درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
كاش از لطف شبی یاد ز ما می‌كردی

یاد از عاشق افتاده ز پا می‌كردی

كاش بیمار فراقت كه ز پا افتاده

با نگاه ملكوتی تو دوا می‌كردی

كاش می‌آمدی با یك نظر ای نخل امید

گره از كار من زار تو وا می‌كردی

كاش یك شب تو برای فرجت مالك من

با دل سوخته خویش دعا می‌كردی

همچو باران به سر شیعه بلا می‌بارد

كاش می‌آمدی و دفع بلا می‌كردی

پرچم ظلم برافراشته شد در همه جا

كاش تو پرچمی از عدل بپا می‌كردی

كاش یك روز رضایی ز وفا

مهدی فاطمه از خود تو رضا می‌كردی
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
فقط گفتی به ما پرواز- پرواز!
در زندان غیبت کی شود باز؟

بدون تو چگونه پرگشاییم؟
برای هر عمل هستی سر آغاز
برای ما نمانده سوز و آهی
تو می گویی بخوان آواز- آواز؟
میان ما خوارج یکه تازند
کدامین ارتش و نیرو و سرباز؟!
سخن کوتاه آقا جان-غریبی
نداری یاور و دلسوز و غمساز
مرا از خواب شب بیدار گردان
ز خواب غفلت و خودبینی و ناز

 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سپری میشود این ظلم عدو میبازد
می رسد انکه خداوند به او می نازد

باشد ان روز که بینند همه عالمیان
در بقیع حضرت مهدی حرمی میسازد

روزی او خواهد امد ... :heart::gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اگر به چشم من آیی سپیده خواهد شد
سحر به یمن تو ، ای نور ! دیده خواهد شد
فضای باور من درهوای آمدنت
پراز طراوت سیب رسیده خواهد شد
من آنچه با تو نگفتم زتشنه کامیها
به وقت بارش باران شنیده خواهد شد
کنار پرسش امید خویش می مانم
طلوع مهرتوفردا دمیده خواهد شد؟
حجاب چهره ی خورشید با حضور شما
به تیغ صاعقه یک شب دریده خواهد شد
گل سپید اجابت زفیض آمدنت
زباغ سبز مناجات چیده خواهد شد
کدام جمعه بگو از میان این ایام
برای آمدنت برگزیده خواهد شد؟
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
کویرم، تشنه ام، خشکم، امید ابر بارانی!
اسیر خاک عصیانم، چه زندانی چه زندانی!
در این دنیای وا نفسا، بشر تنها تر از تنها
بیا ای آیه ی دل ها که تو روح بهارانی
عطشناک نگاه تو، همه اندر پگاه تو
کجا شد روی ماه تو؟ تو که تفسیر انسانی
نیامد وقت تابیدن؟ نشد سیمای تو دیدن
گل از روی تو برچیدن؟ الا ای مهر پنهانی
بیا کین سینه شد محزون و این دل گشت پر از خون
نشد تا پر گل مدفون، بیا ای نور سبحانی...
اگر چهره بر افروزی، تو عشقی راحت جانی
بیا ای حجت زهرا بیا ای منجی دل ها
بیا پیدا تر از پیدا، بیا ای مهر پنهانی
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخوداگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم

مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت

فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز

ماه، مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال فروش است وبه عشقت هر روز

می خرم از پسرک هر چه تفأل دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده، زمین شوق تکامل دارد
 

mary90

عضو جدید
کاربر ممتاز
......................................................................................
......................................................................................
......................................................................................
......................................................................................
....................................................................................
.....................................................................................
...................
..........................................................................................................
.....................................................................................
...........................................................................................
................................................
............................................................................................................
....................................................................................
....................................................................................
اینا حرفا ی دلم بود
عمو دلم برات تنگ شده
چرا نمی یای:gol:
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
به یاد روی مه آلوده اش غزل خوانم
به فکر ماه پس ابرم و هراسانم


