1 - دختر خانم , چرا خودت را کوچک کردی وخواستگاری آمدید؟
می آیند نه خود گل سراغ دیگران 
1-من فرار نکردم آق سعید.
چون صبح زود عازم سفر بودم ترجیحاً خوابیدم.
2-شما هم ناراحت نکن خودتو! اگه من این تاپیکو نمیزدم میخواستی چه کنی؟؟؟
3-زودتر میگقتی واست آستین بالا بزنم!
هستم در خدمتتون!
واقعاً که!!!
یه سوال پرسیدم !
خواستم جنبه شما آقایون رو بسنجم!
بعضی ها که خیلی منطقی برخورد کردن و ازشون ممنونم! البته امیدوارم که در واقعیت هم اینگونه باشه
ولی شما ....!!!!
منظورشون من نبودم هاااااااااااااچرا پیش میاد!!!
یکی رو سراغ داشتم ولی متاسفانه به خاطر بعضی از مسائل که تو این تاپیک دوستان زحمت کشیدن و گفتند نتونست قدمی پیش بذاره!!!
این در صورتی بود که پسره هم دختره رو میخواست ولی اونم ...!
اشتباه به ذهنت خورده اون روز فقط زماني مياد كه منو بذارن تو خاك . من هميشه عادت دارم همه چي رو از بازار ازاد تهيه كنم اينم مثل ساير چيزاکولی چیه!!!
این وظیفه ای است بر گردن تمامی آقایون!!!
میبینم اون روزو آقا!
اما به این شرط که اون روز یاد من بیافتی بیای خبرم کنی تا بهت بقیه اش رو بگم!
من ايستاده ميميرم ، نشسته زندگي نميكنم عجب جمله اي گفتم ها دمم گرم
باشه بهش میگم!!!1 - دختر خانم , چرا خودت را کوچک کردی وخواستگاری آمدید؟
2 - دختر خانم , دیگران سراغ گل
3 - اگر فرضاً من به شما ای دختر خوب ؛ جواب رد دهم , شخصیت والای شما شکسته میشود ودخترهای ناز هرگز توقع ندارند که به درخواستشان جواب رد بشنوند..........پس عزیزتر از جان برو آن بالا بالا بنشین همچون فرشته , تا دیگران به دست بوس تو آیند
ممنون .یک کیلومتر سربالایی رفتم، 400تا پله رو رفتم بالا بعد هم برگشتم!!! سفر جالبی بود!!!1-سفر بی خطر.
خب اینکه چیزی نیست. بگو من با پسره صحبت میکنم. غمت نباشه. کار رو بسپار به من حله
جاتون خالی
ممنون .یک کیلومتر سربالایی رفتم، 400تا پله رو رفتم بالا بعد هم برگشتم!!! سفر جالبی بود!!!
به شمال دسترسی داری ؟
من خودم خواستم اینکارو بکنم ولی مشکل اینجا بود که نمیشد برم !!!
سر کدوم حرف؟سلام. خوبید؟
ولی من سر حرفم هستما.
نه !ممنون.
به شمال؟!! نه از امضام مشخصه بچه کجام. حالا چطور مگه؟؟؟؟
ولی من میتونم با پسره حرف بزنم.
سر کدوم حرف؟
شما حرف زیاد زدی؟؟؟ کدومشون رو میگی؟؟؟
شما هم منتظر باشد!!!هیچی.
چرا به بچه هایی که پست دادن میگید که منتظر باشن؟؟؟ قراره اتفاقی بیفته؟؟؟!!!
نه !
به قلعه حسن صباح!
آخه پسره شمالیه! دوستم هم بچه تهران و دانشجوی شماله!
مرسییییی!میمیرم واسه این داستانای عاشقانه. ایول دختره.
پدر عشق بسوزه.
یعنی هم دانشگاهین؟؟ اگه اینطور باشه که موضوع حله. من یه روش میگم که با اجرای اون قضیه حل بشه. اگه خواستی میگم.
بادا بادا مبارک بادا ....
شما هم منتظر باشد!!!
چون با وجود این تغییراتی که داره تو فرهنگ جوامع ایجاد میشه چیزی نمیمونه که این تغییر تو این قضیه هم به وجود بیاد!
با وجود آدمای فهیمی چون شما زودتر هم پیش خواهد رفت!!!
خدا رو چه دیدید
مرسییییی!
شما هم این کاره ای هااااا!
بگید ببینم!
یادت نره درضمن دخترها طاقچه بالا می گذارند وغرور بی مورد نیز دارندباشه بهش میگم!!!
هیچ کجا!!!مهسا چه خبر؟ تاپيك به كجا رسيد ؟
ما وقت نداريم بخونيم پست هارو ، يه گزارش كوچيك بده
غرورشون بیمورد نیست!یادت نره درضمن دخترها طاقچه بالا می گذارند وغرور بی مورد نیز دارند
آفرینچی بگم والا.
ممنون
من؟؟!!!!!! نه بابا ، این کاره کجا بود.
نخوردیم نون گندم . دیدیم که دست مردم
این دوست شما باید بره یه کتاب شعر یا کتاب داستان های کوتاهی چیزی که کوچیکن بخره و در صفحه اول یه چیزی بنویسه مثلا تقدیم به دانشجوی نمونه ، آقای ... و تو یه مناسبت خوب مثلا تولد یه دانشمندی چیزی یا روز دانشجویی و... بده به پسره.
اگه پسره قبول کرد و توی مناسبت دیگه یه هدیه واسه دختره آورد که حله و دختره میتونه بره جلو و یا اینکه خود پسره میاد جلو.
ولی اگه دنبال قضیه رو نگرفت و ... یعنی دختره باید بی خیال بشه.
من هم موافقم متاسفانه
البته ما پسرها هم غرور داریم خانم مهندسهیچ کجا!!!
مثل همیشه آراء مخالف و موافق هست که آراء مخالف بیشتر از آراء موافقه!!!
البته به قول دوستان اگه پای عمل برسه بعید میدونم که اون آراء موافق هم به گفته شون عمل کنن
