مطمان باشيد كه مرداي عرب از ايرانيها هوس باز تر بودن!!! حتما يه اشكالي تو كار بوده كه اجماع اهل سنت او رو حرام و زناي مشروعه مينامند

اولا من نگقتم برای کسانی که ازدواج نکردن چه دختر چه پسر

دوما بهتر هست افراد بیوه چه زن چه مرد ازدواج دائم بکنن ولی بعضی وقتها واقعا بچه ها درک کافی ندارن ولی صیغه نیازی نیست فرزندان متوجه بشن

بعدشم نیازی نیست هر ماه صیغه یکی بود میشه مدت اونو طولانی کرد تا اینکه بچه ها به نقطه درک کافی برسن بعد دایئم کرد

بعدشم نکه این مردهای عرب فقط زن دائم دارن

بعدشم همجنسبازی خیلی فرق داره باصیغه درضمن مطعه نیست درستش متعه هست در ضمن اگه نیاز جنسی نبود اصلا کسی ازدواج نمیکرد که شما میگیم هم خواب

خب شما ها به مذهب خودتون اجازه ندین افراد بیوه شما صیغه بشن

 

[eti68]

اولا من نگقتم برای کسانی که ازدواج نکردن چه دختر چه پسر

دوما بهتر هست افراد بیوه چه زن چه مرد ازدواج دائم بکنن ولی بعضی وقتها واقعا بچه ها درک کافی ندارن ولی صیغه نیازی نیست فرزندان متوجه بشن

بعدشم نیازی نیست هر ماه صیغه یکی بود میشه مدت اونو طولانی کرد تا اینکه بچه ها به نقطه درک کافی برسن بعد دایئم کرد

بعدشم نکه این مردهای عرب فقط زن دائم دارن

بعدشم همجنسبازی خیلی فرق داره باصیغه درضمن مطعه نیست درستش متعه هست در ضمن اگه نیاز جنسی نبود اصلا کسی ازدواج نمیکرد که شما میگیم هم خواب

خب شما ها به مذهب خودتون اجازه ندین افراد بیوه شما صیغه بشن

شما املات خوبه...مهم نوشتنش نیست مهم باطنشه که کار کثیفیه..

 

[m.abedi1986]

اولا من نگقتم برای کسانی که ازدواج نکردن چه دختر چه پسر

دوما بهتر هست افراد بیوه چه زن چه مرد ازدواج دائم بکنن ولی بعضی وقتها واقعا بچه ها درک کافی ندارن ولی صیغه نیازی نیست فرزندان متوجه بشن

بعدشم نیازی نیست هر ماه صیغه یکی بود میشه مدت اونو طولانی کرد تا اینکه بچه ها به نقطه درک کافی برسن بعد دایئم کرد

بعدشم نکه این مردهای عرب فقط زن دائم دارن

بعدشم همجنسبازی خیلی فرق داره باصیغه درضمن مطعه نیست درستش متعه هست در ضمن اگه نیاز جنسی نبود اصلا کسی ازدواج نمیکرد که شما میگیم هم خواب

خب شما ها به مذهب خودتون اجازه ندین افراد بیوه شما صیغه بشن

صیغه روتذکرندادین .آخه نوشته سیغه.
آغبط فرارعض مدرثح

 

[eti68]

صیغه روتذکرندادین .آخه نوشته سیغه.
آغبط فرارعض مدرثح

.........

 

[s1m5j8]

...!!!

...!!!

.
.

قابل توجه برادران اهل(به ظاهر )سنت




مسلم القری روایت میکند: ما داخل شدیم نزد اسماء دختر ابی بکر و از او در مورد متعه زنان پرسیدیم، پس گفت: ما در زمان رسولخدا (صلی الله و علیه و آله) انجام می دادیم...

پس اگر متعه کردن زنا است دختر ابوبکر و خواهر عایشه هم زنا کار بوده است.


اگر زنا نیست پس چرا به شیعیان طعنه میزنید که شما زنا میکنید؟!


جالب اینست که در کتب دیگر مانند شرح معانی الآثار طحاوی و محاضرات الادبا آمده است که اسماء از متعه کردن با زبیر بن عوام فرزندش عبدالله بن زبیر را بدنیا آورد....(!!!) #221​

 

[بردوک بزرگ]

.
.

قابل توجه برادران اهل(به ظاهر )سنت




مسلم القری روایت میکند: ما داخل شدیم نزد اسماء دختر ابی بکر و از او در مورد متعه زنان پرسیدیم، پس گفت: ما در زمان رسولخدا (صلی الله و علیه و آله) انجام می دادیم...

پس اگر متعه کردن زنا است دختر ابوبکر و خواهر عایشه هم زنا کار بوده است.


اگر زنا نیست پس چرا به شیعیان طعنه میزنید که شما زنا میکنید؟!