چقدر طول کشید انتظار ، می ترسم
به وقت آمدنت زنده ام ؟ نمی دانم


به فکر پرده کشیدن ز رویت ای ماهم
که از زمان ظهورت حدودا آگاهم


نه ، دور نیست زیاد این زمان ظهور
ببین صدای قدمت آید از ته آهم


عطش برای شرب نگاهت ببین به لب هایم
همین بس است بیا و نگو نمی آیم


برای انتظار تو آقا توانمان رفته
برای شیعه بد است آقا ، نگو که تنهایم

پس از هزار و چند قرن هنوز می نالم
که شیفته رخ ماه و خراب آن خالم


ولی همین که خوب فکر می کنم شاید من
به شاخه های درخت شکفتنت کالم


مرا نبین که به گلشن و چمن خارم
امید آمدنت را به روی گل دارم


به خاطر گلها بیا بهار گلزارم
که سیصد و سیزده گل در این چمن دارم

 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
آقا نگاهت جای آهوهاست می دانم

دستان پاكت مثل من تنهاست می دانم

آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد

جای دل تو وسعت دریاست می دانم

برگشتنت در قلبهای مرده ی مردم

همرنگ طوفانی ترین دریاست می دانم

آقا اگر تو بر نمی گردی دلیل آن

در چشمهای پرگناه ماست می دانم

جای سرانگشتان پر نورت در این ظلمت

مانند رد باد بر شنهاست می دانم

در باور كوتاه این مردم نمی گنجی

وقتی بیایی اول دعواست می دانم

ای كاش برگردی كه بعد از این همه دوری

یكباره حس بودنت زیباست می دانم

كی باز می گردی ؟ برایم بودن با تو

زیباترین آرامش دنیاست می دانم

تو باز می گردی اگر امروز نه! فردا

از آتشی كه در دلم بر پاست می دانم
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اقا نیا
بخدا اینجا هیچکی منتظرت نیست
همش دروغه
میگیم منتظریم ولی یه قدم هم برات بر نداشتیم
متی ترانا ونراک ها مون هم دروغیه
مثل همون دروغی که به امام حسین میگیم
میگیم کاش بودم و یاریت میکردم. اخه واسه شما چه کردیم که اگه بودیم واسه حسینت میکردیم
همون بهتر که نبودیم .خدا دوسمون داش که نبودیم چون اگه بودیم تو سپاه مقابل بودیم نه با حسین.

.

.

اقا نیا
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
نگو چه کرده ام آقا چرا نمی آید


که عهد ما به وفا یک نفس نمی پاید



به چشم او به کدام آبرو نگاه کنیم



گره زدیم به هرمشکلی که بگشاید



هنوز وقت مناسب نگشته یاری نیست



هنوز وقت خزان است درزمین شاید



اسیر نفس گنه کار خویشتن ماندیم



چه می کنیم اگر جرم ما نبخشاید



گناه ماست که راه ظهور می بندد



دعا کنیم بمیریم اگر نمی آید
 

arezoo-a

عضو جدید
اقا خیلی دلم گرفته ، خسته شدم از این همه شمردن روزها تا برسم به جمعه و بگم شاید این جمعه بیایی!
نمیشه خودت واسطه بشی و از خدا بخوایی زودتر اجازه دیدنت رو بهمون بده؟
تا اون موقع بازم روزها رو می شمارم........
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
غروب عمر شب انتظار نزدیک است
طلوع مشرقی آن سوار نزدیک است

دلم قرار نمی گیرد از تلاطم عشق
مگو «برای چه؟» وقت قرار نزدیک است

اگر که در کف دیوار گل و لاله ست
عجیب نیست، که دیدار یار نزدیک است

بیا که خانه تکانی کنیم دل ها را
از انجماد کسالت، بهار نزدیک است

بیا! چو لاله تنت را به زخم، آذین بند
بیا و زود بیا! روز بار نزدیک است

فریب خویش مده، تشنگیت خواهد کشت
دو گام پیش بنه، چشمه سار نزدیک است

در آسمان پگاه آن پرنده را دیدی
اسیر موج نگردی، کنار نزدیک است


 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]




