نتایح جستجو

i can touch the sky but i can't forget you می توانم آسمان را لمس کنم اما نمی توانم فراموشت کنم

The grass is always greener on the other side of the fence مرغ همسایه غازه!

چرخیدی و چرخ خسته با ما لج شد زیبایی تو به نیستی منتج شد! موشی بودی که توی سوراخش رفت میخی بودم که زیر چکش کج شد

wellcome back باز خوش آمدی (وقتی کسی از سفر بر میگرده)

mind on your step جلوی پا تو نگاه کن

سلام خوبین؟ ممنون از لطفت شما هم شامل شدیدا!!! تشکر به خاطر گل

ای یار تشکر از سپاست ما را چه به دولت و سیاست هستیم کنار میز ناهار تو هم برو بخور ماست .... مادل زده ایم به فرق دریا زانرو شده ایم غرق دریا شب ها به سکوت تار هستیم هر چند داریم برق دریا .... یاقوت سفید ما هم آمد در بحث نجوم خوش خرامد مائیم و نوای بی نوایی پیش آی اگر حریف مایی

ما اردک شهر عشق هستیم هیچ چیز نخورده ایم و مستیم با کفتر و مرغ می نشینیم بام و کوه و دشت می گزینیم اما خر ما دم ندارد دم چیست که یال و سم ندارد از بی کفنی همیشه زنده هستیم روان بی چرخ و دنده در جاده ی عشق می دهیم گاز گاز میدهیم و می زنیم ساز

ما نفهمیدیم باز یا مخ ما مخ نی یا که این شعر که گفتی تو به ما پاسخ نی ما که در اوج غزل ها رفتیم پی حل ها رفتیم سخن از می گفتیم حرف بد کی گفتیم نفس باد صبا مشک فشان؟ نه بابا عالم پیر دگر باره جوان؟ نه بابا باد با خاک یکی است روی این قلب که خورده تیری یک ترکی است ترکی وحشتناک شهر ما شهر نه بید...

شعر تو بسی خراب باشد نقشی که به روی آب باشد هر کس به خواندش بترکد هر چند که مثل گاب باشد بوی بدی می دهد تمامش چون لوله ی فاضلاب باشد این آش که تو پزی برادر بی چاشنی و لعاب باشد اما مهدی چه خوش بگوید شعرش چو شراب ناب باشد شعر تو نمود گنس و گیجم بر چهره ی آن نقاب باشد

بله داداش حق داری بگویی که از رسم وفاداری بگویی بود این کار تو فرهنگسازی ولی بپا نگیرندت...نازی کجا تبلیغ کردم من وبم را بگفتم گر که داری دوست بیا

سلام و صد سلام و وای ای وای چرا بیرون گذارید از گلیم پای از این چیزای هیجانی نه حرفید که با تاپیک هرکس می کند بای الا ای آنکه شعرم دوست داری به لینک زیر امضایم فرود آی

پر خود نمای کارگه ی چند و چون مباش در خانه ای که سقف ندارد ستون مباش با هر کمال اندکی دیوانگی خوش است گیرم که عقل کل شده ای بی جنون مباش

بابا ایول شما شاعرستی که اندر گفتن شعر ماهرستی پریدی بین تاپیک مثل کفتر بدون آنکه کوبی مشت بر در

دلخوشم با خاطرات هر شب تو روز ها بی تو دارم با دل خود ماجرایی روز و شب

مهدی...عزیز.... من ادامه نمیدم چون موضوع تاپیکت منحرف میشه میذارم بقیه دوستان هم بیان.......

می بینم باز هم چون گل بگفتی ولی داداش بپا تا نیفتی

به هر رنگی که خواهی کفش می پوش من از طرز خرامت می شناسم:smile:

دوباره فرصت جبران گرفته ای از من که بلکه این گره را عاشقانه وا بکنی

آنقـــــــــــدر محو خودم شام و پگاهی گاهی نه به پای و نه به سر کفش و کلاهی گاهی زندگی خورده گره پس چه کنم گــــــــر نروم به گــــــــــــدایی به در خانه ی شاهی گاهی ناله ام گرچه فــــــــــلک تاز شده عالم غیب از تکـــــــــــــــــــــــبر نکند نیم نگاهی گاهی گر...