جالب اینست که در کتب دیگر مانند شرح معانی الآثار طحاوی و محاضرات الادبا آمده است که اسماء از متعه کردن با زبیر بن عوام فرزندش عبدالله بن زبیر را بدنیا آورد....(!!!) #221​

مثل اینکه نمیدانید که ما میگوییم در مدت زمانی محدود در زمان پیامبر ازاد بوده انهم در شرایط خاص و بعد از مدتی توسط پیامبر حرام اعلام شده. مثلا شراب که از اول حرام نبود در طول رسالت پیامبر یکباره حرام اعلام شد.اگر قرار بر این باشد که تمام کسانی که قبل از اعلام حرام بودن خمر شرب خمر کردند دچار گناه شده اند.

 

[s1m5j8]

آدم از بعضی حرفا تعجب میکنه...!!!!

آدم از بعضی حرفا تعجب میکنه...!!!!

مثل اینکه نمیدانید که ما میگوییم در مدت زمانی محدود در زمان پیامبر ازاد بوده انهم در شرایط خاص و بعد از مدتی توسط پیامبر حرام اعلام شده. مثلا شراب که از اول حرام نبود در طول رسالت پیامبر یکباره حرام اعلام شد.اگر قرار بر این باشد که تمام کسانی که قبل از اعلام حرام بودن خمر شرب خمر کردند دچار گناه شده اند.

تمام علما خودتون قبول دارن که خلیفه دوم اون رو حرام اعلام کرد حالا شما اومدی میگی پیامبر اون رو حرام اعلام کرد...

عجبا...!

بگذریم...



اینارو دریاب...:

• 
  [*=center]اولا شما و دوستان تان در هیچ کدام از پستهایی که من دیدم نگفتین مدت زمانی آزاد بوده و بعد حرام شده...!

​

• 
  [*=center]دوما دلیلش چی بوده در زمان خلفای شما حلال خدا رو حرام کردین؟

​

• 
  [*=center]**سوما آزاد بودن شراب در مدت زمانی کوتاه (و تمام احکام شرعی) دستور از جانب خدا بوده نه سلیقه شخصی پیامبر ، این شبهه تون رد میشه.

​

• 
  [*=center]چهارما مگه زمان پیامبر با زمان خلفای شما دین یا رسم رسومات مردم عوض شده بوده.؟

​

• 
  [*=center]پنجما اون شرایط خاص رو که گفتین ، میشه ذکر کنید ما هم بدونیم...!

​

• 
  [*=center]ششما الان بین مردم اهل (به ظاهر)تسنن ازدواجی با نام نکاح مسیار وجود داره که همون مطعه هست.میشه نظرتون رو بفرمایید...!!!

لطفا به تک تک موضوعات جواب دهید نه مثل پست های قبلی تون...


​

_________________

** یعنی شما خلیفه تون رو با خدا مقایسه میکنید که دستور حرام رو حلال کنه یا برعکس

 

[mor1360]

دوستان! سروران! عزیزان من!

همه سوالات و ابهاماتی که در باره این مسئله وجود دارند، در صفحه 22 همین تاپیک توسط دوست عزیزمون "نیّر" به خوبی نقل، بررسی و پاسخ داده شده اند! آیا فهمیدنش انقد سخته!!!

اگه دوستان، حوصله خوندن مطالبو ندارن و فقط نظر خودشونو تکرار می کنن که دیگه این بحث فایده ای نداره و بهتره ادامه پیدا نکنه. در ضمن، استارتر تاپیک هم این مسئله رو به صورت موذیانه ای مطرح کرده که با تحریک احساسات کسایی که با موضوع و قوانین و احکام اون آشنا نیستند، برای نظرات خودش که از شبکه های تبلیغاتی و شبهه افکن وهابی گرفته تایید بگیره. در حالیکه صورت مسئله به گونه ای غلط و ناقص طرح و بیان شده.

این بحث و حکم شرعی، برای موقعیت های اضطرارییه (اضطراری میدونید یعنی چی؟!) و نه هر کی هر وقت دلش خواست! و شرایط و قوانین مشخصی هم داره. جواب سوال جهت دار و انحرافی استارتر هم میشه : اگر شرایط اضطراری باشد و هیچ چاره دیگری باقی نمانده باشد، ناچارا بله!

حالا دوستان بدون مطالعه پستی که اشاره کردم، بیان بگن دلیل؟ مدرک؟ من مخالفم! و....

ضمنا یه مدتی شاید نتونم بیام، بچه های خوبی باشین و با هم دعوا نکنین! آفففرین!

 

[kalla]

.
.

قابل توجه برادران اهل(به ظاهر )سنت




مسلم القری روایت میکند: ما داخل شدیم نزد اسماء دختر ابی بکر و از او در مورد متعه زنان پرسیدیم، پس گفت: ما در زمان رسولخدا (صلی الله و علیه و آله) انجام می دادیم...

