نتایح جستجو

  1. I2ose

    برگرفته از برگ برگ خاطرات ناخدا ویکی .. (تیراژ چهارم : شهر آبی من میزد )

    " همانند سازهای قدیمی دوست داشتنی که این هست راز ما دم از , باز هم آبی میزد که به سان های و هوی بچگیم آبی دلم بهتر از همه میزد بر ردای وجودم حتی قرمز رو هم آبی میشکم تا نقاشی های دلم پر بشه از یک رنگی نگاه آدمایی که نگاهشون میزند بر بام آسمون بی ابر که آبی هست صدای سکوت رنگم..." دلخوشم...
  2. I2ose

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    تنهایی لزجی دارم این روزها برای چشمانم نگرانم دوست دارم هنوز دنیا را ببینم آن قدر رنگ هست که مرا به زندگی امیدوار کند می ترسم از روزی که چشم نداشته باشم دنیای من این روزها چقدر ترسناک شده هر روز چشم هایم را در آینه می بینم و غصه می خورم کاش دنیا باز هم به من مجال دیدن دهد
  3. I2ose

    شعر نو

    ایستاده‌ ام کنار بندری مَه ‌آلود به دور شدن آخرین کشتی نگاه می‌کنم تنهایی، یعنی همین! کاظمی
  4. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    نگاه کن که غم درون ديده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سايه ی سياه سرکشم اسير دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستيم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام می کشد...
  5. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    آن روزها رفتند آن روزهای برفی خاموش کز پشت شيشهی در اتاق گرمی هر دم به بيرون خيره ميگشتم پاکيزه برف منی چو کرکی نرم آرام ميباريد
  6. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    تو گونه هايت را ميچسباندی به اضطراب پستان هايم وقتی که من ديگر چيزی نداشتم که بگويم تو گونه هايت را ميچسباندی به اضطراب پستان هايم و گوش ميدادی به خون من که ناله کنان ميرفت و عشق من که گريه کنان ميمرد تو گوش ميدادی اما مرا نميديدی
  7. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    من از تو ميمردم اما تو زندگانی من بودی تو با من ميرفتی تو در من ميخواندی وقتی که من خيابانها را بی هيچ مقصدی ميپيمودم تو با من ميرفتی تو در من ميخواندی
  8. I2ose

    مشاعرۀ سنّتی

    نوشدارویی و بعداز مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا؟ شهریار
  9. I2ose

    بوسه

    دنبال یک کلمه می‌گردم یک کلمه خاموش مانند یک بوسه که جمع کند همهٔ کلمات را روی لب‌های تو. شهاب مقربین سوت زدن در تاریکی
  10. I2ose

    شعر نو

    پدرم میگفت: پدربزرگت دوستت دارم را یک بار هم به زبان نیاورد مادربزرگت_اما یک قرن با او عاشقی کرد بهمنی
  11. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    لای لای ای پسر كوچک من ديده بربندی كه شب آمده است ديده بربند كه اين ديو سياه خون به كف خنده به لب آمده است
  12. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    در حباب کوچک خود روشنایی خود را می فرسود ناگهان پنجره پر شد از شب شب سرشار از انبوه صداهای تهی شب مسموم از هرم زهرآلود تنفس ها...
  13. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    در سرزمین قد کوتاهان معیارهای سنجش همیشه بر مدار صفر سفر کرده است چرا توقف کنم؟ من از عناصر چهارگانه اطاعت میکنم و کار تدوین نظامنامه قلبم کار حکومت محلی کوران نیست
  14. I2ose

    شعر نو

    چرا توقف کنم؟ من خوشه های نارس گندم را به زير پستان ميگيرم و شير می دهم صدا ، صدا ، تنها صدا صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن صدای ريزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک صدای انعقاد نطفه ی معني و بسط ذهن مشترک عشق صدا ، صدا ، صدا ، تنها صداست که ميماند فروغ فرخ زاد
  15. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    يک پنجره برای ديدن يک پنجره برای شنيدن يک پنجره که مثل حلقه ی چاهی در انتهای خود به قلب زمين ميرسد و باز می شود بسوی و سعت اين مهربانی مکرر آبی رنگ ... يک پنجره برای من کافيست يک پنجره به لحظه ی آگاهی و نگاه و سکوت ...
  16. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    آن روزها رفتند آن روزهای خوب آن روزهاي سالم سرشار آن آسمان ها پر از پولک آن شاخساران پر از گيلاس
  17. I2ose

    نه نغمه ی مهربانی تشکر کردم عزیزم با لحنی مهربان! (رسیدن و خیر)

    نه نغمه ی مهربانی تشکر کردم عزیزم با لحنی مهربان! (رسیدن و خیر)
  18. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    ديدگان تو در قاب اندوه سرد و خاموش خفته بودند زودتر از تو ناگفته ها را با زبان نگه گفته بودند از من و هرچه در من نهان بود می رهيدی می رميدی...
  19. I2ose

    "رسیدنت بخیر"... واقعا ممنون!

    "رسیدنت بخیر"... واقعا ممنون!
  20. I2ose

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    تا به كی باید رفت از دیاری به دیار دیگر نتوانم نتوانم جستن هر زمان عشقی و یاری دیگر كاش ما آن دو پرستو بودیم كه همه عمر سفر می كردیم از بهاری به بهاری دیگر...
بالا