نتایح جستجو

  1. Ekram

    [IMG]

    [IMG]
  2. Ekram

    رباعی و دو بیتی

    اصلآ چه قدر مانده مرا تا دریا؟ یا مرگ بده خدای من یا دریا دیریست که رود میروم،خسته شدم درباره ی من حرف بزن با دریا
  3. Ekram

    خواهش می کنم دوستِ عزیز.... هریک از پست های قشنگ تان برام یک دنیا تشکر است سبز باشید:gol:

    خواهش می کنم دوستِ عزیز.... هریک از پست های قشنگ تان برام یک دنیا تشکر است سبز باشید:gol:
  4. Ekram

    دل

    چندی ست دلم منطقه ای محروم است انگار از عشق خسته ای ، معلوم است لطفا به زبان دلمان صحبت کن این سردی ِ عاشقانه نامفهوم است !
  5. Ekram

    دل

    بردی دل و هوش را و عقلم را هم هر لحظه در این تصوراتم باهم ...) گفتم بروم حرم زیارت اما ، دارم به تو فکر می کنم اینجا هم
  6. Ekram

    رباعی و دو بیتی

    فریاد بزن که دادمان کم نشده از وسعت اتحادمان کم نشده سوگند به آیه آیه ی چشمانت یک ذره از اعتقادمان کم نشده
  7. Ekram

    دل

    با هرچه فریب و مکر و نیرنگ نشد هربار زدم به دامنت چنگ نشد یک عمر برای تو دلم تنگ شد و یک بار دلت برای من تنگ نشد
  8. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    دیری است ندیده ام من الماس تنت عابر نشدم به کوچه یاس بنت تبریز چرا شده است فصل تن تو خواهم برسم به بندرعباس تنت
  9. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    از دور دست خنده کنان دیدنی ست ماه ماهست روی تو شب چادر سیاه
  10. Ekram

    دل

    یک عمر فقط کهنه و نو شد دل من در بین زباله ها ولو شد دل من له گشت به زیر پای تان رهگذران در شهر شما پیاده رو شد دل من
  11. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    دل را دوباره زنده کنم با امید تو ای بهتر از بهشت در تو نیم غریب ای آشنا ترین لختی نوازشم کن و در سایه ات بگیر تا باز در تو سیر کنان زندگی کنم
  12. Ekram

    دل

    یک سال شد و یک شب دلخواه نداشت شب بودم و آسمانتان ماه نداشت از اینهمه زندان تو، پیدا کردم یک راهرو که به هیچ جا راه نداشت
  13. Ekram

    دل

    بر روی زخم های دلم راه می رود تا آه می کشم ناگاه می رود
  14. Ekram

    رد پای احساس ...

    رفتی و بی منی حالا که نام و رمز عبورم به باد رفت ایمیل می زنی
  15. Ekram

    رباعی و دو بیتی

    امروز دلم شکشته و بیمار است قربانی یک جنایت و آزار است اقرار کن ای دختر بد! حرف بزن من مطمئنم که دست تو در کار است
  16. Ekram

    دل

    یارب این یک قطره خونی را که می نامند دل تابکی از دست مهرویان جفا خواهد کشید
  17. Ekram

    رباعی و دو بیتی

    دی در پی ما کسی بدی گفت ما دل ز غمش نمی خراشیم ما نیز نکوئیش بگوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم
  18. Ekram

    دل

    دلم بسیار می خواهد در آغوشت کنم دیگر اگر می شوم تاریک خاموشت کنم دیگر
  19. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    دستم نمی رسد که در آغوش گیرمت ای ما با که دست در آغوش می کنی؟
بالا