آشنايي بيشتر روانشناسان عزيز (اسپمدونی)

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
درود
از وقتی دبیرستان میرفتم بیشتر از سر کلاسهای دیگه در میرفتم که برم کتابخونه مدرسه کتابهای حجیم روانشناسی رو بخونم! یا وقتی خونه آشنایان میرفتم تمام فکرم قفسه کتابهاشون بود که توش کتابی درباره روانشناسی پیدا کنم... و یا بارها میشد که در مجلات و روزنامه ها مطالبی رو که مرتبط با روانشناسی بود مطالعه میکردم,این روند در من همیشه وجود داشت و حتی ساعت های پای گفتگو های متخصصان روانشناسی در تلوزیونهای ماهواره ای نیز مینشستم و اگر هم یک روز حال دیدنش رو نداشتم ضبط میکردم که در فرصت بعد ببینم,بخصخص در این بین از نظرات "دکتر فرهنگ هولاکویی" که در شبکه اندیشه برنامه داره خیلی استفاده بردم و باعث شد مجموعه آثارش رو خریداری کنم و گاها بهش گوش بدم

بالاخره تصمیم رو گرفتم که از رشته دانشگاهی که اسمش دهان خیلی ها رو آب میاندازه ترک تحصیل کردم و بدنبال علاقه ام رفتم و الان دانشجوی روانشانسی شدم.;)

با اینجا هم از طریق لینکی که در سایت با**لا**تر**ین دیدم آشنا شدم و اصلا فکر نمیکردم بخش هاش انقدر بزرگ و درهم و با اعضای فراوان باشه!
سلام دوست عزيز از آشنايي با شما بسيار خرسندم..... :gol:خوشحالم كه اينجا هستيد.. ورودتون رو هم به باشگاه خوش آمد ميگم..... پس خوب شد... عاليييييي... حسابي باهاتون كار دارم.. براتون زحمت دارم.... حالا بعد ميگم بهتون..
شاد باشيد.;)
 
آخرین ویرایش:

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام دوست جونم :w12:من از طرف سوگلي خوش امد ميگم بهتون:w11: خوش اومديد خوشحالم كه دوستي مثل شما دارم:w30:
به قول سوگلي خودم شاد باشيد:w11:
سلام زهره جان.... چه عجب بعد از مدت ها پيدات شد...... ممنونم از لطفت.. اي كاش بودي الان...
شاد باشي گلم...;):gol:
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام . فکور هستم. تخصص من روانشناسی کار و مدیریت است. بعنوان مشاور فعالیت میکنم . اگه کاری یا سئوالی بود با کمال میل در خدمت دوستان هستم.
 

iman99

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام من ايمان هستم . 21 سالمه . ترم 6 رشته ي ورانشناسي باليني هستم و خيلي خوشحالم كه يه تاپيك براي رونشناس ها در اين سايت خوب راه اندازي شده .
در ضمن من هم يك پرسپوليسي هستم .

با تشكر از همه ي دوستان .
 

iman99

عضو جدید
کاربر ممتاز
فكر نكنم دوستان متوجه سوتي اي كه دادم شده باشن . به جايي روانشناسي نوشتم وزانشناسي . ولي دليل داره . دليلش هم اينكه از ديدين تاپيك روانشناسي خيلي خوشحال شدم .
 

iman99

عضو جدید
کاربر ممتاز
من 5 روز پيش به اين جمع اضافه شدم ولي از اون موقع تا حالا هيچكي نامده . مخصوصا سوگل خانم كه خودش پايه گذار اين تايپكه .
سوگل خانم واسه اين كه تايپك فعال بشه بايد بحث هاي داغ وچيزايي كه به درد جوونا بخوره راه اندازي كني .
 

iman99

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين هم هفتمين روز و باز هم از سوگل خانوم خبري نيست .

كسي نميدونم اين سوگل خانم كجاست؟
 

پری سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود بر همگي
خوشحال شدم از اينكه اينجا هم روانشناسي وجود داره با علاقه مندانش
من هم دانشجوي ترم 6 روانشناسي باليني هستم و در خدمت دوستان:gol:
 

asaly

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام :gol:
من خيلي روانشناسي دوس دارم .
ميشه منم دوستتون باشم ؟؟؟:redface:
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين هم هفتمين روز و باز هم از سوگل خانوم خبري نيست .

كسي نميدونم اين سوگل خانم كجاست؟
یکی از دلائلی که من با این تالار زیاد همکاری نمیکنم اینست که با مدیریت ایشان و حتی با آواتار ایشان و نیز با امضای ایشان هم مشکل دارم و به نظر من این تالار با این نوع مدیریت همیشه راکت خواهد بود. البته این آواتار و امضاء یک انتخاب شخصی است ولی برای یک مدیر شرایط فرق میکند. طرفداری از پرسپولیس و اون حرفا و اون عکس همشون جهت دار هستند و کاربران برای کار با یک مدیر جهت دار دچار تناقض میشوند. مدیر مثل قاضی است و باید رنگ خاصی نداشته باشه.
شفاف عرض کردم تا شبهه بر غرض ورزی نباشد.
 

nobody!

عضو جدید
سلام.
سال نوتون مبارک.
فارغ التحصیل برق الکترونیک هستم(88).
کتابای انتونی رابینز و می خونم و از روانشناسی لذت می برم...
هرچند بخاطر مشکلاتم پیش روان شنناس و روان پزشک هم زیاد رفتم!
منم اگه اجازه بدید خوشال میشم از نطرات و تجربیاتتون استفاده کنم.
موفق باشید.
یاعلی.
 

AmiR_112

عضو جدید
کمک کمک

کمک کمک

تورو خدا یکی واس من دوس داشتن رو تعریف کنه:cry:
تعریف قانع کننده ای میخام:eek:
 

AmiR_112

عضو جدید
عزیزم تجربش کردم اما مدتی موندم که این دوست داشتن یا چیز دیگس؟
تو چیرو دوست داشتن میدونی؟
 

Amirdb

عضو جدید
سلام خسته نباشید
من یه سری اطلاعات در مورد رشته روانشناسی بالینی میخوام از دوستان و متخصصان و دانشمندان این رشته ممنون میشم راهنمایی کنید..البته شاید جای این سوالات یه تاپیک دیگه باشه ولی دیدم اینجا همه جمع هستند گفتن اینجا بپرسم

1-بازار کارش و آیندش تو تو ایران چه طوره؟در نظر بگیرید برای یک فردی که دکترای روانشناسی داره چه زمینه های کاری وجود داره در ایران؟
3-وضعیت ادامه تحصیل در خارج از کشور؟
4-درآمدش چه طوره؟لطفا نگید به پول فکر نکن و این حرف ها اخه درآمد هم مهمه دیگه :دی

راستی قطب روانشناسی ایران کجاست؟شهید بهشتی؟شیراز؟کجا؟
من خودم ساکن شیرازم!!رواشناسی دانشگاه شیراز چه طوره؟؟از نظر سطح علمی و اساتید خوبه؟

ببخشید خیلی حرف زدم :دی
ممنون میشم پاسخ بدید

پ ن:من فارغ التحصیل رشته ریاضیم که فصد شرکت تو کنکور تجربی رو دارم(از رشته مکانیک مرخصی کرفتم از دانشگاه)
 

baroonearamesh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام خسته نباشید
من یه سری اطلاعات در مورد رشته روانشناسی بالینی میخوام از دوستان و متخصصان و دانشمندان این رشته ممنون میشم راهنمایی کنید..البته شاید جای این سوالات یه تاپیک دیگه باشه ولی دیدم اینجا همه جمع هستند گفتن اینجا بپرسم

1-بازار کارش و آیندش تو تو ایران چه طوره؟در نظر بگیرید برای یک فردی که دکترای روانشناسی داره چه زمینه های کاری وجود داره در ایران؟
3-وضعیت ادامه تحصیل در خارج از کشور؟
4-درآمدش چه طوره؟لطفا نگید به پول فکر نکن و این حرف ها اخه درآمد هم مهمه دیگه :دی

راستی قطب روانشناسی ایران کجاست؟شهید بهشتی؟شیراز؟کجا؟
من خودم ساکن شیرازم!!رواشناسی دانشگاه شیراز چه طوره؟؟از نظر سطح علمی و اساتید خوبه؟

ببخشید خیلی حرف زدم :دی
ممنون میشم پاسخ بدید

پ ن:من فارغ التحصیل رشته ریاضیم که فصد شرکت تو کنکور تجربی رو دارم(از رشته مکانیک مرخصی کرفتم از دانشگاه)

سلام دوست عزیز ....
چه همه سوال ..!
البته جواب همشون را نمیدونم ..
خب خیلی هم سخته بدونی بازار کارش چطوره .. یا وضعیتش تو خارج ...

