نتایح جستجو

  1. baran256016

    مشاعرۀ سنّتی

    یوسف گمگشته با اید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
  2. baran256016

    مشاعرۀ سنّتی

    من را بغیر عشق به نامی صدا نکن غم را دوباره وارد این ماجرا نکن بیهوده پشت پا به غزل های من نزن در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن من در کنار توست اگر چشم واکنی خود را اسر پیچ و خم جاده ها نکن امشب برای ماندنمان استخاره کن اما به ایه های بدش اعتنا نکن
  3. baran256016

    مشاعرۀ سنّتی

    تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
  4. baran256016

    مشاعرۀ سنّتی

    هر کجا محرم شدی دست از خیانت باز دار ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود
  5. baran256016

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/641773-مشاعره-با-اشعار-بداهه

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/641773-مشاعره-با-اشعار-بداهه
  6. baran256016

    مشاعرۀ سنّتی

    تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
  7. baran256016

    مشاعرۀ سنّتی

    ان شب که تو رفتی همه صلح و صفا رفت... دیری نپایید که از جمع صفا رفت... امشب که در این جمع شدی ساقی و مطرب از پیش من اکنون همه ثانیه ها رفت پ. ن.منظور شاعر از مصرع اخر این است که با امدن تو گذر ثانیه ها رو حس نمیکنم... سلام . خیلی خوش اومدین...:)
  8. baran256016

    مشاعرۀ سنّتی

    یارب ان نوگل خندان که سپردی به منش میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
  9. baran256016

    مرسی عزیزکم.... بوس....

    مرسی عزیزکم.... بوس....
  10. baran256016

    مشاعره با اشعار بداهه ...

    ممنونم از دوست خوبم که چنین تاپیکی رو زدن ممنونم از دوست خوبم که چنین تاپیکی رو زدن به نام خالق هستی کنم آغاز تردستی حکایت های پی در پی ز عشق و شوری و مستی بیا جانم تو شعری گوی اگر با یار بنشستی
  11. baran256016

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    من که غمگین نگشتم ز کلامت باران دیگر خودت میدانی و اشکان من نیز روم از دیار یاران خداحافظ اشکان و باران:confused:
  12. baran256016

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    رجایی اندکی فکر خطر کن میان هر دو باران خود نظرکن اگر خواهی بمانی شوق و ذوقت نشه نابود خودت فکر سپر کن وجودت بر سر ما استوارست اگر باشی تلاشت بیشتر کن
  13. baran256016

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    باران اشکان را میدهی آزار؟ دلش را بشکنی او میزند زار.. نکن با حال او تا همچو یک مار خدا داند که خوبست همچو یک یار:surprised:
  14. baran256016

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    ممنونم که شعرمو لایک میکنی میون این همه شعر تک میکنی ولی از دیدارت تو سیر نمیشیم تو بری ما اینجا دل ،گیر نمیشیم پ.ن. ما اینجا دل گیر نمیشیم به معنای این است که ما دلمون دیگه اینجا نیست و دوست نداریم بدون تو اینجا باشیم...
  15. baran256016

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    اگر یک روز نیایی همه دلگیر شوند اشکان همه بدون تو پیر شوند هر روز بیا و اندکی شعر بخوان بیا تا ز دیدنت همه سیر شوند
  16. baran256016

    مشاعرۀ سنّتی

    تا توانی دلی به دست اور دل شکستن هنر نمیباشد
  17. baran256016

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    ندیدم تو را در روم چند شب پیش رجایی دوستی خواست رسانم به تو از خویش سلامی من فراموش بکردم که کنم برعهد وفایی او خودش نیست در این شب،سالوادور نام کجایی؟ :redface:
  18. baran256016

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    به خاطر تو میزنم الناز وفای عهد تو در خاطرم هست باز:confused: اشکان، من ابری نمیبینم در اسمان گر اشک خواهی اندکی با من بمان:surprised:
  19. baran256016

    مشاعرۀ سنّتی

    دیرست که دل دار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
  20. baran256016

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    شعر های تو ای آوا شد بر سر من آوار طوری که ز من برده هوش از سر و من بیمار داشتم تو رو میدیدم از ان طرف دیوار تو روی به من کرده من مست از این دیدار اخر نوشتم من شعر و غزل و طومار گر رفت زکف وقتت عذرم بپذیر بسیار:redface:
بالا