[هنر گفتگو-گفتگوی هنری]-04- بهترین دیالوگ به یاد ماندنی که شنیدی ؟

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
بتمن (کریستین بیل): چرا میخوای منو بکشی؟
جوکر (هیث لجر): (میخندد) من نمیخوام! نمی خوام تورو بکشم! بدون تو چیکار کنم؟! برم گنگسترا رو تیغ بزنم؟ نه، نه، نه! نه، تو... تو منو کامل می کنی!

The Dark Knight Directed by Christopher Nolan- 2008
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایوی(ناتالی پورتمن): تو کی هستی؟
وی(هوگو ویوینگ) : مردی که نقاب بر چهره داره!

ناتالی : این رو میبینم
وی : میدونم که میبینی

من نمی خواستم قدرت بیناییت رو زیر سوال ببرم
فقط می خواستم بگم از شخصی که ماسک بر چهره داره تا کسی اونو نشناسه چرا میپرسی تو کی هستی!

V for Vendetta
James McTeigue
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
دکتر فاستوس: برای بدبختان تسلایی از این بالاتر نیست که بدبختی دیگر به جمعشان افزوده گردد.

نمایشنامه " دکتر فاستوس "
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
میمی: دوتا خبر برات دارم، یکی خوب، یکی بد!

اسکار: بگو!

میمی: خبر اول اینه که فلج شدی و تا آخر عمر باید رو ویلچر بشینی!
اسکار: خبر خوبه چیه؟
میمی: این خبر خوبه بود!
خبر بد اینه که کسی که قراره ازت مراقبت کنه منم!


Bitter Moon
Roman Polanski
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر اساس گفته یکی از پیشینیان، شکست دادن دشمن در میدان نبرد دقیقا مثل شکار یک پرنده بوسیله شاهین است : حتی اگر به میان هزاران عدد از آنها وارد شود ، هیچ گونه توجهی به هیچیک از آنان ندارد ، مگر آن پرنده ای که از ابتدا نشان کرده بود.

Ghost Dog :The Way Of A Samurai

Jim Jarmusch
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
علاالدین: من تو یه سفر عرفانی بودم. الان فهمیدم که ظاهرم شبیه دیو میمونه، ولی تو باطنم آدم خوبی‌ام. درست مثل میوه مفروم می‌مونم، ظاهرم سخت و سفته ولی درونم نرم و لذیذ.
نضال: پوووف! نه حقیقتش اینه که تو مثل پیازی. ظاهرت یه آدم خون‌خوار و عوضیه که اگه بازش کنی ده لایه دیگه آدم عوضی زیرشه!
(The Dictator) – محصول 2012
کارگردان: لری چارلز
 

f shademan

کاربر فعال مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
حاجی بدو ،سیدو کشتن ....

یعنی کی می تونه باشه این موقع شب؟؟

ایییییست ...وگرنه شلیک می کنم !!

و ...
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
جوکر: چند تا از رفیق‌هات رو من کشته‌م ؟
بازرس استفنز: من بیست ساله که پلیسم. می‌تونم فرق بین آشغال‌هایی که فقط لازمه یه کمی ادب بشن با عوضی‌هایی مثل تو که از کشتن آدم‌ها لذت می‌برن رو تشخیص بدم. (مکث) و تو شیش تا از رفیق‌های من رو کشتی.
جوکر: شیش تا ؟
می‌دونی چرا من از چاقو استفاده می‌کنم ؟
چون تفنگ زیادی سریعه. آدم نمی‌تونه همه احساسات ظریف طرف رو درک کنه. می‌دونی، آدم‌ها توی لحظه‌های آخرشونه که نشونت می‌دن واقعاً کی هستند. پس از جهتی من رفیق‌هات رو بهتر از خودت می‌شناسم.
The Dark Knight Directed by Christopher Nolan- 2008
 

hamidmilano

عضو جدید
من می‌تونستم باکلاس باشم، می‌تونستم برنده باشم، می‌تونستم یه کسی باشم، عوض یه مفت‌خور. چیزی که الان هستم.

در بارانداز - الیا کازان (فک کنم 1956 :D)
 

hamidmilano

عضو جدید
به عباس قراضه بگین رضا موتوری مرد..!!

رضا موتوری - مسعود کیمیایی
 

hamidmilano

عضو جدید
تو برای گیر انداختن من یه ارتش لازم داری...

صورت زخمی - برایان دی پالما
 

میثم...

عضو جدید
کاربر ممتاز
Taxi Driver
_________

شب ها همه جور حیوونی بیرون میاد, فاحشه ها, آشغالها ,پولدارا , معتادا, مریض ها, فاسد ها. یه روزی یه بارون واقعی میاد و تمام این آشغالها رو از توی خیابونا میشوره و میبره.
 

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
الینا:چرا اجازه نمیدی مردم چهره ی مهربون تورو ببینن؟؟
دیمن:چون در این صورت انتظار مهربونی دارن!
((من نمیخوام زندگیمو براساس انتظارات دیگران بنا کنم!))