ولی به نظر من دنیای الان میشه گفت هیچ کاری بازار کار مناسبی نداره و نمیشه تضمینش کرد ..
اما در واقع برای همه رشته ها کار هستن اگر که بخوایم واقعا مرد کار باشیم ...
من خودم به روانشناسی علاقه داشتم ....
من عمومی میخونم و اگر خدا بخواد و بخوام ادامه تحصیل بدم مشاوره شرکت می کنم
اول برای ارشد قصد شرکت در رشته بالینی را داشتم .... اما با یک استاد روانشناسی مشورت کردم و پس از بررسی هایی که کرد و سوالاتی که پرسید
گفت که منت به درد مشاوره می خورم ( البته معلوم نیست که بشم ... فقط برای شرکت گفت )
گفت بالینی باید به روحیاتت بخوره .. چون در مدارج بالا تر بالینی یک بیمار را زیر نظر میگیری و باید روی ان کار کنی ....
که به نظرم خیلی سخت می باشه ....!

از طرفی تا حدی سخته ارشد بالینی قبول بشی ... فکر می کنم کتاباش هم سخت تره ....

و اینکه فکر می کنم اگر قصد ادامه تحصیل داشته باشین .. رشته روانشناسی در اکثر شاخه هاش بازار کار داره ...
دست کم می تونی مجوز کلینیک بگیری یا مهد کودک ...
البته جزییات دقیقش را باید بپرسین ...

ولی در کل به نظر من درس را بر حسب علاقه بخونین .. اینجوری موفق تر خواهید بود ....
چون علاقه انگیزه میاره ..( اگه مثل من تنبلی نکنید ..)

امیدوارم موفق باشین ...
 

neda angel

کاربر بیش فعال
دیگه امیر جونم اون موقع طرف مقابلته که باید فرقشونو برات مشخص و بعد هم ثابت می کرد!:smile:
 

maryama maryam

عضو جدید
سلام
اولا اینکه دوس داشتن چی ؟ کاملا مشخص نکردین شما
بعدشم شما دارین خیلی سخت میگیرین . اگر منظورتون دوس داشتن یا همون عشق باشه . باید بگم که تا وقتی که اینطوری داری سخت میگیری نمی تونی دوس داشتنو یاد بگیری
حالا معنی دوس داشتن از نظر من ؟
دوس داشتن یعنی حس مثبت داشتن - خوشحال بودن - شوق داشتن واسه ادامه ی زندگی - تلاش واسه زندگی
اگر حس میکنی چیزیو دوس داری باید همه ی این احساسارو وقتی کنارشی داشته باشی...
من اینه نظرم حالا تا درک خودت از این حرفا چی باشه
 

Topcoding

عضو جدید
دوستی کی آخر آمد؟ دوستاران را چه شد؟

دوستی کی آخر آمد؟ دوستاران را چه شد؟

کاش می دانستیم که فاصله ی من با تو
فاصله ما شدنِ ما
به اندازه ی ، سلامی چو بوی خوش آشنایی است
کاش می دانستیم که اگر هستیم
نه برای آن است ، که بجنگیم به سر آب و غذا
که بخواهیم فقط بودن خویش
که اگر همه را می دادند به من
کل دنیا و نبودی تو کنارم
زندگی چه بی ارزش بود
آری آری تو همه، دنیامی
دوستی ثروت بی اندازست
عشق من به همه دوستانم، به یک اندازست
و برایم چقدر دشوار است
که جدایی اندازد بین ما فاصله ها ...
یادمن هست هنوز
که نگویم حرفی
که برنجد قلبی...
یادمان باشد اگر هست هنوز
در باغچه ما دسته گلی
نکند که بچینیم گلی
که اگر گل زیباست
دسته گل زیباتر
هر یکی بویی و هر بو
رنگ زیبای طبیعت دارد
من همه دوستانم را
به یک اندازه دوست می دارم
پس به یاد همه دوستانم
می ریم به استقبال بهار...
----
سلام دوست عزیز
امیدوارم با این دل نوشته ام که تقدیمش کردم به همه دوستان مفهوم دوستی را درک کرده باشید


 

FahimeM

عضو جدید
ویژگیهاي عشق حقیقی:
بیشترحالات وخلق وخوي انسان موقت وزودگذرمی باشدولی عشق نسبت به حالات دیگردائمی ترو پایدارتر میباشد.

دومین ویژگی عشق،این نکته است که هدف عشق رسیدن به شناخت وپیشرفت است.
سومین ویژگی عشق این است که عشق از تفکر و شناخت به وجودمیآید. زیرا تازمانیکه یک
فرد چیزي و یا شخص خاصی را نشناسدنمیتواندعاشق آن گردد. فرد ابتدا با شناخت اولیه نسبت
به یک موضوع به آن علاقمندشده وسپس باارزشمندساختن آن موضوع براي خود،عاشق آن
موضوع میشود.

چهارمین ویژگی عشق این نکته است که درعشق هدفهاي بلندمدت دنبال میشود. فردعاشقی
که تنهاهدفش رسیدن به معشوق است ازعشق درستی برخوردار نیست. زیرا وقتیکه به معشوق
خودرسید عمر عشقش به پایان میرسد.

پنجمین ویژگی عشق این نکته است که فرد عاشق با ادامه عشق خودبه شناخت و معرفت بیشتري
میرسدو این شناخت بیشتر باعث نزدیکترشدن وي به واقعیات میشود. این نزدیکی باعث می
شود که زندگی را واقعبینانه تر را دریابد و تصمیمهاي منطقیتري بگیرد. بزرگترین هنر انسان،
درك وشناخت واقعیت است وبزرگترین عمل انسان،قبول واقعیات تلخ است و بزرگترین واقعیت
درزندگی انسان، مرگ است.

ششمین ویژگی عشق این نکته است که درعشق،احساسات دراختیارعقل وفکر درمیآید.
فرديکه داراي عشق حقیقی است فردمنطقی وخردگرا است. درعشق،تصمیمات توسط عقل و
فکر صورت میگیرد و احساسات درسلیقه ها وچیزهاي دلخواه اعمال میشود. این امرنشان می
دهدکه عواطف بعد از شناخت به وجودمیآید.
 
آخرین ویرایش:

FahimeM

عضو جدید
هفتمین ویژگی عشق این نکته است که درعشق آزادي واستقلال دیده میشود. فردعاشق،

وابستگی مادي ومعنوي به معشوق نداردوبدون وجودمعشوق نیزمیتواندبه زندگی ادامه دهد.
عاشق بامیل واراده خویش به معشوق عشق میورزدواجباري درعشق ورزي ندارد. عشق با
شناختیکه به عاشق میدهدباعث آزادشدن عاشق ازوابستگی هاي غیرلازم واحساس بی نیازي
دراومیشود. فرديکه عاشق یک موضوع است اسیرومعتادبه آن موضوع نیست. عاشق
نمیتوانددر« بندةعشق» ویا« اسیرعشق» دلبستگی به معشوق داردونه وابستگی. اصطلاح
عشق حقیقی معنایی پیداکند. زیرااگرپیامدعشق،اسارت وبندگی باشداین نتیجه گرفته می
شودکه باشروع عشق،یکی ازخواسته هاي اصلی انسان که همان آزاديخواهی است پایمال می
شود.

هشتمین ویژگی عشق این نکته است که درعشق،تعادل وثبات دیده میشودوهمین تعادلو
ثبات است که باعث دوام عشق میگردد. این تعادل وثبات باعث به وجودآمدن آرامش زیبایی
درعاشق میشود. عشق حقیقی تعادل جسمی وروانی عاشق را برهم نمیزندو بسیارتندو
آتشین نیست. عشق حقیقی سوزاننده نیست؛بلکه فروزاننده وروشنگر است. عشق مانندمشعلی در
دست عاشق است که با این مشعل،درراه معرفت وعرفان پیش میرود. عشقیکه باعث شود
عاشق درآن بدون اختیارخود،به سمت فناو نابودي کشانده شود عشق نیست.
هرگزنمیردآنکه دلش زنده شدبه عشق
ثبت است برجریده عالم دوام ما(حافظ)
 
آخرین ویرایش:

FahimeM

عضو جدید
نهمین ویژگی عشق این نکته است که درعشق هویت عاشق حفظ میگردد. یعنی فقط عاشق به
دنبال ویژگیهاي خاصی است که باعث عشقورزیدن به معشوقش گردیده است وعشق باعث نمی
شود که هویت عاشق ازبین برود و فردعاشق، خود را جز یی ازمعشوق بداند.

دهمین ویژگی عشق این نکته است که فردعاشق،احساس مالکیت نسبت به معشوق خود ندارد.
یعنی عاشق فکرنمیکندکه معشوق حتماًو صرفاً در انحصار او قرا ردارد.

عشق مسأله پیچیده ایست. ولی باشناخت عشق حقیقی وکاربرد آن در زندگی میتوان به موفقیت
زیادي رسید.
:gol:
 
آخرین ویرایش:

Topcoding

عضو جدید
بنده را نام خویشتن نبود***** هرچه مارالقب دهند آنیم

بنده را نام خویشتن نبود***** هرچه مارالقب دهند آنیم

پای عشق به میان آمد و من هیچ ندارم که بگویم
چرا که عشق را نمی شود توصیف کرد
عشق موهبتی است از جانب خدا
و هر کسی لیاقت عاشق شدن را ندارد
و خیلی زود به هر کسی برچسب عاشقی نزنیم
که عشق مقدس است و عاشق حرمت دارد.....
------
و این است سرنوشت گذشته ی من که سالها به دنبال خوشبختی بودم و خوشبختی را در کار ، پول ، تحصیل و .... میدیدم ولی هیچکدام مرا خوشبخت نکرد چرا که اینها از جنس خوشبختی نیستند. خوشبختی از جنس این دنیا نیست که بخواهیم با اجناس این دنیا به آن برسیم....
خوشبختی لمس لحظه هاست
حس زنده بودن و سر زندگی است
و چه بگویم از روزی که با عشق آشنا گشتم
که هر آنچه داشتم را از دست دادم
ولی در عوض ، به خویشتن خویش رسیدم
ولی هنوز لیاقت خدمت، به من نرسیده
وهمه آرزوی من خدمت به آستان عشق است
آری آنگاه که فهمیدیم که عشق چیست و عاشق کیست
می فهمیم چرا فرشتگان خداوند به پای انسان سجده کردند.....
-----
و پای حافظ به میان آمد و ما هم از او که عاشقی رندو بلاکش بود و شیوه ی رندی به همه آموخت،دم می زنیم
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ******* چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است...
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست************* اظهار احتیاج خودآن جا چه حاجت است
ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار****************می داندت وظیفه،تقاضاچه حاجت است
حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود ******* با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است


روزی می آید که همه چی آرومه ......
به امید آن روز
بدرود:gol:
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

شکوفه یاس

عضو جدید
:Dسلام دوستان عزیز.من روانشناس نیستم و دانشجوی ارشد شیمی هستم و 25 سالمه.کتاب روانشناسی هم نخوندم .اما به کاربرد علم روانشناسی تو بهبود جامعه واقعا معتقدم.امید وارم مردم هم به روانشناس ها اعتقاد داشته باشن تا راه پیشرفت برای این قشر هم باز بشه.
با آرزوی سالی خوش برای همه دوستان:heart:
 

FahimeM

عضو جدید
ویژگیهاي هوس:

اولین ویژگی هوس، زودگذر و موقتی بودن آن است . هوس، آتشی است که به سرعت در فرد بوجود
می آید و او را مجبور می کند که براي خاموشی خود تلاش کند.
دومین ویژگی هوس این است که هدف هوس، فقط رسیدن به ارضاء و کسب لذت است و در آن شناخت و معرفتی وجود ندارد. البته لذت طلبی، مسأله بد و زشتی نیست. کسی که نمی تواند از زندگی لذت ببرد ممکن است مبتلا به بیماریهاي روانی گردد لذت طلب بودن انسان از دو جنبه براي براي انسان می تواند مشکل ساز باشد .اولین مورد در رابطه با افراط در لذت طلبی است؛ لذت طلبی زیاد باعث توقف در مسیر کمال و پیشرفت انسان و حتی بازگشت به دوران کودکی می شود . زیرا انسانها به هنگام لذت بردن شخصیتی کودکانه به خود می گیرند . مورد دوم این نکته است که انسان می تواند از موارد منفی و غیر انسانی هم لذت ببرد . مثلاً یک فرد، همانطوري که می تواند از کمک کردن به دیگران لذت ببرد می تواند از اذیت کردن دیگران هم لذت ببرد.