[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]به باغبان بگویید؛
برایم نرگس بکارد.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]به دوست بگویید؛
برایم، نرگس بیاورد.[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] هوای خانه ام این روزها، بوی نرگس را کم دارد...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] و خانه، بی عطر و بویِ نرگس، چه قدر همه چیز را کم دارد...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]فصلِ نرگس است و خبری از گلِ نرگس نیست...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
 

arezoo-a

عضو جدید
مولا جان
خودت به خدا بگو چقدر منتظر داری؟ بگو که توی زمینش چندتا دل واسه دیدنت بی قراره؟ بگو که ماها بشریم و صبرمون کمه!
بگو چقدر دوست داری زودتر بیایی پیش عاشقات نکنه شما هم ....................
نه شما مهربون تر از این حرفایید.
اقا جون چشامون خشک شد اونقدر منتظر نشونه هات بودیم
زودتر بیا
فقط همین!
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینکه سالهای سال برنگشته ای
اینکه این سفر دراز شد
اینکه این سفر شبیه راز شد
بی دلیل نیست
منتظر نبوده ایم
کار مثبتی نکرده ایم
ما خراب کرده ایم
گرچه ظاهراً ثواب کرده ایم
گرچه خسته ای از این همه ریا
دیر می شود، دیر دیر
ما عوض نمی شویم
لا اقل شما بیا


 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
الهم عجل لولیک الفرج


و این روزگاران چه خوش ایام است
که آدمی خویش را به مسلخ عشق میبرد
و هر آنچه که دارد در طبق اخلاص به دوست عرضه می دارد چه خوش ایامی است که محبوب ،
محبوبه ای ما را به آستانه حضور و ظهور هدیه می کند
چه خوش اگر پرده ها بر افتد و آینه ای دیدار از زنگار جدایی پاک گردد و این خاک نشینان را به آن افلاکیان اتصال دهد .



 

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
السلام عليك يا صاحب الزمان (عج)

توئي كه جلوه حقي

توئي كه جان جهاني

توئي كه شمس سمائي

خدا كند كه بيايي:gol::gol::gol:
 

المینا

عضو جدید
:gol:سلام
:cry:
دلم گرفته......شما میدونی چرا!
چرا دردمو دوا نمیکنی؟؟:cry:
چرا بهم نمیدیش؟
دلم گرفته.....
میدونستی میخوام تمام زندگیم باشه........تمام هستیم........
خواهش میکنم................
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دما آدما یه نفر داره میاد
یه نفر که مهربونه از تبار لاله هاس

ارمغان واسه ما داره سیب سرخ عشق
نام اون نام اون رهرو راه خداس

فصل دلتنگی تمومه دیگه دلتنگی بسه
غمگسار غمگساران داره از راه می رسه
----------
آدما آدما فصل هم عهدی میاد
عاقبت عاقبت آقامون مهدی میاد

ای همیشه منتظر ها قاصد شهرمون میاد
همونی که بهر دلها عشق و یکرنگی می خواد

ما طلسم غصه هامون می شکنه با اون صداش
اون نجیب و عاشقونه ست تموم شعر و قصه هاش

وقتی اون باشه دلامون بروی غم وا نمی شه
دیگه حتی یه دریچه بسوی غم وا نمیشه

آدما آدما اون که می میریم براش
می میریم می میریم بهر خال رو لباش

با نگاه مهربونش دل به باور می رسه
این غروب غصه هامون دیگه آخر می رسه

میاد اون روز که مسافر حلقه بر در می زنه
اون میاد و با محبت به دلا سر می زنه

روزامون خیلی گرفته ست شبامون خیلی سیاس
می دونم یک روز میایی وعده ما جمعه هاس

اون زمانی که میایی زآسمون گل می ریزه
قحطی گریه میاد چون اون بهار خنده هاس


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اگر عنایتی بر این گدا کنی چه می شود
مس وجود جان من طلا کنی چه می شود

غم فراق و دوریت گرفته سینه مرا
اگر که عقده دلم تو وا کنی چه می شود

به زخم های جان من بنه ز لطف مرهمی
به قلب زار من اگر شفا دهی چه می شود

هر آن طبیب کآمدم فزون نمود درد من
تو دردهای من اگر دوا کنی چه می شود
 

Similar threads

بالا