قابل توجه كساني كه خواب نيستن ولي خودشون رو به خواب زدن...هزار بار گفتيم بله در زمان پيامبر در يك بازه زماني انجام ميداند...بله انجام ميداند...بله انجام ميداند...
اما طبق حديثي كه عمر (رض) و علي (رض) و چند تن از اصحاب ديگر ...

پس اگر متعه کردن زنا است دختر ابوبکر و خواهر عایشه هم زنا کار بوده است.


اگر زنا نیست پس چرا به شیعیان طعنه میزنید که شما زنا میکنید؟!


جالب اینست که در کتب دیگر مانند شرح معانی الآثار طحاوی و محاضرات الادبا آمده است که اسماء از متعه کردن با زبیر بن عوام فرزندش عبدالله بن زبیر را بدنیا آورد....(!!!) #221​

اولا شما كه راوي حديث رو قبول نداريد به چه حقي به حديث ايشان استدلال ميكنيد؟!توهين نكن ...تو اصلا ارزش بحث كردن نداري...شما از اين حديث چي برداشت كردي؟!!!! ما هزار بار گفتيم بله در زمان پيامبر انجام ميدادند كي منكر اين شده؟!!!! اما در يك بازه زماني و سپس خداوند طبق حديثي كه عمر(رض) و علي(رض) و 3 تن ديگر از اصحاب از پيامبر نقل ميكنند خداوند مطعه را حرام كرد تا روز قيامت...بازم تكرار ميكنم اين عمل در يك بازه زماني در زمان پيامبر انجام ميشد اما بعدا حرام شد...شما كه اون رو زنا نميدوني و عبادته پيشتون پس خواهر و مادر خودت رو به اين عبادت تشويق كن...اميدوارم موفق باشي

 

[kalla]

دوستان! سروران! عزیزان من!

همه سوالات و ابهاماتی که در باره این مسئله وجود دارند، در صفحه 22 همین تاپیک توسط دوست عزیزمون "نیّر" به خوبی نقل، بررسی و پاسخ داده شده اند! آیا فهمیدنش انقد سخته!!!

اگه دوستان، حوصله خوندن مطالبو ندارن و فقط نظر خودشونو تکرار می کنن که دیگه این بحث فایده ای نداره و بهتره ادامه پیدا نکنه. در ضمن، استارتر تاپیک هم این مسئله رو به صورت موذیانه ای مطرح کرده که با تحریک احساسات کسایی که با موضوع و قوانین و احکام اون آشنا نیستند، برای نظرات خودش که از شبکه های تبلیغاتی و شبهه افکن وهابی گرفته تایید بگیره. در حالیکه صورت مسئله به گونه ای غلط و ناقص طرح و بیان شده.

این بحث و حکم شرعی، برای موقعیت های اضطرارییه (اضطراری میدونید یعنی چی؟!) و نه هر کی هر وقت دلش خواست! و شرایط و قوانین مشخصی هم داره. جواب سوال جهت دار و انحرافی استارتر هم میشه : اگر شرایط اضطراری باشد و هیچ چاره دیگری باقی نمانده باشد، ناچارا بله!

حالا دوستان بدون مطالعه پستی که اشاره کردم، بیان بگن دلیل؟ مدرک؟ من مخالفم! و....

ضمنا یه مدتی شاید نتونم بیام، بچه های خوبی باشین و با هم دعوا نکنین! آفففرین!

من نميدونم شما اضطراري رو كي ميدونيد!!! هر وقت راست بشيد وضعيت اضطراريه؟!!! به هر حال خواهر مادر خودتونه اختيارشو داريد!

 

[محمودپور]

اولا شما كه راوي حديث رو قبول نداريد به چه حقي به حديث ايشان استدلال ميكنيد؟!توهين نكن ...تو اصلا ارزش بحث كردن نداري...شما از اين حديث چي برداشت كردي؟!!!! ما هزار بار گفتيم بله در زمان پيامبر انجام ميدادند كي منكر اين شده؟!!!! اما در يك بازه زماني و سپس خداوند طبق حديثي كه عمر(رض) و علي(رض) و 3 تن ديگر از اصحاب از پيامبر نقل ميكنند خداوند مطعه را حرام كرد تا روز قيامت...بازم تكرار ميكنم اين عمل در يك بازه زماني در زمان پيامبر انجام ميشد اما بعدا حرام شد...شما كه اون رو زنا نميدوني و عبادته پيشتون پس خواهر و مادر خودت رو به اين عبادت تشويق كن...اميدوارم موفق باشي

ببخشید، اگر امکان داره مدرکی در رابطه اون بخش از صحبت هاتون که فرمودین علی (رض) از پیامبر حدیث نقل می کنه بیارین. من این حدیث رو به نقل از علی (رض) ( یا علی (ع)) نشنیده بودم. اصراری ندارم از منابع اهل سنت یا تشیع باشه فقط لطفاً معتبر باشه.