سومین ویژگی هوس این است که هوس از نیازهاي درونی و احساسات انسانها به وجود می آید . همه انسانها قبل از این که بتواند از روي عقل و منطق رفتار کنند، احساساتی هستند و از روي احساسات و عواطف رفتار می کنند.

چهارمین ویژگی هوس این است که درهوس هدفهاي کوتاه مدت و آنی دنبال می شود . این هدفهاي کوتاه مدت معمولاً برنامه خاصی ندارند و به سرعت تغییر می کنند.

پنجمین ویژگی هوس این است که فرد هوسران با غرق شدن در احساسات خود ، از واقعیات دور می شود. هر انسانی داراي احساسات و عواطف می باشد ولی نباید در تصمیمات و پیش بینی ها ازروي احساسات قضاوت کرد. احساسات می تواند با سرپوش گذاشتن بر روي اتفاقات، واقعیات را به صورت دیگري نمایان می کند و باعث قضاوت نادرست و اشتباه در فرد شود . فرد هوسران دنیاي درون خود را می ببیند و توجهی به واقعیات دنیاي خارج از خود ندارد.

ششمین ویژگی هوس این است که در هوس، عقل و فکر در اختیار احساسات قرار می گیرد . در هوس تصمیمات توسط احساسات گرفته می شود و عقل و فکر براي عملی کردن برنامه ها و نقشه ها به خدمت گرفته می شود . متأسفانه در فرهنگ و ادبیات بسیاري از جوامع، عقل را نقطه مخالف عشق قرار داده اند و عشق را به صورت یک میل دلخواه و شدید معنا نموده اند. در صورتی که این معنا، معناي عشق نیست بلکه معناي هوس است . لازمه عشق، تفکر و شناخت است و نه نقطه مخالف آن.

هفتمین ویژگی هوس این است که درهوس، اسارت و وابستگی دیده می شود. فرد هوسران، اسیر هوسها و احساسات خویش است و جدایی از این وابستگ یها براي او سخت و عذاب آور است . افراد هوسران بعد از ارضاء هوس و رسیدن به کام خویش ، احساس پوچی می کنند . زیرا چیزي به جز یک لذت زودگذر به دست نمی آورند . این احساس پوچی، باعث به وجود آمدن پشیمانی و افسردگی در آنها می شود . به همین خاطر افراد هوسران براي فرار از افسردگی به هوسهاي دیگري روي می آورند و این روند باعث می شود روز به روز در هوسهاي خویش غرق تر و اسیرتر شوند.
عمر بگذشت به بی حاصلی و بوالهوسی
اي پسر جام می ام ده که به پیري برسی حافظ

هشتمین ویژگی هوس این است که هوس باعث افراط و تفریط در زندگی می شود . زیرا افراد هوسران هنگامی که در پی رسیدن هوسهاي خود هستند توجهی به جنبه هاي دیگر ندارند و فقط به فکر رسیدن به خواسته هاي خود هستند و کلیت را در نظر نمی گیرند . این امر باعث می شود که افراد هوسران در زندگی خود به افراط و تفریط زیادي بپردازند و مشکلات بسیاري را براي خود و دیگران به وجود بیاورند.
تو مگر بر لب آب به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی حافظ

نهمین ویژگی هوس این است که در هوس فرد هوسران هو یت خود را در میان هوسهاي خویش از دست می دهد و خود را گم می کند . فرد هوسران خواستار ارضاء بی قید و شرط هوسهاي خود است. براي فرد هوسران رسیدن به هوسها داراي اهمیت است و این مورد که در این راه ، چیزهایی مانند هویت خویش را از دست بدهد یا ندهد برایش مهم نیست.

دهمین ویژگی هوس این است که فرد هوسران احساس مالکیت زیادي نسبت به چیزهایی که هوسهایش را ارضاء می کند دارد . زیرا فرد هوسران به خاطر اشباع ناپذیري، اسیر هوس هاي خویش است و عدم ارضاء هوس ها براي او بسیار سخت و عذاب آور است . پس بنابر این با در اختیار گرفتن و مالکیت چیزهایی ک ه هوسهایش را ارضاء می کند کوشش می کند که از عدم ارضاء هوسهاي خود در آینده پیشگیري کند.
 

بارانه

عضو جدید
[[سلام به همگي
من باران 24 ساله دانشجو ترم اخر كارشناسي ارشد روانشناسي ....
از اشنايي با همتون خوشحال[
 

Similar threads

بالا