تو یه کلام تولدت مبارک..............
آتی جون تولدت مبارک باشه خانومی
- شروع کننده موضوع afsoon6282
- تاریخ شروع
در سنه 1200 قبل از میلاد در دشتی سرسبز و زیبا با چشمه سارانی پرآب و رود خانه هایی خروشان ملقب به دشت شوت ( پس از همه مغول به دلیل فقدان آهنگ ش در الفبای مغولی ، دشت لوت نامیده شدندی) کودکی عجیب الخلقه چشم به جهان گشودندی ....
به گاه تولد هزاران چکاوک از اواز افتادندی و طوطیان شکرشکن ، داشته های ذهن خویش را فراموش بکردندی و صدها گاو و گوسفند ماغ کشیدندی و بادهای سوزان بر آن دشت وزیدن کردندی به گونه ای که خشکسالی تاکنون بر آن منطقه مستولی گشتندی ....
فی المجلس ، هیات الاطباء از تشخیص جنسیت وی مبهوت و متحیر گشتندی و توان قرار دادن آن نوزاد در زمره سخت پوستان (پسران) و نرم تنان (دختران) از آنها سلب شدندی و سالیانی بعد به دلیل نشر پاره ای از اعمال و کردار، در زمره نرم تنان قرار گرفتندی ....
بادهای سوزان و خشکسالی بهانه ای رفتندی تا وی را آتیشا نامیدندی ( که بعد از حمله مغول دوباره باز به دلیل فقدان آهنگ ش در الفبای مغولی آتیسا ، و بعد از حمله اعراب به خاطر کتابت حرف عله ، آتوسا (ا.ن. فدائهم )
نامیده شدندی .... )
وی در بدو تولد هیچ نشانی از جمال نداشتندی و هر فلان که به بالین وی حاضر میشدندی ایرادی از وی بگرفتندی که ناگاه احدی از حضار فریاد برآورد که چون وی بزرگ شود در جمال شهره شهر بگردندی که تاکنون چنین اتفاقی به وقوع نپیوستندی و آن فلان به کرات به دلیل سخن بیهوده مورد شماتت قرار گرفتندی به گونه ای که در آخرین شماتت جیغی بلند کشیدندی و در دم روح از بدن مرخص گشتندی ....
وی همینک از سران فتنه و از مصادیق جنگ نرم به شمار آمدندی و در ردیف خواص جای گرفتندی و در هر بزمی قطره ای از دارائی خویش تراوش نکردندی ، در خساست و کناست از نرم تن خاله خویش گوی سبقت بربایندی و خرج خویش به دوش اطرافیان مفلوک بیانداختندی ، مرکب وی مترو و در استعمال المخدرات شهره آفاق بودندی ....
به گاه تولد هزاران چکاوک از اواز افتادندی و طوطیان شکرشکن ، داشته های ذهن خویش را فراموش بکردندی و صدها گاو و گوسفند ماغ کشیدندی و بادهای سوزان بر آن دشت وزیدن کردندی به گونه ای که خشکسالی تاکنون بر آن منطقه مستولی گشتندی ....
فی المجلس ، هیات الاطباء از تشخیص جنسیت وی مبهوت و متحیر گشتندی و توان قرار دادن آن نوزاد در زمره سخت پوستان (پسران) و نرم تنان (دختران) از آنها سلب شدندی و سالیانی بعد به دلیل نشر پاره ای از اعمال و کردار، در زمره نرم تنان قرار گرفتندی ....
بادهای سوزان و خشکسالی بهانه ای رفتندی تا وی را آتیشا نامیدندی ( که بعد از حمله مغول دوباره باز به دلیل فقدان آهنگ ش در الفبای مغولی آتیسا ، و بعد از حمله اعراب به خاطر کتابت حرف عله ، آتوسا (ا.ن. فدائهم )
نامیده شدندی .... )وی در بدو تولد هیچ نشانی از جمال نداشتندی و هر فلان که به بالین وی حاضر میشدندی ایرادی از وی بگرفتندی که ناگاه احدی از حضار فریاد برآورد که چون وی بزرگ شود در جمال شهره شهر بگردندی که تاکنون چنین اتفاقی به وقوع نپیوستندی و آن فلان به کرات به دلیل سخن بیهوده مورد شماتت قرار گرفتندی به گونه ای که در آخرین شماتت جیغی بلند کشیدندی و در دم روح از بدن مرخص گشتندی ....