خاطرات یک خون آشام.فصل 3
 

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
استفن:تو جای من بودی چکار میکردی؟
دیمن:دهن الینا رو میبستم..میگرفتمش..پرتش میکردم تو چاه ...نمیدونم هر کاری جز اینکه اجازه بدم به الایژا اعتماد کنه!
استفن:میدونی که اگه اینکارو میکردی الینا ازت متنفر میشد؟(با لبخند)
دیمن:ولی قطعا زنده بود و از من متنفر میشد!(با خشم)
این همون تفاوت همیشگی بین تو ومنه...داداش!

خاطرات یک خون آشام
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
دیالوگ قشنگه!

دیالوگ قشنگه!

;) دیالوگ قشنگیه. بچه ها اینا همشون یادتونه؟؟؟ من هیچی از دیالوگا یادم نیس!!
مادرا هر وقت بمیرن زوده ...
[ باغهای کندلوس - ايرج كريمي ]
 

GMFAR

عضو جدید
سه چهار تا از دیالوگ های جذاب برای من، امیدوارم برای شما هم لذت بخش باشه:

راستش رو به من بگو کارلو ... چون اگه دروغ بگی احساس می کنم که به شعورم توهین می شه... (The GodFather)


با زخم بايد ساخت طول ميكشه ولي خوب ميشه.... (سگ كشي - بهرام بيضايي)


من فهمیدم که گذشت زمان باعث التیام زخم نمیشه ، با وجود این در بهترین حالت دردش رو کم و کمتر میکنه ... (88 دقیقه)


کاش می‌دونستم چه جوری ترکت کنم... (کوهستان بروکبک)

 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دلشدگان/مرحوم حاتمی

-آیین چراغ خاموشی نیست!

-با همه بلند قامتی/ بلند بالایی
(یادم نیست دقیق) دستم به شاخسار آرزو نرسید!!

من فیلمو زیاد دوست نداشتم ولی دیالوگاش مثل همه ی فیلمای مرحوم حاتمی، محشره!!




هزاردستان/مرحوم حاتمی



-پیروزی رؤیت خواهد شد، حتّی اگر در کاسه ی چشمان من و تو گیاه روییده باشد!

تو سکانسی که ابوالفضل-علی نصیریان- با خوشنویس-جمشید مشایخی- وداع می کرد، پر دیالوگای اشک درآر بود... خصوصاً اونجایی که خوشنویس میگه:

پشیمان نیستی مرا به راهی کشیدی که پایانی جز تباهی نداشت؟! بعد نصیریان فقط سکوت می کنه...




 
آخرین ویرایش:

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز

The Curious Case of Benjamin Button

بنجامین(برد پیت): مامان چرا قدم بلند نمیشه؟!

مادر: فقط بخاطر چیزی که داری خدا رو شکر کن، قد تو از چیزی که باید می بود، بلندتره.



 

natanaeal

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ

کار ما شاید اینست

در افسون گل سرخ شناور باشیم

 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شیدا/ داریوش مهرجویی

دیالوگ که نمیشه گفت... مونولوگه!

فرهاد(پارسا پیروزفر):

آن هنگام که عطر بهار نارنج در آن کلام مقدس پیچید، من تو را از پشتِ چشمانِ بسته ام دیدم!

خوبی های تو را و لطف تو را...

بهار نارنج را به نسیم بسپار و اگر خواسته ام را خواستی، کتاب را به نشان عهدی میانِ ما با خود ببر...

اگر نه... بماند!!








600-700 باری سکانس آخرشو دیدم!!
 

botany

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه دوست خیالی که واقعا دوستت باشه خیلی بهتر از یه دوسته واقعیه که خیال کنی دوستته!
امین حیایی، فیلم "چه کسی امر را کشت" ...
 

botany

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه دوست خیالی که واقعا دوستت باشه خیلی بهتر از یه دوسته واقعیه که خیال کنی دوستته!
امین حیایی، فیلم "چه کسی امر را کشت" ...
چه کسی امیر را کشت :)
تازه دیدمش ویرایش هم نمیشه :دی
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
ماهی ها عاشق می شوند

رضا کیانیان: اون موقع ها که خیلی جوون بودم و همه دور سفره حمع می شدیم ،
وقتی که غذا تموم می شد
یه آه بلند می کشیدم
و می گفتم : کاش غذا تموم نمی شد !
کاش اولش بود!نه به خاطر غذاها....
اون که همیشه بود ....
فقط به خاطر این جمعی که می دونستم همیشه باقی نمی مونه،
ولی خب الان که همه هستیم،پس قدرشو بدونیم دیگه!؟




 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز



تو همیشه همه چیز من بودی
اصلا پول چه ارزشی میتونه داشته باشه؟
نمیدونم
پول داریم یه تاکسی بگیریم؟
البته
کجا می خوای بری؟
بیمارستان



 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز

مادرم همیشه می گفت
زندگی مث یه جعبه شکلات می مونه
که تو نمی دونی باید کدومشو برداری!


 
بالا