"عشق"
نامه ای در جیبم
و گلی
در مشتم
پنهانست
غصه ای دارم با نی لبکی
سر کوهی گر نیست،
ته چاهی بدهید
تا برای دل خود بنوازم.
عشق جایش تنگ است.
:gol:
"حسین منزوی"
از دفتر ِ"تیغ و ترمه"
وقتی که عشق،به دیوار سینه می کوبد و بی قراری می کند و نزدیک است که به جنون بینجامد،عاشق مهجور چاره ای...