وی همینک از سران فتنه و از مصادیق جنگ نرم به شمار آمدندی و در ردیف خواص جای گرفتندی و در هر بزمی قطره ای از دارائی خویش تراوش نکردندی ، در خساست و کناست از نرم تن خاله خویش گوی سبقت بربایندی و خرج خویش به دوش اطرافیان مفلوک بیانداختندی ، مرکب وی مترو و در استعمال المخدرات شهره آفاق بودندی ....
یعنی الان 35 سالت شد ؟
شوخی کردم آتی جان تولد 19 سالگیت مبارک
در سنه 1200 قبل از میلاد در دشتی سرسبز و زیبا با چشمه سارانی پرآب و رود خانه هایی خروشان ملقب به دشت شوت ( پس از همه مغول به دلیل فقدان آهنگ ش در الفبای مغولی ، دشت لوت نامیده شدندی) کودکی عجیب الخلقه چشم به جهان گشودندی ....
به گاه تولد هزاران چکاوک از اواز افتادندی و طوطیان شکرشکن ، داشته های ذهن خویش را فراموش بکردندی و صدها گاو و گوسفند ماغ کشیدندی و بادهای سوزان بر آن دشت وزیدن کردندی به گونه ای که خشکسالی تاکنون بر آن منطقه مستولی گشتندی ....
فی المجلس ، هیات الاطباء از تشخیص جنسیت وی مبهوت و متحیر گشتندی و توان قرار دادن آن نوزاد در زمره سخت پوستان (پسران) و نرم تنان (دختران) از آنها سلب شدندی و سالیانی بعد به دلیل نشر پاره ای از اعمال و کردار، در زمره نرم تنان قرار گرفتندی ....
بادهای سوزان و خشکسالی بهانه ای رفتندی تا وی را آتیشا نامیدندی ( که بعد از حمله مغول دوباره باز به دلیل فقدان آهنگ ش در الفبای مغولی آتیسا ، و بعد از حمله اعراب به خاطر کتابت حرف عله ، آتوسا (ا.ن. فدائهم )
وی در بدو تولد هیچ نشانی از جمال نداشتندی و هر فلان که به بالین وی حاضر میشدندی ایرادی از وی بگرفتندی که ناگاه احدی از حضار فریاد برآورد که چون وی بزرگ شود در جمال شهره شهر بگردندی که تاکنون چنین اتفاقی به وقوع نپیوستندی و آن فلان به کرات به دلیل سخن بیهوده مورد شماتت قرار گرفتندی به گونه ای که در آخرین شماتت جیغی بلند کشیدندی و در دم روح از بدن مرخص گشتندی ....
وی همینک از سران فتنه و از مصادیق جنگ نرم به شمار آمدندی و در ردیف خواص جای گرفتندی و در هر بزمی قطره ای از دارائی خویش تراوش نکردندی ، در خساست و کناست از نرم تن خاله خویش گوی سبقت بربایندی و خرج خویش به دوش اطرافیان مفلوک بیانداختندی ، مرکب وی مترو و در استعمال المخدرات شهره آفاق بودندی ....
الهی من فدات بگردندی!!!
یعنی الان 35 سالت شد ؟
شوخی کردم آتی جان تولد 19 سالگیت مبارک
بی ادب، سلام که نمی کنی، حداقل جواب سلامم و بده.
چرا پروفایلت و بستی؟
میگما!!! این همه آدم اومدن اینجا تبریک گفتن!! چرا زهره فقط از تو تشکر کرد؟؟؟
آخرین ویرایش:
الهی من فدات بگردندی!!!
اوا خدا نکنه .... من بدون تو ذره ای منفعل بیش نیستم ....
برو اون شیشه شیر منو وردار بیا ببینم
از اون شیر خشک خوبا بریز
ایرانی نباشه هاااااا
از گرسنگی دارم قالی رو گاز میزنم
والا ما شنیدیم وقتی دنیا اومدی شیر نخوردی .... بلند شدی نشستی کنار مادر گرام ، کاچی خوردی ....
ممنون بانو ....(گل)
من و داداش پژمان به خاطر حفظ سلامتی شمام که شده همچین کاری نمی کنیم ....
آخرین ویرایش:
بگیر بالا اون پرچمو!!!
از اول انقلاب بالاس حاجی ....
جیگر انقلاب و بخورم من که هرچی داریم از این انقلاب داریم!!
دمت گرم پسر! ترکوندندی!در سنه 1200 قبل از میلاد در دشتی سرسبز و زیبا با چشمه سارانی پرآب و رود خانه هایی خروشان ملقب به دشت شوت ( پس از همه مغول به دلیل فقدان آهنگ ش در الفبای مغولی ، دشت لوت نامیده شدندی) کودکی عجیب الخلقه چشم به جهان گشودندی ....
به گاه تولد هزاران چکاوک از اواز افتادندی و طوطیان شکرشکن ، داشته های ذهن خویش را فراموش بکردندی و صدها گاو و گوسفند ماغ کشیدندی و بادهای سوزان بر آن دشت وزیدن کردندی به گونه ای که خشکسالی تاکنون بر آن منطقه مستولی گشتندی ....
فی المجلس ، هیات الاطباء از تشخیص جنسیت وی مبهوت و متحیر گشتندی و توان قرار دادن آن نوزاد در زمره سخت پوستان (پسران) و نرم تنان (دختران) از آنها سلب شدندی و سالیانی بعد به دلیل نشر پاره ای از اعمال و کردار، در زمره نرم تنان قرار گرفتندی ....
بادهای سوزان و خشکسالی بهانه ای رفتندی تا وی را آتیشا نامیدندی ( که بعد از حمله مغول دوباره باز به دلیل فقدان آهنگ ش در الفبای مغولی آتیسا ، و بعد از حمله اعراب به خاطر کتابت حرف عله ، آتوسا (ا.ن. فدائهم )
وی در بدو تولد هیچ نشانی از جمال نداشتندی و هر فلان که به بالین وی حاضر میشدندی ایرادی از وی بگرفتندی که ناگاه احدی از حضار فریاد برآورد که چون وی بزرگ شود در جمال شهره شهر بگردندی که تاکنون چنین اتفاقی به وقوع نپیوستندی و آن فلان به کرات به دلیل سخن بیهوده مورد شماتت قرار گرفتندی به گونه ای که در آخرین شماتت جیغی بلند کشیدندی و در دم روح از بدن مرخص گشتندی ....
وی همینک از سران فتنه و از مصادیق جنگ نرم به شمار آمدندی و در ردیف خواص جای گرفتندی و در هر بزمی قطره ای از دارائی خویش تراوش نکردندی ، در خساست و کناست از نرم تن خاله خویش گوی سبقت بربایندی و خرج خویش به دوش اطرافیان مفلوک بیانداختندی ، مرکب وی مترو و در استعمال المخدرات شهره آفاق بودندی ....
میگم در ادامه نکنه همین آتوسا بوده که در کتاب سه تفنگدار الکساندر دوما به آتوس تغیر پیدا کرده ها؟ آخه آتوس هم از مصادیق بارز جنگ نرم و دائم الخمربود، و البته دخترباز!!!
خوش به حالت که نمی شناسیش!!! بیچاره ما که می شناسیمش
بیچاره تو که از لینک زیر باشها آشنا میشی!!
ایناهاش
خیلی ها هم جیگر من و خوردن!!!!
هنوزم در قید حیاتن ایا ؟ ....
تلاشتون برای پیدا کردن اسم کاربریش قابل تقدیره ....
مخلص داش مجید .... قابلی نداشت ....
شانس اورد سرم شلوغ بود وگرنه ....
تمام مشخصات بالا میخوره بهش به غیر از اون اخری ....
اتفاقا در مورد اون آخری کمی بیندیشیم.مخلص داش مجید .... قابلی نداشت ....
شانس اورد سرم شلوغ بود وگرنه ....
تمام مشخصات بالا میخوره بهش به غیر از اون اخری ....
ایشون در 22 تا از پستهای گذشته برای 15 دختر بوس فرستادن ، قربون صدقه 6 دختر شدن و جیجل(!) یک دختر رو خوردن. پس حالا دخترباز حساب میشن یا پسرباز؟
هر سالروز تولدم
شمع های بیشتری
بر عمر رفته ام
اشک می ریزند..
شمع های بیشتری
بر عمر رفته ام
اشک می ریزند..
minerva
عضو جدید
سلام.
بچه ها یه سر به این جا بزنید.می دونم نباید توی این قسمت این پست رو بگذارم.اما دیگه داره خیلی دیر می شه.
به هر کسی هم که میشناسید بگید این تاپیک رو بخونه.
یک انسان به کمک همه تون احتیاج داره
هر كه در اين بزم مقرب تر است.....
بچه ها یه سر به این جا بزنید.می دونم نباید توی این قسمت این پست رو بگذارم.اما دیگه داره خیلی دیر می شه.
به هر کسی هم که میشناسید بگید این تاپیک رو بخونه.
یک انسان به کمک همه تون احتیاج داره
هر كه در اين بزم مقرب تر است.....
توی دو کلوم
قربونت داداش
یعنی الان 35 سالت شد ؟
شوخی کردم آتی جان تولد 19 سالگیت مبارک
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
مرسی حـــامد جان
انشااللرد عروسی شما بعد از امیر و پژمان
میگما!!! این همه آدم اومدن اینجا تبریک گفتن!! چرا زهره فقط از تو تشکر کرد؟؟؟
نکته ی بس ظریفی بود
اوا خدا نکنه .... من بدون تو ذره ای منفعل بیش نیستم ....
والا ما شنیدیم وقتی دنیا اومدی شیر نخوردی .... بلند شدی نشستی کنار مادر گرام ، کاچی خوردی ....
ممنون بانو ....(گل)
من و داداش پژمان به خاطر حفظ سلامتی شمام که شده همچین کاری نمی کنیم ....
من اگه شما دوتا رو زن ندم آتی نیستم
این خط ---------- اینم نشون||||||||||
پرچمو نگه دار فردا سر قله نصب کن خان داداش
برو یخچالت رو تعمیر بچه
تو رو چه به این حرفا؟؟؟؟
خوش به حالت که نمی شناسیش!!! بیچاره ما که می شناسیمش
بیچاره تو که از لینک زیر باشها آشنا میشی!!
ایناهاش
شکلک قهر و رفتن با بالهایی در حال کنده شدن
به به
تولد خانم مدیر مبارک
انشالله که همیشه شاد و خوش باشید و با هم بریم کارای خوب خوب توی صفحه بچه ها انجام بدیم
مبارک
مدیریتم تو چی عزیز؟؟؟؟
ممنون خانوم گل
365 تا بوس
تولدت مبارک آتوسا جون
قربونت برم راسل عزیزم
شرمنده کردی
آرزو می کنم هیچ وقت خنده از لبت محو نشه
حسودیت میشه ؟؟؟؟؟
اینا همش برمیگرده به همون بهت و حیرت هیات الاطباء ....
کوفت
امیر دعا کن نبینم
همون 4تا شیوید مو رو هم روی سرت نمیذارم
دست رو دلم نذار که خونِ
نمی دونی با چه حسرت به گذشته ی از دست رفته نگاه میکنم
امیدوارم که بتونم جبرانش کنم
من نیز دوباره تبریک میگم عمه جان
الان وارد هشت هزارو نهصدوشصت ویکمین روز شدی!
چه احساسی داری ؟
میگما!!! این همه آدم اومدن اینجا تبریک گفتن!! چرا زهره فقط از تو تشکر کرد؟؟؟
اتفاخا این سوال برای من نیز پیش اومده بود!
مدارکشم موجوده
شکلک قهر و رفتن با بالهایی در حال کنده شدن
تخدیم به عمه جان
آخرین ویرایش:
من نیز دوباره تبریک میگم عمه جان
الان وارد هشت هزارو نهصدوشصت ویکمین روز شدی!
چه احساسی داری ؟
اتفاخا این سوال برای من نیز پیش اومده بود!
مدارکشم موجوده
تخدیم به عمه جان
ممنون عمه جان
الان که خیلی خوشحالم از اینکه این همه دوست گل و مهربون دارم
اول از همه هم از داداش و پسر گلم تشکر میکنم
بعدش هم حــــامد که حسابی شرمنده مون کرد
و همه ی دوستانی گلی که دیدمشون و اونایی که با تلفن و اس ام اس به یادم بودن
مرسی عزیزانم
قله رو فتح کردیم(شکلک خواهش میکنم عمه جان )
حــــــامد چیکار کرده ؟
کجا رفتین ؟
بعدا برام تعریف کن
من برم لالا
خیلی خسته ام
بچه هایی که امروز رفتن قله رو فتح کردن
عکس با کلیه جزئیات لطفا
عکس با کلیه جزئیات لطفا
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
✿✿♚✿✿♚......................تولدت مبارک مارال جون:|.....................♚✿✿♚✿✿ | مناسبت‌ها | 221 | |
|
✿✿✿تولد گل دختر دی ماهی فاطیما جون..( F@tima s332)✿✿✿ | مناسبت‌ها | 171 | |
|
شادی جون تبریک | مناسبت‌ها | 146 | |
|
مهمونی کربلایی یاسین جون(( یاس منم )) | مناسبت‌ها | 236 | |
|
.eliii.جون تولدت مبارکککککککک | مناسبت‌ها | 133 |
Similar threads
-
✿✿♚✿✿♚......................تولدت مبارک مارال جون:|.....................♚✿✿♚✿✿
- شروع شده توسط MaRaL.arch
- پاسخ ها: 221
-
✿✿✿تولد گل دختر دی ماهی فاطیما جون..( F@tima s332)✿✿✿
- شروع شده توسط s.1.8.1.18
- پاسخ ها: 171
-
-
-