نتایح جستجو

من شاخه ی خشکم تو بیا برگ و برم ده با زمزمه ی عاطفه هایت ثمرم ده با سلام خدمت دوستان عزیز...:)

:biggrin: لایک...

شبی که ماه مراد از افق طلوع کند بود که پرتو نوری به بام ما افتد

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد فریبنده زاد و فریبا بمیرد

در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند به دشت پرملال ما پرنده پر نمیزند... اقای رجایی اشکان که تا ما اومدیم رفت:razz:

انچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود از دل و از جان نرود

نازنینان بی وفایی را ز پیش اموختند ورنه گرداننده دلها وفا را افرید اوهوم...دیر شد دیگه...:(

وفای یار ما هم شد وفای برگ پاییزی کنون با ما و فردا با همان اغیار دیروزی باسلام خدمت دوستان... بداهه:)

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد ممنونم از همراهیتون... با اجازتون من برم شبتون خوش...:gol::gol::gol::)

مبوس جز لب معشوق و جام می حافظ که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن

یاد یاران هر کجا باشند بر ما واجب است ما رفیق نا رفیق شهر غم ها نیستیم میسی:):gol:

دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که چان در بدنی میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است:redface:

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...

توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود:redface:

دانی که چرا کعبه حق گشته سیه پوش زیرا که خداوند عزادار حسین است ما را سر باغ و بوستان نیست هرجا که تویی تفرج انجاست

من نگویم که مرا از قفس ازاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور

تو ای تنهاتر از تنها به دنبال تو میگردم تو ای پیدا و ناپیدا به دنبال تو میگردم

امدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد امدم تا از سر دلتنگیم گریه سختی در اغوشت کنم اما نشد نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم عهد کردم تا فراموشت کنم اما نشد :cry: